آدینه شد و در طلبت،
شعر سرودم...
صبحت به خوشی ای
همۂ بود و نبودم!
#سلیم_نائینی
#ارسالی
@shearvdastan
لكنت می اندازد نگاهت در زبانم
دردت به جا... دردت به جا... دردت به جانم...
#صدیف_کارگر
#ارسالی
@shearvdastan
چو چشمت هرگزم چشمی به چشمم در نمیآید
به چشمانت که چشمم را به جز چشمت نمیباید
#سلمان_ساوجی
#دیوار_نوشت
#ارسالی
@shearvdastan
شد غرق در غم روزگارت عمه جانم
خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم
در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد
در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم
بر روی تل، در غربتِ شام غریبان
ایکاش بودم در کنارت عمه جانم
تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی
مرهم برای حال زارت عمه جانم
جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی
دیدم گره خورده به کارت عمه جانم
مانند قلبت چند جای چادرت سوخت
در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم
چشم عمو عباسمان را دور دیدند
شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم
لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را
در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم
بین تمام داغ هایی را که دیدی
می سوزم از داغ اسارت عمه جانم!
مرضیه عاطفی
#مناجات_محرمی_با_امام_زمان_عج
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#محرم
@shearvdastan
کتاب کهنهای هستم پر از اندوه یا شاید
درختی خسته در اعماق جنگل های گیلانم...
#حمیدرضا_برقعی
@shearvdastan
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمیبریم، ابریم و نمیباریم
#حسین_منزوی
@shearvdastan
از خواب سوختن پر و از داغ خالی ام
عمری به خون نشسته ی زخمی خیالی ام
با هر نگاه سرد، ترک می خورد دلم
دلواپس شکستن قلبی سفالی ام
یک روز در هراسم و روزی پر از امید
مانند چشم های تو حالی به حالی ام
هرچند در ستایش باران گریستم
چشم انتظار آمدن خشکسالی ام
بشکن مرا رفیق! که من نیز مدتی ست
چون شیشه ی شراب تو از خویش خالی ام...
#محمدرضا_طاهری
@shearvdastan
کشتی و سهراب در خون خفته را نشناختی
بیوفا! سرباز بیجانی که میبینی منم!
#سجاد_سامانی
#شب_نوشت
@shearvdastan
#اندکی_مطالعه
اگر میخواهی کسی را در مورد موضوعی متقاعد کنی، بر مزایای آن تمرکز نکن؛
بلکه سعی کن به او نشان بدهی چگونه میتواند از مضرات آن رها شود.
📚 کتاب هنر شفاف اندیشیدن
#رولف_دوبلی
@shearvdastan
خون گریه کن به حال من ای شیشۀ شراب
تنها حریف درد من این روزها فقط تویی
#فاضل_نظری
@shearvdastan
دلتنگی عشق است که معنا شدنی نیست
آغاز غروبی است که فردا شدنی نیست
دور از تو تن سرد منٍ درد کشیده
افتاده درختی است که برپا شدنی نیست
می خندم و می گریم و درگیر جنونم
این فاجعه در چشم تو پیدا شدنی نیست
نامردترین حالت مردانه یک زن
بغضی است فروخورده که حاشا شدنی نیست
بگذار که صندوق دلم بسته بماند
بعد تو اگر قفل زبان وا شدنی نیست
#نسیم_سحری
@shearvdastan