eitaa logo
بینش مطهر || مطهَرین
2.2هزار دنبال‌کننده
898 عکس
177 ویدیو
78 فایل
دبیرخانه بینش مطهر استان قم ✔کانال جامع اندیشه های شهید مطهری ✔برگزاری دوره های معرفتی کاربردی مکان:قم،خیابان مصلی قدس ک ۱۰ پ 23 شماره تماس 09193533133 ادمین تبادلات و راهنمایی : @binesh_qom @H_sami84 : مسئول شعبه ⭕انتشار مطلب باذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 خلا عشق 🔷 یکی از خلأهایی که در دنیای اروپا و آمریکا وجود دارد، خلأ است. در کلمات دانشمندان اروپایی زیاد این نکته به چشم می ‌خورد که اولین قربانی آزادی و بی‌بند و باری امروز زنان و مردان، عشق و شور و احساسات بسیار شدید و عالی است. در جهان امروز هرگز عشق‌هایی از نوع عشق های مجنون و لیلی، خسرو و شیرین رشد و نمو نمی‌کند. 🔶 این داستان‌ها بیان کننده واقعیاتی است که در اجتماعات شرقی وجود داشته است. از این داستان‌ها می‌ توان فهمید که زن بر اثر دور نگه داشتن خود از دسترسی مرد تا کجا پایه خود را بالا برده است و تا چه حد سر نیاز مرد را به آستان خود فرو آورده است! قطعا درک زن از این حقیقت در تمایل او به پوشش بدن خود و مخفی کردن خود به صورت یک راز، تأثیر فرآوان داشته است. 📚 حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام، ص۶۵ 〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 کوری چشم باطن 🔷 عزيزا! اگر به هر يك از ما يك طفل ده ساله [اى‏] اطلاع دهد كه خانه‏ات آتش گرفت يا پسرت در آب افتاد و الآن غرق مى ‏شود، آيا اگر اشتغال به هر كار مهمّى داشته باشيم، دست از آن برداشته، در تعقيب اين اخبار هولناك سراسيمه مى‏ دويم يا آن كه با اطمينان نفس نشسته اعتناء نمى ‏كنيم؟ 🔶 اكنون چه شده است، تمام آيات و اخبار و برهان و عيان به قدر خبر يك بچه ده ساله در ما تأثير نكرده. اگر تأثير كرده بود، راحتى را از ما سلب نموده بود. 🔷 آيا اين كورى باطن و عماى قلب را بايد به چه نحو معالجه كرد؟ آيا اين مرض قلبى محتاج به علاج و طبيب هست؟ آيا راهى براى علاج اين احتجاب و ظلمت هست؟ آيا كسى كه به مقدار خبر يك طفل نابالغ خبر انبياء و كتب آسمانى را نشمرده، بايد او را مؤمن دانست، و خواص ايمان را براى او ثابت كرد؟ ✅ اگر آنچه را كه مذكور شد با مراجعه به احوال خود درست يافتى، بدان كه‏ دود شهوت و غضب چشم باطن ما را كور كرده، و مجارى ادراك ما را بسته، و تصرف شيطان و نفس گوش ما را از شنيدن حق و آيات الهيّه كر نموده، با چشم بسته و گوش كر نتوان حقايق را دريافت كرد. 📚شرح حديث جنود عقل و جهل، ص 287 〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
⁉️آیا زمان سعد و نحس داریم؟! 🔷 معنای درست نحس بودن یک زمان خاص كلمه «نحس» به معنى «شوم» است. ما بعضى روزها را مبارك مى ‏دانيم و بعضى روزها را شوم. البته مقصود ما اين نيست كه اين روز از آن جهت كه اين روز است ، مبارك است يا اين روز از آن جهت كه اين روز است شوم است، بلكه مقصود ما اين است كه اين روز براى ما يادآور حادثه پربركتى است يا اين روز براى ما يادآور حادثه شومى است. مثلًا ما روز عيد غدير را روز مبارك مى‏ دانيم. ❌یک طرز فکر غلط بعضی اینطور فکر می کنند که چون روز دهم محرم روزى بوده كه از اوّلى كه عالم ساخته شده اصلًا اين روز، بد ساخته شده، شوم ساخته شده و حادثه كربلا در روزى واقع شد كه بالذات شوم بود و قهراً قبل از اينكه امام حسين هم شهيد شود هر سال كه روز دهم‏ محرم مى ‏آمد روز شومى مى‏ آمد، از زمان حضرت آدم و قبل از حضرت آدم اين روز شوم بوده و الآن هم روز دهم محرم شوم است، تا قيامت هم اين روز از آن جهت كه اين روز است شوم است. حادثه كربلا هم در يك روز شوم واقع شد. ⭕️این طرز فکر را عقل قبول ندارد و تأییدی از طرف دین نیز برای آن وجود ندارد . ✅ نظر صحیح در مساله دهم محرم شومى خودش را (نه اينكه بالذات شوم است) از شهادت امام حسين دارد نه [اینکه] كشته شدن و قتل امام حسين، شومى خودش را از دهم محرم [داشته باشد.] مثال نحس بودن یک زمان خاص مثل نحس بودن یک کلمۀ خاص است. الفاظ از نظر اينكه الفاظند يعنى حروف الفبا [هستند] تركيب مى ‏شوند از الف و ب و پ و ت و ث و ج تا آخر. هيچ لفظى با هيچ لفظ ديگرى فرق نمى ‏كند. ولى الفاظ براى معانى مختلفى وضع مى ‏شوند، بعضى الفاظ براى معانى بسيار عالى و لطيف وضع مى‏ شوند، مثل اينكه ما از الف و دو تا لام مشدّد و يك الف ديگر و يك «ه» لفظ «اللَّه» را ساخته‏ايم كه نام خداوند است. چون معنا مبارك است لفظ هم براى ما لفظى است مبارك، حتى احترام دارد و وقتى كه به صورت كتبى درمى ‏آيد دست بى‏وضو هم به آن نمى‏ زنیم. 📚مجموعه آثار ، جلد 26، ص 732 📎مطالعه بیشتر : تفسیر المیزان جلد 19 ص 71 « کلام فی سعادة الایام و نحوستها» 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 گاهی باید عینک اسلامی را کنار گذاشت !!! 👌🏼تلنگری در باب تولید علوم انسانی 📌همانطور که می دانید تولّد و رشد علوم انسانی امروزی، در فضای تفکر غرب و با مبانی تفکرات فلسفی غرب بوده است. تاثیر این علوم در جوامع مختلف به شدت خودنمائی میکند به طوریکه آنچه امروزه در حوزه های مختلف خانواده و نظام آموزشی و سیاسی و اقتصادی جوامع می بینیم همگی از نتایج علوم انسانی غربی است؛ یعنی علومی که تحت تأثیر اندیشۀ فلسفی دانشمندان مغرب زمین است. 📍با توجه به اینکه مبانی فکری جامعه دینی ما تفاوت زیادی با تفکرات فلسفی غربی دارد ؛ لذا نتایجی که در علوم انسانی غربی وجود دارد ، مورد قبول مبانی اندیشه ای ما نیست و ما در قسمت علوم انسانی احتیاج به علومی داریم که مطابق مبانی و نیازهای جامعه اسلامی باشد. 💠 چند سالی است که تولید علوم انسانی دغدغۀ بسیاری از محافل علمی کشور شده است؛ اما نتیجه مطلوبی به دست نیامده است . ✅ یکی از نکات مهمی که در مورد تولید علوم انسانی اسلامی باید مورد توجه باشد، (موضوع شناسی) است. موضوع شناسی علوم انسانی در هر گرایشی، هم در شناخت و نقد علوم انسانی رایج ، ضروری است و هم در تولید و ساخت موضوعات و نظام های جدید مؤثر است. 🔰 مطلب مهمی که گاهی در موضوع شناسی علوم انسانی مورد غفلت قرار می گیرد این است که ما در علوم انسانی رایج ، ابتدا باید موضوع را با عینک دانشمندان غربی ببینیم و با آن نگاه، موضوع را بشناسیم و همان موضوعی که در نگاه آنان شکل گرفته است دریافت کنیم زیرا همانگونه که اشاره شد مبدا پیدایش و گسترش این علوم و این نوع نگاه به علوم انسانی از طرف مغرب زمین است؛پس برای شناخت دقیق موضوع بسیار مهم است که ذهن خود را خالی کنیم و با ذهن آن دانشمندان به موضوعات بنگریم. اگر موضوعات مختلف اینگونه دریافت شوند آنگاه می توانیم در جهت حل مسائل آن علم حرکت کنیم . ما می توانیم با این نوع شناخت به سراغ منابع فقهی برویم و درصدد یافتن حکم آن موضوع بر آییم و در قدم بعد موضوعات جدید را یافته و یا جایگزین مناسبی برای موضوعات قبلی پیدا کنیم و آنگاه به سمت تولید یک نظام فکری منسجم در یک رشته خاص علوم انسانی برویم. 👈 (ره) یکی از دانشمندان بزرگی است که در مجموعه آثار خود از این روش استفاده کرده است و موفقیت بزرگی در موضوع شناسی علوم انسانی کسب کرده و قدم بزرگی در گرایش های مختلف تولید علوم انسانی برداشته است. 📒 مجموعه مقالات «نظام حقوق زن در اسلام» (بخشی از کتاب های نظام حقوق زن و مرد در اسلام) از جمله آثاری است که ایشان، موضوع شناسی را با این روش انجام داده و بررسی کرده است. (در ادامه بخشی از این مطالب ایشان منتشر می شود.) 🔴 یکی از دلائل عدم موفقیت برخی از دانشمندان در تولید علوم انسانی، توجه نکردن به موضوع شناسی با توجه به مبدأ تولید و نشر علوم انسانی است؛ به طوریکه برخی از نظرات علمی نه مسأله ای را حل می کند و نه مورد پذیرش و توجه دیگران قرار می گیرد؛ گویی هیچ زبان مشترکی بین آنان با اصطلاحات و فهم رایج آن علم وجود ندارد. ✅ خلاصه اینکه گاهی باید عینک اسلامی را کنار گذاشت و به قول معروف حداقل برای شروع «باید با زبان قوم صحبت کرد». 📝حجت الاسلام حامد سامی 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
◾️إنا لله وإنا إليه راجعون ◾️ ◼️روح بلند و ملکوتی حضرت آیت الله حسن ممدوحی به لقاءالله پیوست. 🔰ایشان از شاگردان برجسته و (ره) بودند. ◾️ از طرف دبیرخانه بینش مطهر استان قم درگذشت آیت الله ممدوحی را به تمامی ارادتمندان و شاگردان ایشان، مخصوصا خانواده بزرگ تسلیت عرض میکنیم. 〰〰〰〰〰〰 @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 در رثای بانو کرمانی 🔷 در عصری که ارزشها ضد ارزش و ضد ارزشها ارزش شده است بازهم باید حکایت غریبی بانویی بزرگ از رهروان زهرای مرضیه را با هم بشنویم. بانویی که هم در اخلاق و هم در منش و زندگی پیرو مکتب اهل بیت بود. 🔹 وقتی که چشمان مهربانش بعد از آن همه گمنامی دربین جامعه از دنیا بسته می شود، هیچ مکتب و هیچ و هیچ جریان به اصطلاح مدافع حقوق زنانی از بانوی عفیف و دانا ودانشمند سرکار خانم چیزی بازگو نمی کند. 🔶 این رفتار حاکی از این است که رشد و برتری واقعی زنان برای آنها مهم نیست. زن برای آنها فقط بهانه ای است برای مبارزه با حقیقت، اسلام و ایران. 🔷 و چه خوب بزرگان ما از جمله استاد شهیدمطهری ره ،مقام والای زن را شناخت و با دفاع عالمانه و عادلانه، از جایگاه زن و واقعیت خلقت وجودی او دفاع کرد، استاد شهید مرتضی مطهری جایگاه و مقام زن در خلقت را در آثارشان تبیین کردند و آن را به همۀ دنیا ثابت کردند. 📝 معصومه حسینی تبار - بینش پژوه مرحله پنجم بینش مطهر استان قم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
💠عرفان عملی و نظری و فرق آن با اخلاق و فلسفه 🔰آیت الله شهید مطهری 🔅عرفان به عنوان يک دستگاه علمي و فرهنگي داراي دو بخش است: بخش عملي و بخش نظري. 🔅بخش عملي عبارت است از آن قسمت که روابط و وظايف انسان را با خودش و با جهان و با خدا بيان مي‌‌‌‌‌کند و توضيح مي‌‌‌‌‌دهد. 🔅عرفان در اين بخش مانند اخلاق است، يعني يک «علم» عملي است با تفاوتي که بعداً اشاره خواهيم کرد. اين بخش از عرفان علم «سير و سلوک» ناميده مي‌‌‌‌‌شود. 🔅در اين بخش از عرفان توضيح داده مي‌‌‌‌‌شود که «سالک» براي اينکه به قله منيع انسانيت يعني «توحيد» برسد، از کجا بايد آغاز کند و چه منازل و مراحلي را بايد به ترتيب طي کند و در منازل بين راه چه احوالي براي او رخ مي‌‌‌‌‌دهد و چه وارداتي بر او وارد مي‌‌‌‌‌شود. و البته همه اين منازل و مراحل بايد با اشراف و مراقبت يک انسان کامل و پخته که قبلًا اين راه را طي کرده و از «رسم و راه منزلها» آگاه است صورت گيرد، و اگر همت انسان کاملي بدرقه راه نباشد خطر گمراهي است. عرفا از انسان کاملي که ضرورتاً بايد همراه «نو سفران» باشد، گاهي به «طاير قدس» و گاهي به «خضر» تعبير مي‌‌‌‌‌کنند: 🔹همتم بدرقه راه کن‌‌‌‌‌اي «طاير قدس» 🔹که دراز است ره مقصد و من «نو سفرم» 🔹ترک اين مرحله بي‌‌‌‌‌همرهي «خضر» مکن‌‌‌‌‌ 🔹ظلمات است بترس از خطر گمراهي‌‌‌‌‌ 🔅... اين بخش از عرفان، بخش عملي عرفان است؛ از اين نظر مانند علم اخلاق است که درباره «چه بايد» ها بحث مي‌‌‌‌‌کند با اين تفاوت که: 🔸اولًا: 🔻 عرفان درباره روابط انسان با خودش و با جهان و با خدا بحث مي‌‌‌‌‌کند و عمده نظرش درباره روابط انسان با خداست 🔺و حال آنکه همه سيستمهاي اخلاقي ضرورتي نمي‌‌‌‌‌بينند که درباره روابط انسان با خدا بحث کنند، فقط سيستمهاي اخلاقي مذهبي اين جهت را مورد عنايت و توجه قرار مي‌‌‌‌‌دهند. 🔸ثانياً: 🔻سير و سلوک عرفاني- همچنانکه از مفهوم اين دو کلمه پيداست- پويا و متحرک است، 🔺برخلاف اخلاق که ساکن است؛ 🔻يعني در عرفان سخن از نقطه آغاز است و از مقصدي و از منازل و مراحلي که به ترتيب سالک بايد طي کند تا به سرمنزل نهايي برسد. از نظر عارف واقعاً و بدون هيچ شائبه مَجاز، براي انسان «صراط» وجود دارد و آن صراط را بايد بپيمايد و مرحله به مرحله و منزل به منزل طي نمايد، و رسيدن به منزل بعدي بدون گذرکردن از منزل قبلي ناممکن است. لهذا از نظر عارف، روح بشر مانند يک گياه و يا يک کودک است و کمالش در نمو و رشدي است که طبق نظام مخصوص بايد صورت گيرد 🔺ولي در اخلاق صرفاً سخن از يک سلسله فضائل است از قبيل راستي، درستي، عدالت، عفت، احسان، انصاف، ايثار و غيره که روح بايد به آنها مزين و متحلّي‌‌‌‌‌ گردد. از نظر اخلاق، روح‌‌‌‌‌ انسان مانند خانه‌‌‌‌‌اي است که بايد با يک سلسله زيورها و زينتها و نقاشيها مزين گردد بدون اينکه ترتيبي در کار باشد که از کجا آغاز شود و به کجا انتها يابد، مثلًا از سقف شروع شود يا از ديوارها و از کدام ديوار، از بالاي ديوار يا از پايين. 🔻در عرفان برعکس، عناصر اخلاقي مطرح مي‌‌‌‌‌شود اما به اصطلاح به صورت ديالکتيکي، يعني متحرک و پويا. 🔸ثالثاً: 🔺عناصر روحي اخلاقي محدود است به معاني و مفاهيمي که غالباً آنها را مي‌‌‌‌‌شناسند، اما عناصر روحي عرفاني بسي وسيعتر و گسترده‌‌‌‌‌تر است. 🔻در سير و سلوک عرفاني از يک سلسله احوال و واردات قلبي سخن مي‌‌‌‌‌رود که منحصراً به يک «سالک راه» در خلال مجاهدات و طي طريق‌‌‌‌‌ها دست مي‌‌‌‌‌دهد و مردم ديگر از اين احوال و واردات بي‌‌‌‌‌خبرند. 🔅بخش ديگر عرفان مربوط است به تفسير هستي، يعني تفسير خدا و جهان و انسان. عرفان در اين بخش مانند فلسفه است و مي‌‌‌‌‌خواهد هستي را تفسير نمايد، برخلاف بخش اول که مانند اخلاق است و مي‌‌‌‌‌خواهد انسان را تغيير دهد. همچنانکه در بخش اول با اخلاق تفاوتهايي داشت، در اين بخش با فلسفه تفاوتهايي دارد. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰دعای کمیل ما فوق دنیا و آخرت است... 🔷هنگامى كه [حضرت علی (ع)]از كار مردم فارغ شده است؛ اوست و خداى خودش، اوست و خلوتش، اوست و راز و نيازهاى و عابدانه‏اش. در نهج البلاغه است كه مى‏گويد: 🔹اللَّهُمَّ انَّكَ آنَسُ الْآنِسينَ لِاوْلِيائِكَ 🔹خدايا تو از هر انيسى براى اولياى خودت انيس‏تر هستى 🔸يعنى با هيچ انيسى مانند تو انس نمى‏ گيرم، انيس من تويى. وقتى با هركه غير از تو هستم، با انيسى نيستم، تنها هستم؛ فقط وقتى با تو هستم حس مى‏ كنم كه با كسى هستم. 🔹 و احْضَرُهُمْ بِالْكِفايَةِ لِلْمُتَوَكِّلينَ عَلَيْكَ 🔹 كسانى كه به تو اعتماد كنند مى ‏بينند از هركس ديگر حاضرترى، براى اينكه به سراغ كسانى كه به تو اعتماد مى ‏كنند مى‏روى. 🔸 تشاهِدُهُمْ فى سَرائِرِهِمْ وَ تَطَّلِعُ عَلَيْهِمْ فى ضَمائِرِهِمْ وَ تَعْلَمُ مَبْلَغَ بَصائِرِهِمْ 🔸 خدايا! تو دوستان و عاشقانت را در آن سرّ ضميرشان مشاهده مى ‏كنى و از باطن ضميرشان آگاهى؛ به مقدار عرفان و بصيرت آنها عالم و آگاهى و مى ‏دانى كه اينها در چه حد از بصيرت هستند. 🔹 فاسْرارُهُمْ لَكَ مَكْشوفَةٌ وَ قُلوبُهُمْ الَيْكَ مَلْهوفَةٌ 🔹 اسرارشان پيش تو پيداست و دلهاشان به سوى تو در پرواز است. 🔻دعاى كميل را كه دعاى على عليه السلام است، در شب هاى جمعه بخوانيد. اين دعا از نظر مضمون در اوج است؛ يعنى شما از اول تا آخر اين دعا را كه بخوانيد، نه دنيا در آن پيدا مى ‏كنيد و نه آخرت (مقصودم از آخرت همان بهشت و جهنم است). 💠 چه مى ‏بينيد؟ مافوق دنيا و مافوق آخرت،[یعنی] 💠 چه مى ‏بينيد؟ روابط يك بنده خالص و پرستنده و واله و شيدا نسبت به ذات اقدس الهى، يعنى و خودش هم مى‏ گويد عبادت حقيقى همين است. 👌🏼ببينيد على عليه السلام در دعاى كميل با خداى خودش چگونه راز و نياز و مناجات مى‏ كند! 📚 مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏23، ص 159 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 مقام زن در جهان بینی اسلام 🔹 قرآن در آیات فراوانی تصریح کرده است که پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست . بلکه به ایمان و عمل مربوط است؛ خواه از طرف زن باشد و یا از طرف مرد. 🔹 قرآن در کنار هر مرد بزرگ و قدیسی از یک زن بزرگ و قدیسه یاد می‌کند. 🔸آسیه زن فرعون یکی از زنان قدیسه و بزرگ است او نماد انسان آخرالزمانی است و فرعون نماد بدترین انسان عالم. این زن نزدیکترین رابطه را با بدترین انسان عالم دارد و ایشان از قعر زباله دان تاریخ بالاترین مقام عندیت را طلب میکند. 🔹 در تاریخ اسلام هم زنان قدیسه و عالیقدر فراوانند. کمتر مردی است که به پای خدیجه (سلام الله علیها )برسد و هیچ مردی جز پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) به پای حضرت زهرا (سلام الله علیها) نمی‌رسد . ایشان بر فرزندان خود که امام‌اند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیا برتری دارد. 📖 حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام(مبانی) 📝 زهرا گلزاری _ بینش پژوه مرحله پنجم بینش مطهر 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 شهید مطهری و وهابیگری (1) 🔅 بخشی از مطالب شهید مطهری در مورد وهابیگری 1️⃣ نقدی بر توحید در اندیشه وهابگیری 🔷برخلاف تصور رايج، وهابيگرى تنها يك نظريه ضد امامت نيست، بلكه پيش از آنكه ضد امامت باشد ضد توحيد و ضد انسان است. از آن جهت ضد توحيد است‏ كه به تقسيم كار ميان خالق و مخلوق قائل است و بعلاوه به يك نوع شرك ذاتى خفى قائل است كه توضيح داده شد، و از آن جهت ضد انسان است كه استعداد انسانى انسان را- كه او را از ملائك برتر ساخته و به نصّ قرآن مجيد «خليفة اللَّه» است و ملائك مأمور سجده به او- درك نمى‏كند و او را در حد يك حيوان طبيعى تنزل مى ‏دهد. 🔶 بعلاوه تفكيك ميان مرده و زنده به اين شكل كه مردگان حتى در جهان ديگر زنده نيستند و تمام شخصيت انسان بدن اوست كه به صورت جماد در مى ‏آيد، يك انديشه مادى و ضد الهى است و ما در آينده در بحث معاد درباره اين مطلب بحث خواهيم كرد. تفكيك ميان اثر مجهول و مرموز ناشناخته و آثار معلوم و شناخته‏شده، و اوّلى را برخلاف دومى ماوراءالطبيعى دانستن، نوعى ديگر از شرك است. اينجاست كه به معنى سخن رسول اكرم پى مى‏بريم كه فرمود: «راه يافتن شرك در انديشه‏ها و عقايد آنچنان آهسته و بى‏سروصدا و بى‏خبر است كه راه رفتن مورچه سياه در شب تاريك بر روى سنگ سخت». 🔷 حقيقت اين است كه مرز توحيد و شرك در رابطه خدا و انسان و جهان، «از اويى» و «به سوى اويى» است. مرز توحيد و شرك در توحيد نظرى «از اويى» است (إِنَّا لِلَّهِ). هر حقيقتى و هر موجودى مادام كه او را در ذات و صفات و افعال با خصلت و هويت «از اويى» بشناسيم، او را درست و مطابق با واقع و با ديد توحيدى شناخته‏ايم، خواه آن شى‏ء داراى يك اثر يا چند اثر باشد يا نباشد و خواه آنكه آن آثار جنبه مافوق‏الطبيعى داشته باشد يا نداشته باشد؛ زيرا خدا تنها خداى ماوراءالطبيعه، خداى آسمان، خداى ملكوت و جبروت نيست، خداى همه جهان است؛ او به طبيعت همان اندازه نزديك است و معيّت و قيّوميت دارد كه به ماوراءالطبيعه، و جنبه ماوراءالطبيعه‏اى داشتن يك موجود به او جنبه خدايى نمى ‏دهد. 2️⃣ نقدی بر علم پیامبر در اندیشه وهابیگری 🔷 کسانی كه تمايل وهّابيگرى دارند به آیاتی از قبیل ( قُلْ انْ ادْرى اقَريبٌ ما توعَدونَ امْ يَجْعَلُ لَهُ رَبّى امَدا) و (قُلْ ... وَ لَوْ كُنْتُ اعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْر) كه دانستن غيب را نفى مى ‏كند مى‏ چسبند و مى ‏گويند: قرآن مى ‏گويد غيب را غير از خدا كسى نمى ‏داند، پس اين حرفها چيست كه شما به پيغمبر و امامها نسبت مى‏دهيد؟ 🔶 خود پيغمبر اين سخن را گفته است. بعلاوه قرآن العياذ باللَّه تناقض كه ندارد. يك نويسنده عادى- العياذ باللَّه اگر بخواهيم مقايسه كنيم- امكان ندارد كه از اول تا آخر كتابش به اين صراحت حرف خلاف بگويد؛ از يك طرف بگويد كه غيب را كسى نمى ‏داند، صفحه بعدش بگويد عيسى بن مريم از غيب خبر مى ‏داد. ✅ جواب اين است كه‏ اگر آيه ( عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ احَداً. الّا مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسول‏) نبود باز ما مى ‏دانستيم مقصود چيست. اين آيه تصريح مى ‏كند يعنى بيان و روشن مى ‏كند كه «كسى غيب را نمى ‏داند» يعنى از خود نمى ‏داند؛ هر كس ادعا كند كه غيب را از خود مى‏ داند او كذّاب است؛ و غيبِ خدا را مى‏ داند، اما كسى كه خدا به او تعليم كرده است. 🔶مگر خدا در قرآن گفته غيب را غير از خدا نمى ‏داند و خدا غيب را به احدى تعليم نمى‏ كند؟ بلكه عكسش را گفته است كه خداوند غيب خود را به افرادى اطلاع مى ‏دهد و افرادى را به آن غيب آگاه مى‏ كند. اين است كه فرمود: عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ احَداً. الّا مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسولٍ. 3️⃣ جایگاه تفکر و تعقل در اندیشه وهابیگری 🔷 بزرگترين علماى ضد عقل و تعقل پيروان احمد حنبل هستند كه در رأس آنها است. ابن تيميّه در قرن هشتم ميلادى و در دمشق مى ‏زيسته. او مردى بسيار پركار و به يك معنا نابغه است. واقعاً هم نبوغى دارد، ولى يك فكر بسيار بسيار قشرى و متحجّرى دارد. بعضى‏ها فكرشان در سطح، خيلى توسعه پيدا مى ‏كند ولى در عمق نفوذى ندارد. ابن تيميّه از آن اشخاص است؛ يعنى وقتى انسان مجموع كتابهاى او را مى ‏بيند، حيرت مى‏ كند كه يك انسان چگونه اين همه مطالعه داشته! [ولى مى‏بيند عميق نيست.]. 🔶 ابن تيميّه احياكننده سنت است؛ يعنى در ميان پيروان احمد حنبل هيچ كس به اندازه او روش احمد حنبل را احيا نكرد، و حتى كتابى در تحريم نوشت كه اصلًا خواندن منطق حرام است تا چه رسد به . 🔷 نهضت وهابيگرى هم كه تقريباً در يك قرن و نيم پيش پيدا شد، دنباله ابن تيميّه است. اينها شاگردان ابن تيميّه هستند. ريشه اين نهضت هم نهضت است و لذا شديداً منطق و فلسفه را تحريم مى‏كنند و خيلى به اصطلاح سنتى هستند، يعنى ظاهرى و ظاهرپرست و قشرى مى‏باشند.
🔶 در سفر اوّلى كه ما به حج مشرّف شديم و به «الجامعة الاسلامية» مدينه رفتيم، با يك دانشجوى پاكستانى به نام حافظ احسان- كه دانشجوى بسيار باهوشى هم بود رفيق شديم. او بعد كه با من آشنا شد و فهميد كه من در تهران تدريس منطق و فلسفه مى‏كنم، خيلى علاقه‏مند شد و دائماً مى‏ آمد در كاروان ما و سؤالاتى مى‏ كرد. من ديدم او تشنه است. مى ‏گفت اين بدان جهت است كه در اينجا تدريس منطق حرام است. اين همان تبعيت از سنت ابن تيميّه است. 🔷 پس اين جريانها از اشعريگرى در مقابل معتزليگرى شروع شد و در زمان احمد حنبل به اوج خود رسيد. متوكل زعيم سياسى و احمد حنبل زعيم مذهبى، اين دو زعيم، يكى سياسى و يكى مذهبى، قشريگرى را به اوج خود رساندند. بعدها هم احمد حنبل شاگردانى پيدا كرد و از همه‏شان خطرناك‏تر همين ابن تيميّه است، چون مكتب احمد حنبل پس از مدتى از رانده شد و رفت در غرب آفريقا، ولى بعد ابن تيميّه دو مرتبه اين مكتب را زنده كرد و بار ديگر وهابيها آن را مطرح كردند، كه همه اينها جريانهاى ضد تعقل در دنياى اسلام است و جريانهاى تأسف آورى هم هست. 4️⃣ وهابیگری عامل انحطاط انقلاب های اصلاحی اهل سنت 🔷 اولين شرط اصلاح‏طلبى فارغ بودن از تعصبات افراطى نسبت به فرقه خاص عليه فرقه ديگر است. چرا پس از سه قهرمان جهان عرب یعنی سید جمال الدین اسد آبادی و محمد عبده و کواکبی، ديگر در جهان عرب شخصيتى كه قهرمان شمرده شود ظهور نكرد؟ 🔹 چرا اين‏همه مدعيان اصلاحى كه در كشورهاى فوق‏الذكر ظهور كردند كار درستى از پيش نبردند، از قبيل عبدالحميد بن باديس جزايرى و طاهر الزهراوى جزايرى سورى و عبدالقادر مغربى و جمال‏الدين كاظمى سورى و محمد بشير ابراهيمى و غير اينها؟ و اساساً چرا نهضت اصلاح‏طلبى اسلامى در كشورهاى اسلامى از جاذبه افتاد؟ چرا نهضت هاى قومى و عربى از قبيل بعث و ناصريسم و يا نهضتهاى سوسياليستى و ماركسيستى جاذبه بيشترى در ميان جوانان عرب پيدا كرد؟ 🔶 ممكن است هر كسى دليلى بياورد و به علت خاصى استناد كند. اين بنده معتقد است عامل عمده‏اى كه سبب شد نهضت اسلامى كه از سيد جمال شروع شد از جلوه و رونق بيفتد، گرايش شديد مدعيان اصلاح بعد از سيد جمال و عبده به سوى و گرفتار شدن آنها در دايره تنگ انديشه‏هاى محدود اين مسلك است. 🔷 اينها اين نهضت را به نوعى «‏گرى» تبديل كردند و پيروى از سنت سلف را تا حد پيروى از ابن‏تيميّه حنبلى تنزل دادند و در حقيقت بازگشت به اسلام نخستين را به صورت بازگشت به حنبلى‏گرى كه قشرى‏ترين مذاهب اسلامى است تفسير كردند. 👌🏼 روح انقلابى مبارزه با استعمار و استبداد، تبديل شد به مبارزه با عقايدى كه برخلاف معتقَدات حنبليان مخصوصاً ابن‏تيميّه حنبلى بود. 📚 منابع: 📔مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏27، ص: 816 📔مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏2، ص: 131 📔مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏24، ص: 55 📔مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏22، ص: 714 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 درخت خرما 🔹سمرة بن جندب يک اصله درخت خرما در باغ يکي از انصار داشت. خانه مسکوني مرد انصاري که زن و بچه‌‌‌‌‌اش در آنجا به سر مي‌‌‌‌‌بردند همان دم در باغ بود. 🔸 سمره گاهي مي‌‌‌‌‌آمد و از نخله خود خبر مي‌‌‌‌‌گرفت يا از آن خرما مي‌‌‌‌‌چيد. و البته طبق قانون اسلام «حق» داشت که در آن خانه رفت و آمد نمايد و به درخت خود رسيدگي کند. سمره هر وقت که مي‌‌‌‌‌خواست برود از درخت خود خبر بگيرد، بي اعتنا و سرزده داخل خانه مي‌‌‌‌‌شد و ضمنا چشم چراني مي‌‌‌‌‌کرد. 🔹صاحبخانه از او خواهش کرد که هر وقت مي‌‌‌‌‌خواهد داخل شود، سرزده وارد نشود. 🔸او قبول نکرد. 🔹 ناچار صاحبخانه به رسول اکرم شکايت کرد و گفت: «اين مرد سرزده داخل خانه من مي‌‌‌‌‌شود. شما به او بگوييد بدون اطلاع و سرزده وارد نشود، تا خانواده من قبلا مطلع باشند و خود را از چشم چراني او حفظ کنند.». 🔹رسول اکرم سمره را خواست و به او فرمود: «فلاني از تو شکايت دارد، مي‌‌‌‌‌گويد تو بدون اطلاع وارد خانه او مي‌‌‌‌‌شوي، و قهرا خانواده او را در حالي مي‌‌‌‌‌بيني که او دوست ندارد. بعد از اين اجازه بگير و بدون اطلاع و اجازه داخل نشو.» 🔹سمره تمکين نکرد. 🔹فرمود: «پس درخت را بفروش.» سمره حاضر نشد. رسول اکرم قيمت را بالا برد، باز هم حاضر نشد. بالاتر برد، باز هم حاضر نشد. فرمود: «اگر اين کار را بکني، در بهشت براي تو درختي خواهد بود.» باز هم تسليم نشد. پاها را به يک کفش کرده بود که نه از درخت خودم صرف نظر مي‌‌‌‌‌کنم و نه حاضرم هنگام ورود به باغ از صاحب باغ اجازه بگيرم. 👈در اين وقت رسول اکرم فرمود: «تو مردي زيان رسان و سختگيري، و در دين اسلام زيان رساندن و تنگ گرفتن وجود ندارد.»* 👈بعد رو کرد به مرد انصاري و فرمود: «برو درخت خرما را از زمين درآور و بينداز جلو سمره.». رفتند و اين کار را کردند. آنگاه رسول اکرم به سمره فرمود: حالا برو درختت را هر جا که دلت مي‌‌‌‌‌خواهد بکار. *انک رجل مضار و لاضرر ولاضرار 📚جلد 18 مجموعه آثار استاد، ص 259 @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 درس هایی از داستان راستان 🔷 آنچه در فقه اسلامی زیاد به چشم می خورد این است که دین اسلام، جامعه را دارای اقتضائات خاص خود می بیند و به آن توجه می کند. شارع به خطوط نامرئی و قوانین نانوشتۀ اجتماع پایبند است. 🔶 در منابع دینی، روایات متعددی داریم که شارع مقدس در مواجهه با تزاحمات اجتماعی، واقعا با قصد اصلاح روابط عمل می کند. به عبارت دیگر شریعت، اجتماع را اجتماع می بیند ؛ به قوانین آن احترام می گذارد و با آن نمی جنگد؛ بلکه اصلاح می کند. 🔷 در کتاب شریف کافی، روایتی داریم که اشاره به یک مطلب مهم اجتماعی دارد و آن این است که در برخی موارد، گذشت و مصالحه در فقه اجتماعی، لازم و واجب شرعی است و شاید بتوان گفت در این موارد، تفکیک اخلاق و فقه معنا ندارد؛ بلکه در این امور، یک مثل گذشت و ایثار و یا ، همان واجب فقهی است که در امور اجتماعی و اصلاح روابط اجتماعی به آنها نیاز داریم. 🔶 با این بیان، نگاه ما به بسیاری از مناسبات و روابط اجتماعی تغییر می کند و بسیاری از تعهدات غیر الزامی اجتماع، می تواند یک الزام فقهی دینی داشته باشد و نسبت الزام های دین با الزام های اجتماعی، هماهنگی بیشتری خواهد داشت. البته این مطلب به معنای هماهنگ کردن دین با اجتماع نیست؛ بلکه همچنانکه بیان شد منابع روائی ما اقتضای چنین نگاهی را دارد و به بیان بهتر، صراحت در این نگاه وجود دارد. 📝حجت الاسلام سامی @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 نهضتی عجولانه 🔹 نهضتی که در اروپا برای احقاق حقوق پایمال شده زن صورت گرفت و باعث شد بیش از بیش به موضوع زن رسیدگی شود در پی تحول و بحران ماشینی قرن نوزدهم و بیستم و به فلاکت افتادن کارگران و به خصوص زن بوده است. 🔸 در تاریخ آلبرماله ج ۶ ص ۸۲۳ می‌نویسد :«تا زمانی که دولت ها به احوال کارگران و طرز رفتار کارفرمایان به آن طبقه توجه نداشتند؛ سرمایه داران هرچه می خواستند می کردند. صاحبان کارخانه ها و زنان و کودکان خردسال را با مزد بسیار کم به کار می گماشتند و چون ساعات کاری شان زیاد بود غالباً گرفتار امراض گوناگون می شدند و در جوانی مردند». 🔹 تمام این اتفاقات تحت تاثیر فشارهای ۵۰۰ ساله و ۷۰۰ ساله به بشریت و زن بوده است. به قول ویل دورانت :«آزادی زن از عوارض انقلاب صنعتی است». نه یک منطق و دلیل انسانی و فکری. یک نهضت عجولانه‌ای بر اساس احساسات. و این احساسات مهلت نداد که علم نظر خود را بگوید و راهنما قرار گیرد. 🔺 این نهضت یک سلسله بدبختی ها را از زن گرفت و حقوق زیادی به او داد اما در عوض بدبختی ها و بیچارگی های دیگری برای خود زن و برای جامعه بشریت به وجود آورد. مسلماً اگر آنچنان شتابزدگی به خرج داده نمی‌شد احقاق حقوق زن به شکل بسیار بهتر و علمی صورت می‌گرفت و فریاد فرزانگان از وضع نابهنجار حاضر و از آینده بسیار وحشتناک تر به فلک نمی‌رسید. 📖 حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام(مبانی) @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔹 توحید نظری کمال است و توحید عملی در جهت رسیدن به کمال. 🔹 توحید نظری پی بردن به «یگانگی» خداست و توحید عملی «یگانه شدن» انسان است. 🔹 توحید نظری «دیدن» است و توحید عملی «رفتن». 🎙 استاد شهید مرتضی مطهری @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 باور عمیق و عجیب شهید مطهری به اسلام 🔷 من بر خلاف بسيارى از افراد، از تشكيكات و ايجاد شبهه ‏هايى كه در مسايل اسلامى مى‏ شود- با همه علاقه و اعتقادى كه به اين دين دارم- به هيچ وجه ناراحت نمى ‏شوم، بلكه در ته دلم مى‏ شوم 🔹 زيرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مشاهده كرده‏ام كه اين آيين مقدس آسمانى در هر جبهه از جبهه‏ها كه بيشتر مورد حمله و تعرض واقع شده، با نيرومندى و سرافرازى و جلوه و رونق بيشترى آشكار شده است. 👌🏼 خاصيت حقيقت همين است كه شك و تشكيك به روشن شدن آن كمك مى‏كند. ، و ترديد پلكان تحقيق است. 📚 حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام، ص15 @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 سخن جالب دکارت به بیان شهید مطهری/دکارت یک مسلمان فطری است 🔷 دکارت فلسفه خود را از شك شروع كرد، در همه معلومات خويش شك كرد و از صفر شروع نمود؛ فكر و انديشه خودش را نقطه شروع قرار داده گفت:«من مى ‏انديشم پس وجود دارم» 🔶 پس از اثبات وجود خويش، را اثبات كرد و همچنين وجود جسم و وجود خدا برايش قطعى شد. كم‏ كم به موضوع انتخاب دين رسيد، را كه در كشورش دين رسمى بود انتخاب كرد. 🔷 دکارت يك سخن جالب دارد و آن اين است كه مى ‏گويد: "من نمى ‏گويم مسيحيت حتماً بهترين دينى است كه در همه دنيا وجود دارد؛ من مى‏ گويم در ميان اديانى كه الآن من مى‏ شناسم و به آنها دسترسى دارم مسيحيت بهترين دين است. من با ، جنگ ندارم؛ شايد در جاهاى ديگر دنيا، دينى باشد كه بر مسيحيت ترجيح داشته باشد." 🔶 از قضا را به عنوان يك كشورى كه از آنجا بى ‏خبر است و نمى ‏داند مردم آنجا چه دين و مذهبى دارند مثال مى ‏آورد؛ مى‏ گويد من چه مى‏ دانم؟ شايد مثلًا در ايران دين و مذهبى وجود داشته باشد كه بر مسيحيت ترجيح دارد. 🔷 اينگونه اشخاص را نمى‏ توان خواند، زيرا اينها عناد نمى‏ ورزند، كافر ماجرايى نمى ‏نمايند؛ اينها در مقام پوشيدن حقيقت نيستند. ماهيّت كفر، چيزى جز عناد و ميل به پوشانيدن حقيقت نيست. 💡اينها «» هستند. اينها را اگر چه مسلمان نمى ‏توان ناميد ولى كافر هم نمى ‏توان خواند، زيرا تقابل مسلمان و كافر از قبيل تقابل ايجاب و سلب يا عدم و ملكه نيست، بلكه از نوع تقابل ضدّين است، يعنى از نوع تقابل دو امر وجودى است نه از نوع تقابل يك امروجود و یک امر عدمی @bineshemotahar_qom
بسم الله الرحمن الرحیم ⁉️ بسیاری از مخاطبین و جوانان از ما سوال می پرسند که چرا با وجود آثار اندیشمندان جدید همانند باید آثار شهید مطهری را مطالعه کنیم؟! ✅ برای پاسخ به این سوال به جمله ای از آیت الله مصباح (حفظه الله) در کتاب «آذرخشی دیگر از آسمان کربلا» مراجعه می کنیم، ایشان در این کتاب می فرمایند: 🔷 محور اصلي [در محتوای تشکل های اسلامی]، قرآن و كلام ائمه اطهار عليهم السلام است؛ و اگر توضيحي لازم است از كساني كه صحت فكرشان مورد تأييد شخصيت هاي اسلامي است، استفاده كنيم. 🔶 امام قدس سره تأييد فرمود كه همه كتاب هاي معتبر است، آن ها را عرضه كنيد؛ چرا با وجود اين كتاب ها، سراغ چيزهاي مشكوك يا معلوم الكذب و معلوم الخطا برويم؟ 🔷به اين بهانه كه مطلب نو مي‌ خواهيم! خوب، اگر اين گونه است قرآن را كنار بگذاريم و چيز ديگري پيدا كنيم! قرآن هم مال هزار و چهارصد سال پيش است! مگر هر چه متعلق به قديم بود، بد و هرچه جديد باشد، خوب است؟ 📚آیت الله مصباح، آذرخشی دیگر از آسمان کربلا ص 218 @bineshemotahar_qom
💡 تنفس در زمانه شهید مطهری 📍(با نگاهی به فیلم سینمایی سیانور/ سید مجتبی امین جواهری) 🔸حیات یک فیلم به «فرم» آن وابسته است. فرم یعنی تبدیل تصویر به حس/ معنا، در چارچوب قصه. تصویر با تکنیک های سینمایی تزیین می شود ولی زمانی به فرم می رسد که نسبت روشنی با کلیت قصه داشته باشد. بنابراین مهمترین عنصر در یک فیلم سینمایی «قصه» است و قصه آغاز نقد فرم سینمایی است. 🔸در این نوشته به دنبال «فرم» نیستیم و از آن عبور می کنیم ولی ماجرای فیلم سینمایی «سیانور» را با نگاهی به جریان های معرفتی دوره اخیر کشورمان بررسی می کنیم. این تأمل ما را در فضایی قرار می دهد که آنچه شهید مطهری در کتب خود از آن سخن گفته را به صورت عینی مشاهده کنیم. پس این فیلم بهانه ای شده تا درباره چند جهان بینی سخن بگوییم. از این رو بهتر است پیش از تماشای فیلم سیانور، این یادداشت را مطالعه کنید. ☘️ لینک یادداشت: 🌐 http://aminjavaheri.com/2020/09/30/zaman-motahari/ ✏️ سایت شخصی سید مجتبی امین جواهری ملاحظات و محاکمات ☕️ @sm_javaheri
🔆 (14) 🔰تعدد زوجات و منشا آن 🔹گوستاولوبون در تاريخ تمدن صفحه 507 مى‏گويد: 🔹در اروپا هيچ يك از رسوم مشرق به قدر بد معرفى نشده و در باره هيچ رسمى هم اين قدر نظر اروپا به خطا نرفته است. نويسندگان اروپا تعدد زوجات را شالوده مذهب اسلام دانسته و در انتشار ديانت اسلام و تنزل و انحطاط ملل شرقى، آن را علة العلل قرار داده‏اند. 🔹آنها علاوه بر همه اعتراضات، نسبت به زنان مشرق هم ابراز همدردى نموده‏ اند من جمله اظهار مى‏ كنند كه آن زنان بدبخت را زير پنجه خواجه سرايان، سخت و شديد در چهار ديوار خانه مقيد نگاه داشته‏ اند و به مجرد حركت مختصرى كه موجب رنجش و عدم رضايت خانه خدايان شود حتى ممكن است آنها را با كمال بيرحمى اعدام كنند. ♨️ولى تصور مزبور از جمله تصوراتى است كه هيچ مدرك و اساسى براى آن نيست. 🔹اگر خوانندگان اين كتاب از اهل اروپا، براى مدت كمى را از خود دور سازند، تصديق خواهند كرد كه رسم تعدد زوجات براى نظام اجتماعى شرق يك رسم عمده‏اى است كه به وسيله آن، اقوامى كه اين رسم ميان آنها جارى است روح اخلاقى ايشان در ترقى، و تعلقات و روابط خانوادگى آنها قوى و پايدار مانده و بالأخره در نتيجه همين رسم است كه در مشرق اعزاز و اكرام زن بيش از اروپاست. 🔹ما قبل از شروع به اقامه دليل و اثبات مدعاى خود، از ذكر اين مطلب ناچاريم كه رسم تعدد زوجات ابداً مربوط به اسلام نيست، چه قبل از اسلام هم رسم مذكور در ميان تمام اقوام شرقى از ، ، و غيره شايع بوده است. اقوامى كه در مشرق قبول اسلام كردند از اين حيث فايده‏اى از اسلام حاصل نكردند و تاكنون هم در دنيا يك چنين مذهب مقتدرى نيامده كه اين گونه رسوم مانند تعدد زوجات را بتواند ايجاد كند و يا آن را منسوخ سازد. 🔹رسم مذكور فقط بر اثر آب و هواى مشرق و در نتيجه خصايص نژادى و علل و اسباب ديگرى كه به طرز زندگانى مشرق مربوط بوده پيدا شده است، نه اينكه مذهب آن را آورده باشد ... 🔹در مغرب هم با وجود اينكه آب و هوا و طبيعت هيچ يك مقتضى براى وجود چنين رسمى نيست، معذلك رسم وحدت زوجه رسمى است كه ما آن را فقط در كتابهاى قانون مى ‏بينيم درج است، والّا خيال نمى ‏كنم بشود اين را انكار كرد كه در معاشرت واقعى ما اثرى از اين رسم (رسم وحدت زوجه) نيست. 🔹راستى من متحيرم و نمى ‏دانم كه تعدد زوجات مشروع مشرق از تعدد زوجات سالوسانه اهل مغرب چه كمى دارد و چرا كمتر است؟ بلكه من مى ‏گويم كه اولى از هر حيث بهتر و شايسته‏تر از دومى است. اهل مشرق وقتى‏ بلاد معظمه ما را سياحت مى‏ كنند از اين اعتراضات و حملات ما دچار بهت و حيرت گرديده متغير مى‏شوند ...». 📚 مجموعه‏ آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏19، ص 306 📚 نظام حقوق زن و مرد در اسلام، درس چهارم @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 مناجات پيامبر صلى الله عليه و آله‏ امّ سلمه مى ‏گويد يك شب ديدم پيغمبر اكرم در بستر نيست. برخاستم ببينم كجاست. تا نشستم احساس كردم كه در گوشه اتاق نشسته و مشغول عبادت و مناجات است. گوش كردم ببينم پيغمبر چه مى‏ گويد. 🔷 ديدم در خودش جمله‏ هايى دارد از اين قبيل: 🔹الهى لاتُشْمِتْ بى عَدُوّى. 🔹خدايا مرا مورد شماتت دشمن قرار نده. 🔸 لاتَسْلُبْ مِنّى صالِحَ ما اعْطَيْتَنى 🔸 نعمتهاى خوبى به من داده‏اى، خدايا از من نگير. 🔹وَ لا تَرُدَّنى الى‏ كُلِّ سوءٍ انْقَلْتَنى مِنْهُ 🔹 مرا به اين بديها كه از آنها نجات داده‏اى برنگردان. 🔸 وَ لا تَكِلْنى الى‏ نَفْسى طَرْفَةَ عَيْنٍ ابَداً 🔸خدايا يك چشم به ‏هم زدن نيز مرا به خود وامگذار. 🔷 به اينجا كه رسيد ديگر بيتاب شد، صداى هق‏هق گريه ‏اش بلند شد. پيغمبر نمازش را تمام كرد. فرمود: امّ‏سلمه! چرا گريه مى ‏كنى؟ گفت: يا رسولَ اللَّه! وقتى شما مى‏ گوييد خدايا مرا يك لحظه به خود وامگذار، پس تكليف ما چيست؟ فرمود: مطلب همين‏طور است؛ خدا يونس را يك لحظه به خود واگذاشت كه آمد به سرش آنچه آمد. مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏27، ص 726 @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰رابطه متقابل خودآگاهی و خداآگاهی 💠خدا به انسان آن‏چنان نزديك و با او يگانه است كه آگاهى انسان به خدا عين آگاهى او به خودش است، بلكه انسان فقط وقتى مى‏تواند به خودش آگاه باشد كه به خدا آگاه باشد و محال است كسى «خودآگاه» باشد ولى «خداآگاه» نباشد. 💠قرآن مى‏فرمايد: وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ‏ هركس خدا را فراموش كند، خودش را فراموش كرده است. 💠 انسان آن وقت خودش را باز مى‏يابد كه خداى خودش را بازيافته باشد. اگر انسان خدايش را فراموش كرد، خودش را فراموش كرده است. قرآن در جهت عكس اگزيستانسياليسم مى‏گويد. آنها مى‏گويند: انسان اگر توجهش به خدا معطوف شود، «خداآگاه» مى‏شود و«ناخودآگاه». 💠 قرآن مى‏فرمايد: انسان فقط آن وقت مى‏تواند «خودآگاه» شود كه «خداآگاه» شود، و اين از آن عالى‏ترين و دقيقترين مسائل انسانى و روانى قرآن است كه واقعاً حيرت‏آور است. 💠قرآن مى‏گويد: انسان گاهى خودش را فراموش مى‏كند و خودش را مى‏بازد و به تعبير خود قرآن، بازنده بزرگ آن نيست كه همه پولش را باخته است و حتى آن كسى نيست كه آزادى خود را باخته و نوكر ديگرى شده و حتى آن كسى نيست كه ناموسش را باخته است، بلكه بازنده بزرگ كسى است كه خودش را باخته است. 💠وقتى انسان خودش را ببازد، همه چيز را باخته و اگر انسان خودش را بيابد، همه چيز را يافته است. 📚مجموعه آثار استاد شهید مطهری ؛ ج ۲۳ ؛ ص ۳۱۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🎙 استاد شهید مرتضی مطهری 🌐 همه‌اش با فكر نوشته نشد. من معتقدم كه بسياري از اين مطالب از است. كمتر مشكلي در مسايل اسلامي و ديني برايم پيش آمده كه كليد حلّ آن را در تفسير الميزان پيدا نكرده باشم. 📚 نقل قول آیت الله مصباح از استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب تماشای فرزانگی و فروزندگی @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
هدایت شده از بینش مطهر || مطهَرین
🔰 اقتصاد بخشی از اسلام است 🔷 كسانى كه فكر مى ‏كنند مسائل زندگى از يكديگر جداست و هر چيزى يك مرز و يك قلمرو خاص دارد و هر گوشه‏ اى و قسمتى از زندگى بشر به يك شى‏ء بخصوص تعلق دارد، تعجب و احياناً انكار مى ‏كنند كه كسى مسئله‏ اى به نام «» طرح كند، زيرا به عقيده اينها هريك از اسلام و اقتصاد يك مسئله جداگانه است. 🔹 اسلام به عنوان يك دين براى خودش و اقتصاد به عنوان يك علم و يا يك فلسفه براى خودش، اسلام قلمروى دارد و اقتصاد قلمروى ديگر، همچنانكه ، ، و حتى هر كدام قلمروى جداگانه از اسلام دارند. 🔶 بعضى پا فراتر نهاده و گفته‏ اند زندگى به‏ طور كلى يك مسئله است و دين مسئله ديگر، دين را نبايد با مسائل زندگى مخلوط كرد. 🔸 اشتباهشان این اشخاص اين است كه مسائل زندگى را مجرد فرض مى ‏كنند؛ خير، زندگى يك واحد و همه شئونش توأم با يكديگر است؛ صلاح و فساد در هريك از شئون زندگى در ساير شئون مؤثر است. ممكن نيست اجتماعى مثلًا فرهنگ يا سياست يا قضاوت يا اخلاق و تربيت و يا اقتصادش فاسد باشد اما دينش درست باشد و بالعكس. 🔸اگر فرض كنيم دين تنها رفتن به مسجد و كليسا و نماز خواندن و روزه گرفتن‏ است ممكن است كسى ادعا كند مسئله دين از ساير مسائل مجزاست، ولى اين مطلب فرضاً درباره صادق باشد درباره صادق نيست. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
🔰 بدبختی‌های زن غربی 🔹 زن غربی تا اوایل قرن بیستم از ساده ترین و پیش پا افتاده ترین حقوق محروم بوده است و تنها در اوایل قرن بیستم بود که مردم مغرب زمین به فکر جبران مافات افتادند و نهضت هایی به اسم آزادی زن صورت گرفت و چون این نهضت دنبال نهضت های دیگر در زمینه تساوی و آزادی بود همه معجزه ها را از معنی این دو کلمه خواستند و مدعی شدند که بدون تامین آزادی زن و حقوق او با مرد، سخن از آزادی و حقوق بشر بی‌معنی است . بر این عقیده بودند که چون زن با مرد در انسانیت شریک است و یک انسان تمام عیار است پس باید از حقوق فطری و غیرقابل سلب مانند مرد و برابر با او برخوردار باشد . 🔺حقیقت این است که تساوی و آزادی مربوط است به رابطه بشر با یکدیگر از آن جهت که بشرند و زن از آن جهت که انسان است مانند هر انسان دیگری آزاد آفریده شده است و از حقوق مساوی با مرد بهره مند است ولی زن انسانی است با چگونگی های خاص و مرد انسانی است با چگونگی های دیگر و دو ستاره اند در دو مدار مختلف. 🔺 در واقع بدبختی های قدیم زن غالباً معلول این جهت بود که انسان بودن زن به فراموشی سپرده شده بود و بدبختی های جدید از آن است که عمداً یا سهواً زن بودن زن و موقع طبیعی و فطری‌اش رسالتش، مدارش، تقاضاهای غریزی اش و استعدادهای ویژه‌اش به فراموشی سپرده شده است. 🔹 این بی توجهی را نمی توان تنها به حساب یک غفلت فلسفی ناشی از شتاب زدگی گذاشت عواملی مانند مطامع سرمایه‌داران در این جریان بی‌دخالت نبود. کارخانه‌داران برای اینکه زن را از خانه به کارخانه بکشند و از نیروی اقتصادی او بهره کشی کنند؛ استقلال اقتصادی زن، آزادی و تساوی حقوق زن با مرد را عنوان کردند و توانستند به این خواسته ها رسمیت قانونی بدهند و بعد تکامل ماشینیسم و رشد روز افزون تولید و ضرورت تحمیل بر مصرف کننده و فوریت استخدام همه وسایل در جهت تبدیل انسان به صورت عامل بی‌اراده مصرف بار دیگر ایجاب کرد که سرمایه‌داری از وجود زن بهره کشی کند اما نه از نیروی بدنی بلکه از نیروی جاذبه و زیبایی او. 🔺این است ارمغان غرب برای زن. 📖 حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام (مبانی) 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @bineshemotahar_qom کانال جامع اندیشه های شهید مطهری