#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
فقط نورست باطن نور ظاهر نور مظهر ، نور
که نامش نور رسمش نور چادر نور معجر نور
حجاب انداخته خورشید اما می درخشد باز
که تنها زهره ی زهراست را در خاک زیور نور
همیشه جلوی حقّ ست که درحال تکثیرست
یقین کورست هر کس گفته باشد هست ابتر نور
به نور اوست می بینند مردم نیت خود را
و آن چیزی که محشر را کند روشن، سراسر نور
همه دیدند ماهِ نیمه پنهان ، ماهِ خونین نه
دگر سرخ ست بر رخساره ی زهرای اطهر ، نور
چنان زخمی شده انگار که از جنگ برگشته
شبح یعنی که افتاده ست زخمی بین بستر نور
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
گیرم آتش به جفا، در که نباید می سوخت
آشیان سوخت ، کبوتر که نباید می سوخت
آتش اینبار گلستان نشد انگار ولی
باغ و بستان پبمبر که نباید می سوخت
کینه دارند اگر مردم شهر از پدرم
وسط حادثه مادر که نباید می سوخت
آتش افتاد در این مزرعه، گندمها سوخت
همه ی حاصل حیدر که نباید می سوخت
زیر خاکستر در شعله گرفت آتش باز
خیمه ها سوخته ،معجر که نباید می سوخت
ظهر اگر سوخت برادر وسط معرکه ، عصر
چادر خاکی خواهر که نباید می سوخت
.
از تنور آمده بابا وسط تشت ، ولی
اینقدر هم دل دختر که نباید می سوخت
نه فقط شمع نه پروانه که در این آتش
سوخت از غصه دل هرکه نباید می سوخت
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
وقتی نبود صحبت ما بود صحبتش
وقتی نبود خلقت ما بود خلقتش
عالم به درک کنه مقامش نمی رسد
نائل به درک فضه بیاید نهایتش
چادر نماز فاطمه شأنش نبوت است
شأنی که برتر است ز نوح و نبوتش
آن از نجابتش که گرفته ز کور رو
رفته به جنگ چل نفر این از شجاعتش
خانه به خانه منّت انصار را كشيد
مانند کوه پشت علی بود غیرتش
از سیلیِ به صورت زهرا گذر نکرد
محشر درست كرد خداوند بابتش
ماندم چگونه بر در خانه لگد زدند
جبريل با اجازه می آمد به خدمتش
تا گفت: ذابَ لَحمی عَلی... صِرتُ کَالخیال
حال علی خراب شد از شرح حالتش
تا دست او شکست غرور علی شکست
کم میرود به خانه علی از خجالتش
زهرا سپرد تشنه نماند لب حسين
مانند چوب، خشک شد آخر وصيتش
با بازوی شکسته ی خود دوخت پیروهن
اما به دست شمر هدر رفت زحمتش
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
همدست شد مسمار با دیوار ، با در
در بین دود و شعله گیر افتاد ، مادر
حال و هوای خانه یکباره عوض شد
افتاد روی مادر ما بی هوا در
باید بسوزد در هوای شمع اما...
این بار سوزانده پر پروانه را در
در پیشِ رو زهرا نبود ؟ ای بی حیا میخ
در پشت سر زهرا نبود ؟ ای بی حیا در
از آن زمان که مادر ما را زمین زد
ما بچه های فاطمه قهریم با در
از پا درآوردند آخر مرتضی را
دیوار، آتش، کوچه و همسایه ها، در
مسمار شد سر نیزه و تیر سه شعبه
در کربلا باقی چوبش شد عصا در
در کربلا زینب گلی گم کرده بود و
می گشت در گودال دنبال برادر
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
زخمی شود وقتی بگیرد پر به دیوار
افتاده نقش لاله ای پرپر به دیوار
زبری آجرهایش اشکم را در آورد
زُل میزنم با چشم های تر به دیوار
مادر نباشد بچه ها خانه خراب اند
من که ندارم بعد از این باور به دیوار
وقتی به کوچه دست بابا بسته باشد
از غصه تکیه میکند مادر به دیوار
اندازه ی یک بار شیشه فاصله داشت
اما رسید از ضربه ی پا در به دیوار
همسایه ها دیدند که خونابه میریخت
از پهلوی صدیقه ی اطهر به دیوار
من قبل مسجد رفتن مان خواب دیدم
در کوچه مادر می خورد با سر به دیوار
گل بود با سیلی گلابش را گرفتند
مانده ست از عطر خوش کوثر به دیوار
وقتی رسد دستش به بازوی شکسته
سر می گذارد لاجرم حیدر به دیوار
فردای بعد از مادرم دیدم که بابا
دارد سیاهی میزند دیگر به دیوار
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
بعد احمد حرمت دین خدا پامال شد
دین جدا، ایمان جدا، قرآن جدا پامال شد
بیت وحی آتش گرفت و دست مولا بسته شد
آیهء تطهیر زیر دست و پا پامال شد
ای تمام انبیا خاک عزا بر سر کنید
در حریم وحی، ناموس خدا پامال شد
گیرم آنکه جرم زهرا بود یاریّ علی!
محسن ششماهه اش دیگر چرا پامال شد!؟
کشت یک ضرب لگد یک سوّم سادات را
خون این سادات تا روز جزا پامال شد
"میثم" آن روزی که ناموس الهی را زدند
کل قرآن در زمین کربلا پامال شد
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
نقل زَمَخشَریست كه روزی ابولهب
یك سنگریزه جانب احمد روانه كرد
ریگی به طول و عرض نخود در كَفَش گرفت
از روی كین، نبی خدا را نشانه كرد
«تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَب» از آسمان رسید
فوراً لهیب خشم الهی زبانه كرد
فرمود: هر دو دست وی از تن بریده باد
نفرین بر آنكه این عملِ ظالمانه كرد
یک دست او فقط به كمین نبی نشست
خشم خدا به دست دگر هم كمانه كرد
با این حساب، كیفر اهل سقیفه چیست؟؟
حق كسی كه حمله بر این آستانه كرد؟!
قرآن اگر هنوز میآمد چه مینوشت؟
در وصف آنكه خون به دلِ " اهل خانه" كرد
با مصطفى نكرد در آنجا ابولهب
با فاطمه هرآنچه كه اهل زمانه كرد
دشمن، تقاص لات و هبل را ازو گرفت
كار علی و باغ فدك را بهانه كرد
با هر دو دست، بست و شكست و كشید و كُشت
جان بتول را هدف تازیانه كرد
"آتش به آشیانهی مرغی نمیزنند"
نفرین بر آنكه شعله در این آشیانه كرد
🔸شاعر:
#محسن_رضوانی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
سيلی، آنروز به رويت چه غريبانه زدند
«آتش آن بود، که در خرمن پروانه زدند»
رسم اين است: که پروانه در آتش باشد
«عاشقی شيوهی رندان بلاکش باشد»
سوخت پروانه و این داغ، نیاید به بیان
«شرح این قصه، مگر شمع برآرد به زبان»
با گل و غنچه، تو ديدی در و ديوار چه کرد؟
«ديدی ای دل! که غم عشق دگر بار چه کرد؟»
قامت سرو، در اين کوچه کمان خواهد شد
«چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد»
تا که آرام دلم، دیدن زهرایم بود
«من ملَک بودم و فردوس برین، جایم بود»
آه! هجده گل از این باغ، نچيديم و برفت
«بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت»
جرم تو، ماه به خون خفته، فقط عشق علیست
«آه از این راه، که در آن خطری نیست که نیست»
با من و چاه، شده غرق غمت دنیایی
«گشت هر گوشهی چشم از غم دل، دریایی»
عمر کوتاه تو، گنجايش دنيا را بس
«وين اشارت ز جهان گذران ما را بس»
خانه دوست کجا؟ صحن سپيدار کجاست؟
«ای نسيم سحر! آرامگه يار کجاست؟»
پ ن: مصرعهای دوم همه ابیات از جناب حافظ هستند.
🔸شاعر:
#قاسم_صرافان
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
دلم میخواست با من تا قیامت همنشین باشی
در این نُه سالِ شیرین، ساکن خُلد برین باشی
خدا ما را به عقد هم درآورد و پدر میگفت
برایت بهترین باشم؛ برایم بهترین باشی
مبادا بعد من چشم تو بارانی شود یکدم!
مبادا بعد من یکلحظه هم اندوهگین باشی!
الهی که برای تو بمیرم تا نبینم من
که در شهر پیمبر سالها خانهنشین باشی
مگر جز اهلبیت او را نمانده مؤمنی دیگر
که تو تنها در این خانه امیرالمؤمنین باشی؟
به دستت میسپارم کودکان داغدارم را
که بعد از من برای کودکانم هم معین باشی
خداحافظ! خداحافظ! فدای گریههای تو
زمین خوردم که نگذارم تو بر روی زمین باشی
🔸شاعر:
#سیده_فرشته_حسینی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
مدینه ازم گرفت سپاهمو
دشمنم شنید صدای آهمو
دستای بستمو دید و بی امون
تو کوچه زد زن پا به ماهَمو
دم مسجد رسیدی دلم گرفت
طعنه ها رو شنیدی دلم گرفت
من همون حیدر خیبر شکنم
تیغو رو سرم دیدی دلم گرفت
جلو پام با پای خسته پا نشو
فضه لحظه ای ازش جدا نشو
داره از پیرُهنت خون میچکه
جون حیدر دیگه جابجا نشو
بلبل زخمی ، پر از قفس بگیر
بین سرفه هات یه کم نفس بگیر
با چه رویی به پیمبر ، تو بری
بگم این امانتیتو پس بگیر
میدونم بال و پرت شکسته بود
شاخه های ثمرت شکسته بود
اما از رَد خونای رو دیوار
تازه فهمیدم سرت شکسته بود
مُهر نامردی رو تا ابد زدن
با همه تَوونِشون لگد زدن
برای مادرتون گریه کنید
بچه ها مادرتونو بد زدن
چطور این زمستونو بهار کنم
چطور از خاطره ها فرار کنم
گیرم آتیشم خاموش شد تو خونه م
آتیشِ تو قلبمو چیکار کنم
نمیدونم حالا سینه چاک کنم؟
یا که اشک دخترت رو پاک کنم؟
چه چوب تَری فروختم که باید
زنمو جَوون جَوون تو خاک کنم
🔸شاعر:
#سید_پوریا_واصفی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
چون آینه شکسته و تکثیر گشته ای
آه ای عروس خانه!چقدر پیرگشته ای!
کوثرترین إ سوره ی قرآن مصطفی!
باعمرکم چه معرکه تفسیرگشته ای
خورشید خانه!مبهم وپیچیده ای وتار
چون ابتدای سوره ی تکویر گشته ای
رو میکشی به پوشیه،بانوی اشکها
حالاتوهم زدست علی سیر گشته ای؟
🔸شاعر:
#محمد_کابلی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
صاحبِ اصلِ ولایت شد به نام ِ فاطمه(س)
میدرخشد نام ِ حیدر، در کلام ِ فاطمه(س)
از غدیرِ خم که نه! والله از روزِ ازل-
شد علی بن أبيطالب(ع) امام ِ فاطمه(س)
می پذیرد سائلانِ خسته را با روی خوش
نیست غیر از مهربانی در مرام ِ فاطمه(س)
بینِ خوبان؛ در شلوغی هایِ محشر ای خدا
قسمتِ من میشود آیا سلام ِ فاطمه(س)؟!
شک ندارم چادرش را روی دوزخ میکشد
آبروداری ست؛ رسم ِ انتقام ِ فاطمه(س)
گفت با خود: کاش توفیقِ شفاعت داشتم
غبطه ها خورده ست مریم بر مقام ِ فاطمه(س)
باولایت تاشهادت را رقم زد پشتِ در
در میانِ خانه برپا شد قیام ِ فاطمه(س)
ذکر لبهای جوانمردانِ عالم؛ مرتضاست(ع)
ذکر سربندِ شهیدان است نام ِ فاطمه(س)!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
شعله ها سربه فلک داشت صنوبرمی سوخت
آسـمان ریخـت به هـم بال کـبوتر می سوخت
هــیزم آورد و از فـــــرط جهــالت قنفـــذ
آتشی ساخت که تا لحظه ی آخرمی سوخت
پشت این درهمه ی عشق محمد(ص) مانده است
در نمی سوخت فقط جان پیمبر می سوخت
در که افتــاد چهل مرد هجــوم آوردند
زیر باران لگد دامن کوثر می سوخت
سوخت یک بار اگرسینه ی زهرا آن روز
تا ابد قلب علی پشت همین در می سوخت
شــعله خامـوش شد اما دل پر درد امام
باز با دیدن آن لاله ی پرپر می سوخت
داغ بود آن قدراین داغ که در بیشه ی عشق
اشک در دیده ی آن شـیر دلاور می سوخت
گاه و بیگاه که در کوچه به هم می خوردند
خنده می کرد مغیره دل حیــدر می سوخت
گاه گاهی که علی ذکر مصیبت می خواند
در تب سوز علی مالک اشتر می سوخت
کوچه کرده است روایت که ازآن ضربت دست
پیش چشـمان حـسن صورت مــادر می سوخت
سالها رفــت ولی قصـه فراموش نــشد
تا دم مرگ گمانم دل حیدر می سوخت
🔸شاعر:
#غلامرضا_ظریف
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
آن گل کزو فردوس رنگ و بو بگیرد
سخت است با رنگ پریده خو بگیرد
دریای رحمت رفت و باید بعد از این ، آه
کشتی میان شعله ها پهلو بگیرد
با خنده دشمن گفت کاری کرده ام که
زهرا میان خانه اش هم رو بگیرد
آمد عیادت ؟ نه فقط می خواست نامرد
این نیمه جان را هم ازین بانو بگیرد
از من تقاص خیبر و بدر و احد را
می خواست با قتل تو مو به مو بگیرد
کوری چشم دشمن از چشمان کم سوت
چشم حقیقت تا قیامت سو بگیرد
ای مستجاب الدعوه ی من قبل رفتن
جان علی را بر خدایت گو بگیرد
می بینمت در کربلا وقتی حسینم
از داغ اکبر دست بر زانو بگیرد
🔸شاعر:
#محمد_حسین_رحیمیان
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
کی می شود بیند بشر ، خیرالبشر را
آه ای سفر کرده بده پایان ، سفر را
عیسی مسیح من ! که باید جز تو بخشد
جان دوباره این جهان محتضر را
ایمان شده یک تکه آتش در کف دست
دنیا به قصد دین ما بسته کمر را
حق بی تو باطل گشته و باطل شده حق
دنیای بی صاحب نداند خیر و شر را
ما آمدیم هر وقت ، تو در باز کردی
تو آمدی هر وقت ما بستیم در را
العفو می گویی به جای تک تک ما
جای همه بیدار هستی هر سحر را
آقا به ما مثل گذشته باز گردان
آن حال خوش ، آن عاشقی ، آن چشم تر را
دست تمام اهل روضه می شود پر
امشب اگر گیری تو دست یک نفر را
بیچاره من ، بیچاره من ، من که ندیدم
یک بار هم در روضه ی مادر ، پسر را
بیچاره من ، بیچاره من ، من که نمردم
هر چه شنیدم روضه ی دیوار و در را
🔸شاعر:
#محمد_حسین_رحیمیان
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
میریزد از سراسر طوبای دین گله
از غش در وفای به عهد و مبادله
خاکی خمیده دست به پهلو رسیده از
راه پر از نشیب و فراز مجادله
او رفته بود تا فدکش را درآورد
از لای بایگانی اسنادباطله
جرثومهای که هیکل منحوس دیو داشت
گردن کشید تا که نماید مقابله
باخانمی که بار به همراه میکشید
با حضرت به شیشه ی زر دار ، حامله
رعدی رسید و برق ز چشمان او پرید
رویش دچار گشت به تغییر شاکله
راضی نشد به سیلی تنها و با لگد
انداخت در میان نفسهاش فاصله
درکوچهها رساندن مادر به خانه شد
بهر پسر بدل به معمای غائله
رکعت به رکعت است به منزل رسیدنش
انگار در رکوع و سجود است و نافله
🔸شاعر:
#حسین_قربانچه
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
مادرم هستی و همه- دنیا
می دونن هیچ کس شبیه تو نیست
نور چشم خدا و پیغمبر !
