#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
نمرودیان سرکش و اصحاب بولهب
دامن زدند آتش خشم و نفاق را
در سوخت ناگهان و جهان گریهاش گرفت
تا خواست بازگو کند این اتفاق را
در سوخت خانه سوخت زمین سوخت عرش سوخت
غمناله های سوره کوثر شنیده شد
وقتی که خون یاس زمین را دچارکرد
پیراهن تمامی گلها دریده شد
ای ریسمان کفر که در فکر بیعتی
حبل المتین علیست کجا میکشانیاش؟
او راز خلقت است فراموش کردهای؟
ای بی خبر ز منزلت آسمانیاش
بعد از تو چاه شاهد بغضی عظیم بود
بعد از تو ماه در دل شب کوچه گرد شد
مردی که بود هر نفسش شادی آفرین
بعد از تو نخل از پس نخل آه و درد شد
مادر چه قدر نام قشنگی برای توست
بانو چه قدر لایق این اسم اعظمی
حتی به بوریای تنش فکر کردهای
اصلا تو نوحه خوان عزای محرمی
بیشک فدک مقابل چشم تو کوچک است
وقتی خدا زده ست فلک را به نام تو
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام تو
🔸شاعر:
#سمانه_خلف_زاده
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
گریهها میکرد تا اُمّت شود بیدار... حیف
از صدای گریهاش اُمّت فقط بیخواب شد
پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود:
«ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»...
بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند
باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد
حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه
از طناب دور دستان علی بیتاب شد
ما نمیدانیم، «نَعلُ السیف» میداند چرا
«مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد...
🔸شاعر:
#مرضیه_نعیم_امینی
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان
نمی یابم تو را ای در جهان مانند جان پنهان
فرشته مست دنبال صدایش راه می افتد
کسی که میبرد نام تو را زیر زبان پنهان
رمان آفرینش با علی جذاب شد اما
تو قدرت در تمام جمله های داستان پنهان
زمان جاهلیت هیچ فکرش را نمیکردند
کمال مردها باشد میان دختران پنهان
در اطراف رسول الله آگاهانه میدیدی
چه شیطانی است پشت چهره های مهربان پنهان
همه دیدند حق تنهاست ، پهلوی تو زد فریاد
صدایش ماند اما در سکوتی بی امان پنهان
خزان زودرس وقتی سراغ باغ می آید
که گل خوب است باشد از نگاه باغبان پنهان
تو از قلب علی دلباز تر قبری نمیخواهی
از اول بوده ای در بهترین جای جهان پنهان
تو جان حیدری - یعنی دوتایی یک نفر هستید
پس او خود را درون خاک کرده نیمه جان پنهان
بجز لاهوت هرجا دفن شد کوثر چنان باشد
که دریا را کنی زیر حباب استکان پنهان
قیام تو در اعماق زمین ساکت نمی ماند
که دارد دخترت در حنجره آتشفشان پنهان
و هجده سالگی پایان جریانت نخواهد بود
شدی چون خون به رگها ، زیر جریان زمان پنهان
به حدی گیجم از داغت که پیدایت نمیکردم
اگر میشد تنت در قبر حتی با نشان پنهان...
🔸شاعر:
#هادی_جانفدا
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه #دوبیتی
@shere_aeini
هی پیش کمال کوه از کاه بگو
از راه خلیفه های گمراه بگو
راضی نشده فاطمه از او ، حالا
هی تو پس نامش رضی الله بگو
🔸شاعر:
#امیر_فرخنده
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
غبار فرش عزا و گدای زهرایم...
همیشه سایه نشین عطای زهرایم.
به فاطمیه قسم رزق ما ز سفره ی اوست
که فاطمی ام و تحت لوای زهرایم
صفای مجلس او را به خلد نفروشم
جلا گرفته ی بزم عزای زهرایم..
مریض عشق ،طبیب و دوا نمیخواهد
شفاگرفته ی دارالشفای زهرایم
به درگهی که همه انبیا پناه برند
دلم خوش است که گویم گدای زهرایم
به بوی فاطمه شهر مدینه زنده بود
کنار قبر نبی در هوای زهرایم
صفا و شور محرم ز فاطمیه بود
اگر محرمی ام از دعای زهرایم
همیشه نغمه و شعر و شعارم این باشد
غبار کوی علی ، خاک پای زهرایم
🔸شاعر:
#هادی_کبیریان
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
-
زبانحال حضرت زهرا به امام حسن علیه السلام
-
می زنی با نگاه پر بغضت
آتشِ سرد بر دلم پسرم
گریه کم کن به خاطر مادر
من که امروز بهترم پسرم
-
به خدا خوب می شوم مادر
بی قراری نکن عزیزدلم
قول دادی که سِر نگه داری
گریه زاری نکن عزیزدلم
-
مادرت مرده اینچنین شده ای؟
قلب تو نا امید می بینم
من بمیرم...میان گیسویت
چند تاری سپید می بینم
-
بگذر از کوچه و خیالاتش
بگذر از آن شلوغیِ بسیار
بگذر از آتش و در و هیزم
بگذر از رد خون بر مسمار
-
هرچه بوده دگر گذشته حسن
فقط این بر دلم عذاب شده
که غریب است مرد این خانه
که سلامش چه بی جواب شده
-
عهد بستیم..خاطرت مانده؟
که پدر بو ز ما جرا نبرد..
گریه کم کن..خدای ناکرده
در دلش شک به کوچه ها نبرد
-
پسرم،جای من تو این شب ها
شانه کن موی زینبین مرا
نیمه شب ها ز یاد تو نرود
تشنگیِ لب حسین مرا
-
🔸شاعر:
#آرمان_صائمی
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسین #شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#فاطمیه
@shere_aeini
خانه بودم فاطمه آورد تا اینجا مرا
هرکجا مادر بفرماید گذر دارم حسین
روضه را جارو زدم قلب مرا جارو زدی
حال دیگر داشتم حال دگر دارم حسین
بشنود هرکس که میخواهد ز تو دورم کند
مرگ بر من لحظه ای دست از تو بردارم حسین
تو ته گودال رفتی من شدم بالا نشین
از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین
چیزی از دستت نمیخواهم خجالت میکشم
چون از انگشت و انگشتر خبر دارم حسین
کربلا سنگ ندارد همه جایش رَمل است
این همه سنگ چرا دور و برت افتاده
🔸شاعر: ؟؟؟
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
عمریست که زیر پرچم زهرائیم
او مادر ماست، مَحرم زهرائیم
از اول عمر در عزایش بودیم
تا آخر عمر در غم زهرائیم
در سن کمیم و قامت خم داریم
ماتمزدهی قدّ خم زهرائیم
یکعمر اگر برای او میگرئیم
دلسوختهی عمر کم زهرائیم
ما با دوسهقطره اشک در روضهی او
آدم شدهایم، آدم زهرائیم
برتر شدهایم از همه عالم تا
یک ذرّهی خاک قدم زهرائیم
چون فاطمیه محرم فاطمه است
پس گریهکن محرم زهرائیم
🔸شاعر:
#مجتبی_خرسندی
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسین #شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#فاطمیه
@shere_aeini
سوز همیشهی جگرم باش یا حسین
من سینه میزنم سپرم باش یا حسین
هر روز مادرم سر سجاده گفته است
خیلی مراقب پسرم باش یا حسین
در طول عمر جز تو پناهی نداشتم
مثل گذشتهها پدرم باش یا حسین
باشد قرار بعدی ما اربعین حرم
مُهر قبولی گذرم باش یا حسین
سربازهای لشكر یا زینب توأیم
حرز مدافعان حرم باش یا حسین
جان مرا بگیر حوالی قتلگاه
این گونه آخرین خبرم باش یا حسین
🔸شاعر:
#سعید_پاشازاده
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
زیر غلاف و تازیانه خورد شد بازو
زهرا به مسجد رفت اما دست بر پهلو
زهرا به مسجد رفت ، اما گرم فریاد است
سلمان ! بگو مسجد چرا در لرزه افتاد است
فریادهای فاطمه دیوار را لرزاند
سلمان بگو دیدی که مسجد را صدا لرزاند
زهرا اگر نفرین کند دنیا نمی ماند
مسجد فرو می ریزد و بر پا نمی ماند
تنها نمی ماند علی وقتی که زهرا هست
- پهلوی او هم بشکند - زخمی است ، اما هست
سرباز مولا می شود وقتی علی تنهاست
زهراست حیدر ، ای جماعت ! مرتضی زهراست
وقتی که مسجد در دل لات و هبل شد گم
بتخانه با مسجد چه فرقی می کند مردم!
منبر بدون مرتضی چوب است و جز این نیست
بی مرتضی هرجا که باشی حرفی از دین نیست
مردم ! فدک ارثیه ی قانونی زهراست
آیا غلاف و تازیانه اجر ذی القرباست؟!
زهرای مجروح علی آن روز غوغا کرد
دست علی را فاطمه با خطبه اش وا کرد
حیدر به زهرا گفت ؛ ما بی هم چه می کردیم؟!
زهرا بیا با هم به سمت خانه برگردیم
می دانم از بس درد داری ناتوانی تو
اما عزیزم با علی باید بمانی تو
با من بیا این روزها غوغاست در خانه
زهرا به زینب فکر کن تنهاست در خانه
همپای حیدر ! دست در دست علی بگذار
حالا که اذیت می شوی کم کم قدم بردار
هم صحبت تنهائیم ! تا خانه راهی نیست
باید بمانی ، بی تو حیدر را پناهی نیست
من بی تو بغضم ، گریه ام ، فریاد خاموشم
باید بمانی بار غم برداری از دوشم
زهرا چرا هی دست را بر گونه می گیری
زهرا بگو از مرتضایت رو نمی گیری
الجار ثم الدار میخواندی تو قبل از این
حالا چرا عجّل وفاتی می کنی تلقین
هر شب دعایت می کنم ، با من بمانی کاش
زهرا بمان ، شبها تو سقای حسینم باش
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
غم که آوار میشود اِی وای
درد بسیار میشود اِی وای
خواب دُشوار میشود اِی وای
سُرفه خونبار میشود اِی وای
روضه تکرار میشود اِی وای
غربتِ بی حَدَش به یادش هست
هِق هقِ مُمتدَش به یادش هست
پسرِ ارشدش به یادش هست
قاتلی که زَدَش به یادش هست
تا که بیدار میشود اِی وای
کُن دعا که دِگَر زمین نَخورَد
هیچ زن در گُذَر زمین نَخورَد
لا اقل بی خبر زمین نَخورَد
پیشِ چشمِ پسر زمین نَخورَد
که چنین زار میشود اِی وای
شهر صد رنگ بود و مادر بود
نیَتِ چَنگ بود و مادر بود
کوچهای تَنگ بود و مادر بود
هر طرف سنگ بود و مادر بود
فصل آزار میشود اِی وای
خواست پیشَش سپر شود که نشُد
سدِ چندین نفر شود که نشُد
مانعی در گُذَر شود که نشُد
قَدِّ او بیشتر شود که نشُد
حرفِ انظار میشود اِی وای
وای از ازدحام و نامحرم
آه بیت الحرام و نامحرم
فاصله یک دو گام و نامحرم
پا به ماهِ امام و نامحرم
چشم خونبار میشود اِی وای
کَمَرَش را گرفت برخیزَد
پسرش را گرفت برخیزَد
چادرش را گرفت برخیزَد
تا سرش را گرفت برخیزَد
همه جا تار میشود اِی وای
از زمین خوردنش شکسته شده
هفت جایِ تنش شکسته شده
حسن از دیدنش شکسته شده
هم علی هم زنش شکسته شده
وقتِ دیدار میشود ای وای
با رُخِ خیس و چهرهی زردش
پسرش تا به خانه آوردش
صورتش را گرفته از مَردَش
نه که سیلی دلیلِ سر دَردَش...
سنگِ دیوار میشود ای وای
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
جانی نمانده در تنت از بس گریستی
هم بین بستری و هم انگار نیستی
این بار چندم است به دیوار رو زدی
تا حیدرت به در نرسیده بایستی
این رخت چیست رج به رجش آه میکشی
مادر به فکر روز مبادای کیستی؟
پیراهنت ز فرط تقلا به خون نشست
تا نخ برای پیرهن کهنه ریستی
زینب ببیند آتش اگر، گریه میکند
مادر چرا تو آب که دیدی گریستی؟
🔸شاعر:
#مرضیه_نعیم_امینی
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
اشعار ایام فاطمیه با هشتگ های زیر در دسترس است
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#مرثیه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
به مناسبت سالگرد شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
@shere_aeini
هست نامت تا ابد در ذهن ایران جاودان
دوستت داریم و یارت میشویم از عمق جان
با دلی آکنده از عشق و امیدی بیکران
باز هم عرض سلامی خدمت سردارمان
حالمان بد نیست! امّا نیست خیلی خوب هم
حاج قاسم رفتی و بسیار شد ظلم و ستم
ننگ بر ذات خرابش! مرگ بر نامش مدام
با وقاحت کرد در حقّت جنایت را تمام
میشود تنها به دستِ مرگ، رفع اتهام
در هراس افتاده جانِ قاتلت از انتقام
خوب میداند که جانش نیست دیگر در امان
سخت ترسیده است از تولیدِ موشک هایمان
منتظر بودی و گفتی غیر از این دلخواه نیست
وای بر آنکه از این دلدادگی آگاه نیست
شک ندارم هر که شد همراهِ تو گمراه نیست
تا تماشای امام عصر(عج) خیلی راه نیست
خونِ تو برداشت تا حدّی موانع از ظهور
روز فتح قدس نزدیک است! چشم فتنه کور
مانده در گوشش صدایت، غرقِ آهنگت شده
محو اخلاص تو و ایمانِ یکرنگت شده
مرد بودی! بیقرار شیوۂ جنگت شده
سوریه گمکرده دارد سخت دلتنگت شده
حُمص می بوسد پیاپی ردّ پاهای تو را
اشک می ریزد!...نمیگیرد کسی جای تو را
داغ دید و بعد تو درگیر قیل و قال شد
از غم تو گریه کرد و ملتی بدحال شد
رهبرم تنها شد و در جانمان جنجال شد
بیقراری های ما از داغ تو یکسال شد
حاجت ما #با_ولایت_تا_شهادت والسلام
نیست در قاموس ما بهتر از این حسن ختام
بال پرواز تو را داد و زدی بر آسمان
نفس را کشتی و دل دادی به عشقی بی نشان
این چه سرّی بود که در سیرۂ تو شد نهان
یادبودت میشود با فاطمیّه همزمان
سال ها رزق شهادت را میان هر دعا
خواستی از مادر سادات بین روضه ها
فتنه شعله ور شد و دور و برت آتش گرفت
سوختی! پرپر زدی، بال و پرت آتش گرفت
ذکر یازهرا(س) گرفتی معبرت آتش گرفت
اینچنین شد که شبانه پیکرت آتش گرفت
شد اجابت حاجتت، گفتی: سلام ارباب من
بر زمین، با پیکری غرق به خون، دور از وطن
اشکمان جاریست از داغ تو؛ بی رنگ و ریا
بعد تو ماندیم در آشوب این دنیا رها
رفتی و ما را سپردی دست انواع بلا
بسته شد بعد از تو ای سردار؛ راه کربلا
خون دل خوردیم! تا آن لحظه های آخرین
ناممان امسال شد: جامانده های اربعین
میشود شب های جمعه داغ تو جانسوزتر
کربلایی میشویم از نام تو با چشم تر
تو فقط از حال هجران دیده ها داری خبر
غبطه بر حال شهیدان میخوریم و هر سحر-
-میرساندی کاش با تعظیم و عرض احترام
محضر اربابمان از جانب ما یک سلام
سیدالعطشان بگو! داغ لبالب را بیین
در کنار آب دریا خشکی لب را ببین
گریه کن سردار! جسم نامرتب را بیین
نیزه باران شد تن ارباب! زینب(س) را ببین
خوب فهمیدی غمش را در حرم با حالِ زار
مانده اشکت در غروبِ زینبیه یادگار!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
_____________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
به مناسبت سالگرد شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
@shere_aeini
زمین نخورده عَلَم بعدِ تو عَلَم باقی ست
ستونِ خیمه نیفتاده، این حرم باقی ست
خرابِ باده ی عشقیم و یک به یک مستیم
همیشه پای همین بیرق و عَلَم هستیم
شبیهِ حضرتِ زینب دلاور و شیریم
و انتقامِ تو را از یزید ، می گیریم
گمان مکُن که اگر رفته ای علی تنهاست
نگاه بانِ درِ این حرم خودِ زهراست
نگاهِ ما همه بَر دلبرِ خراسانی ست
تمامِ بیشه پُر از بَبر و شیرِ ایرانی ست
و ضربِ سیلیِ ما ابتدای ویرانی ست
و نامِ ما پس از این قاسمِ سلیمانی ست
قسم به عشق که نامش همیشه پا بر جاست
نرفته قاسم ما ، او هنوز هم ، اینجاست...
🔸شاعر:
#وحید_اشجع
______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
به مناسبت سالگرد شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
@shere_aeini
نامِ تو نُقلِ هر دهان شده است
چون ، تو بسیار مهربان بودی
تو برای کسی که مشکل داشت
همچو یک ابر ، سایبان بودی
خُلق و خوی تورا که هرکس دید
عاشقِ تو شده ست بی کم و کاست
جسمِ تو با زمینیان بوده
روحِ گسترده تو پیشِ خداست
مثل شب های دیگرِ هرماه
خواب بودیم و تو ولی بیدار
روحَت انگار باخبر بوده
تشنه بودی برای این دیدار...
ساعت یک ، در آن شبِ جمعه
روحِ سردار جاودانی شد
صبح جمعه اواسط دی ماه
خبر آمد که آسمانی شد
بعد از او خیره ام به تصویرش
دلِ من شد اسیرِ لبخندش
رهبرم گفت آن شبِ جمعه
شهدا در بغل گرفتَندش
دستِ روی چمن گواهی داد
جسمِ سردار اربا اربا شد
تا تنش را میانِ خون دیدم
سفرهی روضه دلم وا شد
دست هایش شبیه سقا بود
کُل جسمش مشابهِ اکبر
سرِ او غرقِ خون شبیهِ حسین
دفنِ او هم شبانه چون مادر
خونِ سردار اولِ راه است
بینِ دستانمان بود سجّیل
قدس آزاد میشود قطعا
البته بعدِ حذفِ اسرائیل
شیعه خسته نمیشود هرگز
بهرِ امرِ ولی چو سربازیم
در مدینه برای شاهِ جمل
گنبد و بارگاه میسازیم
حاج قاسم دعایمان کن تا
ما شبیه تو روسفید شویم
کربلا زیر قبّهی ارباب
تو طلب کن که ما شهید شویم
🔸شاعر:
#محمدحسین_چاوشی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
به مناسبت سالگرد شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
@shere_aeini
شعری برای سردارشهید سلیمانی
و سردار قاآنی
سلام بر تن بی سر سلام بر سردار
که گشت مثل اباالفضل مختصر سردار
درست مثل علی چون شهید شد مالک
گذاشت رهبر ما دست بر کمر سردار
برای رهبر خورد خون دل سرباز
برای کشور خود داد دست و سر سردار
برای اهل حرم بود جان به لب سقا
برای اهل حرم گشت خون جگر سردار
تمام شام و یمن را دویده بود این مرد
برای مکتب خود بود در به در سردار
میان معرکه ها تیغ تیز در دستش
به مثل بدر و احد کرد کَرّ و فَرّ سردار
علی شده ست به لیل المبیت در بستر
به سان شیر ژیان در دل خطر سردار
چه عاشقانه به پای حبیب خود سر داد
چه عارفانه نمود عزم این سفر سردار
زمین که جای شما نیست مرد نورانی
فرشته بودی و گشتی فرشته تر سردار
فرشته ها به در آئید و میهمان ببرید
شهید خسته ی مارا به آسمان ببرید
سبد سبد گل خوشبو و تازه ی قمصر
به روی شانه بگیرید و ارمغان ببرید
برای عرض ارادت عزیز زهرا را
"به خاک بوسی آن قبر بی نشان ببرید"
عزیز خسته و مجروح و زخمی مارا
به دیده بوسی یاران مهربان ببرید
□
کسی به طاعت و تقوی و سیرت مالک
کسی به عمق نگاه و بصیرت مالک
کسی به مردی مقداد و طاعت عمار
به فتنه ها و حوادث شجاعت عمار
کسی که یار ولی بود در زمانه ی خاص
در آن حضور عوام و درآن سکوت خواص
کسی به زهد ابوذر به هیبت سلمان
کسی به روز دهم چون زهیر در میدان
چو شیر شرزه به شام و به غزه و لبنان
چو ذوالفقار برهنه میانه ی میدان
برای لشکر قرآن کیان ایرانی
نموده است برای عدو رجز خوانی
بساط روضه فراهم شده ست مادر جان
که فاطمیه محرم شده است مادر جان
دریغ و درد که آن ماه مهربان افتاد
به قلب زخمی صاحب زمان تکان افتاد
اگر غلط نکنم ماه در خسوف افتاد
اگر غلط نکنم عرش در فغان افتاد
میان عرش علی دست بر کمر بنهاد
خروش و ولوله در هفت آسمان افتاد
دریغ و درد که الشمر جالس صدره
خبر رسیده که بانوی قد کمان افتاد
خبر رسیده که سردار اربا اربا شد
کنارش عمه سادات آن زمان افتاد
فغان و آه و مصیبت که رهبر مظلوم
خبر که همین شنیده ست بی امان افتاد
ورق ورق همه آیات سرمدی بوده ست
ورق ورق گل سرخ محمدی بوده ست
بگو به لشکر صهیون جنود شیطانی
سزای کار شما نیست جز پشیمانی
به هوش باش که ایران شده ست بارانی
هوای کشور ما گشته است طوفانی
هزار تیغ برهنه چو ذوالفقار علی
هزار مرد دلاور گره به پیشانی
به انتظار شمایند و انتقامی سخت
نشسته است جهان در سکوت و حیرانی
هزار شکر که آن سید خراسانی
علم گذاشته بر روی دوش قاآنی
ز نسل رستم دستان و پوریای ولی
چه رستمی و چه شیر افکنی چه دستانی
کسی به وقت رشادت چنان ابومهدی
به گاه خوف و خطر او همان سلیمانی
همان شجاعت و بی باکی همان هیبت
همان دلیری و شیری به سبک ایرانی
همان نگاه و همان بینش و همان تدبیر
همان طنین و کلام و همان خروشانی
درست مثل تمام سپاهیان خاکی
به سیل و زلزله و روزهای ویرانی
همان دعای کمیل و زیارت وارث
همان فضیلت و تقوا و حال روحانی
همان دعا و مناجات و روضه ی مادر
همان خلوص و همان اشک های پنهانی
بساط روضه فراهم شده ست مادر جان
بساط گریه در این سطر های پایانی
دوباره روضه ی مادر دوباره آن مسمار
دوباره ضربت سیلی و دست بر دیوار
دلم به حال علی سوخته ست مادر جان
که چشم خویش به در دوخته ست مادر جان
همیشه روضه ی مادر برایمان سخت است
سرودن از غم بانوی قد کمان سخت است
قبول کن که پری در هوایتان بزنیم
اجازه مان بده مادر صدایتان بزنیم
🔸شاعر:
#علی_کفشگر
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
نامت همیشه زمزمه ی بی امان ماست
ما اهل خاک و روضه ی تو آسمان ماست
در زیر سقف روضه ات ای صبح بی غروب
تنهاترین مجال تنفس، از آن ماست
محتاج نور نیست هر آنکس تو را شناخت
مهرت چراغ خانه ی هر دو جهان ماست
مادر شدی و لحظه به لحظه حواس تو
در پیش "اعتقاد دل" و "آب و نان" ماست
ذکر شریف فاطمه، ای خیر دستگیر
سنگین ترین عبادت روی زبان ماست
داغ تو را نه اینکه فقط گریه می کنیم
امروز درس فاطمیه، امتحان ماست
واجب ترین فریضه ی ما فاطمیه است
این اعتقاد قاطبه ی دوستان ماست
صورت کبود روضه ی دیوار و کوچه ایم
این زخم های سرخ همیشه نشان ماست
جان داده ای به راه امامت که همچنان
نام علی هنوز بلند از اذان ماست
🔸شاعر:
#حسن_کردی
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
آتش در بی مهابا عمر زهرا را گرفت
دود این آتش تمام اهل دنیا را گرفت
ضربه ی سیلی جوان مرتضی را پیر کرد
ضربه ای که روشنی چشم حورا را گرفت
در سکوت شهر، دود و آتش و بی حرمتی
جان زهرا را نه تنها جان مولا را گرفت
پاره کرد افسار خود را مردکی که بی صفت
در خیانت پیشگی جای یهودا را گرفت
صفحه ای خون رنگ در تاریخ دنیا باز شد
یک لگد از مادری فرزند فردا را گرفت
بین کوچه دامن مولا به دست فاطمه
بود تا وقتی که قنفذ راه آنها را گرفت
خانه تا مسجد قلاف پُر به پهلویش زدند
آن قلاف پُر که جان مادر ما را گرفت
جاهلیت در لباس اولی و دومی
انتقام خندق و بدر و احد ها را گرفت
برنخواست از شهر فریادی به یاری علی
باز بُت جای خداوند تعالی را گرفت
🔸شاعر:
#حسن_کردی
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
(صدای زبان میخ )
در عالم هرچه میبینم که دارد روح یا پیکر
بنا کرده است تقدیری برایش حضرت داور
درختان،کوه ها،دریاوبرکه،آسمان یا دشت
همه سرگرم تسبیح اند بهرصاحب محشر
زمین میخواند از صبح ازل سبوحُ یا قدوس
به گوشم میرسد از آسمان ها نغمه ای دیگر
ومن در گوشه ای سرگرم تَسبیحات خود بودم
که خود را یافتم در کوره دُکـان آهنگـر
حرارت دیدم و با ضربه ها ی پُـتک فهمیدم
به نقش میخ می باید بشینم بر تنِ یک در
صَباحی مات وحیران ازجمال و بَخت خود بودم
که مُرغِ نیک بختی درحوالی سرم زد پر
از اقبال بلندم می شود نُطق قلم قاصر
و شرحش میشود افزونتر از اوراق صد دفتر
به عالم بارهاکردم تَفاخر چون که من تنها
شدم زیبـنده ی درگاه بیت ساقی کوثـر
چه بیتی !برترازصدمسجد الاقصیٰ وده کعبه
مقامی بی شک اندر شان پاکِ فاتح خیبر
دوصد افسوس از جورِ ستم گردید این مطلب
برای اهل معنی واژه هایم گُنگ و ناباور
سه روز از دفن پیغمبر گذشت و مردم گمراه
کمر بستند اَندر یاری رندان بد اختر
مگر رسم مَودت نیست اینکه خلق گلها را
برد بهـر تـسلای عزادارانِ غـم پـرور؟
صدای اهرمن می آید ! آیا خواب میبینم؟
به جنگ حق به پا کردست شیطان لشکری دیگر
چرا اهل مدینه جای گل بر خانه زهـرا
طناب و هیزم آوردند اندر ختم پیغمبر
به درگاهی که می بوسید آن را عطر شب بوها
به پا شد کینه نَمرودیان با شعله ی آذر
چُنان از شعله های آتش آنجا سرخ شد جانم
که گویی رفته ام در کوره دُکان آهنگر
نمیدانم چه شد گویی به یکباره در آن صَحنه
میان دلهُره پیچید عطر یاس سرتاسر
تمام روضه ی من شد گمانم مصرع آخر
علی ماند وگُلی در لابه لای دود و خاکستر
🔸شاعر:
#رضا_میرزایی_همدانی
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
خبر آمد که دگرگون شده حالت بانو
وای بر من که چه خشکیده نهالت بانو
کوثرم خشک نشو، ماء طهورم #زهرا (س)
با علی (ع) حرف بزن ، سنگ صبورم زهرا (س)
چشمه ی فیض #علی (ع) بر دل من جاری شو
گرچه سخت است، بمان، چیره به بیماری شو
همه ی دلخوشی ام ناخوشم از ناخوشی ات
#کَلِّمینی، به خدا کُشت مرا خامُشی ات
کاش آن روز نمی آمد و دژخیمان هم
کاش تاریک نمی گشت فروغ ماهم
آتش افتاد به در، شعله در این باغ افتاد
تو لگدمال شدی بر جگرم داغ افتاد
سوره ی #کوثر قرآن به زمین شد پامال
آیه ای حذف شد و فاطمه ام رفت از حال
#فتنه و آتش آن روز فراموش نشد
شعله افتاد به جان من و خاموش نشد
اهل این شهرِ دغل، سوختنم را دیدند
سوختم از غم و بر ناله ی من خندیدند
یادشان نیست گشاینده ی #خیبر هستم
یادشان نیست یداللهم و #حیدر هستم
مُشتی الوات که از کشتن تو سرمستند
دست حق کیست؟ منم، بند به دستم بستند
شیر باشی و سگان دور و برت حلقه زنند
پیش چشمان ترم لطمه به #صدیقه زنند
لا فتی غیر علی، وصف علی بوده و هست
سَیف الاسلام فقط سَیف علی بوده و هست
پهلوانان و شهان جمله دخیلش هستند
خلق حیران شدهی صبر جمیلش هستند
آه ای صبر چه بر روز #علی آوردی
آه در کوچه چرا نیست خبر از مردی
داغ آن روز به لوح دل من می ماند
چه کشیدم چه بگویم که خدا می داند
از همان روز دگر #فاطمه (س) رخ می پوشد
صبر زینب (س) همه از صبر علی (ع) می جوشد
من همانم که عدو از نسبم میترسد
ولی امروز تمام بدنم میلرزد
ترسم از رفتن زهراست، مبادا برود
در دلم ولوله برپاست مبادا برود
دردهایی به دلم هست که ناگفتنی است
راز دل با که بگویم که گلم رفتنی است
🔸شاعر:
#جواد_محمود_آبادی
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
به مناسبت سالگرد شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
@shere_aeini
به نام قلب زلال مدافعان حرم
به نام رزق حلال مدافعان حرم
به نام شیر دلان سپاه عاشورا
فدائیان بسیجی زینب کبری
به زاهدان شب و شیرهای در میدان
به فاتحان دمشق و یلان خان طومان
به غیرت علویِ جوان ایرانی
به خونِ ریخته ی قاسم سلیمانی
اگرچه شاعرم؛ اما خودم که می دانم
که غیر عشق، از این طایفه نمی دانم
کدام طایفه؟ آنها که در جوانی خود
گذشته اند ز لذات زندگانی خود
کدام طایفه؟ آنها که بی قرار شدند
ستاره های شب تار روزگار شدند
کدام طایفه؟ آنان که نسل سلمانند
به تارک بشریت همیشه تابانند
برای ما که از این قافله جدا ماندیم
برای ما که از این عاشقانه جا ماندیم
وصیت شهدا راه را نشان داده
چراغ قبله نما را به دستمان داده
قسم به بغض یتیمان، به آه مظلومان
به خون پاک شهیدان جبهه ی ایمان
به سینه های سپر در مقابل دشمن
به راس های شریف جدا شده از تن
به صدرزاده و آژند و عفتی سوگند
به قلب شیعه ی ناب ولایتی سوگند
اگر جهان به صف آیند، مرد میدانیم
مطیع امر ولی فقیه می مانیم
و تا ظهور، برای امیر می میریم
اگر که امر نماید بمیر؛ می میریم
به سر رسیدن این انتظار نزدیک است
دهید مژده به یاران، بهار نزدیک است
🔸شاعر:
#حمید_رضا_عباسی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
به مناسبت سالگرد شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
@shere_aeini
هر چند اجرِ کارِ تو غیر از شهادت نیست
اما ز داغت جانِ ما را صبر و طاقت نیست
تلخ است اگر چه درد هجرانت به کام دل
می دانم اما سینه ات را تابِ ذلت نیست
رفتی طنینِ گامهایت در جهان باقیست
در سینه ات عشقی بجز عشق ولایت نیست
دشمن نمیفهمد ولی میداند از این پس
در چشم او تا روز محشر خواب راحت نیست
آسوده باش ای شیرمرد عشق و آزادی
هر قطره خونت جز نماد عزم و وحدت نیست
دستت پر است از خاطرات کربلا ای وای
در قلب ما دست بریده بی حکایت نیست
بعد از تو یارانت کنار رهبرت هستند
کور است آنکه در دلش نورِ بصیرت نیست
بی شک که راهت امتدادِ راهِ عاشوراست
راهی که پایانش بجز خون و شهادت نیست
لعنت به امریکا و اسرائیل و عمالش
کز ظلمشان جایی در این عالم فراغت نیست
چون مالک اشتر اطاعت از علی کردی
دست تو بر دست ولی جز دست بیعت نیست
حقا ز نقشِ بی بدیل و ماندگارِ تو
در منطقه دیگر بساطِ ظلم و قدرت نیست
آن صادق الوعدی که بر چیده بساط کفر
بر حق ستیزان جهان گو درسِ عبرت نیست؟
هر قطره خون قاسم ما بذر پیروزی است
دشمن بداند تا شکست آنقدر فرصت نیست
دیدیم اشک زینبت را در عزای تو
شکر خدا بر گردنش بند اسارت نیست
در پیشگاهِ حضرتِ حق روسفیدی تو
پس انتظارِ ما ز تو غیر از شفاعت نیست
وصف تو بود این شعر، سردارِ سلیمانی!
البته وصف پهلوانی چون تو راحت نیست
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
حرفی بزن ای باصفا.. تا دق نکردم
پلکی بزن خیرالنسا.. تا دق نکردم
سنگین شده این سینه ام از غصه هایت
رحمی در این حال و هوا تا دق نکردم
بدجور در کارم گره افتاده بانو..
بگشا گره.. مشگل گشا تا دق نکردم
کل وجودت را گرفته زخم خونین
دردت بگو با مرتضا تا دق نکردم
از این سکوتت شاکی ام ای عصمت الله
حرفی بزن غم مبتلا تا دق نکردم
فرزند ارشد... گوشه گیری می نماید
رازی بگو از مجتبا.. تا دق نکردم
زهرا مگر که اتفاقی روی داده..
چیزی بگو از کوچه ها تا دق نکردم
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@shere_aeini
تکیه گاهی غیر تو مادر ندارم هیچ وقت
آشنایی غیر تو کوثر ندارم هیچ وقت..
خیمه ی امنم شده در زیر معجر فاطمه
من پناهی غیر این معجر ندارم هیچ وقت
رفت و آمد می کنم در روضه هایت، جا بده
نیتی.. بالاتر از نوکر ندارم هیچ وقت
من کجا و این حریم باصفا کهف الحصین
در حریمت جز دل مضطر ندارم هیچ وقت
تو به من آموختی بی بی ولایت پیشه گی
رهبری جز حضرت حیدر ندارم هیچ وقت
آدمم کن.. جان مولا با نگاه رحمتت..
بی نگاهت حالتی بهتر ندارم هيچ وقت
هرچه باداباد وقف تو شدم ام الحسن
تکیه گاهی غیر تو مادر ندارم هیچ وقت
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
__________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini