#حضرت_شریفه_بنت_الحسن_علیهماالسلام
#مدینه_ی_حله
شریفه ای که شرف داده ای شرافت را
کریمه ای که بها داده ای کرامت را
قرار بوده که حلّه ، مدینه ای باشد
که وا کنی تو در آن باب استجابت را
نوشته اند به دیوارهای مرقد تو
کریم زاده ،کریمانه داده حاجت را
چقدر نذر و نیاز و چقدر موقوفه
میان حلّه، عَلَم کرده ای سخاوت را
فلج کنار ضریح تو پا شده ،باید
گرفت از مطبت ،فضل خرق عادت را
شبیه قاسم اگر زیر دست و پا رفتی
گمان کنم که عسل ،خوانده ای شهادت را
میان درد ،چه زیبا نموده ای تفسیر
برای حضرت ایّوب، صبر و طاقت را
به لطف حجب و حیا ،دور ماندی از انظار
کشیده ای به رخ کوفیان،نجابت را
میان سلسله ها کم نشد جلالت تو
که ارث برده ای از مجتبی صلابت را
برای تو که عزیز دل حسن بودی
چگونه شرح دهم محنت اسارت را
بگو نداشته ای زیوری به همراهت
دمی که وصف کنم درد عصر غارت را
کنار فاطمه ها در مسیر شام بلا
چشیده ای همه دم تلخی جسارت را
برای کشتن تو پای ناقه لازم نیست
که دیده ای به سر نی، سر امامت را
#علی_مهدوی_نسب_عبدالمحسن
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_شریفه_بنت_الحسن
#بیبی_شریفه
در شهر حله دختری از آل مصطفی
زد خیمه ای به وسعت تاریخ کربلا
دختی شریف از شَجَرِ پاک فاطمه
طفلی عفیف، میوه ای از باغ مرتضی
بوی مدینه میرسد از حله بر مشام
انگار آرَمیده در این خاک مجتبی
بوی حسین میوزد از ناله های او
خیلی گریست در غم سلطان سر جدا
نامش شریفه، مرتبتش برتر از شرف
صحنش بهشت،خاک درش برتر از طلا
شهرت طبیبه ،معنیِ "مَنْ اِسْمُهُ دَواْ"
خصلت کریمه،جلوه ای از "ذِکْرُهُ شفا"
عجز طبیب را به حضورش بیاورید
زیرا که اوست داروی هر درد بی دوا
قلبش رئوف و دست عنایات او بسیط
روحش لطیف و وارث سرچشمه ی سخا
چون پا به طوف مرقد پاکش گذاشتی
یک "رَبَّنا" بگو و ببین شرح "آتِنا"
راس برادران به روی نیزه دید و گفت
خواهر فدای همت مردانه ی شما
شد کشته از جفای گروهی سیاه دل
در آن اسارتی که شرر زد به ماسوا
#رضا_خوبرو
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#شریفه_بنت_الحسن
#بیبی_شریفه
چشم من و احسان تو بی بی شریفه
درد من ودرمان تو بی بی شریفه
باباکریم عالم و توهم کریمه
جانم شود قربان تو بی بی شریفه
هر عاشقی که میشود کرببلایی
بایدشودمهمان تو بی بی شریفه
ای بانویی که توطبیبان را طبیبی
این بهترین عنوان تو بی بی شریفه
دست توسل تابه درگاه توبردم
دیدم یم احسان تو بی بی شریفه
مادردمندوتوطبیب اهلبیتی
این لطفی ازیزدان تو بی بی شریفه
تودرمسیرزائران اربعینی
این جلوه ی ایمان تو بی بی شریفه
مابی سروسامان شاه سرجدائیم
ای کربلا سامان تو بی بی شریفه
...........
بهر تو میگریم که ضرب تازیانه
گردیده آب و نان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که در راه اسارت
بر لب رسیده جان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که از کین خنده کردند
بر اشک دیدگان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که همچون عمه بستند
با ریسمان دستان تو بی بی شریفه
#محمد_خرم_فر
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#شریفه_بنت_الحسن
#بیبی_شریفه
ای یادگار گُلشن زیبای مجتبی *
محبوبِ جان حضرت زهرا و مرتضی
ای گوهر جلالت و ای دُرّ احتشام *
از ما درود بر حسن و بر شما سلام
شکر خدا ز لطف علیگونه حسن *
آمد به دست وقت خوش و فرصت حسن
از ساحت مبارک و فرخنده حسن *
گیرم اجازه تا که شوم بر سر سُخن
ای آستان رفعت تو رشک بوستان *
بی بی شریفه آمدهام خاکبوستان
بانوی نور خستهام از درد بیشمار *
از قصّه مکرّر غمبار روزگار
خاتون مجد و عزّت و ایمان و مکرمت *
دریای لطف و مهر نظر کن ز مرحمت
ای صاحب حریم شریف و شرفسرا *
اینک که سائلم حرم اشرف تو را
بهر خدای سائل خود را مران ز در *
بر حال زار و دیده بارانیام نگر
آتش گرفتهی غم دل چون گدازهام *
در حسرت عنایت تو لحظه لحظهام
آوردهام پناه به دار الشّفایتان *
در انتظار موهبت جانفزایتان
محتاج یک نگاه طبیبانه توام *
بیمارم و دخیل شفاخانه توام
بر لطف توست محسن صافی امیدوار *
دست شفا به پیکر رنجیدهاش گذار
#محسن_صافی_گلپایگانی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#شریفه_بنت_الحسن
#بیبی_شریفه
منزل به منزل هم رکاب زینبینی
گرچـه اسیــری پادشـاه عالمیـنی
با دسـت خالی برنمیگردد گدایت
«أیَّتُهَا الشَّهِیدَةُ الرَّکْبِ الْحُسَیْنِی»
#محمد_علی_انصاری
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#شریفه_بنت_الحسن
#بیبی_شریفه
ای دختر کریم، کرامت گدای توست
درمان درد هر دوجهان از دوای توست
حاذقترین طبیب دوعالم فقط تویی
دنیا شفاگرفتهی دارالشفای توست
تنها نه شیعیان جهان ریزهخوار تو
عالم دخیل بستهی جود و سخای توست
تو یادگار کوفه و شام و مدینهای
حلّه نماد کوچکی از کربلای توست
این حرفها که بر در و دیوار حک شده
تنها نشان اندکی از ماجرای توست
چون مرقد تو قبلهی حاجات عالم است
پس کعبهی دلم حرم باصفای توست
هرچند زائر تو نبودم، ولی دلم
از راه دور شاهد حال و هوای توست
با دستهای خود گرههای بزرگ را
وا کردهای و زخم اسارت به پای توست
حالا ببین که شهر به شهر جهان ما
پیراهن سیاه به تن در عزای توست
باشد که با رضای خدا مستجاب باد
"تعجیل در ظهور" که تنها دعای توست
#مجتبی_خرسندی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#راهب_نصرانی
#اسارت
(زبانحال راهب)
در فکر گلی بودم و گلزار خریدم
گل خواست دلم، خرمن و خروار خریدم
در گلشن فردوس برین هم نفروشند
این طرفه گلی را که من از خار خریدم
دیدم که به کف مایه و مقدار ندارم
بهر دو جهان مایه و مقدار خریدم
دیگر نکشم ناز طبیبان جهان را
زیرا که دوای دل بیمار خریدم
تا جلوه فروشد به جهان، گوشهی دیرم
با ذرّه ، مِهین مطلع انوار خریدم
در جلوهگری، غیرتِ خورشیدِ سپهر است
ماهی که من از کوچه و بازار خریدم
حیف است که با درهم و دینار بسنجم
هر چند که با درهم و دینار خریدم
خاک دو جهان بر سر صرّافِ فلک باد!
سر بود که با قیمت دستار خریدم
سودایی از اینگونه که دیده ست به عالم؟
کم دارم و این دولت بسیار خریدم
خلق دوجهان گر بخورد غبطه، عجب نیست
چیزی که خدا بود خریدار ، خریدم
شاید که چو من ، راهبی اسلام برآرد
چون رأس حسین از کف کفّار خریدم
در ماتمش از دیده، چرا خون نفشانم؟
آخر سر یار است ز اغیار خریدم
دیگر نکنم واهمه ی حشر که این سر
شمعی ست که از بهر شب تار خریدم
از سرّ حقیقت، مگر آگه شوم امشب
زر دادم و گنجینه ی اسرار خریدم
ای دیده! تو را گر سر و سودای تماشاست
آیینه ی صد عزّت و ایثار خریدم
دوزخ دگری راست که : دربست، بهشتی
امشب من از این لشکر خونخوار خریدم
(نظمی)! ز هنر هرچه به بازار جهان بود
سنجیدم و این طبع گهربار خریدم
#نظمی_تبریزی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#اسارت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
نمازعشق شکسته نخوانده بودم و خواندم
قنوت،بازوی بسته نخوانده بودم و خواندم
زنی ز هاشمیان تاکنون اسیرنبودست
دعا به ناقه نشسته نخوانده بودم وخواندم
به دوش،جسم دو دختر،نبرده بودم وبردم
زکینه سنگ زشامی نخورده بودم و خوردم
به قتلگه به من و دخترت چه شد، دیدی
که زنده زنده کنارت نمرده بودم ومُردم
به شب میان بیابان نرفته بودم و رفتم
به جستجوی یتیمان نرفته بودم ورفتم
نخفته بودم و خفتم به روی خشت خرابه
به کوفه گوشۀ زندان نرفته بودم ورفتم
هزاررنگ پریده ندیده بودم ودیدم
شفق به ماه چکیده ندیده بودم ودیدم
ندیده بودم و دیدم محاسنت در خون
به داس یاس بریده ندیده بودم ودیدم
به کوفه جای به زندان نکرده بودم وکردم
به شام، خانه به ویران نکرده بودم و کردم
نگفته بودی و گفتی اذان زمأذنۀ نی
به نیزه گوش به قرآن نکرده بودم وکردم
#علی_انسانی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#ورود_به_کربلا
ورود کاروان اسرا به کوفه
من دختر یک امیر هستم
در کوفه چرا اسیر هستم
نفرین به جفای اهل کوفه
لعنت به وفای اهل کوفه
گفتند اگر عشیره داری
برخیز بایست در کناری
هرکس که به کوفه آشنا داشت
تا شام مرا غریب بگذاشت
تنهایم و یاوری ندارم
حالا که برادری ندارم
افسوس کسی دور و برم نیست
عباس علمدار حرم نیست
بر خاک فتاده نور عینم
بر نیزه شده سر حسینم
#مرتضی_کربلایی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#زبان_حال
پس از تو، جان برادر! چه رنجها که کشیدم
چه شهرها که نگشتم، چه کوچهها که ندیدم
به سختجانی خود آن قَدَر نبود گمانم
که بیتو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم
برون نمود در آن دم چو خصم، پیرهنت را
به تن ز پنجهی غم، جامه هر زمان بدریدم
چو ماه چارده دیدم، سر تو را به سر نی
هلالوار ز بار مصیبت تو، خمیدم
زدم به چوبهی محمل سر، آن زمان که سر نی
به نوک نیزهی خولی، سر چو ماه تو دیدم
ز تازیانه و طعن سنان و طعنهی دشمن
دگر ز زندگی خویش گشت قطع، امیدم
شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بسته
هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم
هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداست
به راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم
ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبان!
که نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم
ازین حکایت جانسوز، «جودیا»! صف محشر
به نزد شاه شهیدان، شریک، همچو شهیدم
#جودی_خراسانی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
امید آخر دلهای بیقرار حسین
مرا هزار امید است و هر هزار حسین
به کوه امنیت و بندگی رسید سریع
به کشتی تو هرآنکس که شد سوار حسین
تویی که شان نزول تبارکالهی
خدا به خلقت تو کرده افتخار حسین
خدا به طالع ما مهر نوکری زده است
به غیر نوکریات نیست کاروبار حسین
غلام و نوکر و مداح و شاعر و خادم
گذاشتی سر ما اسم مستعار حسین
گناهکارم و در بین خلق محترمم
غلامی تو بهمن داده اعتبار حسین
از اینمحبت و اینعشق و اینحسینیهها
هزارشکر که "لایمکنالفرار" حسین
اگرحبیب به عشقت دوبار جان داده ست
هزارجان بده تا من هزاربار حسین...
#مجتبی_خرسندی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth