eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
454 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
477 ویدیو
51 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
☜ برای خدا، مهم نیست ما اهل عبادت هستیم، یا اهلِ معصیت.... اگـــر ؛ محصول زندگی ما، یک قلب سالم نباشد! ✘ ▪️من از کجا باید بفهمم؛ ۱ـ قلب من سالم هست یا نه؟ ۲ـ آیا اساساً در مسیر رسیدن به سلامت قلب، قرار دارم یا نه؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نکند عشق همان مسلخ انسان باشد نکند صورتک دیگر شیطان باشد شاید این طعمه، همان جرعهٔ قربانی‌هاست تا فقط مرگ به کام همه آسان باشد زن به یک جملهٔ کوتاه مسخر شدنی است «دوستت دارم» اگر نقشهٔ ‌مردان باشد؟! او که گفته است منم «زندگی» او، نکند زندگی در دلش اینگونه فراوان باشد عشق کر می‌کند و کور که در این بازی عاشق آن سادهٔ بازندهٔ نادان باشد شاید این عرصهٔ عیش و گل و بلبل اصلا فارغ از دیدهٔ عشاق، بیابان باشد چه می‌ارزد تب شیدایی یک روزه اگر دل پس از آن همهٔ عمر پریشان باشد عشق! دلخور مشو از من که به تو بدبینم شبهه‌ناک است معما اگر آسان باشد @folanipoem 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پدر داستان‌نویسی نوین ایران 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
گم شدم در خود چنان کز خویش ناپیدا شدم شبنمی بودم ز دریا، غرقه در دریا شدم سایه‌ای بودم ز اول بر زمین افتاده خوار راست کان خورشید پیدا گشت، ناپیدا شدم ز آمدن بس بی‌نشان و، وز شدن بس بی‌خبر گوییا یک دم برآمد کامدم من، یا شدم نه مپرس از من سخن، زیرا که چون پروانه‌ای در فروغ شمع روی دوست، ناپروا شدم... راست: همین که. دیوان عطار نیشابوری، تصحیح سعید نفیسی، ص ۳۲۴. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ چرا فکر من، بیشتر از زیبائیها و پاکیها، به مشغولیت به مظاهر دنیا یا حتی چرخ زدن دورِ گناه تمایل دارد؟ ✘ چرا خیال من، بجای رفت و آمد به حریم‌های نورانی، دائماً مشغول مسائل بیهوده و پیشِ‌پا افتاده است؟ ❌چرا قلب من دلتنگِ خداوند، ملائک، انبیاء و اهل بیت علیهم‌السلام نمی‌شود؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماییم و کوله‌بارِ گناهی که مانده است تنها خداست پشت و پناهی که مانده است ◇شاعر:نجمه‌زارع ◇وزن: مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل یا مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن ◇قافیه: گناهی، پناهی،....( اه + ی ) ردیف: که مانده است 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
https://eitaa.com/joinchat/1272119614C2928b2a790لینک گروه محفل‌ادبی‌آن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلا، نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد در این بازار عطّاران، مرو هر سو چو بیکاران به دکّان کسی بنشین که در دکّان، شکر دارد ترازو گر نداری، پس تو را زو، ره زند هر کس یکی قلبی بیاراید، تو پنداری که زر دارد تو را بر در نشانَد او، به طَرّاری که: می‌آیم تو منشین منتظر بر در، که این خانه، دو در دارد به هر دیگی که می‌جوشد، میاور کاسه و منشین که هر دیگی که می‌جوشد، درون چیزی دگر دارد... بِنِه سر گر نمی‌گُنجی، که اندر چشمه‌ی سوزن اگر رشته نمی‌گنجد، از آن باشد که سر دارد... لغات: زو: زود، به سرعت قلب: سکّه‌ی تقلّبی طراری: دزدی چشمه‌ی سوزن: سوراخ سوزن در عشق زنده بودن، گزیده‌ی غزلیات شمس، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۳۷. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
‌ از ما استخوان‌هایی خواهد ماند که حسین(ع) را دوست دارد، و روحی که آواره‌ی اوست 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای نابودیشان دعای این کودک کافیست... یا رب یارب یا رب🤲 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نی و نماد آن در ادب فارسی: نی اغلب نماد تُردی و شکنندگی و در عین حال، انعطاف به شمار می‌آید. در مثنوی مولوی، نماد عارف و انسانی است که از خدا دور افتاده و با آواز حزینش، آرزوی بازگشت به اصل خویش را نشان می‌دهد. نیستان هم عالم بالاست که از آن دور شده و خواهان بازگشت به آن جا و نزد خداوند است. بشنو این نی، چون شکایت می‌کند از جدایی‌ها حکایت می‌کند کز نیستان تا مرا ببریده‌اند در نفیرم، مرد و زن نالیده‌اند سینه خواهم شَرحه‌شَرحه از فِراق تا بگویم شرح درد اشتیاق هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش نفیر: فریاد شرحه‌شرحه: پاره‌پاره مثنوی معنوی،دکتر برزگر خالقی ج ۱، ص ۳ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کتابی که برای نصیحت پسرش نوشت، ادبیات فارسی را تکان داد! 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا