فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبتون بخیر التماس دعا فرج
💖🌙🌟💖🌙🌟💖🌙🌟
AUD-20210214-WA0002.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#قاسم_سلیمانی
<======💚🌹💚======>
@shohada_vamahdawiat
<======💚🌹💚======>
ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آیه نور
سوگند به زخم های سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر می گردد
مهدی به میان شیعه برمی گردد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
➡️🌷🌼💝
#حلول_ماه_شعبان
#منتظر_می_مانیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کانالشهداءومهدویت
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
🍂🍃🍂🍃
#رمان_عشق_باطعم_سادگی
#قسمت_14😍✋
نگاهش به روبه رو بودو مات حتی باصدای بسته شدن درهم نگاهش نچرخید روی من ...فقط
حس کردم, دستهای دورفرمونش کمی محکمتر حلقه شد....پوفی کردم و روبه آسمون ستاره
بارون گفتم:خدایا هستی دیگه!
روی صندلی جلو نشستم و اینبار با محبت لبریز شده از قلبم گفتم: سلام خوبی؟ ببخش معطل
شدی!
برای چند لحظه نگاهش که پر تعجب از این لحن جدیدم بود چرخید روی صورتم و من هم لبخند
عمیق و مهربونی نگاهش رو مهمون کردم!
به خودش اومد و بازم یادش افتاد باید چین بیفته بین ابروهاش! بی حرف ماشین رو روشن کردو
قلب من مچاله شد از این کم محلی ها ! ولی نباید کم میاوردم به در ماشین تکیه دادم و درست
شدم روبه روش لحنم رو پر از خنده کردم و سرحالی!
_جواب سلام واجبه ها آقا!
بازم نگاهش به روبه رو بود و بی حوصله و آروم گفت: سلام
لب هام رو مثل بچه ها بیرون دادم _آقا امیرعلی داریم میریم مهمونی !
لحن سردش تغییر نکرد_خب؟
_یک نگاه به قیافه ات کردی؟
سکوت و سکوت
_این اولین مهمونی که داریم باهم میریم؟
امیر علی_تمومش کن محیا!
لحن عصبی و غیر دوستانه اش قلبم رو فشرده تر کرد_تو تمومش کن امیرعلی هنوز می خوای
ادامه بدی؟
باحرص دنده رو عوض کرد_بهت گفته بودم پشیمون میشی ! بهت گفتم بگونه! نگفتم؟
خوشحالیم زود پرواز کردو بازهم بغض میبست راه نفس کشیدنم رو_چرا گفتی ولی بی دلیل
حداقل دلیلش...
نزاشت ادامه بدم_گفتم بپرسی جوابی نمیگیری میترسم از روزی که پشیمونی توی چشمهات داد
بزنه !
صدام لرزید_چی دیر میشه چراباید پشیمون بشم ؟
لب زد_گفتم نپرس دیرو زود بهش میرسی!
پر بغض گفتم: از من متنفری؟
صدای لرزونم نگاه پر اخمش رو کشید روی صورتم ولی فقط چند ثانیه بعد هم مشت محکمش
نشست روی فرمون_نه محیا نه... اون روز گفتم, نه تو نه هیچ کس دیگه! یادته که؟
صاف نشستم ونگاهم رفت به روبه رو _یادمه ولی این قدر بی دلیل و بی منطق حرف زدی که من
فقط به همین نتیجه میرسم
_ دلیلت رو نگه دار واسه خودت... فقط بدون اشتباه بزرگی کردی که محض فامیل بودن و احترام
به نظر بزرگترها بله گفتی!... این جوری حرمتها بیشتر میشکنه گفتم بگو نه گفتم!
صداش با جمله آخر باال تر رفت و من گیج شده فکر کردم من محض فامیل بودن بله نگفته بودم
من فقط به یک چیز فکر میکردم اونم دل خودم که از خوشحالی داشت پس می افتاد...
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
➡️🌷🌼💝
#حلول_ماه_شعبان
#منتظر_می_مانیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کانالشهداءومهدویت
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 #روز_طبیعت
🌸بر شما مبارک🌹🍃
#گیف
🌳🌳🌳🌴🌴🌳🌳🌳
#به_یاد_شهدا
#شهید_مرتضی_آوینی
شهید منتظر مرگ نمیماند، این اوست که مرگ را برمیگزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید،
به اختیار خویش...
شادی روح پاک همه شهدا #صلوات
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
14000112-zohoor-va-siasat-low.mp3
8.7M
⏪🌐 سیاست و ظهور🌐
✅ پاسخ به #تحریف و #تخریب اخیر رسانههای سعودی و بیبیسیچیها درباره مبحث #انتخابات و ظهور
۱۴۰۰/۰۱/۱۲
💠برنامه سمت خدا
#استاد_پناهیان
#حکومت_مهدوی
#انتخابات_1400
#امام_زمان
#سخنرانی_کامل
#جمعه
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
Roze_shab-jome_rasouli_8.mp3
6.95M
🔉 در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم...
#مناجات امام زمان(عج) و توسل به حضرت رقیه (س)
#امام_زمان
#حاج_مهدی_رسولی
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
🌷شهادت فضیلتی بی نظیر و یا کم نظیر است؛ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بَرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِر؛ بالاى دست هر نیکو کارى کار نیک دیگری است تا اینکه شخص در راه خدا کشته شود (و به شهادت برسد) و چون در راه خدا کشته شد، بالاتز از آن عملی نیست.»[۱]
🌷آری شهیدان در منطق قرآن زنده اند و نزد پروردگار خویش روزی دارند و متنعمند.[۲]
🌷فضیلت شهادت بسیار زیاد است اما صرف بیان این فضائل جسارت به خطر افتادن را در دل یک فرد ایجاد نمی کند. برای شخص، قلبی آماده و ضمیری پاک و ایمانی راسخ لازم است تا با شنیدن این فضائل لبیک گویان وارد میدان شود و جان شیرین خویش را در طبق اخلاص نثار کند و الا گفتن حتی بیش از اینها، در سنگ و سنگدلان اثری ندارد.
🌷یاران امام مهدی (عج) بزرگ مردان و زنانی هستند که مهیای شهادت و فدا شدن در مسیر تحقق آرمان های حکومت جهانی گردیده اند.
🌷 هر چند تصور آرزوی شهادت داشتن برای برخی امری عجیب است اما حقیقت این است که یاران مهدی (عج) در سر، شوق شهادت دارند و این آرزو را در جان می پرورانند.
🌷 امام صادق علیه السلام فرمود: «یاران مهدى، آرزو مى کنند که در راه خدا به شهادت برسند»[۳].
[۱] کافی، ج ۲، ص ۳۴۸
[۲] آل عمران: ۱۶۹
[۳] بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷
#پس_از_ظهور ۳۰
#مهدیاران
#امام_زمان
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
#رازحوشنودیخدا
#صفحهپانزدهم
چند سالى است كه مراسم اعتكاف در جامعه ما رواج پيدا كرده است و در روزهاى سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رجب، مردم گروه گروه به مساجد رفته و معتكف مى شوند.
براى اعتكاف بايد سه روز، روزه بگيرى، در مسجد بمانى و مشغول عبادت باشى.
اگر بتوانى در مسجدالحرام و در كنار كعبه به اعتكاف مشغول شوى كه ثواب بسيار زيادى دارد.
امّا فكر كن، اگر بخواهى در مسجدالحرام معتكف شوى، بايد صبر كنى تا خدا توفيق سفر به مكّه را به تو بدهد.
امّا آيا مى خواهى كارى را به شما ياد دهم كه ثواب اعتكاف در مسجدالحرام را داشته باشد؟!
البتّه اين نكته را بدان، كارى را كه مى گويم اگر انجام دهى، ثواب شصت روز اعتكاف در مسجدالحرام را خواهى داشت؟
پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمودند: "هر گاه براى برآوردن حاجت مؤمن، گام برمى دارى، بدان كه اين گام برداشتن نزد خدا بهتر از اين است كه دو ماه در مسجدالحرام اعتكاف بنمايى".
به راستى كه دين ما چه دين كاملى است؟
در كدام مكتب مى توانى ارزش كمك كردن به مردم را اين قدر بالا بيابى!
افسوس و صد افسوس كه ما چقدر از دين واقعى فاصله گرفته ايم.
چند سال قبل، در مراسم اعتكاف چشمم به يكى از پزشكان افتاد كه از بيمارستان مرخصى گرفته بود و به عشق اعتكاف، به مسجد جمكران آمده بود.
به او گفتم كه وظيفه تو در حال حاضر، رسيدگى به بيمارانى است كه چند ماه است در نوبت مى باشند تا با دستان باكفايت شما جراحى شوند، امّا يكباره بدون برنامه ريزى قبلى به اين جا آمده اى و همه جراحى هاى خود را لغو كرده اى، چه خبر است كه مى خواهى به خيال خود به خدا برسى!
امّا چه كنم كه پزشك ما به تازگى به "عرفان" رو كرده بود، مى گفت كه من بايد به خدا برسم و از غير او جدا شوم!
آخر تا به كى در جامعه ما بايد به خاطر فهم غلطِ دين به بيراهه كشيده شوند؟
خدا مى داند بيمارانى كه در اين مدّت سه روز به خاطر مرخصى اين پزشك، عمل جراحيشان عقب افتاده بود، چقدر درد و رنج كشيده بودند!
من نمى گويم كه پزشكان جامعه ما، مرخصى نروند، هر انسانى نياز به استراحت دارد، سخن من اين است كه ما عرفان را بد فهميده ايم!
كاش اين آقاى پزشك مى دانست با كمك به بيماران خود مى توانست چندين برابر اين اعتكاف در مسجد جمكران، به خدا نزديك شود!
مگر ما ادّعا نداريم كه پيرو اهل بيت(عليهم السلام) هستيم و آنان سرمشق و الگوى ما هستند؟
آيا موافقيد داستانى را از زندگى امام حسن(ع) براى شما نقل كنم:
ادامه دارد
💖💖💖🌹🌹🌹💖💖💖
#رازخشنودیخدا
#میخواهمخداراخشنودکنم
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالشهداءومهدویت
#نویسندهمهدیخدامیان
#نشرحداکثری
#التماسدعا
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🌸امام صادق (ع)فرمود: ای سدیر! چرا خود را مقیّد نمی سازی که هر جمعه 5 بار، و هر روز 1 بار قبر حسین (ع) را زیارت کنی؟ ....! به بلندی برو، به سمت راست و چپ خود توجه کن،سرت را سوی آسمان کن، وسپس به سوی قبر حسین (ع)توجّه کن و بگو:«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ! السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ»اگر چنین کنی، برای تو یک زیارت نوشته می شود و هر زیارت معادل یک حجّ ویک عمره میباشد📚
{کافی، ج۴، ص۵۸۹}{كامل الزيارات، ص۲۸۷}{بحارالأنوار، ج۱۰۱، ص۳۶۵}
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
AUD-20210214-WA0002.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#قاسم_سلیمانی
<======💚🌹💚======>
@shohada_vamahdawiat
<======💚🌹💚======>
🎄🌷🎄🌷🎄🌷🎄🌷🎄🌷
#رمان_عشق_باطعم_سادگی
#قسمت_15😍✋️
ماشین رو خاموش کرد و پرید وسط حرفم_پیاده شو رسیدیم!
مهلت نداد حرفم رو تموم کنم و سریع از ماشین پیاده شدو من هم ناچار با کلی حرص خوردن
پیاده شدم ...نور زرد چراغ , کوچه قدیمی و کاهگلی رو کامل روشن کرده بود...امیر علی زودتر
ازمن جلوی در کوچیک کرمی رنگ وایستادو با نگاه زیر افتاده و دستهای توی جیب شلوارپارچه ای
خاکستری رنگش منتظر من بود...مثل همیشه ساده پوشیده بود ولی مرتب و من بی خیال تر از
چند دقیقه قبل باز توی قلبم قربون صدقه اش رفتم حاال که اشکال نداشت این بی پروایی قلبم !
با قدمهای کوتاه کنارش قرار گرفتم... این کوچه قدیمی مثل همیشه عطر نم میداد... همون عطری
که موقع اومدن بارون همه جا رو پر میکرد و حاال تواین محله های قدیمی این عطر یعنی نوید
مهمون داشتن به خاطر آب پاشی شدن جلوی در خونه!
باهمه وجودم نفس عمیقی کشیدم و حس کردم نگاه زیر چشمی امیر علی ر و,و دستش که روی
زنگ قدیمی باهمون صدای بلبلی نشست!
خونه عموی امیر علی رو دوست داشتم ...زیاد اومده بودم اینجا برای عید دیدنی و با مامان برای
سفره های نذری فاطمه خانوم ! یک بافت قدیمی داشت یک حیاط کوچیک که دورتادورش اتاق
بود با درهای جدا و چوبی ! که یکی میشد پذیرایی, یکی هال ,یکی سرویس ها و بقیه هم اتاق
خواب! بایک آشپزخونه نقلی که اونم از وسط حیاط در داشت و چه صفایی داشت این بحث های
زنونه تو آشپزخونه ای که اپن نبود وفاش! درست مثل خونه عمه ...البته فاصله خونه هاشون هم
فقط یک کوچه بود و تفاوت این دو خونه باغچه های پر از گل عمه بودو باغچه های پر از سبزی
فاطمه خانوم!
در خونه که باز شد بی اختیار لبخند نشست روی صورتم ...فاکتور گرفتم از اخم پیشونی امیر علی!
صفا وصمیمیت این خونه و افرادش دلم رو آروم میکرد!
احوالپرسی و خون گرمی عمو و زن عموی امیر علی به حدی بود که هیچ وقت تو این خونه
احساس غریبی نکنم... به خصوص امشب که دلگرم کننده تر هم بود!
امشب شده بود شب من هر چی امیر علی سعی کرد جایی دور از من بشینه ولی با حرف عمو
اکبرش که گفت: بشین پهلوی خانومت عمو , مجبور شد کنار من بشینه که طرف دیگه ام عطیه
بود و من چه قدر توی دلم تشکر کردم از عمو اکبر!
امیر علی لبخند محوی روی لبش داشت ولی یادش رفته بود پاک کنه اخم روی پیشونیش رو ...من
هم امشب حسابی گل کرده بود شیطنتم!
صدام رو آروم کردم وسرم رو نزدیکتر به امیرعلی_ببخشیدها ولی بی زحمت بازکنین اون اخم ها
رو من نگرانم این پیشونیت چین چین بمونه تقصیر من چیه مجبوری امشب از نزدیک تحملم کنی!
خنده ریزی کردم و گفتم: خدا خیر بده عمو جونت رو الکی الکی تلافی کرد اون قدر حرصی رو که
تو ماشین به من دادی!
اخمش باز شدو لب پایینش رو به دندون گرفت و من دعا کردم کاش به خاطر نخندیدن این کار
رو کرده باشه و من دلم خوش بشه که بالاخره به جای اخم کنار من یک بار خندید!
🎄🌷🎄🌷🎄🌷🎄🌷🎄🌷
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست
در جوابم اینچنین گفت و گریست
لیلی و مجنون فقط افسانهاند
عشق در دست حسین بن علیست
@shohada_vamahdawiat
<======💖🌻💖======>
#رازحوشنودیخدا
#ادامهصفحهپانزدهم
بسيارى از مردم مدينه خود را براى اعتكاف در مسجد پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) آماده مى كردند. البتّه عدّه اى هم از اطراف براى انجام مراسم اعتكاف خود را به مدينه رسانده بودند.
در مسجد پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) بودم كه ديدم امام حسن(ع) به مسجد آمدند و در گوشه اى از مسجد اعتكاف خود را شروع كردند.
من بسيار خوشحال شدم كه امسال مى توانم در اين مراسم در كنار امام حسن(ع) باشم و از فيض حضور آن امام همام استفاده كنم.
براى همين خود را كنار امام رساندم و خدمت آن حضرت عرض سلام و ادب نمودم و با كسب اجازه در جوار ايشان معتكف شدم.
حال و هواى امام(ع) در موقع دعا و نماز براى من بسيار دلنشين بود و روح من همواره غرق در عظمتى بود كه در كنار ايشان حضور داشتم.
امام(ع) همواره مشغول دعا و راز و نياز با خدا بودند و براى تك تك لحظه هاى خود برنامه داشتند.
آن مرد كيست كه سراغ امام حسن(ع) را از همه مى گيرد؟ او چرا اين قدر نگران و مضطرب است؟
او به كنار امام(ع) آمد و گفت: اى پسر رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)! چند ماه قبل پولى را از فردى قرض گرفتم و به او قول دادم كه سر موعد پول را به او برگردانم، امّا چند روز از موعد گذشته است و من نمى توانم قرضم را ادا كنم براى همين آن فرد تصميم گرفته است مرا زندان نمايد، آيا مى شود شما بياييد با او سخن بگويد تا او به من چند روزى مهلت دهد تا بتوانم آن پول را فراهم نمايم.
امام با شنيدن سخن آن مرد از جا برخاست و به سوى در مسجد حركت كرد.
چون شخص معتكف جز براى انجام كارهاى ضرورى نبايد از مسجد خارج شود و اين كار هم كار چندان ضرورى نبود براى همين خيال كردم كه امام(ع) فراموش كرده است كه در حال اعتكاف است، پس به سوى ايشان رفتم و گفتم: اى پسر رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)! آيا شما فراموش كرده ايد كه در حال اعتكاف هستيد؟
امام(ع) نگاهى به من كرد و فرمودند: نه فراموش نكرده ام، امّا من از پدرم شنيدم كه از جدّم رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)روايت كرد كه هر كس براى رفع مشكل برادر دينى خود قدم بردارد مثل اين است كه خدا را نُه، هزار سال عبادت كرده باشد، آن هم عبادتى كه شب ها تا به صبح در حال نماز و روزها روزه دار باشد.
بعد امام(ع) با سرعت از مسجد پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) خارج شد تا مشكل آن بنده خدا را برطرف كند.
من در مسجد ماندم و فكر كردم كه در اين اعتكاف سه روز، روزه مى گيرم و نماز مى خوانم امّا اگر يك حاجت برادر مؤمن را ادا مى كردم به اندازه هزار سال عبادت نزد خدا ثواب داشتم.
بايك حساب سرانگشتى به اين نتيجه رسيدم كه اگر مشكلى از برادر مؤمن خود برطرف مى كردم به فرموده رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) ثواب من 118 هزار برابر بيشتر از سه روز اعتكاف بود.
💖💖💖💖🌹💖💖💖💖
#رازخشنودیخدا
#میخواهمخداراخشنودکنم
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالشهداءومهدویت
#نویسندهمهدیخدامیان
#نشرحداکثری
#التماسدعا
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59