eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
292 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹برای خانهٔ سوخته، باز شاید بشود خانه‌ای بنا کرد. دل سوخته را بگو چه کنیم؟ 🔸 ، ☑️ @ShahrestanAdab
🔸 | کتاب اثر (تحریریۀ سایت شهرستان ادب) 🔹«فکر کنید ازدواج کرده‌اید. شب وقتی مهمانان رفته‌اند و شما با همسرتان خلوت کرده‌اید تا برای اولین بار پرده از روی او بردارید و با هم دمی را بگذرانید، همسر شما رازی را بر ملا می‌کند که تمام زندگی شما را زیر و رو می‌کند. بگذارید کمی ساده‌تر و صریح‌تر بگوییم. اگر بفهمید کسی که دوستش دارید و برای بدست آوردنش تلاش کرده‌اید، به شما خیانت کرده چه می‌کنید؟ در واقع برای حفظ جان شما، تمام دوستان شما را لو داده است؛ حالا چه می‌کنید؟ آیا دوست داشتن و حفظ شما مجوزی می‌شود برای لو دادن دوستان شما؟ رمان تشریف در بستری تاریخی اتفاق می‌افتد و به حوادث قبل از انقلاب اختصاص دارد. علی‌اصغر عزتی پاک سعی کرده است در این رمان با نگاهی هوشمندانه داستانی جذاب را دل حوادث پیش از انقلاب بیان کند...» 💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11855 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔸شعرخوانی از کتاب سرودهٔ 🔹باز هم نی‌لبک و زمزمۀ چوپان‌ها برّه‌ها، بوی علف، همهمۀ چوپان‌ها مثل یک مزرعۀ جاری پنبه، آرام می‌رود تا دل صحرا رمۀ چوپان‌ها مثل یک تشنه که از راه رسیده‌ست به آب چشمه سیراب شد از قمقمۀ چوپان‌ها ردّ پای گِله‌ای تلخ همیشه باقی‌ست در افق‌های نگاه همۀ چوپان‌ها گرگ اندوه بزرگی‌ست به اندازۀ کوه پشت تبدارترین واهمۀ چوپان‌ها باز انگار همین گرگ اجل برگشته می‌خورد خون دل از جمجمۀ چوپان‌ها گوش کن آینه را، می‌شنوی از آن سو از غم نی‌لبک و زمزمۀ چوپان‌ها 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 و معرفی سه اثر ،‌ و 💠 متن کامل این خبر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11840 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی ادب بوک تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸 | کتاب اثر (تحریریۀ سایت شهرستان ادب) 🔹«فوتبال یکی از سیاسی‌ترین ورزش‌های دنیاست. بسیاری بر این باورند که اَبرصنعت فوتبال دیگر از یک ورزش صرف خارج شده و تبدیل به مسئله ای بین ورزش، سرگرمی و سیاست شده است. تعداد اعضای فیفا از اعضای سازمان ملل بیشتر است. کتاب‌هایی که در حوزه ورزش نوشته می‌شود در کل جهان دارای مخاطب وسیعی هستند. این کتاب‌ها عموماً به ورزش و مخصوصاً زندگی شخصیت‌های ورزشی (مثلاً فوتبالیست‌ها) می‌پردازند. در کشور ما البته به این مسائل زیاد پرداخته نمی‌شود. اگر فوتبالیستی در دوره اوجش کتابی (مثلاً مجموعه اشعارش را منتشر کند، بدون توجه به کیفیت اثر)، آن کتاب احتمالاً پرفروش خواهد شد. اما این که داستانی با درام ورزشی بسازیم، از مسائلی است که کمتر جامعه ادبی ما به آن پرداخته است...» 💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11857 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
28.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔸شعرخوانی از کتاب سرودهٔ 🔹ای روح ده‌سالۀ من، در شعرهای دبستان امشب بخوان با دلم باز باران و باران و باران با من بیا عاشقانه از کوچه‌ها سوی خانه یک دست در دست بابا، یک دست در دست مامان در خانه خواهر، برادر، لبخند و گرمای کرسی بیرون در، تک‌درختی زیر لحاف زمستان در قابی از نور و از دود، رؤیای اشرافی‌ات بود تصویر شاه جوانی بر شمعدان‌ها و قلیان تاجِ سرت، سینه‌ریزت، انگشترت، گوشوارت با سیم‌های مسی بود، یادت می‌آید؟ پری‌جان! باید که عطرش بماند در خاطرت تا همیشه بنویس امشب شکسته صدبار از روی گلدان حتّی چهل‌سال دیگر حس کن که ده‌ساله هستی نم‌نم بخوان تا که هستی، باران و باران و باران 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸 | کتاب اثر (تحریریۀ سایت شهرستان ادب) 🔹«بسیاری فکر می‌کنند داستان کوتاه قالبی سهل و ساده است، هم در خواندن و هم در نوشتن. کاملاً به عکس، گونه‌ای دشوار است در نوشتن و حتی خواندن. البته منظور داستان کوتاهی است که مخاطب را با خود همراه کند و چیزی به او بیفزاید و یا او را با اکنون و گذشته‌اش پیوند بدهد. "خط مرزی" اثری است که در دو ساحت در حال حرکت است. اول آن که سعی می‌کند مخاطب را با خود همراه کند و دوم اینکه مفهومی را به او ارائه کند. حال بیایید در مورد یکی از داستان‌ها با هم حرف بزنیم. فکر کنید فرمانده عملیاتی هستید و قرار است به منطقه‌ای حمله کنید. شما حمله کرده‌اید و هرچه به سرتان آمده، روایتی دارد که می‌شود بیان کرد و یا نکرد. حال نویسنده‌ای سال‌ها بعد می‌خواهد این داستان را برای شما نقل کند. نویسنده از طرف کسی سخن می‌گوید که کشورش مورد تجاوز قرار گرفته است. شما چگونه روایت می‌کنید که تنفرتان از کشور مهاجم، در نوشته‌تان موج نزند؟...» 💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11861 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔸شعرخوانی از کتاب سرودهٔ 🔹نگاه کن به ستاره، غروب، دریا، من به شروه‌خوانی امواج و آسمان با من نگاه کن که چگونه دوبیتی اشکم غزل‌غزل نفسم را نوشته بر دامن تو از قبیلۀ ابری، شکوفه می‌بخشی رواج می‌دهم اما تب عطش را من همیشه قاب تماشا کشید افکارم که بهت آینه را دید و حرف زد با من کسی نگاه مرا در سکوت خانه نخواند کسی ندید دلم را، ندید... حتی «من» و بغض سد صدا شد، بیا مسافر نور! از این سکوت - از این پل - عبور کن تا من دو بال سبز خودم را به شانه‌ات دادم تو از تمام قفس‌ها پریدی اما من... 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸هیچ (نوسروده‌ای از ) 🔹هیچ دیده‌ای آیا هیچ را؟ من آن هیچم در حساب دل: صفرم، از قرار جان: هیچم دوستان دلبندم، تا به‌عرش بردندم راستی مگر چندم؟ من که همچنان، هیچم نردبانی از فردا، نردبانی از رؤیا نردبانی از حاشا، چند نردبان، هیچم من، عزیز جانت؟ نه! از مسافرانت؟ نه! آه... نیستم حتی گرد کاروان... هیچم متن گنگ اوهامم، خواب بی‌سرانجامم خوبی از نگاه توست، خوب‌تر بخوان، هیچم چند ناگهان، اشکم چند ناگهان، حسرت چند ناگهان، دردم، چند ناگهان، هیچم ضرب در چه خواهم شد؟ جمع با که؟ بیهوده‌‌ست من که از تو جاماندم تا ابد همان هیچم 💠 آثار «میلاد عرفان‌پور» را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸 | کتاب اثر (تحریریۀ سایت شهرستان ادب) 🔹«ما به واسطه ادبیات افغانستان که توسط این نویسندگان نوشته و به ما عرضه می‌شود با تاریخ و حوداث مربوط به این کشور آشنا می‌شویم. کشور افغانستان در تاریخ چند ساله خود بعد از جدایی از ایران، تحولات عجیبی را سپری کرده است. تحولاتی که این کشور از سر گذرانیده شامل جنگ‌های طولانی داخلی و هجوم بیگانگان بوده است. این جنگ‌های متعدد که بر این کشور و مردم صبورش تحمیل شده، دست‌مایه بسیاری از داستان‌ها و رمان‌ها قرار گرفته است. نویسندگان افغان بسیاری هستند که برای مهاجرت به ایران آمده و به واسطه یکی بودن زبان به نوشتن داستان روی آورده‌اند. یکی از این نویسندگان احمد مدقق است که با "آوازهای روسی" بخشی از تاریخ و فرهنگ کشور افغانستان را در رمانش آورد...» 💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11864 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔸شعرخوانی از کتاب سرودهٔ 🔹ممنون دم از سپیده دم از صبحدم زدی ممنونم از دمیدن خورشید دم زدی ممنون دم از امید به آینده‌ای بعید آن روز رو سپید که می‌خواستم زدی ممنون که مشق‌های شب روزگار را ای صبح در نگاه تو جاری! قلم زدی در کسوت بهار به پاییزم آمدی مفهوم فصل‌ها را ممنون به هم زدی ممنونم از تو، از تو که این خاطرات را در متن بدترین لحظاتم رقم زدی از پیش من چه زود، چنان رود رد شدی ممنون که چند ثانیه با من قدم زدی 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸صدای رمضان (شعری از در پرونده ) 🔹آمدم تا که ببوسم کف پای رمضان دلم از سینه برون زد به هوای رمضان شاد و خندان برو از خانۀ من ای شعبان کآمد از کوچه و از باغ، صدای رمضان ماه مردم رجب و ماه پیمبر، شعبان آمده سر بنهد پیش خدای رمضان ملک‌العرش مرا زیر پر خود گیرد من اگر لب بگشایم به ثنای رمضان هر چه روز و مه و سال است بود یک شب قدر هیچ ماهی نگذارند به جای رمضان از چه رو سر ننهادی به در حضرت عشق؟ هان چرا دل نسپردی به خدای رمضان؟ جامۀ عرش به تن کرد و ردای ملکوت هر که بر قامت دل کرد قبای رمضان او چه کرده ست بجز لطف به جان من و تو ما چه کردیم بجز هیچ برای رمضان؟ رمضان رمز رسیدن به دل و دلدار است دل به دلدار مده جز به بهای رمضان نفس خود را بشکن، موسم خیبرشکنی‌ست چون علی(ع) نیست کسی قلعه‌گشای رمضان اگر از توبه نریزم به سر دل آبی با چه رو سر بگذارم به سرای رمضان آخرت آمد و ما اول کاریم هنوز توشه‌ای جمع نکردیم برای رمضان جان من فدیۀ الغوث شب قدرش باد عمر من گو برود، باد بقای رمضان ما غلامیم غلامیم غلام شب قدر ما گداییم گداییم گدای رمضان هر چه خواندیم و نخواندیم قضا گشت نماز می‌روم روزه کنم نو به قضای رمضان گر نبخشید گناهان من مسکین را روز محشر بنویسید به پای رمضان رمضان ماه خدا، ماه بشر، ماه علی(ع)‌ست که خدا خورده قسم خود به ولای رمضان یک جهان نور و سرور است و حضور است و عبور می‌روم دل بسپارم به دعای رمضان 💠 آثار استاد قزوه را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸 | کتاب اثر (تحریریۀ سایت شهرستان ادب) 🔹«نوشتن برای نوجوانان کار دشوار و پیچیده‌ای است. هرچقدر هم که اصرار داشته باشیم این نسل را می‌شناسیم و از آن‌ها اطلاعات کافی داریم، اما این نسل جدید که با گوشی و تبلت و سایر وسایل جدید روبرو است به راحتی قابل درک و شناخت نیست. حال وضعیت نویسندگان نوجوان را خود بخوان از این مجمل. به واقع کار دشواری دارند. احمد اکبرپور از نویسندگان مهم حوزه کودک و نوجوان است که سال‌ها برای نوجوانان رمان و داستان کوتاه می‌نویسد. به عنوان نویسنده‌ای در این حوزه همواره تلاش کرده است، آثاری با کیفیت به نوجوانان عرضه کند، "قطاری از کلمات" یکی از تلاش‌های این نویسنده خوش‌ذوق است. قطاری از کلمات شامل دو داستان بلند و شش داستان کوتاه است. که هر کدام فضا و حال و هوای خود را دارد...» 💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11867 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔸شعرخوانی از کتاب سرودهٔ 🔹برآورید سر از خاک دانه‌های عزیز نشان دهید خدا را نشانه‌های عزیز خزان وزیده و تاراج کرده مزرعه را قسم به جیب تهی‌تان خزانه‌های عزیز چقدر قحطی مردانگی‌ست در کوچه جنین مرده نزایید خانه‌های عزیز امان دهید به گنجشک های مستأجر در این گرانی بی رحم، لانه های عزیز به این زمانۀ ژولیده و شب پرپشت دوباره نظم ببخشید شانه‌های عزیز به یاری من و چشمان سرکشم بروید برای هق‌هق امشب، بهانه‌های عزیز 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
34.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 معرفی رمان «ایرانشهر» اثر «محمدحسن شهسواری» 🔸 نوشتۀ ، یک رمان چندجلدی است که به روایت شهر خرمشهر از روزهای نخست جنگ تا سقوط می‌پردازد. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، خرمشهر صحنه نبرد خیابانی میان مدافعین خرمشهر و نیروهای متجاوز بعثی شد و پس از مدتی در ۴ آبان ۵۹ این شهر به دست نیروهای متجاوز اشغال شد. سرانجام در خرداد ۶۱ طی یک سلسله عملیات این شهر آزاد شد و سرنوشت جنگ تغییر کرد. شهسواری با مطالعات فراوان و استفاده از زبانی داستانی به بیان اتفاقات آن برهه از تاریخ ایران پرداخته است. 🔹قسمتی از کتاب: زن‌ها چه‌طور در مورد چیزهایی که به دلشان مربوط می‌شود، این قدر بالغانه عمل می‌کنند. جمشید گاه گمان می‌کرد نکند اسلام به درستی به زن‌ها اجازۀ قضاوت نمی‌دهد، یا مثلا اجازۀ فرمانده شدن، خلیفه شدن، شاه شدن. چون اگر زنی از عمق جان چیزی را بخواهد، هیچ قانونی، هیچ قاعده‌ای نمی‌تواند او را محدود کند. برای همین است که زن‌ها عشاق واقعی‌اند که می‌توانند بزنند زیر همه‌چیز تا به عشق‌شان برسند. 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی ادب بوک تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸 | کتاب اثر (تحریریۀ سایت شهرستان ادب) 🔹«بسیاری از روایت‌هایی که به انقلاب می پردازند، در گیرودار مسائل مختلفی هستند، یا به شدت شعاری هستند و یا از سادگی و پیش پا افتادگی رنج می‌برند. در این روایت‌ها ما چیزی به اسم هنر داستان‌نویسی را نمی‌بینیم. در واقع آن چیز که باید روایتی را داستانی کند در این آثار مغفول است. هنر و تکنیکی در روایت‌ها به چشم نمی‌خورد و بیش از حد ساده هستند. (سادگی‌ای که با پیش پا افتادگی همراه شده است) گاه نویسندگان جوان این حوزه چنان مفتون ایده اصلی خود می‌شوند که فراموش می‌کنند برای بیان هر مسئله‌ای نیاز به تکنیک و لوازم بیان است. رمان "عاشقی به سبک ون‌گوگ" دقیقا نقطه مقابل تمام مسائل یاد شده است؛ روایتی پیچیده با دقتی بسیار زیاد. نویسنده با موشکافی یک جراح داستانش را روایت می‌کند...» 💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11842 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔸شعرخوانی از کتاب سرودهٔ 🔹انار شو که تمام لب تو را بمکم به بغضم این‌همه سوزن مزن که می‌ترکم شب است و عطر خوش نان تازة تن تو بگو چه کار کنم با دل پر از کپکم؟ دهانم آب می‌افتد، چقدر می‌افتد دهانم آب برایت، انار با نمکم! انار سوخته‌ام من دل مرا بچلان نمک بریز و بنوش از دل ترک ترکم شبی که بغض کنی، صبح می‌چکد گل گل صدای گریهٔ تو از لبان نی‌لبکم مخواه دختر چوپان! که باد حمله کند به دشت‌های پر از گله‌های شاپرکم تو می‌شوی ملکه-گوشواره‌ات گیلاس بساز با نخ گیسوت، تاج و قاصدکم شبیه تکهٔ ابری غریبه‌ام تو بگو به چشمهات که باران کنند نم‌نمکم ببین به دست من -این تا به فرق در مرداب- بدل شده‌ است به فریاد آخرین کمکم تو چون عروسک خاموش قصه‌ها شده‌ای و من غریبهٔ شهر هزار آدمکم شبیه غربت یک لاک‌پشت در برکه همیشه دور و بر چشمهات می‌پلکم 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔸شعرخوانی | باب اول در عدل و تدبیر و رای 🔹«به پیکار دشمن دلیران فرست هژبران به ناورد شیران فرست به رای جهاندیدگان کار کن که صید آزموده‌ست گرگ کهن مترس از جوانان شمشیر زن حذر کن ز پیران بسیار فن جوانان پیل افکن شیرگیر ندانند دستان روباه پیر خردمند باشد جهاندیده مرد که بسیار گرم آزموده‌ست و سرد جوانان شایستهٔ بخت ور ز گفتار پیران نپیچند سر گرت مملکت باید آراسته مده کار معظم به نوخاسته سپه را مکن پیشرو جز کسی که در جنگها بوده باشد بسی به خردان مفرمای کار درشت که سندان نشاید شکستن به مشت رعیت نوازی و سر لشکری نه کاری است بازیچه و سرسری نخواهی که ضایع شود روزگار به ناکاردیده مفرمای کار نتابد سگ صید روی از پلنگ ز روبه رمد شیر نادیده جنگ چو پرورده باشد پسر در شکار نترسد چو پیش آیدش کارزار به کشتی و نخجیر و آماج و گوی دلاور شود مرد پرخاشجوی به گرمابه پرورده و عیش و ناز برنجد چو بیند در جنگ باز...» 💠 ادامۀ این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11843 ☑️ @ShahrestanAdab
🔸 | کتاب اثر (تحریریۀ سایت شهرستان ادب) 🔹«به عنوان یک مخاطب انتظار شما از یک مجموعه داستان چیست؟ آیا دوست دارید تمام آن‌ها دارای پیوستگی موضوعی باشند و یا متفاوت باشند؟ دوست دارید ارتباطی معنادار بین آنها باشد و یا هر کدام سازی جداگانه در این ارکستر که به عنوان مجموعه از آن یاد کرده‌ایم بزنند؟ اگر به دنبال مجموعه‌ای متفاوت از نظر داستانی هستید، به این معنا که هر داستان فضایی جدید را دنبال کند، مجموعه داستان نعلین‌های آلبالویی دقیقاً همان چیزی است که به دنبالش هستید. در واقع هر کدام از داستان‌ها فضایی متفاوت و رویکردی مجزا را دنبال می‌کنند. و هر کدام از داستان‌ها می‌توانند بخشی از نیاز شما به ادبیات و جهان را مرتفع کنند. به طور مثال، اگر به شما بگویند چند وقت دیگر قرار است صاحب فرزندی شوید، و پنجاه درصد امکان دارد این بچه دچار مشکل باشد، شما چه می‌کنید؟ آیا با به دنیا آمدن او موافقت می‌کنید یا دنبال سقط جنین می‌روید؟...» 💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11871 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔸شعرخوانی از کتاب سرودهٔ 🔹نفس بریده‌تر از پیش مانده در راهم به جز علی، مدد از هیچ‌کس نمی خواهم خراب بادۂ خیامی‌ام، ستاره‌شناس! مکش به بام رصدخانۀ ملک‌شاهم برو رفیق و بینداز ریسمانت را برو که هم‌نفس آسمان در این چاهم هنوز می‌شنوم بانگ «برد، برد» تو را که نردبان تو بوده‌ست دست کوتاهم در این قمار که بردی خدا کند برسی به پای بُرد نفس گریۀ شبانگاهم بگو کدام برادرفروش راه تو زد بگو که تازه شود باز زخم جان‌کاهم به این امید که قاضی کنی کلاهت را به سوی عرش خدا پر نمی‌زند آهم نشسته گوش‌به‌زنگِ کدام حادثه‌ای که باز سر بدوانی سر بزنگاهم مگر قرار نشد فکر پرزدن باشیم مگر قرار نشد بین آسمان باهم به سینه می‌زنی اما هنوز سنگش را سرت به سنگ نخورد ای جنون ناگاهم؟! تو نیستی و در این شهر، بی‌تو منزوی‌ام تو نیستی و پلنگانه خیره بر ماهم تو نیستی و از این ناکجای غربت نیز هنوز هم که هنوز است «چشم در راهم» 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
26.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔸شعرخوانی 🔹چو خواهی که یابی ز هر بد رها سر اندر نیاری به دام بلا بوی در دو گیتی ز بد رستگار نکوکار گردی بر کردگار به گفتار پیغمبرت راه جوی‏ دل از تیرگی‌ها بدین آب شوی‏ چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی‏ خداوند امر و خداوند نهی‏ که من شارستانم علیّم در است‏ درست این سخن گفت پیغمبر است‏ گواهی دهم این سخن راز اوست تو گویی دو گوشم بر آواز اوست‏ حکیم این جهان را چو دریا نهاد برانگیخته موج از او تندباد چو هفتاد کشتی بر او ساخته‏ همه بادبان‌ها برافراخته‏ یکی پهن کشتی بسان عروس‏ بیاراسته همچو چشم خروس محمد بدو اندرون با علی‏ همان اهل بیت نبیّ و وصیّ‏ اگر چشم داری به دیگر سرای‏ بنزد نبیّ و وصیّ گیر جای گرت زین بد آید گناه من است‏ چنین است و این دین و راه من است‏ بر این زادم و هم بر این بگذرم‏ چنان دان که خاک پی حیدرم‏ نگر تا به بازی نداری جهان‏ نه برگردی از نیک پی همرهان‏ همه نیکیت باید آغاز کرد چو با نیکنامان بوی هم‏ نبرد از این در سخن چند رانم همی ‏ همانش کرانه ندانم همی ☑️ @ShahrestanAdab
🔸 | کتاب اثر (تحریریۀ سایت شهرستان ادب) 🔹«چندسال پیش بود که پخش شدن تصویری در فضای مجازی جنجال زیادی کرد. تصویر یکی از شهدای غواص که دست بسته زنده به گور شده بود. این تصویر چنان در کشور سر و صدا کرد که خون بسیاری را به جوش آورد و متن‌های احساسی مختلفی در مورد آن نوشته شد. اوج صحنه‌ی ماندگار مربوط به شهدای غواص را می‌توان در مراسم تشییع این شهدا در شهر تهران دید. شهر گویی یک‌پارچه و یک‌دست برای استقبال از این شهدا آمده بودند. مرتضی کربلایی‌لو نویسنده‌ای پرکار است که آثارش در زمینه‌های مختلف نوشته شده است و هر کدام رنگ و بوی متفاوت دارد. در تمامی آثارش دیدگاه فلسفی او را می‌توان دید. رمان جمجمه‌ات را قرض بده، یکی از آثار خاص و منحصر به فرد این نویسنده است...» 💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11844 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
34.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔸شعرخوانی از کتاب سرودهٔ استاد 🔹دلم از شب نشینی‌های زلفت دیر می‌آید مسیرش پیچ در پیچ است و با تأخیر می‌آید غزل گل می‌کند در من اگر آیینه‌ام باشی که طوطی در سخن از دیدن تصویر می‌آید به بوی آن که جای من ز دامانت درآویزد برون از تربت من خار دامنگیر می‌آید ملول از عقل بی‌پیرم که سرمستی نمی‌داند من و عشقی که از او کار صدها پیر می‌آید به دور از نام و از ننگم، جدا از هر چه نیرنگم مرید پیر یکرنگم که بی‌تزویر می‌آید جنون هنگامه‌ای در این حوالی عشق می‌کارد که از هر سو صدای شیون زنجیر می‌آید سکوت تلخ نخلستان غریبی تازه می‌جوید که امشب بر ملاقات علی شمشیر می‌آید به هر ویرانه‌ای فانوس اشکی می‌کند روشن که بزم با صفایی این چنین کم گیر می‌آید به ذهن کوچه‌های کوفه گرد مرگ می‌پاشد طنین گام‌های او که بس دلگیر می‌آید خروشیدم که در این شهر آیا اهل دردی نیست؟ که دیدم کودکی با کاسه‌ای از شیر می‌آید رسد روزی که خواب ناز بت‌ها را برآشوبد که ابراهیم ما با نعرۀ تکبیر، می‌آید 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸موسیقی قلب فلسطین (به مناسبت ، یادداشتی بر رمان اثر ، به قلم ) 🔹«رمان "من پناهنده نیستم" پیرنگ و ماجرای جداگانه‌ای از فلسطین ندارد. زنی به نام رقیه، حوادثی را که بین سال‌های ۱۹۴۸ تا ۲۰۰۰ بر فلسطین رفته، در قالب ماجراهای خانوادگی خود روایت می‌کند. پس می‌توان گفت "من پناهنده نیستم" بیان تاریخ است؟ خیر. «میلان کوندرا» در کتاب هنر رمان می‌گوید: "رمان‌نویس نه مورخ است نه پیامبر. او کاوشگر هستی است." راوی در رمان من پناهنده نیستم وضع انسان فلسطینی در هستی را می‌کاود. تاریخ و مخصوصاً سیاست در این رمان مسألۀ اصلی نیست. به راستی که باید راوی رمان یک زن می‌بود. کسی که علاقه‌ای به سیاست ندارد و مردان مبارزی را که به جان هم افتاده‌اند، خروس‌هایی تفنگ به دست می‌داند که آبی از آن‌ها برای فلسطین گرم نمی‌شود...» 💠 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11845 💠 این اثر را با ترجمۀ سرکار خانم ه از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab
🔸 | کتاب اثر (تحریریۀ سایت شهرستان ادب) 🔹«نوشتن در مورد جنگ ابعاد مختلفی دارد. به نظر می‌رسد یکی از جنبه های مغفول مانده در ادبیات ما پرداختن به اقلیت‌های مذهبی است که دوشادوش سایر مردم در آبادانی کشور و یا دفاع از مرزهای این پهنه اهورایی کوشیده‌اند. در این میان مندایی‌ها که از پیروان حضرت یحیی به شمار می‌روند، از قدیمی ترین اقلیت های مذهبی ایران هستند که در کشور ما زندگی می‌کنند. مندایی‌ها بیشتر در خوزستان ساکن هستند و از اقوام قدیمی این خطه نیز محسوب می‌شوند. در روزگار جنگ به واقع چه بر سر این اقلیت آمد؟ اطلاعات ما در این زمینه کم است و در حوزه ادبیات می‌توان این مسئله را نزدیک به صفر دانست، یعنی اثری که به این عزیزان بپردازد ما نداشته‌ایم. البته تمام این حرف‌ها بر می‌گردد به قبل از رمان وضعیت بی‌عاری نوشته حامد جلالی...» 💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11889 💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: www.adabbook.com ☑️ @ShahrestanAdab