eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini دستی که نبی گرفته بر بالا دست یک عمر به او سپرده دل حالا دست تنها نه ابوتراب ، میدانم او دارد به طلوع مهر و بر دریا دست در شوکت او همین کفایت ، به خدا چشم است به جایی و شود یکجا دست از دامن این دست مکش دست که او دارد به امور عالم بالا دست ثقلین برای اوست ، از بعد نبی بستند به بند گردنش ، اما دست بنشست به صورت گلی در کوچه تا این که دری شکست از زهرا دست 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عیسی مسیح گشت و به موسی عصا رسید یوسف در عمق چاه به جاه و بها رسید نوح نبی به نوحه ی کرببلا رسید ایوب هم به صبر در عمق بلا رسید این خیر ها به دست تو بر انبیا رسید دل را گره به زلف خمت مو به مو زدیم شب گرد عشق گشته به نور تو رو زدیم در کوچه های عشق قدم با وضو زدیم در خوابگاه صحن تو تا بر پتو زدیم در فصل سرد اذن زیارت به ما رسید هر شاعری که مدح تو را گفته حمیری ست حتی مُقِر به فضل تو شیخ زِمَخشری ست شیعه عذاب دیده از امثال اشعری ست اینقدر بی توجهی از کوری یا کری ست مرحب مقابل تو چه با اِدّعا رسید آموخت وصله های لباست غرور را خورشید عاجزانه گرفت از تو نور را غرقیم در صفای تو بنداز تور را روزی بده دوباره سلیمان و مور را نان شب یتیم به لطف شما رسید جبریل در حریم حرم گرمِ هلهله ماندست تا خدایی مولا دو مرحله آخر چگونه؟! درک کنیم این معادله گفتیم ممکن است ؟؟که الهام شد بله مولا اراده کرد و کنار خدا رسید آنقدر سر خوشیم که لب بر سبو زدیم از  خلق  رو گرفته به  خلّاق  رو زدیم گفتیم «یاعلی مدد» و  دَم  از او زدیم پروردگار ما شد و فریاد «هو»زدیم این جامِ کُفر،از کَرَم او به ما رسید هر کس که عاشقت شده از دوستان ماست هرکس که مبغض تو شد از دشمنان ماست این ذکر خیر توست که روی زبان ماست نامت دلیل مستی وقت اذان ماست یادش بخیر وقت رکوعت گدا رسید جف دست پوچ پای قمارت نشسته ایم مشتی خراب دور مزارت نشسته ایم عمریست پای چوبه ی دارت نشسته ایم از اشتیاق قول و قرارت نشسته ایم این شعر با عنایت موسی الرضا رسید... 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم ولادت امام هادی علیه السلام و ایام غدیر روی هشتگ مورد نظر بزنید
@shere_aeini نفس و داماد و پسر عم خود پیغمبری فاتح بدر و حنینی و امیر خیبری رازقی و غالبی و قاهری و صفدری میری و سرلشکری و یک تنه یک لشکری از خیال و شعر و عقل و درک آدم برتری مرتضی و بوترابی و علی و حیدری ای قسیم النار والجنة که شاه محشری بنده دین توام که عبد حی داوری یا علی یا دین تو یا هیچ دین دیگری تا صراط مستقیمت هست، این و آن چرا؟ با وجود تو، ابوبکر و عمر ، عثمان چرا؟ تا تشیع هست ، دیگر مذهب و ادیان چرا؟ در کنار روی ماهت ، یوسف کنعان چرا؟ پهلوان وقتی تو هستی ، رستم دستان چرا؟ ذوالفقارت هست وقتی ، هجمه ی طوفان چرا؟ تاکه انگور ضریحت هست، تاکستان چرا؟ چون که دردت هست ، قربانت شوم، درمان چرا؟ تا غدیرت هست ، فطر و مبعث و قربان چرا؟ ای به قربان غدیرت سینه های بیقرار جان نثارم،جان نثارم،جان نثارم،جان نثار پا سر چشمم گذار و تا قیامت بر ندار ای که اوصافت نمی‌گنجد به تسبیح و شمار ساقی کوثر توهستی و منم مست و خمار ای ولی الله الاعظم ، ای امیر لافرار لشکری را میکنی با خشم چشمت تار و مار از کتاب مدح تو یک جمله گویم از هزار: لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هرآنکس حُبِّ حیدر را تمنا میکند هر دم دلش را جایگاه عشق مولا میکند هر دم کسی کز اشیاق دل نظر بر دُرّ می اندازد ثواب روُیت روی علی را میکند هر دم نجف عاشق ترینها را به سوی خویش میخواند نجف رفته هوای کوی مولا میکند هردم علی‌‌‌‌ حُبّهُ جُنَّه قَسیمُ النّار والجَّنَه ولایش جنت و دوزخ مُجزّا میکند هردم رسول الله که افلاک تحت منظرش باشد خدا را در جمال او تماشا میکند هردم به یک شب در چهل منزل مگر میشد یکی باشد علی هست انکه حل این معما میکند هر دم شگفتی آفرین باشد ولی المومنین باشد خداوند تعالی را هویدا میکند هردم به ایوانش اگر رفتی مباشی کمتر از خورشید که خورشید ارتزاق نور از اینجا میکند هردم تمام آفرینش چشم بر دست علی دارد ولی مولا نظر بر دستِ زهرا میکند هردم 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مانده عالم از ازل بر عهد و پیمانِ علی(ع) جان به عالم داده و جانم به قربانِ علی(ع) عقل، از درکِ مقاماتش کماکان عاجز است هست غیرِ قابلِ توصیف، ایمانِ علی(ع) بد گرفتارم به درد معصیت، درمان کجاست؟! بیقرارم! سخت محتاجم به درمانِ علی(ع) این مسلمانی ندارد رنگ و بویِ واقعی مثل سلمان! کاشکی باشم مسلمانِ علی(ع) با نگاهش میشود معلوم اقلیم ِ بهشت مرز دوزخ میشود تعیین به فرمانِ علی(ع) عاشقِ إنسيةُ الحورا شد و دیدم خودم حرزِ "یازهرا(س)مدد" را بر گریبانِ علی(ع) "هل أتي" میخوانم و خوش میشود حالِ دلم جذبه دارد بسکه آیه آیه قرآنِ علی(ع) آمد از سمت خدا حکم ولایت آنچنان "قُل هوَ اللهُ أحد" شد مست و حیرانِ علی(ع) رفت بالا، مقتدر...دستانِ شاهِ لافتی دلبری کرد از جهان، حُسنِ نمایانِ علی(ع) هجده ذی الحجه منّت بر سرِ عالم گذاشت قلبِ شیعه شد کنار برکه، از...آنِ علی(ع) خطبه را خواند و پیمبر(ص)گفت در واقع چنین اهلِ عالم! بعد از این جانِ من و جانِ علی(ع) دینِ کامل در غدیرِ خم به دست ما رسید این هم از عالی ترین انواعِ احسانِ علی(ع) روزِ اطعام آمد و هنگام ِ سائل پروری ست سائلم! خوردم خدا را شکر از نانِ علی(ع) زائر از انگورِ جنّت خورد ایامی که شد زیر ایوان نجف هر صبح مهمانِ علی(ع)! 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کم کم سپیده سر زد و پایان ظلمت بود شرط عبودیَّت شروعِ کار خِلقت بود از ابتدا هم مبحث اصلی..،ولایت بود هنگامه ی تابیدن نور امامت بود دست خدا این نور را بی مُنتَهایش کرد او را امیرالمومنین،"حیدر" صدایش کرد دنیا به دنبال شرابی بود..،ساغر داد از شربتِ جوی بهشتِ عرش بهتر داد چشمی که او را دید عقل خویش را پر داد یا حیدر و یا مرتضی و یاعلی سر داد در عالم ذَر هرکسی قالوا بَلیٰ می گفت باید صد و ده مرتبه یا مرتضی می گفت شب بود..،رنگِ چهره اش صبحی سپید آورد آئینه ، نور عرش را در خطِّ دید آورد ما را به جبرِ چشمهای خود کشید..،آورد دستی به گِل بُرد و تَشَیُّع را پدید آورد پس خِلقَت باقیِ مخلوقات کار اوست سُکّانِ انسان‌ساختن در اختیار اوست نور تَعقُل،عقلِ کُل را پای کار آورد طوبای جنَّت میوه ی رحمت به بار آورد بِنتِ اسد شیری به میدانِ شکار آورد فریاد زد جبریل: صاحب‌ذوالفقار آورد با خِلقتش بر رِجسِ شیطان آب پاکی زد کعبه برایش سینه ی خود را چه چاکی زد اسطوره یِ رَبّانیِ بی باک ها حیدر آقایِ فرزندانِ صُلبِ‌پاک ها حیدر خاکی ترین بابایِ اهلِ خاک ها حیدر سِرِّ نهانِ خلقتِ افلاک ها حیدر غیرِ خدا ، تنها نبی از راز آگاه است سیبِ شب معراج در دست یدالله است بال ملائک منبر روز اَلَستش شد نون و قلم را خواند..،لوح نور مستش شد لب را که وا کرد آسمان ها پای‌بستش شد بت خانه ها مخروبه ی ضربات دستش شد با یک نظر از خاک تا عرشِ مُعَلّی رفت دوش نبی را هرکه بالا رفت،بالا رفت هنگامه ی پیکار چشمش برق‌ها می زد در معرکه ها بی محابا تیغ را می زد دُلدُل‌سوارانه به میدان بلا می زد وقتی فلانی با فلانی داشت جا می زد جز او کسی آماده ی خفتن به بستر نیست غیر علی وقت خطر یار پیمبر نیست در یا علی مُهر وقار یا صمد خورده بر لوحِ غیرت ذکرِ یا حیدر مدد خورده سیلیِ بعد از صبرِ او را عَبدُوَد خورده دروازه ی خیبر به نام او سند خورده وقتی به روی شانه ی هایش درب بالا ماند لب ها ی قلعه از تعجب تا ابد وا ماند شهرِ تَفَکُّر احمد و حیدر درِ آن است این تیغِ با تدبیرِ دین در جنگ ، بُرّان است با ذوالفقارش در دل میدان رجزخوان است شاگرد رزم بی محابایش حسن جان است فرزندِ خود را در شجاعت بی نظیرش کرد شیرجمل را شیرِ آل الله شیرش کرد حُبِّ علی آغاز قانون اساسی شد هرجا ولایت بود از او اقتباسی شد مشق ولی زیباترین درس کلاسی شد یک "مرتضی" راه است تا "حیدرشناسی‌‌" شد شاءن مقامِ او نمی گنجد در این دفتر "حیدر که جایِ خود،وَ ما اَدراکَ ما قنبر" نوحِ نبی در مکتبش طفل دبستان است پای جهالت از کلام او گریزان است بی نقطه خطبه خوانی اش آغاز جریان است "نهج البلاغه" انشعاب نورِ "قرآن" است نَصِّ "خدا" را لفظِ "حیدر" می کِشد بالا نامِ "برادر" را "برادر" می کشد بالا عشقِ علی قلبِ تمام خَلق را اَفشُرد ابلیس را حتی ز سلک نحس خود آزرد هرکس به جایی راه بُرد از کویِ مولا بُرد سلمان مسلمان شد اگر،نان علی را خورد قطعا تو مِنّا اهلِ بیتِ این ولی باشی وقتی نمک‌پرورده ی دستِ علی باشی دارد نمک ذکر شب او وُ شِکَر روزَش شوق عبادات سحرگاهی در روزش پوشیده رختی از لباس نور بر روزش این ردِّ الشمسَش بوده سرگرمی هر روزش وقتی دو دستِ ربناخوانش به کار افتاد خورشید عالم‌تاب از دور مدار افتاد حیدر نشان بی نشان ها را بلد بوده طیِّ طریق لامکان ها را بلد بوده پیچ و خم رنگین کمان ها را بلد بوده حتی زبان بی زبان ها را بلد بوده او کُنهِ لفظِ هر صدا را درک می کرده تنها علی ناقوس ها را درک می کرده در آسمانش ماه و اختر می شود پیدا بالای بام پلکِ او پر می شود پیدا از خاک نعلینش ابوذر می شود پیدا بین حریمش ظرف ساغر می شود پیدا مستان به انگور ضریحش اقتدا کردند بین حرم مستی خود را برملا کردند دیوانه‌ها اغلب ز دست زندگی سیرند عشاق تا لب تر کند معشوق،می میرند آنان که با سجاده و محراب درگیرند ایوان طلای مرتضی را قبله می گیرند باید به عشق یار از اغیار رو گرداند سمت علی باید نماز عاشقی را خواند یا مرتضی ! تو پادشاه مُلک ایمانی در اوج عزت همنشینِ با گدایانی تو بانی لبخند شب های یتیمانی دارم به تو رو میزنم،رو برنگردانی حال مرا این روزها قدری رعایت کن خیلی نجف‌لازم شدم آقا عنایت کن وضع مرا هنگام شب درهم کنی بد نیست بندِ عبادات مرا محکم کنی بد نیست قد مرا وقت گدایی خم کنی بد نیست بین رکوعت گوشه‌چشمی هم کنی بد نیست من منصبی جز منصب نوکر نمی خواهم من بارها گفتم که انگشتر نمی خواهم عیسی توسل کرد بر ذکرت،مسیحا شد موسی به طورِ تو پناه آورد،موسی شد هرکس که گُم شد در شبِ قدرِ تو،پیدا شد باید که "کوثر" بود تا هم کُفوِ "دریا" شد کشفِ ولیُّ‌الله از ما برنمی آید این کار جز از دست زهـرا برنمی آید 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بردار از مقابل چشمت حجاب را کتمان مکن برادر من آفتاب را دلسوزی مرا بپذیر و به دل مگیر از این زبان مرنج و رها کن عتاب را طاعت که بی قبول ولایت قبول نیست پس بیش از این بیا و نسوزان ثواب را حبل المتین یکی ست ای افتاده قعر چاه همت کن و بگیر دو دستی طناب را نشناختی امام مبین را چه فایده؟ گیرم هزار مرتبه خواندی کتاب را از هفت خان حق و حقیقت عبور کن باید بدست آوری آن درّ ناب را قدری به حس شرم دم مرگ فکر کن چون بنگری شمایل عالیجناب را سویی نعیم و سوی دگر آتش جحیم دست خودت سپرده خدا انتخاب را مولای ماست ساقی میخانه بهشت از کوثرش بنوش و رها کن سراب را آخر که را گذاشته ای در کنار که؟ با دیگران قیاس مکن بوتراب را 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شروع کار میگویم همه حسن ختامم را به صد جنت نمیبخشم سر موی امامم را فقط دور سرش گشتم ببین حج تمامم را سوی ایوان او خواندم نماز صبح و شامم را که من توحید میفهمم مسلمان است عنوانم من از اسلام چیزی جز ولای او نمیدانم خدایی،بندگی باهم در این قامت تناسب داشت خدا بر حیدر کرار بیش از خود تعصب داشت اگر سجده نمیکردم براو جای تعجب داشت و جبریل از همان اول ز دست او تقلب داشت هزاران سال نوری قبل تر از خلقت آدم خود روح القدس هردم به او میگفت استادم! دعا کن ساقیا مارا دعایی که علی باشد دوا کن دردهایم را دوایی که علی باشد سرم را گرم کن هرشب به جایی که علی باشد خدارا دوست دارم من خدایی که علی باشد خدایا شاهدی مولا شده سبّوح و قدوسم تورا انگار بوسیدم ضریحش را که میبوسم بگو شاهی که روی خاک خوابیده کجا دیدی امیری که لباس کهنه پوشیده کجا دیدی بگو حاکم که نان جو پسندیده کجا دیدی بگو سلطان که با محتاج جوشیده کجا دیدی همان فرمانده جنگی که یلهای عرب را زد یتیم کوفی آمد شب به شب بر شانه اش پا زد 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عقل حیرت میکند تا میرسد خیر از علی مثل اعجازی که دیده صاحب دیر از علی غیر "لا"یی که زمان" لا اله" ش گفته است گوش سائل کی شنیده پاسخ خیر از علی سالها قبل از عروجش پارکاب شاه بود تا مسیح آموخت سبک و شیوه ی سِیر از علی مدتی با کفتر بام نجف هم دانه شد تا بیاموزد سلیمان، منطق الطیر از علی 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم عید غدیر روی هشتگ مورد نظر بزنید
@shere_aeini رو به حجاج به آوای جلی گفت رسول: نیست حج احدی بی ولیُ الله قبول جانشینْ خواند علی را به صراحت آن‌روز خواند اورا پدر دیگر امت آن روز بعد از این او به همه خلق ولایت دارد هر که دنبال علی نیست، جهالت دارد ** شادی محض به اندوه دلم غالب شد هر زمان حرف علی بن ابی طالب شد در سرم شعله کشد شوق تماشای نجف نیست بر لوح دلم غیر الفبای نجف خوش بر احوال کسی که شده مأمور ضریح می‌رساند همه دم دست به انگور ضریح به من ای کاش که یک خوشه تفضل می‌شد بعد از آن بوسه به شش‌گوشه تفضل می شد 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هر چند که از علی(ع) سرودن سخت است هر کس که علی(ع) گفت خیالش تخت است «عالم همه قطره است و دریاست» علی(ع) هر دل که دم از علی(ع) زَنَد خوشبخت است 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در یک کلام، سوره ی زلزال و عنکبوت فرموده: بی ولایت او می کنی سقوط لبخند اوست علت سر سبزی شمال آه ... علیست علت سوزِ کویر لوت علّامه های دهر گرفتند سال ها بعد از شنیدن سخنش روزه ی سکوت خود را زمان خاکسپاری خود رساند جبرییل دید و گفت: به او "حی لایموت" مشغولِ پخش کردن رزق ملائک است وقتی ز قاب قوس خدا می کند هبوط شیرین شدند بعد قبول ولایتش حتی و انار و انبه و انگور و شاه توت یوسف مدد گرفت ازو در درون چاه یونس مدد گرفت ازو در درون حوت قنبر، عبای پشمی او را تکان مده بندیم روی دامن آن شاه ما به فوت همراه  با  ولایت او  می شود قبول تکبیر،حمد و سوره،رکوع،سجده و قنوت در سایه سار حصن حدیث ولایتش ما را قبول کرد به آن شرط و این شروط آه ای زبیر پشت به نان علی مکن آن سفره های چرم چه دارند !؟زَغنبوت محشر به شیعیان علی غبطه می خورند عاد و ثمود و ناصریان و یهود و لوط یادش بخیر کلب سرایش شدیم ما راهی شدیم سمت نجف از مسیر کوت روزی که می رویم  ازین دشت ماه خیز روزی که می زنیم به پای غمش فُلوت امید بسته ایم بگوید به ما أجل در ساق عرش جلوه ی مولاست رو به روت.... 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خیلِ ملَک آمده از عرش ِ معلّی برکه شد از شوق، دلش ساحتِ دریا دشت؛ سراسر شده مشغولِ تماشا پیش همه دستِ علی(ع) رفته به بالا وحی شد و گفت نبی(ص) با دلِ آگاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله نوح به هنگام بلا، لحظهٔ طوفان حضرت عیسی دم ِ آوردنِ درمان حضرت موسی به عصا خوانده هراسان یوسفِ کنعان همه شب گوشهٔ زندان یکسره خواندند سحرگاه و شبانگاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله کعبه زده بوسه به پایِ پدرِ خاک غرقِ طواف است به دور سرش افلاک آمده در وصف علی(ع) آیهٔ لولاک جلوهٔ خورشید شد از نورِ رُخش پاک سجده کنان گفت در ایوان نجف؛ ماه أشهدُ أنّ علياً ولي الله قبله به وجد آمده، رو کرده به حیدر قامتِ محراب؛ به تعظیم ِ مکرر عاشقِ گیراییِ نُطقش شده منبر مسجد و گلدسته به پا کرده چه محشر بینِ اذان گفته دو بار عاشق و دلخواه أشهدُ أنّ علياً ولي الله حقِ تمام است و شهنشاهِ ولایت از فقرا با کرَمش کرده حمایت ذکر علی(ع) در دو جهان هست عبادت راه نجات است و گذرگاهِ سعادت زمزمهٔ توبهٔ هر عاصیِ گمراه أشهدُ أنّ علياً ولي الله وقت سحر محو قنوتش شده قنبر گفت ابوذر به علی(ع) سید و سرور تیغِ دو دم؛ برده دل از مالک اشتر در وسطِ معرکه دشمن شده مضطر خیبرِ حیران شده میگفت به والله أشهدُ أنّ علياً ولي الله دارد عجب لطف و کراماتِ دقیقی دستِ نوازشگر و احسانِ عمیقی حیدر کرار و چنین قلبِ رقیقی داده به سائل چه گرانمایه عقیقی ذکرِ لبِ هر که طلب کرده از این شاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله! 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شکر حق هستم گدایی بر سر کوی علی دوست دارم هر چه را که می دهد بوی علی باز کردم من زبان با نام دلجوی علی آمدم دنیا به عشق دیدن روی علی هر که ام یا هر چه ام اهل غدیر حیدرم هست این عشق علی میراث زهرا مادرم ای غدیر ای بی تو بیراهه ، تمام راه ها آرزوی روزها و سال ها و ماه ها ای نشانده بر روی لب های شیطان آه ها ای مقام تو فزون از کل عید الله ها آی عید آسمانی کار را کردی تمام دین ما نازد به ادیان با چنین حسن ختام شب کجا پوشاندن ِخورشید تابان غدیر نیست در عالم مسلمان جز مسلمان غدیر صد سلیمانند چون مور سلیمان غدیر ای هزاران عید قربان باد قربان غدیر البشارت آی از ماه خدا جامانده ها فرصت نابی در عیدالله اکبر مانده ها... هر چه دشمن کرد روز و شب حسادت بر غدیر حضرت حق داد بیش از پیش عزت بر غدیر بیشتر از خاک دارد عرش غیرت بر غدیر انبیا با جان و دل دارند ارادت بر غدیر آری آری آن جماعت که غدیری تر شدند تا ابد بالانشین گشتند و پیغمبر شدند بعد احمد بر جهان مولا ، علی مرتضی کعبه زاده ،کعبه ی زهرا ، علی مرتضی مرد میدان،  اسوه ی تقوا ، علی مرتضی لا امیرالمومنین الا علی مرتضی بوی شیطان می دهد حتی نبوت بی علی هیزم دوزخ شود حتی عبادت بی علی من فدای آن خداوندی که شیرش حیدر است بهترین پیغمبر عالم وزیرش حیدر است هست تنها مومن آن کس که امیرش حیدر است دست ِ خالی نیست آن که دستگیرش حیدر است ای بز  ِکوهی نباشد جای تو اقلیم شیر یا بمان با مرتضی یا از حسد آتش بگیر ای همیشه مقتدای مومنین و مومنات کار تو مشکل گشایی در حیات و در ممات هر کجا پا می گذاری می شود دارالنجات هست ممنون از رکوعت تا خود محشر زکات باز هم نازل شده مدح تو بر پیغمبرت می زند جبریل پر ، دور سر انگشترت غیر تو این گونه سر ، سردار دیگر بود ؟ نه غیر تو آن روز یک تن مرد خیبر بود ؟ نه غیر تو اصلا کسی در شان کوثر بود ؟ نه غیر تو با مصطفی شخصی برادر بود ؟ نه کس ندیده دو برادر را چنین شیدای هم محرم هم، همدم هم ، دین هم ،دنیای هم هر که دارد آبرو نان و نوایش حیدر است مقتدای ماست آن که مقتدایش حیدر است کِی غریب است آن کسی که آشنایش حیدر است عرش تا فرش خدا ، فرمانروایش حیدر است بهترین اعجاز ختم المرسلین تنها علی است بر رکاب دین پیغمبر نگین ِ یا علی است تا ابد می ماند حق پنهان اگر حیدر نبود نه پیمبر بود و نه قرآن اگر حیدر نبود کفر میشد فاتح میدان اگر حیدر نبود بود عالم بنده ی شیطان اگر حیدر نبود دین و دینداران تماما ریزه خوار حیدرند تا ابد ممنون ِ تیغ ذوالفقار حیدرند کس نداد عشق علی را یاد ما ، چون فاطمه کس نشد پای غدیر و دین فدا ، چون فاطمه کس نداده پای این مکتب بها ،چون فاطمه کس نزد بر سینه سنگ مرتضی چون فاطمه محسن و جان و جوانی داد در راه علی کرد حک بر میخ در ، لعنت به بدخواه علی 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هم موت و هم حیات در دست علیست هم لرزش و هم ثبات در دست علیست از شان یدُاللهی او معلوم است سر رشته کائنات در دست علیست 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خدا جلال دگر داد ای امیر تو را که داد از خم کوثر، میِ غدیر تو را امیر! دست تو را دست عشق بالا برد که اهل کوفه نبینند سر به زیر تو را جهان به سجده در افتاد و عرشیانِ خدای به احترام نشاندند بر سریر تو را کلید سلطنت و گنج عافیت با توست که هست در دو جهان مسندی خطیر تو را ز جور خلق، پیمبر ز پای می‌افتاد اگر نداشت به هر عرصه دستگیر، تو را پناه پیری و نان‌آور یتیمانی چگونه دوست ندارد جوان و پیر تو را تو کیستی که تو را عرش، خاک راه، امّا به خوابگاه، یکی بافۀ حصیر، تو را تو کیستی که نمازت دمی شکسته نشد اگرچه بود به پا، زهرخورده تیر، تو را یقین که تا به ابد پای‌بند مهر تو شد چگونه بود مگر، رَحم بر اسیر، تو را؟ ز ابر رحمت تو بادها چه دانستند که خوانده‌اند همه در تبِ کویر، تو را به جز تو هیچ ولی در همه جهان نشناخت کسی که دید در آیینۀ غدیر تو را 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در کویری که به دریای کرم نزدیک است عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است نجف اینجاست! فقط چند قدم... نزدیک است کفر و ایمان من امروز به هم نزدیک است در مقامت دهنم بسته بماند بهتر عشق آهسته و پیوسته بماند بهتر ‏ ‏ نخل‌ها اشک تو را زیر نظر داشته‌اند رودها از جَرَیان تو خبر داشته‌اند بادها پرده ز اسرار تو بر داشته‌اند خاک‌ها چشم به دستان پدر داشته‌اند ابرها با کرمت مایۀ رحمت شده‌اند فقرا در حرمت صاحب مکنت شده‌اند ‏ ‏ شمّه‌ای هست ز اوصاف تو حیدر بودن لافتایی شدن و ساقی کوثر بودن فاتح یک‌تنۀ قلعۀ خیبر بودن با پیمبر همۀ عُمر برادر بودن نفست عطر نفس‌های محمد دارد بردن نام تو شیرینی بی‌حد دارد...‏ ‏ ‏ نیست بودیم ولی در حرمت هست شدیم متفرّق شده بودیم که یک‌دست شدیم عاشق هرکه به یاران تو پیوست شدیم تا ز پیمانۀ «اَکمَلتُ لَکُم» مست شدیم عطر «اَتمَمتُ عَلیکُم» همه جا را پر کرد نان بدگوی بد اندیش تو را آجر کرد ‏ ‏ اولین مرحلۀ عشق، پریشان شدن است اجر همراهی تو بوذر و سلمان شدن است صاحب دائمی ملک سلیمان شدن است زاهد شهر که در فکر مسلمان شدن است...‏ در شب قدر به آوای جلی می‌گوید بعلیٍ بعلیٍ بعلی می‌گوید 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در مُلکِ او  ملائکه‌ها را ملیکه هست بر عرشِ او همیشه خدا را اریکه هست گفتند علی که عین نبی نیست بلکه هست باید خدا شوی که بدانی علی که هست ما عاشقیم عاشقِ او  کردگار هم ما هیچ آبرو همه از خاک او بَرَند ما هیچ اولیا دمِ تیغش گلو بَرَند ما هیچ انبیا به درش آرزو َبرَند هیهات ؛ نامِ نامیِ او بی وضو بَرَند مَسند گرفته‌اند از او  اعتبار هم دستش گرفته بود اگر مصطفی به دست بوسه زدند قبل همه انبیا به دست دستش که دید گفت خدا مرحبا به دست آنجا گرفت دست علی را خدا به دست حق با علی است  خاتمِ مَکّی تبار هم مولا که پا به دوش پیمبر گذاشتند  بتهای کعبه بر قدمش سر گذاشتند سر را به پای خواجه‌ی قنبر گذاشتند اصلا برای کعبه چرا در کذاشتند وقتی که کعبه سینه دَرَد  پرده‌دار هم از ما بپرس این دل سرکَش چه می‌کند در تاب گیسوان مشوش چه می‌کند با مشت کاه حضرت آتش چه می‌کند از عَمرووَد بپرس که ضربش چه می‌کند حیرانِ تیغِ اوست  میان مزار هم میدان که هیچ  کوه هم از هیبتش شکست نوشید هرکه تیغِ علی ، گشت مستِ مست مرحب که چرخ می‌زد و می‌ریخت پا و دست تیری به پاش بوسه زد و  شد علی پرست سر می‌زند دو اَبروی او  ذوالفقار هم رَم کرده بود لشکر کفار  می‌دوید در پیش شیر بی سر و دستار می‌دوید هرکس که خورد ضربه‌ی کرار می‌دوید هر نیمه‌اش به یک طرف اینبار می‌دوید چیزی نماند از همه  حتی غبار هم شیطان علی ندید و به آدم محل نداد اصلا بجز علی به کسی هم  محل نداد وقتی که بود فاطمه  بر غم محل نداد زهرا کنار او به دوعالم محل نداد مارا محل دهید و دلی بی‌قرار هم نانْ خشکِ جو به آب بزن از گلو رَوَد چاهی بکن که آب خوشش کو به کو رَوَد همبازی یتیم  به دوشت بگو رَوَد آنقدر وصله زن به عبایت ز رو رَوَد محوِ علی است  حضرتِ پروردگار هم با کور و با جزامی و با بینوا نشست شاهی که قبل خلقِ جهان  با خدا نشست نُه سال پیش فاطمه‌ی باوفا نشست یک عمر بعد فاطمه غرقِ عزا نشست او را که کُشت غربتِ او  انتظار هم در می‌زدند ... فاطمه رنجور و خسته بود بر روی مرکبی که به سختی نشسته بود شاید برای فاطمه‌ای که شکسته بود در واکنند ... هرچه که در بود بسته بود پیرش نمود کوچه  غمِ روزگار هم 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ایوان تو برده است دل شاه و گدا را حیران تو کرده است خدا آینه ها را ایوان نجف سر در ایوان بهشت است یعنی به علی داده خدا عرش عُلا را هستند گدای تو شریفاً و وضیعاً هستند غلام تو صغاراً وکباراً قَدهامَتِ الاوهام ، و قد ذلت الاقدام هرکس به نجف آمده دیده است خدا را عیسی که نشسته است به امّید شفایی موسی که شکسته است در این طور عصا را تا نام علی را پدرم خواند به گوشم دادم به هوای تو دل بی سر و پا را عمری است گواهند طپش های دل من با یاد تو پرپر زدم ایوان طلا را انگار هوای نجف افتاده به جانش پاییده ام امشب دو سه تا کوچه صبا را ما بی حرمت آه کشیدیم ، نسیما ! بردار و ببرسمت نجف این همه ... هاآآآآآآآ را امشب به سرم زد که مدیح تو بگویم با آن که ندارم جگر مدح و ثنا را تا آن که مدد از تو گرفتم که قلم ریخت در گوش من این زمزمه ی روح فزا را قربان حبیبی که به یک گوشه ی چشمش دیوانه ی خود کرده تمام عقلا را قربان نگاری که ازاو زودتر از ما جبریل خریده است به جان درد وبلا را قربان طبیبی که به یُمن نفس او هرکس که رسیده است گرفته است شفا را قربان امیری که سرخوان قناعت با نان جُوی ساخته لیلاً و نهارا ً قربان غریبی که به تاریکی شب ها بردوش کشیده است غذای فقرا را ناز قد و بالاش ، که تاصبح قیامت خم کرده رکوعش قد محراب دعا را با شهد بیانی به گوارایی کوثر کرده است اسیر لب خود آب بقارا دور و برِ هردانه ی انگور ضریحش عالم همه مست اند " وَ ماهُم بِسُکاری " ساقی که علی باشد یعنی به نگاهی درجام جهان ریخته انوار هُدی را یارب به تو سوگند مبادا که بگیری ازخاک سرِکوچه ی حیدرسر ما را "طوبی لَکَ" ای مهر ولایت که درآفاق حکم تو گرفته است همه ارض و سما را تا سایه ی خورشید نجف برسرم افتاد ای ماه سمرقند نداری تو بخارا ! گر پاک نسوزم سراین عشق علی جان "مَن ماتَ عَلی حُبّ" تو آید به چه کارا؟ فانی نشوم در تو اگر باچه کنم طیّ این پیچ و خم تیره ی دالان بقا را؟ درویشم و بردوشم کشکول گدایی است چندی است که آتش زده ام رخت ریا را با سوز غم عشق تو مرهم نستانم با درد تو انداخته ام دور دوا را بگذار نمازم را سمت تو بخوانم برهم نزن ای قبله ی من قبله نما را تامعنی "الله صَمد" را بشناسی کافی است ببوسی در این صحن و سرا را تا دوستی اش اصل نماز است ، مؤذن بی نام علی نعره نزن "حَیّ علی" را احرام نبندید ، بمانید و نگیرید بی سعی و صفای حرمش راه مِنا را توحید علی را احدی درک نکرده است چشمان علی جور دگر دیده خدارا والله که هرکس ز علی روی بتابد یک مرتبه هم سجده نکرده است خدا را او بود که در خانه ی توحید فرو ریخت بر خاک مذلّت هُبل و لات و عُزی را او بود که برداشت چو کاهی درخیبر او بود که آورد به قاموس فَتی را حیثیّت ما درعدم ماست وگرنه درحضرت خورشید چه قدری است سُها را ؟ سرها همه افتاد و سپرها همه افتاد تاتیغ تو چرخید یمیناً و یساراً اعناق صنادید عرب را توشکستی بازوی تو آموخت به شمشیر غَزا را از هیبت نام تو بلرزد دل هستی تا از کمرت باز کنی تیغ دوتا را برگشت به ایمای توخورشید به مشرق پلک تو به هم ریخت قدررا و قضا را روباه چه سنجد که برد دست به شمشیر مرحب چه شناسد جگرشیرخدا را والله که در معرکه ها حیدر کرّار اندازه ی یک پلک ندیده است قفا را حدّ تو به هم ریخته اعصاب قلم را شآن تو بریده است زبان شعرا را تا هست به فرمان تو مِنهاج بلاغت باید که ببندند دکان فصحا را ما هرچه که گفتیم علی برتر ازآن است مانده است قلم مدح امیرالامرا را غیر از اَحَد و احمد ما فوق علی نیست گشتیم "عَلی فَوق ، ومَن تَحتَ ثَری را کفراست بگویید که غالی شده ام من بربنده ی حیدر نزن این تهمت ها را این ها رشحاتی است که وام از توگرفتم ورنه چه کسی داده به من طبع رسا را گر مست و غزل خوان ولای تو نبودم درمن چه کسی ریخته این شور و نوا را ما بی تو چه داریم به جز رویِ سیاهی ما با تو نداریم غم روز جزا را ازعشق تو عمری است که درجوش و خروشم بگذار بمانم به همین حال خدا را 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به جز از علي نباشد به جهان گره‌گشايي طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلايي  چو به کار خويش ماني در رحمت علي زن به جز او به زخم دل‌ها ننهد کسي دوايي  ز ولاي او بزن دم که رها شوي ز هر غم سر کوي او مکان کن بنگر که در کجايي  بشناختم خدا را چو شناختم علي را به خدا نبرده‌اي پي اگر از علي جدايي  علي اي حقيقت حق علي اي ولي مطلق تو جمال کبريايي تو حقيقت خدايي  نظري ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن تو که يار دردمندي تو که يار بينوايي  همه عمر همچو "شهري" طلب مدد از او کن که به جز علي نباشد به جهان گره‌گشايي  🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سنگ است دلم عشق علي سنگ نوشته مي‌سوزم از اين عشق چو اسفند برشته با جوهر اشك و قلم بال فرشته بر لوح دل خسته ام اين جمله نوشته: جز مهر علي در دل من خانه ندارد "كس جاي در اين خانه ی ويرانه ندارد" ما از مي مرد افكن اين ميكده مستيم شاديم كه پيمانه و پيمان نشكستم تا عشق علي هست در اين ميكده هستيم پس خورده نگيريد كه ما باده پرستيم هشدار كه نوشيدن اين باده مجاز است "المنت لله که در میکده باز است" فهميدم از اين راز كه در كعبه شكاف است هرجا كه بود نام يدالله مطاف است اين گفته نه بيهوده و اين دم نه گزاف است در روز جزا شيعه‌ات از نار معاف است چون غير علي در دو جهان هيچ نديدند "مردان خدا پرده ی پندار دريدند" تا نام تو پيچيد در آن شبه جزيره شد پاك از اين خاك گناهان كبيره زد چنگ به دامان تو هر ايل و عشيره شد ثابت و سيار در اوصاف تو خيره جز ساقي كوثر ز كسي جام نگيريم "ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم" زان باده كه در روز غديريه به خم بود پيداي تو شد هر كه در آن حادثه گم بود فرياد ملائك بابي انت و ام بود زان راز كه در آيه اكملت لكم بود بيتي است امامت در اين خانه تويي تو امروز امير در ميخانه تويي تو آن بازوي خيبر شكنش رفت چو بالا با دست شريف پدر ام ابيها دادند دو دريا چو به هم دست تولا شد ولوله و غلغله در عرش معلا گفتند ملائك همگي عيد مبارك اين عيد به هر پيرو توحيد مبارك اي عقل در اوصاف تو حيران و مردد وصف تو نگنجيده به هفتاد مجلد عالم همه گم گشته آن موي مجعد محبوب ابوالقاسم محمود محمد نامش همه جا هست بگوييد كجا نيست "كس نيست كه آشفته آن زلف دوتا نيست" هركس كه ز حب تو به لب ناد علي داشت در جام دل خويش صفايي ازلي داشت آسودگي از شرك خفي شرك جلي داشت گمراه نگرديد هر آن كس كه ولي داشت از نام علي كاخ ستم در خطر افتاد "با آل علي هركه در افتاد ور افتاد" تا صورت پيوند جهان بود علي بود يعني هدف از عالم موجود علي بود تسكين دل آدم و داود علي بود از آيه انفاق چو مقصود علي بود اي محو جمال تو شود صاحب خانه "مقصود تويي كعبه و بتخانه بهانه" اي كاش شود ميثم و سلمان تو باشم تا روز جزا دست به دامان تو باشم در هردوجهان ريزه خور خوان تو باشم كافر شوم از خويش و مسلمان تو باشم كرديم نثار قدم تو دل و دين را "تقديم تو كرديم همان را و همين را" افسوس كه با نام تو كردند خرافات در دايره تنگ جنايات و مكافات يك عده پي شطح و گروهي پي طامات در كاخ نشستند به عنوان خرابات ما با تو نشستيم و از اين قوم بريديم "ما چون ز دري پاي كشيديم، كشيديم" 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مسيح بر فلك و مرتضي علي به تراب دلم ز آتش اين غصه بود بسكه كباب سوال كردم از اين ماجرا ز پير خرد چو غنچه لب به تكلم گشود و داد جواب كه قدر هر دو به ميزان عدل سنجيدند علي گران تر از او بود در همه ابواب بماند كفه ي ميزان مرتضي به تراب به آسمان چهارم مسيح كرد شتاب 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini جمعیت جمع در بیابان است جمعیت هست و روز محشر نیست چشمه ای هست جوی آبی هست این غدیر خم است کوثر نیست جبرئیل امده است روی زمین خبری تازه از خدا دارد در اهمیتش همین بس که چیزی از گفتنش مهم تر نیست دستهای علی که بالا رفت شد یدالله فوق ایدیهم بعد از این پوچ شد مثل هامان دست بالای دست دیگر نیست همه بر روی خاک و او بالا همگی بنده اند و او مولا این فراز و فرود یعنی که با علی هیچکس برابر نیست مات ماتند پیش هیبت‌ او ظاهرا بنده ی ولایت او بهت کردند از ابهت او فهم او بر کسی میسر نیست هیچکس از خودش نمیگوید همه جا صحبت از ولایت اوست تا زمانی که حرف سیمرغ است آسمان عرصه ی کبوتر نیست 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini