eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat                 
‏به یاد شهدای عالیمقام
🥀امروز پنج شنبه ای دیگر است 💐ودلخوشند به این پنج شنبه ها 💫عزیزان سفر کرده 🕯آنان که روزی عزیزدل بودند 🌱و امروز تنها خاطره اند در ذهن 💔حسرتی بزرگ بر دل ما 🌻و تصویری بر قاب 📿شادی روح درگذشتگان فاتحه و صلوات 🥀🕯یاد عزیزان رفته بخیر🕯🥀 ‌‌‎‎‎‎‎‎‌‌ ‌‌‎‎
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
مردم شام از خواب بيدار شده اند. آنها وقتى به يكديگر مى رسند يزيد را لعنت مى كنند. آنها فهميده اند كه يزيد دين ندارد و بنى اُميه يك عمر آنها را فريب داده اند. اينك آنها مى دانند كه چرا امام حسين(ع) با يزيد بيعت نكرد. اگر او نيز، در مقابل يزيد سكوت مى كرد، ديگر اثرى از اسلام باقى نمى ماند. به يزيد خبر مى رسد كه شام در آستانه انفجارى بزرگ است. مردم، دسته دسته كنار خرابه شام مى روند و از امام سجّاد(ع) و ديگر اسيران عذر خواهى مى كنند. مأموران حفاظتى خرابه، نمى توانند هجوم مردم را كنترل كنند. يزيد تصميم مى گيرد اسيران را از مردم دور كند. او به بهانه نامناسب بودن فضاى خرابه آنها را به قصر مى برد. مردم شام مى بينند كه اسيران را به سوى قصر مى برند تا آنها را در بهترين اتاق هاى قصر منزل دهند. اين حيله اى است تا ديگر كسى نتواند با اسيران تماس داشته باشد. ناگهان صداى شيون و ناله از داخل قصر بلند مى شود؟ حالا ديگر چه خبر است؟ اين صداى هنده، زنِ يزيد، است. او وقتى به صورت هاى سوخته در آفتاب و لباس هاى پاره حضرت زينب(س) و دختران رسول خدا نگاه مى كند، فرياد و ناله اش بلند مى شود. نگاه كن! خود يزيد به همسرش هنده مى گويد كه براى امام حسين(ع) گريه كند و ناله سر بدهد! آيا شما از تصميم دوم يزيد با خبريد؟ او مى خواهد كارى كند كه مردم باورشان شود كه اين ابن زياد بوده كه حسين را كشته و او هرگز به اين كار راضى نبوده است. هنوز نامه يزيد در دست ابن زياد است كه به او فرمان قتل امام حسين(ع) را داده است، امّا اهل شام از آن بى خبراند و يزيد مى تواند واقعيت را تحريف كند. يزيد همواره در ميان مردم اين سخن را مى گويد: "خدا ابن زياد را لعنت كند! من به بيعت مردم عراق بدون كشتن حسين راضى بودم. خدا حسين را رحمت كند، اين ابن زياد بود كه او را كشت. اگر حسين نزد من مى آمد، او را به قصر خود مى بردم و به او در حكومت خود مقامى بزرگ مى دادم". نگاه كن كه چگونه واقعيت را تحريف مى كنند! يزيد كه ديروز دستور قتل امام حسين(ع) را داده بود، اكنون خود را فدايى حسين معرّفى مى كند. او تصميم گرفته است تا براى امام حسين(ع) مجلس عزايى بر پا كند و به همين مناسبت سه روز در قصر يزيد عزا اعلام مى شود. همه جا گريه است و عزادارى! عجيب است كه مجلس عزا در قصر يزيد بر پا مى شود و خود يزيد هم در اين عزا شركت مى كند. زنان بنى اُميه شيون مى كنند و بر سر و سينه مى زنند. در همه مجلس ها، ابن زياد لعنت مى شود. فرياد "واى حسين كشته شد"، در همه جاى قصر يزيد بلند است. يزيدى كه تا ديروز شادى مى كرد و مى رقصيد، امروز در گوشه اى نشسته و عزادار است. او به همه مى گويد كه خواست خدا اين بود كه حسين به فيض شهادت برسد، خدا ابن زياد را لعنت كند. مردم! نگاه كنيد، كه يزيد، هميشه ابن زياد را لعنت مى كند! يزيد براى امام حسين()مجلس عزا گرفته است و همه زنان بنى اُميّه در عزاى او بر سر و سينه مى زنند. يزيد چقدر با خاندان پيامبر مهربان شده است! تا امام سجّاد(ع) نيايد، يزيد لب به غذا نمى زند. مردم، ببينيد يزيد چقدر به فرزند رسول خدا(صلى الله عليه وآله) احترام مى گذارد. كه بدون او لب به غذا نمى زند. آيا مردم شام بار ديگر خام خواهند شد؟ آيا آنها دوباره فريب يزيد را خواهند خورد؟ به هر حال، اكنون زينب و ديگر زنان، اجازه دارند تا براى شهداى خود گريه كنند. در طول اين سفر هر گاه مى خواستند گريه كنند، سربازان به آنها تازيانه مى زدند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎙استاد شجاعی 🔸سوختن عجل الله برای ما!!! بسیار زیباست 👈حتما ببینید و نشر دهید. @shohada_vamahdawiat                 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
■استاد رائفی پور ▪︎ ضرورت نیاز به امام زمان (عج) □○بفهم برا چی آفریده شدی (.....🖖🚶‍♂ 1,851 بازدید @shohada_vamahdawiat                 
﷽❣ ❣﷽ 🌼 گل نرگس! 🍃نمی‌دانیم چه شد این همه عطر نرگس را از یاد بردیم. شما دعایی کن، شاید به حرمت دعایت ماهم برگشتیم. @shohada_vamahdawiat
*🌸ذکر. روز جمعه: اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم*. صدمرتبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیخیال سیلی مادر میشویم ... ما پسران همان مادریم ... ▪︎مهدی پسر همان مادر است و ... ⬇️ ▪︎ماهم نوکران پسر همان مادریم 💖✔️ @shohada_vamahdawiat                 
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨قسمت سوم بلندتر می گویم تاغادیه هم بشنود که به قائده همیشه، کلامی ازمجادلات کاخ را نشنیده رها نمی کند: _بنی عباس باید تاوان نیرنگش را وقتی... جایی... بدهد. مکرشان با علویان، برسرکیسه ایی درهم ودینار نبود که روزگار رویش لحد بچیند وسرد شود و... عیسی شگفتی اش را باافسوس می آمیزد: _چنان ازبنی عباس پرغضب یاد می کنید که نه انگار خون عباسیان در رگ دارید ونسب به عرب می برید... _تو نه خون عباسیان در رگ داری ونه نسب به عرب می بری... خشم میان جانم می نشیند ونامه راسوی فضل می اندازم: _بخوان وببین که حضرت جهل وبلاهت، چگونه وقاحت راتمام کرده وهنوز خواندن و نوشتن نمی داند، علم انساب آموخته وگذشته مرا... فضل اما آرام نامه را برمی دارد وآرام تر مشغول خواندن می شود: _از امیر مؤمنین وخلیفه مسلمین، محمدامین به عبدالله مأمون؛ رأی من تنها نه، که بنی عباس به تمام براین باورند که هارون غفلت کرد وحماقت، به آویختن سند ولایت عهدی ما سه برادر بر دیوار کعبه؛ نه از آن رو که مرا شایستگی وسروری بیش از تو باشد یا تورا حکمتی وحکومتی افزون من، چرا که تو نه خون عباسیان در رگ داری ونه نسب به عرب می بری. که اگر آن قمار شطرنج نیمه مست نبود وشرط مادرم زبیده برای برد، هارون هم با کریه ترین کنیز هم بستر نمی شد وازبنیان، مأمونی نبود که حالا نام من از طرز بیندازد ودرهم ودینار عباسی از مهر خلیفه پاک کند وهم رأی مجانین، علم مخالفت برگیرد. @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
يزيد مى داند كه ماندن اسيران در شام ديگر به صلاح او نيست. هر چه آنها بيشتر بمانند، خطر بيشترى حكومت او را تهديد مى كند. اكنون بايد آنها را از شام دور كرد و به مدينه فرستاد. بنابراين، امام سجّاد(ع) را به حضور مى طلبد و به او مى گويد: "اى فرزند حسين! اگر مى خواهى مى توانى در شام، پيش من بمانى و اگر هم نمى خواهى مى توانى به مدينه بروى. دستور مى دهم تا مقدمات سفر را برايت آماده كنند". امام، بازگشت به مدينه را انتخاب مى كند. يزيد دستور مى دهد تا نُعمان (نعمان بن بَشير) به قصر بيايد. نُعمان پيش از ابن زياد، امير كوفه بود. او كسى بود كه وقتى مسلم به كوفه آمد، هيچ واكنش تندى نسبت به مسلم انجام نداد. آرى! او سياست مسالمت آميزى داشت، امّا يزيد او را بر كنار و به جاى آن ابن زياد را به اميرى كوفه منصوب كرد. نُعمان بعد از بر كنارى از حكومت كوفه، به شام آمده است. يزيد رو به نُعمان مى گويد و مى گويد: "اى نعمان! هر چه سريع تر وسايل سفر را آماده كن. تو بايد با عدّه اى از سربازان، خاندان حسين را به مدينه برسانى. لباس، غذا، آب و آذوقه و هر چه را كه براى اين سفر نياز هست، تهيه كن". اين سربازان همراه تو مى آيند تا محافظ كاروان باشند. يزيد مى ترسد كه مردم، دور اين خاندان جمع شوند. اين سربازان بايد همراه كاروان باشند تا مردم شهرها در طول مسير نتوانند با اين خانواده سخنى بگويند. آرى! بايد هر چه زودتر اين خانواده را به كشور ديگرى انتقال داد. نبايد گذاشت مردم شام بيش از اين با اين خاندان آشنا شوند وگرنه حكومت بنى اُميه براى هميشه نابود خواهد شد. بايد هر چه زودتر سفر آغاز گردد. امام رو به يزيد مى كند و مى فرمايد: "اى يزيد، در كربلا وسايل ما را غارت كرده اند، دستور بده تا آنها را به ما برگردانند".600 آرى! عصر عاشورا خيمه ها را غارت كردند و سپاه كوفه هر چه داخل خيمه ها بود را براى خود برداشتند، امّا يزيد پس از جنگ به ابن زياد نامه نوشت و از او خواست تا همه وسايلى كه در خيمه ها بوده است را به شام بياورند. يزيد مى خواست اين وسايل را براى خود نگه دارد تا همواره نسل بنى اُميّه به آن افتخار كند و به عنوان يك سند زنده، گوياى پيروزى بنى اُميه بر بنى هاشم باشد. يزيد در جواب مى گويد: "اى پسر حسين! آن وسايل را به شما نمى دهم. در مقابل، حاضر هستم كه چند برابر آن پول و طلا به شما بدهم". امام در جواب او مى فرمايد: "ما پول تو را نمى خواهيم. ما وسايلمان را مى خواهيم; چرا كه در ميان آنها مقنعه و گردن بند مادرم حضرت زهرا بوده است". يزيد سرانجام براى اينكه امام سجّاد(ع) حاضر شود شام را ترك كند، دستور مى دهد تا آن وسايل را به او باز گردانند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•▪︎•استاد عالی □○نماز شیخ ارده شیره ●اهمیت نماز ■♡مقام گرفتن با نماز و اهمیت خدا @shohada_vamahdawiat                 
سلام دوستان عزیزم عصر جمعه تون بخیر برای سلامتی و ظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف با هم هر کدوم ۱۰۰ صلوات میفرستیم...،.ثوابش رو هدیه میکنیم به نرجس خاتون مادر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف 🌹🌹🌹🌹🌹
AUD-20210305-WA0095.m4a
3.38M
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی به سفارش اقاصاحب الزمان ارواحنا له الفداء🌸 هرعملی رودرعصر جمعه ترک کردی این صلوات رو ترک مکن. التماس دعای فرج.🌹 🦋🌹💖
﷽❣ ❣﷽ مگــر نشـانــه ی عشــق تــــو، بــیقـراری نیــسـت ؟! از آرمیــدن در انتــظار می تــرســم .... 💚 @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨قسمت چهارم هیچ فضل وفضیلتی هم اگر مرا نبود، همین بس که آمیخته تمامم از بنی عباس وعرب، که مادرم دختر منصور عباسی باشد وپدرم هم خلیفه، نه چون تو از کنیزی ایرانی. ازشام تا عراق گواه که مادرت(مراجل) را دربازار برده فروشان به درهمی معامله نمی کردند، چه شده که خاربوته ای بی ریشه، ادعای زعامت وسیاست می کند وآبرو ونام بنی عباس را به سخره می گیرد؟ حضرت ولیعهد مخلوع بفهمد که میان مرداب وگنداب، مشک وعنبر نمی پرورد. وآخر، بدان که غادیه سهم من است وروزی که تو را برابرم در بند... همه خشمم را در فریادم می ریزم: _بس است فضل! فضل اما هم چنان آرام، نامه را می پیچد وکناری می اندازد ودست میان ریش های بلندش می گرداند: _از بغدادی که امین وفضل بن ربیع اش، گوش به ابراهیم دارند، بیش از این نباید ونیاید. آنقدر پرصدا نفس می کشم که آشوبم بنشیند: _بَرید خبر آورده که سند ولایت عهدی را از کعبه برگرفته اند و در بغداد پیش اشراف پاره کرده اند و... _... می دانم تمام حکایت را... وامین، پسرش موسی را که هنوز درگهواره است، ناطق بالحق خوانده وبر منابر با نام ولیعهد دعایش می کنند. همیشه از فضل درشگفتم، که خبروقایع پیش ازمن، دردست اوست: _پس به یقین می دانی که علی بن عیسی را هم با غل وزنجیری از طلا روانه کرده برای به بند کشیدن من؟ وکار به انجام نرسیده، دوهزارهزار دینار پاداشش داده... فضل می خندد ودست بر شکم برآمده اش: _به خدایت قسم همین است که از اضطرابم می کاهد... علی بن عیسی آن زمان که والی خراسان بود، چنان بر مردم تنگ گرفت وقساوت کرد وتخم کینه کاشت، که خراسانیان اگر دل در گرو تو هم نداشتند، با همه جان برابرش می ایستادند! نفسی به قرار می کشم وجرعه ای از شربت نیشکر وبهار می نوشم: _من را هم از جنگ با سپاه بغداد اندیشه نیست؛ که طاهر، امیر سپاه ماست ومیدانی نرفته که پیروز بیرون نیاید. فضل برتخت روانش یله می شود وبا اشاره ای به غلامان، قصد رفتن میکند: _دور نیست که پیکی، قاصدی، سر امین را پیشکش ات کند... @shohada_vamahdawiat
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat                 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم گرفته ای رفیق جاموندم انگار از همه...💔😭 خسته ام از این حال‌و هوا😔 @shohada_vamahdawiat                 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱ امروز ⭕️ ژنرال آمریکائی‌ بدنبال امام زمان ﷻ‌ 👤 رائفے پور 👌 فوق‌ پیشنهادی نشر حداکثری با شما
‌🌷مهدی شناسی ۳۴۰🌷 🌹و امرتم بالمعروف🌹 🔸زیارت جامعه کبیره🔸 ☘ﺑﻬﺎﺭ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﺁﯾﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﮑﺎﻧﯽ‌ﻫﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ.ﺍﻧﺴﺎﻥ‌ﻫﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﺷﺎﺩﺍﺏ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ. ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﻟﻄﯿﻒ ﻭ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺻﻤﯿﻤﯽ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ. ﺍﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﻧﯿﺴﺖ. ﭼﺮﺍ ﺑﻬﺎﺭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ؟ ﭼﻮﻥ ﺑﻬﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﻭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻭ ﺫﺍﺗﺶ ﻟﻄﯿﻒ ﺍﺳﺖ. ﺧﻮﺩﺵ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺧﻮﺩﺵ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻃﺮﺍﻭﺕ ﺩﺍﺭﺩ. ﻟﺬﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺎﺯﮔﯽ ﻭ ﻃﺮﺍﻭﺕ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ. ☘اﺯ ﻭﯾﮋﮔﯽ‌ﻫﺎﯼ ﺍﻫﻞ بیت علیهم السلام ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ.ﺍﯾشان ﻣﺜﻞ ﺑﻬﺎﺭ ﻣﯽ‌ﻣﺎﻧﻨﺪ.ﺍﻧﺴﺎﻥ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ‌ﺗﮑﺎﻧﯽ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ‌ﮐﻨند.به همین خاطر یکی از نام های امام زمان عج الله فرجه "ربیع الانام" است. ﯾﻌﻨﯽ ﺍیشان ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﻄﺎﻓﺖ‌ﻫﺎ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ. ☘ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ "ﺃﻣﺮﺗﻢ ﺑﺎﻟﻤﻌﺮﻭﻑ" ﺧﻮﺏ ﺧﯿﻠﯽ‌ﻫﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﻭ ﺍﻣﺮ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﺍﺳﺖ؟ﻭﯾﮋﮔﯽ‌ﺍﺵ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ که ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺍیشان ﻭ ذاتشان ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻋﻮﺕ به خوبی ها ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ. ﺑﻬﺎﺭ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﯽ‌ﺯﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺣﺮﻑ ﺩﺍﺭﺩ. اهل بیت ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ما حرف دارد. ◀️ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭف ﻣﺮﺍﺗﺒﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﺎﻻ‌ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺮﺗﺒﻪ‌ﺍﺵ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ وﺟﻮﺩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﮐﻨﺪ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﻨﺘﻬﯽ ﺯﺑﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺮﻡ ﻭ ﮔﺮﻡ ﺑﺎﺷﺪ. ﻧﻪ ﺯﺑﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﮔﺰﻧﺪﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﮐﻨﯿﻢ،ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ، ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ. ◀️ﮐﺴﯽ که ﺯﺑﺎﻥ شیرین ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻗﻠﻢ ﺷﻮﺩ. ﯾﮏ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻨﻮﯾﺴﺪ. ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﭘﺎ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ. ◀️ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ :"ﺃﻣﺮﺗﻢ ﺑﺎﻟﻤﻌﺮﻭﻑ" ﺷﻤﺎ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ‌ﻫﺎ.ﭼﻮﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻭ ﺫﺍﺗﺸﺎﻥ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎ ﻗﻠﻤﺸﺎﻥ، ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺸﺎﻥ، ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺸﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ‌ﮐنند... eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💕 از پرسید : شما که عرب هستین؛ چطور انقدر فارسی صحبت میکنین؟ پاسخ قشنگی داد : عربی زبان است و فارسی زبان . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shohada_vamahdawiat                 
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
شب است و همه مردم شهر در خواب هستند، امّا كنار قصر يزيد كاروانى آماده حركت است. يزيد دستور داده است تا خاندان پيامبر در دل شب و مخفيانه از شام خارج شوند. او نگران است كه مردم شام بفهمند و براى خداحافظى با اين خانواده اجتماع كنند و بار ديگر امام سجّاد(ع) سخنرانى كند و دروغ هاى ديگرى از يزيد را فاش سازد. آن روزى كه مردم به اين كاروان فحش و ناسزا مى گفتند، يزيد در روز روشن آنها را وارد شهر كرد و مدت زيادى آنها را در مركز شهر معطّل نمود، امّا اكنون كه مردم شهر اين خاندان را شناخته اند، بايد در دل شب، سفرشان آغاز شود. اكنون يزيد نزد اُمّ كُلثوم، دختر على(ع)، مى رود و مى گويد: "اى امّ كُلْثوم! اين سكّه هاى طلا براى شماست. اينها را در مقابل سختى ها و مصيبت هايى كه به شما وارد شده است، از من قبول كن". صداى اُمّ كلثوم سكوت شب را مى شكند: "اى يزيد! تو چقدر بى حيا و بى شرمى! برادرم حسين را مى كشى و در مقابل آن سكّه طلا به ما مى دهى. ما هرگز اين پول را قبول نمى كنيم". يزيد شرمنده مى شود و سرش را پايين مى اندازد و دستور حركت مى دهد. كاروان، شهر شام را ترك مى كند، شهرى كه خاندان پيامبر در آنجا يك ماه و نيم سختى ها و رنج هايى را تحمّل كردند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
دوستان عزیزم سلام ظهرتون بخیر........ اونائی که هنوز هفت شهر عشق رو مطالعه نکردند عجله کنند...... کم کم به یایان هفت شهر عشق میرسیم از دوستانی که مارو مورد لطف خودشون قرار دادند و به ما روحیه دادند تا همچنان پر انرژی برای شما مطالب ناب ارسال کنیم کمال تشکر را دارم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ان شاءالله میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها سوال برای شما عزیزان ارسال خواهد شد و میلاد امام رضا علیه السلام قرعه کشی انجام می‌شود.... ممنونم که هستید 🌹🌹🌹 @Yare_mahdii313
✨﷽✨ ✨امام صادق (ع) : ✴️⇦•نخستین چیزی که از بنده حسابرسی میشود نماز است ، پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته میشود ، چنانچه نمازش رد شود بقیه اعمال او هم قبول نخواهد شد. 📚وسائل الشیعه ج 3 ص 22 ✨امام صادق (ع) فرمودند : ✴️⇦•فرشته مرگ ، شیطان را از کسی که مراقب نماز است دور میکند ، و شهادت بر وحدانیت خدا ، و رسالت پیامبر را در هنگام هولناک مرگ به او تلقین میکند. 📚وسائل الشیعه ج3 ص 19 @shohada_vamahdawiat                 
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨قسمت پنجم عیسی باری دیگر وفقط با افسوس: _چنان از بنی عباس پرغضب یاد می کنید که نه انگار خون عباسیان... بلند می شوم ودستش را می گیرم وبا خودبه ایوان مشرف به باغ می برم: _آن علم بلند میان باغ، هنوز سرخی خون سر امین را دارد عیسی! نگاهش که از میان سروها وصنوبرهای بلند باغ می گذرد وبر علم می ماند، می گویم: _دو سال نگذشته که عباسیان یک آهنگ، سر من را بر این علم می خواستند... کدام خون؟ کدام نسب؟ فضل که می داند انجام این جدال، جز به زیان من نیست، از سرسرا به ایوان می آید ودست بر شانه عیسی می گذارد و: _منظور حضرت خلیفه این است که... و او را تا ورودی سرسرا مشایعت می کند وپرده ها کنار می زند: _... بغدادی که حق خویشی نگه نداشت وجانب انصاف رعایت نکرد ودر نزاعی نابرابر، به بیداد میدان آمد؛ اکنون ومیان فتنه برآمده از هرسو، تکیه گاه مطمئنی نیست ونمی شود دل خوش داشت به یاری وهمراهی اش... عیسی مکدر از این اخراج بدوقت: _اما بنی عباس... فضل با دستی که بر شانه عیسی نیست، برای اتمام کلام، در را باز می کند: _افزون که به یقین، حضرت خلیفه اکنون خیرخواه ترین است برای عباسیان وهیچ گاه رشته الفت با خاندانش نمی بُرد و... معترف است به مذمت قطع رحم و... وعیسی می رود. فضل بر می گردد واشاره ای به غلامی می کند وظرف انار که کنار دستش جا می گیرد، مشغول می شود و: _اگر چه مثل عیسی کم نیستند واو یکی است از بی شماری که بیم بغداد دارند یا دل سپرده به حمایت عباسیان، اما... باقی کلام فضل را نمی شنوم و زیر لب: _نکند که بغداد... ومضطرب از هجوم اندیشه ای: _نکند که بغداد به حقیقت آبستن قیامی باشد وآشوبی... یا ما بی خبریم وآتش انتقامی زیر خاکستر اطاعت، جان دارد و می سوزد و... آخر حکومت مان را بسوزاند؟ @shohada_vamahdawiat
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat                 
15.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
■استاد رائفی پور ♡♡ مقام امام زمان عج □○دعا میکنه بعد ما ...😔💔 ■●براش یه کاری کنیم 809 بازدید @shohada_vamahdawiat                 
∞♥️∞ *... ⃠🚫* *وقتی‌بمیرم،تلگرامم‌افلاین‌میشہ🔇* *دیگہ‌توصفحہ‌ام‌عکسی‌نمیزارم* ،🖥 *کہ‌لایک‌بشہ‌وکامنت‌بزارن♥️* *گوشی‌ام‌خاموش‌میشہ‌وهیچ‌پیامی* ؛ *ازدوست‌وآشنانمیاد..📬🍂* *پس‌چی‌میمونہ؟؟!!🤔* ← *قرآنی‌کہ‌وقتی‌زنده‌بودم‌خوندم🌿* ← *پنج‌وعده‌نمازی‌کہ‌میخوندم* 🖇 ← *احترامی‌کہ‌بہ‌پدرومادرم‌گذاشتم🍭* *←حجابم‌رورعایت‌کردم 🧕* *←دروغ‌نگفتم‌وتهمت‌نزدم 💛* *←کارهاۍخوبی‌کہ‌کردم 🌱* ← *همه‌کارهایی‌کہ‌اینجاانجام‌دادم* ← *درقبرآنلاین‌خواهدبود؛⏳* *چقدرحواسمون به لحظاتمون* *تواین دنیاهست رفیق🤔😔!!!!* 🥀🕊🥀🕊 @shohada_vamahdawiat                 
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
كاروان به حركت خود ادامه مى دهد. مهتاب بيابان را روشن كرده است. هنوز از شام فاصله زيادى نگرفته ايم. نُعمان همراه كاروان مى آيد. يزيد به او توصيه كرده است كه با اهل كاروان مهربانى كند و هر كجا كه خواستند آنها را منزل دهد. ــ اى نُعمان! آيا مى شود ما را به سوى عراق ببرى. ــ عراق براى چه؟ ما قرار بود به سوى مدينه برويم. ــ ما مى خواهيم به كربلا برويم. خدا به تو جزاى خير بدهد ما را به سوى كربلا ببر. نُعمان كمى فكر مى كند و سرانجام دستور مى دهد كاروان مسير خود را به سوى عراق تغيير دهد. شب ها و روزها مى گذرد و تا كربلا راهى نمانده است. اين جا سرزمين كربلاست! همان جايى كه عزيزانمان به خاك و خون غلتيدند. هنوز صداى غريبانه حسين به گوش مى رسد. كاروان سه روز در كربلامى ماند و همه براى امام حسين(ع) و عزيزانشان عزادارى مى كنند. سه روز مى گذرد و اكنون هنگام حركت به سوى مدينه است. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef