فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدری میکرد
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
نمیشناختمت؛ پخته بودی و من خام
تو با طمانینه؛ من همیشه ناآرام
نمیشناختمت؛ گنج بودی و خاکی
نمیشناختمت؛ مرد بودی و گمنام
شنیده ام که به محتاج قرض میدادی
بخند تا غزل از خنده ات بگیرد وام
تمام شهر گواهند که میآمده است
به چشمهای تو عنوان حجتالاسلام
که رودخانه شبیهت نبود در جریان
که کو مثل تو هرگز نداشت استحکام
به باورت همه گلها محمدی بودند
که عطر خُلق نبی میشد از تو استشمام
تو کفش عشق به پا داشتی قدم به قدم
میان این همه آدم که لنگ مال و مقام
و سکههای تبسم رواج میدادی
یه حکم مهر و محبت، به رسم صلح و سلام
تو ترجمان امید جماعتی بودی
پس از تو تکیه کند شهر ما به کی؟ به کدام؟
دریغ و درد از این زخمهای بی مرهم
دریغ و درد از این مرگهای بی هنگام
تو رفتهای به سلامت، سلام ما برسان
به عاشقان، به شهیدان، به دوستان، به امام
#فاطمه_عارفنژاد
#حاجآقا_شفیعی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نرم نرمک میرسد اینک بهار،
خوش به حالِ روزگار...😌
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذهنتکانی!
رها کن از غم و از اخم دلها و جبینها را
بچین در سفرههای مهربانی هفتسینها را
چه میشد در همین خانهتکانیّ دم عیدی
به سطل خاکروبه میسپردی بغض و کینها را
میان ما خطوط فاصله مرز جداییهاست
بیا و پاک کن از دفترت این نقطهچینها را
میان شادی و غم نیست مرز روشنی ای جان
به یاد آور به وقت شادمانیها غمینها را
تویی که یاد تو فتحالفتوح مهربانیهاست
به یاد ما بیاور شادی فتحالمبینها را
نسیمی میوزد از سرزمین سروهای ناز
که هر دم زنده خواهد کرد یاد نازنینها را
#محمدرضا_ترکی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست؟
هر وقت خوش که دست دهد، مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست...
شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی
#حافظ
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
ازین باد ار مدد خواهی، چراغ دل برافروزی
چو گُل گر خُردهای داری، خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل، دگر بلبل، چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه، صفیرِ تخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن، غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل، غزل گفتن بیاموزی
چو امکان خُلود ای دل، درین فیروزه ایوان نیست
مجال عیش فرصت دان، به فیروزی و بهروزی
طریق کامبخشی چیست؟ ترکِ کامِ خود کردن
کلاه سروَری آن است کز این ترک، بردوزی
سخن در پرده میگویم: چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حُکمِ میرِ نوروزی...
💐💐💐🍀🍀
توضیح لغات و نکات غزل حافظ
خرده: پول خرد و اندک. در این جا، استعاره از رشتهها و پرچمهای زردرنگ وسط گل سرخ است.
غلط دادن: گمراه کردن و به اشتباه انداختن.
سودا: خیال.
صفیر: بانگ و آواز.
تخت فیروزی: لحنی از اَلحان معروف و محبوب موسیقی در عصر حافظ.
خلود: جاودانگی.
میر نوروزی: یکی از مراسم نوروز تا قبل از مشروطیت ایران که برای شادمانی عموم مردم، شخصی را به طور موقت انتخاب میکردند و وی مانند سلطان، در چند روز اول سال، فرمان میراند و فرامینش از هر جهت اجرا میشد و پس از گذشتن ایام مقرر، دوباره انجام امور، به دست فرمانروای سابق برمیگشت. در زبان فارسی، کنایه از امیری و سلطنت کوتاه مدت و بیدوام است.
شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی
#حافظ
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام عزیران
طاعاتتان قبول
عیدتان مبارک.
عمرتان پر برکت.
جسمتان سالم.
روحتان پر نشاط.
ان شاءالله.
شکردست
هدایت شده از آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
✅ شاهنامه: روزه، کردار مردان خداست
🔻حکیم ابوالقاسم فردوسی در #شاهنامه میگوید: طهمورَث پادشاه ایران، یاری وفادار به نام شَهرَسپ داشت که هر روز را #روزه و هر شب را به #نماز میایستاد. طهمورث در اثر همنشینی با شهرسپ از بدیها پیراسته شد. حکیم فردوسی در بیان این داستان میگوید: نماز شب و روزه، آیین کسی است که خداوند جهاندار، حبیب او باشد. یعنی نماز شب و روزه، نشانهی دوستان خداوند است.
خنيده به هر جاى شهرسپ نام
نزد جز به نيكى به هر جاى گام
همه روز بسته ز خوردن دو لب
به پيش جهاندار بر پاى شب
چنان بردل هر كسى بود دوست
نماز شب و روزه آيين اوست
🔸اسکن از نسخه خطی شاهنامه موجود در فلورانس ایتالیا است. این نسخه قدیمی ترین نسخه شاهنامه است.
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
آخرین خواسته حضرت خدیجه سلام الله علیها
حضرت خدیجه سلام الله علیها در لحظات پایانی عمر ابتدا به پیامبر فرمود: ای رسول خدا! اگر کوتاهی کردهام، مرا عفو کن! پیامبر فرمود:
هرگز از تو تقصیری مشاهده نکردهام.
خدیجه گفت: حاجتی دیگر دارم، میخواهم خواستهام را دخترم فاطمه به شما بگوید؛ زیرا شرم دارم آن را بازگو کنم، پیامبر از جای برخاست و از اتاق بیرون رفت.
حضرت خدیجه وقتی با دخترش تنها ماند، به فاطمه گفت: ای محبوب و نور دیده مادر! به پدرت بگو که مادرم میگوید: من، از خانه قبر بیمناکم، از شما تقاضا دارم که یکی از جامههای خویش که هنگام نزول وحی به تن داشتهاید، به من هدیه کنید تا با آن کفن شوم، حضرت فاطمه سلام الله علیها درخواست مادر را به پیامبر گفت، پیامبر لباس خود را به فاطمه داد تا به مادرش بدهد.
در این هنگام، جبرئیل نازل شد و گفت:
«یا محمد! اِنَّ کَفنَ خَدِیجةَ مِن عِندِنا فَاِنَّها بَذَلَت مَا لُها فِی سَبِیلِنا فَجَاء جِبرِئیلُ بِکَفَنٍ وَقَال یَا رَسُولَ اللهُ هَذا کَفنُ خَدیِجَةُ وَهُوَ مِن اَکفانِ الجَنةِ اَهدَیَ اللهُ اِلَیهَا...»؛
ای محمد! همانا کفن خدیجه، از سوی ماست؛ زیرا او مالش را در راه ما صرف کرد.
پس، جبرئیل کفنی آورد و گفت: ای رسول خدا! این، کفن خدیجه است و این کفن، از کفنهای بهشتی است که خداوند آن را به خدیجه هدیه داده است.
📚 رياحين الشريعه، ج ۲، ص ۴۱۲
⚫️ فرا رسیدن سالروز رحلت ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد.
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
به مناسبت سالروز وفات #حضرت_خديجه (س)
◾️باغبان عترت◾️
بانوی مکه، گرچه خداوند مال بود
در جستجوی موهبتی لایزال بود
معشوق را چو یافت، به او داد هرچه داشت
آری، که کمترین هنرش بذل مال بود
دلدادهی جمال مهی نودمیده شد
چون بدر كاملی كه خراب از هلال بود
اعداد عاجزند ز درك حساب دل
كی عشق پاك در گرو سن و سال بود؟
دوشیزگان به بنت خويلد حسد برند
از بس که در سراچه ی حسنش جمال بود
پیغمبری که خال و خطش رشک یوسف است
مدهوش آن فضایل و آن خط و خال بود
پیمان به جای دخترکان با خدیجه بست
چون شرط وصل خاتم خوبان، کمال بود
آباد، باغ عترت از آن ازدواج شد
میلاد یاس در گرو آن وصال بود
عمري پس از وفات غريبانه اش، رسول
در حسرت خدیجه ی نیکوخصال بود...
#افشین_علا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast