«#زیر_چتر_شعر ☔️»
تمنای مهر...
شب یلداست دلم مهر تمنا دارد
هر کجا مهر کند جلوه تماشا دارد
شب شعر و شب شور وشب شیدائی ها
خوردن حسرت وغم معنی بیجا دارد
همه از پیر وجوان شاد و دلی خوش دارند
مثل مجنون که هوای رخ لیلی دارد
سر یک سفره همه چشم به فال حافظ
هر کسی خیر از این فال تمنا دارد
آشتی فرصت خوبی است گر امشب باشد
این گذشت از سر هم ، عشق تقاضا دارد
بچه ها خانه مادر به دو صد شور ونشاط
پند او لذت چون قند مهنًا دارد *
پیر فامیل چو شمع و همگی پروانه
راستی عشرت این جمع تماشا دارد
هندوانه و انار و کمی آجیل وفا
این همان سفره عشق است که غوغا دارد
گرمی کرسی دل جمع کند دل ها را
با چنین شب دل ما کی غم فردا دارد
میرسد عطر خوشی از نفس باغچه ها
شور وحال دگری نرگس شیدا دارد
سرو از باد خزان ذره ای آزار ندید
هست سرسبز و ز مردی قد رعنا دارد
هر کجائید همین یک شبه را خوش داریم
لحظه هایش نفس گرم مسیحا دارد
شوری امشب فکند شعر بلندت ( یوسف )
همه گویند نشان از شب یلدا دارد
* مهنّا : گوارا . با عافیت
#حاج_عباس_علی_نیکوکار
#عضو_انجمن
#یلدا🍉
🍭@shakhee_nabat
«#زیر_چتر_شعر☔️»
یوسف شدم امّا به زلیخا نرسیدم
هر جا اثرت بود به آنجا نرسیدم
آنقدر ز من دوری و آنگونه که باید-
با سر بدوم سوی تو،، با پا نرسیدم
کوتاه که شد موی تو،خون شد جگر من
یک باغِ انارم که به یلدا نرسیدم
آن ماهی سرخم که به امّیدِ رهایی
از تُنگ پریدم وَ به دریا نرسیدم
عمری ست که سر کرده دل من به صبوری
عمری ست که از غوره به حلوا نرسیدم
دردا که من از کودکی ام اُنس گرفتم-
با واژه ی «ای کاش» ، «نشد» با «نرسیدم»
#کنعان_محمدی
#یلدا 🍉
🍭@shakhee_nabat
«#زیر_چتر_شعر☔️»
کی میرسد پایان ِ فصل بیقراری
آذر نشسته در تب چشم انتظاری
از گیسوانش میتکاند واژه ها را
روی لبش گل کرده مضمونی اناری
با شهرزاد و قصه هایش خو گرفته
در اوج ظلمت خوانده از امیدواری
در باغ بی برگی اگر چه خانه دارد
آواز سر داده به شادی چون قناری
از سکه افتاده خزان و ، برگهایش
در دست این دنیا ندارد اعتباری
سر رفته صبر حوصله از لحظه هایش
با فال حافظ , خواجه را خوانده به یاری
دم کرده چای و شعر مینوشد نگاهش
با شوق یلدا می کند شب زنده داری
پائیز دیگر جوجه هایش را شمرده
در بقچه ات بانو برایم برف داری؟
#طیبه_عباسی_آرانی
#عضو_انجمن
#یلدا🍉
🍭@shakhee_nabat
«#زیر_چتر_شعر ☔️»
شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
قدم بالای چون سرو تو خم کردست و این مشکل
که بالای تو گر گوید: نکردم، راست پنداری
دمی نزدیک مهجوران نیایی هیچ و ننشینی
طریق دلنوازی از جهان برخاست پنداری
دلت سختست و مژگان تیر، در کار من مسکین
بدان نسبت که مژگان خار و دل برجاست پنداری
خطا زلفت کند، آخر دلم را در گنه آری
جنایت خود کنی و آنگاه جرم از ماست پنداری
ز هجر عنبر زلف و فراق درد دندانت
دو چشم اوحدی هر شب یکی دریاست پنداری
#اوحدی
#یلدا🍉
🍭@shakhee_nabat
«#زیر_چتر_شعر ☔️»
شب یلدا و قرار تو و بی تابی من
در تب و تاب خیال تو و بی خوابی من
برکه ی ذهن من و ماه خیال تو و عشق
سوژه ی ناب غزل در شب مهتابی من
موج در موج و نفس در نفس آورده قرار
روح دریایی تو در دل مردابی من
دل سپرده ست به باران بهارانه ی عشق
باغ خشکیده ی در حسرت شادابی من
آسمان رنگ نگاه تو به تن کرده لباس
تا شود مثل تو ای شاهد چشم آبی من!
شب یلدا و نگاهم نگران است بیا
تا به پایان برسد قصه ی بی تابی من
#حسین_عرشی
#یلدا🍉
🍭@shakhee_nabat
«#زیر_چتر_شعر ☔️»
" یلدای من "
گیسوانت ، ظلمت یلدای من
چهره ات ، ماه جهان آرای من
با طلوعِ چشم های روشنت
لیله القدر است این یلدای من
خنده ات، پایانِ پاییزیِ دل
ابروانت، ابر باران زای من
با تو احساس جوانی می کند
این دلِ شوریده و شیدای من
بی تو روزم ، یومَ تسوَدُّالوجوه
خود گواهی می دهد سیمای من
تا نشسته تیرِ عشقت بر دلم
خم شده مثل کمان، بالای من
دستِ ما کوتاه و خرما بر نخیل
عشق تو آن عروه الوُثقی ِ من
یک سحر در منظر چشمم نشین
ای نگارِ دلکشِ رعنای من
پرده بردار ای پری رو از رُخت
جلوه کن ای مهر ناپیدای من
گر نیایی و نبینم روی تو
ای دریغا، ای دریغا، وای من
#رضا_شجری طاهری
#یلدا🍉
🍭@shakhee_nabat
«#زیر_چتر_شعر ☔️»
در قالب مستزاد
یلداشدو ما درخمِ یک شیبِ شدیدیم
چیزی نخریدیم
با غول تورم به تفاهم نرسیدیم
چیزی نخریدیم
در گشت و گذاری الکی تا سر بازار
از پشمکِ خوشکار
تاقیصی وقطاب وگز وکفلمه دیدیم
چیزی نخریدیم
فریاد بر آمد که بدو ماهی حلوا
رفتیم تماشا
در وصفِ کمالش چه سخنها که شنیدیم
چیزی نخریدیم
دیدیم که آجیل حراج است و فراوان
با قیمت ارزان
رفتیم بگیریم که از خواب پریدیم
چیزی نخریدیم
فکها همه با چانهزدن از رده خارج
یک معضل رایج
با آن که فقط دوغ و چغندر طلبیدیم
چیزی نخریدیم
هرچند که در برههی حساس کنونی
با میل درونی
ده شیفته از هیکل خود کار کشیدیم
چیزی نخریدیم
در گوش مدیران اگر از دغدغه گفتیم
هی وعده شنفتیم
جز خردهسماقی که گرفتیم و مکیدیم
چیزی نخریدیم
درخواست نوشتیم، پیِ وام اناریم
یعنی سرِ کاریم
از صبح فقط کفش دراندیم و دویدیم
چیزی نخریدیم
#سید_امیرحسین_جان_نثار
#یلدا🍉
🍭@shakhee_nabat