eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
273 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
به صرف شعر و شیرینی . . دبیر جلسه: دکتر علی داودی . بیست و هفتم دی ماه ساعت ۱۶ الی ۱۸ . نشانی: خیابان شریعتی بالاتر از سه راه طالقانی روبروی سینما صحرا پلاک ۱۶۸ موسسه شهرستان ادب طبقه چهارم
گفته بودیم انتقامی سخت از تبار فرار می‌گیریم دشمن ماست اهل لاف و گزاف ما ولی مَرد شور و شمشیریم باز همدست انتحار شدند کفر و تکفیر در صف صفین ریخت بر خاک مشهد کرمان خون ما ملت امام حسین خون مظلوم نوحه می‌خواند نقشۀ انتقام در دست است طی شده دورهٔ بزن در رو کوچۀ الفرار بن‌بست است خون مظلوم پر درآورد و شد ابابیل بر سر اربیل ریخت سجیل روی جیش الظم سوخت ادلب به پای اسرائیل آرش این‌بار رخت سبز به تن تیر خیبرشکن گرفت به کف خیره در چشم‌های صهیون شد یا علی گفت و زد به قلب هدف انتقام از تبار شوم ترور به همین‌ها نمی‌شود محدود تازه این‌ها تلافی خون دختر گوشواره قلبی بود تازه آغاز انتقام است این شب دراز است و شیعه بیدار است بعد از آن‌که نسیم قدس وزید نوبت انتقام سردار است @shahrestanadab
مبارک است بر دلم، طلوع چهرۀ غمت خوش آمدی شهید من، مبارک است مقدمت... غزل تازۀ علی‌محمّد مؤدب را از پیوند زیر بخوانید: https://shahrestanadab.com/Content/ID/12451/
میلاد حضرت علی(ع) و روز پدر مبارک باد... به جز نقش بود و نمود علی ندیدم ورای وجود علی ندانستم آخر برای که بود بر این خاک، داغ سجود علی ازل تا ابد طرح آیینه‌ای‌ست ز نقش قیام و قعود علی عیان شد نشان‌های آن بی‌نشان در آیینه هست و بود علی به اندیشه کی می‌توان رخنه کرد؟ به راز فراز و فرود علی به روی دل از بی‌نشان باز شد در باغ گفت‌وشنود علی علی مظهر ذات پروردگار علی پرده‌دار وجود علی @shahrestanadab
کناری می‌نشینی خسته و خاموش این‌گونه در و دیوار خانه می‌رود از هوش این‌گونه تو از مهمانی غم‌های مردم بازمی‌گردی تو را صد داغ دل مانده‌ست در آغوش این‌گونه غم دنیا و دین خلق سر بر شانه‌ات دارد چه باری می‌کشی مردانه روی دوش این‌گونه سلاحت گریه و آه است و وردت ذکر الله است که گشته آتش نمرودها خاموش این‌گونه تمام عمر سهم من نوازش بوده از دستت برای سیلی تو تشنه است این گوش این‌گونه تو لب وا کردی و لب بست این شعر از سخن گفتن سراپا گوش می‌ماند، سراپا گوش این‌گونه @shahrestanadab
بر قرار و در مدار باوفایی زیستی ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی با محمّد زخم خوردی، با علی فرقت شکافت مصطفایی زیستی و مرتضایی زیستی دم به دم با پهلوی مادر شکستی در خودت لحظه‌ها را در تبِ داغِ جدایی زیستی خون‌جگر بودی تمام عمر از زهر جفا مجتبایی، مجتبایی، مجتبایی زیستی بی‌زمان در بارگاه قدس، با عشق حسین پیش از آنی که به این دنیا بیایی زیستی آمدی از جان عالم خود پرستاری کنی دورِ او هر لحظه گشتی و فدایی زیستی بارها تیر سه‌شعبه بر گلویت خون گریست با علی‌اصغر در اوجی کبریایی زیستی هرچه تشنه با حسینت سر بریدند از قفا شکر کردی، دم به دم خون خدایی زیستی غیر زیبایی ندیدی در بلاباران عشق از الستِ عاشقی قالوا بلی‌یی زیستی نذرِ شکرِ بی‌شکایت بر درِ تسلیمِ محض سر نهادی، البلاءُ للولایی زیستی از نیستان دور ماندی، داغ غربت بر جگر در هوای ناله‌های نینوایی زیستی خطبه خواندی حیدری از مصحفی آتش‌ به‌ جان هم‌نفس با آیه‌های روشنایی زیستی نورِ چشمِ آفرینش هم تو بودی از ازل تا ابد بدرالدُّجی، شمس‌الضّحایی زیستی عالمی دیگر مگر سازند و از نو آدمی تا عیان گردد که بودی و کجایی زیستی پر بزن، وقت پریدن آمد، ای که سال‌ها در قفس هر لحظه با شوق رهایی زیستی @shahrestanadab