حق دارد این دل بعد تو ماتم بگیرد
وقتی نباشی جای خنده غم بگیرد
اصلا کسی را من نمیخواهم به جایت
آغوش تو باید مرا محکم بگیرد
بوسه دهی از گرمی گل بوسه هایت
باران شرم از چشمِ من نم نم بگیرد
پلکی بزن این تشنه ی وصلِ لبانت
کام دل از آن چشمه ی زمزم بگیرد
خورشید من با گرمیت نگذار هرگز
برگ گل رخسار من شبنم بگیرد
آسودگی میخواهم و آرامش ای عشق..
بگذار دستانت مرا محکم بگیرد..
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
همسایه ی آه ودختر پاییزم
از دلهره ی نماندنت لبریزم
خالی شده از نبود تو آغوشم
از چشم به جایِ اشک خون میریزم
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
تا پاک کنی از همه دنیا اثرم را
آتش زده ای دفتر شعر وهنرم را
در پیله ی تنهایی خود ماندم و امروز
پروانه شدم تا که ببینی ثمرم را
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
اغازتولدت چه روحانی شد
با آمدنت جهان چراغانی شد
با مقدم تو باب نجات عالم
بیت علی و فاطمه نورانی شد
#ولادت_امام_حسین_علیه_السلام
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
از شوق دیدارت دلم لبریزِ لبریز است
حال و هوای حوصله، سرمای تبریز است
در گیر و دارم با تلاطمهای بسیاری
امواج دریای دلم محنت برانگیز است
هر روز در ذهن منی، آنقدر که روحم
دشتیست بیپایان و با یادت غزلخیز است
این بیتهای بیامان دلتنگی محضاند
حال و هوای شاعرش چون فصل پاییز است
پیش خودم گفتم که روزی بازمیگردی
بعد از شیوع دوریات هر درد ناچیز است
" ای آنکه ابرویت به خونریزی کمر بسته"
آن سرزمینم من که در تسخیر چنگیز است
تاریخ هم خواهد نوشت از سرنوشت ما
خواهد نوشت از ماجرایی که غم انگیز است
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
18.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی پدر خسته میآمد سمت خانه
وقتی که شاکی بود از جور زمانه
وقتی به دستش بار سنگین داشت، مادر ـ
یک "یا علی" میگفت از دل ، عاشقانه
عطر خوش نامت که میپیچید در باد
در سجده میافتاد گل هم بی بهانه
دست پر از مهرت همیشه بر سرم بود
وقت دعا ، ای بعد پیغمبر یگانه
نام تو را از کودکی دارم به خاطر
ای نام زیبای تو ، شعر جاودانه
ذکر تو را هر وقت خواندم باز دیدم
تسبیح ، میخواند تو را دانه به دانه
مادربزرگم تا گره بر دار میزد
با تار وپودت عشق را میکرد شانه
نام تو را میبافت میلرزید دستش
نام "علی" از هر گلش میزد جوانه
در " اشهدٌ اَنّ علیاً " میشنیدم
وقت اذان ، نام عزیزی دلبرانه
با تار و پودم دوست دارم "یاعلی" را
در خاطراتم خوش نشسته این ترانه
یک پیرزن نادعلی میخواند ومیگفت
وا میکند بغض دلت را بی بهانه...
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
باید آن روز آسمان یکباره باران می گرفت
غنچه ی نشکفته ی باغ دلت جان می گرفت
تیر بیداد ستم تا حنجر اصغر شکافت
کاش کار این جهان یکباره پایان می گرفت
کاش آتش شرم میکرد از خیام اهل بیت
تا تب و تاب دل سجاد درمان میگرفت
کاش یا آتش نمی افروخت بر دامان طفل
یا فلک انگشتی از حیرت به دندان می گرفت
کاشکی خار مغیلان در دل صحرا نبود
وقتی آن دردانه ات راه بیابان می گرفت
خواهرت بی تاب و طاقت شد در آن ساعت که دید
شمر ، سر از پیکرت با تیغ بران می گرفت
کاش چرخ فتنه گر می سوخت در آن لحظه که
راس خونین پدر ، دختر به دامان می گرفت
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#ارسالی_شاعر_محترم
#محرم
@shearvdastan
جهان به شور محرم پر از نوا شده است
شمیم یاد تو جانبخش و جانفزا شده است
دوباره هر نفسم ذکر کربلا گوید
که باز فصل غم و موسم عزا شده است
به گوشه گوشه عالم به اشک و ناله و آه
دوباره چتر غم و غربت تو وا شده است
هزار قافله ی دل به شوق کرب وبلا
ببین که از قفس سینه ها رها شده است
چو عطر روضه ی داغ تو در فضا پیچید
به عشق روی تو شاعر غزلسرا شده است
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#محرم
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
(وقتی تو را برتر از آدم آفریدند
یعنی فراتر از دو عالم آفریدند)
نامت که آمد روی لبهای موذن
بر گونههای صبح، شبنم آفریدند
انگشتر خلقت نگینی چون تو میخواست
نام تو را در قلب خاتم آفریدند
وقتی تو را دردانهی عرش خداوند
وقتی دلت را کاشفالهم آفریدند
حبل المتینی، سِرّ اسما خدایی
نام تو را از اسم اعظم آفریدند
آن روز اسماعیل، حتما «یا علی» گفت
آن روز... آن روزی که زمزم آفریدند
کعبه ترک دارد هنوز از اشتیاقت
دیوار آن را گر چه محکم آفریدند
دنبالهی ذکرت صراطالمستقیم است
ذکر تو را زیبا و مبهم آفریدند
وصفت نمیگنجد میان بیتهایم
واژه برای وصف تو کم آفریدند
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#ارسالی_شاعر_محترم
مثل نوری که گذر میکند از پنجرهها
میشوم محو تماشای تو از منظرهها
به دعاهای سپیدار لب چشمه قسم
به صدای عطشآلود شب زنجرهها،
قدر یک لحظه دلم تاب ندارد بیتو
دورهگردی شدهام همسفر شبپرهها
نیستی، در دل مهتابی و آرامم باز
سور و ساتیست به پا بین غم و دلهرهها
میدوم سمت هیاهوی نجیب گل سرخ
میچکد بغض من از خستگی حنجرهها
یاد چشم تو مرا زنده نگه داشتهاست
کهنه کی میشود آن نابترین خاطرهها
بر لب طاقچهها جای تو گل کاشتهام
کاش میشد که بیایی به لب پنجرهها
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
من که میدانم دلت خوش روزگارت عالی است
در کنار من ولی جایت همیشه خالی است
بعد تو با درد این غصه نمی آیم کنار
زندگی بی تو برایم قصه ای پوشالی است
تا که بودی زندگی رنگین کمان عشق بود
طرح بی روحش کنون مانند نقش قالی است
در شبم عطر تنت دیگر نمی پیچد دریغ
عطر شب بو ها گواه حال این بد حالی است
ماه هم امشب در آمد بی فروغِ بی فروغ
هر طرف رو میکنم پروینِ بداقبالی است
آنچه آرامم کند در این سیاهیها ی شب
یاد تو با خاطرات سبز دشت شالی است
جای تو گلدانی از جنس نجابت کاشتم
حیف در گلخانه ام گلدان شوقت خالی است
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan