eitaa logo
شاعرانه
28.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
713 ویدیو
57 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
شاهی به میان آمد و شاهی ز میان رفت صد شکر که‌ این‌ آمد و صد حیف که آن رفت تیری به کمان آمد بر قصد دل خصم هم گر به خطا ناگه تیری ز کمان رفت سلطان جوان آمد شاد و خوش و پیروز وان انده دیرین ز دل پیر و جوان رفت آمد ملکی راد که از آمدن او از عیش‌، نوید آمد و از رنج‌، نشان رفت در آمدن این شه و در رفتن آن شاه بیتی به زبان آمد کاوّل به زبان رفت 📜 @sheraneh_eitaa
السلام علیک یا اباعبدالله(ع) یکباﺭﻩ ﺩﻟﻢ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﻨﻮﻳﺲ ﻛﻼﻣﻲ، ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭ ﺷﺎﻩ ﻣﻘﺎﻣﻲ، ﺩﺳﺘﻲ ﺑﻪ ﺭﻭﻱ ﺳﻴﻨﻪ ﻧﻬﺎﺩﻡ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻢ، از من به حسین بن علی عرض سلامی 📜 @sheraneh_eitaa
به این بغض پنهان شده در گلویم به این اشک های روان از سبویم به جز دیدنت آرزویی ندارم شب آرزوها تویی آرزویم به جز از تو خواندن به جز از تو گفتن چه دارم بخوانم چه دارم بگویم نسیمی ز کوی تو می آمد ای کاش که من هم گل نرگست ببویم بیا تا که در آبشار نگاهت خودم، این دلآلوده را هم بشویم تو انقدر خوبی که عمری بدی را نیاورده ای هیچ گاهی به رویم شب جمعه ها تیر دلتنگی آرد غم دوری از کربلا را به سویم شب آرزوها دعا کن ببینم که با قبر شش گوشه در گفت و گویم 📜 @sheraneh_eitaa
يك كربلا بده همه ي هستي ام بگير يك كربلا بده به من اصلا بگو بمير يك كربلا بده طلبت بيشتر بكن... يك كربلا به راه خدا بر من فقير.. . آقا براي كرب وبلا زار مي زنم از فرط هجر كرب وبلا جار مي زنم اين آخرين اميد دل خسته ي من است دست طلب به نام علمدار مي زنم 📜 @sheraneh_eitaa
در این شب آرزو دارم فراوان نظر بر من نما ای حی سبحان میان این همه ذکر و ثنایم اجابت کن تو تنها یک دعایم دعایم دیدن روی نگار است تماشای قد رعنای یار است دعایم این بود مهدی بیاید نظر بر حال زار ما نماید بیاید ظلم را نابود سازد دل مظلوم را خشنود سازد همین جمعه بیاید آن نگارم فدایش می کنم دار و ندارم دلم از هجر رویش غصه دارد دو چشمم از فراقش خون ببارد خداوندا به حق شاه مردان به فریادم رسان آن خوب خوبان 📜 @sheraneh_eitaa
بدجــــور دلم کرده هوایت، برخیـــز آغـــوش گشوده ام برایت، برخیــــز خورشیــدم و تا پنجــره ات آمده ام ای جان به فدای خنده هایت، برخیز |صبحتون بخیر و پر برکت ❄️☃️ 📜 @sheraneh_eitaa
صاحب الامر سلامم بر تو باد ای ماه مانا نگاهت سوی این چشمان شیدا بیا ای جان ما ای پور نرگس که باشد هر دلی غمگین و تنها امام من !که هستی صاحب الامر اگر آیی شود دل شاد و رعنا عزیزی ! مهدی صاحب زمانم(عج) تویی سرور تویی تاج سر آقا به شوق دیدنت چشمان ما شاد شده عطر دل انگیر تو پیدا دعا گوی تو ام هر صبح جمعه که شوری می دمی درصبح زیبا خوشا دردی که در راه تو بینم ببین(تارای) پرشور و شکیبا (تارا) 📜 @sheraneh_eitaa
ای آن که چو بگذری تو بر یاد دلم جز گریه نگیرد زغمت داد دلم تا از تو جدا فتادم ای وای بمن یادت نرسد اگر به فریاد دلم 📜 @sheraneh_eitaa
هم‌چنان ما همه از رسم تو خط می‌گیریم رفته‌ای باز مدد از تو فقط می‌گیریم نه فقط دست زمین از تو، تو را می‌خواهد سالیانی‌ست که معراج خدا می‌خواهد - زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند لحظه‌ای جای یتیمان عرب بنشیند بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی یازده مرتبه در آینه تکرار شدی بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار پا در این دایره بگذار؛ عدم را بردار باز هم تیغ دودم را به کمر می‌بندی باز هم پارچۀ زرد به سر می‌بندی تا که شمشیر تو در معرکه‌ها هو بکشد نعرۀ حیدری «أین تَفرّوا» بکشد باز از خانه می‌آیی به خداوند قسم رستخیزانه می‌آیی به خداوند قسم تا زمین باز هم آباد شود باز بیا ای بزنگاه ازل تا به ابد باز بیا تازه این اول قصه‌ست حکایت باقی‌ست ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقی‌ست رفته ساقی که قدح پر کند و برگردد عرش را غرق تحیّر کند و برگردد دیر یا زود ولی می‌رسد از راه آخر یک نفر عین علی می‌رسد از راه آخر می‌نویسم که شب تار سحر می‌گردد یک نفر مانده از این قوم که بر می‌گردد... 📜 @sheraneh_eitaa
سیدمهدی موسوی سال ۱۳۵۷ در قم متولد شد. وی تا دوران نوجوانی در قم بود و مقطع متوسطه را در دبیرستان علوم و معارف اسلامی همدان پشت سر گذاشت. او از همان دوران با شرکت در انجمن ادبی میلاد همدان سرودن را آغاز کرد. سال ۷۴ در مدرسۀ عالی شهید مطهری پذیرفته شد و مدرک کارشناسی‌ارشد را در رشتۀ فلسفۀ اسلامی اخذ کرد. پس از آن برای ادامۀ تحصیلات حوزوی رهسپار قم شد. موسوی هم‌اکنون مسئول بخش شعر واحد فرهنگی و هنری دفتر تبلیغات اسلامی است. تلاش وی برای وارد کردن شعر نیمایی به عرصۀ هیأت تحسین‌برانگیز است. «منهای جمع»، «ناپرهیزی»،‌ «سفرنامه با صاد» و کتاب آموزش شعر «تار و پود» از آثار او است. 📜 @sheraneh_eitaa
تا برویم ریشه‌ای چون تاک می‌خواهم که هست نور می‌خواهم که هستی؛ خاک می‌خواهم که هست قصد قربت کرده‌ام چون در طریق دوستی اجتناب از نیت ناپاک می‌خواهم که هست یک بیابان تشنگی می‌خواهم و شوق و جنون قدر لب تر کردنی ادراک می‌خواهم که هست سینه‌ای مشروح می‌خواهم: «ألم نشرح لکَ...» سوره‌ای مانند «اعطیناک» می‌خواهم که هست خاطری آشفته یا آسوده! -فرقی می‌کند؟- ناله‌ای محزون، دلی صدچاک می‌خواهم که هست جانماز و مُهر و قرآن و دلِ سیری قنوت سجده بر سجاده‌ای نمناک می‌خواهم که هست خلوتی دارم که در آن با کمی راز و نیاز ربنا در ربنا پژواک می‌خواهم که هست پس چرا این‌قدر دور افتاده‌ام از اصل خویش؟ فرصت پرواز تا افلاک می‌خواهم که هست 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | غیر ممکن است این شعرخوانی در محضر امام خامنه‌ای را یکبار ببینی و مجددا برای دیدنش برنگردی 📜 @sheraneh_eitaa
دریاب آقا نوکر بی دست و پا را لانه بده در کوی خود این آشنا را تا که ظهورت را دعا گو باشم ای عشق بنشان به لب های گدایت این دعا را یکبار هم آقا بزن مانند موسی آقا به دریای دلِ سائل عصا را چیزی ندارم تا به پای تو بریزم دارم به جان تو همین سوز و نوا را خیلی خجالت میکشم از محضر تو گم کرده ام در قلب خود یاد شما را غفلت که شد بسیار، بی تو سر نمودم زائر نگشتم مشهد کرب و بلا را خالص نگشتم که تو را باور ندارم ذکر زبانی کرده ام آقا بیا را 📜 @sheraneh_eitaa
🛑 شعر جدید «افشین علاء» پیرامون حادثه تروریستی کرمان و حواشی علی کریمی 🔹غذای نذری و شربت؟ چه گفت مردک پست؟ گدای اجنبی افسار خود چگونه گسست؟ 🔹زبان الکن این لات، ازچه لال نشد؟ میان دست‌ پلیدش قلم چرا نشکست؟ 🔹دهن‌کجی به شهیدان و ادعای شعور؟ مجیزگویی خصم و به خلق، ضربت شست؟ 🔹کسی که نان سگان می‌خورد چه می‌فهمد؟ غذا و شربت نذری نشانه‌ی شرف است 🔹حرام‌خوار چه داند که شد به کام شهید نه نان و شربت نذری، که می ز جام الست 🔹به خویش غره نگردد! خطاب من نه به اوست که شأن شاعر دل‌خون کجا و جاهل مست؟ 🔹دلم پر است نه از او که نیست جز مگسی دلم پر است ز مصدرنشین سفله‌پرست 🔹دلم پر است از آنان که اسوه می‌سازند به دست خویش برای جوان ز مردم پست 🔹ز صاحبان مناصب که از خصومت‌شان هر آن‌که ناصح و دلسوز بود و نخبه، نرست 🔹هر آن‌که گیشه پسندید، نورچشمی شد هر آن‌که شوت بلد بود و گل، به صدر نشست 🔹گناه را ز سلبریتیان مبین که نظام خودش به تازه به دوران رسیدگان دل بست 🔹برای مردم دانا رسانه هست؟ که نیست سخن‌شناس و هنرور به خانه نیست؟ که هست 🔹ز مدح و نوحه، جوانان چقدر گریه کنند؟ ز نطق‌های شعاری چه آورند به دست؟ 🔹خطای شیوه‌ی تبلیغ و حکمرانی ماست گدای غرب، اگر حرمت شهید شکست... 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| {یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز من بیچاره همان عاشق خونین جگرم...} 📜 @sheraneh_eitaa
جمعه‌ها خسته و دلگیرتر از هربارم جمعه‌ها چشم به راه تو فقط می‌دوزم بغض در راه گلو مانده ولی می‌شکند مثل یک شمع در این ظلمت شب می‌سوزم 📜 @sheraneh_eitaa
مگر در این شب دیر انتظار عاشق‌کش به وعده‌های وصال تو زنده دارندم | شبتون بخیر و شادی🌙✨ 📜 @sheraneh_eitaa
مثل هر صبح تو خورشیدی و من مشتری‌ات در مدار تو و چشمت همه دنیاست سلام |صبحتون بخیر و شادی🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
حال تو روشن است دلا از ملال تو فریاد از دلی که نسوزد به حال تو یاران چو گل به سایه ی سرو آرمیده‌اند ما و هوای قامت با اعتدال تو در چشم کس وجود ضعیفم پدید نیست باز آ که چون خیال شدم از خیال تو در کار خود زمانه ز ما ناتوان‌تر است با ناتوان‌تر از تو، چه باشد جدال تو؟ خارِ زبان‌دراز به گل طعنه می‌زند در چشم سفله، عیب تو باشد کمال تو ناساز گشت نغمه ی جان‌پرورت رهی باید که دست عشق دهد گوشمال تو... 📜 @sheraneh_eitaa
گفتی که «از آن باشد» گفتم که «از این باشد» یک نکته ی بی معنی گفتیم و همین باشد هرگز ندهندش زن در کوچه و در برزن مانند رضازاده هر کس که وزین باشد در کار گلاب و گل گفتند که «حُکمت چیست؟» گفتم که «همین خوب است، بگذار همین باشد» پیراهن ما را هم، از پشت کسی جر داد من فکر کنم کارِ شیطان لعین باشد خلقی شده گمراهت وقتی که به همراهت یک روز شهین باشد، یک روز مهین باشد پایت به زمین باشد دستت به هوا باشد دستت به هوا باشد پایت به زمین باشد هر جنس که در بازار دیدی و پسندیدی یا ساخت ایران است یا ساخت چین باشد یک روز جناح چپ یک عمر جناح راست همواره در این کشور اوضاع چنین باشد هر کس که در این کشور آشوب کند، جایش یا گوشه ی کهریزک یا کنج اوین باشد بر عکس شما، حافظ! من معتقدم در کل هی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد 📜 @sheraneh_eitaa
سلامی چو سودای غم دارمت بهاری و بعد از خران خواهمت نگاهم بدیدی و چشم دوختی چرا دوزخم را تو افروختی؟ 📜 @sheraneh_eitaa
عباس حسن پور «شیون نوری» متولد ۱۳۴۹ اهل شهرستان نور ، کارشناس ارشد ادبیات، دبیر باز نشسته و مدیر مسول انتشارات «تلاجن »هستم به فارسی و تبری شعر میگویم. تعدادی از مقالات و نقدهایم در مجلات مختلف چاپ شده است آثار منتشره - من، کلمه، کتاب« مجموعه مقالات و نقدهای ادبی» _ یک پاره از آن آتش« بررسی و تحلیل آثار منثور نیما یوشیج -این شعر درخت خواهد شد - کلماتی شبیه کلید -سال هزار و سیصد و از عشق خالی -ساکنین سیاره معجزات معکوس -این کوچه به دلتنگی اش می لرزد هلمات سرو« سروده های تبری» 📜 @sheraneh_eitaa
پلکی بزن ،شعری بخوان، شوری برانگیز ای روح مولانایی ام را شمس تبریز ای شانه هایت، شانه هایت،چل ستونم این روزها، این لحظه های زلزله خیز شاعر ترین ها را به چالش می کشاند در چشم تو ،رنگین کمان شوق و پرهیز گاهی که می آیی در آغوش خیالم دستی به دور گردن شعرم بیاویز آمیزه ی عقل و جنونم سال ها من اما تو تنها جامی از احساس لبریز تو مهربان تر از پری قصه هایی زیباتر از گل می شود با تو همه چیز گلدان برای زندگی چیز کمی نیست وقتی مترسک کفر می ورزد به جالیز احساس تلخی دارم و دست خودم نیست در های و هوی باد سر گردان پاییز ای عطر ناب اتفاق تازه در تو ای روح مولانایی ام را شمس تبریز. 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی طنز هوشم از سر پریده ابراهیم زادروزت رسیده، ابراهیم..! 📜 @sheraneh_eitaa
تو یک عاشقانه ی قدیمی هستی بوی عجیبی از تو به مشام می رسد بویی که در عصرهای گرم تابستانی نهفته است... بویی که نمی دانم از دست هایت، از موهایت، از چشمانت می رسد با این همه، بویی از تو به مشام می رسد بویی که در عصرهای گرم تابستانی نهفته است... 📜 @sheraneh_eitaa