eitaa logo
شاعرانه
37هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
452 ویدیو
33 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
عرض ادب و احترام چطور میتونم از شعرهامو بفرستم ؟ ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ ✍️درود، از همین جا که پیام دادید
آنقدر که از ماه زمین فاصله دارد از محضرتان دورم و قلبم گِله دارد خیره شده چشمم به دعای سحر تو کِی اهل دلی همچو شما نافله دارد عشق تو مرا گوشه نشین کرده به هر جا آواره ی روی تو مگر حوصله دارد برسفره ی اِطعام شما چشم به راهم لطفی به گدایت که امید صِله دارد 📜 @sheraneh_eitaa
سلام‌میتونم‌کتاب‌شعرم‌رابفرستم ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ ✍️سلام عضو کانال کتابخوانی شوید و آنجا ارسال کنید. اینجا فقط اشعارتان را منتشر می کنیم. 📚 @ketab_Et
بدیع الزمان فروزانفر؛ شگفتی ساز حوزه ادبیات و حکمت کلاسیک محمدحسین بشرویه­‌ای معروف به بدیع‏‌الزمان فروزان­فر فرزند آقا شیخ علی بشرویه­‌ای در سال ۱۲۷۶ هجری شمسی در بشرویه از توابع استان خراسان جنوبی زاده شد. مقدمات علوم را در زادگاه خود آموخت و آنگاه راهی مشهد شد و از محضر استادان ادب حوزه خراسان هم چون ادیب نیشابوری بهره برد. حدود سال ۱۳۰۰ به تهران رفت و تحصیلات خود را در مدرسه سپهسالار ادامه داد در جوانی در همان مدرسه به تدریس پرداخت و چندی بعد در سال ۱۳۰۵ به سمت معلمی دارالفنون و دارالمعلمین عالی منصوب شد. در سال ۱۳۱۳ به معاونت دانشکده معقول و منقول (الهیات) منصوب شد. در سال ۱۳۱۴ هیئت ممیزه دانشگاه تهران مرکب از نصرالله تقوی، علی‌ اکبر دهخدا و ولی‌الله نصر تألیف ارزنده او به نام "تحقیق در زندگانی مولانا جلال ‌الدین بلخی" را ارزیابی و به او گواهی­نامه دکتری اعطا کرد. شاهکارهای او پژوهش‌هایش بر زندگی مولانا جلال الدین محمد بلخی و تصحیح آثارش است که مدت چهل سال از زندگی این ادیب برجسته را به خود اختصاص داد. زنده‌یاد فروزانفر در مقدمه خود بر کتاب «رساله در تحقیق احوال و زندگانی مولانا جلال‌الدین ‌محمد مشهور به مولوی» به تاریخ بهمن ۱۳۱۵ درباره مواجهات خود با مولوی – از دوران کودکی تا زمان نگارش این رساله – مطالب شیرینی را نوشته است. به باور عموم ادیبان و پژوهشگران مقبول‌ترین تصحیح از دیوان شمس با عنوان «کلیات شمس یا دیوان کبیر» در ۱۰ مجلد (۹ کتاب) توسط زنده‌یاد بدیع الزمان فروزانفر انجام گرفته است. این تصحیح در فاصله سال‌های ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۴ توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد. حین کار روی این تصحیح بود که زنده‌یاد فروزانفر به چشم درد شدید مبتلا شد. از دیگر تصحیحات مهم «فیه ما فیه» مولاناست که برای نخستین بار به سال ۱۳۳۵ منتشر شد. ذوق پژوهش پیرامون زندگی مولانا او را به تصحیح «معارف بها ولد» و «معارف برهان الدین محقق» هم کشاند. تلاش‌های او باعث شد تا نسل‌های بعدی بهترین تصحیحات از آثار مولانا و آثار خویشاوندانش را که از جمله برترین آثار ادبی و حکمی ایران زمین‌اند، در دسترس داشته باشند. فروزان­فر در سال ۱۳۴۶ از استادی دانشگاه بازنشسته شد، اما همکاری خود را در تدریس در دوره دکتری ادبیات فارسی تا روزهای پایانی عمر ادامه داد. وی عضویت مجلس سنا را به دست آورد. مدتی نیز ریاست کتابخانه سلطنتی را نیز به عهده گرفت. بدیع‌ الزمان فروزانفر در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ بر اثر سکته قلبی در ۷۳ سالگی درگذشت 📜 @sheraneh_eitaa
اگر باز جویی خطا از صواب نیابی یکی هم‌نشین چون کتاب یکی هم‌نشین است پاکیزه دل نه بدخواه مردم نه پیمان گسل نخواهد ماند مردم نه پیمان گسل نخواهد ز گیتی مگر کام تو نه هرگز به زشتی بر نام تو زکار جهانت دهد آگهی بیاموزدت راه و رسم مهی بود سوی آزادگی رهنمون کند مرد را دید و دانش فزون درون پر ز معنی زبان پر ز پند نیارد زیان و نخواهد گزند خردمند گوید که در دفتر است ز هر کس هر آن چیز کاو بهتر است که تا باز ماند یکی یادگار گزینان گیتی به هر روزگار سخن‌های نیکو گزین کرده‌اند به دفتر درون پا گسترده‌اند همی بر خورد مردم از خوب و زشت ز تخمی که دانای پیشین بکشت به دانش گشاید زبان تو را برافروزد این پاک جان تو را روان دارد ز تیرگی به دور کشاند ورا تا به اقلیم نور که آلودگی را بدان راه نیست در آن پرده جزجان آگاه نیست بدو کشت دانش برآورده بر وز او جان گویا بود مایه ور سخن گر چو جان است او چون تن است و گر جان چراغ است او روغن است کتاب است آئینه‌ روزگار که بین در او رازها بی شمار کند آشکار آن چه باشد نهان سخن گوید و بسته دارد زبان گشاید به دانا همه از خویش ز نادان نهان دار آواز خویش دهد از سخن جان و دل را فروغ همه راست گوید، نگوید دروغ چنین هم‌نشین گر به دست آوری نشاید که بگذاری و بگذری 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | استاد مسلم ادبیات فارسی ادیب، شاعر، نویسنده و مترجم برجسته، دکتر بدیع‌الزمان فروزانفر 📜 @sheraneh_eitaa
باورم كن! باورم كن! رهگذارِ كوچه‌های خيس رؤيا و خيال و خاطرات و حيرت و موسيقی و حس و كلام ، باورم كن! باورم كن! از فشارِ بغض ديگر در نمی آيد صدایم با نگاهت ايمنم كن تا بگويم: “دوستت دارم” همين و والسلام . 📜 @sheraneh_eitaa
چو زین بگذری مردم آمد پدید شد این بندها را سراسر کلید سرش راست بر شد چو سرو بلند به گفتار خوب و خرد کار بند پذیرندهٔ هوش و رای و خرد مر او را دد و دام فرمان برد ز راه خرد بنگری اندکی که مردم به معنی چه باشد یکی مگر مردمی خیره خوانی همی جز این را نشانی ندانی همی تو را از دو گیتی بر آورده‌اند به چندین میانجی بپرورده‌اند نخستین فطرت پسین شمار تویی خویشتن را به بازی مدار شنیدم ز دانا دگرگونه زین چه دانیم راز جهان آفرین نگه کن سرانجام خود را ببین چو کاری بیابی از این به گزین به رنج اندر آری تنت را رواست که خود رنج بردن به دانش سزاست چو خواهی که یابی ز هر بد رها سر اندر نیاری به دام بلا نگه کن بدین گنبد تیزگرد که درمان ازوی است و ز اوی است درد نه گشت زمانه بفرسایدش نه آن رنج و تیمار بگزایدش نه از جنبش آرام گیرد همی نه چون ما تباهی پذیرد همی از او دان فزونی از او هم شمار بد و نیک نزدیک او آشکار 📜 @sheraneh_eitaa
تو آن بُتی که پرستیدنت خطایی نیست و گر خطاست! مرا از خطا ابایی نیست بیا که در شب گرداب زلف موّاجت به غیر گوشه‌ی چشم تو ناخدایی نیست درون خاک، دلم می تپد، هنوز اینجا به جز صدای قدم‌های تو صدایی نیست نه حرف عقل بزن با کسی نه لاف جنون که هر کجا خبری هست ادعایی نیست دلیل عشق فراموش کردن دنیاست و گرنه بین من و دوست ماجرایی نیست سفر به مقصد سر در گمی رسید، چه خوب که در ادامه‌ی این راه ردّ پایی نیست 📜 @sheraneh_eitaa
‍ نقد عمرت ببرد غصّهٔ دنیا بگزاف گر شب و روز در این قصّهٔ مشکل باشی شبتون در پناه حق🌙 📜 @sheraneh_eitaa
ببینمت تو کجایی... که چهره‌ات باغی‌ست که از هزار پنجره نو‌ر می‌وزد هر صبح... |صبحتون پر از عشق و آرامش 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
من قطره‌ام و تو روحِ اُقیانوسی من با دلِ تو ، تو با صدف مأنوسی زیباست طلوعِ عشق در ساحلِ تو آن لحظه که آفتاب را می بوسی 📜 @sheraneh_eitaa
بیا و عاشق خود را دوباره احیا کن مرا میان بلاها بگرد و پیدا کن ببین که غرق تو هستم، آهای منجی عشق! بیا و دست مرا دور خویشتن جا کن در انتظار نگاهت به راه استاده م ز اذیتِ منِ چشم انتظار پروا کن روا مدار بمانم چنین غریب و غمین و با منِ سرِراهی کمی مدارا کن غمی به وسعت دنیا درون سینهٔ من نشاط ثانیه ها را دوباره برپا کن در انتظار رخ تو صبور نتوان بود مگو به من: «بنشین و فقط تمنّا کن» تو مهربانی و اینک خودت شرایط را برای دیدن روی گُلت مهیّا کن فقط اجازهٔ یک تک نگاه می خواهم تو گوشه ای بنشین و فقط تماشا کن! بیا و محض رضای خدای خود فکری به حال این دل بی سرپناه تنها کن مرا لیاقتِ بودن در انتظار تو نیست چو عاشقانِ سرافکنده با دلم تا کن در انتظار تو بودن مریضیِ سختی ست! به بوسه ایّ و نگاهی مرا مداوا کن در آرزوی وصال تو چون زُلیخایم تو یوسفانه دلم را دوباره زیبا کن قسم به جان هر آن کس که دوست می داری نقاب فاصله ها را بگیر و بالا کن 📜 @sheraneh_eitaa
من تشنه ام ولی، در کوزه آب نیست حال خراب هست، جان خراب نیست چون سایه روز و شب، در آب و آتشم آرامش جهان، بی اضطراب نیست جا مانده‌ی شما، وامانده‌ی‌ دل است پاداش زندگیش غیر از عذاب نیست پرسیدی و دریغ، حرفی نداشتم باید سکوت کرد، وقتی جواب نیست تنگم شکسته است بر ساحل شما تاب عذاب من بیرون ازآب نیست 📜 @sheraneh_eitaa
سراب ِ تشنگی ام در فریب می آید به بغض ِتلخ و به حِسی ‌‌‌‌عجیب می آید تمام هستی من بَهر کُهنه ِ دردی داغ به لب رسیده ولی با شکیب می آید میان ِ غربت این آخرین روز ِ صفر به یاری ات نه حُر و نه حَبیب می آید دل شکسته ِ به زانو نشسته در حرمت دخیل بسته ، یقینا طبیب می آید صدای ِ دسته ی سینه زنی دردل من چو ذکر ِ بارز ِ " اَمن یُجیب " می آید هوای صحن وسرایت چقدر معصوم است ز ِگُنبد و حرمت ، بوی ِ سیب می آید سلام ضامن آهو ، سلام امام رئوف دل ِشکسته به سویت غریب می آید . 📜 @sheraneh_eitaa
طهماسب قلی‌خان کلهر متخلص به «وحدت کرمانشاهی» و ملقب به «افصح‌المتکلّمین» سال ۱۲۰۱ در کرمانشاه چشم به جهان گشود. وی علوم زمان خود مانند صرف، نحو، بلاغت و کلام را آموخت اما پس از مدتی به سیر و سلوک عرفانی علاقه‌مند شد و تخلص «وحدت» را برای خود برگزید. وی مدتی در کربلا ساکن شد و ۳۰ سال پایانی عمر خود را در تهران سپری کرد. او در سال ۱۲۶۲ درگذشت و در قبرستان ابن‌بابویه شهر ری به خاک سپرده شد. اشعار او در «دیوان وحدت کرمانشاهی» گردآوری شده است. 📜 @sheraneh_eitaa
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری می‌کند زین دو یکی در دل جانان، اثری خرم آن‌روز که از این قفس تن برهم به هوای سر کویت بزنم بال و پری در هوای تو به بی پا و سری شهره شدم یافتم در سر کوی تو عجب پا و سری! آن‌چه خود داشتم اندر سر سودای تو رفت حالیا بر سر راهت منم و چشم تری سال‌ها حلقه زدم بر در میخانۀ عشق تا به روی دلم از غیب گشودند، دری... خبر اهل خرابات مپرسید ز من زآن‌که امروز من از خویش ندارم خبری 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدیو | واکنش اسقف اعظم برزیلی به خبر ظهور 🔹 برشی کوتاه از دیدار «خوزه آنتونیو پروتزو» اسقف اعظم شهر کوریتیبا برزیل با آیت‌الله رمضانی دبیرکل مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) و واکنش جالب سراسقف به خبر ظهور 🔹 آیت‌الله رمضانی به دعوت مسلمانان برزیل به این کشور سفر کرده بود. •┈┈••✾••┈┈• 🕋 جزئیات بیشتر از این سفر و اخبار شیعیان جهان را از خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/587071544C7398b4cadf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | کارت بانکی را بده،این است اِندکام‌ها💳😇 شعرخوانی طنز خانم آراسته نیا 📜 @sheraneh_eitaa
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج ای موی پریشان تو دریای خروشان بگذار مرا غرق کند این شب مواج یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج ای کشتۀ سوزاندۀ بر باد سپرده جز عشق نیاموختی از قصه حلاج یک بار دگر کاش به ساحل برسانی صندوقچه ای را که رها گشته در امواج 📜 @sheraneh_eitaa
بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم دیده‌ام گاهی در تب ماه می‌آید پایین می‌رسد دست به سقف‌ ملکوت دیده‌ام سهره بهتر می‌خواند گاه زخمی که به پا داشته‌ام زیر و بم‌های زمین را به من آموخته است گاه در بستر بیماری من حجم گل چند برابر شده است و فزون تر شده است قطر نارنج شعاع فانوس و نترسیم از مرگ مرگ پایان کبوتر نیست مرگ وارونه یک زنجره نیست مرگ در ذهن اقاقی جاری است مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد مرگ در ذات خوش دهکده از صبح سخن می‌گوید مرگ با خوشه انگور می‌آید به دهان مرگ در حنجره سرخ-گلو می‌خواند مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است مرگ گاهی ریحان می‌چیند مرگ گاهی ودکا می‌نوشد گاه در سایه نشسته است به ما می‌نگرد و همه می‌دانیم ریه‌های لذت پر اکسیژن مرگ است...! در نبندیم به روی سخن زندهٔ تقدیر که از پشت چپرهای صدا می‌شنویم پرده را برداریم ؛ بگذاریم كه احساس هوایی بخورد بگذاریم بلوغ زیر هر بوته كه می‌خواهد بیتوته كند بگذاریم غریزه پی بازی برود كفش‌ها را بكند و به دنبال فصول از سر گل‌ها بپرد بگذاریم كه تنهایی آواز بخواند چیز بنویسد و به خیابان برود ... ساده باشیم ساده باشیم چه در باجهٔ یک بانک چه در زیر درخت ! 📜 @sheraneh_eitaa
ﺍﺯ ﺗﻮ ﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﭼﻪ ﺷﺮﺭﻫﺎ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺷﺒﻬﺎ، ﭼﻪ ﺳﺤﺮﻫﺎ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﯼ ﺭﺍﻫﺰﻥ ﺩﻝ ﭼﻪ ﺳﻔﺮﻫﺎ ﺩﺍﺭﻡ ﮔﺮﭼﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺧﺒﺮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺧﺒﺮﻫﺎ ﺩﺍﺭﻡ 📜 @sheraneh_eitaa
بوی بهشت می شنوم از صدای تو نازکتر از گل است گلِ گونه های تو ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو ای صورت تو آیه و آیینه ی خدا حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر آورده ام که فرش کنم زیر پای تو رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود ای پاره ی دلم ؛ که بریزم به پای تو امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من فردا عصای خستگی ام شانه های تو در خاک هم دلم به هوای تو می تپد چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو همبازیان خواب تو خیل فرشتگان آواز آسمانیشان لای لای تو بگذار با تو عالم خود را عوض کنم : یک لحظه تو به جای من و من به جای تو این حال و عالمی که تو داری ؛ برای من دار و ندار و جان و دل من برای تو 📜 @sheraneh_eitaa
دیشب مثال هر شب،خوابت به چشمم آمد این خوابِ هر شب ِمن پایان ندارد انگار شبتون در پناه حق🌙 📜 @sheraneh_eitaa