روانشناسی در پرتو قرآن
❓جهت گیری مذهبی شما کدام است؟🤔 تا به حال به این مقوله فکر کرده اید که من برای چه به اعمال و مناسک مذ
در ادامه مبحث جهت گیری مذهبی باید به این چالش پرداخت که کدام نوع جهت گیری به مذهب موجب رشد و #سلامت جسم و روان می گردد و کدام نوع #جهت_گیری_مذهبی برای جامعه و نسل ما آسیب زا و اضطراب آور هست؟😇
جهت گیری درونی ، مذهبی فراگیر ، دارای اصولی سازمان یافته و درونی شده است که خود غایت و هدف است نه وسیله ای برای رسیدن به هدف . شخصی که جهت گیری مذهبی درونی دارد با مذهبش زندگی می کند و مذهبش با شخصیتش یکی می شود . شخصی که جهت گیری مذهبی بیرونی دارد ، مذهب با شخصیت و زندگیش تلفیق نشده است ؛ برای او مذهب وسیله ای است که برای ارضای نیازهای فردی از قبیل #مقام و #امنیت مورد استفاده قرار می گیرد ( خوانین زاده و همکاران ، 1384) .
آلپورت بر اهمیت رابطة بین مذهب درونی و #سلامت_روان تأکید ورزیده ، می گوید : « مطمئناً جهت گیری مذهبی درونی برخلاف جهت گیری مذهبی بیرونی موجب #سلامت روانی می شود » ( همان:ص 228 ) . افراد با مذهب دروني رويدادها را نوعي آزمايش الهي فرض مي كنند و سعي مي كنند از اين #اعتقادات دروني براي مبارزه با بحرانهاي زندگي استفاده كنند ( عسگری و همکاران ، 1388) .
از دیدگاه آلپرت و راس جهت گیری مذهبی به دو صورت جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی است . وی قابل قبول ترین روش متمایز کردن این دو قطب مذهب را این می داند که بگوییم شخصی با مذهب بیرونی ، مذهبش را بکار می گیرد ، یعنی مذهبش با #شخصیت و زندگی اش تلفیق نشده است ، در صورتی که شخص دارای مذهب درونی با مذهب اش زندگی می کند ( اسماعیل پور و همکاران ، 1389 ) و اشخاصی که جهت گیری درونی دارند انگیزه های اصلی خود را در خود مذهب می یابد . چنین اشخاصی شخصیتشان با مذهبشان یکی می گردد . در حالی که اشخاص با جهت گیری بیرونی برای رسیدن به اهدافی دیگر به سمت مذهب می روند ، به عبارت دیگر چنین اشخاصی به سمت خداوند می روند بدون اینکه از خود روی بگردانند ( مختاری و همکاران ، 1380 ) .
فرض آنها این است که مذهب بیرونی کمتر از مذهب درونی جنبه درمانگرانه و پیشگیرانه دارد . کسانی که مذهب بیرونی دارند ، از نظر فلسفه الهی به خدا روی می آورند بدون اینکه از خود دور شوند . به همین دلیل مذهب آنها به سپری برای خودمیان بینی تبدیل می شود . این همان مذهبی است که از نظر فروید به روان آزردگی منتهی می گردد . در اینجا مذهب به عنوان دفاعی در برابر #اضطراب عمل می کند ، او معتقد است تنها مذهب با جهت گیری درونی است که سلامت روان را تضمین می کند ( خلیل آذر و اسماعیل پور ، 1389 ) .
فرض آلپورت این است که مذهب بیرونی کمتر از مذهب درونی جنبة درمانگرانه و پیشگیرانه دارد . برای بسیاری از مردم مذهب عادتی ملال آور ، تشریفاتی ، صرفاً فرهنگی ، برای جشن ها و مراسم سنتی می باشد که برای آرامش خانوادگي و شخصي و مسايلي از اين قبيل مورد استفاده قرار مي گيرد .براي برخي ديگر مقام در پي دارد و اعتماد به نفس آنها را تقويت كرده و اهداف و نتايج آنها را به پيش مي برد، به وسيله آن بر دوستانشان فايق مي آيند، در ديگران نفوذ مي كنند و قدرتي براي خود دست و پا مي كنند. گاهي نيز در اين راستا مذهب، دفاعي است در برابر واقعيت .
كساني كه مذهب بيروني دارند، از نظر فلسفه الهي، به خداوند روي مي آورند ولي از خود دور نمي شوند. به همين دليل مذهب آنها اساسا به سپري براي خودميان بيني آنها تبديل مي شود. اين همان مذهبي است كه از نظر #فرويد به نوروتيك ( روان آزردگي ) منتهي مي شود. در اينجا مذهب به عنوان دفاعي در برابر اضطراب عمل مي كند. از نظر انگيزشي اين مذهب بر انگيزاننده نيست ولي به ديگر انگيزه ها مانند نياز به امنيت ، نياز به مقام و قدرت ، نياز به حرمت خود، سرويس مي دهد . از نظر تحولي نيز چنين افرادي مصداق توضيحاتي هستند كه پياژه درباره خود ميان بيني مي دهد . مذهب دروني به شكل ابزاري سازمان نمي گيرد و وسيله اي براي كنترل #ترس ها و كسب آسايش و راحتي و يا تلاشي براي والايي گرايي مسايل جنسي يا آرزوهاي كمال جويانه نيست. مسايل اخير ممكن است در چارچوب نيازهاي اوليه ما باشند ولي مذهب وسيله اي براي ارضاء آنها نيست ، بلكه مذهب يك تعهد همه جانبه است . اين تعهد علاوه بر اينكه هوشمندانه است ، اساسا انگيزشي است . چنين مذهبي هر آنچه در تجربه خود قرار گيرد را پوشش مي دهد و هر آنچه كه فرا تجربي باشد نيز از دايره آن خارج نيست . اين مذهب خانه اي است براي حقايق علمي و حقايق عاطفي و مشتاق تعهد به يك وحدت يافتگي و يكپارچگي ايده آل در زندگي شخصي است . او معتقد بود كه تنها #مذهب با جهت گيري دروني است كه سلامت رواني را تضمين مي كند ( جان بزرگی ، 1386 ) .
به هر میزان که والدین و اطرافیان نوجوان از مذهب برای رسیدنِ صرف به خواسته های خود بهره گیری کنند و در تعامل با دیگران رعایت حال آنها را نداشته باشند، از #تربیت_دینی دور می شوند.
eitaa.com/slamicpsychology
sapp.ir/slamicpsychology
سه نگاه به روابط آزاد دختران و پسران
روایات متعددی در زمینه حرمت نظر به زنان وهمچنین پیرامون خلوت کردن با آنان وارد شده است ورابطه داشتن بادختر خالی از این دوموضوع نیست.V}وسائل الشیعه ج۱۴ص۱۳۳و۱۳۸{V. در ارتباط با رابطه و پیوند دو جنس مخالف به طور کلی سه دیدگاه مطرح است:
روایات متعددی در زمینه حرمت نظر به زنان وهمچنین پیرامون خلوت کردن با آنان وارد شده است ورابطه داشتن بادختر خالی از این دوموضوع نیست.وسائل الشیعه ج۱۴ص۱۳۳و۱۳۸. در ارتباط با رابطه و پیوند دو جنس مخالف به طور کلی سه دیدگاه مطرح است:
۱. دیدگاه افراطی: در این نگرش هر گونه ارتباطی با #جنس_مخالف آزاد و بدون مانع است.(رویکرد لیبرالیستی)به بیان دیگر هیچ گونه حد و مرزی برای این پیوندها وجود ندارد و آزادی مطلق بر آن ها حاکم است. #فروید و پیروان وی مدعی هستند. اخلاق جنسی کهن بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و آنچه ناراحتی بر سر بشر آمده است از ممنوعیت ها و محرومیت ها و ترس ها و وحشت های ناشی از این ممنوعیت ها که در ضمیر باطن بشر جایگزین گشته، آمده است. برتراند راسل نیز در اخلاق نوینی که پیشنهاد می کند، همین مطلب را اساس قرار می دهد. راسل در کتاب«جهانی که من می شناسم» می گوید: «اگر از انجام عملی [رفتار جنسی] زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم» (جهانی که من می شناسم، ص ۶۸)
۲. دیدگاه تفریطی: بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف مردود و مورد نکوهش می باشد. این دیدگاه درست در مقابل دیدگاه افراطی است. برترانت راسل، فیلسوف اجتماعی مشهور معاصر می گوید: «عوامل و عقاید مخالف جنسیت در اعصار خیلی قدیم وجود داشته و به خصوص در هر جا که مسیحیت و دین بودا پیروز شد عقیده مزبور نیز تفوّق یافت». وستر مارک مثال های زیادی از این فکر عجیب مبنی بر این که «چیز ناپاک و تباهی در روابط جنسی وجود دارد» ذکر می کند. در آن نقاط دنیا نیز که دور از تأثیر مذهب بودا و مسیح بوده است ادیان و راهبانی بوده اند که طرفداری از تجرد می کرده اند، مانند اسنیت ها در میان یهودیان ... و بدین طریق یک نهضت عمومی ریاضت در دنیای قدیم ایجاد شد.» (کتاب زناشویی و اخلاق، ص ۲۶ و ۲۵)راسل در جای دیگر می گوید: پدران کلیسا از ازدواج به زشت ترین صورت یاد کرده اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد، بنابر این #ازدواج که عمل پستی شمده می شد بایستی منعدم شود. «با تبر بکارت درخت زناشویی را فرو اندازید» این عقیده راسخ سن ژروم درباره هدف تقدس است. (همان، ص ۳۰)
۳. دیدگاه اعتدالی: بر اساس این دیدگاه نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه، بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف در یک چهارچوب [Context] مشخص تعریف شده است. دیدگاه اسلام ناظر به نگرش سوم (اعتدالی) است.
بنابراین، توصیه اکید ما این است که:
اولاً، اگر ضرورتى ایجاب نمى کند حتّى الامکان چنین روابطى با نامحرم برقرار نشود و خواهران دانشجو در مقابل افراد نامحرم، رفتارى متکبّرانه داشته باشند نه رفتارى صمیمانه. اینکه در احکام شرعى مى فرمایند در غیر ضرورت مثلاً مکروه است مرد با زن هم صحبت شود، مخصوصا مرد و زن جوان، به این دلیل است که چه بسا همین هم صحبت شدنها، غرایز #جنسى افراد را تحریک کند و یک اُلفت و محبّت شهوانى بین مرد و زن ایجاد گردد و نقطه آغازى براى غوطه ور شدن در انحراف و فاسد شود. در هر حال انسان باید دقیقا درون خود را بکاود و باطنش را عمیقا مطالعه کند که مثلاً صحبت کردن با افراد نامحرم چه ضرورتى براى او دارد.
ثانیا: در صورت ناچارى و ضرورت، روابط با نامحرم تا آنجا که به شکستن حریم احکام الهى منجر نشود، اشکالى ندارد. بنابراین، گفتگو و نگاه هاى متعارف بدون قصد لذّت و ریبه، اشکالى ندارد. امّا با این حال، حتى الامکان لازم است در کلاس ها به گونه اى باشند که کمترین اختلاط پدید. روشن است که هر فرد خود بهتر مى تواند تشخیص دهد که کجا از مرز فراتر رفته است. «بل الانسان على نفسه بصیره؛ آدمى بر نفس خود آگاه و بیناست»،; (قیامت ، آیه ۱۴).
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
Eitaa.com/slamicpsychology