eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini سرّ توحید احمدی اینست: که علی را فقط خطاب کند عرصه‌ی جنگ هم که تنگ شود روی حیدر فقط حساب کند آی مرحب! برو کنار بایست هدف انگار کندن در نیست شیر حق اینچنین که می‌غرّد آمده قلعه را خراب کند روح از این صحنه جان تازه گرفت آمد از فاطمه اجازه گرفت تا که در عرش، عکسِ حیدر را درِ قلعه به دست ـ قاب کند می‌پری آن طرف سواره ولی عمرو! آن سوی خندق است علی جنگجویی ندیده‌ام چون تو سوی مرگش چنین شتاب کند تیغ بر عمرو، پهلوان حیدر آنچنان زد که حضرت داور ضربه‌ی روز خندقِ او را بهترین ضربه انتخاب کند همه دیدند امیر می‌آید زودتر از غدیر می‌آید کی شود یک امینی دیگر شرح این ضربه را کتاب کند؟ در میان عرب خبر پیچید در دلش هر مبارزی فهمید خاک خود را به باد خواهد داد رزم اگر با ابوتراب کند بیشتر بین عاشقانِ علی حرف سلمان و مالک است ولی رقص خرمافروش بر سرِ دار دل ما را همیشه آب کند بعد یک عمر ذکر یا حیدر مطمئنیم ساقی کوثر به دل کوزه‌گر می‌اندازد خاک ما را خم شراب کند قلب را در لحد که می‌بویند به رقیب و عتید می‌گویند میهمان علی‌ست بگذارید او بیاید خودش حساب کند شعرم از برق ذوالفقار رسید روشن و گرم و بی‌قرار رسید تا به ذره‌ نگاه یار رسید می‌رود کار آفتاب کند 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اگر مدحش کنم ترسم که در حقش جفا باشد که مدح ذات یکتایش فقط کار خدا باشد چه باید گفت از شان و مقامش تا سزا باشد کسی که جای او بر شانه های مصطفی باشد کسی که قد یک ارزن ندارد ترسی از دشمن کسی که همدم و همرزم او خیرالنّسا باشد به فرمان علی خورشید بر می گردد از مغرب¹ جهان را تحت فرمان دارد و فرمانروا باشد تحیر می کند دشمن ز تیغش آنچنانی که سرش می افتد و پیکر کماکان روی پا باشد خودش که جای خود دارد کسی حتی اگر حاجت بخواهد از غلام خانه‌اش حاجت روا باشد شراب تو نمی‌گیرد مرا شرمنده ای ساقی شراب شیعه بایستی از انگور طلا باشد محمد در غدیر خُم به مردُم گفت ای مردُم! پس از من این علی آقا و مولای شما باشد صراط مستقیمی که بدون حب او باشد اگر سمت خدا باشد یقینا ناکجا باشد² سپس دست امیرالمومنین سمت خدا رفت و ندا از آسمان آمد صفا باشد صفا باشد ندارد حاصلی عمرش به جز آه و پشیمانی کسی که لحظه‌ای از احمد و آلش جدا باشد کجا بی نور خواهد ماند ای خورشید عالم تاب؟ کسی که ذره ای هم با نگاهت آشنا باشد ندارم هیچ امیّدی به اعمالم در این دنیا در آن دنیا علی! دستم به دامان شما باشد ‌‌ 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کسی که انبیا هم عاجزند از درکِ تفسیرش چگونه میتوان با شعرِ ناقص کرد تصویرش؟! چنان عشقش جنون می آورد در دل ، جوانان را که آخر یوسف برنا ز حسرت میشود پیرش تمامِ معنیِ قرآن به خالِ هندویش بند است چه معنا می دهد «با» ، گر نباشد نقطه ی زیرش؟! به این تدبیرِ ناقص دل مبند ای دل ، ببین اینجا گره خورده قضا هم بر سرِ زنجیرِ تقدیرش همین که می رود بر مأذنه ، محشر به پا گردد که شیطان می کند میلِ نماز از شوقِ تکبیرش عجب مشمار اگر باد از نجف بیرون نمی آید به دام افتاده حتّی باد در زلفِ گره گیرش ز جانم حُبِّ حیدر را جدا نتوان نمود ، آری محال است اینکه شِکّر را جدا سازند از شیرش چه اعجازیست یا رب در کلامِ عرشیِ حیدر که می میرند مشتاقانِ او از فرطِ تأثیرش به اشک‌ِ شورِ چشمِ خویش آخر پاک شد عاصی که سگ را نیست جز دشتِ نمک راهی به تطهیرش 🔸شاعر: «علی_مقدم» ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شروع عشق به نام خدا به نام شما من آفریده شدم تا شوم غلام شما هزار شکر نبوده هنوز روی سرم به غیر سایه ی لطف علی الدوام شما کبوتر دل من که نمی پرد همه جا از آن زمان که گرفتار شد به دام شما برای آنکه جنان را فقط نگاه کند نشسته است شب و روز روی بام شما خوشا به حال کسی که شده در این دنیا مسیر زندگی اش روشن از کلام شما شما تمامی دار و ندار من هستید تمام عمر همه اعتبار من هستید جهان به زیر قدوم تو خار می گردد نفس زنی همه عالم بهار می گردد برای عرض ارادت به محضرت، خورشید به سمت گنبد تو رهسپار می گردد یکی دو شب که نه ، هر شب به سامرا، مهتاب میان صحن تو مثل غبار می گردد اگر که تیغ دو ابروت می کشد ، جانم هزار بار به پایت نثار می گردد اگر به عشق تو مردم شما نخور غصه یک عاشقت کم از این صد هزار می گردد همیشه زنده بود هرکسی فدای تو شد و خوش به حالش اگر خاك سامرای تو شد دلم بهانه گرفته، بهانه ات هادی نشسته ام چو گدا پشت خانه ات هادی نگاه کن به خدا آب و نان نمی خواهم تمام حاجت من آستانه ات هادی بخوان تو جامعه را تنگ شد دلم امشب برای زمزمه ی عاشقانه ات هادی به عرش نقل محافل بیان مدح شماست و جبرئیل بخواند ترانه ات هادی تو آمدی که گرفتاری ام شروع شود شوم اسیر تو و آب و دانه ات هادی تو آمدی که بدانم جلال يعني چه ! تو آمدی که ببینم جمال يعني چه ! بگیر دست مرا تا به سامرا ببری بگیر دست مرا عرش کبریا ببری ببین که دور و بر من غریبه بسیار است بگیر دست مرا ، یار آشنا، ببری تو رهنمای منی ، تا نیامده شیطان بگیر دست مرا تا سوی خدا ببری همه یقین من این است راه حق آنجاست به هر کجا که دلت خواست تا مرا ببری به آن ضریح تو سوگند می دهم مولا مرا تو یک شب جمعه به کربلا ببری... که روضه خوان بشوم در حریم خون خدا : "میان آن همه لشكر ...حسين... وا...تنها..." 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بالاتر از این هاست لوایی که تو داری خورشید دمیده ز عبایی که تو داری از بنده نوازی و عطایی که تو داری آقای جهان است گدایی که تو داری ما خاک بخیلیم و شما ابر سخایی محبوب شده از کرمت شغل گدایی چون جامه که بر قامت زیبا بنشیند مهر تو به دلهای مصفا بنشیند هرکس به دلش مهر تو آقا بنشیند مهرش به دل حضرت زهرا بنشیند لطف خود زهراست که ما اهل یقینیم آن روز دعا کرده که امروز چنینیم تو آینه داری و کلام تو گهر بار در وصف تو ماندند...چه گفتار و چه اشعار حقا که زلالی و نجیبی و نسب دار بر شیر ندارد اثری زوزه ی کفتار در عالم از این نکته هزاران اثر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد بیراهه نرفتیم اگر هادی ما اوست ذکر ولی الله همان جلوه ی یا هوست چون شیشه ی عطری که به یک واسطه خوشبوست در چنته ی ما نیست به جز مرحمت دوست العبدُ و ما فی یده کان لمولاه از برکت خورشید کند جلوه گری ماه تو هادی مایی و جهان بی تو سراب است اوصاف تو در آیه ی تطهیر کتاب است تو عشق مدامی و دمت مستی ناب است جای ولی الله کجا بزم شراب است؟ یک آیه بخوان آتش کفرش به یم افتد یک شعر بگو کاخ و سرایش به هم افتد گفتند شراب و دلت ای ماه کجا رفت از مجلس بغداد سوی شام بلا رفت لب پاره شد و ناله ی زینب به هوا رفت خون از لب شه، روح زجان اُسرا رفت شد مجلس اغیار همان بزم خرابه وقتی که سر افتاد به دامان ربابه 🔸شاعر: ______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باران شدم از شوق پریدن به هوایت شد کفتر بی‌گنبدِ تو، باز رهایت ای صاحب آن جامعۀ‌ پر شده از عشق! خالی‌ست چرا این همه در جامعه جایت؟ گفتی: «فَتَحَ اللهُ بِکُم» پنجره وا شد گفتی: «و بِکُم یَختِم» و دل کرد هوایت کی می‌رسد آن «اَشرَقَتِ الارض» به نورت کی مست شود جامعه از جام دعایت هر نیمه‌شب از ذکر تو روشن شده عالم مَست‌اند ملائک همه از عطر عبایت در بزم شراب آه! بگو مستِ خدایی شاید متوکل کند این‌گونه رهایت رخصت بده یک لحظه که این پرده بیفتد تا کاخ و ستون‌هاش بیفتند به پایت وقتی که امامی و علی هم شده نامت پیداست که در سامره شاه است، گدایت.. «اَنتم شُفَعائی» خبری بود که ما را بُرد از دل شب تا سحری پشت صدایت آه از تو چه پنهان... چه بگویم... فقط اکنون دست من و دامان تو و لطف خدایت 🔸شاعر: __________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini گرفته جان نفسم در ثنای حضرت هادی دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی نداشت طوطی جانم، هنوز لانه به جسمم که بود مرغ دلم آشنای حضرت هادی صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا صفاست در حرم با صفای حضرت هادی مقرّبان الهی فرشتگان بهشتی کشند منّت لطف و عطای حضرت هادی ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی درندگان زمین التجا برند به سویش پرندگان هوا در هوای حضرت هادی... دلم که درد گناهش به احتضار کشانده پناه برده به دارالشّفای حضرت هادی مرا چه قدر که گردم گدای خاک نشینش که هست خازن جنّت گدای حضرت هادی دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوات ملاحت سخن دلربای حضرت هادی به خاک، عطر بهشتی پراکند اگر آید نسیمی از طرف سامرای حضرت هادی به عمرِ دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد به لحظه‌ای که کنم جان فدای حضرت هادی به تیرگی نبری روی و راه خود نکنی گم هدایت است به ظلّ لوای حضرت هادی بخوان زیارت پر فیض جامعه که بری پی به ارزش سخن دلربای حضرت هادی مرا رضایت ابن الرّضا خوش است که دانم بود رضای خدا در رضای حضرت هادی... 🔸شاعر: ______ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تو از تبار بهاران، تو از سلالۀ رودی تویی که شعر شکفتن به گوش غنچه سرودی تویی شکوه بهار و به پیشگاه تو دارد جوانه عرض سلامی، شکوفه عرض درودی به صدر «جامعه» خود به اَلسّلامُ علیکی تمام پنجره‌ها را به سوی باغ گشودی... کسی که در قفس شیر رفت و آهوی چشمش به یک اشاره دل از هر چه شیر برد تو بودی اگرچه سامره‌ات را حصار کرده شب اما می‌آید از سوی کعبه نسیم صبح به زودی 🔸شاعر: __ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نه فقط خلیل، تبر به کف به مصاف بتکده یاعلی نه فقط کلیم، عصا به دست، میان شعبده یاعلی به رکوع آیه‌ی إنّما، به وفای سوره‌ی هل‌أتی به حدیث قدسی لافتی، که خدا صدا زده یاعلی! نه کسی شبیه تو تا ابد، که یَکن لکَ کفواً أحد نه کسی شبیه تو از ازل، به جهان نیامده یاعلی! به شهادتِ أرِنی قسم، به فمَن یمُت یرَنی قسم که ز هرطرف به تو می‌رسم به یکی مشاهده یاعلی! چه مباهله است و غدیر خم؟ وَ نساءَنا وَ نساءَکم که تمامِ فاطمه یکصدا همه یاعلی شده یاعلی! تو همانکه فاتح خیبری، تو همانکه ساقی کوثری که بدون این‌همه دلبری، دو جهان چه فایِده یاعلی! پسر عدالتِ مرتضی، همه اولیا، همه انبیا لِترابِ مقدمِه الفِدا، تو بشارتش بده یاعلی! ضربان میکده یاحسین و سکوت میکده یاحسن صلوات میکده یامحمّد و ذکر میکده یاعلی! 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای آفتاب روشنی داری به عمق سینه هامان بی نقاب مهر تو جاری به دشت سینه های خشک شد مهر تو دریای رحمت بود از عهد سراب باده ای،آبی،شرابی،بحر جان افزا تویی دیگران در پیشگاه تو سرابند و حباب ای خرابی ها همه آباد از اعجاز تو بیشتر از این خرابم کن خرابم کن خراب گر خدا خوانم تو را کفر است ، پس میخوانمت بوتراب و بوالعجائب ، بوالحسن ، عالیجناب گفت پیغمبر علی میزان حق و باطل است پس علی حق است و معیار است در روز حساب صوت حیدر بود در گوش سمیع مصطفی آن زمانی که میان عرش حق شد کامیاب پس علی آمد که حتی در میان عرش هم جلوهء حیِّ توانا را کشد در احتجاب راه بی حیدر رهی تاریک و بی جان است و سرد مثل دنیایی که در عمرش ندیده آفتاب گر چه خوش باشد به کام زاهد نیکو سرشت وعدهء شیر و شکر نحر عسل جام شراب از شراب و مستی و نهر عسل شاهد مگو ما و خّم مستیم عمری از غدیر بوتراب 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دستی که نبی گرفته بر بالا دست یک عمر به او سپرده دل حالا دست تنها نه ابوتراب ، میدانم او دارد به طلوع مهر و بر دریا دست در شوکت او همین کفایت ، به خدا چشم است به جایی و شود یکجا دست از دامن این دست مکش دست که او دارد به امور عالم بالا دست ثقلین برای اوست ، از بعد نبی بستند به بند گردنش ، اما دست بنشست به صورت گلی در کوچه تا این که دری شکست از زهرا دست 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عیسی مسیح گشت و به موسی عصا رسید یوسف در عمق چاه به جاه و بها رسید نوح نبی به نوحه ی کرببلا رسید ایوب هم به صبر در عمق بلا رسید این خیر ها به دست تو بر انبیا رسید دل را گره به زلف خمت مو به مو زدیم شب گرد عشق گشته به نور تو رو زدیم در کوچه های عشق قدم با وضو زدیم در خوابگاه صحن تو تا بر پتو زدیم در فصل سرد اذن زیارت به ما رسید هر شاعری که مدح تو را گفته حمیری ست حتی مُقِر به فضل تو شیخ زِمَخشری ست شیعه عذاب دیده از امثال اشعری ست اینقدر بی توجهی از کوری یا کری ست مرحب مقابل تو چه با اِدّعا رسید آموخت وصله های لباست غرور را خورشید عاجزانه گرفت از تو نور را غرقیم در صفای تو بنداز تور را روزی بده دوباره سلیمان و مور را نان شب یتیم به لطف شما رسید جبریل در حریم حرم گرمِ هلهله ماندست تا خدایی مولا دو مرحله آخر چگونه؟! درک کنیم این معادله گفتیم ممکن است ؟؟که الهام شد بله مولا اراده کرد و کنار خدا رسید آنقدر سر خوشیم که لب بر سبو زدیم از  خلق  رو گرفته به  خلّاق  رو زدیم گفتیم «یاعلی مدد» و  دَم  از او زدیم پروردگار ما شد و فریاد «هو»زدیم این جامِ کُفر،از کَرَم او به ما رسید هر کس که عاشقت شده از دوستان ماست هرکس که مبغض تو شد از دشمنان ماست این ذکر خیر توست که روی زبان ماست نامت دلیل مستی وقت اذان ماست یادش بخیر وقت رکوعت گدا رسید جف دست پوچ پای قمارت نشسته ایم مشتی خراب دور مزارت نشسته ایم عمریست پای چوبه ی دارت نشسته ایم از اشتیاق قول و قرارت نشسته ایم این شعر با عنایت موسی الرضا رسید... 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم ولادت امام هادی علیه السلام و ایام غدیر روی هشتگ مورد نظر بزنید
@shere_aeini نفس و داماد و پسر عم خود پیغمبری فاتح بدر و حنینی و امیر خیبری رازقی و غالبی و قاهری و صفدری میری و سرلشکری و یک تنه یک لشکری از خیال و شعر و عقل و درک آدم برتری مرتضی و بوترابی و علی و حیدری ای قسیم النار والجنة که شاه محشری بنده دین توام که عبد حی داوری یا علی یا دین تو یا هیچ دین دیگری تا صراط مستقیمت هست، این و آن چرا؟ با وجود تو، ابوبکر و عمر ، عثمان چرا؟ تا تشیع هست ، دیگر مذهب و ادیان چرا؟ در کنار روی ماهت ، یوسف کنعان چرا؟ پهلوان وقتی تو هستی ، رستم دستان چرا؟ ذوالفقارت هست وقتی ، هجمه ی طوفان چرا؟ تاکه انگور ضریحت هست، تاکستان چرا؟ چون که دردت هست ، قربانت شوم، درمان چرا؟ تا غدیرت هست ، فطر و مبعث و قربان چرا؟ ای به قربان غدیرت سینه های بیقرار جان نثارم،جان نثارم،جان نثارم،جان نثار پا سر چشمم گذار و تا قیامت بر ندار ای که اوصافت نمی‌گنجد به تسبیح و شمار ساقی کوثر توهستی و منم مست و خمار ای ولی الله الاعظم ، ای امیر لافرار لشکری را میکنی با خشم چشمت تار و مار از کتاب مدح تو یک جمله گویم از هزار: لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هرآنکس حُبِّ حیدر را تمنا میکند هر دم دلش را جایگاه عشق مولا میکند هر دم کسی کز اشیاق دل نظر بر دُرّ می اندازد ثواب روُیت روی علی را میکند هر دم نجف عاشق ترینها را به سوی خویش میخواند نجف رفته هوای کوی مولا میکند هردم علی‌‌‌‌ حُبّهُ جُنَّه قَسیمُ النّار والجَّنَه ولایش جنت و دوزخ مُجزّا میکند هردم رسول الله که افلاک تحت منظرش باشد خدا را در جمال او تماشا میکند هردم به یک شب در چهل منزل مگر میشد یکی باشد علی هست انکه حل این معما میکند هر دم شگفتی آفرین باشد ولی المومنین باشد خداوند تعالی را هویدا میکند هردم به ایوانش اگر رفتی مباشی کمتر از خورشید که خورشید ارتزاق نور از اینجا میکند هردم تمام آفرینش چشم بر دست علی دارد ولی مولا نظر بر دستِ زهرا میکند هردم 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مانده عالم از ازل بر عهد و پیمانِ علی(ع) جان به عالم داده و جانم به قربانِ علی(ع) عقل، از درکِ مقاماتش کماکان عاجز است هست غیرِ قابلِ توصیف، ایمانِ علی(ع) بد گرفتارم به درد معصیت، درمان کجاست؟! بیقرارم! سخت محتاجم به درمانِ علی(ع) این مسلمانی ندارد رنگ و بویِ واقعی مثل سلمان! کاشکی باشم مسلمانِ علی(ع) با نگاهش میشود معلوم اقلیم ِ بهشت مرز دوزخ میشود تعیین به فرمانِ علی(ع) عاشقِ إنسيةُ الحورا شد و دیدم خودم حرزِ "یازهرا(س)مدد" را بر گریبانِ علی(ع) "هل أتي" میخوانم و خوش میشود حالِ دلم جذبه دارد بسکه آیه آیه قرآنِ علی(ع) آمد از سمت خدا حکم ولایت آنچنان "قُل هوَ اللهُ أحد" شد مست و حیرانِ علی(ع) رفت بالا، مقتدر...دستانِ شاهِ لافتی دلبری کرد از جهان، حُسنِ نمایانِ علی(ع) هجده ذی الحجه منّت بر سرِ عالم گذاشت قلبِ شیعه شد کنار برکه، از...آنِ علی(ع) خطبه را خواند و پیمبر(ص)گفت در واقع چنین اهلِ عالم! بعد از این جانِ من و جانِ علی(ع) دینِ کامل در غدیرِ خم به دست ما رسید این هم از عالی ترین انواعِ احسانِ علی(ع) روزِ اطعام آمد و هنگام ِ سائل پروری ست سائلم! خوردم خدا را شکر از نانِ علی(ع) زائر از انگورِ جنّت خورد ایامی که شد زیر ایوان نجف هر صبح مهمانِ علی(ع)! 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کم کم سپیده سر زد و پایان ظلمت بود شرط عبودیَّت شروعِ کار خِلقت بود از ابتدا هم مبحث اصلی..،ولایت بود هنگامه ی تابیدن نور امامت بود دست خدا این نور را بی مُنتَهایش کرد او را امیرالمومنین،"حیدر" صدایش کرد دنیا به دنبال شرابی بود..،ساغر داد از شربتِ جوی بهشتِ عرش بهتر داد چشمی که او را دید عقل خویش را پر داد یا حیدر و یا مرتضی و یاعلی سر داد در عالم ذَر هرکسی قالوا بَلیٰ می گفت باید صد و ده مرتبه یا مرتضی می گفت شب بود..،رنگِ چهره اش صبحی سپید آورد آئینه ، نور عرش را در خطِّ دید آورد ما را به جبرِ چشمهای خود کشید..،آورد دستی به گِل بُرد و تَشَیُّع را پدید آورد پس خِلقَت باقیِ مخلوقات کار اوست سُکّانِ انسان‌ساختن در اختیار اوست نور تَعقُل،عقلِ کُل را پای کار آورد طوبای جنَّت میوه ی رحمت به بار آورد بِنتِ اسد شیری به میدانِ شکار آورد فریاد زد جبریل: صاحب‌ذوالفقار آورد با خِلقتش بر رِجسِ شیطان آب پاکی زد کعبه برایش سینه ی خود را چه چاکی زد اسطوره یِ رَبّانیِ بی باک ها حیدر آقایِ فرزندانِ صُلبِ‌پاک ها حیدر خاکی ترین بابایِ اهلِ خاک ها حیدر سِرِّ نهانِ خلقتِ افلاک ها حیدر غیرِ خدا ، تنها نبی از راز آگاه است سیبِ شب معراج در دست یدالله است بال ملائک منبر روز اَلَستش شد نون و قلم را خواند..،لوح نور مستش شد لب را که وا کرد آسمان ها پای‌بستش شد بت خانه ها مخروبه ی ضربات دستش شد با یک نظر از خاک تا عرشِ مُعَلّی رفت دوش نبی را هرکه بالا رفت،بالا رفت هنگامه ی پیکار چشمش برق‌ها می زد در معرکه ها بی محابا تیغ را می زد دُلدُل‌سوارانه به میدان بلا می زد وقتی فلانی با فلانی داشت جا می زد جز او کسی آماده ی خفتن به بستر نیست غیر علی وقت خطر یار پیمبر نیست در یا علی مُهر وقار یا صمد خورده بر لوحِ غیرت ذکرِ یا حیدر مدد خورده سیلیِ بعد از صبرِ او را عَبدُوَد خورده دروازه ی خیبر به نام او سند خورده وقتی به روی شانه ی هایش درب بالا ماند لب ها ی قلعه از تعجب تا ابد وا ماند شهرِ تَفَکُّر احمد و حیدر درِ آن است این تیغِ با تدبیرِ دین در جنگ ، بُرّان است با ذوالفقارش در دل میدان رجزخوان است شاگرد رزم بی محابایش حسن جان است فرزندِ خود را در شجاعت بی نظیرش کرد شیرجمل را شیرِ آل الله شیرش کرد حُبِّ علی آغاز قانون اساسی شد هرجا ولایت بود از او اقتباسی شد مشق ولی زیباترین درس کلاسی شد یک "مرتضی" راه است تا "حیدرشناسی‌‌" شد شاءن مقامِ او نمی گنجد در این دفتر "حیدر که جایِ خود،وَ ما اَدراکَ ما قنبر" نوحِ نبی در مکتبش طفل دبستان است پای جهالت از کلام او گریزان است بی نقطه خطبه خوانی اش آغاز جریان است "نهج البلاغه" انشعاب نورِ "قرآن" است نَصِّ "خدا" را لفظِ "حیدر" می کِشد بالا نامِ "برادر" را "برادر" می کشد بالا عشقِ علی قلبِ تمام خَلق را اَفشُرد ابلیس را حتی ز سلک نحس خود آزرد هرکس به جایی راه بُرد از کویِ مولا بُرد سلمان مسلمان شد اگر،نان علی را خورد قطعا تو مِنّا اهلِ بیتِ این ولی باشی وقتی نمک‌پرورده ی دستِ علی باشی دارد نمک ذکر شب او وُ شِکَر روزَش شوق عبادات سحرگاهی در روزش پوشیده رختی از لباس نور بر روزش این ردِّ الشمسَش بوده سرگرمی هر روزش وقتی دو دستِ ربناخوانش به کار افتاد خورشید عالم‌تاب از دور مدار افتاد حیدر نشان بی نشان ها را بلد بوده طیِّ طریق لامکان ها را بلد بوده پیچ و خم رنگین کمان ها را بلد بوده حتی زبان بی زبان ها را بلد بوده او کُنهِ لفظِ هر صدا را درک می کرده تنها علی ناقوس ها را درک می کرده در آسمانش ماه و اختر می شود پیدا بالای بام پلکِ او پر می شود پیدا از خاک نعلینش ابوذر می شود پیدا بین حریمش ظرف ساغر می شود پیدا مستان به انگور ضریحش اقتدا کردند بین حرم مستی خود را برملا کردند دیوانه‌ها اغلب ز دست زندگی سیرند عشاق تا لب تر کند معشوق،می میرند آنان که با سجاده و محراب درگیرند ایوان طلای مرتضی را قبله می گیرند باید به عشق یار از اغیار رو گرداند سمت علی باید نماز عاشقی را خواند یا مرتضی ! تو پادشاه مُلک ایمانی در اوج عزت همنشینِ با گدایانی تو بانی لبخند شب های یتیمانی دارم به تو رو میزنم،رو برنگردانی حال مرا این روزها قدری رعایت کن خیلی نجف‌لازم شدم آقا عنایت کن وضع مرا هنگام شب درهم کنی بد نیست بندِ عبادات مرا محکم کنی بد نیست قد مرا وقت گدایی خم کنی بد نیست بین رکوعت گوشه‌چشمی هم کنی بد نیست من منصبی جز منصب نوکر نمی خواهم من بارها گفتم که انگشتر نمی خواهم عیسی توسل کرد بر ذکرت،مسیحا شد موسی به طورِ تو پناه آورد،موسی شد هرکس که گُم شد در شبِ قدرِ تو،پیدا شد باید که "کوثر" بود تا هم کُفوِ "دریا" شد کشفِ ولیُّ‌الله از ما برنمی آید این کار جز از دست زهـرا برنمی آید 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بردار از مقابل چشمت حجاب را کتمان مکن برادر من آفتاب را دلسوزی مرا بپذیر و به دل مگیر از این زبان مرنج و رها کن عتاب را طاعت که بی قبول ولایت قبول نیست پس بیش از این بیا و نسوزان ثواب را حبل المتین یکی ست ای افتاده قعر چاه همت کن و بگیر دو دستی طناب را نشناختی امام مبین را چه فایده؟ گیرم هزار مرتبه خواندی کتاب را از هفت خان حق و حقیقت عبور کن باید بدست آوری آن درّ ناب را قدری به حس شرم دم مرگ فکر کن چون بنگری شمایل عالیجناب را سویی نعیم و سوی دگر آتش جحیم دست خودت سپرده خدا انتخاب را مولای ماست ساقی میخانه بهشت از کوثرش بنوش و رها کن سراب را آخر که را گذاشته ای در کنار که؟ با دیگران قیاس مکن بوتراب را 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شروع کار میگویم همه حسن ختامم را به صد جنت نمیبخشم سر موی امامم را فقط دور سرش گشتم ببین حج تمامم را سوی ایوان او خواندم نماز صبح و شامم را که من توحید میفهمم مسلمان است عنوانم من از اسلام چیزی جز ولای او نمیدانم خدایی،بندگی باهم در این قامت تناسب داشت خدا بر حیدر کرار بیش از خود تعصب داشت اگر سجده نمیکردم براو جای تعجب داشت و جبریل از همان اول ز دست او تقلب داشت هزاران سال نوری قبل تر از خلقت آدم خود روح القدس هردم به او میگفت استادم! دعا کن ساقیا مارا دعایی که علی باشد دوا کن دردهایم را دوایی که علی باشد سرم را گرم کن هرشب به جایی که علی باشد خدارا دوست دارم من خدایی که علی باشد خدایا شاهدی مولا شده سبّوح و قدوسم تورا انگار بوسیدم ضریحش را که میبوسم بگو شاهی که روی خاک خوابیده کجا دیدی امیری که لباس کهنه پوشیده کجا دیدی بگو حاکم که نان جو پسندیده کجا دیدی بگو سلطان که با محتاج جوشیده کجا دیدی همان فرمانده جنگی که یلهای عرب را زد یتیم کوفی آمد شب به شب بر شانه اش پا زد 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عقل حیرت میکند تا میرسد خیر از علی مثل اعجازی که دیده صاحب دیر از علی غیر "لا"یی که زمان" لا اله" ش گفته است گوش سائل کی شنیده پاسخ خیر از علی سالها قبل از عروجش پارکاب شاه بود تا مسیح آموخت سبک و شیوه ی سِیر از علی مدتی با کفتر بام نجف هم دانه شد تا بیاموزد سلیمان، منطق الطیر از علی 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم عید غدیر روی هشتگ مورد نظر بزنید
@shere_aeini رو به حجاج به آوای جلی گفت رسول: نیست حج احدی بی ولیُ الله قبول جانشینْ خواند علی را به صراحت آن‌روز خواند اورا پدر دیگر امت آن روز بعد از این او به همه خلق ولایت دارد هر که دنبال علی نیست، جهالت دارد ** شادی محض به اندوه دلم غالب شد هر زمان حرف علی بن ابی طالب شد در سرم شعله کشد شوق تماشای نجف نیست بر لوح دلم غیر الفبای نجف خوش بر احوال کسی که شده مأمور ضریح می‌رساند همه دم دست به انگور ضریح به من ای کاش که یک خوشه تفضل می‌شد بعد از آن بوسه به شش‌گوشه تفضل می شد 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هر چند که از علی(ع) سرودن سخت است هر کس که علی(ع) گفت خیالش تخت است «عالم همه قطره است و دریاست» علی(ع) هر دل که دم از علی(ع) زَنَد خوشبخت است 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در یک کلام، سوره ی زلزال و عنکبوت فرموده: بی ولایت او می کنی سقوط لبخند اوست علت سر سبزی شمال آه ... علیست علت سوزِ کویر لوت علّامه های دهر گرفتند سال ها بعد از شنیدن سخنش روزه ی سکوت خود را زمان خاکسپاری خود رساند جبرییل دید و گفت: به او "حی لایموت" مشغولِ پخش کردن رزق ملائک است وقتی ز قاب قوس خدا می کند هبوط شیرین شدند بعد قبول ولایتش حتی و انار و انبه و انگور و شاه توت یوسف مدد گرفت ازو در درون چاه یونس مدد گرفت ازو در درون حوت قنبر، عبای پشمی او را تکان مده بندیم روی دامن آن شاه ما به فوت همراه  با  ولایت او  می شود قبول تکبیر،حمد و سوره،رکوع،سجده و قنوت در سایه سار حصن حدیث ولایتش ما را قبول کرد به آن شرط و این شروط آه ای زبیر پشت به نان علی مکن آن سفره های چرم چه دارند !؟زَغنبوت محشر به شیعیان علی غبطه می خورند عاد و ثمود و ناصریان و یهود و لوط یادش بخیر کلب سرایش شدیم ما راهی شدیم سمت نجف از مسیر کوت روزی که می رویم  ازین دشت ماه خیز روزی که می زنیم به پای غمش فُلوت امید بسته ایم بگوید به ما أجل در ساق عرش جلوه ی مولاست رو به روت.... 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خیلِ ملَک آمده از عرش ِ معلّی برکه شد از شوق، دلش ساحتِ دریا دشت؛ سراسر شده مشغولِ تماشا پیش همه دستِ علی(ع) رفته به بالا وحی شد و گفت نبی(ص) با دلِ آگاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله نوح به هنگام بلا، لحظهٔ طوفان حضرت عیسی دم ِ آوردنِ درمان حضرت موسی به عصا خوانده هراسان یوسفِ کنعان همه شب گوشهٔ زندان یکسره خواندند سحرگاه و شبانگاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله کعبه زده بوسه به پایِ پدرِ خاک غرقِ طواف است به دور سرش افلاک آمده در وصف علی(ع) آیهٔ لولاک جلوهٔ خورشید شد از نورِ رُخش پاک سجده کنان گفت در ایوان نجف؛ ماه أشهدُ أنّ علياً ولي الله قبله به وجد آمده، رو کرده به حیدر قامتِ محراب؛ به تعظیم ِ مکرر عاشقِ گیراییِ نُطقش شده منبر مسجد و گلدسته به پا کرده چه محشر بینِ اذان گفته دو بار عاشق و دلخواه أشهدُ أنّ علياً ولي الله حقِ تمام است و شهنشاهِ ولایت از فقرا با کرَمش کرده حمایت ذکر علی(ع) در دو جهان هست عبادت راه نجات است و گذرگاهِ سعادت زمزمهٔ توبهٔ هر عاصیِ گمراه أشهدُ أنّ علياً ولي الله وقت سحر محو قنوتش شده قنبر گفت ابوذر به علی(ع) سید و سرور تیغِ دو دم؛ برده دل از مالک اشتر در وسطِ معرکه دشمن شده مضطر خیبرِ حیران شده میگفت به والله أشهدُ أنّ علياً ولي الله دارد عجب لطف و کراماتِ دقیقی دستِ نوازشگر و احسانِ عمیقی حیدر کرار و چنین قلبِ رقیقی داده به سائل چه گرانمایه عقیقی ذکرِ لبِ هر که طلب کرده از این شاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله! 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini