eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
223 دنبال‌کننده
443 عکس
52 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر غفلت، نهان در سنگ خارا می‌کند ما را جوانمرد است درد عشق، پیدا می‌کند ما را.. @shokoohsher☘️
دوید سمت عمویش به سمت قربان‌گاه خضاب شد بدن شه به خون @shokoohsher🌱
عاشقی را چه نیازی‌ست به توجیه و دلیل که تو ای عشق، همان پرسش بی زیرایی! @shokoohsher🍃
✨شکوهِ شعر✨
عاشقی را چه نیازی‌ست به توجیه و دلیل که تو ای عشق، همان پرسش بی زیرایی! @shokoohsher✨ #قیصر_امین‌پور
تو نه مهتاب و نه خورشیدی و نه دریایی تو همان ناب ترین جاذبه ی دنیایی تو پر از حرمت بارانی و چشمت خیس است حتم دارم که تو از پیش خدا می آیی مثل اشعار اهورایی باران پاکی و به اندازه ی لبخند خدا زیبایی خواستم وصف تو گویم همه در یک رویا چه بگویم که تو زیبا تر از آن رویایی مثل یک حادثه ی عشق پر از ابهامی و گرفتار هزاران اگر و امایی ای تو آن ناب ترین رایحه ی شعر بهار تو مگر جام شرابی که چنین گیرایی؟ من به اندازه ی زیبایی تو تنهایم تو به اندازه ی تنهایی من زیبایی عاشقی را چه نیازی‌ست به توجیه و دلیل که تو ای عشق، همان پرسش بی زیرایی! @shokoohsher🍃
گاهی صدایم کن به لحنِ ابر و باران شاید بشوید مهرت از دل غصه ها را ... @shokoohsher🌱
در صحن حرم حیرت ما دیدنی است در وقت سلام، این صدا دیدنی است دیدیم بهشت می‌وزد از حرمت آری، شب جمعه دیدنی‌ است @shokoohsher☘️
سیزده ساله یلی اسب سوار آمده است بر سر سرخ‌ترین عهد و قرار آمده است کیست این صاعقۀ عرش که شمشیرزنان پی تاراندن گرگ شب تار آمده است آه از شیوۀ جانبازی او معلوم است از دل زنده‌ترین ایل و تبار آمده است خاطرات جمل از دیدن او زنده شده است او که با رزم حسن آینه‌وار آمده است چه توقع به جز آهنگ شهادت داری از دلیری که در این طایفه بار آمده است @shokoohsher 🪴
چله عاشورایی؛ چهل رباعی دررثای حضرت علی‌اصغر .pdf
263K
📥 دریافت فایل|مجموعه چهل رباعی عاشورایی 🏴 تقدیم به علیه‌السّلام
تا لاله گون شود کفنم بیشتر زدند از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند قبل از شروع ذکر رجز مشکلی نبود گفتم که زاده ی حسنم بیشتر زدند این ضربه ها تلافی بدر و حنین بود گفتم علی و بر دهنم بیشتر زدند از جنس شیشه بود مگر استخوان من دیدند خوب می شکنم بیشتر زدند می خواستند از نظر عمق زخم ها پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند تا از گلم گلاب غلیظی در آوردند با نعل تازه بر بدنم بیشتر زدند دیدند پا ز درد روی خاک می کشم در حال دست و پا زدنم بیشتر زدند @shokoohsher 🌱
در سرخی غروب نشسته سپیده ات جان بر لبم ز عمر به پایان رسیده ات آخر دل عموی تو را پاره پاره کرد آوای ناله های بریده بریده ات در بین این غبار، به سوی تو آمدم از روی ردّ خون به صحرا چکیده ات پا می کشی به خاک، تنت درد می کند آتش گرفته جان منِ داغ دیده ات خون گریه می کنند چرا نعل اسب ها سخت است روضه ی تن در خون تپیده ات بر بیت بیت پیکر تو خیره مانده ام آه ای غزل! چگونه ببینم قصیده ات! باید که می شکفت گل زخم بر تنت از بس خدا شبیه حسن آفریده ات @shokoohsher ☘️