eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
151 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
دارد تمام می شود آقـا عـزای تو کم گریه کرده ایم برای تو شبهاي آخر است، گـدا را حلال كن اين هم بساطِ بي دست و پاي تو ما را ببخش گـريه ي سيري نكرده ايم چشمانِ خشکِ ما خجل از اين عزاي تو هر روز روز تو همه جا محضر شما یعنی که هست هرچه زمین تو کی دست خالی از در این خانه رفته است دست پر است تا به قیامت گدای تو تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس گریه کند برای تو صاحب عزای تو گریه کن تو والسلام جانم فدای و جانم فدای تو تازه به می رسد از راه قافله تازه رسیده نوبت تشت طلای تو : مرا ڪه هرنفسم غیر عشق برلب نیسٺ به سینه جزغم دلدار و ذڪر یارب نیسٺ دلم گرفته دوباره به یاد شبی ڪه بی دم و روضه سر شود شب نیسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
شبت با چه رنجی سحر می شود سحر خیره چشمت به در می شود و داغ دلـت تازه تر می شود تو و کوچه و داغ زهـرا، حسن کجا پیش تو جای خار و خس است دلت در دل خانه هم بی کس است شده همسرت قاتلت این بس است سـزاوار تـو نیست دنیا حسن خودت روضه خوان کفن می شوی چو با قاسمت هم سخن می شوی به تابوت خونین بدن می شوی تنت تیر باران اعــدا حـسـن نـوشـــت: همه ی زندگی ام بیمه ی حرز حسن است من ، زنده ی "ناد حسنم" با تمام کرمش، در حرمش، خاک پُر است هر کجایی که حـرم هست، بیاد حسنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير.. امام حسنی (ع)
برای دوری ات آهِ جگـر بهانه گرفت شکست بغض نهان، چشمِ تر بهانه گرفت خوشا به حال دلم، از فراق و هجرانت خودش به جای هزاران نفر بهانه گرفت همین زمان که دعـا می کنی برای دلـم همین دقیقه دلـم بیشتر بهانه گرفت دمی ز ماه رخت پرده را کنار بزن برای دیدن رویت قمر بهانه گرفت همیشه هر که دلش سوخت از غم هجران به اشتیاق نگارش سحر بهانه گرفت فدای راه رقیه تمام هجران ها چقدر زیر کتک، در گذر بهانه گرفت همین که صوت پدر شد بلند از نیزه دوید و خورد زمین، پشت سر بهانه گرفت نــوكـــر نـوشـــت: است بیا حال مرا بهتر کن فکــر دلـواپسیِ قلب مـن مضطر کن این شب جمعه اگر مقصد تو کرب و بلاست نـزد دعــایــی به مـن کن صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
نشینیدم به خـدا زیباتر از نام حسین نرود مرغ دلم هر جا به جز بام حسین بوده ام دنیاپرست و مثل حیوان پرتنش تا که روزی خسته افتادم سر دام حسین دست من را او گرفت و با غمش کرد آشنا مجلس روضه سبب شد تا شَوَم رام حسین گرچه میگویند او مست است دیوانه شده بی خیال، دیگر کشیدم سر می از جام حسین تشنه و گـرسنه و درمـانده و افتاده ام چاره ام یک جرعه از سفره ی اکرام حسین آرزو دارم که لطفش شامل شود من شوم زائر بپوشم رخت احرام حسین بهترین وقت زیارت یوم الاربعین بود میشود قسمت دل، ساحل آرام حسین : دستهایی ڪه به سوی تو دراز اسٺ ببین یڪ نفر هسٺ، دلش غرق نیاز اسٺ ببین ذڪر‌هر‌روزه‌ ی من، ذڪر سلام اسٺ به تو رو به سـوی حَـرَمـَٺ پنجـره باز اسٺ ببین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
کاسه ی صبرِ من از گریه گهی پُر می شود اشک روی قاب عکس کــربلا دُر می شود گریه ی پاک عـزای تو مـرا هم پاک کرد آب آلـوده به دریا می رسد کُـر می شود من ادب آموختم امـا نه از یک بـی ادب هرکه آمد روضه ی تو خود به خود حُر می شود سوختم با گریه تا این سینه شد ثابت قدم خاک از گـرمـی آب و آتش آجُـر می شود رسم عالم را به هم زد عاقبت این عاشقی بین ما دیوانه ها، عاقل تمسخُر می شود با نگاه مـادرت در ، کـرب و بلا از عـزاداران عـاشـورا تشکـر می شود : مادرم گفت برو روضـه جلا می گیری چای آنجا بخوری جـام بلا می گیری پدرم گفت اگر خوبـی باشی عاقبت تذکره ی می گیری صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
خجالتم نده و عاصی ام خطاب مکن نده جـواب مـرا لااقـل جـواب مکن تمام خواسته هایم برای نفسم بود دعای من که دعا نیست مستجاب مکن صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن همینکه ترس برم داشته خودش کافیست تو با عـتاب دلـم را پر اضطـراب مکن عـتاب کردن تو بدتر از جهنـم هست جهـنمـم ببر امـا دگـر عـتاب مکن چقدر جار زدم من که دوستم داری بیا مقابل مـردم مـرا خـراب مکن خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم زیاد روی من و توبه ام حساب مکن اگر که نبودم نمی رفتم مرا به خاطر عذاب مکن سوا نکن که همه با همیم جان حسین همه غـلام حسینیم انتخاب مکن : یادت مـرا دو مـرتبه بیتاب میکند دارد غـمـت وجود مـرا آب میکند جانم فدای شاعر خوش مسلکی که گفت همیشه تکیه به میکند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
تا نشاندند سر سفره ی احسان، ما را راه دادند در اين روضه ى رضوان، ما را يعنى از سمت سماوات، بشارت دادند رمضان مى دهد آرامش قرآن، ما را كيست هر آينه در عـرش، پر از آوازست؟ نيمه شب خوانده به دل، سوره ی انسان، ما را فرصت عاشقى از جانب حق صادر شد محو عشق است نماز شب جانان، ما را باز از مـأذنه، گلبـانگ وفـا مى آيد آه، بخشيده مگر حضرت سبحان، ما را با نسيم سحر و عطر ابوحمزه و اشک ابر دل برده در انديشه ی باران، ما را چشم دل وقت سحر منتظر دلدار است كاش پايان برسد روزه ی هجران ما را : یادت مرا دو مرتبـه بـی تاب میکند دارد غـمـت وجــود مـرا آب میکند جانم فدای شاعر خوش مسلکی که گفت همیشه تکیـه به میکند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
عشق از دست خلایق زهر تلخی خورده بود در میان کوچه ها بعد از تو دیدم مرده بود کوچه های شهر را وحشت گرفته در بغل ماه از تابیدنش بر شهر ما افسرده بود انتظار منتظرها زیر شهوت ها خمید جمعه ها از ندبه های بیکسی آزرده بود کلبه ی احزان ندارد شهر ما یوسف نیا دوریت کی عاشقی را پیر کنعان کرده بود جام زهری که تو نوشیدی درون غربتت شاه مظلومان میان کـربلا کی خورده بود : صبح جمعه سٺ بیا حاݪ مرا بهتر ڪن فکــر دلـواپسی قلب منه مـضطـر ڪن امـروز اگـر مقصد تو کـرب و بلاست نزد ارباب دعـایـی به منه كن صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
کریم هستی و الطاف بی حدی داری میان ما به کـرامت زبانزدی داری گداست در به در رزق خود ولی اینجا شما به سمت گدا رفت و آمدی داری اگرچه نداری و بدان آقـا میان سینه ی عشاق مرقدی داری کریم هستی و حیف است ای عزیز خدا نه بارگـاه طـلایـی نه گـنبـدی داری رسیده ام که ببخشی مرا تو از سر لطف اگـرچـه مـعـتـرفـم بدی داری : عاقبت صحنِ حسن را بازسازی می کنیم در کمالِ سر به زیری سرفرازی می کنیم دسته دسته در مدینه در میان هـرولـه با نوای یاحسن جان عشق بازی می کنیم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
خدمتگزار عشق کجا خانه کرده ای؟          با یک سفر دل همه ویرانه کرده ای عمری رفیق و همدم و محبوب بوده ای        این را نه من، همه گویند خوب بوده ای دیگر قرائت نمی کنی؟ از خاطرات عشق روایت نمیکنی؟ برگرد تا که گریه کنیم پای روضه ها            سینه زنیم با نفست پای نوحه ها راحت بخواب خانه ی قبرت مبارکت           ای مبارکت در زیر خاک خفته ای و دوست دارمت دیگر به می سپارمت : در میان روضه ی مظلومان هر که شد ، بداند از دعای است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
ظاهرش این ست امسالم حرم قسمت نبود باطنش این ست این نوکر،حرم دعوت نبود آبرویم آمده آقا وسط کاری بکن ورنه من حرفی ندارم حرف حیثیت نبود جان زهرا باشد آقا بین ما اعمال من من که می دانم فقط ویزا و پول،علت نبود گریه ی مردی ببیند اهل بیتش خوب نیست من غرورم می شکست آقا اگر هیئت نبود حال من این روزها با روضه ی اصغر خوش است تازه فهمیدم که داغی بدتر از خجلت نبود آخرش یک مرتبه مادر نگفتی اصغرم کاش در قلب عروس فاطمه حسرت نبود حرمله معروف شد با کشتنت،"ذبح عظیم" کاش بهر قاتل تو این همه عزت نبود خواستم گهواره ات را پس بگیرم که نشد بد دهان بودند،اصلا بینشان حرمت نبود : 💔 غیر شیعه به حریم تو بسیارند چه بگویم‌ من که تو راهم بدهی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، فرا رسیدن سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) تسلیت باد🏴🏴
السلام ای بدن بی سر گرما دیده السلام ای سرمجروح کلیسا دیده با چه وضعی ته گودال کشاندند تورا ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا هربلایی به سرش آمده زیبا دیده زینت دوش نبی بودی و بی وجدان ها سربریدند و گرفتند تو را نادیده ای که شد مهریه ی مادر تو آب فرات ترک روی لبت را لب دریا دیده؟ خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت به گمانم ته گودال مسیحا دیده ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سرپیرهنت فاطمه دعوا دیده دختری که همه ی دلخوشی اش بابا بود عوض دیدن بابا، سربابا دیده : 💔 غیر شیعه به حریم تو بسیارند چه بگویم‌ من که تو راهم بدهی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
پدرم با غمِ بی گنبدی ات خو کرده چشم خود را ز غریبی تو کم سو کرده در خیالات خودش خادم صحن تو شده حرمت را چقَدَر با مژه جارو کرده هر کجا روضه ای از غربت تو خوانده شده مجلست را پرِ فریاد و هیاهو کرده به امیدی که به درد حرم تو بخورد نذرِ ضریح تو النگو کرده با گسل های غمت پیکر او لرزیده درد خود را همه شب لرزش زانو کرده آنقَدَر غصه ی خاک حرمت را خورده بوی "نا" را فقط از چشم ترش بو کرده شکر، که بچه ی یک و یک ادبِ این دو مرا نیز، "حَسَن جو" کرده عاقبت نوکر تو صحن تو را می سازد چون در حرم کرده : 💔 همیشه داغ دلم، قبر خلوت است به سر هوای و زیارت حسن است تمام هفته برای می سوزم ولی دوشنبه ی من وقف غربت حسن است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
السلام ای بدن بی سر گرما دیده السلام ای سرمجروح کلیسا دیده با چه وضعی ته گودال کشاندند تورا ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا هربلایی به سرش آمده زیبا دیده زینت دوش نبی بودی و بی وجدان ها سربریدند و گرفتند تو را نادیده ای که شد مهریه ی مادر تو آب فرات ترک روی لبت را لب دریا دیده؟ خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت به گمانم ته گودال مسیحا دیده ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سرپیرهنت فاطمه دعوا دیده دختری که همه ی دلخوشی اش بابا بود عوض دیدن بابا، سربابا دیده : 💔 غیر شیعه به حریم تو بسیارند چه بگویم‌ من که تو راهم بدهی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
یادت می آید زیر پرچم گریه کردیم هرجا حسین گفتند، در دم گریه کردیم تا کربلا رفتیم و با هم روضه خواندیم تا کــربلا رفتیم و با هم گـریه کردیم این که روایت گفته زائر عـرشیانند یعنی کنار نوح و آدم گـریه کردیم در زیر بارانـی که نم نم بود، ما هم از اصغرش خواندیم و نم نم گریه کردیم چندین سه سـالـه در میان راه دیدیم بر روضه ای که شد مجسّم گریه کردیم خسته شدیم و با قـد خـم راه رفتیم یک لحظه بعدش بر قد خم گریه کردیم گفتند تا کی گریه بر آقـای مظلـوم؟ گفتیم که اللهُ اَعـلـم... گریه کردیم تنها نه بر کـرب و بلا و هر مقامش بر عکسهای کـربلا هم گریه کردیم این اشکـها آبیست بر دوزخ، به والله فردا پشیمانیم اگر کم گریه کردیم : دست بر سینه، ادب حکم کند وقت قیام رو به اربابِ دو عالم دهی هر صبح سلام نوکری کردنِ این طایفه لذت بخش است بالاخص ارباب شدن ختــــم کلام سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام