eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini می ایستم دلتنگِ تو در باورم سمت حرم یکباره می چرخد همه دور و برم سمت حرم مثل کبوتر بچّه ای محض طوافِ گنبدت یکریز پرپر میزند بال و پرم سمت حرم خود را تصوّر میکنم در کنج سقّاخانه ات زل میزنم لب تشنه با چشم ترم سمت حرم در ذهن خود محض ِ نماز صبح می آیم سحر در کوچه های مشهدت با مادرم سمت حرم از راهِ خیلی دور خواندم خط به خط اذن دخول یک چشم سمت جاده، چشم دیگرم سمت حرم یاضامن آهو سلام از راهِ دورم را ببخش راهی کن آقاجان مرا با همسرم سمت حرم سلطانِ رأفت خواندمت! چون دیده ام پُر میشود دستی که می آید به امید کرَم سمت حرم روزی اگر از عشق تو آتش بگیرد پیکرم من مطمئنّم میرود خاکسترم سمت حرم * هنگام جان دادن به حال خود مرا بگذار اجل بگذار باشد تا دم ِ آخر سرم سمت حرم! 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای آن که کار و بار تو مشکل گشایی است در آستان لطف تو کارم گدایی است دیدیم در نگاه بلند کبوتران در این حریم اوج اسارت، رهایی است از بس که مهربان و رئوفی برای تو فرقی نداشته ست که سائل کجایی است ما صاف و ساده در طلب دیدن توایم ما را قبول کن دل ما روستایی است تنها نه این که حج فقیرانی ای امام هرکس که زائر تو شود کربلایی است در مدح تو قلم زده هر شاعری ولی اول کسی که شعر نوشته "سنایی" است با دست خالی آمدم و دست پُر شدم سهم من از زیارت تو این رباعی است: "دل خسته و روسیاه، با بار گناه افتاده دلم به راه، با بارگناه چون ذره پی کسب فروغ از خورشید رفتم به پناه شاه، با بار گناه" 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند مردم صدای آمدنت را شنیده اند زیباتر از همیشه شده آستان تو آقا! چقدر ریسه برایت کشیده اند 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini كبوترانه به سوى تو آمدم آقا كبوتر حرم و جلد مشهدم آقا ميان اين همه سختى دلم به تو قرص است دخيل بسته‌ام و رو به تو زدم آقا به مهربانىِ تو من پناه آوردم تو را به جانِ جوادت مكن ردم آقا جنون عشق تو عقل مرا به غارت برد جنون اول راه است...قدم قدم آقا... به عشقِ عشقِ خودت سر به باد خواهم داد و من به اهل زمين عشق ياد خواهم داد دوباره إذن دخول و دوباره بوى حرم شبيه گشته‌ام آقا به خُلق و خوى حرم حرم حرم حرم از روى لب نمی‌اُفتد هميشه چشم دلم هست سمت و سوى حرم قبول! نوكر خوبى نبوده‌ام اصلاً جلا ببخش مرا هم به آبروى حرم رئوف آلِ على از تو خواهشى دارم نذار تا كه بميرم در آرزوى حرم... تو را به بنده محبت...مثال بايد زد تو را در اوج سخاوت مثال بايد زد هنوز درك من از شان تو جدا مانده چرا كه چند قدم از تو تا خدا مانده به جاى جاى حرم فكر مى‌كنم انگار بهشت روى زمين زير پاى ما مانده تو مهربانى و من دلخوشم به اين آقا بگير دست غلامى كه از تو جا مانده بدون هيچ خجالت..ببخش..غلط كردم ترحمى بنما بر گداى وا مانده شبيه ابر بهارى به من ببار از عشق قسم به جان تو لايمكن الفرار از عشق تويى معلم دريا و ساحلت هم من تويى كريم كريمان و سائلت هم من تمام منصب عالم براى ديگر‌ها تو پادشاه منى گرد محملت هم من عجب خيال قشنگى...كه شاعرت باشم تو گوش و دل بسپارى و دعبلت هم من.. بخوانم از كه برايت؟ حسين آقا جان كه هم تو گريه كنى هم كه منزلت هم من... دوباره بوى محرم دوباره ماه حسين خدا كند كه بميرم براى آه حسين... 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کبوتر دوست می دارد به صحن تو اسیری را گدایت میدهد بر عالمی درس امیری را به خانه می بردباخود زکویت ثروت قارون هر آنکه کرده است اقرار، برکویت فقیری را اگر گشته بر عالم سر بلندی نمرهٔ عشقم سرم عمیرست تمرین کرده سویت سربه زیری را همیشه باز بوده دست تو از بهر جودآقا مگر آندم که بستی تا نمایی دستگیری را نمی از آب سقا خانه افتد چون روی صحرا کند دریا ٬ لبِ خشک سراب هر کویری را نمیخواهم قلم را چون طلای ناب مولا جان که شاعر هم حسابی کرده رویت وقت پیری را 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شهر ما گمشده در غربت و ویرانی هاست مشهدِ توست که آبادیِ ایرانی هاست ذره ای از کفِ پایِ تو به لوت افتاده چشمه ی چشم تو هم سهم خراسانی هاست مردمِ شهر مسلمان شدهٔ رویِ تو اند و خدا عاشق اینگونه مسلمانی هاست عشق را خرج تو کردند همه شاعر ها این پسندیده ترین خصلتِ آیینی هاست همهْ دشت به این خانه پناه آوردند  که شمالِ حرمت جنگلِ گیلانی هاست از نباتِ تو به همسایه تعارف کردن رسمِ شیرین و صمیمانهٔ مهمانی هاست  دست بردن به خمِ طُره ی گیسوی شما آرزویی است که در جرگهٔ سلمانی هاست از گلابِ خودشان تحفه به مشهد بردند این عطایی است که در مَسلَکِ کاشانی هاست از گلابِ خودشان تحفه ولی این همه باز زیره بردن به درِ خانهٔ کرمانی هاست از کَرَم حرف شد و یاد تو افتادم آه روزِ میلادِ تو شد یا که شبِ خلقتِ ماه؟ 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مرا چشمیست خون افشان ،زِ نام ضامن آهو به زیر آن طلا ایوان ، دمادم ذکر من، هو هو جمالات و کمالات حرم از دور، هم پیداست به پای حضرت سلطان،نشینم من ،به دو زانو چنان حیرانم و مستم ،زِ صوت خوب نقاره که انفاست بود درمان،به درد من شود دارو اگر چه خادمت روی مرا نگرفت، اما من به عشقم میزنم صحن تو را ،با موی خود جارو به سقاخانه و یک جرعه ای از آبِ جان افزا فدای آن لبِ تشنه ،فدای نازنین ابرو رضا جان (ع) خاک بر چشمم ،که نام جَدّ تو بردم که من را این چنین چشم است و ،آن را آنچنان ابرو چنان بر خیمه ها آتش ، زبانه میکشید ای وای شکسته باز هم بازو ،گسسته باز هم پهلو سه ساله میدوید ،عمه به دنبالش در آن صحرا گمانم شعلهٔ آتش ، گرفته مَعجر و گیسو زبانم الکن است اینجا ،امام مهربانی ها مرا چشمی است خون افشان، از آن چشم و از آن ابرو 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شهره ی شهر شده بخشش شاه مشهد بنده ی شاه خراسان شده ام تا به ابد کعبه ی اهل زمین است خراسانِ رضا هر چه داریم و نداریم به قربانِ رضا حاجتش بی برو برگرد روا خواهد شد هر کسی دست به دامان رضا خواهد شد دست خالی نرود هیچکسی از حرمش سجده کردند ملائک همه پای عَلَمش از کرامات رضا هر چه بگویند کم است هر کسی مُحرِم این کعبه شود، محترم است ما فقیریم و رضا ضامن حج فقراست بارگاهش به خدا قطعه ای از عرش خداست اصل این است: گدا در پی سلطان برود درِ این خانه ولی شاه به دنبال گداست بسپارید که راهیِ خراسان بشود هر که دلتنگ اذان حرم کرب و بلاست سر من خاک کف پای رضا گردیده ست تا نگویند فداییِّ رضا بی سر و پاست! "ابر و باد و مه و خورشید و فلک" می گویند: چشم وا کن! که جهان گوش به فرمان رضاست هر شبی که به ملاقات رضا سر می شد خانه ی جان من از عشق معطر می شد مست گردیدن از این عشق حلال است حلال زندگی بی رخ ارباب محال است محال حرم قدسی تو قبله ی حاجات من است نام زیبای تو هم ذکر مناجات من است مثل آهو به حریم تو پناه آوردم هیچکس جز تو ندارد خبری از دردم گوشه ی صحن گهر شاد دعا می خوانم کاش بر لب برسد در حرم تو جانم سائلت آمده تا پیش تو زانو بزند با امید آمده تا باز به تو رو بزند با هزاران ملک از عرش رسیده جبریل آمده صحن تو را با مژه جارو بزند تو اگر ضامن آهو بشوی، هیچ کسی دل ندارد که دگر تیر به آهو بزند! گنبد زرد تو وقتی بدرخشد، خورشید پیش او مثل چراغی ست که سوسو بزند هر کجا هم بروم سائل این درگاهم از تو اذن حرم کرب و بلا می خواهم باز هم باز شده روی تو آغوش زمین زیر پای تو شده پهن پَرِ روح الامین خون ذی القعده در این روز به جوش آمده ست چشمه ی لطف خدا هم به خروش آمده ست بوسه بر کاشی صحنت شده خیر العملم باز هم دست بکش بر سر و روی غزلم اشک شوقم به هوای تو سرازیر شده ست من همانم که در خانه ی تو پیر شده ست شب میلاد تو در صحن قدم باید زد بوسه ی شکر به دیوار حرم باید زد از ازل عاشقِ بی چون و چرایت بودم تا دم مرگ هم از عشق تو دم بايد زد مادرم گفت:به هنگامِ گرفتار شدن دست بر دامن سلطان کرم باید زد بهترین خاطره ها را_به خداوند قسم_ گوشه ی پنجره ی فولاد رقم باید زد خادمانِ حرمت باز به هم می گفتند: اربعین...کرب و بلا....خیمه ی غم باید زد وقت آن آمده تا سوی تو پر بگشاییم دست بر سینه به سوی حرمت می آییم 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini درویش بی‌نوای توام یاابالحسن چون کمترین گدای توام یاابالحسن من حلقه کوب درگه میخانهات شدم مست از خم ولای توام یاابالحسن ذیقعده است ماه طلوع جمال تو شادم که در ثنای توام یاابالحسن سلطان تویی وحکم توبرجزء وکل روان خاک در سرای توام یاابالحسن شاهی بود غلامی دربارت ای رضا من بنده رضای توام یاابالحسن زانو زنان پنجره فولاد تو منم افکنده سر به پای توام یاابالحسن خواندی مرابه سفره احسان خودمدام شرمنده عطای توام یاابالحسن زهرجفا چو بردل وجانت شرر فکند سوزان دل از برای توام یاابالحسن عنقا به قاف فقرتوباشد شکسته‌بال پران کجا به سرسرای توام یاابالحسن 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini می‌تواند قاب عکس گنبدی درخانه باشد گنج که حتما نبایدگوشهء ویرانه باشد می‌تواند بی‌می وباده خودش مستم کندآن کاسهء زردی که عمری وقف سقاخانه باشد چاره‌ای جزمستی وبیخود شدن ازخود ندارم تا نماد دست ساقی در کف پیمانه باشد عقل درکار جنون چندان نمی‌آید به کارم عاقلانه‌ست اینکه اصلا نوکرت دیوانه باشد هرکسی یک شب گدای شاه باشد می‌تواند باقی عمرش به حاتم‌بخشی شاهانه باشد شاه دیدم، حق بده این دست لرزان ازتحیر گاه برسینه، گهی برسر گهی برچانه باشد شاه، بامش را برای پرزدن آماده کرده بی‌نوا آن کفتری که گیر آب‌ودانه باشد هرکه آمد زیرگنبد داشت حس آشنایی خواه زائر یا مجاور یا که نه بیگانه باشد غیرممکن‌ها همیشه باشما گردیده ممکن پس زیارت‌هام حتی می‌شود روزانه باشد 🔸شاعر : ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در هوای شما رها هستم از صفای تو باصفا هستم با توام از همه جدا هستم بنده درگه خدا هستم پادشاهم ولی گدا هستم سائل درگه رضا هستم روز میلاد توست شمس شموس السلام ای امام خطـه ی طــوس در حریم تو نور باران است آسمان وزمین چراغان است جبرئیل امین غزل خوان است در قدوم شما فدا جان است مشهد تو بهشت جانان است حرمت کعبه فقیران است تا ابد این بود سعادت ما نوکری شماست عادت ما عاشق روی چون نگار توایم بی قراریم ... بی قرار توایم با همه بی کسی دچار توایم گرچه دوریم در کنار توایم ما که از ایل و از تبار توایم تا دم مرگ جان نثار توایم یا رضا بی کس و گرفتارم چه کنم من فقط تو را دارم ناله هایم رسیده تا فریاد کار ما باز بر شما افتاد از شما می کنیم هر جا یاد دل ویرانه ام رضا آباد معتکف دل به صحن گوهرشاد شد دخیل به پنجره فولاد صحبتم هست با امام رئوف بابی انت یا امام رئوف شمس از روی توست تابنده سرو در پای تو سر افکنده آسمان و زمین به تو بنده نام تو مرده را کند زنده دلم از معصیت شد آکنده روسیاهم امام ... شرمنده دو پیاله پر از سبو دارم با همین اشک آبرو دارم هر چه هستـم اگر بدم مولا به حریم تو آمدم مولا به دلم دست رد زدم مولا جان زهرا نکن ردم مولا به خدا مست مشهدم مولا در حریم تو بال و پر داریم از کرامـات تـو خـبر داریم حرمت می شود تماشایی من گدایم گدا ... نه هر جایی تو انیس النفوس دنیایی هفتمین اختری و زیبایی سیره ات سیره ایست زهرایی هشتمین حیدری و مولایی باز طبعم برای تو گل کرد باز قلبم به تو توسل کرد 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سلام ای غریب غریبان سلام ! سلام ای طبیب طبیبان سلام ! الا ماهتاب شبستان توس الا حضرت نور ! شمس الشموس غریبم من از راه دور آمدم به دنبال یک جرعه نور آمدم شبم ، آه یک جرعه ماهم بده پناهی ندارم پناهم بده ببخشا اگر دور و دیر آمدم جوان بودم ، امروز پیر آمدم منم زائری خام و بی ادعا کبوتر کبوتر کبوتر دعا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت باب الجواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تو را دیدم آیینه کاری شدم تو این خاک را رنگ و بو داده ای به ایران من آبرو داده ای ببخشای این عاشق ساده را ببخشای این روستا زاده را تو را دیدم و روشنایی شدم علی ابن موسی الرضایی شدم 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دل را مقیم درگه جانان نوشته اند ما را غلام حضرت سلطان نوشته اند آتش ز سوز سینۀ ما آفریده شد چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشته اند تو سفره دار عشقی و ما ریزه خوار تو ما را کنار چشم تو مهمان نوشته اند دل ذره ذره می شود از یک نگاه تو گویا ز روی چشم تو قرآن نوشته اند روز ازل که قرعه به نام تو می زدند ما را برای عشق تو قربان نوشته اند دل می تپد به سینه ز فکر حمال تو اصلا مرا ز عشق تو حیران نوشته اند از آن شبی که دل ز دل ما ربوده ای ما را انیس دیدۀ گریان نوشته اند ما از محرم و صفر و فاطمیه ایم ما را یتیم سورۀ انسان نوشته اند 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شرمنده‌ام که همت آهو نداشتم شصت و سه سال راه به این سو نداشتم اقرار می‌کنم که من – این های و هوی گنگ- ها داشتم همیشه ولی هو نداشتم جسمی معطر از نفسی گاه داشتم روحی به هیچ رایحه خوشبو نداشتم فانوس بخت گم‌شدگان همیشه‌ام حتی برای دیدن خود سو نداشتم وایا به من که با همه‌ی هم زبانی‌ام در خانواده نیز دعاگو نداشتم شعرم صراحتی‌ست دل‌آزار، راستش راهی به این زمانه‌ی ناتو نداشتم نیشم همیشه بیشتر از نوش بوده است باور نمی‌کنید که کندو نداشتم؟! می‌شد که بندگی کنم و زندگی کنم اما من اعتقاد به تابو نداشتم آقا شما که از همه‌کس باخبرترید من جز سری نهاده به زانو نداشتم خوانده و یا نخوانده به پابوس آمدم؟ دیگر سوال دیگری از او نداشتم 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تشنه بودیم که بارانِ نجف را دیدیم اشک بودیم که دامانِ نجف را دیدیم در نجف منقبت از شاهِ خراسان گفتیم مشهدش آمده سلطانِ نجف را دیدیم علت این است اگر ذکرِ علی می‌گوییم ما در این خاک ، خراسانِ نجف را دیدیم هرچه دادند به ما لطفِ علی بود علی بر سرِ خوان رضا خوانِ نجف را دیدیم بی سبب نیست در ایوانِ طلا می‌چرخیم ما در ایوانِ تو ایوانِ نجف را دیدیم ما رسیدیم که بر مَرمرتان رو بکشیم یک علی گو که پس از نامِ شما هو بکشیم با خودش جامِ تو مستانه شدن هم دارد بردنِ نام تو دیوانه شدن هم دارد دلِ ما کاش شود کاسه‌ی سقاخانه سنگ ظرفیتِ پیمانه شدن هم دارد هر کبوتر که نشسته است دگر باز نَگشت صحنِ تو خاصیتِ لانه شدن هم دارد جایِ آئینه و کاشی به خودت غرقم کن لطفِ تو از همه بیگانه شدن هم دارد زائرانِ تو همه عینِ زیارت نامه‌اند کششِ نورِ تو پروانه شدن هم دارد وقتِ نقاره شده از تو خبر می‌گویند ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بشر می‌گویند ‌ یک کلاغ آمده اینجا که کبوتر بشود عُمرِ ما کاش فقط پیشِ رضا سر بشود بگذارید همین دفعه طوافش بکنم طاقتم نیست که هنگامه‌ی محشر بشود دامنش پُر شد و با دستِ پُر از اینجا رفت پیش از آن لحظه که چشمانِ گدا تر بشود به لبم نام جواد است و کَرَم می‌بارد وای اگر وقتِ دعا نوبتِ مادر بشود آمدن‌های مرا ضرب در سه بکنید چه شود دیدنِ تو چند برابر بشود مرگ می‌چسبد اگر در نظرم می‌آیی جای هربار سه دفعه به سرم می‌آیی بارم اُفتاد زمین تا که شوم بارِ شما بیشتر ساخت مرا عشق گرفتارِ شما می‌بَرَد تا ابد از یاد پریدن‌ها را هر کبوتر که نشیند لبِ دیوارِ شما کنج شش گوشه زدم بوسه به یاد حرمت بوسه‌ای در عوضِ آنهمه زوارِ شما کربلا هم چقدر حسرت خادم‌هایی که بیایند هرازگاه به دیدارِ شما چاره‌ی اینهمه بیچاره فقط چار علیست چارده تَن همه دیدیم در این چارِ شما شامِ میلاد تو هر چند زِ مشهد دورم چشم بر راهم و سلمانیِ نیشابورم باز در نیمه‌ی شب چشمِ کسی بینا شد کودکی گم شده در خوابِ خوشش پیدا شد مادری آرزویش بچه‌یِ زیبایی بود گفت جبریل به گوشش گره‌هایت وا شد دستِ لرزانِ زنی پیر کمی بالا رفت از شهیدش خبر آمد چقدر غوغا شد باز در پیشِ ضریحِ تو مریضی اُفتاد زیرِ لب گفت رضا گفت رضا تا پا شد خادمی آینه کاریِ حرم را تا دید گفت با بغض حسن گریه کُنَش زهرا شد لطفِ آقاست اگر مستِ امام حسنیم "ما حسینی شده‌ی دستِ امام حسنیم" من اویسم نَفَست از قَرَن آورد مرا تا تراشیده شوم از یَمن آورد مرا مادرم بارِ نخستی که مرا با خود داشت تا ضریحت برسم سینه‌زن آورد مرا حاجت کرببلا داشت ، به ما بخشیدی به هوایِ حرمِ بی کفن آورد مرا شانه‌ام اُنس گرفته است به درهایِ حرم در کنار خودش آقای من آورد مرا در گوهرشاد دلم رفت به بین‌الحرمین باد تا بویی از آن پیرهن آورد مرا وای از پیرهنش ، پیرهنش را بُردند حیف انگشتر و سنگِ یمنش را بُردند 🔸شاعر : ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مدینه غرق هیاهو مدینه غرق خبر خبر خبر که رسیده دوباره فوق بشر رسیده قبله ی خورشید و قبله گاه قمر رسیده حضرت باران در این خجسته سحر خبر خبر که بهار عطای ذوالمنن است شب تولد سلطان دین ابوالحسن است بهشت می وزد امشب ز خاک کوی رضا ملائکند یکایک به گرد روی رضا زدند خیل فرشته می از سبوی رضا جهان معطر و خوشبو شده ز بوی رضا چه نازنین پسری روی دامن موساست که او مسیح مسیحای حضرت عیساست به شوق مشهد او بیقرارم از این راه به روی لب همه دم ذکر یارم از این راه سر از بهشت رضا برندارم از این راه به سینه دست ادب می گذارم از این راه سلام می دهم و می شوم مسافر او به اشک دیده بگویم که ضامن آهو تو کیستی که جهان پر شد از عنایت تو که هست شرط قبولی دین ولایت تو چنان گرفته جهان را تب کرامت تو نشسته بر دل فیروزه ها محبت تو تویی که کعبه به دور سر تو می گردد به شوق دور سر مادر تو می گردد در این هوای کرامت کرامت تو خوش است خدا گواست که ما را زیارت تو خوش است بر این مسافر خسته عنایت تو خوش است دل رمیده ی ما را ضمانت تو خوش است بیا بیا و کرم کن که اربعین بروم من از نجف به دم یا رضا رضا به حرم اگر چه روسیهم دلخوشم تو را دارم دلی به شوق حریم تو مبتلا دارم غریبه ام که فقط چون تو آشنا دارم که با تو من نجف و با تو کربلا دارم تویی همان که حریمت پناه زائرهاست همان که مشهد تو کعبه ی مسافرهاست تو ضامنی و دلم شد به راه آهوها تویی نفس نفس و آه آه آهوها نوشته در صفحات نگاه آهوها تو آمدی و شدی جان پناه آهوها تو ای جمال خدا و علی میانه ی قاب دل رمیده ی ما را چو آهوان دریاب 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini با روی دوست غرق نگاهیم تا ابد بی روی دوست غرق گناهیم تا ابد ما راخرید لطف نگاه خداییش مدیون لطف چشم الهیم تا ابد روزیمان به پای غم یار بسته است آری گدایِ سفره آهیم تا ابد تا تربتش شفاست به فکر زیارتیم غیر از حرم ، حواله نخواهیم تا ابد سوگند بر کبودی روی رقیه جان سینه کبود وجامه سیاهیم تا ابد 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ایکاش دردمندِ دوایت شوم حسین(ع) لبریز جرعه جرعه دعایت شوم حسین(ع) آب از سرم گذشته! رسیدم که مثلِ حُر در کشتیِ نجات، هدایت شوم حسین(ع) جانم فدای حضرت زهرا(س) که از ازل در طالعم نوشت؛ گدایت شوم حسین(ع) ممنونم از امام-حسن(ع) که اجازه داد روضه نشینِ بزم عزایت شوم حسین(ع) مِهر شهادت است که افتاده بر دلم مُهری بزن که نذرِ ولایت شوم حسین(ع) قابل بدان و جانِ مرا هم قبول کن تا که شهیدِ کرب و بلایت شوم حسین(ع) شرمنده ام که «سر» به تنم هست! حیف شد... در وُسعِ من نبود فدایت شوم حسین(ع)! 🔸شاعر: _____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini قرار شدکه مجال سخن نداشته باشی قرارشدکه سری دربدن نداشته باشی تَقاصِ چوب و لَبَت را طَلب کن ازعُشّاق درست نیست "اویس قَرن" نداشته باشی تو پادشاهی و زیبنده نیست در گودال به دستِ خویش عقیقِ یَمن نداشته باشی هزار و نُهصد و پنجاه زخم داشته باشی عباو خاتم و خُود و کفن نداشته باشی هجوم نیزه و شمشیر ها تو را چرخاند که فکرِ سر به بَدن داشتن نداشته باشی رباب آمده، زینب رسیده، مادر هست که لحظه ای غمِ تنها شدن نداشته باشی همین که دید سَنان آفتاب سوزان ست تلاش کرد که تو پیرُهن نداشته باشی قتیل باشی و روی زمین رها شده باشی غریب باشی و جا در وطن نداشته باشی 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
تنگ است دلم باز برای حرمت ای جان دو عالم به فدای حرمت آواره و دلتنگ و هوایی کرده ما را شب جمعه ای،هوای حرمت 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini 🏴 چهل روز مانده تا ماه محرم  یک جهان روضه و یک ماه محرم داری  آه، آقای غریبم چقدر غم داری  تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات  باز هم روضه ی نا خوانده به عالم داری  این همه زائر دلسوخته ی خاکت را  از ازل داشته ای تا به ابد هم داری  روضه خوان هات زیادند، یکیشان قرآن  مطلع فجر خدا سوره مریم داری  درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت  خواهرت هست کنارت، تو که مَحرم داری  بهترین نوحه ما هست «غریب مادر»  صاحب روضه بگو، بهتر از این دم داری؟  تا که نومید نگردد ز درت محتاجی  تو هم انگشت هم انگشتر خاتم داری  وقت تدفین تو ای شعر غریبی، پسرت  دید در وزن تنت چند هجا کم داری 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini 🏴 چهل روز مانده تا ماه محرم ما را نسیم پرچم تو زنده می کند زخمی است دل که مرهم تو زنده می کند خشکیده بود چند صباحی قنات اشک این چشمه را ولی غم تو زنده می کند آه ای قتیل اشک، نفس های مرده را شور تو، روضه و دم تو زنده می کند ای خونبهای عشق، چه خوش گفت پیر ما: اسلام را محرم تو زنده می کند ما با غذای نذریتان رشد کرده ایم جان را عطای حاتم تو زنده می کند آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را انگشتر تو، خاتم تو زنده می کند بالای تل هم آتش این قوم خفته را آن خواهر مکرم تو زنده می کند این کشته فتاده به هامون حسین اوست خود را به اسم اعظم تو زنده می کند فردای محشر و غم و طوفان وتشنگی ما را امید زمزم تو زنده می کند 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini 🏴 چهل روز مانده تا ماه محرم شادی برای تو غم عالم برای من از ماه های سال، محرم برای من آوای آسمانی داوود مال تو خاموشی مقدس مریم برای من از عشق خود جدایم و جای گلایه نیست این بود ارث حضرت آدم برای من بی مهری است رسم محبت برای تو تنهایی است مونس و همدم برای من این زخم ها معلم خندیدن من اند حیرانم از ترحم مرهم برای من یوسف که نیستم ولی آن بنده ام که هیچ نگذاشته ست صاحب من کم برای من بگذار عمر در گذر عشق طی شود حتی اگر نشد که تو یک دم برای من... 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
از امشبی به بعد به عشق محرمت چله گرفته ام که گنه کم کنم حسین ... 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
نگاهم خیره به تقویم و ساعت دلم سرشاره از دلشوره و غم اجل مهلت بده زنده بمانم چهل شب مانده تا محرم 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini