╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮
#پرسش_وپاسخ
╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯
🔴موضوع : احمد بن خلیل معتبر است!!
⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹
سلام علیکم استاد
شیخ نمازی در کتاب مستدرک راوی حدیث وصیت به نام احمد ابن خلیل رو تایید کردن
نظر شما در این مورد چیه؟
⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹
🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـدسیســـتانے:
سلام علیڪم.
مهربانم.
ایشان گمان کردن احمد بن محمد بن الخلیل غیر از احمد بن محمد الخلیلی هست، برای همین ابتدا می فرمایند: علمای رجال او را ذکر نکرده اند! و سپس به خاطر اینکه حدیثی در مورد دوازده امام نقل کرده، گفتن این دلالت بر حُسن عقیده وی دارد.
اما اولاً علمای رجال او را ذکر کرده و نجاشی و علامه حلی وی را کذاب فاسد العقیده نامیده اند.
ثانیاً صرف نقل حدیث در مورد دوازده امام دلالت بر حُسن عقیده کسی نمی کند، چون عایشه و عمرو عاص و پسر عمر هم در مورد دوازده امام حدیث نقل کرده اند.
بماند که حُسن عقیده، تلازمی با وثاقت راوی ندارد، و این مطلبی روشن است.
⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
●● لـوح و قلـم
○○ بررسی روایت موسوم به وصیت
در کتاب الغیبه شیخ طوسی رحمه الله
دوازده مهدی بعد از دوازده امام
قسمت ششم
↫ سید مهدی مجتهد سیستانی
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
نکته 8) حقیقت حدیث:
این یک امر طبیعی و معقول است که تا حدیث بودن یک متن، حتی با سند ضعیف برای ما ثابت نشود، نمیتوانیم آن را حدیث و بیان معصوم تلقی و به محتوای آن عمل نموده یا عقیدهمند گردیم.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
برای اثبات حدیث بودنِ یک متن، نکات متعددی باید در نظر گرفته شود که چهار مورد از آنها از این قرار است:
الف. حدیث در کتابی شناخته شده آمده باشد، یعنی کتابی که انتساب اصلش و نسخهای که فعلاً از آن موجود است مشخص باشد. مثلاً «تحف العقول»، کتابی است که قرنها نا شناخته بوده و اولین بار فاضل قطیفی از آن و مولفش نام برد و قبل از این، نامی از آن و مؤلفش در ميان شیعه نبوده است. تاریخ ولادت و وفات نویسنده، اساتید و شاگردان او، علم و آگاهی و میزان تقوای او هیچکدام برای ما مشخص نیست. بله در کتب تراجم متاخر به واسطه بررسی احادیث زیبای این کتاب، حکم به جلالت معنوی و وثاقت علمی نویسنده دادند اما این برای اعتماد کردن به احادیثی که در این کتاب نا شناخته، آن هم بدون ذکر سند ثبت شده کافی نیست.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
مثال دیگر کتاب «اشعثیات» است که یقین داریم برای محمد بن محمد بن اشعث بوده، ولی این کتاب تا قرن سیزده قمری گم بود و برای اولین بار توسط سیدی هندی نسخهای از آن به نجف ارائه شد و پس از آن به چاپ رسید. اما هیچ دلیلی نداریم که اثبات کند این نسخه موجود، رونوشت همان کتاب اشعثیات است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. مباني تكملة المنهاج، ج41، موسوعة، ص275 – 276.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
مثال سوم «تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام» است که در مقدمهاش آمده: این تفسیر در مدت هفت سال توسط ایشان املاء شده؛ در حالیکه کل دوران امامت ایشان کمتر از شش سال میباشد! و غیر از این، تمام راویانش مجهول و نا شناخته و درون متنش پر از اشتباهات و تناقضات و کلماتی است که از نوع گویش ائمه علیهم السلام فاصله دارد. این کتاب برای اولین بار حدود 100 سال بعد از وفات امام عسکری علیه السلام مطرح شد و بعد از آن حدود هفتصد سال نا شناخته بود و بعد دوباره مشهور گشت.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
مثال چهارم «تفسیر عیاشی» است که میدانیم مولفش محمد بن مسعود عیاشی است اما کتاب او حدود پانصد سال گم بوده، تا حسن بن سلیمان حلی قسمتی از آن را یافته و سند روایاتش را حذف کرده، و نسخهای از آن نگاشته که همان بعداً مشهور شده است. خوب ما از کجا بدانیم آنچه مرحوم حلی پیدا کرده، همان تفسیر عیاشی است؟ بر فرض کتاب عیاشی بوده، از کجا بدانیم نویسنده این نسخه که بوده و متن روایات را کم و زیاد نکرده؟ از طرفی وقتی سند احادیث را حذف کرده، از کجا راویان این روایت را بشناسیم تا ببینیم روایت شان قابل اعتماد هست یا نه؟ مخصوصاً با توجه به اینکه با بررسیهای صورت گرفته، مشخص شده که عیاشی از روایات اهل سنت و زیدیه نیز در کتابش استفاده نموده است. و اینها همه را در کنار این مشکل بگذارید که احادیث متعددی از این کتاب با عقاید شیعه نا سازگار میباشد.
حال آیا با این تفصیل میتوان به روایات تفسیر عیاشی برای مباحث اعتقادی استدلال کرد؟
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
مثال پنجم کتاب «شرح الاخبار» اثر یکی از علمای اسماعیلی مذهب به نام قاضی نعمان مصری است که احادیثی را بدون ذکر سند آورده و آنها را شرح داده است، در حالیکه گاهی شرح او با متن روایت خلط شده و معلوم نیست کجایش کلام امام میباشد و کدامش شرح قاضی نعمان.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
ب. نویسنده کتاب به اصل و نسب و عدالت و وثاقت شناخته شده باشد تا روشن باشد احادیث کتابش جعلی یا تحریف شده نیست.
به عنوان نمونه؛ نویسنده کتاب «مصباح الشریعه» نا شناخته است و هر چه در این باره گفته میشود جز حدس و گمان نیست پس ما چگونه اطمینان کنیم که آنچه در آن به ائمه علیهم السلام نسبت داده شده، واقعاً فرموده آن ائمه بزرگوار است؟!
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
و همچنین است «تفسیر قمی» که پر از مطالب خلاف مذهبِ قطعی شیعه و حتی گاهی خلاف عقل میباشد، این تفسیر نیز نویسندهای نا شناخته دارد زیرا در مقدمه کتاب آمده: «حدثنا أبو الفضل العباس بن محمد بن القاسم بن حمزة بن موسى بن جعفر ع قال حدثنا أبو الحسن علي بن إبراهيم» 🔺اما گوینده این کلام مشخص نیست و بیان نمیکند که من چه کسی هستم که دارم میگویم: «حدثنا: حدیث کرد ما را». لذا اینکه این تفسیر را نگاشته علی بن ابراهیم قمی میدانند صد در صد باطل است و همه احادیث کتاب نیز قابل اعتماد نمیباشد، غیر از اینکه در موارد متعدد، کلام مفسر با کلام معصوم خلط شده و معلوم نیست، کجا برداشت خودش است و کجا کلام امام میباشد.
همچنین کتاب «فقه الرضا(ع)» که بعد از حدود 800 سال از وفات امام رضا علیه السلام پیدا شده و بدون هیچ دلیل قانع کنندهای از مکتوبات ایشان شمرده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔺 . تفسير القمي، ج1، ص27.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