ز روزگار مرا خود همیشه دردی بود
غم تو آمد و آن را هزار چندان کرد...
#هلالی_جغتایی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
حکایتی از گلستان سعدی📚📚📚
صیادی ضعیف را، ماهی قوی به دام اندر افتاد. طاقتِ حفظ آن نداشت. ماهی بر او غالب آمد و دام از دستش درربود و برفت.
شد غلامی که آبِ جوی آرد
جوی آب آمد و غلام ببرد
دام هر بار ماهی آوردی
ماهی این بار رفت و دام ببرد
دیگر صیادان، دریغ خوردند و ملامتش کردند که: چنین صیدی در دامت افتاد و ندانستی نگاه داشتن؟ گفت: ای برادر، چه توان کردن؟ مرا روزی نبود و ماهی را همچنان روزی مانده بود. صیاد بیروزی، ماهی در دجله نگیرد و ماهی بیاجل، بر خشک نمیرد.
لغات:
ملامت: سرزنش
ندانستی: نتوانستی
خشک: خشکی
کلیات سعدی، گلستان، باب سوم در فضیلت قناعت، ص ۱۱۱.
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۱۱۶.mp3
11.86M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۱۱۶
#آیتالله_مصباح
#استاد_شجاعی
#استاد_دینانی
✘ سالهاست نماز میخوانم اما از آن لذت نمیبرم!
✘ سالهاست برای عبادت شب بیدار میشوم، اما هنوز از این عبادت حظّی نصیب من نمیشود!
✘ سالهاست در مطالعات معنوی و معرفتی غرق هستم، اما قلبم به بیقراری و بیتابی برای اهالی غیب مبتلا نشده است!
❌ چــــرا؟
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
آن گه از خواب اَندر آید مردم نادان که مُرد
چون شبان آن گه که گرگ افکنده باشد
میش را
خویشتن را خیر خواهی، خیرخواهِ خلق باش
زآن که هرگز بد نباشد نفس نیکاندیش را
آدمیت رحم بر بیچارگان آوردن است
کآدمی را تن بلرزد چون ببیند ریش را
راستی کردند و فرمودند مردانِ خدای
ای فقیه اول نصیحت گوی، نفسِ خویش را
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۱۱۷.mp3
11.51M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۱۱۷
#استاد_شجاعی
#استاد_صفائی_حائری
- تعریف شما از بهشت و جهنم چیست؟
- آیا تعریفِ شما با تعریف خداوند و ائمه علیهمالسلام مطابقت دارد؟
- آیا این دو واژه در جریان زندگیِ شما موضوعیت دارد؟
⚡️پاسخ به سؤالاتِ بالا، تعیین کنندهی میزان شادی، آرامش و قدرت شما در زندگی است.
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
با دوتا تکه زمرد، کار دستم داد و رفت
چشمهایش، مست و سرخود، کار دستم داد و رفت
میرسید و خندهای میکرد و راحت میگذشت
آه، این حق تردد کار دستم داد و رفت
او که اصلا با من و این حرفها کاری نداشت
با همین ترفند لابد کار دستم داد و رفت
شاعری کذاب بود و عاشقی هم پیشهاش...
حرفهایش باورم شد، کار دستم داد و رفت
رفت و بعد از رفتنش، مانند او شاعر شدم
عشق آمد؛ دفتر و خودکار دستم داد و رفت
#ریحانه_ابوترابی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
امید
گیسوانش را نسیم آرام میبافد
بِرکه پیش روی او آیینه میگیرد
زیر پایش قالی سبز بهاران گسترانده دشت
بر سرش مهتاب، شبها نقره میپاشد
پایبرجا، این درخت آرزوی ماست
در کنار برکهی امّید
نام زیبایش:
درخت بید
صدای سبز، سید علی موسوی گرمارودی، چاپ سوم، انتشارات قدیانی، ۱۳۸۹، ص ۳۰۶.
#موسوی_گرمارودی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
باطلشدن اوصاف ستوده
وزیر گفت: پنج چیز، همهی اوصاف ستوده را باطل گردانَد:
خشم حِلم مرد را در لباس تهتّک عرضه دهد و علم او را در صیغتِ جهل فرا نماید.
غم عقل را بپوشاند و تن را نزار کند.
کارزارِ دائم در مَصافها، نفس را به فنا سپارَد.
گرسنگی و تشنگی، جانوران را ناچیز کند.
لغات:
حلم: بردباری
تهتّک: جهل و خفّت
صیغت: شکل، صورت
کارزار: جنگ
مصاف: جمعِ مَصَفّ، میدانهای جنگ
جانور: جاندار.
شرح کلیله و دمنه، کرباسی و دکتر برزگر خالقی، ص ۲۶۴.
#کلیله_و_دمنه
#نصرالله_منشی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast