#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
@shere_aeini
کنج دنجی در هیاهوی جهان داریم ما
تا میان سینه از مهرت نشان داریم ما
خانه ی ویران دل با مهر تو قیمت گرفت
در خراب آبادمان، گنج نهان داریم ما
ما نمک پرورده ی خوان کریم عالمیم
شامل لطفیم اگر در سفره نان داریم ما
خاک سرد مرده ایم و تشنه ی یک جرعه نور
دست بر دامان لطف آسمان داریم ما
ما کبوترهای قبر خاکی صحن تواییم
کنج ایوان خیالی آشیان داریم ما
تا گذر کرد از مزارت باد صحرا، گریه کرد
چون نسیم از داغ تو اشک روان داریم ما
از غم تشییع سرخت، ذره ذره سوختیم
تا ابد درسینه مان، داغ گران داریم ما
واژه حیران مانده بین مدح و اشک مرثیه
در بهار شوق، اندوه خزان داریم ما
🔸شاعر:
#سمیه_مومنی
____________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
@shere_aeini
مست از غم توام غم تو فرق میکند
محو توام که عالم تو فرق میکند
با یک نگاه میکشی و زنده میکنی
مثل مسیح، نه، دم تو فرق میکند
یک دم نگاه کن که مرا زیر و رو کنی
باید عوض شد آدم تو فرق میکند
تنها کمی به من نظر لطف میکنی؟
آقای مهربان! کم تو فرق میکند
زخمیست در دلم که علاجی نداشتهست
جز مرحمت که مرهم تو فرق میکند
اشک غمت برای من أحلی من العسل
گفتم برای من غم تو فرق میکند
صلح تو روضه است، حماسهست، غربت است
ماهی تو و محرم تو فرق میکند
باید خیال کرد تجسم نمود، نه؟
نه، گنبد تو، پرچم تو فرق میکند
لختی بخند قافیهام را به هم بریز
آقای من! تبسم تو فرق میکند
🔸شاعر:
#سید_محمد_رضا_شرافت
____________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
نیمه شب بود و دفتر شعرم
میهمان شه خراسان بود
صحن های حرم همه نمناک
خاطرم مانده است،باران بود
در هیاهوی صحن گم شدم و
خاطراتم همه دوباره شدند
شعر اذن دخول میخواند و
واژه ها نایب الزیاره شدند
حرف های نگفتنی ام را
همه را بی اراده میگفتم
مثل هر بار،مثل کودکیم
خودمانی و ساده میگفتم
السلام علیک امام رضا
کوله بارم بجز خجالت نیست
بهتر از من ،خودت که میدانی
مزد بی معرفت،زیارت نیست
باز هم مهربان ترین آقا
کنج ایوان مرا تو جا دادی
خادمی راه را نشانم داد
-این طرف می رسد به آزادی
دل شب روضه منور تو
به نظر،لیلة الرغائب بود
طاق ایوان طلای صحن شما
قبله هر نماز واجب بود
آه از این فراق طولانی
بین این دست و پنجره فولاد
یک،دوسال است،مانده ام تنها
دور از حوض صحن گوهرشاد
من همان کودکم که گمشده ام
جز شما مرهمی برایم نیست
بغلم کن،دوباره،مثل قدیم
نه حیاط و رواق جایم نیست
من بدِ بد تو خوب خوب آقا
تو بزرگ و من اوج نامردی
حال و روز مرا که میدانی
چه کنم تو بد عادتم کردی
چاره ی درد های بی درمان
یک بلیط قطار مشهد بود
سر پناه دل پر از زنگار
سایه ی آشنای گنبد بود
گره کار ما به دست شماست
بخدا یک نگاهتان کافیست
همه جا رفته ایم و برگشتیم
غیر این سرپناه،پناهی نیست
کفتر رو سیاه،بی تاب است
دور از شهر توست، میدانم...
در خیالم،کنار گنبد تو
دارم اذن دخول میخوانم....
🔸شاعر:
#مهدی_جوانمرد
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
@shere_aeini
حسن(ع) شدی که گدا فکر آب و نان نکند
به غیر رو نزند...غصه را عیان نکند
حسن(ع) شدی که بدانند خیلِ گمراهان
خدا به عشقِ دعایت عذابشان نکند
کلام نافذ تو، تا که هست؛ این دل من-
-هوای محفلِ عشاق و عارفان نکند
محبتَت پر از اعجاز و مرد شامی را
کسی به جز تو مسلمانِ مهربان نکند
مدام از کرمت میرسد برایش خیر
هر آنکه تکیه به احسانِ این و آن نکند
جزامیان و فقیرانِ دست-خالی را
کسی به جز تو سرِ سفره میهمان نکند
غریب و خسته و بی سرپناه خواهد ماند
کسی که خانهٔ امنِ تو را نشان نکند!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
____________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
@shere_aeini
سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان
که ضرب تیغ میدان می دهد سیّاس را برهان
سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ
اگر هم بسته باشد مجتبا با دشمنش پیمان
ولایت چیست؟ رختی که فقط بر او برازنده است
خلافت چیست بعد از او؟ به مشتی چارپا پالان
حسن اصل کرامت بود عالم بر درش سائل
حسن عقل مجسم بود عالم بی حسن نادان
حسن تنها نه در منزل اسیر حیله ی زن بود
که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان
حسن البته تنها نیست وقتی در کنار او
حسین و زینبش هستند با عباس یک گردان
به بازو حرز حیدر، بر سرش عمامه ی احمد
بروی لب همیشه ذکر مادر داشت تا پایان
بپرس از کوچه ها بعد از علی ابن ابی طالب
کدامین شانه در تاریکی شب می برد انبان؟
کسی که گرد فرشش را تبرک می برد جبریل
نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان
معزّ المومنین است او بپرس از مردم نجران
کریم اهل بیت است او بپرس از سوره انسان
خوشا بر من که در عالم امامی این چنین دارم
که پشم اُشترش دارد شرافت بر ابوسفیان
شب و روزم به ذکر یا حسین و یا حسن روشن
سر و جانم فدای این دو سید این دو تا سلطان
🔸شاعر:
#سعید_تاج_محمدی
____________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
@shere_aeini
توفیق بده ای پسر ارشدِ زهرا بنویسم
از نام بلندت که شده مامنِ دلها بنویسم...
آقای جوانانِ بهشتی نظری کن به گدایت
رخصت بده ای جنت الاعلای همه تا بنویسم
با این که زیاد است برایم که بگویم زِ مقامت،
این بار غزل گفته ام از عشقِ شما با بنویسم
از بی حرمیِ تو حرم ساخته ام در دلِ زارم
یک یا حسنِ ناب در آن صحنِ معلی بنویسم...
تصویر و صدای تو پیمبر،جبروتت چو علیست
از عشقِ تو تا روحِ کلامم شود احیا بنویسم
بالاست مقامت وَ منم ریز ترین ذره به کویت
با قطره ی اشکم شود آیا زِ تو دریا بنویسم؟
میترسم از این شعر مبادا که شود روضه ی سنگین
ای دل تو بگو ختم شود شعرِ تَرَم یا بنویسم؟
خورشید نخستینِ علی بودی و خاموش،شکستی
دل گفت که از داغِ تو و همسر مولا بنویسم
با یاد مدینه جگرم سوخته و آتش محضم
باید زِ تو و خاطره ی کوچه به ایما بنویسم
ای ماهِ زمین گیرِ خدا گونه الهی که بمیرم
من با چه دلی از غم تو،بی کس وتنها بنویسم؟
در طشت جگر ریخت و از دیده سرشکی زِ غریبی
در محضرت از داغ و غمِ زینب کبری بنویسم...
🔸شاعر:
#محمد_حسن_جنتی
____________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#رسول_اکرم #امام_حسن #امام_رضا
@shere_aeini
.
درحسینیه ی جبین روضه است
خط به خط گریه، چین به چین روضه است
آسمان گریه کرده بالأخره
هرشبی راکه در زمین روضه است
به کجا می روی؟در عالم اگر؛
خبری هست در همین روضه است
سند ادعای من محشر
که بفهمی تمام دین روضه است
هدیه ی ما به ساکنان بهشت
باز در روز واپسین روضه است
درمیان اهالی گریه
اولین روضه آخرین روضه است
اینکه بعد از غدیر،پیغمبر
ازعلی گفت و گفت، این روضه است
زهر کم کم براو اثر می کرد
زردی چهره هم یقین روضه است
*لفظِ اِرْجِع فاِنَّه یَهْجُر
تا قلم خواست بدترین روضه است
با گریزش شکستن دندان
وسط کوچه اولین روضه است
با دلیل شهادت زهرا
لفظ پیغمبر امین روضه است
شتر سرخ درجمل فتنه است
اسب اما بدون زین روضه است
٢
روضه ازاین به بعد رفت به دشت
روضه دنبال خواهرش می گشت
روضه شد عاطفی دمی که حسین
یک قدم رفت یک قدم برگشت
باغدیر و کریم و بزم شراب
روضه می زد گریز هی بر تشت
کاش بودم پس از دوماه عزا
پشت باب الجواد، ساعت هشت
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
____________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
لب خشک و داغی که در سینه دارم
سبب شد که گودال یادم بیاید
اباصلت! آبی بزن کوچهها را
قرارست امشب جوادم بیاید
قرار است امشب شود طوس، مشهد
شود قبلهگاه غریبان مزارم
اگر چه غریبی شبیه حسینم
ولی خواهری نیست اینجا کنارم
به دعبل بگو شعر کامل شد اینجا
«و قبرٍ بطوس»ی که خواندم برایش
بگو این نفسهای آخر هم اشکم
روان است از بیت کرب وبلایش
از آن زهر بیرحم پیچیدهام من
به خود مثل زهرای پشت در از درد
شفا بخش هر دردم از بس که خواندم
در آن لحظهها روضهی مادر از درد
بلا نیست جز عافیت عاشقان را
تسلای دردم نگاه طبیب است
من آن ناخدایم که غرق خدایم
«رضا»یم، رضایم رضای حبیب است
شدم شمس ایمان و آیینه ی عشق
به هر قلب تاریک بخشیده ام نور
کُند هر که، هر جا هوای ضریحم
دلش را در آغوش میگیرم از دور
شدم آسمان، پیش روی کبوتر
رسیدم که هر آهو آزاد باشد
چه جای غم آن زائر خسته ام را
اگر در پناه گهرشاد باشد
اباصلت آبی بزن کوچهها را
به یادِ سواری که با ذوالفقارش
بیاید سحر تا بگردند دورش
خراسان و یاران چشم انتظارش
🔸شاعر:
#قاسم_صرافان
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو
تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو
از هر دری من رانده ام ، من رانده ی وامانده ام
یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو
پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو
گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم
من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟
سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام
من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟
حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین
جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو
من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام
اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو
🔸شاعر:
#استاد_علی_انسانی
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
وقتی که قال در حرمت حال می شود
دست دعا به شانه ی من بال می شود
در این همه مریض یکی را شفا مده
تقصیر توست این همه جنجال می شود
بر راه زائران تو کردیم گریه ها
این آبروی ماست که پامال می شود
از توبه در حریم تو ما هم ملک شدیم
آدم در این محیط سبک بال می شود
این نامه نیست بر پر و بال کبوتران
خون دل است سوی تو ارسال می شود
آباد شد کسی که ز گریه خراب شد
خوشحال آنکه پیش تو بد حال می شود
هر کس نمی رسد به در آفتاب او
معنی اگر چه نیز بود کال می شود
🔸شاعر:
#محمد_سهرابی
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
یا غریب الغربا ما همه انصار توایم
تو شه عالم و ما سائل دربار توایم
سفره ی جود تو گسترده و ما محتاجیم
لطفی ای یوسف زهرا که خریدار توایم
دردمندان جهان بر در تو محتاجند
چاره ای ساز طبیبانه، که بیمار توایم
پرچم گنبد تو عزت ملک عجم است
ای عجب غافل از الطاف سزاوار توایم
ای شه عقده گشا عقده ی دل را وا کن
جلوه در جان بنما عاشق دیدار توایم
فخر در روز قیامت به ملائک بکنیم
که به کویت رَهِمان دادی و زوّار توایم
🔸شاعر:
#استاد_کلامی_زنجانی
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
دم به دم تا همیشه قلب پدر
با نفسهای تو هماهنگ است
روز و شب قاصدک خبر میداد
دل بابا برای تو تنگ است
تو تمام وجود بابایی
او ولی از وجود خود دور است
بیتو هر لحظه قطره در قطره
اشک او دانههای انگور است
چه فراقی خدا! که از وصفش
دل واژه، دل قلم خون است
لحظه لحظه نفس نفس بیتو
دم او زهر و بازدم خون است
مینویسم ولی نمیدانم
پای این روضه تا کجا بکشد
مینویسم ولی خدا نکند
پدرت روی سر عبا بکشد
مو به مو مثل شام گیسویت
چلهی تاک هم پریشان است
اشک تو روی جسم او یعنی
غسل باران به دست باران است
پیکرش غرق گل شد اما باز
گریه کردی دلت کجاها رفت
لحظهای چشم بستی و دیدی
تیغ و شمشیر و نیزه بالا رفت
روضهخوان پدر شدی آن دم
یک طرف قلب خیمهها میسوخت
آن طرف روی نیزهها دیدی
سر خورشیدِ کربلا میسوخت
بیگمان موقع کفن کردن
بین دستان تو کفن لرزید
چه کشیدهست آن امامی که
عشق را بین بوریا پیچید
🔸شاعر:
#سیدحمیدرضا_برقعی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیدهها پر گهر و سینه پر از غم شده است
آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال!
خون دل خوردن خورشید، مسلّم شده است
آخر ای ماه سفر کرده که سی روزه شدی
رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است
عرشیان، منتظر واقعهای جانسوزند
چشم قدسی نفسان، چشمهٔ زمزم شده است
شب تودیع پیمبر، شهدا میگفتند:
آه از این صبح قیامت، که مجسم شده است
تا که بر چیده شد از روی زمین سایهٔ وحی
آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است
مجتبی گلشنی از لاله به لب، کرد وداع
داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است
باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود
لاله، دل تنگتر از حجلهٔ ماتم شده است
میهمانی، که خراسان شد از او باغ بهشت
میزبان غم او عیسی مریم شده است
از همان روز، که زد سکّه به نامش در طوس
شب، پی کشتن خورشید مصمم شده است
تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول
زهر در ساغر انگور فراهم شده است
راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا
کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است
پایتخت دل صاحبنظران است اینجا
مشهد انگشتنمای همه عالم شده است
گر چه بسیار خطا دیدهای از ما، اما
سایهٔ مهر تو، کی از سرِ ما کم شده است؟
گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس!
باز پیوند من و عشق تو محکم شده است
🔸شاعر:
#استاد_محمد_جواد_غفورزاده
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
تا زنده تر باشی شکستی قُفلِ جانَت را
شُکرِ خدا آسوده خوردی شوکَرانت را
ای جان فدای آبِ سقاخانه ات ، صدشُکر
که تشنگی برآن نشد گیرَد توانت را
شکرِخدا نه خیزران بوسیده رویت را
نه نَعلِ اسبی خُرد کرده استخوانت را
وقتی که جان دادی جوادَت نیز پیشت بود
هرگز ندیدی ارباً اربایِ جوانت را
آقای خوبم خواهَرَت در شهرِ قُم دیده ست
مهمان نوازی های گرمِ میزبانت را
از بام ها گل بر سر معصومه(س) می بارید
این ماجرا بیچاره کرده روضه خوانت را
نه مَعجری غارت شده نه صورتی نیلی
نه طعنه ای آزرده کرده کودکانت را
خورشیدِ هشتُم رفتی اما شکرِ این باقیست
غرقِ شفق هرگز ندیدم آسمانت را
مَن کربلا بودم همین ده روزِ پیش آقا
از بس که می خواهم تمامِ خاندانت را
ای کاش می شد تا که جارو می کشیدم من
با مُژه ام از کربلا تا آستانت را
در آخرِ ماهِ صَفر شورِ سفر داریم
برما بیفکن آن نگاهِ مهربانت را
ای عشق! مشهد لازمیم و باز لطفی کن
مهمان خود کن بارِ دیگر دوستانت را...
🔸شاعر:
#محسن_کاویانی
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
درد و دل های من فراوان است
بگذریم از شما چه پنهان است
پیش تو هر کسی که مهمان است
درد هایش نگفته درمان است
پسری کور گنبدت را دید
دختری کر صدات را فهمید
با چه نازی در آسمان چرخید
کفتری که به روی ایوان ست
بسته ام دل به مهر تو تنها
جز تو من را کسی نشد مولا
شمسِ تبریز مالِ مولانا
شمس من ساکن خراسان است
نور تو می درد سیاهی را
نچشم طعمِ بی پناهی را
بر سرش کرده تاج شاهی را
هر کسی که گدای سلطان است
باز هم آمدم پناهم ده
زائر مشهدم پناهم ده
من اگر چه بدم پناهم ده
دلم از کرده اش پشیمان است
در حرم تا که آب نوشیدم
لب خشک حسین را دیدم
مردم از شرم تا که فهمیدم
گفته مقتل ذبیح العطشان است
خویش را باز سینه زن کردم
یاد ارباب بی کفن کردم
من نوکر سیاه تن کردم
شاه عالم به خاک عریان است
🔸شاعر:
#شهریار_سنجری
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
عشق ، قافیّه در ردیفِ رضا
ماه و خورشید در صحیفِ رضا
در صفا و کرامت و احساس
در جهان کیست همردیفِ رضا ؟
وَ یقیناََ براتِ کرب و بلا
میرسد هر دم از مُضیفِ رضا
جبرئیل آمده برایِ شفا
رو به رو مضجعِ شریفِ رضا
لقبش یاورِ ضعیفان است
من کیام؟ بندهی ضعیفِ رضا
🔸شاعر:
#علی_گلچین_پور
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
گرفته است دلم مثل آسمان امشب
دوباره حرف فراق است در میان امشب
به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما
چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب
فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه
گرفته کنج حسینیه آشیان امشب
یکی برای خود آرام روضه می خواند
زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب
مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد
کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب
بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه
دمی کنار عزادارها بمان امشب
نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم
بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب
پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه
در آستان رضاییم میهمان امشب
چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود
به دست بخشش آقای مهربان امشب
🔸شاعر:
#محمد_علی_بیابانی
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
برای دسترسی به اشعار ایام عزاداری آخر ماه صفر بر روی هشتگ های زیر کلیک کنید 👇👇
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
.
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
.
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
.
#وداع_محرم_و_صفر
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
فکر کن نیمه شب و نم نمِ باران باشد
رو به رویت حرم شاه خراسان باشد
فکر کن گوشه ی صحنش بِنِشینی تنها
و در این فاصله در دست تو قرآن باشد
می شود باز به سوی تو بیایم آقا؟
می شود باز دلم پیش تو مهمان باشد؟
مثلِ تو نیست کسی تا که به دادم برسد
مثلِ من گرچه کنار تو فراوان باشد
من کجا؟شعر برای تو کجا؟ وصفِ شما
هنرِ محتشم و دعبل و عمّان باشد
گله ای نیست از این دوریِ جانفرسا چون
لذت وصل،پس از هجر دو چندان باشد
کربلا کعبه ی عشاق جهان است اما
دعوتش دست ولی نعمت ایران باشد
گوشه ی چشم بینداز گدایانت را
چشمِ محتاج به دستانِ کریمان باشد...
🔸شاعر:
#محمد_پور_مرادی
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@shere_aeini
بیا مباش دگر فکر ماسبَق اینجا
بیا بیا که بگرداند او ورَق اینجا
پناهگاهِ منِ خسته این حرم باشد
پناه می برم از شرّ ماخلَق اینجا
به روز حشر شراب طهور مینوشی
ز انفعال بریزی اگر عرق اینجا
فقیه و عارف و عامی نشسته در صحنش
رسیده اند به وحدت همه فِرَق اینجا
اگر که سجده نمودیم ، عیبمان مکنید
که دیده ایم تجلّیِ ذات حق اینجا
🔸شاعر:
#عاصی_خراسانی
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_رضا
دستی که خورده بر حرمت بال می شود
هر دل شکسته پیش تو خوشحال می شود
هر گاه می روم به حرم درد دل کنم
آنجا زبان حاجت من لال می شود
#سید_حسین_میرعمادی
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_محرم_و_صفر
ازقیل و قالِ هر دو جهانم رها، حسین!
شادم که مبتلای غمم با شما حسین!
ازمن دو ماه نوکری ام را قبول کن
نوکر دلش خوش است به این گریه ها حسین
#محمد_کابلی
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#سقیفه_بنی_ساعده
@shere_aeini
شروع واقعه " اِنَّ الرَّجُل لَیَهجُر " بود
دهان طعنه پر از ظلمت و تنفر بود
نداشت در سر خود چشم دیدن حق را
که لاعلاج ترین درد او تکبر بود
نبود غیر حسد در دل خدانشناس
و شرک و جاهلیت میوه اش تمسخر بود
نبود مستحق ناسزا شنیدن ها
کسی که گفته ی او مثل وحی در خور بود
شکسته بود دلی از عناصرالابرار
سقیفه ای که در انصاف سست عنصر بود
به پاس مزد رسالت زدند فاطمه را
به زعم لات و هبل بهترین تشکر بود
نداشت فرق زیادی اگر که با شمشیر...
غلاف قنفذ وحشی بی حیا پر بود
حسن شمرد پس از رفت و آمد دشمن
یکی دو تا نه چهل رد پا به چادر بود
دو ضربه خورد پس از بی هوا کتک خوردن
به روی صورت مادر نشان آجر بود
نبود علت قتل حسن دو جرعه ی سم
که قاتل پسرش روضه ی تحیر بود
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#سقیفه_بنی_ساعده
@shere_aeini
ماه صفر تمام شد اما عزا بپاست
این هفته هفته ی غم اولاد مصطفاست
جایِ غدیر را سخن دشمنان گرفت
این بدعتی که شد خودش آغاز ماجراست
راه سخیفِ اهل سقیفه شروع شد
پایانِ کار، خانه نشینیِ مرتضاست
با مهرِ حیدر است که عالم بنا شده
دنیای بی ولای علی پوچ و بی بهاست
بیعت نکرد بیتِ علی با خلیفه ای
راه غدیر و راه سقیفه ز هم جداست
دشمن سه بار حمله بر این خانه کرده است
بیتی که داغدار غم ختم الانبیاست
یا صاحب الزمان نظری کن به پشت در
این مادر شماست که در بین شعله هاست
محسن به پشت در به چه جرمی شهید شد؟!
قلب امام عصر بر این غصه مبتلاست
ای وای از غلاف... مرا می کشد همین...
...ردی که روی بازوی ریحانه ی خداست
کوچه مقدّم است به گودال قتلگاه
زیرا مدینه نقطه ی آغاز کربلا است
🔸شاعر:
#محمدجواد_شیرازی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_محسن_بن_علی
@shere_aeini
مادری از نفس افتاده و غوغا شده است
وسط همهمه گم ناله زهرا شده است
فی بیوت اذن الله فراموش شد و
پای آلوده ترین ها به حرم وا شده است
آتشی که همه جا آب زمینش زده است
بانی سوختن ِ خانه دریا شده است
بین این چل نفر و آتش و مسمار و غلاف
بر سر کشتن ریحانه چه دعوا شده است
ناله زد فضه خذینی پسرم را کشتند
یل شش ماهه فدای سر بابا شده است
دست خیبر شکن و بند ؟ خدا رحم کند
قامت فاطمه از شرم علی تا شده است
ای یهودی مدینه تو مسلمانی کن
اسدالله ، درین معرکه تنها شده است
فتنه قد کرده عَلَم ، غیر دو تن یا که سه تن
همه ی شهر درین حادثه رسوا شده است
معجر فاطمه یک بار دگر غوغا کرد
بند با معجزه از دست علی وا شده است
بند شد باز ولی حرمت سادات شکست
وقت دلواپسی زینب کبری شده است
🔸شاعر:
#محمدحسین_رحیمیان
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_محسن_بن_علی
@shere_aeini
خواست خاموش کُنَد دور و بَرَش را که نشد
پشتِ در جمع کُنَد بال و پَرَش را که نشد
در آتش زده شد ضربدرِ ضربهی پا
خواست تا دفع کُنَد ضربِ دَرَش را که نشد
تاکه در خورد به او دادِ علی در آمد
هرچه او کرد نفهمد اثرش را که نشد
آتش ، جمعیت ، داد ، در ، دود ، علی
خواست از اینهمه گیرد خبرش را که نشد
خم شده تا نرسد بر پسرش زخمی تیز
تا به گهواره ببیند پسرش را که نشد
تاکه فهمید کشیدند علی را بُردند
رفت با دست بگیرد کمرش را که نشد
تا به مسجد برسد آنقدری راه نبود
رفت… بستند مسیرِ گذرش را که نشد
قنفذ آمد نگذارد برسد تا مسجد
تا مغیره شکند بال و پَرَش را – که نشد
گرچه او رد شد و تا خانه علی را آورد…
خواست پنهان بکند زخمّ سرش را که نشد
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_محسن_بن_علی
@shere_aeini
قرار بود که مثل حسن پسر باشی
عصای دست من و پیری پدر باشی
ببخش مادر خود را که با خود آوردت
بنا نبود که آن روز پشت در باشی
قرار بود بمانی شتاب جایز نیست
بنا نبود مسافر که رهگذر باشی
تمام هستی من می رود اگر بروی
ولی اگر تو بمانی ولی اگر باشی
و یا تمامی اینها فقط مقدّمه ای است
که اتفاق خبرهای شعله ور باشی
و اولین بشوی قبل از آنکه عاشورا
شهید کوچک و شش ماهه ی پدر باشی
نخورده شیر مرا ! مادرت به قربانت
که میخ حادثه را خواستی سپر باشی
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
_______________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_محسن_بن_علی
@shere_aeini
روی هیزم ها نخواب ای کودکِ مادر برو
از دلِ این خاک تا دامانِ پیغمبر..برو
گرچه دلبندِ منی امّا بقربانت شوم..
بهرِ حفظِ سیّد و آقای من حیدر برو
فصّه را گفتم که تشییع ات کند بر روی دست
می روی در پیشِ چشمانِ منِ مضطر برو
پنجمین فرزندِ من ..قربانِ مظلومیّت ات
زودتر از پشتِ در تا عرصه ی محشر برو
آمدن ..رفتن بهم مخلوط شد ای محسنم
اندکی تعجیل کن تا وادیِ دیگر برو
این هیاهوهای دشمن گوشِ تو کَر می کند
دور از چشمانِ مردم..وارثِ آخر برو
محسنی و نامِ نیکوکاریت بخشیده اند
جان فدا کردی به پای فاتحِ خیبر برو
این جماعت بدتر از قومِ یهودِ خیبرند
روی هیزم ها نخواب ای کودکِ مادر برو
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_محسن_بن_علی #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
نقشه هایم ریخت بر هم..محسنِ مادر برو
پُر شدم از درد و ماتم محسنِ مادر برو
حسرتِ لای لایی ات تا روز محشر تازه ست
سینه ام جلوه گهِ غم..محسنِ مادر برو
آخرین فرزندِ مظلومم..فداییِ علی..
زاده ی سلطانِ عالم محسنِ مادر برو
هرچه کردم در.. نیاید سمتِ تو امّا نشد
دیده ام شد مثلِ زمزم محسنِ مادر برو
روی هیزم ها و خاکستر زمین خوردی چرا؟
گر که مقدور است نم نم محسنِ مادر برو
قلب های این جماعت سنگ باشد ای پسر
خواهشا حالا..همین دم محسنِ مادر برو
گفته ام فضّه بیاید زود بردارد تو را
نقشه هایم ریخت بر هم محسنِ مادر برو
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_محسن_بن_علی #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
گویا حریف شعله ی این در نخواهی شد
آخر عصای پیری مادر نخواهی شد
می سوزم از اینکه تو با این کوهی از غیرت
جز چند روزی بیشتر حیدر نخواهی شد
مخواستم مثل حسن مثل حسین، مادر
یار پدر باشی ولی دیگر نخواهی شد
می خواستی دفع بلای مادرت باشی
گفتم نرو هم زور این لشکر نخواهی شد
وقتی که زینب دید مادر پشت در افتاد
فهمید که هم بازی خواهر نخواهی شد
باضربه پای پلیدی و هجوم در
وقتی صدف له شد دگر گوهر نخواهی شد
تو زودتر رفتی نبینی مرگ مادر را
حالا دگر با درد هم بستر نخواهی شد
مثل رقیه منکرت هستند بعضی ها
درباور ناباوران باور نخواهی شد
🔸شاعر:
#مهدی_قنبری
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini