✨﷽✨
🌼روز عرفه
✍نهم ذیحجه را روز عَرَفه میگویند. این روز از روزهای مهم برای مسلمانان و از جمله شیعیان است. اگرچه عید نامیده نشده اما همچون عید خوانده شده است. از سوی دیگر از آنجا که امام حسین( ع) حرکت خود را بسوی کربلا پس از مراسم حج آغاز کرد این روزبرای شیعیان از اهمیت بسزایی برخوردار است. «دعای امام حسین در روز عرفه» از مهم ترین اعمال این روز است که پس از نماز ظهر و عصر خوانده میشود. عید قربان پس از روز عرفه قرار دارد.
در باره نامگذاری این روز به عرفه در برخی روایات آمده است: جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم میآموخت چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت؟» (فهمیدی؟) و او پاسخ داد «آری» لذا به این نام خوانده شد. و نیز گفته اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میکنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است. خدای خوبم در روز عرفه دلم میخواهد برای همه بندههایت دعا کنم
الهی
شادکن دلی را که گرفته و دلتنگ است
بی نیاز کن کسی را که به درگاهت نیازمند است
امیدوار کن کسی را که به آستانت آمده
بگیر دستانی را که اکنون بسوی تو بلند است
مستجاب کن دعای کسی که با اشکهایش دارد تو را صدا میزند
حامی آن دلی باش که تنهاشده و راه چاره اش باش
دستگیرِ دستی باش که درمانده شده و رو به آسمانت دراز
🌹خدای نازنین من ، عزیز قلب من سلامتی و شادی را مهمان دائمی دلهای عزیزان و دوستانم گردان .آمین
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
عجیب و پر ابهام🥶
#بار_سنگین_گناه: #قسمت_اول: با سلام شاید هیچ گاه نمیتونستم جرات کنم و داستان زندگی خودم رو بنویس
#بار_سنگین_گناه:
#قسمت_دوم:
حالا دیگه عذاب هم نمیکشیدیم و خیلی راحت میرفتم و میومدم .حدودچن باری به دیدنش رفتم تو خونشون .
بعد هم دیدارمون تو جنگل _ پارک _ ماشین .حتی دیدار شبانه من هم باهاش بود.
دیگه به هم عادت کرده بودیم و همش همدیگرو میخاستیم . آخ خدایا الان که فکر میکنم قلبم درد میکنه.
دیگه به اون پسر احساس مالکیت داشتم و مهمتر این بود که اون ازم میخاست همش طلاق بگیرم و این تنها چیزی بود که من نمیخاستم.من بدون عشق و به اجبار با شوهرم عروسی کرده بودم و عاشقش نبودم ولی دوسش داشتم و این طلاقو حقش نمیدونستم اون یه مرد کامل بود ولی من نه من خیانت کردم به اون و زندگیمون .
روزها میگذشت و من اونقد وابسته بودم که شبا بدون شب به خیر به سعید نمیخابیدم و آرامش نداشتم. تا اینکه یه روز متوجه شدم که او تو دنیای مجازی با دختر دیگری رابطه داره و وقتی اینو بهش گفتم: بهم گفت عشق واقعی من تو هستی و اون فقط مجازیه و بهش دسترسی ندارم . من همش غصه میخوردم هیچ وقت فک نمیکردم بعد دو سال بعد این همه رابطه با کس دیگه ای هم دوست باشه . همش اونو واسه خودم میخاستم نمیخاستم مال کسی باشه ولی در جوابم میگفت تو شبا تل نیستی و منم برای تنهایی خودم باهاش چت میکنم . ولی اینا منو قانع نمیکرد . از اون روز من بهم ریختم عوض شدم بازم افسرده شدم عصبی بودم هم تو مجازی هم دنیای واقعی.کارم همش شده بود دعوا و گریه . به هیچ عنوان نمیتونستم اونو با دیگری قسمت کنم . دیگه کار به جایی رسیده بود که تصمیم گرفتم برم و با اون دختر حرف بزنم .و همه چیو بهش گفتم.
بماند که بعدش چه جنگی شد و چه ها کشیدیم و حتی من خودکشی هم کردم ولی من میدونستم که اون پسر به هیچ عنوان منو از دست نمیده .بعد اون رفتار اونم عوض شد . دیگه مثل قبل نبودیم من ولی تشنه بودم تشنه داشتنش تشنه خواستنش. با این تصمیم گرفتم که ترکش کنم دیگه نمیتونستم حقارتها رو تحمل کنم . اون بعد اون ماجرا بیشتر نزدیک اون دختر شد و از من فاصله گرفت و فقط موقع احساس نیازش بهم سر میزد . میخاستم برم میخاستم نباشم ولی سست بودم وابسته بودم .با وجود همه چیزهایی که میشندیم باز نمیتونستم ترک کنم.
آروم آروم حال جسمیم هم بد شده بود دچار مشکل شدید افسردگی شده بودم و تمام روز یا بی حال بودم یا دکتر بودم .
چن باری سعی کردم برم ولی نشد نتونستم
کم میاوردم و دوباره بر میگشتم .جسما خیلی ضعیف شده بودم کارم شده بود گریه و عذاب وجدان . دیگه کارم جایی رسیده بود که نتونستم تحمل کنم و گفتم بهش که من میخام برم ولی چیزی شنیدم که نمیشد باور کنم . تهدید با عکسام بدترین درد زندگیم بود ..
بعد از 4 سال رابطه و دوستی و عشق و عاشقی
اون روز بهش گفتم اگه بیام دیدنت عکسها رو. پاک میکنی؟بهم قول داد که اینکارو میکنه.
بنابراین با دلی پر از درد به دیدنش رفتم و کاری رو که میخاست انجام دادم و همونجا عکسهامم پاک کرد اما...
سرنوشت برایم چیز دیگری نوشت:
#ادامه_دارد:
مفیدترین مطالب اسلامی:
کانال کلام ماندگار:
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
عجیب و پر ابهام🥶
#بار_سنگین_گناه: #قسمت_دوم: حالا دیگه عذاب هم نمیکشیدیم و خیلی راحت میرفتم و میومدم .حدودچن باری
#بار_سنگین_گناه:
#قسمت_سوم:
فکر میکردم همه چی تموم شد فک میکردم دیگه راحت میشم . توبه کردم ولی توبه من شاید خالص نبود . اون رابطه اون دیدار شد آخرین دیدارمون ولی متاسفانه بعد یه مدت فهمیدم که از وقت پریودیم چند روز گذشته. میدونستم که حتما اتفاقی میوفته مطمعن بودم بنابراین سریعا به دکتر رفتم نمیخاستم گناه بزرگتری بکنم هر چه زودتر اقدام کردم خوشبختانه تست چیزی نشون ندادو دکتر آمپول زد تا سریع مشکل حل بشه. با سعید تماس گرفتم و همه چیو بش گفتم ولی انگار اصلا براش مهم نبود و فقط گفت که خودت مقصر بودی و باید مواظب میشدی.
به مرز جنون رسیده بودم . داشتم دیوونه میشدم میخاستم بمیرم میخاستم نفس نکشم. چه قدر عذاب کشیدم و گریه کردم چقدپنهانی از شوهرم دکتر رفتم تا بالاخره بعد چن بار آمپول زدن تونستم این مشکلو حل کنم.ماه رمضون بود با خودم و خدای خودم عهد کردم که دیگه هیچ وقت دیدنش نرم .تو بدترین شرایط منو تنها گزاشت و گناهی که دو نفری مقصرش بودیم تنها به پای من نوشت.
دلمو سنگ کرده بودم ولی باز نمیشد رابطمو قطع کنم با تمام تنفری که ازش داشتم.بازم یه وقتها پیام میداد و علی رغم سر سختیم گاهی جوابشو میدادم.ولی نه عاشقانه.نفرت تمام تنمو پر کرده بود.از خودم متنفر بودم.
تا اینکه بازم ازم درخواست دیدار دوباره کرد دیگه نمیخاستم به هیچ عنوان پای من دوباره به گناه کشیده بشه نمیخاستم بازم عذاب بکشم نمیخاستم دوباره باهاش باشم ولی بم گفت که هنوزم یه فیلم ازم داره. هر چیزی که میگفت مطمعن بودم که داره.ترسیده بودم که نکنه فیلم جایی درز پیدا کنه.ترس عذاب وجدان همه واحساس گناه همه و همه دست به هم داده بودن تا منو خفه کنند و این وسط هیچکس نبود که کمکم کنه.
اینجا بود که میگن بنده به وقت نیاز خداشو صدا میکنه .من قبل اون هم نماز میخوندم هم کلاس قران میرفتم ولی بعد اون دوستی از خدا خجالت میکشیدم و هیچ کاری نمیکردم .درسته گناه کرده بودم ولی عذاب وجدانش همیشه باهام بود.پناه بردم به خدا پناه بردم به بزرگیش که اگه منو بخشیده راهو نشونم بده و کمکم کنه .
سعید رفته بود جایی و من بالاخره بعد 5 سال تصمیم نهایی گرفتم و توبه واقعی کردم .اول از همه اکانتامو دلیت زدم . واتساپ هم پاک کردم برای همیشه.
تمام اکانتها و شماره هاشو گزاشتم تو لیست سیاه.
یه قدرتی پیدا کرده بودم . همش زمینو چنگ میزدم و خدا رو صدا میکردم بعد 5سال چادر سرم کردم و رو به قبله ایستادم خجالت میکشیدم از خودم از خدا از همه
ولی این سد شکسته شده بود و من باید میتونستم باید به خدا نزدیک میشدم .
چقدر گریه میکردم وقتی میرفتم حموم اونقد تن و جسمم رو چنگ میزدم تا این حس آلودگی ازم دور بشه.
اینها داستان نیس درده درد .دردی که با یاد آوریش هزار بار خودمو نفرین میکردم
دیگه مطمعن بودم که اون پسر از هیچ راهی بهم دسترسی نداره.
قدم دوم برداشتم و به کلاس قران رفتم .حدود یه هفته گذشته بود که سعید با یه اکانت مجازی بهم پیام اومد.سخت بود کنترل این قلب و این دل سخت بود . میدونستم نباید جواب بدم میدونستم هنوزم کمی سستم بنابراین فقط یه جمله در جوابش گفتم
گفتم بعد یک هفته بهم پیام بده و این یک هفته زمانی بود که من خودمو آماده کامل کنم. تو این یه هفته فقط با خدا بودم با خودش با کتابش و البته با یکی از دوستام حرف میزدم اونقد گریه کرده بودم که چشام میسوخت ولی حس میکردم سبک شدم حس میکردم آزادم دیگه داشتم حتی حضور خدا رو توی قلبم حس میکردم .بارها توبه کرده بودم ولی اینبار توبه من توبه همیشگی نبود .میخاستم خودم بشم .یه وقتها وقتی به وسعت گناهم نگاه میکردم ناامید میشدم و میگفتم خدا منو نمیبخشه ولی بعد که به قرآن پناه میبردم. بازم آروم میشدم و قوت قلب میگرفتم:
#ادامه_دارد:
مفیدترین مطالب اسلامی:
کانال کلام ماندگار:
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
عجیب و پر ابهام🥶
#بار_سنگین_گناه: #قسمت_سوم: فکر میکردم همه چی تموم شد فک میکردم دیگه راحت میشم . توبه کردم ولی ت
#بار_سنگین_گناه:
#قسمت_آخر:
بعد یک هفته اونقد قوی شده بودم که بتونم جواب پیام بدم . اون شب بهم پیام داد و من به خودم جسارت دادم که بهش بگم بابت تمام این سالها و تمام اون لحظاتی که کنارش بودم پشیمونم و ازش متنفرم .کلماتی که هیچ وقت نتونسته بودم بهش بگم و ازش خواستم برای همیشه منو و یاد منو فراموش کنه.و بعد اون شماره و تمام خاطراتش با همون شماره به لیست سیاه گوشیم رفت..
مدتهاست که دارم فقط با خدا حرف میزنم .خیلی چیزها از دست دادم خیلی چیزها.غرورم احساسم جسمم .اونقد. خوار و حقیر شدم که تمامی نداشت ولی....
الان که این داستانو براتون مینویسم مدتیه که قلبم و روحم و جسمم آرام گرفته
میدونم خدا توبه منو قبول کرده دیر بود خیلی دیر ولی هر روز از خدا التماس میکردم که منو با گناه نکشه هر روز ازش میخاستم که بهم فرصت جبران بده من از ته دلم پشیمون شدم از ته دلم توبه کردم و خدا رو شکر میکنم که امروز پاکم و روحم آروم گرفته.
دوستان خدا بخشنده و مهربونه
بیایید هر کسی یه همچین مشکلی یا هر مشکل دیگه ای داره از امروز توبه کنه توبه واقعی توبه ای که هر بار جلوی خدا ایستاد اشک امانش نده.
مواظب باشید همچین راهی که من رفتمو نرین که اولش خوب و قشنگه آخرش پشیمانی عذاب وجدان و بیماری.درسته من تونستم بالاخره بر شیطان درونم غلبه کنم ولی اون حس خیانت همیشه گوشه قلبم شاید بمونه اما حداقل آرومم آرومم که تونستم توبه کنم که خدا فرصت جبران داد .همیشه وقت نیس بیاید همین الان همین لحظه فقط و فقط به خدا پناه ببریم و بس.بیایید خدا رو همیشه تو قلبامون داشته باشیم.اونقد زجر کشیدم که نمیشد همه رو تو این داستان گفت .درسته من سال رابطه داشتم ولی دیدارهای نزدیکمون نهایت ده بار میشد ولی همون هم سراسر وجودمو پر از غم و درد کرد .
امیدوارم هیچکس تو زندگیش اونقد درمونده نشه که به جایی غیر خونوادش پناه ببره.
و در آخر توصیه من به شماها و هدفم از ارسال این داستان هر وقت حس کردین تنها هستین و هیچ همدمی نیس وضو بگیرین و کتاب خدا رو با صوت بخونین و گریه کنین هیچ وقت آرامش خودتونو با چیز دیگه کس دیگه و جای دیگه عوض نکنین:
#ممنون_که_وقت_گذاشتین:
#پایان:
مفیدترین مطالب اسلامی:
کانال کلام ماندگار:
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
📝📝📝عبدالله ابن ابی سرح، کاتبی که مرتد شد و سپس دوباره به اسلام بازگشت...
➖قسمت اول➖
⬅️⬅️⬅️متن شبهه:
عبدالله ابن ابی سرح، که زمانی از نزدیک ترین اصحاب حضرت محمد بود و کاتب وحی بود؛ پس از مدتی نسبت به کیفیت نزول آیات قران و ماهیت وحی و پیغمبری محمد تردید کرد، زیرا که او چندین بار کلمات و جملات آیات نازل شده را به دلخواه خودش تغییر داد و محمد نیز آن آیات تحریف شده را پذیرفت. این امر شک ابی سرح را برانگیخت. سرانجام ابی سرح در مورد آیه "فتبارک الله احسن الخالقین" (سوره مومنون، آیه14) با پیغمبر اختلاف پیدا کرد. او معتقد بود که این آیه را خودم سروده ام و محمد آنرا از من دزدیده است، (سوره انعام.آیه93) اشاره به همین ماجراست. ابی سرح پس از این اختلاف از دین اسلام خارج شد و محمد خون او را حلال ساخت.
پاسخ🌻🌻:
🔘یکی از پرتکرار ترین شبهات مخالفان اسلام، بحث عبدالله بن ابی سرح است. در این یادداشت ان شاء الله به این موضوع خواهیم پرداخت، البته ابتدا چند استدلال جهت تفکر بیشتر مطرح می نماییم، سپس اگر خدا بخواهد به بررسی روایات می پردازیم.
📘الف)
▪️مشخص نیست اسلام ستیزان به دنبال چه هستند؟ آیا می خواهند بگویند آیات قرآن قابل اعتماد نیست؟ اگر می خواهند به چنین نتیجه ای برسند این نادرست است چون، در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) ده ها نفر حافظ و کاتب قرآن بودند، و اگر یک نفر دست به تحریف قرآن می زد یا عباراتی غیر دقیق می نوشت، دیگر افراد همان آیات را صحیح می نوشتند و به صورت صحیح حفظ می کردند.
▪️طبق آنچه در منابع آمده:
«در شماره کاتبان وحی اختلاف نظر است. حافظ، ابن عساکر در تاریخ دمشق 23 نفر را یاد میکند. ابن عبدالبر 25 نفر را ذکر میکند. برهان الدین حلبی 43 نفر را ذکر میکند و مجتهد زنجانی نیز همین عدد را نقل میکند.»
📚رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، امیر کبیر، 1380، پنجم، ص262- 261.
▪️حال «عبدالله بن ابی سرح »یکی از همین افراد بوده است، (طبق روایت مشهوری که منتشر شده) او به زعم خودش دست به تحریف زد، سپس شیطان بر او مسلط شد و توهماتی برایش ایجاد کرد و همین توهمات او را به سمت ارتداد برد و از مدینه به سمت مکه فرار کرد.
▪️لذا اگر هدف نهایی اسلام ستیزان این است، از همین بدایت امر بدانند، انتظار فوق با این شبهه برآورده نخواهد شد.
📕ب)
▪️اگر از دور به موضوع نگاه کنید، کلیت این داستان، به معنای عدم تحریف قرآن است. تحریف یعنی تغییراتی ایجاد شود و کسی نداند، نه اینکه شخصی بخواهد اموری را تغییر دهد اما نتواند و بعد فرار کند و بگوید من هم می توانستم!
▪️ در واقع آنچه انجام شده، یک «سوءقصد ناموفق» برای عمل تحریف بوده است نه تحریف.
📗ج)
▪️این شخص بعدها توبه می کند و بخشیده می شود.
📚ابن حجر العسقلانى، الإصابة فى تمييز الصحابة، بيروت: دارالكتب العلمية، 1995، ج 4، ص 95-379
▪️ولی چرا هیچگاه مخالفان از توبه ی او سخن نمی گویند؟
▪️چنان می گویند اولین کاتب قرآن مرتد شد که گویا تا ابد مرتد باقی مانده است، یک سوال از مخالفان. اگر «رفتار اسلام ستیزانه ی» او برای شما حجت است، چرا «رفتار اسلام دوستانه» و «توبه» و «بازگشت او» را هم حجت نمی دانید؟
▪️با توجه به توبه ای که انجام داده، اگر -محدودیتی وجود نداشت و -او در عصر حاضر جلوی دوربین ها ظاهر می شد، چه می گفت؟ آیا نمی گفت من در اشتباه بوده ام و قرآن کلام خداست و غیر قابل تحریف است:
#ادامه_دارد:
#دکتر_مراد_یوسفی:
مفیدترین مطالب اسلامی:
کانال کلام ماندگار:
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
عجیب و پر ابهام🥶
📝📝📝عبدالله ابن ابی سرح، کاتبی که مرتد شد و سپس دوباره به اسلام بازگشت... ➖قسمت اول➖ ⬅️⬅️⬅️متن شبه
📝📝📝عبدالله ابن ابی سرح، کاتبی که مرتد شد و سپس دوباره به اسلام بازگشت...
➖قسمت دوم➖
📘د)
🔘افرادی که این شبهه را مطرح می کنند، خیالشان به خاطر این روایات راحت است، ان شاء الله در ادامه به بررسی آنها می پردازیم:
🔺🔹1. روایت اول:
"عبدالله بن ابیسرح در مدينه آيه «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقين» را به زبان آورد! و چون پيامبر از اين عبارت خوشش آمد پس دستور داد آن را در قرآن بنويسند! عبدالله بن ابیسرح نيز معترض شد كه اين آيه بر قلب من نازل شد و پيامبر آن را از من آموخت! پس اين اختلاف سبب شد كه او از مدينه به مكه بازگردد و دوباره بت پرست شود."
پاسخ🌻:
▪️نادرست بودن این ادعا مثل آفتاب روشن است، چون آیه ی مبارکه ی فوق، مکی است و قبل از هجرت رسول خدا (صلی الله علیه و سلم) نازل شده است. اما این شبهه می گوید که در مدینه نازل شده است و بعد عبدالله بن ابی سرح مدینه را ترک می کند و ...!
📚اإلتقان في علوم القرآن، الهيئة المصرية العامة للكتاب، ج 1 ،ص 41؛
📚 تفسير القرطبي، دار الكتب المصرية، ج 12 ،ص 102؛
📚تفسير ابن كثير، دار طيبة، ج 5 ،ص 359؛ معجم علوم القرآن، دار القلم، ص 2
🔺🔹2. روایت دوم:
"گاهی عبدالله بن ابی سرح، آخر آیات را با اجازه پیامبر تغییر میداد. مثلاً پیامبر گفته بود: «والله عزیز حکیم» او میگفت: چطور است بگذاریم «والله غفور الرحیم». پیامبر میگفت مانعی ندارد. پس از تکرار چند تغییر از این قبیل از اسلام برگشت. او گفت چگونه ممکن است وحی الهی با القاء من تغییر کند و از مدینه به سوی قریش رفته، مرتد شد."
پاسخ🌻:
▪️این روایت به دو صورت نقل شده که هر دو نقل ضعیف هستند.
🔹در نقل اول می گویند، «سمیعاً علیماً»، را به ««علیماً حکیماً» تغییر داده است.
📚تفسير الطبري، مؤسسة الرسالة، ج 11 ،ص 534
🔹در نقل دوم می گویند، «عزیز حکیم»، را به «غفور الرحیم» تغییر داده است
📚تفسير الطبري، ج 11 ،ص 533
🔘دلیل ضعیف بودن روایت اول:
▪️سند این روایت به اسماعیل بن عبدالرحمن (سدی) برمیگردد و این شخص سال 127 هجری وفات یافته است.
📚الطبقات الكبرى البن سعد، دار صادر، ج 1 ،ص 323
▪️یعنی یک قرن با حادثه ی فوق فاصله دارد و به آن توجه نمی شود.
🔘دلیل ضعیف بودن روایت دوم:
▪️روایت دوم از عکرمه روایت شده است، عکرمه که یکی از تابعین است و پیامبر (صلی الله علیه و سلم) را ندیده است (فقط اصحاب را دیده).
📚الطبقات الكبرى، ج 5 ،ص 281
▪️لذا، چون خود شاهد روایت نبوده پس روایت تضعیف می گردد.
▪️همچنین در اسناد روایت، شخصی بنام «سنید بن داوود» وجود دارد، که تضعیف شده است.
📚تقريب التهذيب، ص 251
#ادامه_دارد:
#دکتر_مراد_یوسفی:
مفیدترین مطالب اسلامی:
کانال کلام ماندگار:
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
عجیب و پر ابهام🥶
📝📝📝عبدالله ابن ابی سرح، کاتبی که مرتد شد و سپس دوباره به اسلام بازگشت... ➖قسمت دوم➖ 📘د) 🔘افرادی ک
📝📝📝عبدالله ابن ابی سرح، کاتبی که مرتد شد و سپس دوباره به اسلام بازگشت...
➖قسمت سوم، قسمت پایانی➖
📗ه)
▪️اسلام ستیزان برای تقویت شبهه ی خود به یکی از آیات قرآن هم استناد می کنند و می گویند که آیه ی 93 سوره ی انعام درباره ی عبدالله بن ابی سرح نازل شده است (وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ...).
▪️در پاسخ می گوییم:
🔹1. خب برخی از مفسران و قرآن شناسان خودشان می گویند این آیه در مورد او است،
لطفاً مسائل را با هم قاطی نکنید، ما منکر ارتداد این شخص نشده ایم، بلکه می گوییم ادعاهای شما در خصوص «تحریف پذیری آیات قرآن» و «سکوت پیامبر(صلی الله علیه سلم) در برابر تغییر آیات قرآن» و باقی داستان ها .. نادرست است.
▪️احتمالا برخی از این جوانان منتقد تصور می کنند، اگر این آیه در مورد این شخص باشد، اسرائیلیات و داستان های ضعیفی که در این مورد ساخته شده است هم درست است!
🔹2. البته هستند کسانی که می گویند این آیه در مورد عبدالله بن ابی سرح نیست و در مورد افراد دیگری است که سخنان خود را به خدا نسبت می دادند (مثلا مسیلمه ی کذاب که بعدها ادعای نبوت کرد)
▪️مثلا علامه ابن عاشور در تفسیر آیه ی فوق می فرماید، این آیه مکی است و عبدالله بن ابی سرح در مدینه مرتد شد، لذا قانع کننده نیست که بگوییم در مورد او نزول پیدا کرده است.
📚التحرير والتنوير، الدار التونسية، ج 1 ،ص 315
🔹3. فراموش نفرمایید، اگر این آیه در مورد او هم باشد. کماکان پاسخ های ما در جای خود قرار دارد و بهره برداری ها و شبهه افکنی های مخالفان اسلام، نادرست است.
🔘در قسمت روایات از کتابچه ی اولین کاتب که مرتد شد، تهیه شده در رد شبهات ملحدین، کمک گرفته شد.
📕و)
▪️همانگونه که مطالعه فرمودید، شبهه ی فوق نادرست است.
و چقدر احساس تاسف و ناراحتی دارم برای جوانان عزیزی که بخاطر این شبهات نادرست به قرآن کریم شک کرده اند، الله متعال سرانجام نیک را نصیب همه ی ما بفرماید...
▪️جوانان عزیز توبه کنید، به والله لحظات زندگی محدود است. یک سوال دارم: چند مبحث دیگر باید برای شما روشن شود تا به این نتیجه برسید، اسلام ستیزان در اشتباه هستند...؟!
🌺🌺یا الله ما را ببخش و جوانان مان را از فتنه های زمان محفوظ بدار، اللهم آمین:
#پایان:
#دکتر_مراد_یوسفی:
مفیدترین مطالب اسلامی:
کانال کلام ماندگار:
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
⚡️ ماجرایی واقعی که شیخ عباس بتاوی آن را نقل می کند⚡️
یک جوان یازده شب با من تماس گرفت و گفت که پسر خاله من تصادف کرده و وفات کرده و اکنون در بیمارستان است لطفا بیایید و او را غسل دهید ..
من خیلی زود خود را به بیمارستان رساندم . و از حادثه فقط یکساعت گذشته بود ..
وقتی داخل اتاق شدم جسد را با پارچه ای سفید پوشانده بودند و من پارچه را از روی او برداشتم ، جوانی بود که عمرش در سن یک گل بود او نوزده سال داشت و ضربه به سرش وارد شده بود و خون همچنان از اطراف مغزش بیرون می زد ..
بسرعت او را به مکان شست شو بردیم ..
جسمش سرد می شد وخون بیشتری از او خارج میشد ، شروع کردیم به غسل آن جوان ، اما هنگام شستن او علامتهای عجیبی از او ظاهر شدند که قلب را بدرد می آورد ..
به الله قسم ای برادرانم و خواهرانم از بالای کتف تا بالای سرش رنگش شروع کرد به عوض شدن ! و به این سرعت جسم تغییر رنگ داد ، سیاه نبود اما سیاهی از درونش برجسم چیره می شد !
شکل صورتش به گونه ای خیلی واضح عبوس و ناراحت به نظر می رسید ..
از خداوند سلامتی و بخشش را خواستارم ..
بعد از اینکه از غسل جوان تمام شدیم و بر او نماز خواندیم او را به قبرستان بردیم ..
من اولین نفری بودم که داخل قبرش شدم تا داخل قبر را برای میت آماده کنم ، و سنگها را از داخل قبر بیرون بیاورم ، پس وقتی جسد را درون قبر گذاشتیم ...
برادرانم و خواهرانم به الله قسم که من قبر را تمیز کردم ولی هنگامی که او را داخل قبر گذاشتیم هنوز جسدش قبر را لمس نکرده بود که منظره ای عجیب رخ داد !..
کرمهایی کوچک از جسدش بالا می رفتند !!
با دست آن ها را دور می کردم ولی فایده نداشت ..
مجبور شدیم که جسد را بگذاریم و برویم ...
بعد از چند روز در مسجد جوانی از صالحان آمد نزد من و از من درباره آن جوان سؤال کرد ..گفت : تو آن جوان را غسل دادی ؟
گفتم : آری .
گفت : آیا علاماتی بر او ظاهر نشد ؟
من به خاطر اینکه عیبش را بپوشانم گفتم : نه فقط خیر بود ..
عزیزانم خوب بشنوید !
او به من گفت : او نماز گذار نبود ، نمازهایش را ضایع می کرد ، امروز یک نماز می خواند و بعد از مدتها دیگر نمازی نمی خواند ...
ای کسانی که نمازهایتان فوت می شود .. و شما سرتان درگوشی هاست ..
ای کسانی که نمازتان فوت می شود و شما به خاطر شبکه ها سهل انگاری می کنید ..
و یا بخاطر فوتبال نماز را ترک می کنید ..
آیا دوست دارید عاقبتی این چنین داشته باشید ؟!!
از خداوند عاقبت بخیر شدن همه را می خواهم ...♥
📚داستان های جالب وجذاب📚
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
أین بقیةالله؟؟..
🌄غروب جمعه که میگذرد ..
آقا امام زمان علیه السلام نظر میکنند به منتظرانش و میفرمایند:ممنونم که به یادِ من بودید...
اما نشد...😔
لحظه یِ دیدارمان به وقتِ دیگریست...💔💔😭😭
حجت الاسلام فاطمی نیا..
🌟#ظهور_بسیار_نزدیڪ_است🌟
این حکایت را حتما بخوانید📚🌿
شبی از شبها سلطان سلیمان قانونی به سبب خوابیکه دیده بود وحشت زده بیدار شد و یکی از نگهبانهایش را صدا کرد و گفت سواری مان را آماده کن میخواهیم برویم در شهر با لباس مبدل گشتی بزنیم و از نزدیک اوضاع مردم را بررسی نماییم!
این عادت وی بود که همیشه با لباس مبدل در میان مردم میرفت تا آنها را مساعدت کند. لذا فورا با نگهبان تنهایی بیرون رفتند؛ ناگهان چشمش به جنازهای افتادکه در خیابانی انداخته بودند.هیچکس را نداشت و کسی به او نزدیک نمیشد.
سلطان پرسید این جنازهی کیست؟ گفتند: جنازه مردی زناکار و شرابخواری که بی اولاد است و جز همسرش کسی را ندارد و مردم حاضر نیستند او را دفن کنند.
سلطان خشمگین شد و گفت مگر این امت رسولالله صل الله علیه وسلم نیست؟! سپس جنازه را حمل نمود و به خانهاش برد و دید خانمش خیلی گریه میکند، با تعجب پرسید (ولی او نمیدانست که این پادشاه است) مگر همسرت زانی و شرابخوار نبوده است که برایش گریه میکنی؟
خانمش گفت: همسرم عابد و زاهد بود. الله متعال برایش اولادنداده است، ولی خیلی آرزو داشت فرزند داشته باشد و از بس که این آرزو را داشت میرفت شراب میخرید و به خانه آورده به توالت میریخت و میگفت: الحمدلله مقدار گناه از جوانان کم کردم.
و به کاواره میرفت و به زنان زانی مزد کامل یک روز را میداد؛ به این شرط که به خانههای شان بروند و برنگردند و میگفت: الحمدلله مقداری از گناه آن زنها و جوانان را کم کردم.
من میگفتم: مردم با ظاهر قضاوت میکنند و تو روزی خواهی مرد، آنگاه کسی حاضر نخواهد شد تا تو را غسل دهد، کفن کند و بر تو نماز گذارد و تو را دفن کند.میخندید و میگفت: إن شاءالله سلطان سلیمان با وزرای خود، علماء و همهی مسلمانان بر من نماز خواهند خواند.
پادشاه گریه نمود و گفت: والله راست گفته، من سلطان سلیمانم! به خدا سوگند خودم غسلش داده و با دست خودم دفنش میکنم و همهی مسلمانان را برای ادای نماز جنازهاش جمع میکنم.
سپس دستور داد که همهی ارتشیان و عموم مسلمانان برای ادای نمازجنازه حاضر شوند.پس از ادای نماز جنازه دستور داد تا وی را در مقبرهی سلاطین عثمانی دفنش کنند.
گویا بزرگترین جنازهی تاریخ آن عصر را ادا کردند. ♥
📒داستان های جالب وجذاب📒
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
#آشنایی_با_عالم_برزخ:
#قسمت_دوم:
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم الدین و اما بعد:
كلمه برزخ در لغتبه معناى فاصله و حائل ميان دو چيز راگويند.
☘️ انسانها در برزخ به طور کامل به ثواب يا پاداش و يا عقاب اعمالشان نمي رسند بلکه در اين ميان و تا روز قيامت که الله تعالي هر وقت اراده نمود و قيامت را برپا کنند، خواهند ماند و تا آنروز مکاني است براي عذاب و ثواب انسانها نه بصورت کلي.
🌾 در صحيحين از عبدالله بن عمر رضي الله عنه روايت است كه رسول الله صلي الله عليه وسلم مي فرمايند:«إِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا مَاتَ عُرِضَ عَلَيْهِ مَقْعَدُهُ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ إِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَمِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَإِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَمِنْ أَهْلِ النَّارِ فَيُقَالُ هَذَا مَقْعَدُكَ حَتَّى يَبْعَثَكَ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» صحيح بخاري (1379) ، وصحيح مسلم (2866).
«هر وقت، يكي از شما فوت كند، صبح و شام، جايگاهش به او عرضه مي شود. اگر بهشتي باشد جايگاهش در بهشت و اگر دوزخي باشد، جايگاهش در دوزخ، به او نشان داده مي شود. و به او گفته ميشود: اين، جاي توست تا روز قيامت كه خداوند تو را حشر مي نمايد».
🌼 به علاوه قيامت براي همه انسان ها در يک روز تحقق ميابد چرا که زمين و اسمان بايد دگرگون گردد و عالمي نو ايجاد شود و حيات نوين انسان ها در ان صورت گيرد بنابراين در ميان دنيا و اخرت برزخي قرار داده شده است و مردگان به ان جا مي روند و تا اخر دنيا و برپا شدن قيامت در ان جا خواهند بود و پس از پايان دنيا با يک ديگر محشور مي شوند زيرا ممکن نيست هر انسان براي خود مستقل قيامت داشته باشد.چرا که قيامت بعد از فناي دنيا و تبديل زمين و اسمان به زمين و اسمان ديگري است:
#ادامه_دارد:
مفیدترین مطالب اسلامی:
کانال کلام ماندگار:
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
هدایت شده از یا صاحب الزمان ادرکنی💚
💚☘
❣#یا_صاحب_الزمان_عج❣
💚ای امیر عرفه
💚بی تو صفا نیست که نیست
💚بی تو در آن عرفه،
💚عشق و وفا نیست که نیست
💚ای امیر عرفه یوسف زهرا برگرد
💚حاجتی
💚غیر ظهورت به خدا نیست که نیست.
💚صلی الله علیک یا بقیةالله الاعظم💚
#التماسدعاےفرج
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
#تعجیل_فرج_ختم_5_صلوات
#عرفه
#صبحانتظار
#صبـح_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
☘☘☘💚💚💚