در پی انتشار این دعوت نامه برای همکاری با نویسندگان جوان، دانش آموزی از طریق معلمش با ما آشنا شد که ذهن بسیار خلاقی داره و در زمینه نویسندگی مستعده😌
ما تصمیم گرفتیم با ایشون همکاری داشته باشیم و هر هفته یک قسمت از داستان بلندی که نوشتن رو در کانال انجمن انتشار بدیم
امروز از زبان خود سمیه جان، با داستانش آشنا می شید...
🍭@Shakheh_nabaat
مقدمه:
🪐
سلام! امروز میخواهم یک داستانِ کوتاه تعریف کنم؛ داستانِ کوتاهی که تبدیل به اولین داستانِ بلندِ ذهنِ من شد.خب خب کمی پیچیده گفتم پس بیایید از جرقهای که باعث شروع ماجرا شد بگویم.
زنگ انشاء بود. انشای کلاس نهم. معلم کتاب را باز کرد و گفت: «کتابو باز کنید که عقبیم و میخوام درس جدید بدم.» درس تازه برای من معنای بدبختیِ تازه را داشت.
مغز بدبخت من خود را به جمجهای که حکم زندان را برایش داشت میکوبید تا از آن حصار کوچک بیرون آمده و فلنگ را ببندد، خب حق داشت چه کسی حاضر است خود را برای یک انشاء انقدر زجر بدهد؟ مخصوصا وقتی صاحبی مثل من داشته باشد، کمالگرا!
انشاء درمورد ماه بود؛ باید در ذهن خود به ماه سفر کرده و تمام فرضیات را بر روی کاغذ به کلمه تبدیل میکردیم..
حداقل از این یکی شانس آوردم. من عاشق فضا هستم، حتی چند بار فضانورد شدن را در صدر جدول هدف هایم قرار دادم اما دیگران میگویند هدف پوچی است و نمیتوانم. حالا که قرار است در ذهنم به فضا سفر کنم شاید توانستم در دنیای خودم فضانورد شوم. پس شروع به کار کردم.
ذهن بهانه گیرم هم شروع به کار کرد: «چرا ماهِ زمین؟ نمیشود به ماهِ بقیه سیارات سفر کرد؟» در آخر هم با تهدید اینکه اگر به قمر بقیه سیارات نرویم ذهنم قفل خواهد کرد و برگه را خالی خواهد گذاشت چرا که میخواهد با بقیه متفاوت باشد مرا راضی به این امر کرد؛ شروعِ داستانِ بلند بالایِ سفر به زحل.
اولین انشاء با قمر زمین شروع شد. ذهنِ عجیب الخلقهی من در انشاء های بعدی خواستار ادامهی ایدهی سفر به زحل شد و اینگونه بعد از چند انشاء خانم معلم پیشنهاد انتشار انشاء در انجمن شاخه نبات را مطرح کرد.
حال من اینجا قرار است هر هفته بخشی از داستانِ ذهنِ لجبازم را که تبدیل به اولین شاهکارم در عرصهی نوشتن شد را با شما به اشتراک بگذارم.
به امید اینکه ذهن من بتواند اثری لایق خواندن به شما ارائه دهد...
📌سمیه بیشه، دانش آموز پایه نهم
🍭@Shakheh_nabaat
«#ذهن_فضانورد_من👩🏻🚀»
آیا تا به حال به ذهن فکر کردهاید؟ من دنیای جدیدی در آنجا ساختهام؛ دنیایی بهتر از دنیای انسانها.
دوست دارم فضانورد باشم، اما انسان ها میگویند: «فضانورد؟ دیوانه شدهای؟ این چیزها به تو نمیخورد.» به من نمیخورد؟ انسانهای خنگ! مگر من با بقیه چه فرقی دارم؟
برای همین بود که دنیای جدیدی ساختم؛ چون فضانورد باشم!
روزی خانم معلم گفت: «به ماه بروید و آن را برایم توصیف کنید.» من میخواهم به قمر زحل بروم نه قمر زمین؛ اما او گفت نمیشود پس به اجبار پا روی قمر زمین گذاشتم.
در راه زمین تا ماه که داشتم میرفتم شوهر خالهام را دیدم که داشت درمورد کاشت سیر به آدم فضایی ها توضیح میداد تا آنها سیر بخورند و در برابر موجودات دیگر از خود محافظت کنند. مرد حسابی در فضا که نمیشود سیر کاشت!
در فضا ماه نزدیکترین جرم به زمین است اما با این حال خانم معلم میگوید: «حدود ۳۸۴۰۰۰ کیلومتر با زمین فاصله دارد.» یعنی تقریبا ۳۰ برابر قطر زمین و اگر بخواهیم با ماشین برویم ۱۴۸ روز زمان میبرد تا به ماه برسیم.
به ماه که رسیدم با حسرت برای قمر زحل دست تکان دادم؛ خانم معلم ظالم.
از فضاپیما که بیرون آمدم هرچه سعی کردم نتوانستم پا روی ماه بگذارم و در هوا شناور بودم. نگاه کن خانم معلم، حتی خود فضا هم نمیخواهد روی ماه ساکن شوم. بعد کمی فکر کردم گفتم شاید آدم فضایی های روی ماه فکر میکنند کرونا دارم و دارند من را کنترل میکنند تا بیماری را به ماه انتقال ندهم. آخر میدانید هر خبری که ما به فضا ارسال میکنیم طول میکشد تا به مقصد برسد و تا برسد زمان در زمین گذشته است. اما بعد نیوتون با شتاب سیبی از زمین پرتاب کرد و به سر من خورد. آها حالا فهمیدم! حتما ماه مرا دوست ندارد.
خلاصه تصمیم گرفتم شناورانه گشتی در ماه بزنم.
شنیدهاید که میگویند ماه از پنیر است؟! نامرد ها دروغ میگویند. هنوز مزهی بذرهای سیر باغ شوهر خالهام که آدم فضاییهای نادان در ماه پخش کرده بودند زیر دندانهایم هست.
بدانید و آگاه باشید، ماه سیری شد! خب خانم معلم حالا خودت میخواهی به ماه بروی؟
اصلا میدانی خانم معلم، حالا من در فضا هستم و دستت به من نمیرسد تا حسابم را برسی. خودت هم که دیدی ماه مرا دوست ندارد، پس من به قمر زحل میروم.
راستی وقتی به مادرم زنگ زدی تا شکایت مرا بکنی بگو سلام رساندم و گفتم: قمر زحل سلام رساند و گفت: زحل سلام میرساند.
#بخش_یک
📌سمیه بیشه، دانش آموز پایه نهم
🍭@Shakheh_nabaat
شنبه هر هفته با دنبال کردن هشتگ «#ذهن_فضانورد_من» میتونید قسمت بعدی داستان رو بخونید🛸
خواهشمندیم اگر مایل به انتشار این داستان در جای دیگری هستید، حتماً نشانی کانال شاخ نبات و نام نویسنده را ذکر کنید.
🍭@Shakheh_nabaat
اگه توام اهل نوشتنی فقط کافیه بهمون پیام بدی 😉:
@shakh_nabaat
شاخ نبات، حامی نویسندگان جوان 💜
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم
« #نور ✨ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ
و هنگامی که از بنی اسرائیل عهد گرفتیم که جز خدای را نپرستید و نیکی کنید درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران، و به زبان خوش با مردم تکلّم کنید و نماز به پای دارید و زکات بدهید، پس شما عهد شکسته و روی گردانیدید جز چند نفری، و شمایید که از حکم خدا برگشتید.
( آیه ۸۳ سوره بقره)
🍭 @shakheh_nabaat
«#روز_شمار🗓»
صبحتون بخیر اهالی شاخ نبات🍓
🌹 یکشنبه
◻ ۲۳ اردیبهشت
◻ ۱۲ مه
◻ ۳ ذی القعده
⚘ذکر روز:
یا ذالجلال والاکرام
ای صاحب جلالت و کرامت ❤
🍭@Shakheh_nabaat
« #زیر_چتر_شعر ☔️ »
اگر خطا نکنم، عطر، عطر یار من است
کدام دسته گل امروز بر مزار من است
گلی که آمده بر خاک من نمیداند
هزار غنچه ی خشکیده در کنار من است
گل محمدی من، مپرس حال مرا
به غم دچار چنانم که غم دچار من است
تو قرص ماهی و من برکهای که میخشکد
خود این خلاصه ی غمهای روزگار من است
بگیر دست مرا تا ز خاک برخیزم
اگر چه سوختهام، نوبت بهار من است
#فاضل_نظری
🍭 @shakheh_nabaat
May 11
«#نظم_پریشان🍷»
بمیر ای دوست پیش از مرگ، اگر می زندگی خواهی
که ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما
#سنایی
🍭@shakheh_nabaat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم
« #نور ✨ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ
و (به یاد آرید) هنگامی که از شما عهد گرفتیم که خون یکدیگر را نریزید و یکدیگر را از خانه و دیار خود نرانید، پس بر آن عهد اقرار کرده و خود شما بر آن گواه میباشید.
( آیه ۸۴ سوره بقره)
🍭 @shakheh_nabaat
«#روز_شمار🗓»
صبحتون بخیر اهالی شاخ نبات ☂️
🔮 دوشنبه
◻ ۲۴ اردیبهشت
◻ ۱۳ مه
◻ ۴ ذی القعده
☂️ذکر روز:
یا قاضِیَ الْحاجات
ای برآورنده حاجتها💜
🍭@Shakheh_nabaat
«#زیر_چتر_شعر ☔️»
درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند
حریف مجلس ما خود همیشه دل میبرد
علی الخصوص که پیرایهای بر او بستند
کسان که در رمضان چنگ میشکستندی
نسیم گل بشنیدند و توبه بشکستند
بساط سبزه لگدکوب شد به پای نشاط
ز بس که عارف و عامی به رقص برجستند
دو دوست قدر شناسند عهد صحبت را
که مدتی ببریدند و بازپیوستند
به در نمیرود از خانگه یکی هشیار
که پیش شحنه بگوید که صوفیان مستند
یکی درخت گل اندر فضای خلوت ماست
که سروهای چمن پیش قامتش پستند
اگر جهان همه دشمن شود به دولت دوست
خبر ندارم از ایشان که در جهان هستند
مثال راکب دریاست حال کشته عشق
به ترک بار بگفتند و خویشتن رستند
به سرو گفت کسی میوهای نمیآری
جواب داد که آزادگان تهی دستند
به راه عقل برفتند سعدیا بسیار
که ره به عالم دیوانگان ندانستند
#سعدی
🍭@shakheh_nabaat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم
« #نور ✨ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
باز شما خون یکدیگر میریزید و گروهی از خودتان را از دیارشان میرانید و در بدکرداری و ستم بر ضعیفان همدست و پشتیبان یکدیگرید، و چون اسیر شوند برای آزادی آنها فدیه میدهید، در صورتی که به حکم تورات، اخراج کردن آنها بر شما حرام شده است! چرا به برخی از احکام ایمان آورده و به بعضی کافر میشوید؟ پس جزای چنین مردم بدکردار چیست به جز ذلّت و خواری در زندگانی این جهان و بازگشتن به سختترین عذاب در روز قیامت؟ و خدا غافل از کردار شما نیست.
( آیه ۸۵ سوره بقره)
🍭 @shakheh_nabaat
«#روز_شمار🗓»
صبحتون بخیر اهالی شاخ نبات 🌸
💝 سهشنبه
◻ ۲۵ اردیبهشت
◻ ۱۴ مه
◻ ۵ ذی القعده
🎀ذکر روز:
یا ارحم الراحمین
ای بخشندهترین بخشندگان💖
🍭@Shakheh_nabaat
«#تقویم_ادبی🗓»
📚شاهنامه | اثری بی مانند در تاریخ ادب ایرانزمین
فردوسی در طول زندگیاش اثری بیمانند را از خود بر جای گذاشت؛ شاهنامه اثری حماسی و منظوم دارای ۶۰۰۰۰ بیت است که امروز برای ما ارزش بسیاری دارد. این اثر، داستانهایی را از آغاز تا حمله اعراب به ایران در بر دارد و روزگار را در زمان چهار دودمان پادشاهی شامل پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان به تصویر میکشد.
سه بخش در این اثر وجود دارد:
۱. اسطورهای: از روزگار کیومرث تا پادشاهی فریدون
۲. پهلوانی: از خیزش کاوه آهنگر تا مرگ رستم
۳. تاریخی: از پادشاهی بهمن و پیدایش اسکندر تا گشایش ایران به دست اعراب.
برای اولینبار این کتاب توسط بنداری اصفهانی در سال ۶۰۱ خورشیدی به عربی ترجمه شد و پس از آن افراد دیگری آن را به زبانهای دیگر برگرداندند؛ از جمله ژولمول که ترجمه فرانسوی آن را ارایه کرد. امروز شاهنامه بزرگترین کتاب پارسی است که در همه جای جهان مورد توجه قرار گرفته و به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه شدهاست.
📌فاطمه نبی
#حکیم_ابوالقاسم_فردوسی
🍭@shakheh_nabaat
«#زیر_چتر_شعر☔️»
جایی میان قلب هست
که هرگز پر نمیشود
یک فضای خالی
و حتی در بهترین لحظهها
و عالیترین زمانها
میدانیم که هست
بیشتر از همیشه
میدانیم که هست
جایی میان قلب هست
که هرگز پر نمیشود
و ما
در همان فضا
انتظار میکشیم
انتظار میکشیم
#چارلز_بوکوفسکی
🍭@shakheh_nabaat
«#تقویم_ادبی🗓»
🟦به مناسبت ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم توس
« شاهنامه و رنگ حضور زنان »
با اینکه شاهنامه فردوسی یک اثر حماسی است و برخی معتقدند در این گونه از آثار ادبی زنان یا نقشی ندارند و یا نقشی کوچک و کمرنگ دارند، باید بگوییم که شاهنامه کتابی است که زن در سرتاسر آن حضوری شگرف و گسترده دارد، به نحوی که هیچ یک از بخشهای اساطیری، پهلوانی و تاریخی آن بدون حضور زنان نبوده است. اما حضور زنان در شاهنامه در دورههای مختلف کاملاً متفاوت است.
در دوره اساطیری نقش زنان کمرنگتر و تنها زن مؤثر و تعیین کننده در این دوران فرانک است که در نقش مادری فداکار فرزند خود را از این پناهگاه به پناهگاه دیگری میبرد و پنهان میکرد تا بالید و رشد کرد و حضور تاریک ضحاک را از صفحه ایران پاک کرد.
در بخش پهلوانی نقش و حضور زنان پررنگتر میگردد.
مهمترین و معروفترین زنان شاهنامه در این دوره حضور دارند.
دکتر اسلامی ندوشن معتقد است که حضور زنان لطف و گرمی و تازگی و رنگارنگی به ماجراها بخشیده است.
وجود زنانی چون، رودابه، سیندخت، تهمینه، فرنگیس، گردآفرید، جریره، منیژه، کتایون و دیگران رنگ و جلای خاصی به داستانهای شاهنامه میدهد.
از آنجا که شاهنامه یک فضای داستانی اشرافی و پادشاهی دارد، تعادل و تناسب ارزشهای میان زن و مرد در آن کاملاً مشهود است.
زنان در شاهنامه نقشهای متفاوتی میپذیرند اما آنچه بیش از همه مورد توجه است، در همه این نقشها آنچه زنان را موفق و مشهور میسازد، حربهای به نام عشق است.
عشق مهمترین اولویت زندگی یک زن است و در شاهنامه هم زنان در هر لباس و نقشی ظاهر شوند، داستانهایی عاشقانه را به وجود میآورند.
زن در شاهنامه چه مادر،چه دختر و چه همسر در همه حال پیامآور عشق و زندگی است و شاید بتوان گفت در تمام شاهنامه، تنها، وقتی سخن از زن باشد از عشق و محبت هم سخن به میان میآید وگرنه شاهنامه کتاب عقل است و «با عقل آب عشق به یک جو نمیرود»
از میان زنان شاهنامه به دو شخصیت زن یکی در قالب پهلوانی و جنگجویی و دیگری در قالب مادری خردمند و باهوش و سخنور اشاره میکنیم:
گردآفرید دختر پهلوان و جنگجوی ایرانی: گردآفرید یگانه دختر زیبا و جنگجوی شاهنامه، دختر گژدهم، مرزبان ایرانی و حاکم دژ سپید، با حضوری کوتاه و تأثیرگذار، نمایندهٔ توان و کیاست و سیاست و زیبایی همه دختران ایرانی، دلیر شجاع و در عین حال باهوش و زیرک است.
جنگ او با سهراب نشان دهنده این است که ایرانیان دختران خود را نیز آموزش نظامی میدادند.
فردوسی در توصیف گردآفرید به همان اندازه قدرتمندانه عمل میکند که در توصیف پهلوانان مرد شاهنامه:
زنی بود بر سان گردی سوار/ همیشه به جنگ اندرون نامدار
کجا نام او بود گردآفرید/ زمانه ز مادر چنین ناورید
فرود آمد از دژ به کردار شیر/ کمر بر میان باد پایی به زیر
به پیش سپاه اندر آمد چو گرد/ چو رعد خروشان یکی ویله کرد
که گردان کدامند و جنگاوران/ دلیران دلیران و کارآزموده سران
و بعد در توصیف جنگ او با سهراب دلاوری و زیرکی و چارهاندیشی گردآفرید را به وصف میکشد:
کمان را بزه کرد و بگشاد بر/ نبد مرغ را پیش تیرش گذر
به سهراب بر تیرباران گرفت/ چپ و راست جنگ سواران گرفت
سر نیزه را سوی سهراب کرد/ عنان و سنان را پر از تاب کرد
سهراب خود را به او نزدیک میکند ره و کلاه خود او را میشکافد و در این لحظه است که:
رها شد ز بند زره موی او / درافشان چو خورشید شد روی او
و این گونه است که سهراب ایرانی که اکنون در سپاه مخالف و سردار سپاه دشمن است از وجود چنین دختران پهلوان با شجاعت و دلاوری و مردانگی بیش از اندازه تعجب میکند:
شگفت آمدش گفت ز ایران سپاه/ چنین دختر آید به آوردگاه
سیندخت مادری خردمند و سخنور:
سیندخت مادر رودابه که در ماجرای آشنایی زال و رودابه جریان این آشنایی را به سمت ازدواج این دو اسطوره هدایت میکند.
پدر رودابه مهراب کابلی که به دلیل جایگاه زال به عنوان فرزند بزرگترین پهلوان ایرانی سام نریمان که اکنون به فرمان منوچهر آماده حمله به سرزمین آنها شده است، موافق نیست، با سیاست و کیاست و زبان آوری این مادر خردمند و باهوش، سرانجام با ازدواج زال و رودابه موافقت میکند.
از طرفی سیندخت خود را به سام میرساند و ماجرای عشقی که میان زال و رودابه به وجود آمده را به زیبایی برای سام تعریف میکند.
سخنها چو بشنید ازو پهلَوان/زنی دید بارای و روشن روان
سخنوری و شیوه بیان رندانهٔ سیندخت باعث میشود که سام نیز با این ازدواج مخالفتی نداشته باشد.
عملکرد سیندخت به همراه تقاضای خالصانهٔ زال از منوچهر مبنی بر ازدواج با رودابه، موافقت منوچهر را نیز جلب میکند و سرانجام این ازدواج خجسته صورت میگیرد و نتیجه آن زاده شدن بزرگترین پهلوان ایرانی رستم تاجبخش است.
📌دکتر فاطمه نعنافروش
#فردوسی
🍭@Shakheh_nabaat
🌱صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم
« #نور ✨ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ
اینان همان کسانند که (متاع دو روزه) دنیا را خریده و ملک ابدی آخرت را فروختند، پس (در آخرت) عذاب آنها تخفیف نیابد و هیچ یاوری نخواهند داشت.
( آیه ۸۶ سوره بقره)
🍭 @shakheh_nabaat
«#روز_شمار🗓»
صبحتون بخیر اهالی شاخ نبات 🦋
🐳 چهارشنبه
◻ ۲۶ اردیبهشت
◻ ۱۵ مه
◻ ۶ ذی القعده
🌊ذکر روز:
یا حی و یا قیوم
ای زنده و پاینده💙
🍭@Shakheh_nabaat
«#پویش»
﷽
پویش سراسری
اگر من یک کودک فلسطینی بودم...
🇮🇷🇵🇸🇮🇷
🏆امتیازات پویش:
▪️ارائهگواهی ارسالاثر به شرکتکنندگان
▪️اهدای جوایز نقدی و غیرنقدی به
ارزش ۴۰ میلیون ریال
📜دریافت شیوه نامه:
https://zil.ink/ghoods
📤آیدی ارسال اثر:
https://eitaa.com/ghodss_2
••✦•┈┈┈••❅✾❅••┈┈┈•✦••
🍭@shakheh_nabaat