ما دل سپردهایم به گریه برای هم
باران به جای من، من و باران به جای هم
ابری گریست در من و در وی گریستم
تا دم زنیم دم زدنی در هوای هم
ما تاب خوردهایم که ما قد کشیدهایم
گهوارههای چابکمان دستهای هم
باری به پایبندی هم پیر میشویم
تا پیر میشوند درختان به پای هم
غم نیست نیستن که همه در تداومیم
چون ابتدای یک دگر از انتهای هم
تنها صداست آنچه در این راه ماندنی است
خوش باد زنده ماندنمان در صدای هم
#حسین_منزوی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ما گنهکاریم، آری، جرم ما هم عاشقی است
آری اما آنکه آدم هست و عاشق نیست، کیست؟
زندگی بی عشق، اگر باشد، همان جان کندن است
دم به دم جان کندن ای دل کار دشواری است، نیست؟
زندگی بی عشق، اگر باشد، لبی بی خنده است
بر لبِ بی خنده باید جای خندیدن گریست
زندگی بی عشق اگر باشد، هبوطی دائم است
آنکه عاشق نیست، هم اینجا هم آنجا دوزخی است
عشق عین آبِ ماهی یا هوای آدم است
می توان ای دوست بی آب و هوا یک عمر زیست؟
تا ابد در پاسخ این چیستانِ بی جواب
بر در و دیوار می پیچد طنینِ چیست؟ چیست؟...
#قیصر_امین_پور
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
به فلک میرود آه سحر از سینهی ما
تو همی بر نکُنی دیده ز خواب سحری
#سعدی
#خوشنویسی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
یادآوری🕯🕯🕯
قالب شعری
قِطعه:
شعری را که معمولاً قافیههای آن، در پایان مصراعهای زوج میآید و در آن دربارهی یک موضوع خاص سخن گفته میشود، یعنی وحدت موضوع دارد، قطعه می نامند.
نامگذاری قطعه به این نام، بدان سبب است که گویا پارهای از یک قصیده است. پیدایش قطعه، به آغاز شعر فارسی باز میگردد؛ زیرا در شعر رودکی، پدر شعر فارسی، قطعات زیبایی یافت میشود.
محتوای قطعه معمولاً اخلاقی، تعلیمی، حکایت، شکایت، مدح، هَجو(بدگویی و عیبجویی)، تقاضا و... است. معروفترین قطعهسرایان، عبارتند از: انوری(قرن ششم)، ابنیَمین(قرن هشتم) و پروین اعتصامی(قرن چهاردهم).
قطعهای از سعدی
گُلی خوشبوی در حمّام روزی
رسید از دست مخدومی به دستم
بدو گفتم که مُشکی یا عَبیری
که از بوی دلاویز تو مستم؟
بگفتا: من گِلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گُل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
قطعهای از پروین اعتصامی
شنیدهاید که آسایش بزرگان چیست؟
برای خاطر بیچارگان نیاسودن
به کاخ دهر که آلایش است بنیادش
مقیم گشتن و دامان خود نیالودن
همی ز عادت و کردار زشت کم کردن
هماره بر صفت و خوی نیک افزودن
برون شدن ز خرابات زندگی، هشیار
ز خود نرفتن و پیمانهای نپیمودن
رهی که گمرهیاش در پی است، نسپَردن
دری که فتنهاش اندر پس است، نگشودن
آرایههای ادبی، ص ۲۹ و ۳۰.
#قالبهای_شعری
#قطعه
#اطلاعات_ادبی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود
عقل سرپیچیده بود از آنچه دل فرموده بود
عقل با دل روبرو شد صبح دلتنگی بخیر
عقل بر میگشت راهی را که دل پیموده بود
عقل کامل بود، فاخر بود، حرف تازه داشت
دل پریشان بود، دل خون بود، دل فرسوده بود
عقل منطق داشت حرفش را به کرسی می نشاند
دل سراسر دست و پا میزد ولی بیهوده بود
حرف منت نیست، اما صد برابر پس گرفت
گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود
من کیم؟ باغی که چون با عطر عشق آمیختم
هر اناری را که پروردم به خون آلوده بود
ای دل ناباور من دیر فهمیدی که عشق
از همان روز ازل هم جرم نابخشوده بود
#فاضل_نظری
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
نه شادم نه محزون، نه خاکم نه گردون
نه لفظم نه مضمون، چه معنیستم من؟
#بیدل_دهلوی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
#حافظ
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
رفیقان چنان عهد صحبت شکستند
که گویی نبودهست خود آشنایی
#حافظ
#خوشنویسی(سیاه مشق)
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۱۲۱.mp3
11.3M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۱۲۱
#آیتالله_جوادی_آملی
#استاد_شجاعی
💥من هرچی تلاش میکنم نمیتونم حسادتم رو درمان کنم!
💥من هرچی تمرین میکنم، نمیتونم افکار منفی رو از خودم دور کنم!
من هرچی زور میزنم حریفِ تکبر و غرورِ درون خودم نمیشم!
- چقدر این جاده سخته ... میانبر نداره ؟
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast