eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
478 دنبال‌کننده
2هزار عکس
618 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایت مست خرمن سوز یکی غَله‌، مرداد مه، توده کرد ز تیمار دی خاطر آسوده کرد شبی مست شد و آتشی برفروخت نگون بختِ کالیوه، خرمن بسوخت دگر روز در خوشه چینی نشست که یک جو ز خَرمن نماندش به دست چو سرگشته دیدند درویش را یکی گفت پروردهٔ خویش را نخواهی که باشی چنین تیره روز به دیوانگی خرمن خود مسوز گر از دست شد عمرت اندر بدی تو آنی که در خرمن آتش زدی فضیحت بوَد خوشه اندوختن پس از خرمن خویشتن سوختن مکن جان من، تخم دین ورز و داد مده خرمن نیکنامی به باد چو برگشته بختی در افتد به بند از او نیک‌بختان بگیرند پند تو پیش از عقوبت درِ عفو کوب که سودی ندارد فغان زیر چوب بر آر از گریبانِ غفلت، سرت که فردا نماند خجل در برت لغات: توده کرد: جمع و انباشته کرد. تیمار: رنج و اندوه. کالیوه: نادان، احمق. خوشه‌چینی: جمع‌آوری تک‌خوشه‌های مانده، پس از درو کردن کشتزار گندم و جو. فضیحت: رسوایی، بدنامی. کلیات سعدی، بوستان، باب نهم در توبه و راه صواب، ص ۳۹۰. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
Nasser Abdollahi - Sarboland.mp3
10.79M
سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم چو گلدان خالی، لب پنجره پُر از خاطرات ترک خورده‌ایم اگر داغ دل بود، ما دیده‌ایم اگر خون دل بود، ما خورده‌ایم اگر دل دلیل است، آورده‌ایم اگر داغ شرط است، ما برده‌ایم اگر دشنه دشمنان، گردنیم! اگر خنجر دوستان، گرده‌ایم! گواهی بخواهید، اینک گواه: همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم! دلی سربلند و سری سر به زیر از این دست عمری به سر برده‌ایم 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
الخلیل سوخت ﺁﺗﺶ، ﮔﻠﻮﻟﻪ، ﺳﻨﮓ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ ﺟﺎﯼ ﻗﻠﻢ، ﺗﻔﻨﮓ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﭖﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺷﻌﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺑﻤﺐ ﺑﭙﯿﭽﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺷﻌﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﻠﻢ ﺑﻪ ﺭﻗﺺ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺟﻨﻮﻥ ﮐﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺗﻀﯽ ﺑﺸﻮﺩ ‏«ﻓﺘﺢ ﺧﻮﻥ‏» ﮐﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻟﺒﺎﺱ ﺭﺯﻡ ﺑﭙﻮﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﭙﺎﻩ ﻗﺪﺱ ﺷﻮﺩ ﻭﺍﮊﻩﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﺍﻥ ﺷﻌﺮ ﺍﮔﺮ ﻧﻌﺮﻩﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﺟﺎﻫﻠﯿﺖ ﺍﯾﻦ ﻋﺼﺮ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺣﺮﻑ ﻟﯿﻠﯽ ﻭ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻧﻤﯽﺯﺩﻧﺪ ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺷﺎخۀ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻧﻤﯽﺯﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﺑﺲ ﺧﯿﺎﻝ ﺩﺭ ﺧﻢ ﺍﺑﺮﻭﯼ ﯾﺎﺭ ﻣﺎﻧﺪ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻗﺒﻠﻪ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻧﻮﺍﺭ ﻣﺎﻧﺪ ناموس زخم خورده‌ای، از بس که بی‌کسی از بس که طعنه خورده و بیت‌المقدسی ﺍﯾﻦﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﮔﺮﮒ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﻋﺰﯾﺰ ﺷﺪ ﯾﻮﺳﻒ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻌﺮﮐﻪﻫﺎ ﺭﯾﺰ ﺭﯾﺰ ﺷﺪ ﺍﯾﻦﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮ ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺳﻮﺧﺖ بر عکس معجزات خدا، «الخلیل» ﺳﻮﺧﺖ از خون گرمتان، عرق سرد می‌زنند در مسجد شکسته‌تان، نرد می‌زنند آری شما حماسه ولی ما جنازه‌ایم ما خواب مانده‌ایم، کجا انتفاضه‌ایم؟ آه ای برادر عربم روزه‌ات قبول فَانظُر اِلی تَظَلُّمِنا ایُّها الرَّسول 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام راستی.... این هفته هفته‌ی خوشنویسیه! از ۲۱ تا ۲۷ مهر قصد داشتم کلی آثار جذاب خوشنویسی به اشتراک بذارم وضعیت غزه دل و دماغ برامون نذاشته...
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
انسان شناسی ۱٠٠.mp3
10.82M
(ره) ما می‌دانیم کسی که درآمدی ندارد، یا محلی هرچند کوچک برای زندگی نمی‌تواند دست و پا کند، یا مهارتهای مسئولیت‌پذیری در خانواده و جامعه را نیاموخته باشد، ← قطعاً نمی‌تواند با موفقیت وارد مقوله ازدواج شود.✘ ♨️ ورود موفق به برزخ و اساساً جهانِ آخرت هم، یک ویژگی‌ها و دارایی‌های حداقلی نیاز دارد! - آیا آنها را می‌شناسیم؟ - آیا بدست آوردن آنها، جزء برنامه‌ی زندگی ما هست؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرگذشت یکی از بزرگ‌ترین شکسته‌نویسان 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هرگز دلم برای کم و بیش غم نداشت آری نداشت غم که غم بیش و کم نداشت در دفتر زمانه فتد نامش از قلم هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت در پیشگاه اهل خرد نیست محترم هر کس که فکر جامعه را محترم نداشت با آنکه جیب و جام من از مال و می تهیست ما را فراغتی است که جمشید جم نداشت انصاف و عدل داشت موافق بسی ولی چون فرخی موافق ثابت قدم نداشت 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بوَد که گوشه‌ی چشمی به ما کنند؟ دردم نهفته بِه ز طبیبان مدّعی باشد که از خزانه‌ی غیبم دوا کنند معشوق چون نقاب ز رخ در نمی‌کشد هر کس حکایتی به تصوّر چرا کنند؟ چون حُسن عاقبت نه به رندی و زاهدی است آن بِه که کار خود، به عنایت رها کنند بی معرفت مباش که در مَن یَزیدِ عشق اهل نظر معامله با آشنا کنند حالی درون پرده بسی فتنه می‌رود تا آن زمان که پرده برافتد، چه‌ها کنند! گر سنگ ازین حدیث بنالد، عجب مدار صاحب‌دلان حکایت دل، خوش ادا کنند می خور که صد گناه ز اَغیار در حجاب بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند پیراهنی که آید از او بوی یوسفم ترسم برادران غیورش، قبا کنند بگذر به کوی میکده تا زُمره‌ی حضور اوقات خود ز بهرِ تو صرف دعا کنند پنهان ز حاسدان به خودم خوان، که مُنعمان خیرِ نهان، برای رضای خدا کنند حافظ، دوام وصل میسّر نمی‌شود شاهان، کم التفات به حال گدا کنند ، ص۴۵۸ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
نکات مهم غزل حافظ بیت ۱ - گفته‌اند که حافظ این غزل را در پاسخ غزلی از شاه نعمت‌الله ولی، عارف معاصر خود و متوفّای ۸۳۲ سروده است به مَطلَع: ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم صد درد را به گوشه‌ی چشمی دوا کنیم کیمیا: اکسیر و مادّه‌ی مکمّلی که به وسیله‌ی آن، اجسام ناقص، کامل گردد. بیت ۲ - باشد که: امید است که. بیت ۳- معشوق: در این جا، مراد معشوق حقیقی، یعنی ذات حق است که از جمیع جهات، سزاوار عشق ورزیدن است. بیت۴ - رندی: لااُبالی‌گری و بی‌قیدی، رسوایی. زاهدی: تقوا و پارسایی. معرفت: شناخت و آگاهی. من یزید: چه کسی می‌افزاید؟ اصطلاحی است در حراج و معامله؛ یعنی چه کسی بر قیمت می‌افزاید؟ من یزید عشق: معامله و حراج عشق. آشنا: یار و دوست. در این جا،آشنای عشق است. بیت ۶ - حالی: حالا، اکنون. درون پرده: پنهانی و محرمانه. پرده برافتادن: ممکن است به روز قیامت اشاره داشته باشد؛ در آن روز که حقیقت هر چیز آشکار می‌شود. بیت ۷ - صاحب‌دلان: کسانی که اهل ذوق و معرفت و عشق‌ و عاشقی‌اند. بیت ۸ - اغیار: جمع غیر، نامحرمان و بیگانگان. روی و ریا: تظاهر و ریاکاری. بیت ۹ - یوسف: محبوب‌ترین پسر یعقوب است. او و ابن‌یامین از زنی به نام راحیل و ده برادر دیگر، از مادری جدا بودند .... . ترسیدن: بیم داشتن، مطمئن بودن و یقین داشتن. غیور: حسود. در این جا استعاره‌ی تَهَکُمیّه است؛ یعنی بی‌غیرت که کنایه‌ای به برادران یوسف دارد. پیراهن قبا کردن: پیراهن دریدن و چاک کردن. بیت ۱۰ - میکده: میکده و میخانه، در اصطلاح عرفان، باطن عارف کامل باشد که در آن شوق و ذوق و عواطف الهیه بسیار باشد و نیز به معنی عالم لاهوت آید و همچنین خانه‌ی پیر و مرشد کامل را گفته‌اند. زمره‌ی حضور: گروه حاضران و کسانی که دارای حضور قلب و جمعیت خاطرند. بیت ۱۱ - منعمان: بخشندگان و نیکوکاران. بیت ۱۲ - التفات: توجه و عنایت. برای اطلاع از شرح کامل لغات و ابیات، رجوع کنید به شاخ نبات حافظ، ص ۴۵۹ - ۴۶۱. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 ۲۵ مهر ماه سالروز درگذشت فرخی یزدی است. این شاعر آزادی‌خواه، رضاخان را عامل انگلیسی‌ها می‌دانست. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
میرزا محمد فرخی یزدی ملقب به تاج الشعرا (۱۲۶۸ خورشیدی – ۲۵ مهر ۱۳۱۸) شاعر و روزنامه‌نگار آزادی‌خواه و دموکرات صدر مشروطیت، سردبیر نشریات حزب کمونیست ایران از جمله روزنامه طوفان و همچنین نماینده مردم یزد در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود. شعر فرخی از میان شعرای متقدم، بیش از همه از مسعود سعد سلمان متأثر است. او علاوه بر اشعار سیاسی، در سرودن غزلیات عاشقانه نیز تبحر داشته‌است در نوروز سال۱۲۹۷ ش، فرخی برخلاف سایر شعرای شهر که معمولاً قصیده‌ای در مدح حاکم و حکومت وقت می‌ساختند شعری در قالب مسمط ساخت و در مجمع آزادیخواهان یزد خواند.  در پایان این مسمط ضمن بازخوانی تاریخ ایران، خطاب به ضیغم‌الدوله قشقایی حاکم یزد چنین گفت: خود تو می‌دانی نی ام از شاعران چاپلوس کز برای سیم بنمایم کسی را پای‌بوس لیک گویم گر به قانون مجری قانون شوی بهمن و کیخسرو و جمشید و افریدون شوی به همین دلیل حاکم یزد دستور داد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و به زندانش افکندند. فرخی در بیمارستان زندان قصر به وسیله تزریق آمپول هوا توسط پزشک احمدی کشته شد، اگرچه گواهی رئیس زندان حاکی از فوت فرخی بر اثر ابتلا به مالاریا و نفریت است. مدفن فرخی نامعلوم بوده، ولی احتمالاً در گورستان مسگرآباد به‌طور ناشناس دفن شده‌است. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
رسم و ره آزادی یا پیشه نباید کرد یا آنکه ز جان‌بازی اندیشه نباید کرد سودی نبری از عشق گر جرأت شیرت نیست آسوده گذر هرگز زین بیشه نباید کرد گر آبِ رَزَت باید ای مالکِ بی‌انصاف خون دل دهقان را در شیشه نباید کرد در سایه استبداد پژمرده شد آزادی این گلبن نورس را بی‌ریشه نباید کرد با داس و چکش کن محو، این خسروی ایوان را چون کوهکنی هر روز با تیشه نباید کرد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
اسرائیل حرامزاده‌ترین پدیده‌ای است که تاریخ به خود دیده است. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
شمار شهدای بیمارستان از ۱۰۰۰ گذشت! اللهم نشکوا الیک...
انسان شناسی ۱٠۱.mp3
11.4M
📌اینکه فکر می‌کنیم جایی به نام جهنم وجود دارد که؛ زبانه‌های آتش از آن بالا می‌رود، و ما بعد از وفات به آن داخل می‌شویم، توهمی بیش نیست!!! - آیا اساساً مقوله‌ای به نام جهنم و یا آتش جهنم، آنگونه که سالهاست در ذهن ما نقش بسته، حقیقت دارد یا حقیقتِ دوزخ چیز دیگریست؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا