🌸رتبه ۴ کنکور شد، پزشکی شیراز.
از دانشگاههای فرانسه و کانادا هم
دعوت نامه داشت.
میتونست بره دنبال تحصیل و
بعدش هم درآمد بالا و یک زندگی راحت.
حتی میتونست یه رنگ و لعاب مذهبی هم به کارش بده
و توجیه کنه که میرم پزشک میشم و
بعدش خدمت به مردم!
اما چون امام بهش گفته بود
امروز اولویت با نهضت هست،
به همه اینا پشت پا زد
و موندن تو خط اول مبارزه با شاه رو
به فرانسه و پزشکی ترجیح داد ...
#شهید_مهدی_زینالدین
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🔹پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی شهادت مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار»
📣 حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به ملتهای مسلمان و جوانان غیور منطقه با تجلیل از مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار» تأکید کردند: جبهه مقاومت همانگونه که قبلاً با شهادت برجستگان خود از پیشروی باز نماند، با شهادت سنوار هم کمترین توقفی نخواهد داشت باذنالله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند.
👇متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
🔹️بسم الله الرّحمن الرّحیم
✏️ ملّتهای مسلمان! جوانان غیور منطقه!
مجاهد قهرمان، فرمانده یحیی السّنوار، به یاران شهیدش پیوست.
✏️ او چهرهی درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛ با عزم پولادین در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛ با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛ ضربهی جبرانناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت؛ و آنگاه با عزّت و سربلندی به معراج شهیدان پرواز کرد..
✏️ کسی چون او که عمری را به مبارزه با دشمن غاصب و ظالم گذرانده است، سرانجامی جز شهادت شایستهی او نیست. فقدان او برای جبههی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی باز نماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذن الله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند.
✏️ ما چون همیشه، در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص خواهیم ماند؛ بتوفیق من الله و عونه.
✏️ اینجانب شهادت برادرمان یحیی السّنوار را به خاندانش، به همرزمانش، و به همهی دلبستگان جهاد فیسبیلالله تبریک، و فقدانش را تسلیت میگویم.
✏️ والسّلام علی عباد الله الصّالحین
✍ سیّدعلی خامنهای؛ ۱۴۰۳/۷/۲۸
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#فصل_فیروزه
❣قسمت چهل و سه
✨سیندخت پارچه روی زخم بازویش را محکم کرد و به سوی عبادتگاه قدم برداشت.
🍁سپیده صبح بود و خدیجه، سیندخت را به دنبال خود می برد. در چارچوب در ایستاد و به بانویی که میان محراب به نماز ایستاده بود، اشاره کرد و گفت:
_او کنار بانویمان بوده و همه چیز را دیده.
زن روی برگرداند و سیندخت، تصویر خدیجه را در پنجاه سالگی تصور کرد. به گمانش زن شباهت زیادی به خدیجه داشت.
زن اشک هایش را با گوشه چادر سترد و لب گشود:
_شهادت برادرانش در کاروان، گوشه ای از رنج هایی است که در زندگی کشیده. بانوی ما از وقتی چشم گشود، در محاصره سیاسی بود. پدرش سال های سال در زندان های هارون گرفتار بود و سپس برادرش به تبعید مأمون در آمد. هنوز هم این ستم ها ادامه دارد. صبح هفدهمین روز بیت النّور بود و من در خانه ام به امور زندگی رسیدگی می کردم که به ناگاه، شیون از سراسر قم برپا شد. حال بانویم چند روزی بود که بدتر شده بود. می دانستم طبیبان قطع امید کرده و گفته اند که درمانی برای بیماری ایشان که اثر مسمومیتی شدید است، وجود ندارد. بانو در محراب عبادتش با مرگ دست و پنجه نرم می کرد. دردی در استخوان هایش رسوخ کرده بود که شمّه ای از آن برای کسی درک شدنی نیست. وقتی شیون را شنیدم، دست بر زانو گرفته و با تمام توان کوشیدم تا از جای برخیزم. به خود نهیب زدم که مرگ بر من اگر بانویم در بستر احتضار درد بکشد و من جان در بدن داشته باشم.
سیندخت لحن او را بیش از همیشه شبیه صدای رافعه دریافته بود. صداقت نهفته در کلماتش، قلب سیندخت را دو چندان مشتاق کرده بود.
به دنبال پیرزن به سوی صحن عبادتگاه به راه افتاد؛ قدم برداشتنی که هر لحظه اش به فرو ریختن آوار شباهت داشت. سیندخت صدای ریزش ستون های قلبش را در نهانخانه جانش دریافته بود.
ادامه دارد...
#السلام_علیک_یافاطمه_معصومه
#السلام_علیک_یاعلی_بن_موسی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#او_خواهد_آمد
#شهداء_ومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
【با ما همراه باشید】👇
💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🌷
می گفت:
امیدوارم . . .
هـر گلولہ ای ڪہ بہ تنم می خورد
درد و رنجش را
از عسل شیرین تر حس ڪنم
#خبرنگار_شهـید #سیف_اللہ_تبریزیان
◻️تاریخ ولادت: ۱۳۴۱/۱۰/۲۰
◻️محل ولادت: روستای کوهیخیل_ جویبار
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۲۱
◻️محل شهادت: شمال فاو
#فرازی_از #وصیت_نامه شهید:
کاش تقدیر چنین باشد تا مرگ، افتخاری را که بارها و بارها بدان نزدیک شدم نصیبم گرداند، این بار با این انگیزه به جبهه می روم، فقط برای نجات دین و انقلابم و امنیت کشور اسلامیم و خدا را به یاری می طلبم که مرا آن طور که صلاح می داند هدایت کند. تنها هدفم خدا و مکتبم دین اسلام و مذهب شیعه و مرادم روح الله می باشد هر قدمی که بر می دارم و هر گلوله که شلیک می کنم فقط برای خدا و رضای خدا می باشد و امیدوارم هر گلوله ای که به تنم می خورد درد و رنجش را از عسل شیرین تر حس نمایم.
آری اگر در این نبرد الهی من به آرزویم برسم دست پرورده پدری مهربان و فداکار بوده ام و آن معلم زندگی من بوده است. پس از وی تقاضا دارم در قبال شهادتم بردبار باشد
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
✅یا_میسر
✦ توحید را باید از کودکان آموخت!
که هرجا گرهای به کارشان میاُفتد؛
نه میترسند و نه جا میزنند؛
- رو میکنند به مادر ... و با نگاه عجزآلودی، باقیِ کار را، با یقین بدو میسپارند...
- یقین به اینکه؛ مادر هست ... و من برای ادامهی راه، تنها نیستم.
✦ ماجرای همین کودک و مادر است؛ ماجرای ما و خدا!
#شهداءومهدویت
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨
من آمدم من آمدم خندان وگریان آمدم
دارالشفای من تویی، سوی خراسان آمدم
رو برنگردانم دمی از گنبد و گلدسته ات
شاها نظر کن بر زائر دل خسته ات
#شهداءومهدویت
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
در کوی تو به ملک جهانم نیاز نیست
با روی تو،به باغ جنانم نیاز نیست
تنها نشان عاشق تو،بینشانی است
من عاشقم،به نام و نشانم نیاز نیست
از هرچه غیر دوست دگر دل بریدهام
جز دیدن امام زمانم نیاز نیست
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
امـٰامزمانمیگہ
اگرشیعیانمآ
بهاندآزهیكلیوٰانتشنهمابودند؛
ماظھورمیڪردیم:))
هفتمیلیاردآدمنمیتوننیہ
لیوآنتشنھباشن!.. 🥀
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🩸باشهدا گم نمیشویم
🔷 پیامی زیبا برای همه کسانی که احساس جا ماندن از کار عاشورا را دارند.
🌷شهید آوینی:
«و تو، ای آن که در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت، پای به سیاره زمین نهاده ای، نومید مشو، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی.»
🔸منبع: کتاب «فتح خون»
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#فصل_فیروزه
❣قسمت چهل و چهار
✨صدای زن همچنان بغض آلود به گوش می رسید:
🍁_در چارچوب اتاق ایستادم و دزدانه بستر را نگاه کردم. بانو رو به قبله به سقف اتاق خیره شده بود. گویی بی هیچ حائلی حضور برادر را شهود می کرد. اگر پرده ها را مجال کنار رفتن بود، همه آنانی که بر بسترش حضور داشتند، می توانستند تکلم غریبانه او را دریابند. اما من در میان سکوت آخرین لحظاتش، توانستم نجوای دلش را در خلسه جان دادن درک کنم. انگاری داشت با برادر سخن می گفت: برادر! آمدم اما نخواهم رسید. برایم نامه نوشتی و دعوتم کردی که به سویت بشتابم. شتافتم اما تقدیر چنین رقم نخورده بود که بار دیگر سرم را بر سینه وسیعت بگذارم و درد های عالم را با تو نجوا کنم. ماموریت من در این خاک به پایان می رسد؛ اما ای کاش خداوند... نه برادر! از تو آموخته ام که هیچگاه بعد از خواست و رضای خداوند، جایی برای هیچ ای کاشی باقی نگذارم. من تسلیم امر خداوند خواهم بود. برایم سخت ترین مرگ این است که دور از دست های گرم تو باشم. اما از آنجا که پروردگار مشترکمان این را دوست دارد، من هم بدان سرخوشم. من هم بدان راضی و خرسندم. آه ای برادر! آه ای مولا! آه ای ولی من!
سیندخت داشت لحظه جان دادن بانو را تصور می کرد.
مرغ روحی که سقف اتاق را تا بالاترین مراتب لاهوت به یک لحظه شهود کرده، دیگر به تن بیمارش بازنخواهد گشت. بانو سفری بی کرانه را در آسمان قم آغاز کرده بود؛ رها از دردها و حسرت ها.
رها از مویه های زنان و مردانی که بر سر و سینه خود می زدند، رها از ضجّه های مردانه موسی بن خزرج و اشک های حسرت بار اُم مسعود و فارغ از ناله های خاموش سیندخت. رها از شانه های شکسته ای که تابوت او را به سوی باغ بابلان تشییع کردند، رها از مردمان آسیمه(پریشان) و مشتاقی که به دنبال جنازه او از هر گوشه شهر دویدند.
زن از تشییع حرف می زد:
_تابوت به محل دفن نزدیک شده بود. باید محرمی میان قبر می رفت و جنازه دختر موسی بن جعفر(علیه السلام) را به آغوش خاک می سپرد. در چشم برهم زنی، سوارهای نقاب دار از دور پدیدار شدند. آنها از میان بیابان روبه رو به سوی باغ بابلان می تاختند، در میان نگاه های مسخ شده مردمان، از اسب پیاده شدند و جنازه را از مردم تحویل گرفته و وارد قبر شدند.
سیندخت با خود فکر کرد شاید خواهر، هُرم نفس های برادر را دریافته بود. خواهر در میان تَموُّج فرشتگان بر برادر سلام می داد؛ سلامی به بلندای لحظه های هجرانی که تنها به شوق رضای خداوند تحمل کرده بود. برادر در گوش بانو تلقین می خواند و بانو در بالاترین درجات بهشت به موسیقی زلال لاهوتیان دل سپرده بود.
ادامه دارد...
#السلام_علیک_یافاطمه_معصومه
#السلام_علیک_یاعلی_بن_موسی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#او_خواهد_آمد
#شهداء_ومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
【با ما همراه باشید】👇
💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
اینروزابیشترازهروقتجایِخالیتدیدهمیشهحاجی(:💔
#حاج_قاسم
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
ای چاره ساز، مشکل ما را تو چاره کن
برحال خراب عاشقانت، نظاره کن
پرده ز رخ نمی کشی ای ماه دل، مکش
حرفی بزن به جانب ما یک اشاره کن
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat