eitaa logo
💙 شیدایی 💙
4 دنبال‌کننده
318 عکس
4 ویدیو
0 فایل
آرشیو مطالب من صفحه اینستگرام من استفاده از مطالب آزاد مطالب مربوط به سقیفه و فاطمیه در کانال دوم @moolaalii مطالب با #شیدایی دلنوشته خودم هستن در صورت استفاده تغییری در اون ایجاد نکنید ممنونم
مشاهده در ایتا
دانلود
اره دقیقاا همین جا دقیقاا همین جا بابا جان رو پله ی همین حجره نزدیک به منبر زیر همین طاق دلم تنگه . . برای دیدنتون برای خیره شدن به گنبدتون برای اشکِ رسیدنِ بعد از مدت ها دلتنگی نه چیزی نمیخوام .... . فقط میخوام نگاهتون کنم بگم دلم خیلی تنگ شده بود . مثل بچه ای که از پدرش دور بوده و حالا بعد از مدت ها دیدتش . تمام دلتنگیمو بی پناهیمو بی کسیمو هق هق گریه کنم کنارتون . . بزار درد و دلهامون گم بشه تو صدای دَم گرفتن زائرین پاکستانی و هندی . . بزار بین حرف هامون صدای روضه ی گل یاست حواس جفتمون رو پرت کنه . . میدونی اقا جان بزار راحت بگم بَند دلمین . اسمتون که میاد انگار رگ تازه ای تو قلبم متولد میشه من اینجا رو به رو شما . کلمه به کلمه میخونم اما انگار نمیفهمم . . وسعت این کلمه ها بیشتر از درک روح ناچیز منه یا اَبا لغَیثِ .... مگر دارم کسی رو جز شما . یا اَبَا الَحَسَنَین ..... که هر دم و بازدمم به لطف و برکت حضور این دو آقا زاده است . یا سَیفَ اللهُ .... قدرت خدا روی زمینی آقا جان . یا بابَ اللهِ ... چه درست گفت شهریار در وصف شما به علي شناختم به خدا قسم خدا را . بِحَقَّ لُطفِکَ الخَفیَّ ....... قسم به اون رزق های پنهانی قسم به اون حرف های در گوشی قسم به اون لطف های دو نفره قسم به قلبی که با لطفت ارام میگیره . یا قَهّارُ تَقَهَّرتَ بِا لقَهرِ وَ القَهر ُفی قَهرِ قَهرکَ ....... تنم میلرزه از این بند آقا حتی خیال بی تو شدن میکشد مرا کارم به روز های جدایی نمیکشد . . یا مَظهَرَ العَجائِبِ یا مُرتَضی عَلِیُّ ...... عجیبه ! عجیب حکایت عاشقی شما حکایت حُب شما در قلب ها . رَمَیتَ مِن بَغی عَلَیَّ بِسَهمِ اللهِ وَ سَیفِ اللهِ ..... یقین دارم و از این یقین نگرانم دل شکسته ام و بهتر از همه میدونی اماا نمیخوام به ظلمی که دیدم گرفتار بشه . . میتونی قهاری .... مظهر تمام عجایبی . به ذره گر نظر لطف ابو تراب کند . به اسمان رود و کار افتاب کند از اون نگاه ها میخوام نه برای خودم . برای کسی که با نگاهت اروم بگیره تمام روحش و دیگه دلی نشکنه . . من کوچکم کوچک ترین نه مصلحت میدونم نه خیر قلبم رو زندگیم رو روحم رو ارزو هام رو میسپرم به شما . بابا جان اقا جان . اول به خدا و بعد به شما که واقف ترین به حال و روز همه ی مایین اُفَوَّضُ اَمری اِلیَ اللهِ اِنَّ اللهُ بَصَیرٌ بِالعَبادِ میدونین بابا جان مهم نیست که دلم رو شکستن و مسیر زندگیمو عوض کردن چون اولادت نبودم مهم اینه که دوستت دارم @sheydayiiiii
@sheydayiiiii برای خودش در قرآن ضمیر خصوصی داشت:« کَ » همین « تـو »‌یِ خـودمـان ... خدا محمد صداش نمی‌کرد. دو‌سه‌جا بیشتر اسمش را نیاورد. آن‌هم وقتی بود که داشت با مردم حرف می‌زد وقتی ها بین خودشان بود همیشه همین « کَ » را می گفت: وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ(قلم/٤) این ضمیر مال هیچ کس نبود، غیر خودش ..... . عتابهای به را دوست دارم: أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (شرح/١) مگر ات تنگ نبود ما کمکت کردیم؟ وَوَضَعْنَا عَنكَ وِزْرَكَ (شرح/٢) مگر بارهای روی دوشت را ما برنداشتیم؟ أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَىٰ(ضحی/٦) مگر خودت یتیم نبودی ما پناهت دادیم؟ تشرهای خدا به پیامبر، لحن عجیبی دارد حتی اگر مفسرین بگویند : خدا به پیامبر تشر زده که مردمان دیگر، حواسشان را جمع کنند، موضوع فرقی نمی‌کند تازه قشنگتر هم می‌شود ... اینکه وقتی می‌خواهی یک حرفی را حالی مردم کنی هی بگوئی : محمد ما هم اگر این کار را بکند می‌زنیم رگ قلبش را قطع می‌کنیم . وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ ، لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ، ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ (الحاقه/۴۴تا۴۶) یا بگویی شما می‌میرید ، حتی این ما هم می‌میرد همین، خودش خیلی است. اصلا همین را دوست دارم. همین که مردم کار غلط می‌کنند خدا محمدش را عتاب می‌کند. همین که هی جلوی بقیه، از این رسولش مایه می‌گذارد. حتی ما آدم معمولی ها هم می‌فهمیم این یعنی چه .... . . پدر عالم !اعوذ به آغوشت ♡..
داستان
. . در سرزمين مكه در خاندان عبد مناف، دختری پاك از خانواده متوسط می‌زيست كه آثار پاكی و درخشندگی در همان دوران كودكی و جوانی از چهره معصومش ديده می شد. . . هيچ كس نمی دانست او لياقت آن را می يابد كه مادر بزرگترين انسان جهان خلقت، يعنی حضرت محمد (ص) گردد. . . پدر آمنه، يعنی وهب، بزرگ بنی زهره و جدش عبدمناف بن زهره است كه همرديف پسر عمويش «عبدمناف بن قصی» می باشد و به جهت احترام، «مُنافَين» يعنی دو نفر مناف نام خوانده می شوند. . . جده پدرش «عاتكه»، دختر  اوقص بن مره بن هلال السليمه، يكی از عواتك سه گانه ای كه پيامبر (ص) به آن افتخار كرده و فرموده است: . . «اَنَابنُ العَواتِك مِن سَليم». . . اجداد مادر آمنه از نظر ريشه و اصالت، كمتر از اجداد پدری وی نيستند، . . زيرا مادرش مرۀ، دختر عبدالعزی است . . جده مادری وی، ام حبيب دختر اسد بن عبدالعزی بن قصی می باشد. . . حضرت آمنه، مادر پيامبر اسلام (ص) به روايتی 76 سال پيش از هجرت در مكه مكرمه ديده به جهان گشود. . . آمنه در خاندان اصيل و ريشه داری، پای به عرصه وجود گذارد، تا نقش عظيمش را به عنوان مادری تاريخی ايفا نمايد. . . عزت و احترام دو مناف در او جمع گرديد تا جايی كه پيامبر اكرم (ص) به اين نسبت خود در حديثی (كه از ابن عباس روايت شده است) مباهات نموده، . می فرمايد: . . خداوند مرا از پشتهای خالص به ارحام پاك منتقل كرد و به شاخه هايی تقسيم شد، كه من در بهترين آنها قرار گرفتم. . . دوران كودكی آمنه در بهترين محيط آغاز شد. از اصالت نسبت و شخصيتی والا برخوردار بود . . و اين تا بدان حد بود كه اصالت و عظمتش در ميان مردم شريف مكه جلوه خاصی داشت. . . او گل سر سبد قريش و دختر سرور بنی زهره بود. . . آن چنان در زير پوشش حجاب از ديد مردم پنهان و ايمن از ابتذال بود كه راويان نتوانسته اند زيبايی چهره اش را بيان كنند و جرأت آن را نداشته اند كه چهره اش را ترسيم نمايند. . . حتی مورخان موفق نشده اند اوصافش را بنويسند؛ . . ❤️ @sheydayiiiii
. . آمنه در ميان همسالان دوره كودكی و نوجوانی قريشی اش عبدالله را بهتر از همه می شناخت زيرا خاندان هاشمی نسبت به آل زهره از همه نزديكتر بودند. . در نهايت؛ آمنه با عبدالله يكی از فرزندان عبدالمطلب ازدواج كرد. . عبدالله جوانی خوش سيما، خوش اخلاق و بی نظير بود، . بخصوص وقتی كه نور نبوت در صلبش قرار گرفت، . درخشندگی مخصوصی بر پيشانی او ديده می شد. . به علاوه عبدالله، از يك سو پدری چون عبدالمطلب داشت، . كه امر مكه بود و چنان عظمت و شكوهی در قوم خود داشت كه هيچ يك از آباء و اجداد وی بدان حد نرسيده بودند . و تنها شخصيت محبوب قبيله خود بوده است. . . از سوی ديگر مادرش، فاطمه دختر عمروبن عائد مخزومی، . . از خاندان اصيل قريش بود كه برای عبدالمطلب دو فرزند ديگر نيز به دنيا آورد به نام های زيبر . و ابوطالب (كه امام علی (ع) و جعفر طيار از نوه های همان فاطمه هستند) . . و پس از آن دو نفر، عبدالله، پدر پيامبر (ص) را به دنيا آورد. . . آمنه يك زن بود و لياقت آن را يافت كه مادر حضرت محمد (ص) گردد. . در میان بانوان، عده ای یکه تاز میدان حکمت نظری و عملی بوده و سرآمد به شمار می آمدند. . .  مادران اولیاء الهی و انبیاء و ائمه معصوم این گونه هستند. . پاک و مطهر از شرک و کفر و آلودگیها، ‌. و طیّب و طاهر و مؤمن و موحد و منور به نور الهی . و در بین این بانوان،  . مادران فرهیخته ائمه اطهار اشرف و افضل از دیگران هستند. . . زیرا حسب و نسب و اصل و نژاد خاندان وحی در پایه و جایگاه رفیع تری قرار دارد. و از آن رو که بافضیلت ترین انبیاء و حجتهای الهی، . حضرت رسالت پناه محمد مصطفی(ص) است، .  مادر ایشان والاتر و کامل تر از مادر سایر انبیاء و اولیاء حق می باشد. . و جای هیچ استبعادی نیست. . . چرا که شخصیتی چون حضرت آمنه، مادر پیامبری است که حضرت حق در شأنش فرمود: . . لو لاک لما خلقت الافلاک؛ اگر نبودی افلاک را نمی آفریدم.» . . @sheydayiiiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولِ حرکتش، گفته بود هر کس می‌خواهد «مُهجه»‌اش را در راه ما ببخشد و فدا کند، با ما بیاید.. . . «مهجه» یعنی خونِ قلب. خونِ دل. . حتما نشان از عمق همراهی و وفاداری است. بعضی‌ها قیام کردند و همراهش شدند. خون دل‌شان را ریختند به پای او. . باید خونت را بگذاری وسط. خون دلت را... و همه‌ی سختی کربلا شاید به هم‌‎این باشد. . «الذین بذلوا مهجهم دون الحسین» . . از نوشتم نزدیک دوست نامه اِنّی رَایتُ دهراً مِن هِجرکَ القیٰامَه . . إِنّی أُحّب هر چه که دارد -هوای تو-... . . اگر بناست که یک لحظه از تو نزنم دمِ نفس زدنم را به بازدم نرسان .. . این تلخ چقدر شیرین است! چه تضادی ازین بهتر... . به تو میگن مدینه کرم تو امام حسینی .... @sheydayiiiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
إِنّی أُحّب هر چه که دارد -هوای تو-... . . ( ... . . در حیرتم... که از آثارِ دیدن است ما کورها، ندیده چرا عاشقت شدیم؟! . . . این دلی را کز تمام آب‌ها بود هیچ فکرش را نمی‌کردم که کنی..! اگر بناست که یک لحظه از تو نزنم دمِ نفس زدنم را به بازدم نرسان .. . این تلخ چقدر شیرین است! چه تضادی ازین بهتر... . . هنگامی که به یاد امام حسین افتادید ؛ تردیدی نداشته باشید که حضرت هم به یاد شماست ... [ طوبای کربلا ص ۱۴۹ ] . . + شب را خبری نیست مگر آهِ دلِ ما تا کِی زِ فراقش به خفا زار بگرییم ؟ . .
اسمش آقا سید حسن بود سالها بود که نجف نشین شده بود و زیر سایه یعسوب الدین درس و بحث داشت . .تعریف میکرد که روزگارِش رو به سختی میرفت رو به بی طاقتی می گفت قرارگزاشتم تا چهل روز برای امام زمان عریضه بنویسم و هر روز تکرار کنم همان عریضه را یا میندارم به اب روان یا میزارم کنج اتاق . . ۴۰ رروز گذشت و سید حسن فراموش کرده بود که روز چهلم رسیده . . کنج حجره تنها بود دید صدایی از پشت سر میگه اقای آقا سید حسن ! . . نگاه به در حجره انداخت در بسته بود و کسی هم در حجره نبود گفت قطعا این خیاله ... . مدتی گذشت . که باز از پشت سر صدا آمد اقای اقا سید حسن پسر اقا سید حسین گفت قطعا دیگه خیال نیست وقتی اسم پدرم رو میدونه برگشت به سمت صدا کسی رو نمیدید . . کسی رو نمیدید اما میشنید . صاحب صدا ادامه داد شما گمان میکنید ما از حال شما مطلع نیستیم؟ ! شما خیال میکنید ما نمیدانیم شما در چه حالی هستید ؟! میگفت همین که این سخن را شنیدم حاجتم رفع شد وانگار که دیگر هیچ حاجتی ندارم و نداشتم ..... . . پ.ن= به نقل از آقای بهجت . . پ.ن: در حیرتم که عشق از آثار دیدن است ما کور های ندیده چرا عاشقت شدیم . پ.ن: عکس. بخشی از نامه آقا به شیخ مفید . . کاش صدایی نامه ای اشاره ای حتی توبیخ و تنبیه ای از سمت شما به ما میرسید که با جون دل باور کنیم میبینید و میشنوید حالات و کلمات ما رو راستش را بخواهید باور داریم اما یقینمون ۱۰۰ در صد نیست . . کم داریم شما رو خیلی ....... @sheydayiiiii
آدم‌های کمی، حواسشان هست که، غیر از خدا، کسی چیزی به کسی نمی‌دهد؛ و دیگران فقط هستند. مَا أَصَابَكَ مِنۡ حَسَنَةࣲ فَمِنَ ٱللَّهِ ... وَ مَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ... 💌 هر كه به تو رسد از جانب خداست. (۷۹ نساء) 💌 و هر نعمتى كه داريد از خداست. (۵۳ نحل)
22.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلمی از امام از صحبت ها و رفتار های روز مره امام در منزلشون امکان نداره تو این فیلم عاشق امام نشی @sheydayiiiii
سُرَّ_مَن_رَأَی من بقیع ندیده ام! اما وقتی حرف از غربت می شود دلم میرود تا کنار آن صحن خاک آلود.. تا کنار آن چهار چوب فلزی که به آن می گویند ضریح تاخانه ی ِ پدری ِحضرت موعود... تا آن سرداب ِ .... تا ســامرا..... . . سامرا از غم تو جامه‌دران است هنوز چشم نرگس بجمالت نگران است هنوز دل شهزاده‌ روم آینه‌ دلبری‌ ات تاکها مست تو و این لقب عسکری‌ ات ▪️شهادت مظلومانه امام حسن عسکری(ع) تسلیت باد . پ.ت: عکس به وقت حرمی که دوستش دارم . پ.ن: فکرش رو بکن این خانه خانه پدری شماست چتد بار عبای شما به این خاک ها به این فرش ها کشیده شده فکرش رو بکن چند بار از این پله ها به سرداب رفتین . اینجا خانه پدری شماست من عاشق خِشت به خِشت این خانه پدری ای شما هستم
سُرُ مِن رَآی . سامرا این حجره های کوچک و آبی خانه ی شما . ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ نمیدونم احساس من فقط این بود یا واقعا همینطوره میرین سامرا تا وارد صحن مطهر نشین یه غبار و گرفتگی حس میشه وارد اون صحن کوچیک حرم که میشین آرامش موج میزنه آرامش واقعی من دلم ارامش نیمه شب های سامرا را میخواد دلم تنگ اون فرش های آبیه تنگ ارامش و غربت حرم . . ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ یادتان هست نوشتم که دعا میخواندم؟ داشتم کنج حرم"جامعه"را میخواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد؟ محکمات کلمات تو مسلمانم کرد به پیشگاه امام هادی(ع) . . 💠 وَ بِكُمْ أَخْرَجَنَا اَللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْكُرُوبِ وَ أَنْقَذَنَا مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَكَاتِ وَ مِنَ النَّارِ •• خدا ما رو به وسيله شما از خواری درآورد، و غمهای غرق كننده رو از ما دور کرد، و ما رو از پرتگاه نابودی و آتش دوزخ رهایی بخشید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولا. عکسی از ضریح گلبارون داشتم دوستم نداشتم عکس های دیگرانو بزارم به نظررم .اصلا هم بار غم نداره و تجدید خاطره است یا امیر المومنین اقا جان ممنونم که به دنیا اومدی ممنون که امام ما شدی ممنون که پدر ما شدی ممنون که پناه ما شدی اقا جان ما رو ببخش ما ساده گرفتیم روضه های خانگی مون رو ساده گرفتیم هییت رفتن هامون رو ساده گرفیم جمع شدن ها و مدح شما و بچه ها تون رو گفتن فکر کردیم هیچ وقت از ما نمیگیرن این جمع ها رو فکر کردیم هر وقت اراده کنیم هیت میگیریم ذکر میگیریم ما قدر چای مجلس شما رو ندونستیم که حالا حسرتش به دلمونه بابا جان ما ادعا زیاد داریم ولی کسی رو جز شما نداریم حرف زیاد میزنیم ولی تَهِ تَهِ ش گدای شما ییم . کاش عیدی ما رسیدن مهمان وی ای پی زادگاهتان باشد . . نادِ عَلیاً مَظهَرَالعَجائِب . ‏جانم فدای ‎ علیه‌السلام که فرمود: عذر برادرت را بپذير و اگر عذرى نداشت ، برايش عذرى بتراش. بحارالانوارج۲۹ ص۱۶۵ . . . . حسرت کش دیدارم و منت کش یاران بی کس چو قلم مو به کف آورد همین است . . دست بکش در عالم معنا به دل ما، به قلب ما، به فطرت علی‌طلبِ ما ! تو علی‌علیه‌السلام بخواه برا ما... تو بگو به ما بفهمونن... دیگه این روح توان نداره...
برای مادر آب و نور برای مادر امیر عرب مادر امیر المومنین . . . کاش منبری بود از نور فرشی از یاس سایه ای از بید مجنون . . و شما برای ما روایت میکردین . . روایت ان سه روز را . . میگفتید برای ما . از همان گرمایی که شما را سمت دیوار کعبه کشاند . . از ان لحظه ی شکافتن سنگ های سخت و محکم خانه خدا . . از عشقی که در ذرات وجودتون غرق شد . . از ثانیه به ثانیه . از دَم به دَم اون سه روز . از لحظه ی تولد حصن حصین . از اولین لبخند پناه عالم امکان . کاش برای ما میگفتین در اون سه روز چه شد و چه دیدین بانو . از طعم میوه های بهشتی از لحن کلام و صدای هاتف غيبی . که نوزادت را علی خطاب کرد ‌. . کاش برای ما میگفتین کاش بیشتر از شما میدانستیم . از شما بنت اسد و ام اسد . قدم نو رسیده مبارک خانوم پ.ن: دلنوشته ای هدیه به امیر المومنین به امید گوشه چشمی 💚💚💚💚 💚
تو گاهی با وجود شب و روز صدا کردنت جوابمان را نمی‌دهی!! هم خودت و هم دیگران به ما می‌گویند صلاح ما در اجابت آن دعا نبوده. باشد. قبول ما جوان و جاهلیم. تو مهربان و آینده‌نگری. خیر ما را می‌خواهی و یک سری دعاهایمان را اجابت نمی‌کنی یا دیر ما را به وصالشان می‌رسانی اما امشب از تو یک درخواست بلند و بزرگ و عمیق دارم: اینکه جای خالی اجابت نشده‌ها را با بهتر از آنها پر کنی. با بهترینی که دوستشان داشته باشیم با بهترینی که دستمان را بگذاریم رو قلبمان و بگوییم: ممنون که دعای خودم را اجابت نکردی و به‌جایش چیز بهتر و بزرگتری به من دادی با دادنی بزرگ و قشنگ و بهتر از اینکه به حرفمان گوش نکرده‌ای خوشحالمان کن فقط پایت را روی گاز بگذار و زودتر آن‌ جعبه شادی را به دستمان برسان.
. . از امام سجاد (علیه السلام) نقل شده: . هنگامیکه امام حسن (علیه السلام) تصمیم گرفت با معاویه صلح کند، از خانه بیرون رفت تا اینکه او را دید. . . هنگامی که با یکدیگر اجتماع کردند، معاویه بالای منبر رفت و دستور داد امام روی منبر یک پله پائین تر از او بایستد. . . آنگاه معاویه اینگونه سخن گفت: . ای مردم! . این حسن، پسر علی و پسر فاطمه است. ما را شایسته خلافت دانسته و خود را سزاوار آن نمی داند  و آمده است تا با اختیار، صلح کند. ‌. . آنگاه گفت: ای حسن بایست. . امام برخاست و اینگونه سخن گفت: . . سپاس خدای را سزاست که به سبب نعمت ها و پیاپی بودن آنها و برطرف ساختن شداید و بلاها نزد دانایان و غیر آنان شایسته حمد و ستایش است؛ . . بندگانی که به وجودش اعتراف دارند، به سبب آنکه به خاطر جلالت و بزرگیش از توهّم به دور مانده .  و از آنکه اوهام به او راه یابد، برتر می باشد . .  و از آنکه در افکار مخلوقاتش قرار گیرد و عقول اندیشمندان او را احاطه نماید، اوج گرفته است. . . و گواهی می دهم که معبودی جز او نمی باشد. . در پروردگاری و وجود و یگانگی اش یکتاست . بی نیاز بوده و شریکی ندارد. یکتایی است که پشتیبان ندارد . . و گواهی می دهم که محمد بنده و رسول اوست. او را برگزید و انتخاب کرد. . . از او خشنود شد  و او را برانگیخت تا به سوی حق دعوت کند . .  و او چراغی فروزان است و از آنچه بندگان می ترسند . بیم دهنده   . و به آنچه بدان امید دارند، بشارت دهنده است. . ‌. پس برای امت پند داد و رسالتش را به انجام رسانید  . . و درجات عمل را به ایشان نمایاند. . . شهادتی که بر آن عقیده . مرده و محشور شوم  و با آن در روز قیامت نزدیک شده و مسرور گردم  و می گویم........ . .