eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
159 دنبال‌کننده
484 عکس
288 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۱): بسمه تعالي ملت آتشين بر فراز پل ايران از عناصر اصلي است وليكن با طبيعتي بسيار شگفت‌انگيز! گاهي گرمازا و روشنايي‌بخش و حيات‌آفرين و گاهي خمود، سرد، خاكستر و اسير بادهاي سرگردان و گاهي داغ و سوزان با شعله‌هايي ويران‌گر و خطرناك همچون خُلق و خُوي در طول قرون متمادي! گاهي با يكي دو فوت كودكانه چيزي جز دود از آن باقي نمي‌ماند و گاهي آنچنان شعله‌كشان به هر سوي هجوم بي‌امان مي‌برد كه مهار ناپذير مي‌نمايد! در عين‌حالي‌كه بدون آن زندگي‌ها بي‌فروغ است اما بي‌رحم و غير قابل اعتماد نيز هست! گاهي با يك جرقه منفجر مي‌شود و شعله‌ها بر مي‌كشد و گاهي با قدري آب و خاك دم فرو مي‌بندد! در اين مقاله مي‌خواهيم اين ادعا را بررسي و ثابت كنيم كه ، منحصر بفردترين فرهنگ‌ها در جهان است و كمتر ملتي را مي‌توان يافت كه داراي چنين اخلاقيات و آداب و رسومي باشد! كامل‌ترين تعريف در باره اين همانست كه گفته شود: «مردمان ايران ملتي هستند با همان خاصيت‌ها و خصلت‌هاي آتش»! و علقه ديرينه از ميان عناصر اصلي طبيعت (آب و آتش، هوا و خاك، چوب و فلز) به آتش و حتي و حفظ نمادهايي از توجه بدان در قالب مراسم در نسلهاي بعدي (حتي در ) بدليل سنخيتي است كه با شخصيت تاريخي ايشان عجين گرديده است. و شايد بجرأت بتوان گفت كه اگر پيكر ايرانيان كالبدشكافي شود شعله‌هايي آتشين از جسم آنها زبانه خواهد كشيد! در اين راستا ناچار به طرح دو مقدمه هستيم تا بتوانيم نتيجه‌گيري مطلوب خود را داشته باشيم: ۱) پل‌نشيني همانند پـل بسيار موسّع و بزرگي است بر روي يك رودخانه‌اي بسيار بزرگتر، رودخانه‌اي از شمال به جنوب و پلي از شرق به غرب! رودخانه بالايي اين پل است كه گويي از يخ‌بندان‌هاي سرد سرچشمه مي‌گيرد و پايين آن نيز به آبهاي گرم و مي‌ريزد. اين پل بزرگ كه گويي و را به همديگر پيوند مي‌دهد، ساليان ديريـني است كه گذرگاه اصلي انواع جريانهاي اقتصادي، نظامي، فرهنگي، اخلاقي، سياسي، ديني، اجتماعي و هنري شرق به غرب و بالعكس بوده است. زيرا از قديم‌الايام عبور از شمال و جنوب اين سرزمين به دليل موانع طبيعي بويژه و با صعوبت و بلكه به ندرت صورت مي‌گرفته است و حال آنكه عبور از سطح اين سرزمين با عنايت به تنوع دمايي و آب و هوايي آن به سهولت امكان‌پذير بوده است. عبور از روي اين پل پهناور، بهترين نماد و مصداق و گواه مدعاي صادق ماست. مردمان شرق و غرب دنيا در عبور از روي اين پل بزرگ داراي انگيزه‌هاي مختلفي بوده‌اند. گاهي انگيزه آنها عملكردي اقتصادي، سودي تجاري و منفعتي بازاري بوده است و گاهي انگيزه آنها سياسي، توسعه قدرت، تصرفات نظامي و فتح و الحاق سرزمين‌هاي جديد به قلمرو سلطنت خود بوده است. و شايد بيشترين لشگركشي‌هاي از روي اين پل بزرگ صورت پذيرفته باشد. مغول‌ها، چيني‌ها، افغان‌ها، هندوها و امثالهم از شرق به غرب و رومي‌ها، ترك‌ها، عرب‌ها و آفريقائي‌ها از غرب به شرق. و بدين‌گونه بوده كه مردمان اين سرزمين كمتر زماني بوده كه به حال خود رها شده و در آسودگي و آرامش زيسته باشند و بلكه عمدتاً و متناوباً و بلكه متوالياً داراي مهماناني بوده‌اند اعم از انواع ميهمانان خوانده و ناخوانده! كه يا بايد با آنها مي‌جنگيده‌اند و يا آنكه از آنها پذيرائي مي‌كرده‌اند! البته معمولا پذيرائي نموده‌اند تا بدانجا كه ضرب‌المثلي جهاني شده است!! مهمان‌نوازي! اين ملت همواره و خواه و ناخواه ميهماناني داشته است زيرا دروازه‌هاي آن هميشه و با آغوش باز به روي و (ولو اينكه تمدن بزرگي هم نداشته‌اند) باز بوده است و صد البته در اين ملت (به استثناء که فرستادگان را به ناحق کشتند!!) مذموم بوده است و بالعكس در اين ، اهتمام به چشم‌گيرتر بوده است چه از نوع اجباري آن و چه از نوع اختياري و با طوع رغبت آن! و هر مهماني هم كه وارد اين شده و يا از آن عبور كرده است، بالطبع چيزهايي هم با خود آورده و باقي گذارده است و ايضاً چيزهايي هم با خود برده است. و شايد به دليل همين گوناگوني میهمانان و تأثيرات متفاوت آنها بوده است كه ذوائق، سلايق و عواطف و حتي افكار و عقايد اين ملت بسي دستخوش تغيير و تحولات فراواني گرديده است كه چه بسا عمدتاً در پي اميال اين و آن بوده است! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۲): 👈(بخش قبلی)👉 سازش و مدارا! مهم‌تر و چشم‌گيرتر از «تنوع آب و هوايي» اين سرزمين «تنوع ضرب‌المثل‌ها»، «تنوع مطايبات و لطيفه‌ها و جوكها»، «تنوع لهجه‌ها»، «تنوع گويشي»، «تنوع غذايي»، «تنوع لباسي» مردمان آن است كه مجموعاً اگر در سطح جهان بي‌نظير نباشد قطعا كم‌نظير است. مردمان مختلفي با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم و اخلاقيات متفاوتي از روي اين گذشته‌اند و هر كدام به نوبه خود تأثيراتي از خود بجاي گذاشته‌اند كه بعضاً بسيار عميق و ماندگار بوده است و بعضاً هم سطحي و گذرا و البته چه‌بسا مسافرين نيز از اين تأثيرپذير بوده‌اند. و آنچه كه از همه مهم‌تر است آن بوده كه مردمان اين سرزمين در راستاي تنازع براي بقاي خود در قبال و عكس‌العمل‌هاي متفاوتي داشته‌اند و از جمله آنكه در بسياري از مقاطع از راه تسليم و سازش و وارد شده‌اند. «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» از شعارهاي اصيل اين ملت بوده است. زيرا و به اين و بويژه اين ملت معمولاً تمناهاي خود را تحميل مي‌كرده‌اند و اگر از طرف ، مدارايي صورت نمي‌گرفت نابودي اين ملت چه بسا امر محتومي مي‌بود. فلذا با ضرس قاطع مي‌توان ادعا كرد كه «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» يك شعار برخاسته از جان و دل شخصيت و در عين‌حال ساده ايرانيان است و در واقع راز بقاي اين در طول آن بوده است. و چه بسا در بسياري از موارد مدارا و جمع بستن بين آداب و اخلاق و رسوم غربي‌ها با شرقي‌ها و آميزش آنها بسادگي ميسر نبوده است و التقاطي از آنها مضحكه‌هايي را پديد آورده است؛ تعارفات تكراري، رودربايستي‌هاي بيجا، ملاحظه‌كردن‌هاي عجيب، حساسيت‌هاي شگفت‌انگيز، عصبانيت‌هاي افراطي، مصلحت‌انديشي‌هاي تفريطي، و دورويي‌ها و بسياري از صفات و خصائل مشهود و ملموس در خُلق و خوي اين ملت حتي و ايشان عمدتاً از جمله محصولات اصلي اهتمام به سازش و كنار آمدن و با انواع تأثيرگذاران بوده است. بنابراين لازمه حفظ و بقاي و يا ، مدارا و و است كه البته امري اجتناب‌ناپذير مي‌باشد. و اين انعطاف و مدارا گاهي هم چيزي نيست جز نفاق و دورويي و بلكه چند رويي! همچنانكه بدان متهم هستند و ايرانيان بعد از معاصر بسيار سعي مي‌كنند كه خود را از اين مبرا سازند! اهل كوفه! علت اينكه اهل كوفه متهم به نفاق شده‌اند به همان معجون آن شهر بر مي‌گردد. كوفه در ابتداي تأسيس، و قرارگاهي نظامي بيش نبوده است كه براي تجميع و تمركز و براي فتح احداث شده بود كه سرانجام هم با ساقط كردن سلسله‌هاي بستر لازم و فضاي مناسبي براي انتخاب فراهم ساختند تا ايشان را پذيرا گردند. وليكن مستقر در مردماني بودند كه از اقصي نقاط شهرها و باديه‌ها و سرزمينهاي بدانجا گسيل شده بودند. فلذا بر كوفه معجوني بوده است از فرهنگ‌هاي گوناگون شمال و جنوب و مركز و شرق و غرب شبه جزيره كه بالتبع بلحاظ هدف مشترك ناچار بوده‌اند با يكديگر مدارا داشته و منعطف باشند. و همين انعطاف‌پذيري موجب نهادينه شدن نفاق در شخصيت آنها گرديد و تا بدانجا پيش رفت كه از سويي (عليه‌السلام) را به و دعوت نمودند و از طرفي شمشيرهايشان را در خدمت قرار دادند و فرزندان (صلي‌الله عليه وآله و سلم) را فجيعانه و رذيلانه سر بريدند و در انجام آن بزرگترين ظلم از يكديگر سبقت گرفتند. البته امام حسين(ع) همچون پدر و برادر بزرگوارش (عليهما السلام) بخوبي بر واقف و آگاه بود وليكن گويي افشاي ، آنچنان مهم بوده است كه لازم بوده صحنه‌اي چون و براي آن تدارك ديده شود! و چه نيكو فرمود كه: «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا»! آري در عصرها و مصرهاي ديگري نيز صحنه‌هايي مشابه صحنه كربلا و عاشورا تكرار خواهد شد و شده است. و نيز كوفه ديگري است وليكن بسيار بزرگتر از آن كوفه مدفون در و سده اول اسلامي. همچنانكه نحوه دعوت و استقبال و سپس شهادت عليه‌السلام نيز نمونه ديگري از همين رفتار است كه ايرانيان مرتكب گرديدند و پاي در جاي پاي اهل كوفه نهادند! ادعاي ميزباني و دعوت و استقبال و حتي سپردن مقام بديشان و آنگاه و و ! آيا آتش هم همين‌گونه نيست؟! ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