eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
530 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
669 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
از بند غم جهان رهایم کرده از تلخی بی‌امان رهایم کرده مانند کبوترم که «سعدی» با شعر در خلوت «بوستان» رهایم کرده #بوستان_سعدی #سعدی_شیرازی #معرفی_کتاب #کتاب_خوب_بخوانیم 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹 عشق آموز اگر گنج سعادت خواهی دلِ خالی ز محبت، صدف بی‌گهر است کلیات رهی معیری، ص ۴۸۷. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
سرمست رسیدن☘☘☘ رفت تا دامنش از گَرد زمین، پاک بمانَد آسمانی‌تر از آن بود که در خاک بماند از دل برکه‌ی شب سر زد و تابید به خورشید تا دل روشنِ نیلوفری‌اش، پاک بماند دل و دامان شب، آن گونه ز سوز دم او سوخت که گریبان سحر تا به ابد، چاک بماند خوشه سرمست رسیدن شد و از شاخه فرو ریخت تا که در خاک، رگ و ریشه‌ی این تاک بماند هر چه دیدیم از این چشم، همه نقش بر آب است نیست نقشی که در آیینه‌ی ادراک بماند جز صدای سخن عشق، صدایی نشنیدم که در این همهمه‌ی گنبد افلاک بماند گلها همه آفتابگردانند، دکتر امین‌پور، ص ۸۷. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
انسان شناسی ۱۴٠.mp3
10.9M
💥 مهمترین مسئله‌ای که انسان بعد از وفات در مورد آن، بسیار جزئی و دقیق، مورد مؤاخذه قرار می‌گیرد چیست؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
زنده‌است هنوز شور و شیون در آن صد عاشق دل بریده از تن در آن هر‌گوشه اگرچه از «نظامی» ردیست پنهان شده «پنج گنج» روشن در آن #پنج_گنج_نظامی #حکیم_نظامی #معرفی_کتاب #کتاب_خوب_بخوانیم 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایتی از مثنوی مولوی اختلاف در چگونگی و شکل پیل پیل اندر خانه‌ی تاریک بود عرضه را آورده بودندش هُنود از برای دیدنش، مردم بسی اندر آن ظلمت، همی‌شد هر کسی دیدنش با چشم، چون ممکن نبود اندر آن تاریکی‌اش، کف می‌بَسود آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد گفت: همچون ناودان است این نهاد آن یکی را دست بر گوشش رسید آن بر او چون بادبیزن شد پدید آن یکی را کف چو بر پایش بسود گفت: شکل پیل دیدم چون عمود آن یکی بر پشت او بنهاد دست گفت: خود این پیل، چون تختی بُده‌ست همچنین هر یک به جزوی که رسید فهمِ آن می‌کرد، هر جا می‌شنید از نظرگه گفتشان شد مختلف آن یکی دالش لقب داد، این الف در کف هر یک اگر شمعی بُدی اختلاف از گفتشان، بیرون شدی لغات: هنود: هندی‌ها همی‌شد: می‌رفت می‌بسود: لمس می‌کرد. از مصدر بَسودن: لمس کردن بادبیزن: بادبزن عمود: ستون مثنوی معنوی، تصحیح دکتر محمدرضا برزگر خالقی، ج ۱، ص ۳۸۷ و ۳۸۸. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
از شنبه.pdf
2.47M
راهنمای عملی برای رهایی از اهمال‌کاری و تنبلی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
تنم تابوت غمگینی که جانم را نمی‌فهمد دلِ تنگم حصار استخوانم را نمی‌فهمد شبیه بغض نوزادی که ساعت‌هاست می‌گرید پر از حرفم کسی اما زبانم را نمی‌فهمد انارم دانه دانه دانه دانه دانه غم دارم کسی تا نشکنم راز نهانم را نمی‌فهمد دلم تنگ است و می‌گریم،دلم تنگ است و می‌خندم کسی که نیست دیوانه جهانم را نمی‌فهمد چنان در آتش غم سوخته جانم که می‌دانم پس ازمرگم کسی نام و نشانم را نمی‌فهمد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خوب نیست که ایرانی باشی و از زندگانی سعدی چیزی ندانی! 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
پر می‌دهد از قفس مرا بی‌پر و بال دل‌بسته‌ترم می‌کند او سال به سال در عمق نگاه عاشق «شیخ صدوق» روشنگر جاده‌است فانوس «خصال» #خصال #شیخ_صدوق #معرفی_کتاب #کتاب_خوب_بخوانیم 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دریا ... دریا به من بخشید آن شب بس گنج از گنجینه‌ی خویش از آن گهرهای دلاویزی که می‌ساخت در کارگاه سینه‌ی خویش: جوشش، تپش، کوشش، تکاپو، بی‌قراری ساکن نماندن همچو مرداب چون صخره اما پیش طوفان، استواری هم برخروشیدن به هنگام هم بردباری در جاده‌ی صبح با دامن پر، بازمی‌گشتم سبکبال سرشار از امیدواری... مروارید مهر، مشیری، ص ۷۸. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
Monzavi.mp3
1.04M
تنم تابوت غمگینی که جانم را نمی‌فهمد دلِ تنگم حصار استخوانم را نمی‌فهمد شبیه بغض نوزادی که ساعت‌هاست می‌گرید پر از حرفم کسی اما زبانم را نمی‌فهمد انارم دانه دانه دانه دانه دانه غم دارم کسی تا نشکنم راز نهانم را نمی‌فهمد دلم تنگ است و می‌گریم،دلم تنگ است و می‌خندم کسی که نیست دیوانه جهانم را نمی‌فهمد چنان در آتش غم سوخته جانم که می‌دانم پس ازمرگم کسی نام و نشانم را نمی‌فهمد : سارا جباری نیک💫 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا