هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#سكوتآفتاب🪴
#قسمتسیششم🪴
🌿﷽🌿
فقط چند شب ديگر تا شب نوزدهم باقى مانده است، امروز ابن ملجم به مغازه آهنگرى رفته است و شمشير خود را صيقل داده و آن را تيز كرده است. اكنون او شمشير خود را به قُطام نشان مى دهد و مى گويد:
ــ عزيزم! به اميد خدا با همين شمشير على را خواهم كشت.
ــ ابن ملجم! اين شمشير هنوز آماده نشده است؟
ــ چرا چنين مى گويى؟
ــ من مى ترسم وقتى تو با على روبرو شوى، هيبت او تو را بگيرد و نتوانى ضربه كارى به او بزنى. تا به حال كسى نتوانسته است على را از پاى در آورد.
ــ حق با توست. اگر آن لحظه حسّاس، دست من لرزيد و...
ــ غصّه نخور من فكر آنجا را هم كرده ام. بايد شمشير خود را زهرآلود كنى. اگر اين كار را بكنى كافى است فقط زخمى به على بزنى. آن موقع، زهر او را خواهد كشت. شمشيرت را به من بده تا بدهم آن را زهرآلود كنند.
ــ خدا به تو خير بدهد، عزيزم!
ــ البتّه اين كار براى تو كمى خرج دارد، هزار سكّه طلا بايد به من بدهى تا بتوانم بهترين زهر را خريدارى كنم.
* * *
فردا شمشير ابن ملجم آماده مى شود، همه چيز مرتّب است، بايد صبر كرد تا شب موعود فرا رسد.
ابن ملجم نزد يكى از بزرگان خوارج مى رود، كسى كه كينه بزرگى از على(ع) به دل دارد. نام او شبيب است. ابن ملجم مى خواهد از او براى اجراى نقشه اش كمك بگيرد. گوش كن ابن ملجم دارد با او سخن مى گويد:
ــ شبيب! آيا مى خواهى افتخار دنيا و آخرت را از آنِ خود كنى؟
ــ اين افتخار چيست؟
ــ يارى كردن من براى كشتن على. من مى خواهم على را به قتل برسانم.
ــ اين چه سخنى است كه تو مى گويى؟ چگونه جرأت كرده اى كه چنين فكرى بكنى؟ كشتن على كار ساده اى نيست. او بزرگ ترين پهلوانان عرب را شكست داده است.
ــ گوش كن! من كه نمى خواهم به جنگ على برويم. من مى خواهم هنگام نماز على را بكشيم.
ــ در نماز؟ چگونه؟
ــ وقتى كه على به سجده مى رود با شمشير به او حمله مى كنيم و او را مى كشيم و با اين كار انتقام خون خوارج را مى گيريم و جان خود را شفا مى دهيم.
ــ عجب نقشه خوبى! باشد! من هم تو را كمك مى كنم.
■■■□□□■■■
#سكوتآفتاب🪴
#امامشناسی🪴
#پانزدهمینمسابقه🪴
#ویژهعیدمیلادامیرالمومنینع
#نشرحداکثری🪴
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
نکند در دل صحـرا سحرت میگذرد؟
با چه حالی گل زهرا، سحرت میگذرد؟
اشک داری و به لب ناله ی یارب داری
گریه ارثیست که از حضرت زینب داری
روزه ات روضه ی ارباب دو عالـم باشد
رمضـانت به گمانم چو #محـرم باشد
روضه ی آب فرات و لبِ اصغر خوانی
یا که یک گوشه فقط از در و مادر خوانی
خبر از روز ظـهـورت نرسیدست هنوز
منتظر، طعم وصالت نچشیدست هنوز
نور چشم همه برگرد، زمان منتظر است
پشت در فاطمه با قد کمان منتظر است
روز برگشتن توست عـید سعیدم برگرد
من شب ظلمتم ای صبح سپیدم برگرد
اشک میریزد از این چشـم گـنهـکار، بیا
#صاحب_العصر تو را جان #علمدار، بیا
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهـدی_جـان💔
کاش در این رمضان لایق دیدار شوم
سحـری با نظـر لطف تـو بیدار شوم
کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان
تا که همسفره ی تو لحظه ی افطار شوم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
#تلنگر
+رفیق!
انقدر غرق مجازی و این کانال و اون کانال نشو که کلا از ماه رمضون جا بمونی...
یه سی روز گوشی تو بذار کنار برو تو بغل خدا!
حیفِ که ماه رمضونت و با مجازی بگذرونی🍃
باور کن هیچی از این تو در نمیاد!
همه ی زندگیت دست خداست♥️
اینجا.گنـاه.ممــنوع📗🖇
h
برای ترک گناه، هنوز #دیر_نشده
#همین_الان_ترڪش_ڪن💥💪
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🔳فرازی از وصیت نامه شهید مراد نوبخت
🔻پدر و مادرعزیزم سلام علیكم اسلام و امام را تا زمان وی یاری كنید. خون خود را به اسلام عزیز بدهید چون كه اسلام احتیاج به خون پاك دارد. پدر و مادر عزیز، انشاالله كه مرا ببخشید چون كه شاید من برای شما فرزند خوبی نبودهام. برای آخرین بار خدا حافظی میکنم و شما را به خدای بزرگ میسپارم. خدمت تمام خواهران و برادران و عمو و عموزادهایم سلام میرسانم و از انها خدا حافظی میکنم، امیدوارم كه انها بتوانند بارعایت كردن شئونات اسلامی و دینداری، از رهروان شهدای بخون خفته باشند. و از شهید شدن من اصلاً ناراحت نباشید. چون كه شهادت در راه خدا افتخاراست.
🔻شرح علت شهادت : شهید مدافع وطن مراد نوبخت بعنوان سرباز کمیته در منطقه حلبچه عراق حین انجام وظیفه و نبرد با دژخیمان بعثی بعنوان آر پی جی زن پس از رشادت های فراوان مورخ 1367/01/06 بعلت اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سینه به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبتون بخیر و التماس دعا
🌟⭐️🌙✨💫
@hedye110
دعاى روز پنجم ماه رمضان
اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرینَ، وَاجْعَلْنى فیهِ
خدایا قرارم ده در این ماه از آمرزش خواهان و قرارم ده در آن
مِنْ عِبادِکَ الصّالِحینَ اْلقانِتینَ، وَاجْعَلنى فیهِ مِنْ اَوْلِیآئِکَ الْمُقَرَّبینَ،
از بندگان شایسته فرمانبردارت و بگردانم در این روز از اولیاى مقرب درگاهت
بِرَأْفَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
به مهرت اى مهربانترین مهربانان
@hedye110
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
سلام مولای ما ، مهدی جان
خدا کند به نبودنتان عادت نکنیم ...
خدا کند ندیدنتان ، همواره بزرگترین اندوهمان باشد...
خدا کند زندگی فریبمان ندهد ...
خدا کند دعا برای ظهورتان از اعماق جانمان باشد ...
خدا کند غیبت و غربتتان، جانمان را آتش بزند ...
خدا کند قلبمان خانه ی مهرتان باشد ...
خدا کند فرزندان خوبی برایتان باشیم ...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#فرج_مولاصلوات💚
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتصدودهم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
بینش با بصیرت
همه چيز داشت كم كم مقابل چشمم معنا پيدا مي كرد ... اينكه چرا اون روز، بعد از اينكه اولين بار صوت
قرآن رو شنيدم ... اون حال بهم دست داده بود ... تا جايي كه انگار كسي روح من رو از بدنم بيرون مي
كشيد ... و اينكه چرا حال من با اوبران فرق داشت ...
مثل كوري بودم كه داشت بينا مي شد ... يا كودك تازه متولدي كه براي اولين چشمش رو به روي نور باز
مي كرد ...
ـ زماني كه انسان شرطي بشه ... و پردازشگر شروع كنه به استفاده از داده هاي شرطي ... نوعي از شيوه
محاسبه رو كنار مي گذاره ... كه به اين نوع از محاسبه در اصطلاح ... بينش يا بصيرت گفته ميشه ...
قدرت جستجو، مواجهه با چيزهاي جديد . .. پردازش اطلاعات تازه ... و گسترش دنياي فكري فرد ...
از من در مورد علت عقب موندن جوامع مسلمان سوال كردي؟ ... اين پاسخ سوال شماست ...
شيطان، دين رو شرطي مي كنه و با شرطي شدن قسمت هاي بينش و بصيرت حذف ميشه ... بخش
كاوش و جستجو ... و تمام بخش هايي از زندگي كه به بخش سوم، يعني ظرفيت و روح برمي گرده ...
مثل آزمايش موش و دايره ... هر روز، در همون حيطه دايره دور خودش مي چرخه ... و اگه يه روز اين
دايره حركت نكنه ... يا در جواب چرخش دايره، غذايي دريافت نكنه ... اين موش دچار مشكل ميشه و
قادر به مواجه با مساله جديد نيست ... و نمي دونه چطور باید با بحراني كه باهاش رو به روي شده
برخورد كنه ... پردازشگر شرطي شده و پردازشگر شرطي فقط روي داده هاي قديم كار مي كنه ...
شيطان، براي كنترل يه انسان و علي الخصوص مسلمان ... چاره اي جز شرطي كردنش نداره ... چون مغز
شرطي شده، منفعل و وابسته است ... نه در قدرت عمل ... در فكر و ادراك ... توان اينكه فراتر از اون
جايي كه هست، بره رو نداره ... جستجوگر نيست ... نوعي بردگي و سكون فكر شه ... و اينها
قايدق خلاف اساس و بنياد بعد سوم وجود انسان هست ...
در برابر اطلاعاتي كه كمي سخت باشه احساس خستگي و كلافگي مي كنه ... و براي رشد و حل مساله
حتما بايد با اين حس مواجه شد ...
افرادي هستند كه در وجوه مختلف مي تونن شرطي نشده باشن ... اما در گروهي كه شرطي شدن، اون
گروه در مقابل اونها قرار مي گيره ... چون شرطي شدن هاي اونها به چالش كشيده ميشه ...
ذهن شما به يه طور شرطي ميشه ... ذهن مسلمان و فرد ديگه، به طور ديگه ...
شما شرطي ميشي كه هر عرب و مسلماني تروريست هست ... و اين شرطي شدن تا جايي پيش ميره كه
حتي ممكنه ناخواسته بچه اي رو با گلوله بزني ...
و اين شرطي شدن براي يه نفر ديگه تا جايي پيش ميره كه به اسم اسلام دقيقا در مسير خلاف اون
حركت مي كنه ... چون ديگه مغز و قدرت پردازشگر نمي تونه بفهمه كه داده هايي كه اون به اسم اسلام
ازش استفاده مي كنه ... دقيقا بر خلاف اصل اسلام هست ...
و اينجاست كه يه بحث پيش مياد ... آيا اون انساني كه شرطي شده ... در اين شرطي شدن بخش سوم
وجودش هم خاموش شده يا نه؟ ... و اگر اين بخش زنده است، اين فرد چقدر به شرطي شدنش اجازه
فعاليت ميده؟ ... و آيا اين انسان حاضره براي در دست گرفتن خودش، در برابر اين قوانين شرطي شده
درونش انقلاب كنه؟ ...
چند لحظه مكث كرد ...
ـ حالا دوباره ازت سوال مي كنم ... چرا مي خواي آخرين امام رو پيدا كني؟ ...
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
Tahdir joze5.mp3
3.96M
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_کریم_در_رمضان
جزء پنجم
👤با صدای استاد معتز آقایی
#التماس_دعا_برای_ظهور
@hedye110
🔳لحظه ی پرواز !
🔻انفجار مواد محترقه در چهارشنبه آخر سال ، سربازپلیس مشهد "مجید فخرایی" را به فیض عظیم شهادت رساند و بخشش پدر و مادر این شهید والا مقام از قصاص عامل قتل پسرشان ، جلوه ای با شکوه ازروح عزتمندانه گذشت و ایثار بود ... .
🔻شرح علت شهادت : سرباز شهید مدافع وطن مجيد فخرائی مورخ 1393/12/26حين ماموريت و مقابله با ارازل و اوباش در چهارشنبه آخر سال بر اثر پرتاب نارنجک به صورت بشدت مجروح و در بیمارستان بستری و تحت درمان قرار گرفت، لیکن به دلیل شدت جراحات روز 1367/1/7 به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم برای عبور از جاده های سخت زندگی
احتیاج به یه رفیق راه بلد داره
چه رفیقی بهتر از یه شهید
با شهدا مانوس باشیم ♡
با شهدا درد دل کنیم ♡
با شهدا رفیق باشیم ♡
شهدا اهل رفاقتن ♡
شهدا خیلی مشتیَن ، خیلی ♡
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
لبخند شهدا شامل حالتان ❤️🌸
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#سكوتآفتاب🪴
#قسمتسیششم🪴
🌿﷽🌿
فقط چند شب ديگر تا شب نوزدهم باقى مانده است، امروز ابن ملجم به مغازه آهنگرى رفته است و شمشير خود را صيقل داده و آن را تيز كرده است. اكنون او شمشير خود را به قُطام نشان مى دهد و مى گويد:
ــ عزيزم! به اميد خدا با همين شمشير على را خواهم كشت.
ــ ابن ملجم! اين شمشير هنوز آماده نشده است؟
ــ چرا چنين مى گويى؟
ــ من مى ترسم وقتى تو با على روبرو شوى، هيبت او تو را بگيرد و نتوانى ضربه كارى به او بزنى. تا به حال كسى نتوانسته است على را از پاى در آورد.
ــ حق با توست. اگر آن لحظه حسّاس، دست من لرزيد و...
ــ غصّه نخور من فكر آنجا را هم كرده ام. بايد شمشير خود را زهرآلود كنى. اگر اين كار را بكنى كافى است فقط زخمى به على بزنى. آن موقع، زهر او را خواهد كشت. شمشيرت را به من بده تا بدهم آن را زهرآلود كنند.
ــ خدا به تو خير بدهد، عزيزم!
ــ البتّه اين كار براى تو كمى خرج دارد، هزار سكّه طلا بايد به من بدهى تا بتوانم بهترين زهر را خريدارى كنم.
* * *
فردا شمشير ابن ملجم آماده مى شود، همه چيز مرتّب است، بايد صبر كرد تا شب موعود فرا رسد.
ابن ملجم نزد يكى از بزرگان خوارج مى رود، كسى كه كينه بزرگى از على(ع) به دل دارد. نام او شبيب است. ابن ملجم مى خواهد از او براى اجراى نقشه اش كمك بگيرد. گوش كن ابن ملجم دارد با او سخن مى گويد:
ــ شبيب! آيا مى خواهى افتخار دنيا و آخرت را از آنِ خود كنى؟
ــ اين افتخار چيست؟
ــ يارى كردن من براى كشتن على. من مى خواهم على را به قتل برسانم.
ــ اين چه سخنى است كه تو مى گويى؟ چگونه جرأت كرده اى كه چنين فكرى بكنى؟ كشتن على كار ساده اى نيست. او بزرگ ترين پهلوانان عرب را شكست داده است.
ــ گوش كن! من كه نمى خواهم به جنگ على برويم. من مى خواهم هنگام نماز على را بكشيم.
ــ در نماز؟ چگونه؟
ــ وقتى كه على به سجده مى رود با شمشير به او حمله مى كنيم و او را مى كشيم و با اين كار انتقام خون خوارج را مى گيريم و جان خود را شفا مى دهيم.
ــ عجب نقشه خوبى! باشد! من هم تو را كمك مى كنم.
■■■□□□■■■
#سكوتآفتاب🪴
#امامشناسی🪴
#پانزدهمینمسابقه🪴
#ویژهعیدمیلادامیرالمومنینع
#نشرحداکثری🪴
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸 دوربین مخفی
👈 در خصوص حضرت مهدی
🧡💛💚💙💜🤎
🌼 ما به همراهی شما مباهات و افتخار میکنیم.
┅🌷🍃🌼🍃🌷┅
┅🌷🍃🌼🍃🌷┅
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
وسط #جاذبه ی ایـن همہ رنگ
نوکرت تا به ابد رنگ شماست
بی خیال همه ی مـردم شــهر
دلم آقا به خدا تنگ #شماسـت
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_فرج_صلوات💚
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتصدویازدهم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
چشم هاي بینا
نمي دونستم چي بايد بگم ... علي رغم اينكه حالا مي تونستم همه چيز رو با چشم و ديد ديگه اي ببينم
اما زبانم بند اومده بود ... هر چه جلوتر مي رفتيم قدرت كلام، بيشتر از قبل از من گرفته مي شد ... و ذهنم
درگيرتر ...
حالا ديگه نمي دونستم چي مي خوام ... در اين شرايط، خواستن امام يعني تبعيت و اطاعت ... و
نخواستن يعني ايستادن در صف انسان هايي كه قبلا كنارشون بودم ... پدرم ... و تمام اونهايي كه در
شكل دادن افكار شرطي شده من نقش داشتن ... تمام افرادي كه من رو تا مرز كشتن يه بچه پيش بردن ...
اما اين بار برگشت توي اون صف، مفهوم ديگه اي هم داشت ... من به پيامبر درونم خيانت مي كردم ...
پيامبري كه من رو تا اون مسجد كشيده بود ... پيامبري كه خيانت آگاهانه بهش، يعني خالي كردن تير
خلاص در فطرت و اساس وجود خودم ...
بدون اينكه قدرت پاسخ داشته باشم ... فقط بهش نگاه مي كردم ... واقعا تا كجا قدرت حركت داشتم؟ ...
به من نگاه مي كرد ... نگاهش در عين صلابت، آرام و با وقار بود ... و من با خودم آرزو مي كردم اي كاش
خودش همه چيز رو از بين افكار و روح آشفته ام مي ديد ...
ـ و آخرين سوال اين بود ... كه چرا اونها دنبال كشتن آخرين امام هستن؟ ... آيا اون فرد خطرناكي
هست؟ ... و اينكه چرا همه چيز رو مخفي مي كنن؟ ...
بله، اون فرد خطرناكي هست اما براي شيطان ... ظهور اون مرد، يعني حركت بعد سوم ... و تغيير اين
نامعادله ... نامعادله اي كه سال ها انسان ها رو با تغييرش به سمت شرطي شدن به دام انداخته ...
ظهور يعني تغيير معادله قدرت به سمت ظرفيت دروني و روح انسان ... ظرفيت و قدرتي كه خدا به انسان
هديه داده ... و خداوند فرمودند من از روح خودم در انسان دميدم ...
اين بعد ... قدرت تسخير در عالم روح و ماده رو به انسان ميده ... و مغز و فكر رو از حالت شرطي خارج
مي كنه ... البته اين به معناي كنار گذاشتن بعد مادي زندگي نيست ... همون طور كه اسلام در باب زندگي
ما، احكام فردي و اجتماعي بسياري داره ... و آخرين امام موظف به اداره امور زندگي مادي مردم هست ...
ولي براي ظهور مردم بايد به اين ظرفيت فكري برسن ... كه قدرت ايستادن در برابر شرطي شدن رو
پيدا كنن ... و از درون به اين فرياد برسن ... كه خدايا، من حاضرم به خاطر اطاعت از امر تو در برابر
خودم بايستم ... و به جاي سجده بر خودم و تبعيت از خواست درون و فرمان هاي شرطي ... بر تو سجده
كنم ...
اون لحظه اي كه انسان ها به اين شرايط برسن ... اذن ظهور داده ميشه ... و اولين معجزه پس از ظهور،
شكست افكار و معادلات شرطي در وجود پيروان آخرين امام هست ... و اينطور بهش اشاره شده ... كه
امام بر سر مردم دستي مي كشن و چشم هاي اونها بينا ميشه ...
بعد سوم، دقيقا نقطه اي هست كه انسان بر شيطان برتري پيدا مي كنه ... و دقيقا اون نقطه اي كه كل
عالم وجود و حتي ملائك به خاطر اون بر آدم سجده كردند ... برتري بعد سوم و ورود انسان به اين حيطه
يعني سجده مجدد كل عالم خلقت ...
و دقيقا شيطان به خاطر همين قسم خورده ... قسم خورده ثابت كنه انسان، ضعيف تر و نالايق تر از اين
هست كه بتونه به اون نقطه برسه ...
شما ديدي كه جوامع مسلمان دور خودشون مي چرخن ... در حالي كه در سمت ديگه، همه چيز در يك
روند ثابت قرار داره ... و اين برات سوال شده بود ...
حالا من ازت سوال ديگه اي مي پرسم ...
اگر متوسط سن انسان ها رو در جهان 60 سال در نظر بگیریم ... با توجه به تفاوت نسل ها ... و تفاوت
والدین و فرزندان ...
پس چطور مسير مقابل، هميشه جريان ثابت و بي تغييري داشته و از نسلي به نسل ديگه همچنان به
راهش ادامه داده؟ ...
اگر به سوال شفاف تر بخواهیم نگاه كنیم ... چرا با وجود اينكه هر چند سال، حكومت ها تغيير مي كنن اما
يه اصل درون همه شون ثابت باقي مي مونه ... اينكه بايد جلوي ظهور آخرين امام گرفته بشه؟ ...
«اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفرج»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
Tahdir joze6.mp3
3.98M
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_کریم_در_رمضان
جزء ششم
👤با صدای استاد معتز آقایی
#التماس_دعا_برای_ظهور
@hedye110
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
شهیدی که پس از شهادتش به زیارت امام رضا(ع) میآید
🔹مادر شهید محسن فرشچی میگوید: شبی خواب دیدم که حرم رفتم. در قسمت ایوان دو تا قبر قرار دارد. فهمیدم که این دو قبر مال شهید محسن و بیژن است. پرسیدم شما که در بهشت رضا دفن شده بودید اینجا چه میکنید؟ آنها جواب دادند: ما را منتقل کردند اینجا، برای زیارت!
🔹 همرزمانش در وصف حالات شهید فرشچی میگویند: «ما هیچگاه ندیدیم محسن بخوابد، هر وقت میخوابید زانوهایش را جمع میکرد، و سر بر روی زانو به خواب میرفت.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
🌹 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#آقاجانسلام
#عاشقانِامامرضا
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#سكوتآفتاب🪴
#قسمتسیهفتم🪴
🌿﷽🌿
اكنون ابن ملجم به بازار كوفه مى رود تا خريد كند. در بازار با على(ع) كه همراه با ميثم تمّار است، برخورد مى كند، راهش را عوض مى كند و به سوى ديگرى مى رود. على(ع) كسى را به دنبال او مى فرستد. ابن ملجم مى آيد. على(ع) از او سؤال مى كند:
ــ در اينجا چه مى كنى؟
ــ آمده ام تا در بازار كوفه گشتى بزنم.
ــ آيا بهتر نبود به مسجد مى رفتى؟ بازارى كه در آن ياد خدا نباشد جاى خوبى نيست.
على(ع) مقدارى با او سخن مى گويد...
* * *
ابن ملجم خداحافظى مى كند و مى رود، على(ع) رو به ميثم مى كند و مى گويد:
ــ اى ميثم! اين مرد را مى شناسى؟
ــ آرى! او ابن ملجم است.
ــ به خدا قسم او قاتل من است. پيامبر اين خبر را به من داده است.
ــ آقاى من! اگر اين طور است اجازه بده تا او را به قتل برسانيم.
ــ چه مى گويى ميثم؟ چگونه از من مى خواهى كسى را كه هنوز گناهى انجام نداده است به قتل برسانم؟!
من مات و مبهوت به مولاى خود نگاه مى كنم و به فكر فرو مى روم. به خدا تاريخ هم مبهوت اين كار على(ع) است. هيچ كس را قبل از انجام جُرم، نمى توان به قتل رساند!
حكومت ها، هزاران نفر را مى كشند به جُرم اين كه شايد آنها قصد داشته باشند حاكم را به قتل برسانند، امّا على(ع) مى گويد من هيچ كس را قبل از انجام جُرم، مجازات نمى كنم.
■■■□□□■■■
#سكوتآفتاب🪴
#امامشناسی🪴
#پانزدهمینمسابقه🪴
#ویژهعیدمیلادامیرالمومنینع
#نشرحداکثری🪴
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
👌 احسنت و ماشالله به دلاورمردان ارتش انقلابی جمهوری اسلامی ...
⏪ در زمانی که برخی از نهادها به دلایل مختلف ، امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده اند ،
❤️ارتش انقلابی جمهوری اسلامی در شهرک شهید بهشتی که ساکنان آن خانواده محترم کارکنان ارتش هستند
واحد امر به معروف و نهی از منکر ایجاد کرده است .
👆 این اقدام انقلابی ارتش ، ان شالله الگوی همه مدعیان انقلابی باشد ...
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
اگه سر سفره افطار به کسی که کنارمان نشسته بگوئیم : روزه ات قبول باشه ، اون چی جواب میده ؟
حتما میگه: ازشمام قبول باشه و ممنونم و کلی بهمون محبت میکنه .
حالا اگه سر افطار سرمون رو بالا بگیریم و به امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) عرض کنیم :
آقاجون روزه تون قبول ، مطمئن باشید آقا هر جوابی بدهند ، دعاشون در حقمون مستجابه .
من سر سفره افطار میگم: آقاجون روزتون قبول باشه و امید دارم به اینکه آقا بفرمایند: از شمام قبول باشه ، عاقبت بخیر بشی .
این پیام رو اینقدر منتشر کنین که همه سر افطار با امام زمان (علیه السلام) حرف بزنن و به یاد حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) باشن و برای ظهورشون دعا کنن.
❤️❤️❤️❤️
@hedye110
🔳فرمانده جوان
🔻شهید حسن کمال آبادی در فروردین سال 57 در روستای ویسمه اراک متولد شد از همان کودکی به پدر سالخورده اش در امر کشاورزی و تامین معیشت خانواده کمک می نمود و علاوه بر آن ورزشکار پر تلاشی بود پس از اتمام دوران تحصیل به دانشکده افسری فراجا راه یافت و با درجه ستواندومی فارغ التحصیل گردید و خدمت خود را از مناطق مرزی در هنگ جکی گور آغاز نمود و سرانجام در فرجامی خونین در تاریخ 8/1/1383 در ایرانشهر هنگام درگیری با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر مورداصابت گلوله قرار گرفت و به فضیلت شهادت متنعم گردید.
🔻شهید حسین کمال آبادی
🔻شهادت: هشتم فروردین ماه 1383
🔻علت شهادت:درگیری با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر-فرمانده پاسگاه ایرافشان ایرانشهر
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ
سلام بر تو ای پاکیزه جان
از ترس پنهان سلام بر تو ای ولی الله ناصح مردم🌱
#السلامعلیڪیااباصالحالمھدیعجل
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#فرج_مولاصلوات💚
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتصدودوازدهم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
دانه هاي تسبیح
اين سوال، جواب واضحي داشت ...
انسان هايي كه قابليت دارن در مسير اشتباه شرطي بشن ... هر چند نسل ها تغيير مي كنن ... و جاشون
رو به نسل هاي بعد ميدن ... اما كسي كه اونها رو شرطي مي كنه در تمام قرن ها ثابت بوده ... خودش،
هدف و شيوه اش ...
كسي كه چون بعد مادي و حيواني نداره ... پس در دايره شرطي شدن قرار نمي گيره ... شيطان كه ظهور
آخرين امام براش حكم نابودي و پايان رو داره ...
فكر مي كردم از شروع صحبت زمان زيادي گذشته باشه ... اما زماني كه اون براي نماز از من خداحافظي
كرد و جدا شد ... درك تازه اي نسبت به مفهوم زمان هم در من شكل گرفت ... گاهي زمان، در عین
سرعت، قدرت ثابت شدن داشت ...
اون مي رفت و من فقط بهش نگاه مي كردم ... مي خواستم آخرين ملاقات مون رو با همه وجود توي ذهن
و حافظه ثبت كنم ...
بين جمعيت كه از مقابل چشمانم ناپديد شد ... سرم رو پايين انداختم ...
به روي زمين نشستن عادت نداشتم ... پاهام خشك شده بود ... اما دلم نمي خواست حركت كنم ...
تك تك اون حرف ها و جملات رو چند بار ديگه توي سرم تكرار كردم ... و در انتهاي هر كدوم، دوباره
سوال بي جوابش توي ذهنم نقش مي بست ...
ـ دوباره ازت سوال مي كنم ... چرا مي خواي آخرين امام رو پيدا كني؟ ...
بارها اون سوال رو از خودم پرسيدم ...
حالا مي تونستم وسط تاريكي شب، به روشني روز حقيقت رو ببينم ... اما بار سنگين سوالش روي شونه
هاي من قرار گرفته بود ... اون زماني اين سوال رو ازم كرد كه جواب سوال هاي من رو داده بود ... و اين
سوال، مفهومي عميق تر از كلمات به ظاهر ساده اش داشت ...
بلند شدم و راه افتادم ... آرام، تمام مسير رو برگشتم ... غرق در فكر ...
به محل قرار كه رسيدم، ماشين مرتضي ديگه اونجا نبود ... چند لحظه به اطراف نگاه كردم و دوباره راه
افتادم ... شايد اينطوري بهتر بود ... در خلوت و سكوت زمان بيشتري براي فكر كردن داشتم ...
هوا گرگ و ميش بود و شعاع نورخورشيد كم كم داشت اطراف رو روشن مي كرد ...
عده اي مثل من پياده ... گاهي براي ماشين هاي در حال برگشت دست تكان مي دادن ... به زحمت و
فشرده سوار مي شدن ...
چند لحظه نگاه مي كردم و به راهم ادامه مي دادم ... نمي دونستم كسي بين اونها هست كه بتونم باهاش
صحبت كنم يا نه ...
تقريبا انتهاي اون مسير مستقيم بود ... براي چند لحظه ايستادم و به خيابون خیره شدم ... موقع اومدن
اونقدر سرم به احوال آشفته خودم مشغول بود كه حالا ديگه يادم نمي اومد از كدوم سمت اومده بوديم ...
فايده نداشت حافظه ام كلا تعطيل شده بود ...
دست كردم توي جيبم و آدرس رو در آوردم ... و گرفتم جلوي اولين نفري كه داشت از كنارم رد مي شد
... يه مرد جوان با همسر و دو تا بچه كوچيك ... يه دختر كوچيك با موهاي خرگوشي، توي بغلش خواب
بود ... با يه پسربچه گندم گون كه نهايتا 3 سال بزرگ تر از خواهرش به نظر مي رسيد ... دست توي
دست مادري كه به زحمت، دو تا چشمش ديده مي شد ...
ـ ببخشيد چطور مي تونم برم به اين آدرس؟ ...
چند لحظه به من و آدرس خيره شد ... از توي چشم هاش مشخص بود فهميده ازش چي مي پرسم اما
انگليسي بلد نيست يا نمي دونه چطور راهنماييم كنه ... به اطراف نگاه كرد و چند جمله فارسي رو بلند
گفت ... اونهاي ديگه بهش نگاهي كردن و سري تكان دادن ... معلوم شد بین اون جمع هم كسي نیست
بتونه كمكم كنه ...
كاغذ رو از دستش گرفتم و با سر تشكر كردم ... اومدم برم كه مچم رو گرفت و اشاره كرد بايست ...
بچه رو داد بغل همسرش و سريع رفت كنار جاده ... هر چند لحظه يه ماشين رد مي شد و اون براش
دست بلند مي كرد ... تا اينكه يكي شون ايستاد ... يه زن و شوهر جلو، يه پسر نوجوان عقب ...
رفت سمت شيشه و با راننده صحبت كرد ... و بعد كاغذ رو داد دستش ... نگاهي به من كرد و در ماشين
رو برام باز كرد ... اشاره كرد كه سوار بشم ...
يه نگاه به عقب ماشين كردم، يه نگاه به خودم و اونها ... من يكي بودم ... اونها دو تا بزرگ با يه دو تا
بچه ... يكي خواب، و دومي قطعا از اون همه پياده روي خسته ...
دستم رو به علامت رد درخواستش تكان دادم ... به خودش و همسرش اشاره كردم و از توي در ماشين
كنار رفتم ... پيدا كردن جاي خالي براي يه نفر راحت تر بود ...
با حالت خاصي خنديد ... چند قدم اومد جلو، تا جايي كه فاصله ما كمتر از يه قدم شده بود ... دستش
راستش رو بلند كرد و گذاشت پشت سرم ... آروم كشيد سمت خودش و پيشاني من رو بوسيد ...
يه قدم رفت عقب تر ... پشت دستم رو با كف دستش گرفت و چرخوند ... و با دست ديگه از جيبش يه
تسبيح در آورد ... تسبيحي كه دونه هاي خاكي داشت ... هنوز دستم كف دستش ... گذاشت توي دستم و
پنجه ام رو بست ..
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
Tahdir joze7.mp3
4.22M
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_کریم_در_رمضان
جزء هفتم
👤با صدای استاد معتز آقایی
#التماس_دعا_برای_ظهور
@hedye110
🔳بزرگ مرد کوچک
🔻شهید بزرگوار پرویز خسروزاده در شهرستان اردبیل چشم به جهان گشود. با 4 خواهر و 4 برادر خویش در خانواده ای متدیّن و نجیب و شریف پرورش یافتند و با اینکه در انقلاب 10 ساله بودند با برادر کوچکترشان برای تظاهرات به اردبیل می رفتند. به دلیل وضعیت مالی خانواده مجبور به کار و کمک به معیشت خانواده بود. بسیار مهربان و دست و دلباز بود. شهید بسیار متواضع و مهربان و دلسوز بود و اخلاق مذهبی او جلوه ای خاص داشت ، تا اینکه به جبهه های حق علیه باطل اعزام و سرانجام در سال 1367 در حلبچه بر اثر اصابت ترکش شهد شهادت را پیمود و به فیض بی دلیل شهادت نائل امد.
شهید پرويز خسروزاده حسن قشلاقی
شهادت:09/01/1367
علت شــهادت: اصابت ترکش خمپاره
محل شهادت : حلبچه - (لشگر28روح الله)
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59