eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
23.1هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
18.9هزار ویدیو
38 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
😳این را می شناسید؟! ابن عباس از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت شده است که فرمود: روز قیامت را بصورت پیرزنی زشت که چشمانش فرورفته ودندانهایش از دهانش بیرون زده درمقابل مردم حاضرمی کنند.سپس می پرسند: 🔻آیا این پیرزن را می شناسید؟ پاسخ می دهند این دیگرچه بلایی است؟ گفته میشود: این همان دنیایی است که بخاطرش باهم و و و داشتید. آنگاه پیرزن را به داخل می اندازند. دنیا فریاد میزند آنان مرا بسیاردوست داشتند و می پرستیدند آنان را هم بامن به جهنم بیاورید. آنگاه خداوندمتعال دستور می دهد آنان که بودند به همراه دنیا راهی جهنم کنند. 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💠 💠 از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! 🌸اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌸دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... 🌸به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌸به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🌸به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🌸ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم.. 🌸هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌸هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... 🌸پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... 🌸دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... 💠از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی نگاهی🌹🕊 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
📜 مسعود پای کامپیوتر 👨‍💻نشسته است که ناگاه بغضش می‌ترکد و اشک😭 می‌ریزد.می‌پرسم چه شده است؟ می‌گوید: نتایج قبول‌شدگان📝 رشته‌ی پزشکی👨‍⚕️ را دیدم که من با اختلاف جزئی از آن‌ها قبول نشده‌ام. اگر من یک سؤال در زیست‌شناسی🦠🧬 درست زده بودم الآن یک‌سال دیگر پشت کنکوری نبودم. تازه از قبول‌شدن امسال هم ناامیدم، فقط یک سؤال زندگی مرا تغییر داد. به یاد آیه‌ای می‌افتم:🤔 فأَمّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ (6 - قارعه) اما کسى که (در آن روز) ترازوهای (اعمالش) سنگین است.⚖️ 💫فهُوَ فی عیشَة راضِیَة (7 - قارعه) در یک زندگى خشنودکننده خواهد بود.💫 واقعاً هم آزمون است. مبادا از انجام کوچک‌ترین عبادت و ذکر و کار نیک غفلت کنیم. چه بسا همین یک کار نیک خرد که دادنِ سیب کوچکی دستِ یتیمی باشد، باعث شود وزنه‌ی اعمال صالح‌مان سنگین‌تر شود و بهشتی شویم. ✨مسعود یک‌سال و سال‌های دیگر می‌تواند پشتِ کنکور باشد و غفلت و کسری یک سؤال را جبران کند ولی بعد از مرگ، دیگر فرصتی برای جبران نیست.😔 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
📚داستان پندآموز📚 🌍 قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه ی کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید. باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هر چه بیشتر و بیشتر لذت ببرد. مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد. اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت. در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد. میگوید: چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ. پس آن که به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود. ✎Join∞🌹∞↷ 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk .
📚داستان آموزنده📚 🍃مي‌گويند در کشور ژاپن مرد ميليونري زندگي مي‌کرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و براي مداواي چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزريق کرده بود اما نتيجه چنداني نگرفته بود 🍃وي پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زياد درمان درد خود را به یک عالم شناخته شده مراجعه مي‌کند عالم نيز پس از معاينه وي به او پيشنهاد کرد .... 🍃که مدتي به هيچ رنگي بجز رنگ سبز نگاه نکند.وي پس از بازگشت از نزد عالم به تمام مستخدمين خود دستور ميدهد با خريد بشکه‌هاي رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ‌آميزي کند🍀 🍃همينطور تمام اسباب و اثاثيه خانه را با همين رنگ عوض مي‌کند.پس از مدتي رنگ ماشين ، ست لباس اعضاي خانواده و مستخدمين و هر آنچه به چشم مي‌آيد را به رنگ سبز و ترکيبات آن تغيير مي‌دهد و البته چشم دردش هم تسکين مي‌يابد 🍃بعد از مدتي مرد ميليونر براي تشکر از عالم وي را به منزلش دعوت مي نمايد.عالم وقتي به محضر بيمارش مي‌رسد از او مي پرسد آيا چشم دردش تسکين يافته؟ 🍃مرد ثروتمند نيز تشکر کرده و مي‌گويد :" بله . اما اين گرانترين مداوايي بود که تاکنون داشته." عالم با تعجب به بيمارش مي‌گويد بالعکس اين ارزانترين نسخه‌اي بوده که تاکنون تجويز کرده‌ام. براي مداواي چشم دردتان، تنها کافي بود عينکي با شيشه سبز خريداري کنيد و هيچ نيازي به اين همه مخارج نبود. 🍃براي اين کار نمي‌تواني تمام را تغيير دهي، بلکه با تغيير چشم اندازت (نگرش) مي‌تواني دنيا را به کام خود درآوري 🍃تغيير دنيا کار احمقانه اي است اما تغيير چشم‌اندازمان (نگرش) ارزان‌ترين و موثرترين روش مي‌باشد👌 📔داستان های جالب وجذاب📔 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
