eitaa logo
شعر و داستان
2.1هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
92 ویدیو
44 فایل
مدیر کانال @rEzA1996 «ارسال اشعار» «انتقادات و پیشنهادها» ارتباط بدون ذکر نام شما: https://daigo.ir/secret/31071153103
مشاهده در ایتا
دانلود
چه باید کرد با چشمت که در تکرار این لذت جدایى مى شود افسوس و ماندن مى شود عادت بیا عهدی کنیم امروز، روز اول دیدار اگر رفتیم بی برگشت، اگر ماندیم بی منت تو باید سهم من باشی اگر معیار دل باشد ولی دق داد تا دادت به من تقدیر بی دقّت جوانی رفت و در آغوش تو من تازه فهمیدم چه می گویند وقتی می کنند از زندگی صحبت خودت شاید نمی دانی چه کردی با دلم امّا دل یک آدم سرسخت را بردی ، خداقوّت! @shearvdastan
پیوند جان جداشدنی نیست ماه من تن نیستی که جان دهم و وارهانمت @shearvdastan
دانی که چه خواهم من دل‌سوخته از تو؟ خواهم که نخواهم، دگرم هیچ نظر نیست 👤 @shearvdstan
تلخ کنی تلخ شوم، لطف کنی لطف شوم با تو خوش است ای صنم، لب شکر خوش ذقنم @shearvdastan
♦️خلیج امنیت، خلیج غرور، خلیج فارس... 🔹به مناسبت اقدام مقتدرانه دلاورمردان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دریای عمان @shearvdastan
کسی با "موج" موهایت "کنار" آمد به غیر از من؟ کسی با هستی اش پای قمار آمد به غیر از من؟ کدامین سنگدل فکر شکار افتاد غیر از تو کدام آهو به میدان شکار آمد به غیر از من؟ تمام شهر در جشن "تماشا"ی تو حاضر شد تمام شهر آن شب در شمار آمد به غیر از من برایت دستمال کاغذی بودم ولی آیا  کسی در لحظه ی بغضت به کار آمد به غیر از من؟ مرا از "جمع" خاطرخواه ها "منها" کن ای حوا تورا کافیست آدم هرچه بار آمد به غیر از من @shearvdastan
ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش! @shearvdastan
با وداعش حرم آل عبا ريخت بهم لحظه ي رفتن او ارض و سما ريخت بهم دخترش خواست پياده شود او از مركب اينچنين شد كه اسير الكربا ريخت بهم جز نوازش طلب دخترش از بابا نيست دختر او پس از آن بوسه چرا ريخت بهم رفت اما دل او شور حرم را ميزد سيد و سرور و شاه شهدا ريخت بهم باز هم حرمله ي لعنتي آمد ميدان تير او پرت كه شد عرش خدا ريخت بهم همه با نيت قربت به تنش سنگ زدند پسر فاطمه در حال دعا ريخت بهم نوبت شمر رسيده است خدا رحم كند خواهرش ديد كه با ضربه ي پا ريخت بهم تشنه لب بود سر از پيكر او گشت جدا مادرش گوشه ي گودال بلا ريخت بهم... @shearvdastan
پاییز کوچک من دنیای سازش همه‌ی رنگ‌هاست با یکدیگر تا من نگاه شیفته‌ام را در خوش‌ترین زمینه به گردش برم... @shearvdastan
شاعرِ مُنزوی‌ات شاعری از زنجان نیست این چنین مُعتکفی در همه‌ی ایران نیست گوشه‌ی چشمِ تو با ماست همین ما را بس گوشه‌ی خلوتِ ما جای نظربازان نیست از زمستانِ غزل‌هات بگو شاعرجان! اخوان! در سرت اندیشه‌ی تابستان نیست!؟ گفتم ایّام به کامِ تو، ولی در کامم هیچ طعمی بجز این تلخیِ بی‌پایان نیست در دلم میکده‌ی عشقِ تو برپاست عزیز! خونِ دل خوردن از این باده ولی آسان نیست حضرتِ مرگ! به دادم نرسیدی یک عمر دیرسالی‌ست که جان هست ولی جانان نیست @shearvdastan
ای عشق! دل دوباره غبار هوس گرفت از من گلایه کرد و تو را دادرس گرفت دل بازهم بهانهٔ رفتن گرفت و باز تا بال و پر گشود سراغ از قفس گرفت گفتم به هیچ کس دل خود را نمی‌دهم اما دلم برای همان هیچ کس گرفت افسردگی به خسته دلی از زمانه نیست افسرده آن دلی‌ست که از همنفس گرفت لبخند و ریشخند کسی در دلم نماند هرکس هرآنچه داد به آیینه پس گرفت @shearvdastan
هشت میلیاردنفر دور هم‌اند اما باز برترین دغدغه‌ی نوع بشر، تنهاییست @shearvdastan