بی تو نشستم در خیابان زیر باران
گویی که مجنون در بیابان زیر باران
افتاده نان خشکی از منقار زاغی
گنجشک خیسی میخورد نان زیر باران
هرکس به قدر روزی خود سهم دارد
سهم من از تو: چشم گریان زیر باران
ای کاش میشد با تو ساعتها قدم زد
از راهآهن تا شمیران زیر باران
با طعنه عابرها سراغت را گرفتند
آخر چه میگفتم به آنان زیر باران
باور کن از تو دست شستن کار من نیست
عشق تو میگردد دو چندان زیر باران
وقتی دعا در زير باران مستجاب است
ديگر چه كاری بهتر از آن زير باران؟!
پروردگارا در غیاب حضرت عشق
رعدی بزن ما را بسوزان زیر باران
#کاظم_بهمنی
@shearvdastan
ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت
برکهای کوچک به من میداد، دریا پیشکش!
#سجاد_سامانی
@shearvdastan
در این شبِ پوشیده از برگ گلِ کوکب
دلم، دیوانه بودن با تو را میخواست
#مهدی_اخوان_ثالث
@shearvdastan
*𝕁𝕌𝕊𝕋 𝕊𝕄𝕀𝕃𝔼 𝕊𝕆 𝕀 ℂ𝔸ℕ 𝔽𝔼𝔼𝕃 𝕋ℍ𝔼 𝕃𝕀𝔽𝔼.
تُو فقط لبخند بزن تا من زندگی رو حس کنم♡
#بیو
#استوری
@shearvdastan
هر صبح خدا یک
غزل از دفتر عشق است
سرسبزترین مثنوی
از منظر عشـــق است...
#صبحشدخیراست☺️
@shearvdastan
گفتم زمان چون بگذرد حتما فراموشت کنم
پاییز از راه آمد و از قبل عاشق تر شدم!
#یونس_ناصری
@shearvdastan
مژگان به هم بزن که بپاشی جهان من
کوبی زمین من به سر آسمان من
درمان نخواستم ز تو من درد خواستم
یک درد ماندگار ! بلایت به جان من
می سوزم از تبی که دماسنج عشق را
از هُرم خود گداخته زیر زبان من
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من !
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بدل به باده شود در رگان من
#حسین_منزوی
@shearvdastan
جهانی راز دارم مانده در دل
که را گویم چو یک محرم ندارم...
#عطار
@shearvdastan
در لابه لای سختی ها هدایایی نهفته هست،
و در اعماقِ دردها همیشه امید....
.
.
@shearvdastan
یاکه باید چون علی با تیغِ عریان ایستاد
یاکه باید مثل زهرا پیش طوفان ایستاد
ریشه وقتی در میان خاک باشد میتوان
در هجوم باد مانند درختان ایستاد
میشود در گرگ و میشِ فتنه هرجایی نرفت
پشت دربِ خانهی زهرا مسلمان ایستاد
مثل فضه میشود بالانشین این حرم
آنکه در پایِ حجابش غرق ایمان ایستاد
فاطمه یعنی اگر باشید کم هم ، میشود
مثل مقداد و ابوذر مثل سلمان ایستاد
فیض میبُرد از قنوتِ نافلههایش علی
در سحر خوب است گاهی زیر باران ایستاد
پشت در گفتند جمعش از چهل تَن هم گذشت
پشت در زهرا ولی تا حَدِ امکان ایستاد
فاطمه میماند آنجا حیف میخِ لعنتی..
تاکه او جان داشت پیش ضربههاشان ایستاد
بچههای فاطمه مانند زهرایند ، پس
محسنش هم پیشِ ضربِ نامسلمان ایستاد
فاطمه این ایستادن را به زینب یاد داد
تاکه بِینِ آتشِ شام غریبان ایستاد
جای طفلان سنگ خورد و جای طفلان چوب خورد
عمه اما بین صدها چشم حیران ایستاد
هرگز از یادش نخواهد رفت اما قتلگاه...
...شمر با دامان خونین و پریشان ایستاد
حسن لطفی
#مرثیه_حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
#شب_جمعه
#دلتنگ_حرم
@shearvdastan
به خود گفتم دل از اندیشهٔ دیدار بردارم
تمامِ عمر «تنها» دست روی دست بگذارم
نباید مینوشتم پاسخ آن نامه را اما
نشد از دستخط دوست یکدم چشم بردارم
نوشتم هرچه از هم دورتر، آسودهتر اما
کسی در گوش من میگفت من دلتنگِ دیدارم
کسی از دور میآید به جنگِ عقل و میترسم
مبادا عشق باشد اینکه میآید به پیکارم
اگر شبهای دلتنگی نمیآیم به دیدارت
نمیخواهم تو را با گریههای خود بیازارم
#عطیهسادات_حجتی
@shearvdastan
#اندکی_مطالعه
من چندتا قانون درست و حسابی و واقعی در مورد عشق و ازدواج بلدم:
اگر به دیگری احترام نگذاری، مشکل پیدا میکنی.
اگر توافق و مصالحه بلد نباشی، مشکل پیدا میکنی.
اگر بلد نباشی آزادانه از آنچه که بین شما اتفاق میافتد، راحت حرف بزنی، مشکل پیدا میکنی.
و اگر ارزش گذاریهایتان یکسان و مشترک نباشد، مشکل پیدا میکنید.
ارزش هایتان باید مشابه باشند!
#کتاب سهشنبهها با موری
#میچ_آلبوم
@shearvdastan