📚داستان آموزنده📚 🍃مي‌گويند در کشور ژاپن مرد ميليونري زندگي مي‌کرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و براي مداواي چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزريق کرده بود اما نتيجه چنداني نگرفته بود 🍃وي پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زياد درمان درد خود را به یک عالم شناخته شده مراجعه مي‌کند عالم نيز پس از معاينه وي به او پيشنهاد کرد .... 🍃که مدتي به هيچ رنگي بجز رنگ سبز نگاه نکند.وي پس از بازگشت از نزد عالم به تمام مستخدمين خود دستور ميدهد با خريد بشکه‌هاي رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ‌آميزي کند🍀 🍃همينطور تمام اسباب و اثاثيه خانه را با همين رنگ عوض مي‌کند.پس از مدتي رنگ ماشين ، ست لباس اعضاي خانواده و مستخدمين و هر آنچه به چشم مي‌آيد را به رنگ سبز و ترکيبات آن تغيير مي‌دهد و البته چشم دردش هم تسکين مي‌يابد 🍃بعد از مدتي مرد ميليونر براي تشکر از عالم وي را به منزلش دعوت مي نمايد.عالم وقتي به محضر بيمارش مي‌رسد از او مي پرسد آيا چشم دردش تسکين يافته؟ 🍃مرد ثروتمند نيز تشکر کرده و مي‌گويد :" بله . اما اين گرانترين مداوايي بود که تاکنون داشته." عالم با تعجب به بيمارش مي‌گويد بالعکس اين ارزانترين نسخه‌اي بوده که تاکنون تجويز کرده‌ام. براي مداواي چشم دردتان، تنها کافي بود عينکي با شيشه سبز خريداري کنيد و هيچ نيازي به اين همه مخارج نبود. 🍃براي اين کار نمي‌تواني تمام را تغيير دهي، بلکه با تغيير چشم اندازت (نگرش) مي‌تواني دنيا را به کام خود درآوري 🍃تغيير دنيا کار احمقانه اي است اما تغيير چشم‌اندازمان (نگرش) ارزان‌ترين و موثرترين روش مي‌باشد👌 📔داستان های جالب وجذاب📔 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
📚داستان آموزنده📚 🍃مي‌گويند در کشور ژاپن مرد ميليونري زندگي مي‌کرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و براي مداواي چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزريق کرده بود اما نتيجه چنداني نگرفته بود 🍃وي پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زياد درمان درد خود را به یک عالم شناخته شده مراجعه مي‌کند عالم نيز پس از معاينه وي به او پيشنهاد کرد .... 🍃که مدتي به هيچ رنگي بجز رنگ سبز نگاه نکند.وي پس از بازگشت از نزد عالم به تمام مستخدمين خود دستور ميدهد با خريد بشکه‌هاي رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ‌آميزي کند🍀 🍃همينطور تمام اسباب و اثاثيه خانه را با همين رنگ عوض مي‌کند.پس از مدتي رنگ ماشين ، ست لباس اعضاي خانواده و مستخدمين و هر آنچه به چشم مي‌آيد را به رنگ سبز و ترکيبات آن تغيير مي‌دهد و البته چشم دردش هم تسکين مي‌يابد 🍃بعد از مدتي مرد ميليونر براي تشکر از عالم وي را به منزلش دعوت مي نمايد.عالم وقتي به محضر بيمارش مي‌رسد از او مي پرسد آيا چشم دردش تسکين يافته؟ 🍃مرد ثروتمند نيز تشکر کرده و مي‌گويد :" بله . اما اين گرانترين مداوايي بود که تاکنون داشته." عالم با تعجب به بيمارش مي‌گويد بالعکس اين ارزانترين نسخه‌اي بوده که تاکنون تجويز کرده‌ام. براي مداواي چشم دردتان، تنها کافي بود عينکي با شيشه سبز خريداري کنيد و هيچ نيازي به اين همه مخارج نبود. 🍃براي اين کار نمي‌تواني تمام را تغيير دهي، بلکه با تغيير چشم اندازت (نگرش) مي‌تواني دنيا را به کام خود درآوري 🍃تغيير دنيا کار احمقانه اي است اما تغيير چشم‌اندازمان (نگرش) ارزان‌ترين و موثرترين روش مي‌باشد👌 📔داستان های جالب وجذاب📔 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
📚داستان پندآموز📚 🌍 قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه ی کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید. باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هر چه بیشتر و بیشتر لذت ببرد. مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد. اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت. در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد. میگوید: چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ. پس آن که به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود. ✎Join∞🌹∞↷ 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهر جن ها . چرا می‌گویند شهر پترا در ساخته انسان‌ها نیست؟ آیا شهر پترا را واقعاً جن‌ها ساخته‌اند؟ افسانه های محلی می‌گویند شهر پترا توسط جن‌ها ساخته شده این شهر در سال دوهزاروهفت به عنوان یکی از جدید معرفی شد پترا با داشتن معماری منحصربه فرد و سیستم کانال های آبی معروف است یکی از متخصص هایی که برای سالها روی حفاری این شهر کار می کرده میگوید تا به امروز فقط پانزده درصد این شهر کشف شده و هشتادوپنج درصد از آن هنوز در دل کوه و زمین است . 🌏 @sheghefti ‌‌‎‌‎
🌸 تو مراقب خود باش، خودش ذلیلانه پیش تو می آید. ‌ امیرالمؤمنین (ع) ☘غرر الحکم: ۶۰۸۰📚 ‌ . ☘️🌸