eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
150 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
ای کوه صفا بخش ِ دلِ حیدرِ کرار، بخند هستیِ خانه‌ی من، همسرِ غمخوار، بخند دلخوشیِ همه‌ای، ناله‌ی خود را کم کن جانِ من، جانِ حسن، فاطمه، یکبار بخند دردِ پهلو و کمر، کرده زمین گیر، تو را من که دانم چه کشی، لیک به اجبار بخند گذرِ کوچه چقدر پیر نموده است تو را ای ستمدیده‌ی دستانِ ستمکار، بخند محسنت رفت، ولی جان حسین و زینب جای این خیره شدن بر در و مسمار، بخند قولمان چیز دگر بود، نه افتادن تو محرمِ رازِ علی، یار و وفادار، بخند : گفتم مفصل است سخن، مجملش کنم جبریل گفت سوره ی کــوثر بخوانمت ای مادر حسین و حسن، مـام زینبین من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بنویسید مرا عـاشق و بیمار حسن و بخوانید مرا نوکـــر دربار حسن هر گدا عاقبتش شاه جهان می گردد گر شود از سر اخلاص گرفتار حسن جز در خانه ی دوست حاجت خود را نبرم لطف و احسان و کرم هست فقط کار حسن کاش می سوخت تنم بلکه شبی تا به سحر می شدم شمعی به روی تربت تار حسن گر چه آقام ندارد سر خاکش حـرمـی مهدی فاطمه هر شب میشه زوار حسن شیعه تا روز جزا هست عزادار حسین و حسین بوده خودش عمری عزادار حسن پیش چشمان پسر شد رخ مادر نیلی بود سیلی همه عمر باعث آزار حسن تا ابد ز کوچه ی مدینه بر می خیزد ناله و آه جگر سوز و شرر بار حسن : وقتی خـدای عـزوجل از نــمِ بهشت خاڪِ وجودِ شیعه ی آلِ عَـلـی سِرشت یِک گوشه از دلِ هَمه را ڪرب و بلا گذاشت یِک گوشه از دلِ همه نوشت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
خدمتگزار عشق کجا خانه کرده ای؟          با یک سفر دل همه ویرانه کرده ای عمری رفیق و همدم و محبوب بوده ای        این را نه من، همه گویند خوب بوده ای دیگر قرائت نمی کنی؟ از خاطرات عشق روایت نمیکنی؟ برگرد تا که گریه کنیم پای روضه ها            سینه زنیم با نفست پای نوحه ها راحت بخواب خانه ی قبرت مبارکت           ای مبارکت در زیر خاک خفته ای و دوست دارمت دیگر به می سپارمت : در میان روضه ی مظلومان هر که شد ، بداند از دعای است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
آی کبوتر که نشستی روی گنبدِ طلا هر کجا پر میزنی تو حرم امام رضا من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم جای گنبد سرمو به روی خاکا میزارم اونجا هر کی میپره طائر افلاکی میشه اینجا هر کی میپره بال‌وپرش خاکی میشه اونجا خادما با زائرا مهربونن اینجا زائرا رو از کنار قبرا میرونن تو که هر شب میسوزه صدتا چراغ دور و برت به امام رضا بگو تویی غریب یا مادرت : زیباترین کلام لب من تمام عمر حس میکنم همیشه همین ذکر یا رضاست تا سفره‌دار کشور ما هست "فاطمه" سوگند میخورم نمک سفره‌ها رضاست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
آمـدم‌ تا كه عـزادار تو مـادر باشم بين روضه ز مصيبات غمت تر باشم آمدم پشت درِ خانه ی تو منتظرم تا كه اذنم بدهی سائل اين در باشم خادم و بانی و مـداح چه فرقی دارد؟ من فقط حاجتم اين است كه نوكر باشم آبرويی كه نه، حتی بخدا رويی نيست با نگاه تو مگـر آدم ديگـر باش مگر اين نيست كه مصداق گل ياس تويی دوستدارم كه از اين عطر معطّر باشم طی اين سال اگر روضه ای از تو خواندم خواستم فاطميّه فاطمه ای تر باشم : گفتم مفصل است سخن، مجملش کنم جبریل گفت سـوره ی کـوثر بخوانمنت ای مـادر حسین و حسن، مـام زینبین من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... شهادت جانسوز مادر سادات، خانم فاطمه ی زهرا سلام الله عليها را به پیشگاه امام زمان عجل الله و همه ی عاشقان حریم ولایت تسلیت عرض می کنیم😭
یک نظر کن به دل در به در نوکرها دست خود را بکش آقا به سر نوکرها سر به زیریم و گرفتار ز بس خم کرده معصیتهای فراوان کمر نوکرها پر زدیم و نرسیدیم به تو افتادیم مرهمی باش به هر زخم پر نوکرها با وجودی که دلت خون شده از ما اما در همه حال تو بودی سپر نوکرها کاش در روضه ببینیم که هستی آقا تو خریدار دو چشمان تر نوکرها پیش تو هرکه زمین خورده ز جا برخیزد لطف کن باز بیا دور و بر نوکرها با دعای پدر و مادرمان اینجاییم ای به قربان تو مادر پدر نوکرها رخصتی باز بده تا که بیوفتد آقا یک شبی صحن حسین جان گذر نوکرها مادری خورد زمین صورت او زخمی شد سوخت از روضه ی مادر جگر نوکرها : از باغ نشسته در خزان آقا جان حرفی بزن و کمی بخوان آقا جان زهرا به زمین خورد و علی را بردند این جمعه خودت را برسان آقا جان صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند شیعه به جز علی به کسی رو نمیزند آدم هبوط کرد که همسایه اش شود یعنی بهشت با نجفش مو نمیزند حق با علی ست در همه احوال پس خدا هر جا علی ست حرف ترازو نمیزند تعظیم می کنم به نجف صبح و ظهر و شام قلبم خدا گواست که بی او نمیزند آیینه دار غیرت هر کس که مرتضاست از تنگنای حـادثه زانـو نمیزند یک تن نگفت در وسط کوچه ها کسی در پیش مـرد لطمه به بانـو نمیزند این روزها پرستوی مجروح مرتضی از درد شـانه، شـانه به گیسو نمیزند : همسایه ها به مجلـس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه های تو مرا ببخش که نگذاشت غـربتم یکــــ خـتـم باشکــوه بگـیـرم بـرای تـو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
خواست لیلا تا که مجنون را مقربتر کند کاسه ی او را شکست و آزمودش بیشتر بهره ها دارد دل ویرانه می دانم ولی دل که می گیرد شود با گریه سودش بیشتر وادی عشق است کیش ما، شکسته تر شود هرکسی باشد در این وادی ورودش بیشتر عاشقی که دل نبست اصلا به دنیا، می شود با امام عصر خود گفت و شنودش بیشتر بیشتر اصلا خودم دل را سپردم دست او یا نه اصلا با محبت ها ربودش بیشتر رحمت و خیری که از سوز دعایش می رسد در زمان ابتلا بوده نِمودش بیشتر در میان روضه ها می آید و حس می شود در عزای مادرش زهـرا وجودش بیشتر بال پروانه اگر مسمار آزارش دهد می شود در شعله در هم تار و پودش بیشتر درد پهلو که کسی دارد نمازش مشکل است دردسر دارد سجودش از قعودش بیشتر بهر قتل شیر خیبر هر کدامش کافی است درد بازو جای خود روی کبودش بیشتر : برترین ثروت دنیا و معادم، زهـراست آنڪہ هر دفعه رسیدہ ست به دادم، زهـراست ڪاشف الڪرب حسین و حرمش، سقا بود ڪاشف الڪرب همه عالم و آدم زهـراست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
وقتی برای مادر ما گریه می کنید با درد و آه و شرم و حیا گریه می کنید آری درست مثل خجالت کشیدنِ چشمانِ مجتبی بخدا گریه می کنید کی دیده اشکِ مادرِ خود را به کوچه ها این قصه را ندیده چرا گریه می کنید مسمار را شنیده، ولیکن ندیده اید اما چه خوب داغ مرا گریه می کنید زیبا برای مادر ما ضجّه می زنید خیلی شبیه با شهدا گریه می کنید با این حساب مرهم غمهای ما شوید گویی کنار گریه می کنید یک لحظه غافل از غم یاران نمانده ایم با اینکه با هـراس، بما گریه می کنید عمری به سوگِ ماه مدینه نشسته اید عمری برای کرب و بلا گریه می کنید آخر، زمـانِ روز فـرج می رسد ز راه از بس شما به سوز و دعا گریه می کنید : نام که میشنوم روضه ها همان روزِ ی_باریکُ_مادریست که تکیه داده است به این شانه ها ولی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
ما را تمام خلق شناسند با حسین ما نوکریم و حضرت فرمانروا حسین ناز طبیب و منت مرهم کجا کشی؟ وقتی که هست تربت پاکش دوا حسین با هر طپش ز سینه ما می رسد به گوش ای پادشاه تشنه لب کربلا حسین منت خدای عزّوجل را که لحظه ای ما را به حال خویش نکرده رها حسین در روز حشر سینه زنان ناله می کنیم شور و نشور می کند آنجا به پا حسین نوکر کنار سفره ارباب دل خوش است شکر خدا که گشته خریدار ما حسین : در شهر به دیوانگی، انگشت نماییم رسوای جهان ساخت، تمنای تو ما را صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
هوا هوای زمستان و برف سنگین بود زمین به رأفت خورشید سخت مسکین بود شبیه قُلّه شده بود بین آن همه برف سفیدی نوک آن گنبدی که زرین بود سفید آمده برف و حرم سفید شده سیاه آمده دل، آن دلی که خونین بود نگاه میکند آقا به من و من اما... سرم شبیه دمای هوا چه پایین بود غلط غلوط که اذن دخول را خواندم نشست روی دلم پاسخی که تسکین بود صدای‌ِ همهمه بود و گرفتن‌ به پادریِ تو بوسه زدن چه شیرین بود و ایستادم و از چشمهای من خواندی که باز حاجتم آن آرزوی دیرین بود: "مرا بخوان که شب جمعه کربلا باشم که ناله بشنوم از مادری که غمگین بود" : اما تـو نگفتـــی که نیا در حـــرم آقا مثل پـــدری دست کشیــدی سرم آقا ای در حـرمت ناشدنی ها، شدنی ها از عشق تو هستیــم اویس قرنی ها صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
از غم هجر کنم ترک جماعت گاهی می‌زند بر دل من شور محبت گاهی شب جمعه شد و یاد حرمت افتادم میچشم از غم هجران تو تربت گاهی سائلم، هر سحر از دور سلامت دادم شهریارا نظری کن به گدایت گاهی عبد دربار توام شکر، خدا را... اما کـربلایی بده از باب رفاقت گاهی حاجتم چیز کمی نیست به من حق بده که می کشانم سخنم را به شکایت گاهی مرغ بی بال و پرم دانه نمی خواهم که بده در کنج حـرم اذن اقامت، گاهی بدم اما تو کریمی و برای تو بد است ندهی دست گدا برگ زیارت، گاهی در حریم تو کریمان همه زانو زده اند چه حریمی، چه بهشتی، چه زیارتگاهی هدف عاشق بیچاره مقرب شدن است گاه با روضـه و با ذکـر فضیلت گاهی بعد از این جای ضریح تو که رؤیام شده می زنم بوسه بر این پرچم هیئت گاهی : ببار ، کـویر غـم دارد بـهـار، رایحـه ی سیبِ عشق کم دارد ز قیل و قال جهان خسته ام، تو میدانی دلـم هـوای ی دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
آقا حلال کن که بد کرده ام به تو آقا ببخش جـرم و خطـای مرا بیا از من به جز بدی که چیزی ندیده ای شرمنده ام ز روی تو ای باوفا بیا فخرم شده همین که شدم نوکر حسین آقا به حق کشته ی بیا من با دعای خیر شما گریه کن شدم ای صاحب حقیقی این روضه ها بیا آقا شنیده ایم کـه مـادر صـدا زد ان روز پشت در وسط شعله ها بیا مولا تو را قسم به پهلوی مـادرت آقا قسم به آن سر از تن جـدا بیا : تـو را بخاطـر جـد مطـهـرت برگرد قسم به چادر برگرد تـو را به غـربتِ ساقـیِ عـلقمـه برگرد قسم به صورتِ برگرد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
زندگی یعنی دو ساعت گریه کردن بر غمت می شود روزی بیاید من بمیرم در غمت؟ تا که چشمم باز شد در بین دنیا، جای شیر داده بر من در میان روضه ها مادر غمت قد کشیدم لا به لای سینه زنهایت حسین مطمئناً مو سفیدم می کند آخر غمت از ازل هر کس پیمبر شد برایت گریه کرد از خدا دستور بوده بهر پیغمبر غمت پس اولوالعزم است هر کس بیشتر گریان شده کیمیا یعنی دو ساعت گریه کردن بر غمت : ای کاش حرف پشت سرم این شود حسین این هم جـوان سینه زنی بود و پیر شد عـادت نداشت بـی تو شبی را سحـر کند آنقـدر گـریه کـرد کـه مـویش سفید شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
اين اشکـها براى تو مرهم نمى شود چيزى ز غصه هاى دلت كم نمى شود با من بگو عزيز دلـم راز را غير از به راز تو محرم نمى شود جارو نزن به خانه، براى تو خوب نيست پهلو شكسته اين همه كه خم نمى شود بيا و غصه ى ما را تمام كن حريف اين همه ماتم نمى شود ظهر دهم تنش زير دست و پاست لب تشنه مانده است، كفـن هم نمى شود : بـه نگـاهِ مـادرانه هـوسـی مُـدام دارم همه یِ وجود خود را ز مدینه وام دارم برو ای نسیمِ رحمت، سفری به کویِ زهرا و بگـو که مـن از اینجا به شما سلام دارم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دامنِ چشمِ من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند راهِ من باز بر آن كوچه‌ی غمـها اُفتاد یادِ آن کوچه که با مادر خود می‌رفتم به سَرَم سایه‌ای از غربتِ بابا اُفتاد کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا چشمِ نامرد به ناموسِ علی تا اُفتاد آنچنان زد که رَهِ خانه‌ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره‌ی گُل جا اُفتاد گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد : از سینه دگــر آه شــرر بار نکش برخیز ولـی منت دیـوار نکش مـن شانه نخـواستم به جـان بابا از دست شکسته این قدر کار نکش صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم قنوت گریه گرفتیم و مستجاب شدیم و ما که در پی خورشید نیزه ات بودیم شبانه نور گرفتیم و آفتاب شدیم دوباره اشک" گناه نسوز" ما را سوخت دوباره پاک شدیم و پر از ثواب شدیم مدینه بود و تو بودی و رأی مادر بود که ما برای عزای تو انتخاب شدیم میان سینه زدن بال و پر گرفتیم و کبوتر حرم صحن بوتراب شدیم شبیه چشم تو و مشک خالی عباس دوباره گریه کن کودک رباب شدیم : حرم ندیده تر از من میان عالم نیست برای مثل منی قاب کـربلا کافیست توقعی کـه ندارم مـرا حـرم ببری برای منتظران خواب کربلا کافیست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
ای ذوالکرم بیا و دو چشم ترم بده در گوشه ای لیاقت بال و پرم بده حالا که دور گشته ام از فیض دیدنت از لطف امشبی تو برات حرم بده امشب لباس معرفتت میکنم به تن مولا بیا و جامهٔ تقوا به من بده هستم گدا و خادم دولتسرای تو خرج تو شد جوانی من باورم بده یا حضرت رضا به سرایت کبوترم در صحن خود بیا و تو بال و پرم بده : روزی به جرم عشق شما متهم شدم روز دگر به احترام غمت محترم شدم دیگر بس است به دلم رحم ڪن رضا دیوانـه ی بی سر و پای حــرم شدم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
شب جمعه است دلم کرب و بلا میخواهد در حرم حال مناجات و بکا میخواهد شب جمعه ست دلم شوق پریدن دارد بوسه بر پهنه ی ایوان طلا میخواهد حال و احوال دلم خوب نمیباشد چون خفقان دارد و از عشق هوا میخواهد آه ای کرب و بلا سختتر از هجران چیست؟ دل من آمده در صحن تو جا میخواهد اغنیا کعبه خود را به تو ترجیح دهند کربلا، حضرت ارباب گدا میخواهد؟ روح مجروح من از نوح حرم کرده طلب مرهمی مرحمتم کن که دوا میخواهد تنگدستم ولی از برکت آقا شاهم بی نیاز است ولی باز مرا میخواهد : شب جمعه ست، سلام همه ی نوکر ها به پادشه بی سرها و بگـویید به که مهـمـان دارد بـه فــدای قــدم تـو مـادرها صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
باز عطر یار آمد و دنیا به کام شد یعنی دوباره موقع عرض سلام شد این لطف هیئت است که حتی کسی چو من با تو میان روضـه فقط همکلام شد شکر خدا که سایه ی الطاف مادرت با دست تو به روی سرم مستدام شد باز آمدم که گریه کنم شاید اشک من بر زخـمـهـای مـادری ات الـتیام شد روضه بخوان ز غربت مولا که بعد از این خورشید عمر فاطمه اش روی بام شد تازه مصیبت دل حیـدر شروع شد هرچند درد پهلوی مـادر تمام شد ای منتقم به پهلوی زخمی مـادرت دیگر بیا، بیا که زمـان قیام شد : به ناله های پشت در میان شعله ها بیا به دستهای بسته در میان کوچه ها بیا بیا که تا بنا کـنـی حــرم برای مـادرت به غربت بقیع و گریه های بی صدا بیا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
بالا نرفت آن که به پای تو پا نشد آقا نشد هر آن که برایت گدا نشد مقصود از تکلم طور از تو گفتن است موسی نشد هر آن که کلیم شما نشد روز ازل برای گلوی تو هیچ کس غیر از خدای عزّ و جلّ خون بها نشد در خلقتش زمین و مکان های محترم بسیار آفـریـد ولـی نشد گر چه هزار سال برای تو گریه کرده اند یک گوشه از حقوق لب تو ادا نشد ما گندم رسیده ی شهر ری توئیم شکر خدا که نان تو از من جدا نشد یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم حالا که کــربلای تو روزی ما نشد داغ تو اعظم است تحمل نمی شود در حیرتم چگونه قَدِ نیزه تا نشد : حاجٺ از دل نگذشته تو روا میسازی از گـرفـتاری مـا با خبـری مـا را بس جان ارباب قسم، این دلمان تنگ شده یڪ سفر ڪرب و بلا هم ببری ما را بس صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
آقا اجازه هست از بگویم از مـادرت از لشکـر بگویم از کوچه ای تنگ و دل سنگ مغیره از دختـری با چشمـهـای تر بگویم آقا زبانـم لال دستـی رفت بالا خون میچکد از گوش اگر بهتر بگویم آقا نمی آیی؟ ببین شعله ور شد از آتش و موی سر و معجر بگویم آقا زبانم سوخت، مـادر سوخت آقا می خواستم در پشت در مادر بگویم از ازدحـام و چِـل نفـر نامرد و مـادر از سینه ی و میخ در بگویم : روضه ها را خواندم اما ماجرایی بدتر از درد پهلو باعث اندوه بسیارم نشد یک پسر در بین کوچه ناله میزد آمدم گوشوار مادرم از خاک بردارم نشد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
و دست مادر و طفلش بـه دست یکدیگر درست مـعـنی یک روح در دو تا پیکر  به سوی خانه روان توی کوچه ای خلوت رسیــد فـاجـعه از روبـرو، ولـی بـدتر نـگاه کـرد به جز طفل و مادری تنها کـسی نـبـود، خـدا را نـدید بـالا سـر جـلـوتــر آمـد و دستـی پلید بالا رفت چـه شـد که کودک او داد زد: خدا، مادر مـیـان کــوچه و پـیـش نگاه فـرزندش همینکه سخت زمین خورد گفت: سـیـــاه شـد همه جا، راه خـانه را گـم کرد صـدای غمـزده ای گفت: مـادر از اینـوَر رسیــد خـسته و خاکی به خانه، اما شاد کـه تـوی کـوچـه نیفتاد چادرش از سر : مـادر، فـدک، عدو و سه تا نقطه ناگهان گویا قیامت است زمین خورده آسمان طوفان کــربلا زِ همین کوچه پا گرفت آخر حسن چه دید، زبانش چرا گرفت؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
اين روزها نگاه تو از خونِ دل تر است گويا دلت حسينيه ي اشک مادر است شال عزا دوباره نشسته به دوش تو شالي كه حيف، سوخته از آتش در است گلبرگ هاي گونه ي شبنم گرفته ات زخمي، شكسته، نيلي، چون ياس پرپر است اي وارث تمامـي غـمـهـاي اهـل بيت اين روزها غريبيِ تو مثل حيدر است چون ديده ام تو را و سلامت نداده ام يا تو سلام كرده اي و گوش من كر است مُردن ميان روضه اگرچه سعادت است در روضه هاي باز بهتر است زيرا كه اشک يک شبِ اين فاطميه ها با گـريه ي تمام برابر است حالا بيا و بخوان آتشم بزن چشمم به ناله ي تو و يک واي مادر است يا رب كجا رواست زنـي را كتک زنند وقتي كه زن مقابل چشمان شوهر است : حال و احوال دلـم بدجور طوفانی شده غیبت جانکاه تو چه طولانی شده روضه های مادر و میخ در و چند بی حیا حال و احوال دلـم بدجور طـوفانی شده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
ناگفتنیست درد دل مـرتضـاي تو در خانه‌ام ببين كه چه خالیست جای تو همسایه‌ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه‌های تو خیلی به مجتبای تو بر خورد فاطمه فامیل کم گذاشت برای عـزای تو بی‌اختيار فاطمه‌جان گريه می‌كنم از گريه‌های نيمه‌شب بچه‌های تو جای تمام شهر خودم گریه می‌کنم از بس که خالیست در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش، که نگذاشت غربتم یک ختم با شُکـوه بگیرم برای تو از دست گریه‌های تو، راحت شد این محل شِکـوه نمی‌کنند به مـن از صـدای تو : من علی ام که خدا قبله نما ساخت مرا جز خدا و نبی و فاطمه نشناخت مرا من که یکباره در از قلعه ی خیبر کندم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... شهادت جانسوز خانم فاطمه ی زهرا سلام الله عليها را به پیشگاه امام زمان عجل الله و همه ی عاشقان حریم ولایت تسلیت عرض می کنیم😭