eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
531 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
672 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
شعری از مهدی اخوان ثالث متخلص به م.امید کهن بوم و بر ز پوچ جهان، هیچ اگر دوست دارم تو را ای کهن بوم و بر، دوست دارم تو را ای کهن پیرِ جاوید برنا تو را دوست دارم، اگر دوست دارم تو را ای گرانمایه دیرینه ایران تو را ای گرامی گهر، دوست دارم تو را ای کهن زادبوم بزرگان بزرگ‌آفرین نامور، دوست دارم هنروار اندیشه‌ات رخشد و من هم اندیشه‌ات، هم هنر، دوست دارم... شهیدان جانباز و فرزانه‌ات را که بودند فخر بشر، دوست دارم من آن جاودان‌یاد مردان که بودند به هر قرن چندین نفر، دوست دارم همه شاعران تو وآثارشان را به پاکی نسیم سحر، دوست دارم ز فردوسی آن کاخِ افسانه کافراخت در آفاق، فخر و ظفر، دوست دارم ز عطار، آن سوز و سودای پر‌درد که انگیزد از جان شرر، دوست دارم وزان شیفته‌ی شمس، شور و شراری که جان را کند شعله‌ور، دوست دارم ز سعدی و از حافظ و از نظامی همه شور و شعر و سَمَر، دوست دارم.... سمر : داستان گلبانگ سربلندی، دکتر آذرمینا و دیگران، ص ۷۰ و ۷۱. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
Salar-AghiliKalam-Shod-Gololeh-Baran-128.mp3
10.97M
ایران فدای اشک و خنده تو دل پر و تپنده تو فدای حسرت و امیدت رهایی رمنده تو رهایی رمنده تو ایران … اگر دل تو را شکستند تو را به بند کینه بستند چه عاشقان بی‌نشانی که پای درد تو نشستند کلام شد گلوله باران به خون کشیده شد خیابان ولی کلام آخر این شد که جان من فدای ایران … تو ماندی و زمانه نو شد خیال عاشقانه نو شد هزار دل شکست و اخر هزارو یک بهانه نو شد ایران … به خاک خسته تو سوگند به بغض خفته دماوند که شوق زنده ماندن من به شادی تو خورده پیوند به شادی تو خورده پیوند ایران … اگر دل تو را شکستند تو را به بند کینه بستند چه عاشقانه بی‌نشانی که پای درد تو نشستند که پای درد تو نشستند خواننده سالار عقیلی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از نشانه‌های مبارک بودن امروز همین بس که من درِ مرکب کپک زده‌‌ام رو باز کردم و نشستم یه چلیپا نوشتم! اینکه میگم "مرکب کپک زده" فحش نبودا!!! مرکب رو که مدتی استفاده نکنی کپک می‌زنه! هر بار که درست و راستش می‌کنم می‌گم دیگه نمی‌ذارم کپک بزنه! روزی نیم ساعت تمرین می‌کنم. ولی باز ...
انسان شناسی ۱۹۱.mp3
11.2M
🔺خدایا برای چی من؟ اینهمه بلا ـ اینهمه دشمن ـ اینهمه فتنه ـ اینهمه درد ... که داره ذره ذره منو آب می‌کنه! برای چی من؟ یه کمی یواش‌تر خدا ! 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح چند بیت از حافظ سِرّ خدا که در تُتُق غیب منزوی است مستانه‌اش، نقاب ز رخسار برکشیم کو جلوه‌ای ز ابروی او تا چو ماه نو گوی سپهر، در خم چوگان زر کشیم؟ حافظ، نه حدّ ماست چنین لاف‌ها زدن پای از گلیم خویش، چرا بیشتر کشیم؟ تتق: پرده منزوی: پوشیده و پنهان معنی بیت اول: با سرمستی و شادی، اسرار الهی را که در سراپرده‌ی غیب، پوشیده و پنهان است، نقاب از چهره برمی‌گیریم و آشکار می‌کنیم. خم چوگان: انحنا و خمیدگی سرِ چوگان. گوی در چوگان کشیدن: با چوگان گوی را گرفتن و مهار کردن. کنایه از مسلط شدن و در اختیار گرفتن. هلال ماه نو، به چوگان زری مانند شده است که گوی فلک را در خم خود کشیده است. معمولاً چوگان بزرگان، زرین بوده است و نیز می‌تواند استعاره از قامت خمیده‌ی عاشق باشد. شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۸۱۵ و ۸۱۶. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
علیه‌السلام 🔹شمس الضحی🔹 ایمان قدم به خاک نهاد و یقین شکفت آیات نور در ظلمات زمین شکفت آن کشتی نجات برآمد به موج‌ها آن چشمۀ حیات و بهشت برین شکفت خورشیدی از سپیدۀ زهرا، شب علی در دوردست دیدۀ اسراربین شکفت قنداقه‌اش به دست رسول وصال بود لبخند روی چهرۀ روح‌الامین شکفت پیغمبر بهار به آفاق مژده داد در آسمان پنج تن آن پنجمین شکفت فرمود خوش بشارت، آنک حسین من این حسن بی‌کرانه و حِصن حَصین شکفت طوبی از این خبر به زمین سایه گستراند در هر کرانه آیۀ زیتون و تین شکفت نامش طنین فکنده در اجزای کائنات آری چنین به گوش جهان این طنین شفکت حتی خدا هرآینه تحسین خویش کرد در چار سوی عرش، گلِ آفرین شکفت افلاک در سرور که شمس الضحی دمید ادراک در سجود که حبل المتین شکفت دریاست او که پا به کویر زمین گذاشت بر تاج خاک، گوهر بالانشین شکفت.. جان‌ها فدای چشمۀ لب‌های تشنه‌اش زان خون پاک، سرو گلستان دین شکفت.. یاسین که یا حسین بدون سر است،‌ آه در رستخیز نیزه به نور جبین شکفت انگشترش اگرچه به یغمای دیو رفت نام عزیز اوست که بر هر نگین شکفت با کربلای او به خدا دست می‌دهیم دست خداست او که در این آستین شکفت 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی ۱۹۲.mp3
11.96M
⚡️میزان حضور خدا در درون من، با خدای درون شما، با خدای درون او، فرق دارد! میزان خروجیِ محبت / آرامش / موفقیت / محبوبیت / عزت / شادی / نورانیت / متانت / عقلانیت و .... در هر کدام از ما هم، به میزانِ حضور خدا در درون ما ربط دارد! - چه کنیم حضور خدا در درون ما پر‌رنگ‌تر، و دائمی باشد و با هر اتفاقی کم و زیاد نشود؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿 سلام‌ مےڪنم‌ از دور و مطمئن‌ هستم پس‌ از سلام‌ در این‌ سینہ‌ غم‌ نمےماند 🌹السَّـــلامُ عَلَى الْحُسَــيْنِ 🌹 🌹و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🌹 🌹و عَـــلى اَوْلادِ الْحُــسَيْنِ 🌹 🌹و عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🌹 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نه در توصیف شاعر‌ها، نه در آواز عشاقی تو افزون‌تر از اندیشه، فراوان‌تر از اغراقی وفاداری و شیدایی، علمداری و سقایی ندارند این صفت‌ها جز تو دیگر هیچ مصداقی به خوبی تو حتی معترف بودند بدخواهان یزید آنجا که می‌گوید «الا یا ایها الساقی» تمام کودکان معراج را توصیف می‌کردند مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی؟ چنان رفتی که حتی سایه‌ات از رفتنت جا ماند رکاب از هم گسست از بس برای مرگ مشتاقی فرار از تو فراری می‌شود در عرصۀ میدان چنان رفتی که بعد از آن بخوانندت هوالباقی بدون دست می‌آیی و از دستت گریزانند پر از زخمی هنوز اما برای جنگ قبراقی به سوی خیمه‌ها یا «عُدّتی فی شِدّتی» برگرد که تو بی‌مشک سقّایی، که تو بی‌دست رزّاقی شنیدم بغض بی‌گریه به آتش می‌کشد جان را بماند باقی روضه درون سینه‌ام باقی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی ۱۹۳.mp3
12.12M
✗احساس تنهایی / ✗احساس بی‌پناهی / ✗احساس نیاز به حمایت و توجه دیگران / نشانه‌ی این است که: ⚡️خدای درون من کمرنگ، ضعیف، کم ‌توان، و غیرقابل اتکاست! این علامت‌ها، شرح حال یک بیماری است. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
‌ ❤️🌱 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به لب دارند دریاهای لب‌تشنه سلام‌ات را به دل دارند امواج رها ماه تمام‌ات را علی را قُرّةُالعینی، همان "فی مقعد صدقی" "بنفسی انتَ" می‌داند بلندای مقام‌ات را به غم‌ها کاشف‌الکربی، ابالغوثی، ابالفضلی که در سختی فراوان برده‌ام با بغض، نام‌ات را شکوه دست‌های تو عمود خیمه‌ی دین شد رساندی تا به فرداها و فرداها پیام‌ات را نه آب است این‌که چون جان عزیزش دوست می‌داری به دندان می‌بری با مشک خود حرف امام‌ات را... @zahra_sepahkar 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🌷برای جانبازان شیمیایی🌷 زمانه خواست تو را ماضی بعید کند ضمیر مفرد غایب کند، شهید کند شناسنامۀ درد تو را کند تمدید تو را اسیر زمین، مدّتی مدید کند به دستمال نسیم آمده‌ست این پاییز که زخم‌های اناری‌ت را سپید کند میان بقچۀ عطرش نشد که دخترِ باد سپیده‌دم گلِ زخمِ تو را خرید کند زده‌ست خیمه بر این باغ، ابری از اندوه که ردّ پای تو را نیز ناپدید کند زمانه بافت لباس عزا به قامت تو که خود تهیّۀ اسباب روز عید کند زمانه خواست که در خانقاه تاول‌ها تو را مراد کند، درد را مرید کند کنون زمانۀ شاعر چه از تو بنویسد؟ خدا نصیب غزل، مصرعی جدید کند حدیث توست اگر قصه سازد از «منصور» مقام توست اگر وصف «بایزید» کند خدا نخواست سرت را فقط بگیرد، خواست که ذرّه‌ذرّه تمام تو را شهید کند "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شاعری که در جبهه‌های جنگ شعر می‌خواند 🔹۲۴ بهمن سالروز درگذشت شاعر، ترانه‌سرا و مقام‌دار فرهنگی، سپیده کاشانی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
حکایتی از بوستان سعدی یکی، در نجوم اندکی دست داشت ولی از تکبّر، سری مست داشت برِ کوشیار آمد از راه دور دلی پر ارادت، سری پر غرور خردمند ازو، دیده بردوختی یکی حرف، در وی نیاموختی چو بی‌بهره، عزم سفر کرد باز بدو گفت دانای گردن‌فراز: تو خود را گمان برده‌ای پرخرد اِنایی که پرشد، دگر چون بَرَد؟ ز دعوی پُری، زان تهی می‌روی تهی آی، تا پرمعانی شوی ز هستی، در آفاق، سعدی‌صفت تهی گرد و باز‌ آی پر معرفت لغات: کوشیار: نام حکیمی که یکی از استادان ابوعلی سینا بوده است دیده بردوختن : صرف نظر کردن،در این جا: آموزش ندادن گردن‌فراز: سرافراز، شریف انا: ظرف کلیات سعدی، بوستان، باب چهارم در تواضع 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا