🌄 رمضان دارد میرود...
✍🏻 عینصاد
❞ از كسانى نباشيم كه رمضان بر آنها مىگذرد، در حالى كه بدنهايشان ضايع شده و فكرهايشان عقيم مانده و قلبهايشان سرشار از بتها شده و روحهايشان هم به تنگى رسيده است!
چون اين يك اصل است كه اگر كسى از نعمتى كه در دسترس اوست بهره نگيرد، سياهى به او مىرسد. جرقههايى كه مىزنند، اگر كسى استفاده نكند و شكر نكند، سياهش مىكنند و به او مىبندند.
او براى رشد ما زمينهها، فرصتها، حادثهها، برخوردها، زمانها و مكانهايى را تأمين كرده است كه به وسيلۀ آنها حركتى بكنيم، گامى برداريم و پيشرفتى داشته باشيم.
ولى اگر ما اين همه محبت را جواب ندهيم و اين همه مايه را در راه به جريان نيندازيم، همۀ آنها را از ما مىگيرند.
📚 #بهار_رویش | ص ۴۷
#️⃣ #عکس #عکس_نوشته #سیر_و_سلوک
#عین_صاد | عضو شوید
👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
و گفت : هيچ بنده سير نخورد که خداوند از او نبرد چيزي که هرگز بعد از آن، آن را نتواند يافت.
و گفت: گرسنگي طعام خداي است در زمين، که تنها صادقان به آن قوت يابد.
و گفت: گرسنگي مريدان را رياضت است، تايبان را تجربت است، و زاهدان را سياست است، و عارفان را مکرمت است.
و گفت: پناه مي گيرم به خداي تعالي از زاهدي که فاسد گرداند معده خود را از بسيار خوردن طعامهاي لون به لون توانگران.
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
ذکر بایزید بسطامی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند
بیخود از شَعْشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردند
باده از جامِ تَجَلّیِ صفاتم دادند
#حافظ_شیرازی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
هدایت شده از غلط ننویسیم
هرگاه «بای زینت یا بای تأکید»، «نون نفی و نهی» یا «میم نهی» بر سر فعلهایی بیایند که با الفِ مفتوح یا مضموم آغاز میشوند (مانند انجامیدن، انداختن، انگیختن، افکندن، افتادن)، «الف» در نوشتن حذف میشود و بهجای آن صامت میانجی «ی» میآید.
#غلط_ننویسیم
#نکات_ویرایش
🖊@ghalatnanevisim
...عشق است و مُفلسی و جوانی و نوبهار
عذرم پذیر و جُرم، به ذیل کرَم بپوش
تا چند همچو شمع، زبانآوری کنی؟
پروانهی مُراد رسید، ای مُحِب، خموش
ای پادشاهِ صورت و معنی که مثل تو
نادیده هیچ دیده و نشنیده هیچ گوش،
چندان بمان که خرقهی اَزرَق کند قبول
بختِ جوانت از فلکِ پیرِ ژندهپوش
نکات:
زبانآوری: کنایه از سخنوری و گستاخی در سخن. زبانآوری شمع، اشاره است به سرکشیِ شعلهی شمع
پروانهی مراد: اجازه و رخصت آرزو
محب: دوستدار و عاشق
ازرق: کبود. مقصود از خرقه قبول کردن، جانشین مرشد شدن است
شاخ نبات حافظ
#حافظ_شیرازی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۰ فروردین، سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی🌹
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
الهی! ای بینندهی نمازها،
ای پذیرندهی نیازها،
ای دانندهی رازها
و ای شنوندهی آوازها!
ای مطلع بر حقایق،
و ای مهربان بر خلایق!
عذرهای ما بپذیر،
که تو غنی و ما فقیر،
عیبهای ما مگیر،
که تو قوی و ما حقیر!
اگر بگیری بر ما، حجت نداریم
و اگر بسوزی، طاقت نداریم!
از بنده خطا آید و ذلت،
و از تو عطا آید و رحمت...
#مناجات_نامه
#خواجه_عبدالله_انصاری
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
غم بیانتهایم مانده، ای ماه
فرازی از دعایم مانده، ای ماه
چرا از آسمانم رو گرفتی؟
هنوز از بغضهایم مانده، ای ماه
#حسین_عباسپور
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ای تو بداده در سحر از کف خویش بادهام
ناز رها کن ای صنم راست بگو که دادهام
گرچه برفتی از برم آن بنرفت از سرم
بر سر ره بیا ببین بر سر ره فتادهام
چشم بدی که بد مرا حسن تو در حجاب شد
دوختم آن دو چشم را چشم دگر گشادهام
چون بگشاید این دلم جز به امید عهد دوست
نامه عهد دوست را بر سر دل نهادهام
زاده اولم بشد زاده عشقم این نفس
من ز خودم زیادتم زانک دو بار زادهام
چون ز بلاد کافری عشق مرا اسیر برد
همچو روان عاشقان صاف و لطیف و سادهام
من به شهی رسیدهام زلف خوشش کشیدهام
خانه شه گرفتهام گرچه چنین پیادهام
از تبریز شمس دین بازبیا مرا ببین
مات شدم ز عشق تو لیک از او زیادهام
غزلیات دیوان شمس
#مولانا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#وداع
ما بازی بردبرد را باختهایم
خود را عبث از چشم تو انداختهایم
شبهای تو قدر بود و ایّام تو بدر
ما قدر تو را هنوز نشناختهایم
#محمد_رضا_ترکی
#وداع_با_رمضان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#وداع_با_رمضان
🔹ای دل غافل🔹
چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت
لحظههایی مملو از الطاف رحمانی گذشت..
رفت از کوی و خیابان سفرهاش را جمع کرد
ای دل غافل! کجا بودی فراوانی گذشت
تشنگی گاهی برایم روضه میخواند از حسین
ظهر با لبهای تشنه چشم بارانی گذشت
بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس
چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت
شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است
چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت
#محمد_خادم
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
خدایی که من می شناسم... خدایی که این شب ها در ابوحمزه با او انس گرفته ام... خدایی که در جوشن کبیر صدایش زده ام... خدایی نیست که اگر مهمانی را به خانه اش دعوت کرد، او را بیرون کند...
خدایی نیست که اگر سفره ای پهن کرد آن را جمع کند....
خدایی نیست که اگر دست و پای دشمنی را بست دوباره آن را باز کند...
حتی دوستان او اینگونه نیستند...
سفره ای که این روزها حرف از جمع شدن آن می زنیم حتی در شأن سلیمان نبی نیست...
اصلا مهمانی بهانه بوده...
که مقیم خانه ی او شویم...
که از اینجا به مهمانی دیگری نرویم...
اینکه ما از سر سفره بلند شویم و مهمانی را ترک کنیم حرف دیگری ست...
اینکه ما به دست خودمان دوباره دشمنمان را بر خودمان مسلط کنیم ربطی به تمام شدن یا نشدن ماه مبارک ندارد...
خدایا
تو اهل کبریا و عظمتی
تو اهل جود و جبروتی
تو اهل عفو و رحمتی
تو اهل تقوا و مغفرتی
و این اهلیت، قید زمان و مکان ندارد...
#حسن_بیاتانی
@telkalayyam
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast