دل به یغما برده ای و حس قدرت می کنی؟!
من خودم آن را برای بردنت آراستم!
#شب_نوشت
@shearvdastn
از هواداری به جان جویم نسیمِ صبح را
تا سلامی از منِ بیدل به دلجویی برَد..
#سلمان_ساوجی
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan
خوش آن دمی که غمی در دل بهار نباشد
کسی دلش نگران از فراق یار نباشد
زمان بارش باران و فصل رویش گلها
گلی به آفت رویش دمی دچار نباشد
پرنده ای که نیازش سفر به اوج بهارست
خدا کند به تنش زخم ماندگار نباشد
کنار پنجره در خانه ای که نور ندارد
دلی شکسته و چشم کسی خمار نباشد
برای یاریِ آن کس که نان به سفره ندارد
خدا کند که کسی سرد و بی بخار نباشد
بنای خانه ی خوبان خراب می شود آخر
اگر که اسب ستم گستران مهار نباشد
شکوفه می دهند درختان باغ اگر حاکم
به اسب سرکش خودکامگی سوار نباشد
گلِ نماد درستی به لاله زار نروید
اگر نگاه تو بر صبح نوبهار نباشد
#مهدی_سیدحسینی
فروردین ۹۹
چاپ در کتاب سکوت سرد
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
رفتم به او بگویم "من عاشقت شدم" را
لرزیدم از نگاهش گفتم عجب هوایی
#مجتبی_ناصری_طهرانی
@shearvdastan
اگر خاموش هم باشد، زبانی شعلهور دارد!
یکی پروانه را از شمع گریان برحذر دارد
فقط میخواست هم بالینِ عشقی آتشین باشد
نمیدانست در آغوشِ او خفتن خطر دارد
دلم چون موجِ ناآرام سر بر صخره میکوبد
خداوندا ! چه شوری باز این دریا به سر دارد
چقدر از لطفِ بیاندازه ساقی زمینگیرم
یکی باید مرا از گوشه میخانه بردارد...
کمی آیینه را هنگام بیتابی مدارا کن
که آهی مختصر بر روح عریانش اثر دارد
#هادی_محمدحسنی
@shearvdastan
اين قلب ترك خورده ى من بند به مو بود
من عاشق او بودم و او عاشق او بود
#سيدتقی_سیدی
@shearvdastan
خورشیدم و شهاب قبولم نمیکند
سیمرغم و عقاب قبولم نمیکند
عریانترم ز شیشه و مطلوب سنگسار
این شهر، بی نقاب قبولم نمیکند
ای روح بی قرار چه با طالعت گذشت
عکسی شدم که قاب قبولم نمیکند
این چندمین شب است که بیدار ماندهام
آنگونهام که خواب قبولم نمیکند
بیتاب از تو گفتنم آوخ که قرنهاست
آن لحظههای ناب قبولم نمیکند
گفتم که با خیال دلی خوش کنم ولی
با این عطش سراب قبولم نمیکند
بی سایهتر ز خویش حضوری ندیدهام
حق دارد آفتاب قبولم نمیکند
#محمدعلی_بهمنی
@shearvdastan
حالم بد است... با تو فقط خوب می شوم
خيلى از آنچه فکر می کنی مبتــلا ترم
#اصغر_معاذی
#شب_نوشت
@shearvdastan
شد صبح دگر خیرِ مرا باز تو بشمار
غیراز تو مگر خیرِ دگر هست به تكرار
#مسلم_خزایی
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan
در بزم وصالش همه کس طالب دیدار
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد
#دولتشاه
#ارسالی_اعضا_محترم
@shearvdastan
چیزی از عشق بلاخیز نمیدانستم
هیچ از این دشمن خونریز نمیدانستم
در سرم بود که دوری کنم از آتش عشق
چه کنم؟ شیوۀ پرهیز نمیدانستم
گفتم ای دوست، تو هم گاه به یادم بودی؟
گفت من نام تو را نیز نمیدانستم
بغض را خندۀ مصنوعی من پنهان کرد
گریه را مصلحتآمیز نمیدانستم
عشق اگر پنجرهای باز نمی کرد به دوست
مرگ را اینهمه ناچیز نمیدانستم
#سجاد_سامانی
@shearvdastan