eitaa logo
شهداءومهدویت
7هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
23 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽❣ ❣﷽ ‌برای سرودنـت ... کلمات را گم کرده ام انگار برای تـ❤️ـو ... جز دوستت دارم جمله ای ديگر ... نمی توان ساخت سلام حضرت عشـ❤️ـق ... ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🌿﷽🌿 ❤️زیارت که کردیم ترک موتور سوارشدم و گفتم: _ بزن بریم به سرعت برق و باد! معمولا روی موتور از خودمان پذیرایی می‌کردیم. مخصوصا پفک! چندتایی هم به حمید دادم، پفک ها را که خورد گفت: _ فرزانه من با این همه ریش اگه یکی ببینه این طوری روی موتور پفک می‌خوریم و ریش و سیبیل‌ها همه پفکی شده آبروی ما رفته! 🌸گفتم: _ باهمه باش و با هیچ‌کس نباش، خوش باش حمید، از این پفک ها بعدا گیرت نمیاد. مسیر همیشگی را از خیابان سپه تا گلزار شهدا آمدیم. محوطه گلزار، فروشگاه محصولات فرهنگی زده بودند، به پیشنهاد حمید سری به آنجا زدیم. 🌷قسمت فروش کتاب جذاب ترین جای فروشگاه برای حمید بود، من هم سراغ تابلوهای تزئینی رفتم. حمید کتابی که جدید چاپ شده بود را برداشت و از فروشنده پرسید: _شما این کتاب روخوندی؟ می‌دونی موضوعش چیه؟ فروشنده گفت: _ازظاهرش بر میاد که درباره اثبات قیامت باشه. مقدمه کتاب رو بخونید مشخص میشه. 💐حمید گفت: _ چون من هزینه‌ای بابت کتاب ندادم حق ندارم حتی مقدمه رو بخونم. کتاب رو وقتی میتونم بخونم که خریده باشم. والا حتی یک صفحه هم مشکل داره. شاید نویسنده یا ناشر کتاب راضی نباشه. 🌺خیلی خوب احساس کردم که فروشنده بیشتر از من از این همه دقت نظر حمید تعجب کرد! به حمید گفتم: _برای خونه خودمون تابلو بخریم؟ 🍀نگاهی به تابلو انداخت و گفت: _پیشنهاد خوبیه باید از الآن که فرصتمون بیشتره به فکر باشیم. همه تابلوهارا بالا پایین کردیم و نهایتا یک تابلوی تماشایی از تصویر امام خامنه‌ای که درحال خنده بود برداشتیم... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه نمیتونید برید یا نمیتونید کمک بکنید به رفتن دیگران ، برید توی "" وادی نیت""" روز قیامت اگه خدا بپرسه شما برای اربعین چکار کردی ؛ حداقل بگیم که خدایا درسته ما توان رفتن نداشتیم،درسته ما توان کمک هم نداشتیم اما؛ نیت کرده بودیم و غبطه خوردیم و دوست داشتیم اربعینی باشیم 😭 @shohada_vamahdawiat                      
🕯 ◄ امروز ‌است عــزیزانی که در بین ما نیستند دلخوشند به‌یک فاتـــحه به‌ یک صلوات یڪ دعای و آمـرزش همـین ها برایشان یک دنیاست در آن دنـــیا! پس برای شـــادۍ روحـــشان‌ قــــــرائت ڪنیم. ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
✍️حاج اسماعیل دولابی (ره) هنگامی که به یاد امام حسین علیہ الســـــلام افتادید تردیدی نداشته باشید که حضرت هم به یــاد شماست. 📚طوباےِ ڪربلا ص ۱۴۹ 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ ❣﷽ ‌بگو بگو ... به کدامین دعاتـ❤️ـ ... خواهم یافت؟ بگو کجا بَرَم ... این حسرت سؤالی را؟! ببار ... حضرتـ❤️ـ باران ... به شوره‌زارِ دلم ببَر ز سینۀ من ... داغِ خشکسالی را سلام حضرتـ❤️ـ باران ..... ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان @hedye110 🏴🇮🇷🇮🇷🏴
🌿﷽🌿 🌸حمید موقع حساب کردن پول تابلو در حالی که نگاهش به ویترین قسمت انگشترها بود پرسید: انگشتر دُرّ نجف دارید؟ فروشنده جواب داد: سفارش دادیم احتملا برامون بیارن. از فروشگاه که بیرون آمدیم دستش را جلوی چشم من بالا آورد وگفت: 🌹"این انگشتر رو می بینی خانوم؟دُرّنجفه،همیشه همراهمه،شنیدم اون هایی که انگشتر دُرّ نجف میندازن روز قیمت حسرت نمیخورن،باید برم نگین این انگشتر رو نصف کنم،یه رکاب بخرم که تو هم انگشتر دُرّ نجف داشته باشی،دلم نمیاد روز قیامت حسرت بخوری." ❤️نیم ساعتی تا نماز مغرب زمان داشتیم،به قبور شهدا که رسیدیم حمید چند قدمی جلوتر از من قدم برمی داشت. تنها جایی که دوست نداشت شانه به شانه هم راه برویم مزار شهدا بود. 🌷می گفت :ممکنه همسر شهیدی حتی اگر پیر هم شده باشه ما رو ببینه و یاد شهیدشون و روزایی که با هم بودن بیفته ودل تنگ بشه،بهتره رعایت کنیم و کمی با فاصله راه برویم. اول رفتیم قطعه یک،ردیف یک،سر مزار شهید((براتعلی سیاهکالی))که از اقوام دور حمید بود، از آنجا هم قدم زنان به قطعه هفت ردیف دهم آمدیم،وعدگاه همیشگی حمید سر مزار شهید ((حسن حسین پور))، 💐این شهید رفیق و هم دوره ای حمید بود،حمید در عالم رفاقت خیلی روی این شهید حساب باز می کرد. سر مزارش که رسیدیم به من گفت: فاتحه که خوندی تو برو سر مزار بقیه شهدا ،من با حسن حرف دارم! 🌺کمی که فاصله گرفتم شروع کرد به درد دل کردن،مهم ترین حرفش م همین بود: پس کی منو می بری پیش خودت؟! صدای اذان که بلند شد خودم را وسط حسینیه امامزاده حسین پیدا کردم، خیلی خوشحال بودم از اینکه ارتباطم با حمید روز به روز بهتر می شد. 🍀سری قبل که امامزاده آمدم سر اینکه نمی توانستم با حمید خیلی راحت باشم کلی گریه کردم، ولی حالا برخلاف روز های اول که نمیداستیم از چه چیزی باید حرف بزنیم هر چقدر میگفتیم تمام نمی شد. کاکل مان حسابی به هم گره خورده بود و به هم وابسته شده بودیم. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
‍آیا بلافاصله پس ازظهورامام زمان(عج) برپا خواهد شد؟ 👇👇 اين باور صحيح نيست به دلايل و شواهد زير: 👈آياتي درقرآن دلالت داردكه حكومت روي زمين بدست مؤمنين و مستضعفين و تشكيل و اداره مي‌شودو هدف اصلي از خلقت كه ايجاد عبوديت خالص در سطح كل جامعه است تحقق پيدا مي‌كند و در رأس حكومت حضرت ولي عصر(ع) قرار دارند. و خداوند در آيه 5 سوره قصص مي‌فرمايد: « وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ» 👈همچنين روايات بسياري درباره تشكيل عدل الهي جهاني توسط حضرت مهدي(ع) از ائمه اطهار(ع)رسيده است كه همه حكايت ازاين داردكه تاريخ باظهور حضرت تازه شروع و آغاز مي‌شودنه به پايان برسد،و شايدبرخي ظهور رابا قيامت خلط كرده باشند. 👈 قال رسول الله(ص)في حديث عن الله عزوجل يقول في آخره عن المهدي(ع): و لانصرنه بجندي و لامدنه بملائكتي حتي يعلن دعوتي و يجمع الخلق علي توحيدي، ثم لاديمن ملكه و لاداولن الايام بين اوليائي الي يوم القيامة؛ 👈در آخر حديث طولاني پيامبر(ص فرمودند: خداوند فرموده: امام مهدي(ع) را با خود ياريش مي‌كنم و با فرشتگانم به او مدد مي‌رسانم تا آنكه دعوتم را آشكار كند و مردمان را برتوحيدو خداپرستي گرد آورد سپس ملكش(حكومتش) را تداوم بخشم و روزگار را در اختيار اولياي خود قرار دهدتا روز قيامت فرارسد 👈بنابراين با امام زمان(ع) نه تنها دنيا به پايان نرسيده بلكه شروع حكومت عدل جهاني است كه خداوند وعده آن را به مردم داده است. @shohada_vamahdawiat
💢داماد دانشجو 🔹هر دو در رشته حقوق دانشگاه میبد یزد درس می خواندیم. من ورودی 84 بودم و آقا میثم ورودی 83. سال 86 از من خواستگاری کرد. هر دو توافق کردیم که کار را به خانواده ها بسپاریم. مراسم خواستگاری و ازدواج طبق رسم و رسومات فرهنگی خودمان به صورت سنتی برگزار شد. شهید ميثم ملایی كندلوسی شهادت:  1394/6/17 🔹علت شهادت: در عملیات درگیری با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر، در شهر پاکدشت به درجه رفیع شهادت نائل گردید. انتشار به مناسبت شهادت شهید ميثم ملایی كندلوسی شادی روحش صلوات 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی به سفارش اقاصاحب الزمان ارواحنا له الفداء🌸 هرعملی رودرعصر جمعه ترک کردی این صلوات رو ترک مکن. التماس دعای فرج.🌹 🦋🌹💖           @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوربین مخفی؛ نذاشتن پیرمرد از سفر جا بمونه😳 پیرمرد و پیرزن بعد از مدت‌ها می‌خواستن برن سفر که متوجه شدن اتوبوس زودتر راه افتاده و جا موندن😭 واکنش‌ مردم، وقتی ماجرا رو فهمیدن، خودمونو هم غافلگیر کرد! @delneveshte_hadis110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاعلی ابن موسی الرضا علیه السلام اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَاالْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ ❣﷽ ‌دلم به مهر تـ❤️ـو ... صد پاره باد و ... هر پاره ... هزار ذره و ... هر ذره در هوای تـ❤️ـو باد... سلام حضرت عشـ❤️ـق ... ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🌿﷽🌿 🍀هوای آن شب به شدت سرد بود،درکوچه وخیابان پرنده پر نمیزد،حمید زنگ زده بود صحبت کنیم،ازصدای گرفته ام فهمید حال چندان خوشی ندارم. 🌺نمیخواستم این وقت شب نگرانش کنم ولی آنقدر اصرار کرد که گفتم: حالم خوش نیست،دل پیچه عجیبی دارم،تونگران نشو،نبات داغ میخورم خوب میشم. اسپاسم شدیدی گرفته بودم،به خودم تلقین میکردم که یک دل درد ساده است ولی هرچه می گذشت بدتر میشدم. 🌷حمید پشت تلفن حسابی نگرانم شد،از خداحافظی مان یک ربع نکشیده بود که زنگ در را زدند،حمیدبود. گفت: پاشو حاضرشو بریم بیمارستان. گفتم: حمیدجان چیزخاصی نیست،نگران نباش. ❤️هرچه گفتم راضی نشد،این طور مواقع که نگرانم میشد مرغ حمید یک پا داشت،خیلی روی سلامتی ام حساس بود. به قاعده خودم اصلاً فکر نمیکردم حمید مردی باشد که تا این حد بخواهد روی این چیزها دقت داشته باشد. 🍎هرکار کردم کوتاه نیامد،آماده شدم و به اورژانس بیمارستان ولایت رفتیم،تشخیص اولیه این بود که آپاندیسم عود کرده است. دستم آنژیوکت زدند،خیلی خون از دستم آمد،تمام لباس ها و کفش هایم خونی شده بود،حمید با گاز استریلی که خیس کرده بود دستم را می شست و کفش هایم را تمیز میکرد عین پروانه دور من بود. 🌸برای سونوگرافی باید به بیمارستان شهیدرجایی می رفتم از پرستار کسی همراه مانیامد،من وحمید سوار آمبولانس شدیم. 🌹پشت آمبولانس خودمان بودیم،حالم بهتر شده بود،یک جا بند نمیشدم.بلند میشدم می ایستادم، اولین باری بود که آمبولانس سوار میشدم،ازهیجان درد را فراموش کرده بودم. ازخط بالای شیشه بیرون را نگاه میکردم.آنقدر شیطنت کردم که حمید صدایش درآمد وگفت: بشین فرزانه،سرت گیج میره،تو آبرو برای ما نذاشتی،مثلا داریم مریض می بریم! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣دعا درتوحید و ستایش خداوند فراز👇 ✨﴿۱۲﴾ حَمْداً يُضِي‌ءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ ، وَ يُسَهِّلُ عَلَيْنَا بِهِ سَبِيلَ الْمَبْعَثِ ، وَ يُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ ، ﴿يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾، ﴿يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لَا هُمْ يُنْصَرُونَ﴾. ستایشی که به سبب آن، تاریکی‌های برزخ را بر ما روشن کند؛ و به وسیلۀ آن، راه رستاخیز را بر ما آسان فرماید؛ و به کمک آن، رتبه‌های ما را نزد گواهان روز قیامت بلند گرداند. «روزی که هر وجودی، به خاطر آنچه مرتکب شده، پاداش داده شود و مورد ستم قرار نگیرد»؛ «روزی که هیچ دوستی، چیزی از عذاب را از دوستش برطرف نکند و این گنه‌کاران حرفه‌ای از جانب کسی یاری نشوند». ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
✍آیت الله کریمی جهرمی: ای کاش ما نیز برای زیارت امام حسین عليه‌السلام در روز اربعین، در خدمت زائران حسینی و با آنها همگام بودیم. خوشا به حالتان ای عزیزان خدا که رفتید و به مراد خود، حسین عليه‌السلام رسیدید. 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🤚🕗 ارباب ما تو هستی و سلطان ما تویی خورشید مشرقی خراسانِ ما تویی رازی میان چشم تر و گنبد طلاست آقا دلیل چشمِ گریان ما تویی السَّلامُ عَلَیکَ یٰا أبَاالجَواد یٰا عَلیِّ بنِ مُوسَی الرِّضٰا 💚 ❤️ ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ ❣﷽ 🌼‌تــو بگو ... وسعت این ... فاصله ها را چه کنم؟ 🌾ای گرفتار بیابان ... نگرانم بخدا ... سلام آقای مظلومم... ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🌿﷽🌿 🌹ساعت یازده شب بود.آنقدر بالا پایین پریدم که مریضی یادم رفته بود،وقتی دکتر جواب سونوگرافی را دید گفت: چیزخاصی نیست،ولی امشب بهتره خانوم تحت مراقبت باشن. دوباره به بیمارستان ولایت برگشتیم.با تماس به خانواده موضوع را اطلاع دادیم.حمید بعنوان همراه کنارم ماند. 🌸پنجشنبه بود و طبق معمول هر هفته هیئت داشت ولی بخاطر من نرفت.ازکنار تخت من تکان نمی خورد.به صورتم نگاه میکرد ومی گفت: راست میگن شبیه ننه هستیا. لبخند زدم،خیلی خسته بودم،داروها اثرکرده بود نمیتوانستم با او صحبت کنم. 🌷نفهمیدم چطور شد که خوابم برد،ساعت از نیمه شب گذشته بود که با صدای گریه ی حمید ازخواب پریدم. دستم را گرفته بود و اشک می ریخت. گفتم: عه چرا داری گریه میکنی؟نگران نباش چیزخاصی نیست. 🌷گفت: میترسم اتفاقی برات بیفته تمام این مدتی که خواب بودی داشتم به این فکر میکردم که اگه قراره روزی بین ما جدایی بیفته اول باید من برم.والا طاقت نمیارم. 💐آن شب تاصبح کارش شده بود کنار تخت من نمازبخواند،پلک روی هم نگذاشت، فکر کنم یک دور منتخب مفاتیح را تملم کرد. پرستار بخش وقتی دید حمید کنار تخت من مشغول نمازشده است گفت" نمازخونه هست،اگرمیخواید نمازبخونید می تونید برید اونجا. ولی حمید قبول نکرد گفت: میخوام کنار خانمم باشم. 🌺رفتارحمید حتی برای پرستارهاهم غیرمعمول بود،فکرمی کردند ماچندسال است ازدواج کرده ایم، وقتی گفتم مافقط دوماه است عقد کرده ایم ازتعجب می خواستند شاخ دربیاورند. یکی از پرستارها به من گفت: شما دیگه شور عاشقی رو درآوردین.همسرمن بود ساعت یک به بعد دراز به دراز می افتاد میخوابید. 🍀آن شب هشت آذر هزاروسیصدونودویک حمیداصلا نخوابید.درست مثل ماجرایی که سه سال بعد اتفاق افتاد، بازهم هشت آذر! ولی این بار من تاصبح بالای سرحمید نخوابیدم! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣دعا درتوحید و ستایش خداوند فراز👇 ✨﴿۱۳﴾ حَمْداً يَرْتَفِعُ مِنَّا إِلَى أَعْلَى عِلِّيِّينَ فِي ﴿كِتَابٍ مَرْقُومٍ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ﴾. سپاسی که از سوی ما، «در پرونده‌ای که کردار نیکان در آن رقم خورده و مقرّبان درگاهش گواهان آنند»، به سوی اعلا علیّین بالا رود. ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🌹 یک پیمان‌نامه‌‌ی سه نفره‌ی عجیب... 🔸 اینجانبان علی سراج، مجتبی سعیدی و احمد مختاری پیمان می‌بندیم بر اینکه هر کدام از ما سه نفر به درجه رفیع شهادت نائل آمد دو نفر دیگر را در روز قیامت شفاعت نموده و در محضر خداوند از خدا بخواهد که از گناهان دو تن دیگر بگذرد و در نزد خداوند از دو تن دیگر شفاعت نماید. 🌹 هر سه نفر شهید شدند و نیاز به شفاعت یکدیگر پیدا نکردند... 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
مولای من می‌دانی چند سال است انتظار می‌کشم. از وقتی سخن گفته‌ام و معنای سخن خود را فهمیده‌ام انتظارت را می‌کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده.‌ای منجی عالمیان، جهان در انتظار توست مسافر من! نیستی تا ببینی مردم روز میلادت یعنی رمز عشق پاک چه می‌کنند! چگونه بغض سنگین خود را در گلو نگه داشته اند و انتظار می‌کشند منتظرند تا کسی بیاید و جهان را از عدل پرکند. کسی بیاید و به این جهان بی اساس پایان دهد … بیا تا بعد از این در کوچه‌های غریب شهر روز میلادت را با بودنت جشن بگیریم و خیابان‌های تاریک و ظلمات را با نور بودنت چراغانی کنیم. بیا و ببین مردم روز آمدنت چه می‌کنند؟   @shohada_vamahdawiat                      
‌ ﷽❣ ❣﷽ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الدَّوْلَةِ الشَّرِیفَةِ... 🌼سلام بر تو و بر امید فرح بخش آمدنت 🍀 آنگاه که حکومت خدا را نشانمان میدهی و خشکسال آرزوهای ما را با باران مهربانی ات سیراب میکنی؛ 🌼آنگونه که بعد از آن هیچ عطشی، هرگز بی تابمان نکند. 📚صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص ۶۱۰ ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat