من از بشقاب زیر بستنی ها ، خوب دانستم
که این عمر است، از ما میرود آهسته آهسته
#مهدی_بداهه
روز جهانی بستنی
@shearvdastan
پیوسته است سلسلهٔ موجها به هم
خود را شکسته هرکه دل ما شکسته است
#صائب_تبریزی
@shearvdastan
به پای این کبوتر نامهای از جنس زنجیر است
که فریاد بلند تشنگان پیغامبر میخواست
#سیدحمیدرضا_برقعی
شهادت امام سجاد عليهالسلام تسلیت باد
@shearvdastn
آنچه در غیبتت اِی دوست به من میگذرد
نتوانم که حکایت کنم، اِلّا به حضور...
#سعدی
#شب_نوشت
@shearvdastan
به دریا دل بزن تا بگذری از موج رسوایی
نمیرنجد غریق عشق از طوفان تنهایی
بهجز آیینه وقتی همدمی پیدا نخواهی کرد
چه رنجی میبری از دیدن تکرار زیبایی
صبوریهای من، ای عشق، تاوان گناهم بود
عجب صبر جمیلی بود این صبر زلیخایی!
همان قدری که در دل تشنه پایان دنیایم
همان اندازه سیرابم از این رنج تماشایی
برایم آرزوی زندگی کردهست و میدانم
تو هم، ای مرگ، داری با دل او راه میآیی
#نفیسهسادات_موسوی
@shearvdastan
خاکساران بیشتر از فیضْ قسمت میبرند
كلبهی دیوار کوتاهان پر از مهتاب بود
#کلیم_کاشانی
@shearvdastan
زبان حال آنان که آرزوی زیارت دارند
مرا در منزل جانان خدایا جای ده! زیرا
دلم بی تاب او گشته که اینگونه سخن گویم
قلم را طاقتی نبود که پنهانی سخن گوید
زبان من قلم باشد صلاح کار از او جویم
دل مشتاق من باشد به سوی کعبه جان ها
خداوندا! مدد فرما که راه دوست را پویم !
حیات ماست وابسته به تاب جعد مشکینش
ز عطر خویش بر من زد گلابش ریخت بر رویم
در آن وادی که از مستی شهیدانش سرافرازند
خداوندا مرا ره ده ! که من مشتاق آن کویم
دمی آنجا قدح گیرم غبار از دیده بر گیرم
غم دل را به او گویم به اشک دیده دل شویم
(ز دستم بر نمی خیزد که چیز دیگری خواهم)
به جز گل های آن وادی نمی خواهم گلی بویم
لب شکّر وَ چشم می من از میخانه میخواهم
مرا بالی است بشکسته خودت بگذار آن سویم
ز طاق ابروی جانان گریزی نیست واصل شو !
از این بهتر چه می باشد؟ غلام طاق ابرویم
به شعر دلکش حافظ کلامم گشت پرمعنا
خداوندا مرادم ده ! که من مشتاق بر اویم
#مهدی_موسائی #دزفول
#ارسالی_شاعر_محترم
پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳
@shearvdastan