eitaa logo
🌺 شعر زیبا✨
3.3هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
[ لـیـنـک ڪـانـال ] http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf [ مدیر اصلی کانال @Hasibaa6 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
(۱) شبیه تو،،، برایم کی پیدا می‌شود؟! ... وسع من کوتاه وُ، ارتفاعت افزون! ________________ (۲) میدان مین باشی؛ یا در کلاس درس! سر کار، یا به تفریح... هیچ توفیری ندارد؛ وقتی جای دیگر پیش کسی دلت گیر است. ________________ (۳) آواز غوکی در مرداب برپاست، کاش،،، زمزمه‌های عاشقانه‌، تَه نشینِ گوشِ جفتش باشد؛ --نه نغمه‌ی تنهایی! (رها) @sherziba110 🌹🌹🌹
افتاده طوق بندگی چون قمری اندر گردنم تا دیده‌ام در باغ ناز این سرو خوش‌ اندام را 🍂 @sherziba110 🌹🌹🌹
تحمل کن که باید دل بریدن را بلد باشی ببینی ، بو کنی ، اما نچیدن را بلد باشی سر از سجاده بردار ای دل ساده! چه میگویی رقم زد تا فقط در خون تپیدن را بلد باشی کسی از پشت سر راحت تو را خنجر نخواهد زد اگر بر روی خود خنجر کشیدن را بلد باشی اگر آئینگی کردن مرام توست ، مجبوری که از ناباوران ناحق شنیدن را بلد باشی رهایی در خیابان سنگ خواهد خورد ، قانع باش به اینکه در قفس راز پریدن را بلد باشی گرفتم پرده از روی معما هم کنار افتاد چه باک از خوب و بد وقتی ندیدن را بلد باش 🍂 @sherziba110 🌹🌹🌹
✅ غزل " ۳۱۲ " ز بدسگالیِ شب خسته اند یارانم به صبح شیفتگانند هم-تبارانم کدام لاله به خون جامه شست؟!کز داغش هزارجامه دریدند سوگوارانم بنفشه زار شد ازسوگ ِبلبلان این باغ من این میانه یکی نیز از هزارانم حکایت ِمن و خشم ِشب اتّفاقی نیست که درنهایت ِشب از چراغ-دارانم برادران ِزلالم به رود پیوستند منم که قطره یِ جامانده ای ز بارانم ازآن ز خانه به دوشان ِسیل ِحادثه ام که آمدست خزان درگمان بهارانم میان زاغ و مترسک چه رفته پنهانی؟!... که رفته است به تاراج کشتزارانم منم که شوق ِبهشتم به دوزخ افکندست ببین به دیده یِ عبرت به روزگارانم ! اشارتیست نهانی درآن ستاره یِ دور که صبح می دمد ازپشت ِکوهسارانم مگو که خاک سِتَروَن شدست و آب عقیم ! رسیده مژده یِ رویش ز چشمه سارانم چگونه شرح دهم از درخت ِخود ؟!... که خزان تبر کشیده به تشریح ِهم-تبارانم مرا نشانه ای ازمنزلی بگو! ای عشق!... که من پیاده یِ وامانده ازسوارانم ز وهم سُست ترست آرزویِ بی امّید به کام ِدل برسان چون امیدوارانم تمام ِ‌تشنه لبان را شراب مهمان کن! ولی به هوش که من اوّل ازخمارانم 🔴مسعودکلانتری @sherziba110 🌹🌹🌹
✨ به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق مژه بر هم نزند گر بزنی تیر و سنانش @sherziba110 🌹🌹🌹
زُلف تو  باز این دل دیوانه را حلقه درافکند و به زنجیر کرد ... @sherziba110 🌹🌹🌹
روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست کار عاشق جز تماشای وصال یار نیست از سرکویش اگر سوی بهشتم می‌برند پای ننهم که در آنجا وعده دیدار نیست @sherziba110 🌹🌹🌹
▪سه شعر کوتاه از رها فلاحی (۱) عروسکم دق کرده آه از یک تنهایی بلند... (۲) آسمان ابری‌ست و خدا می‌بارد نم‌نمک بر زمین... (۳) باران! بگذار بخوانند، صدای گنجشک‌ها هم زیباست... @sherziba110 🌹🌹🌹
▪نمونه‌ی شعر: (۱) بسیار مشتاقم به پرواز درآیم و بسان بادبادکی در آسمان برقصم! من روحم را به انگشتان تو گره زده‌ام. (۲) دلم گرفتە، همچون عروسکی شیشە‌ای! که می‌خواهد گریه کند اما لبخندی بر لب دارد. (۳) میان ازدحام و شلوغی مردمان، قدم می‌زنم، اسمت را که می‌شنوم، با احترام، دقایقی توقف می‌کنم. (۴) خوب می‌توانم همه‌ی کلمات لغتنامە‌ها را بدزدم و پنهان کنم اما هرگز نمی‌توانم، جز این سرزمینی که در آن هستم سرزمین دیگری را موطن خود کنم. (۵) خیالاتی پریشان و سردرگم در درونم می‌چرخند دیگر نباید از طلوع آفتاب شرم داشته باشم به این داستان پر ماجرا پایان می‌دهم دست و پای گردباد پراکنده را خواهم بست تعدادی از ستارگان را خرد می‌کنم و ماه را به پایین پرت! می‌خواهم بدانم که مردمان، چون گذشته باز ماه را دوست دارند؟ (۶) روحم گنجشکی‌ست که دور و برم چرخ می‌زند، اما بر روی طناب گیسوی تو استراحت می‌کند. (۷) رخسارت را آیینه می‌کنم برای تماشای خویشتن دروغینم. (۸) پیراهن کهنه‌ی مادرم را به تو می‌بخشم ولی افسوس که بوی مادرم را نمی‌دهی. (۹) تو شرابی که در سینه‌ام نگه‌ات داشته‌ام تا برسی، بیشتر می‌خواهمت. (۱۰) تو شبیه تسبیح چهارصد دانه‌ای، که در دستم پاره شد! اما در وجودم پخش. شعر: ترجمه: @sherziba110 🌹🌹🌹
تو آرزوی منی، من وبال گردن تو تو گرم کشتن من، من به گور بردن تو تو آبروی منی، پس مخواه بنشینم رقیب تاس بریزد به شوق بردن تو! تویی نماز و منم مست، مانده ام چه کنم که هم اقامه خطا هم سبک شمردن تو سپرده ام به خدا هرچه کرده ای با من خطاست دست کسی جز خدا سپردن تو خدا کند که نفهمی غمت چه با من کرد که مرگ من نمی ارزد به غصه خوردن تو @sherziba110 🌹🌹🌹
ای فدای صورت ماهت که رؤیت کردنش "عید فطر" مردم است و "عید قربان" من است @sherziba110 🌹🌹🌹
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم سیلی هم صحبتی از موج خوردن سخت نیست صخره ام هر قدر بی مهری کنی می ایستم تا نگویی اشک های شمع ازکم طاقتی است در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم  چون شکست آینه، حیرت صد برابر می شود بی سبب خود را شکستم تا بیننم کیستم زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم @sherziba110 🌹🌹🌹
این شعر بی نظیره خيلى جالب گلايه شاعری از خدا و جواب سهراب سپهري از زبان خدا خدايا کفر نميگويم، پريشانم، چه ميخواهي تو از جانم؟! مرا بي آنکه خود خواهم اسير زندگي کردي. خداوندا! اگر روزي ز عرش خود به زير آيي لباس فقر پوشي غرورت را براي تکه ناني به زير پاي نامردان بياندازي و شب آهسته و خسته تهي دست و زبان بسته به سوي خانه باز آيي زمين و آسمان را کفر ميگويي نميگويي؟! خداوندا! اگر در روز گرما خيز تابستان تنت بر سايه ي ديوار بگشايي لبت بر کاسه ي مسي قير اندود بگذاري و قدري آن طرفتر عمارتهاي مرمرين بيني و اعصابت براي سکه اي اين سو و آن سو در روان باشد زمين و آسمان را کفر ميگويي نميگويي؟! خداوندا! اگر روزي بشر گردي ز حال بندگانت با خبر گردي پشيمان ميشوي از قصه خلقت، از اين بودن، از اين بدعت. خداوندا تو مسئولي. خداوندا تو ميداني که انسان بودن و ماندن در اين دنيا چه دشوار است، چه رنجي ميکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است… اينم جواب. "سهراب " منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید ترا در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟ تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟ هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تو را از درگهم راندم؟ که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور؟! آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را این منم پروردگار مهربانت.خالقت. اینک صدایم کن مرا. با قطره ی اشکی به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟ بگو جز من کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن. بدان آغوش من باز است قسم بر عاشقان پاک با ایمان قسم بر اسبهای خسته در میدان تو را در بهترین اوقات آوردم قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو تمام گامهای مانده اش با من تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید ترا در بیکران دنیای تنهایان. رهایت من نخواهم کرد. @sherziba110 🌹🌹🌹
پاییز فصل قشنگیست در هوایش شعر دم می کشد. @sherziba110 🌹🌹🌹
چشم هایم را می بندم به تو فکر می کنم پر از تو می شود جهانم. @sherziba110 🌹🌹🌹
تو ای شرقی ترین احساس در جغرافیای تابش معنا نگاهت را نگیر من که من مفهوم عشق و مهربانی را میان قاب لبخند تو می بینم شبیه حس پرواز کبوتر پشت پلک آبی رویا. @sherziba110 🌹🌹🌹
اقرأ ای لیلای دل ، فرهاد شیرینت منم در مصاف چشم تو مغلوب مسکینت منم لا فتی در عاشقی لا سیف الا ابرو ات ای مدثّر لای گیسو ، عین تمکینت منم شهد لبها با ادرکاسأ و ناول جام دل در طریق عشق بازی برگ زرینت منم خط لب هایت شروط مرز احیاءُ ممات مادر عیسای ادیان معجز دینت منم خط چشمت روشنی بخش صراط جان ما ذکر الحمدی بگو آلام تسکینت منم وایِ بر صیدی که در دام سیه چشمی اسیر صید بسته دست و پای طرفة العِینت منم ای گشوده بال و پر در اوج پرواز و شکوه با شکوهی، فرِّ غافل گشته ، شاهینت منم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @sherziba110 🌹🌹🌹
(۱) دلیل پرواز من، نداشتن بال نیست، نیامدن توست! (۲) مشکل نقاب این است چون قیافه‌ی واقعی تو نیست ممکن است دیر یا زود بیافتد! (۳) ماندن با کسی که هزار رنگ و رو دارد هزار بار بی‌حرمتی به خود است. (۴) برکات خداوند زیاد است چنانکه رزق و روزی دل درمانده‌ام را پر کرده از وجود تو! (۵) برایت نوشتم: اگر من بمیرم، از من یاد خواهی کرد؟! از آن زمان با خود می‌اندیشم اگر تو بمیری، منِ مرده، چگونه یادت کنم! شعر: (شاعر کورد ساکن ولز) برگردان: @sherziba110 🌹🌹🌹
(۱) خویشاوندان ما بسیار عجیب‌اند، برای دیدارشان می‌میری، اما تا که نمیری، نمی‌آیند. (۲) هیچکس نمی‌تواند در دل من به دنبال قدم‌های تو بیایید، تو در میان همه‌کس در این دنیا برای من تنها کسی. (۳) درد من این است آنقدر دوستت دارم، که اگر بگویی: فراموشم کن! نمی‌توانم دلت را بشکنم! (۴) الان فهمیدم که با رفتنت ضرر نکردم، فقط ضرری از دستم رفت! (۵) خودم را کشتم و اما نتوانستم در چشم تو از پول، ارزشمندتر باشم. شعر: (شاعر کورد ساکن ولز) برگردان: @sherziba110 🌹🌹🌹
(۱) با خود می‌اندیشم باید مخفی‌ات کنم در دلم و از همه‌ی مردم پنهانت کنم من نه تنها به مردم بلکه به خودم هم بدبینم. (۲) وقتی تو اینجا نیستی، چنان زندگی می‌کنم، که برای انسانیت حقارت‌آور است! (۳) کسی که در سیاره‌ای مملو از جمعیت تنهایی را انتخاب می‌کند، دیوانه نیست، دلشکسته ‌است، بیگانه نیست، نا امید است. (۴) نمی‌دانم درد بی‌مادری چگونه‌ست! اما وقتی مادر در خانه نیست شهر هم از شلوغی خالی‌ست. (۵) برگرد تا به آن بی‌ایمانان ثابت کنم که وجود معجزه در زمین را خرافات می‌دانند! شعر: (شاعر کورد ساکن ولز) برگردان: @sherziba110 🌹🌹🌹
[شام تار] غنچه‌ای از گل که در دستان خار افتاده‌ام آن‌قدر زردم که از چشم بهار افتاده‌ام سال‌ها خود را به زیبایی دل آراستم بی‌سبب در اوج مستی من خمار افتاده‌ام در کویر بی‌کسی‌ها دورتر از هر چه هست خانه‌ی متروکه‌ای دور از دیار افتاده‌ام کاسه‌ی زرین دست شهریاری بوده‌ام مثل یک قاب نمی‌آید به کار افتاده‌ام کاروان واژه‌ها در ذهن من بود و کنون فارغ از اندیشه‌ی شعر و شعار افتاده‌ام چوب خودخواهی ایام جوانی خورده‌ام مستحق دار بودم پای دار افتاده‌ام هر کسی با ما نشست از صولت پروانه گفت تا که خود شمعی شدم در شام تار افتاده‌ام. @sherziba110 🌹🌹🌹
و عطر پریده از خاطر کجای خواب‌هات پراکند تا او بیاید وُ کام بگیرد از  برگ برگ ِ درختانِ خمیده‌ی قامتم. آهی اما به دورها می‌رود وُ بر نمی‌گردد اینگونه که سر بر می‌گردانی به آنچه دیگر نیست و بهار همین نَفَس‌های خون خورده‌ست که از ریشه‌هام بالا می‌کشی پس می‌دهی به غیاب ِکبوتریش. @sherziba110 🌹🌹🌹
جاریک، دویر ئه­‌ژ ئاینه، جاریک، ماومه ئاینه، جاریک خه­‌تاتی وێه­‌رده و حاڵ و ئاینده. هێما حاڵ نمه­‌فرووشم ته­‌ماشا مه­‌که­‌مه ویرده­ خووه مه­‌پامه ئاینده. @sherziba110 🌹🌹🌹
خورشید کِه باشد که به رویِ تو رَسَد؟ یا بادِ سَبُک سَر که به مویِ تو رَسَد؟ عقلی که کُند خواجگیِ شهرِ وجود دیوانه شود، چون سَرِ کویِ تو رَسَد @sherziba110 🌹 🌹 🌹
گر خلوت ما را شبی از رخ بفروزی چون صبح بر آفاق جهان سر بفرازم 🍂 @sherziba110 🌹🌹🌹