نام تو ذکرِ صبح و شامِ علی ست
منم اون دختری که چادر تو
تاجی از عزته که رو سرشه
هرجا که باشه میگه با لبخند
حضرت فاطمه س که مادرشه
چون که الگوش، مادره ،میخواد
بهترین بانوی جهان باشه
توی دین و ولایت و دانش
مایهٔ فخرِ شیعیان باشه
خانه داری و مادری و ادب
همه معنا گرفته با زهرا
شد طبیب تمامِ دردامون
ذکرِ آرامبخشِ (یا زهرا )
راه مادر، شهید پروریه
مادرای شهید میدونن!
صبر و عزت،حیا و آگاهی
سرسپردن برای حفظ وطن
با همین اشک ِ روضه ی (مادر)
با جهاد و بصیرت، این روزا
بر سرِ قله میرسیم...آره
مثل سربندهای یا زهرا
اگه رنگِ خدا شد و اسلام
همه ی جنبه های زندگیمون
نقشه ی کفر، نقشِ بر آبه!
نمی تونه بمونه تو میدون
همه هستیم آرمانِ عزیز
همه هستیم یارِ فرمانده
گرچه که حاج قاسم اینجا نیست
عَلمش رو زمین نیفتاده
🔸شاعر:
#عارفه_دهقانی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
بر شانه میآورد تا بانو نیافتد
آرام تا این شمع از سوسو نیافتد
پروانه بود و دورِ مادر چرخ میزد
حتی نگاهی بر جلالِ او نیافتد
تا دید میآید حرامی سویشان گفت
ای کاش راهِ نانجیب این سو نیافتد
خیلی حواسِ مجتبیٰ جمع است اینجا
زخمی دگر این دفعه بر بازو نیافتد
وقتی که زد سیلی تقلا کرد طفلی
یعنی اگر اُفتاد هم با رو نیافتد
پهلویِ او تازه شکسته بود اُفتاد
اما نشد بر خاک از پهلو نیافتد
ای کاش دیوارِ گذر احساس هم داشت
ای کاش جایِ سنگ بر اَبرو نیافتد
یکروز در گودال هم میگفت مادر
زینب بیا از رویِ زین با رو نیافتد
قاتل رسید و مادرش فریاد میکرد
ای کاش بر این سینه با زانو نیافتد
ای کاش آبی رویِ این لبها بریزد
یا اینکه دستش بر سرِ گیسو نیافتد
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
کُنجِ یک خانه ای که دلگیر است
پایِ دیوار بستر افتاده
بودنِ او چه سخت معلوم است
چونکه با جسمِ لاغر افتاده
از سرِ صبح دستِ خود را بر...
رویِ پهلو گرفته خوابیده
گریه دار است حالتِ مادر
باز هم رو گرفته خوابیده
نیمه شب بود و ما همه بیدار
در هیاهویِ شعله تا در سوخت
جگرِ ما میانِ آتش بود
چادرش گُر گرفت مادر سوخت
مادرم را زدند و ما دیدیم
ریسمان در طوافِ بابا بود
پُشتشان را به خاک میمالید
دستِ بابایِ من اگر وا بود
از همان روز کوچه تا حالا
مادرم بینِ خواب میلرزد
خوابِ راحت نکرده یک شب هم
بسکه حتی به خواب میترسد
کوچه ای بود و مادرم بودو
ردپایی به چادرش مانده
بر رخ مادرم از آن کوچه
اثراتی ز آجرش مانده
🔸شاعر:
#مهدی_قربانی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
فاطمه اسمش که می آمد زمان می ایستاد
برگ بر روی درختان هر خزان می ایستاد
هر زمان از راه می آمد رسول الله هم
محترم میداشتش از عمق جان می ایستاد
در حیاط خانه بی روبند اگر پا می گذاشت
شمس هم از شرم کنج آسمان می ایستاد
شأن زهرا اینکه آقای جوانان بهشت
روبروی او به جای سایه بان می ایستاد!
گر زیارت نامهی کوتاه او در آن نبود
بی گمان قلب مفاتیح الجنان میایستاد
وقت قامت بستن مردم موذن روی پاست
وقت قامت بستن زهرا اذان می ایستاد
من که حیرانم چرا محراب و منبر خم نشد
گر برای خطبه خواندن آنچنان می ایستاد
من نمیدانم چه شد اما روایت کرده اند
مادر ما این اواخر قد کمان می ایستاد
دست پایین آمد و افتاد زهرا بر زمین
کاش در این لحظه غمگین جهان می ایستاد
بر مزار بی چراغ مادر سادات کاش
لااقل ابری به عنوان نشان می ایستاد
🔸شاعر:
#سید_محمد_حسین_حسینی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
کنار فضّه صمیمانه کار میکردی
به کار کردن خود افتخار میکردی
درختهای بهشتی به پایت افتادند
همان شبی که هوای انار میکردی
فقیر هرچه میآمد، اسیر برمیگشت
تمام عالمیان را دچار میکردی
دلیل خندۀ حیدر! چه شد که بعد پدر
مدام گریۀ بیاختیار میکردی؟
چه شد محبت همسایهها؟ دعایت را
چه مادرانه به آنها نثار میکردی!
تمام مردم اگر کور و کر، علی دیدهست
فدک فدک همه جا را بهار میکردی
و شقشقیه به نهجالبلاغه رو آورد
شبی که پشت به این روزگار میکردی
چقدر خانه مرتب شد آن شبِ آخر
اگر مریض نبودی چکار میکردی؟
🔸شاعر:
#عاطفه_جوشقانیان
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
یا که دنیا بود ناپیدا اگر زهرا نداشت
یا جهنم بود این دنیا اگر زهرا نداشت
جای دیگر را برای زندگی میخواستیم
آسمانِ ما زمینِ ما اگر زهرا نداشت
خُرد میگشتیم زیر آسیای دشمنان
زیر دستاساش دو دنیا را اگر زهرا نداشت
در وصیتهای مفقودالاثرها خواندهام
تلخ میشد سرنوشتِ ما اگر زهرا نداشت
گفت لَوْلا فاطمه .... یعنی که در کارِ خدا
آفرینش بود بی معنا اگر زهرا نداشت
فاطمه گفت و کنار او ضمیری چند گفت :
وای از اهل کِسا آنجا اگر زهرا نداشت*
پنچ نوبت فاطمه رو برخودش میایستاد
بود بی جلوه خدا زهرا اگر زهرا نداشت
از علی خواهش نکرد و از علی چیزی نخواست
عشق بود و عشق و بس اما ، اگر ، زهرا نداشت
فاطمه یک نیمه بود و با علی تکمیل شد
مرتضی یک نیمه بود اینجا اگر زهرا نداشت
هیچ فتحی را نمیدید آذرخشِ ذوالفقار
در رجزهایش علی تنها اگر زهرا نداشت
در میان رزمها پشتش به زهرا گرم بود
داشت بر پشتش زره مولا اگر زهرا نداشت
کار دنیا را ببین کارش بدستِ فاطمه است
وای بر دنیا و مافیها اگر زهرا نداشت
کار دنیا را ببین زانو بغل کرده علی
بی پیمبر میشکست آقا اگر زهرا نداشت
دستِ مولا بسته و بر گردنش شمشیر بود
یک علی و آنهمه حاشا اگر زهرا نداشت
حرصها خالی شد و پهلوی مادر را شکست
بچهها میسوختند آنجا اگر زهرا نداشت
دختران را زیر بالِ خویش زینب جمع کرد
وامصیب شامِ عاشورا اگر زینب نداشت...
*هُمْ فَاطِمَةُ وَ اَبُوهَا....
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
یارب آشفته تر از این مپسندی ما را
بیش از این خسته و غمگین مپسندی ما را
سهم ما در غم همسایه قنوت است و دعا
غافل از فرصت آمین مپسندی ما را
گر به آرامش کاشانه ی خود خرسندیم
فارغ از رنج فلسطین مپسندی ما را
فاطمه پشت در از حفظ ولایت می گفت
شیعه ی بی خبر از دین مپسندی ما را
هل أتی را ننوشتی که فقط خوانده شود
بی خبر از غم مسکین مپسندی ما را
حیدر از شیعه ی خود مالک اشتر می خواست
در صف خدعه ی صفّین مپسندی ما را
کو شهادت که مرا زنده کند موقع مرگ
مُرده در لحظه ی تدفین مپسندی ما را
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
چند روزیست فقط ابر بهاری، شب و روز
ابر گریانی و جز اشک نداری شب و روز
اشک نه، خونِ دل از چشم تو جاری شب و روز
به تو حق میدهم اینگونه بباری شب و روز
در نگاه پُر از احساسِ تو مهمان شدهام
گریه در گریه به همراه تو باران شدهام
گفتم از آتش و... در بین گلو بغض شکست
بندبند دلم از ماتم و اندوه گسست
زخم پهلوی تو داغی شد و بر سینه نشست
باید آرام شوم، شکر خدا فاطمه هست
اشک مظلوم از این چشم روان است هنوز
یاس از اشکِ شقایق نگران است هنوز
بعد تو زخم زبان، همدم و همراه من است
شب سکوتیست که با چشم تَرم همسخن است
همۀ دردم از این مردم پیمانشکن است
بیتو کارِ در و دیوارِ دلم سوختن است
غم دوری تو کم نیست، خدایا چه کنم؟!
گریهام دست خودم نیست، خدایا چه کنم؟!
کاش با ما نفس شهر چنین سرد نبود
کوچه در کوچه پُر از مردم نامرد نبود
که اگر فصل بهارِ من و تو زرد نبود
غزل زندگیام قافیهاش درد نبود
چشمها را بگشا رو به علی باز بخند
آسمانی شدهای، لحظۀ پرواز بخند
در سکوت شب و دور از همه چشمانِ جهان
یک در سوخته شد باز و سپس گریهکنان...
مادری رفت به آنجا که از آن هیچ نشان...
مَرد با بغض چنین گفت که در طول زمان-
پی این تربت گمگشته کسی میآید
«مژده ای دل! که مسیحا نفسی میآید»
🔸شاعر:
#محمد_غفاری
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
هر وقت حرف ديدن يار است، "لن" هم هست
دل کندن از دلبستگيها، از وطن هم هست
گفتم همه جمعند شايد جاى من هم هست
در باغ اگر گل هست، پهلويش چمن هم هست
وقتى که در باز است، حرفِ باز کردن نيست
وقت گدايى که مجال ناز کردن نيست
پروانه بودن به همين پرواز کردن نيست
گر خواستى پروانه باشى، سوختن هم هست
لازم نکرده هيچکس ما را نگه دارد
ما را دو عالم بس؛ اگر مولا نگه دارد
سرمايهاى دارى، بده زهرا نگه دارد
زيرا که در اين راه حتماً راهزن هم هست
هر وقت دردى هست، يا هر وقت آهى هست
از جانب معشوق ما حتماً نگاهى هست
در کولهبار ما اگر بار گناهى هست
اما خوشم، زيرا دعاى پنج تن هم هست
داريم ما از دو برادر، هر چه را داريم
پس کربلا را از حسين و مجتبا داريم
گيرم مدينه بسته گردد، کربلا داريم
قبرحسين بن على، قبر حسن هم هست
نامى که هر شب با توسل میبرم زهراست
مهر على را دارم و بالاسرم زهراست
من بچهی اين خانهام، پس مادرم زهراست
آرى به فکرم هست زهرا، دائماً هم هست
آتش گرفته گلشنى در پيش همسايه
خاکى شده چه دامنى در پيش همسايه
اين را که دارى میزنى در پيش همسايه
تازه پدر از دست داده، تازه زن هم هست
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
=======================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini