eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۲): «ماتریس (به فرانسوی: Matrice) و (به انگلیسی: Matrix) به آرایشی مستطیلی شکل از اعداد یا عبارات ریاضی که به صورت سطر و ستون شکل‌یافته گفته می‌شود. به طوری که می‌توان گفت هر ستون یا هر سطر یک ماتریس، یک بردار را تشکیل می‌دهد. هر یک از عناصر ماتریس دِرایه خوانده می‌شود.» این مطلب ☝️ را بدان جهت آوردم که در قسمت قبلی این مبحث، نوشته بودم، نحوه طرح مطالبی در موضوع «چالش‌های امام در تشکیل نظام» در این‌جا، تابع الگوی نیست بلکه از الگوی پیوندهای شبکه‌ای (متناسب با امکانات پیام‌رسان ایتا در فضای مجازی) استفاده می‌کنیم که همان لینک‌های ماتریسی/ماتریکسی است (که باید توضیحی داده می‌شد) و اما بعد؛ جغرافیای طرح مبحث؛ ۱) رویداد ۲) سالگرد ۳) و بنابر ملاحظات مذکور، چالش «نهضت+نظام» را در اولویت تبیین خود قرار دادیم که برخی از مقدمات آنرا قبلاً هم تحریر و به اشتراک گذاشته بودیم (تحت عنوان «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!» در قالب ۵ مقاله مسلسل) و حال می‌خواهیم به این مطلب، بپردازیم که، آیا انتخابات، کارکردی صرفاً برای دارد یا از رویکردی به هم برخوردار است؟ هرگونه جواب مثبت یا منفی به این سوال در ، می‌تواند در موفقیت و کارآمدی مذکور، مؤثر و بلکه تعیین‌کننده باشد. نهضت و نظام، اگر باشند از همدیگر تفکیک‌ناپذیرند و حذف هر کدام، موجب مرگ و اضمحلال دیگری است. «نظام انقلابی» یعنی نهضت قرین نظام و نظام قرین نهضت و این آمیختگی (تقارن مبارک) بشرطی قابل تحقق و تجلی است که هر دو کفه آن، اسلامی باشد وگرنه قابل تضمین نخواهد بود. (به همین جهت هم بنده اصرار دارم که در سخنرانی‌ها و مقالاتم از عبارت استفاده کنم که از «نظام انقلابی» هم، خالص‌تر و رساتر است.) جمهوری اسلامی، ترازوی متعادلی است که اگر وزن هر کدام از این دو کفه نهضت یا نظام، کم و زیاد شود، تعادلی در میان نخواهد بود و قطعاً مضرّ و بلکه مهلک خواهد گشت. قاعدتاً مسائل و امور ملی و فراملی ما از جمله انتخابات را هم باید متناظر با نهضت+نظام، مورد ارزیابی قرار داد. وقتی که «نهضت بدون نظام»، مظهر حماقت و «نظام بدون نهضت»، مظهر وقاحت باشد، بالتبع «انتخابات بدون نهضت» و «انتخابات بدون نظام» هم عین حماقت و وقاحت است. بنابراین باید دید، «نهضت‌گرائی انتخابات» و «نظام‌گرائی انتخابات» چیست؟ و کدامست؟ و چه معیارهایی دارد؟ شاید باور عمومی این باشد که انتخابات از جنس نظام است و با نهضت میانه‌ای ندارد و حال آنکه چنین پندار غلطی، آغاز سقوط انتخابات و بالتبع سقوط نظام است. تنها راه بعنوان و پیش‌گیری از و دفاع از ، از در تراز ایضاً أوجب واجبات است که بدون اعتقاد، ایمان، باور و وفاداری مطلق به اسلامیت، قابل دست‌یازی نیست. همچنانکه در تحقق خود، رهین جمهوریت است، هم در بقای خود، محتاج اسلامیت است و هم والدینی بجز جمهوریت و اسلامیت ندارد. گرامی‌داشت ، بمعنای التزام عملی به پیوند ناگسستنی نهضت از نظام است ولیکن چنین شور و شوقی باید از صندوق‌های آرای انتخاباتی عبور نماید تا هدفمند و هوشمند، تلقی شود. بدون (رأی‌نویسی غیرعلنی و نهان از دیگران)، حرکتی کور و نامعقول و حتی نامشروع است. همچنانکه انتخابات فارغ از ، مرتعی و بیش نخواهد بود. یکی از بزرگترین چالش‌های «امامین نهضت+نظام اسلامی»، همین تقارن در «پیش‌برد متعادل» أمرَین و فریضَتین نهضت و نظام است که عالی‌ترین مزیّت بی‌نظیر نهضت+نظام ما ایرانیان بر نهضت‌ها و نظامات جهانیان است. آیا حفظ چنین تعادلی، اساساً امکانپذیر است؟! ، «بیمه کردن از میل آن به و و انواع » را در مردمی‌سازی حکومت دیدند. از طرفی در صحنه بودن مردم هم رهین انقلابی‌گری آنان است و بس. بنابراین؛ اولاً مردم باید همیشه و همیشه، انقلابی باشند در حد (که است) و ثانیاً پیوسته باید در صحنه و میدان باشند. وقتی که نهضت، مردمی باشد، آنگاه می‌توان امیدوار شد که نظام هم مردمی و انقلابی و ولایی باشد وگرنه نظام، خواهد یافت به اینکه ویلایی بشود برای نااهلان و نامحرمان که عرضه خود خود خواهند برد و زحمت ملت خواهند داشت. انتخابات رقم خواهد زد که ، ولایی باشد یا ویلایی! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حسینی منتظر: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۳): قدمت و سبقت چنین دغدغه‌ای به سال ۱۳۵۷ برمی‌گردد. به زمانی که ، سرکوب خونین را در دستور کار خود قرار داده و پیاپی بدان مبادرت ورزید و متقابلاً هم در قالب مراسم گرامی‌داشت ، زنجیره‌ای گسست‌ناپذیر در انقلاب توفنده خود دنبال کرد. رژیم شاهنشاهی بمنظور حفظ و تداوم و تباهی اعوان و انصار آن، فرجامی بجز نداشت. لذا از همان زمان کشتارهای وحشیانه مردم که طلیعه و نشانه‌های سقوط ، پدیدار شد، مطلب ، تبدیل به جدّیّت در تحقق آن و بالتبع کیفیت تشکیل آن گشت. نشان به آن نشان که، تا آن‌زمان (نیمه اول ۱۳۵۷) ؛ و بود و هنوز به شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تغییر نیافته بود. چنانکه خود امام هم در کتاب خود از همین عبارت «حکومت اسلامی» استفاده کرده بودند و حتی یکبار هم از ترکیب «جمهوری اسلامی» یادی نکرده بودند! با مراجعه به کتاب مذکور (انتشارات امیرکبیر/چاپ۱۳۵۷/با همکاری نمایشگاه کتاب قم/چاپ و صحافی چاپخانه سپهر تهران البته این کتاب مشتمل بر گفتارهای درس خارج امام در نجف در سال ۱۳۴۷ است که در سال ۱۳۴۸ نوشته و برای نخستین‌بار در سال ۱۳۴۹ در بیروت چاپ شد) می‌بینم که؛ حضرت امام، حدود ۲۸۰ بار کلمه (اعم از موصوف و صفت و مضاف و مضاف‌الیه و...) را به کار برده است که آن‌را در حداقل ۶۰ مورد با کلمه (حکومت اسلامی) توصیف کرده است. عبارات؛ تشکیلات اسلامی/حکومتی صالح حکومت صالح/صالح و لایق نظام/انقلاب سیاسی اسلام حاکمیت اسلام تنظیم امور جامعه نظام/نظم اسلام/اسلامی نظام/حکومت عادلانه اسلام/اسلامی حکومت عدل عمومی/عدل و قانون حکومت عدل/عدل اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم حکومت شرعی/عمومی و سراسری عدالت اجتماعی/نظام اجتماعی اسلام ولایت/خلافت/ریاست/فرماندهی/حکومت حکومت الهی/انبیاء حکومت مشروطه دولت حقه اسلامی» نیز توصیفات دیگری هستند برای مفهوم «حکومت اسلامی» که متعدداً استفاده شده‌اند ولیکن عبارت «جمهوری اسلامی» را حتی یک بار هم به کار نبرده‌اند! نه تنها این، بلکه کلمه را که فقط ۲ بار استفاده کرده‌اند، در هر دو مورد آن‌را در ردیف حکومت‌های مشروطه و نامشروع و مذمومی مثل سلطنت‌طلبی و شاهنشاهی و... برشمرده‌اند(!): ۱) «فرق اساسی حکومت اسلامی با حکومت‌های مشروطه سلطنتی و جمهوری در همین است. در این که نمایندگان مردم یا شاه در اینگونه رژیمها به قانونگزاری می‌پردازند در صورتیکه قدرت مقننه و اختیار تشریع در اسلام به خداوند متعال اختصاص یافته است. شارع مقدس اسلام یگانه قدرت مقننه است. هیچکس «حق قانونگذاری» ندارد و هیچ قانونی جز حکم شرع را نمیتوان بمورد اجرا گذاشت. بهمین سبب در حکومت اسلامی بجای مجلس قانونگذاری که یکی از سه دسته حکومت‌کنندگان را تشکیل می‌دهد، «مجلس برنامه‌ریزی» وجود دارد.» (ص ۵۳) ۲) «در رژیم‌های دنیا (چه سلطنتی و چه جمهوری یا هر شکل دیگر) [هم] اگر رئیس جمهور یا سلطان وقت از دنیا رفت، بر اوضاع دگرگون شد و رژیم تغییر کرد مقامات و منصب‌های نظامی بهم نمی‌خورد.» (ص ۱۲۶) ⁉️ ولیکن چه می‌شود که معظم‌له در دیدگاه خود (بعد از حدود ۱۰ سال و از ۲۰مهر۱۳۵۷)، تجدیدنظر نموده و چنان بر ترکیب «جمهوری+اسلامی» تصریح و تأکید می‌ورزند که حاضر نیستند کلمه‌ای از آن، کم یا بر آن، زیاد شود؟! زیرا که مسئله، صرفاً تأسیس و تشکیل حکومت نیست بلکه پایایی و پویایی آن هم باندازه اصل تشکیل آن، موضوعیّت دارد. بهترین و کارآمدترین تضمینی که برای تداوم سالم و مطمئن حکومت، پیدا می‌کند همانا است. یعنی مردمی‌سازی حکومت و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ مردم‌سالاری دینی. زیرا که نظام بدون نهضت، فرجام نیک و مطلوبی ندارد و مانائی و زیبائی نهضت را در نباید جستجو کرد! زیرا که در ، نهفته است ولیکن لازمست که پیاپی جلوه‌گری نماید. البته با قاطعیت نمی‌توان ادعا کرد که مردمی‌سازی حکومت یا برافراشتن نظام انقلابی، ابتکاری از جانب امامین انقلاب بود. زیرا که چنین الگوئی از در قالب ، مطمح نظر و مهبط عمل بوده است. نشان به آن نشان که؛ پیامبر اعظم(ص) علیرغم آنکه گزینش و انتصاب امیرالمؤمنین علی(ع) بر حکومت را مستند به اراده الهی فرمودند، را هم بر تثبیت مطلب افزودند حتی بیعت را. زیرا که در حکومت اسلامی، نقش‌آفرینی دارند و ضرورت آن در حدی است که باید در عنوان و ساختار تشکیل نظام نیز، بصورت صریح ملاحظه شود تا هرگز راه گم نگردد. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حم در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۲۴): ‼️«جمهوری اسلامی ایران»؛ منشوری از تزاحمات بی‌پایان! سخن از تضاد و پارادوکس بین مفاهیم و در بیان و تحلیل جامعه‌شناسانه غربی دکتر شریعتی بود که دامنه آن به تناقض و پارادوکس بین مفاهیم و در بیان و تحلیل فلسفی غربی دکتر حائری کشید. این دو فارغ‌التحصیل ، اگر زنده می‌ماندند در جمهوری اسلامی ایران، بنظرم شدیداً در مقابل یک‌دیگر، جبهه‌گیری و حتی لشگرکشی آشتی‌ناپذیری برپا می‌کردند! پارادوکس مذکور سایه‌افکن بخش قابل توجهی از سران نهضت+نظام و ایران گردید که بزرگترین خسارات معنوی را بر وارد ساخت و متاسفانه کمتر کسی به آسیب‌شناسی این مسئله پرداخته است! از آن‌جا که معضل مذکور یکی از «چالش‌های امام در تشکیل نظام» بود و در آستانه انتخابات مجالس ۱۴۰۲ هستیم، این مطلب را بنده در اولویت بررسی‌های موشکافانه خود قرار دادم. زیرا این مبحث، خودبخود پای و نیز را هم به میان می‌کشد و اگر چنین پارادوکسی، حل‌وفصل نشود، به همه این مفاهیم ارزشمند و حیاتی، لطمه و ضربه مهلکی وارد می‌سازد. چنانکه دامنه این مسئله و مباحث ذی‌ربط آن، سایر ارکان و امور ملی و فراملی را فرا گرفت. تا آنجا که اگر شیخ اکبر رفسنجانی، با تمسک به گفتمان ، نظام را تخطئه می‌کند یا شیخ حسن سمنانی، با گفتمان به جنگ انقلابی‌گری برخاسته و چرخش را (در تقابل با چرخ زندگی ملت!) تخطئه می‌کند و یا هواداران شعار احمقانه «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»! سر می‌دهند و از را تخطئه می‌کند و بالاخره امروز دکتر ، پرچمدار چنین انحرافات خطرناک فکری/سیاسی می‌گردد و دم از عدم حمایت ملت از و ترجیح بر می‌زند تماماً ریشه در همین قضایای حل ناشده و ظاهراً پارادوکسیکالی دارد که در صدد ترسیم ابعاد و اعماق مسئله هستیم تا برسیم به ترسیم راه‌های برون‌رفت واقعی قصه. اگر دعوایی بین آیة‌الله بهشتی و آیة‌الله مصباح در موضوع و و جای‌گاه مطرح بود و اگر آیة‌الله خامنه‌ای، تئوری را مطرح و در بیانیه ، مفهوم را برجسته می‌کنند، تماماً به همین ریشه برمی‌گردد. اگر شاهد صف‌آرائی امثال ظریف در تقابل امثال و هستیم، به همین ریشه برمی‌گردد. بنابراین با فراگیری مواجه هستیم که بصورت همه‌جانبه همه امور ملت و حکومت را در بر گرفته است و خواهد گرفت. بنده در سرآغاز این مبحث، را قدر مشترک و نظام مطرح کردم و اینکه می‌تواند حلاّل همه این مشکلات فکری و گرایشی باشد ولیکن متعاقباً بررسی خواهیم کرد که جا افکندن این ایده هم چندان سهل و آسان نیست! دکتر شریعتی در تحلیل جامعه‌شناسانه خود از دو اسلام نام می‌برد؛ و ! یعنی ما با دو تا اسلام مواجهیم! از طرفی می‌بینیم؛ هم از دو اسلام نام می‌برند؛ و محمدی(ص) بنده هم وجه دیگری از دو اسلام را در مقاله‌ای به تصویر کشیدم! بنابراین ارجاع حل همه پارادوکس‌های مانحن‌فیه به اسلامیت، گام پایانی نیست. زیرا که در آن‌جا هم با این سؤال بنیادی مواجه هستیم که؛ کدام اسلام؟! تا برسیم به مقام «لکم دینکم و لی دین»! برگردیم سراغ اصل مطلب! گفتیم که امام در مقطع مهر۱۳۵۷ (که نشانه‌های پیروزی انقلاب آشکار شد) عنوان «جمهوری اسلامی» را بر «حکومت اسلامی»، ترجیح دادند. اگر ادعا کنیم که امام از نظریه ده‌ها ساله خود کردند، باید جوابگوی مسائلی باشیم و اگر بگوییم که عدولی در کار نبوده و بلکه فرمودند، باز هم باید مطالبی را به اثبات برسانیم. اجازه بدهید این مسئله را در جواب این سؤال دنبال کنیم که؛ اگر امام خمینی از همان زمانی که نظریه ناب و نسبتاً بدیع «حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه» را مطرح می‌فرمودند، جوهره و خلاصه آن همین «جمهوری اسلامی» بود که در جای‌گاه خودش از آن رونمایی کردند، چرا بدان تصریح نکردند و به تعویق افکندند؟! چرا قبلاً آن‌را در کتمان داشتند و حتی بعضاً آنرا در ردیف حکومت‌های سلطنتی و فاشیستی و غربی قرار می‌دادند و تخطئه می‌کردند؟! بنظرم این مسئله، یک نکته ظریف و عجیب تاریخی دارد که نباید نادیده گرفت! این قضیه برمی‌گردد به ماجرای که ابتدائاً در صدد تبدیل رژیم سلطنتی قاجار به نظام برآمد ولیکن با مخالفت شدید روحانیون و حتی مراجع مواجه شد! ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳۰بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۲): ✅ اصلاح و تکمیل (۳)؛ مفاد پیام شماره ۰۲۵ این سلسله، نیازمند دو توضیح کلی است: ... جزیره ؛ پناهگاهی بود برای فرار یا تبعید وحشی‌های اروپای متمدن. فراری‌ها و تبعیدی‌های در جزیره وحشی‌ها تدریجاً تبدیل شدند به . مقصد اولیه دزدان دریایی (انگلیسی‌ها) اروپای شمالی و بقیه بنادر اروپای غربی و جنوبی بود ولیکن متناسب با پیشرفتی که در توسعه شناورهای خود پیدا کردند، سایر قاره‌های جهان را هم مورد هجوم و غارت و اشغال خود قرار دادند. تا آنجا که ۹۰۰ میلیون نفری و یک میلیارد نفری را هم اشغال کردند و برای حکومت بر آن‌ها یک گماشتند و آنها هم قرن‌ها تمکین کردند! البته پرتغالی‌ها، اولین مهاجمان اروپایی بودند که در سال ۱۵۱۰ میلادی بر «جاوه» دست یافتند و در گوا مستقر شدند. انگلستان بعداً وارد منطقه شد. دورهٔ استعمار انگلستان در هند حدود یک قرن و نیم از ۱۸۰۰ تا ۱۹۴۷ میلادی طول کشید. نفوذ و تسلط انگلستان در دو مرحله جلوه‌گر شد؛ نخست از طریق تلاش (قاره آمریکا را هند غربی می‌نامیدند!) در به دست آوردن اجازهٔ فعالیت‌های بازرگانی و اخذ امتیازات از حکمرانان محلی یا مرکزی که به تصرف سرزمین هند بجز پنجاب، سند و کشمیر و سقوط گورکانیان انجامید و سپس جایگزین شدن دولت انگلستان و اعلام انضمام رسمی هندوستان به مستعمرات و متصرفات بریتانیا. غارت و اشغال انواع بلاد غربی و شرقی توسط انگلستان به جایی رسید که ضرب‌المثل شد که غارت در غروب نمی‌کند! صهیونیست‌های قدرت‌جو که را پایگاه اصلی خود قرار داده بودند تدریجاً به انگلستان کوچ کردند. نزدیک به چهل پروتکل صهیونیست‌ها (سیاست‌های اصلی و‌ سری و جهانی) در تدوین شده بود که ۳۷ مورد آن، لو رفت و در دنیا منتشر شد. (ای‌کاش مجال و حوصله داشتم، رفتارهای را بر مفاد این پروتکل‌ها تطبیق بدهم! فقط یک مورد را تطبیق دادم که مقاله آن‌را سال‌ها پیش منتشر کردم و اگر آنرا مجدداً در بساطم یافتم به اشتراک خواهم گذاشت) سلطه‌جویی بریتانیای کبیر در سرزمین‌های بویژه با موانع غیرمنتظره‌ای انجام گرفت که برای سران انگلستان، تبدیل به معمای عجیبی شده بود! سلطه‌جویی انگلیس در ، گازانبری بود و همزمان با فعالیت‌های سیاسی/نظامی مشترک «ضیا-رضا»، محور مذهبی/فرهنگی را هم مدیریت می‌کرد. ضیا-رضا در سال ۱۲۹۹ با ، تاج و تخت را در اختیار گرفتند که از حمایت قم نیز برخوردار بودند! (علمای قم از ترس عقرب جرّاره کمونیستی به مار غاشیه گماشتگان انگلیس مکار، پناه بردند!) ظرف ۵ سال بعد از تاج‌گذاری ، بهائیت نیز خود را بنا کرد ولیکن بعد از ارتکاب جنایات و هجمه‌های علنی علیه اسلام و مقدسات، با مخالفت مراجع و علمای شیعه بویژه زعیم قم؛ آیة‌الله بروجردی مواجه شد تا آن‌جا که آیة‌الله فتوای را صادر فرمود. (در نیمه اول دهه ۱۳۷۰ بنده، فیلمنامه‌ای در موضوع «نماز باران مؤمنین قم به امامت آیة‌الله خوانساری» نوشتم که در اسلامی، تحت عنوان «باران عشق» به تصویب رسید که در طی آن به نقش بهائی‌ها و شیطنتی که در قم، انجام دادند، اشاره کرده بودم ولیکن وقتی که آنرا جهت تولید، تحویل دادم، مفقود شد! سناریوی مفقوده، گلچینی از فیلمنامه سریال ۲۶ قسمتی تلویزیونی بود که آن هم در ، گم و گور شد!! متاسفانه بهائیت در مراکز رسانه‌ای و مجموعه‌های هنری و فرهنگی نفوذ و سلطه پنهانی و بعضاً آشکاری داشتند و هنوز هم دارند!) ... بریتانیایی که آفتاب در مستعمرات آن، غروب نمی‌کرد، در ایران ۸ میلیون نفری، موفق به سلطه یافتن با فرمانداری انگلیسی نشد و ناگزیر شد که فردی بومی را بر آن‌ها بگمارد و در این الگو موفق شد! ایرانی‌ها زیر بار حکومت مستقیم نرفتند اما نوکر آن‌ها را بعنوان خود پذیرفتند! حتی همین که حاکم خارجی را برنمی‌تابیدند! این معما سبب شد که انگلیس در باره ، حساس شده و به تحقیقات ژرفی بپردازد تا آن‌جا که می‌شود با جرأت گفت، و محققین انگلیسی (از زمره ) بعضاً از اسلام‌شناسی و تشیع‌شناسی بسیاری از روحانیون و دقیق‌تر و کامل‌تر و جامع‌تر بود! چنانکه گفته شده؛ بهترین دوره‌های آموزشی آکادمیک در است نه در قم و نجف! به همین علت هم در تقسیم مستعمرات اسلامی، مناطق شیعه‌نشین به انگلستان و مابقی به آمریکا واگذار گردیده است. فلذا .. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۶ اسفند۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۷): جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۳): . 👌 این قسمت، هم در مجموعه مباحث معطوف به «چالش‌های امام در تشکیل نظام» قابل تعبیه است و هم در منظومه مباحث «سقوط معنوی جامعه ایرانی به حیوانیت»! تبرّجات؛ حرام شرعی یا حرام سیاسی؟! امام خامنه‌ای (مُدَّظلّهُ‌العالی)، بی‌حجابی را در زمره دوگانه‌های حرام شرعی و سیاسی برشمردند و در این‌جا در صدد تحلیل علت چنین برداشتی هستیم. مسئله و بزرگترین و جدی‌ترین چالش فرهنگی-اجتماعی «نهضت+نظام اسلامی» است. شُل‌حجابی (بی‌حجابی و بدحجابی ) زنان و دختران (ناکثین)، نه تنها برای حامیان «نهضت منهای نظام اسلامی» (مارقین)، یک صف‌آرائی ضد آرمانی و ضدانقلابی است فلذا به شمار می‌رود همچنان که برای طرفداران «نظام بدون نهضت اسلامی» (قاسطین)، یک صف‌آرائی ضد قانونی و ضد انتظامی است فلذا به شمار می‌رود. بنابراین، متبرجات در مقابله با هر کدام از این منحرفین از نظریه امامین انقلاب و نظام، رفتاری چالشی دارند و نوبت آن‌هاست که (اگر در ادعای انقلابی‌گری یا نظام‌طلبی خود، صداقتی دارند)، مشترکاّ باید چالش علنی تبرّجات زنان را در هر جای‌گاهی که هستند، به چالش جدی بکشند و معطل ورود دیگری به معرکه مقابله با ناکثین نمانند. و اما بر پیروان «نهضت+نظام اسلامی» (لاحقین) است که قبل از ورود دو طیف منحرف مذکور (که ممکنست امر ظریف مواجهه با متبرّجات را نیز به انحرافات افراط و تفریطی بکشانند)، وارد میدان شده و چالش جدی و بدون تعارف مذکور را به نحو ، مدیریت نمایند. این سلسله مقالات در راستای تبیین مبانی همین امر خطیر است که باید به دقت مورد مطالعه و مطالبه قرار بگیرند تا سره از ناسره، تمییز گردد. خشونت و خذولت در کمین است. آنچه که امربمعروف و نهی‌ازمنکر معطوف به شُل‌حجابی متبرّجات (حلقه‌ای از زنجیره طویل مرتکبین حرام شرعی و حرام سیاسی) را به انحراف خشونت توسط «مدعیان نهضت منهای نظام» یا به انحراف خذولت توسط «مدعیان نظام منهای نهضت»، می‌افکند، عدم تبیین دقیق و عمیق این مسئله ظریف و حساس است. بنابراین یک شخص ولایی (حامی ولایت) باید همزمان در سه جبهه، میدان‌داری نماید: ۱) مفاهمه و مقابله با ناکثین (متبرّجات و حریم‌شکنان عفاف و حجاب) ۲) مفاهمه با مارقین (مدعیان نهضت منهای نظام) ۳) مفاهمه با قاسطین (مدعیان نظام منهای نهضت) در غیر این‌صورت، «حمایت از ولایت» و «پشتیبانی از ولی‌فقیه»، تحقق و تجلی نخواهد یافت. ، از آنجایی ناکثات و طاغیات هستند که پیمان‌شکنی آن‌ها چند لایه است؛ هم در معرکه ضدیت با و هم با و هم با و هم با قوانین و مقررات ایران (فلذا در هماهنگی و هم‌ردیفی با و بویژه منحوس) و هم بسترسازی برای بی‌ناموسی و قتل‌عام غیرت و عفت و حیای اجتماعی و در یک کلمه؛ وارد شده‌اند. (لطفاً 👈 این‌را هم ببینید 👉 که 👈 ادامه این مقاله است 👉) مدعیان نظام منهای نهضت، از آنجایی قاسطین هستند که به هر علتی و به هر قیمتی، مایل به معامله با متبرّجات و نادیده‌انگاری آن‌ها و بالتبع اضمحلال هستند که در ادبیات امروز، به طیف «مذهبی‌های صورتی» نیز معنون شده‌اند. مدعیان نهضت منهای نظام، از آنجایی مارقین هستند که در تقابل با متبرّجات حرمت‌شکن، فراتر از و رفتار می‌کنند و دافعه آن‌ها غالب بر جاذبه آن‌هاست. زیرا که مرتکبین ناهنجاری‌های اجتماعی را گاو و حیوان می‌پندارند! و حال آنکه در هیچ شرایطی (باستثناء دریدگی سلیطه‌های وحشی که ای‌بسا در هنگامه براندازانه، محور توحش کرگدن‌های ویران‌گر و کروکودیل‌های غارت‌گر می‌شوند که البته در بین شُل‌حجاب‌ها، اقلیتی بیش نیستند) نباید آن‌ها و نیز امربمعروف و نهی‌ازمنکر را نادیده گرفت و از مراعات «أشدّآء علی الکفار و رحمآء بینهم» غفلت ورزید که شرط با ولایت است. (... و الذین معه ...) امربمعروف و نهی‌ازمنکر اسلامی در سپهر نهضت+نظام، انسان‌مدار و کرامت‌محور است نه حیوان‌پندار و نفرت‌پرور. الفبای فریضتین اسلامی و عقلانی؛ است؛ (... إنّهُ طَغیٰ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى)؛ گفتاری که باعث تذکر و موجب خشیت طاغی و طاغیه گردد. (سوره طه/آیه ۴۴) زیرا که امکان توبه و بازگشت طواغیت عصیان‌پیشه از مطلق‌گرایی در و آنگاه پذیرش و سپس آمادگی برای ، فقط با قول لین و گفتار نرم، میسر است و بس. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) دبیرکل جبهه حامیان ولایت ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۵): ... فلذا این ، همواره وجود دارد که ای‌بسا تنظیم‌کنندگان و تکمیل‌کنندگان لایحه مطرح فعلی (که مورد انتقاد بحق صاحب‌نظران قرار گرفته است)، صرفاً از زمره یا باشند و از حتی یک‌نفر هم در حلقه مؤلفین نباشد! (همچنانکه در زمان تألیف برنامه چشم‌انداز ۲۰ ساله جمهوری ایران، حتی یک‌نفر در بین آن ۶۰٫۰۰۰ نفر+ساعت، دعوت نشده بود!!! گویا که فراموش کرده بودند این جمهوری، قرار است اسلامی هم باشد!) تا برسیم به که همین خطر همواره تهدیدکننده خواهد بود. شعبه سوم تیر سه‌شعبه بدحجابی به قلب و‌ اما بُعد ؛ از است. زیرا این قرار است بر مبنای (و بالتبع اجرای ) و آرمان‌های انقلابی به بپردازد و اگر قرار باشد که تجاوزات آشکار به و بدحجابان را برتابد، دیگر چه داعیه‌ای خواهد داشت که خود را بنامد؟! تحمل بدحجابی تیشه به ریشه نهضت+نظام است که قاعدتاً هرگز نباید کمترین نرمشی در برابر آن بخرج بدهد و نمی‌دهد إن‌شاءالله. چنانکه سخنان گهربار (از جمله در مورخه ۱۳۹۶/۱۲/۱۷ بعنوان نمونه که بغضی از را هم در خود دارد!) گواه بر این مطلب است. ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰ اردیبهشت۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 بانیان وضع موجود، کماکان بانیان وضع موجود هستند!! مخابرات (سلسله اعصاب کشور) دولت آ.رئیسی در سیطره بانیان وضع موجود!/در این ۱۰ روز، زبان بعضی‌ها ۱۰ متر درازتر شده است!! لطفاً به ابجد این مبحث مربعی، توجه فرمایید؛ ا) در مقاله‌ای با عنوان «بانیان وضع موجود» به حلاجی مسئله و‌ نیز اقسام بانیان، اشاره کردم و در اینجا به تداوم این قصه پر غصه اشاره می‌کنم. ب) بمناسبت اظهار نگرانی جناب شیخ (که حدود ۱۰ روز قبل در مراسم سالگرد رحلت آیةالله العظمی بروجردی، تصریح کردند): «نمازهای جماعت الآن در کشور ما ورشکسته است و دارد به آخر کار می‌رسد! در کشور به رسیده است! چهارتا کنار حرم‌ها را ملاک نگیرید.» (تیتر اول انواع خبرگزاری‌ها و مطبوعات) مناسب دیدم که به این مسئله ( نماز جماعت در جمهوری اسلامی ایران) اشاره‌ای بکنم. ج) ضرورت این نگاه به بیانی از امام خامنه‌ای برمی‌گردد که به آیه ۴۱ از سوره مبارکه حج، متمسک شدند: «این آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی حج تکلیف همه‌ی ماها را روشن کرده: اَلَّذینَ اِن مَکَّنّاهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَّلوةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ اَمَرُوا بِالمَعرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر. اَقامُوا الصَّلوة، یعنی ؛ این اشاره است به اینکه و اسلامی باید تعبّد را و توجّه به خدا را و توجّه به را گسترش بدهد. اقامه‌ی صلات به این منظور است؛ باید در گسترش پیدا کند.» (در دیدار با مسئولین ۱۴۰۱/۴/۷) پروردگار متعال در این آیه از می‌فرماید: «همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها بخشیدیم، را برپا می‌دارند و می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و پایان همه کارها از آن خداست!» «الذین» در این آیه شریفه به چه اشخاصی برمی‌گردد؟ طبق این آیه شریفه، یکی از معیارهای الهی و بودن حکومت و ، اقامه نماز است که در قالب نمازهای جماعت تجلی پیدا می‌کند. حال اگر «نماز جماعت در ایران به خط پایان خود رسیده است»، اولاً می‌شود نسبت به الهی و اسلامی بودن جاری، تردید نمود و ثانیاً باید بررسی کرد که بانیان چنین وضعیتی (ورشکستگی نماز جماعت!) چه اشخاصی (اعم از حقیقی و حقوقی) هستند؟ و چرا همچنان در رأس و هستند؟ د) در آستانه ۱۴۰۰ این تیتر از قول آ.رئیسی در صدر اخبار خبرگزاری‌ها نشست که: «بانیان و نمی‌توانند تغییردهنده وضعیت فعلی باشند + نباید بر بمانند» (خبرگزاری دولتی ایرنا ۱۴۰۰/۱۱/۸) بدیهی است که این حرف آ.رئیسی در حد شعاری مناسب همان ایام، در دل تاریخ، دفن شد و هرگز مورد تبعیت قرار نگرفت! (و حتی بعضی خبرگزاری‌ها آنرا از صفحات مجازی خود حذف کرده‌اند!) ولیکن واقعیتی غیرقابل انکار است. وضع موجود نماز جماعت مخابرات در این ۱۰ روزی که از ادعای جناب شیخ حسین انصاریان مبنی بر اعلام «ورشکستگی نماز جماعت در کشور» می‌گذرد و حتی تعدادی از هم زبانشان به ما (بویژه بنده که در انتخابات ریاست جمهوری، بازرس ویژه یکی از ستادهای انتخاباتی آ.رئیسی بودم) ۱۰ متر درازتر شده است! باید عرض کنم که از فردای روز انتخابات، بنده فراموش شدم و حتی یک تشکر کاغذی هم از ما بعمل نیامد و هیچ‌گونه سمت و منصبی به ما حتی پیشنهاد هم‌ نشد و از طرف بنده هم چنین مطالباتی مطرح نشد. زیرا که در آن مقطع، یک احساس مسئولیت برای انجام تکلیفی به میان آمد و ما هم دریغ نکردیم ولیکن گمان نرود که لابد بنده کماکان در دولت جناب رئیسی، عددی به شمار می‌روم! حتی در هیچکدام از مراسمات و مناسبات دوره ریاست جمهوری معظم‌له، حتی به یک چای هم دعوت نشدم. بنابراین در خدمت و خیانت دولتمردان رئیسی کوچکترین نقشی نداشته و ندارم بجز همان تبلیغات انتخاباتی ۱۴۰۰ و در این دو سال هم همان امام جماعت یک ساختمان دولتی در پایانه جنوب تهران هستم که ۱۳ سال قبل از آن بودم. فلذا نه جزو بانیان اولیه وضع موجود هستم و نه جزو بانیان ثانویه آن. ولیکن بعنوان صرفاً یک (و البته فعال در فضای مجازی) اگر بخواهم در این قضیه، اظهارنظری بکنم، قاعدتاً مجازم در حوزه کاری خود حرف بزنم. در تحلیل بنده، عوامل ورشکستگی نماز جماعت مراکز مخابراتی کشور، یک مثلثی است که اضلاع آن عبارتند از: ۱) کارکنان مخابرات ۲) مدیریت مخابرات ۳) ائمه جماعات بررسی یکایک این موارد مجال دگری می‌طلبد ولیکن در ، نقش تخریبی بسیار چشمگیر بوده است! بعنوان مثال، فرآیندهای مدیریتی (در عقد قرارداد، بیمه و...) تعمداً و دقیقاً در راستای دافعه و فراری دادن ائمه جماعات بوده است! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ 💠 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۳۸): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش ۰۱): برخی از صاحب‌نظران و ، اصرار دارند که در ، بجای دوگانه «اصولگرا/اصلاحطلب» از اصطلاح «انقلابی/غیرانقلابی» (/ضدانقلابی)، استفاده شود. زیرا که هر دو اردوگاه مدعیان و ، مملو از و است و هیچ مرز ارزش‌مندی بین آن‌ها نیست و هر دو را باید دور ریخت! فلذا معتقدند که یا ، فی‌نفسه، نه ارزشمند هستند و نه ضد ارزش. بزعم ایشان؛ اصولگرایی و اصلاحطلبی فاقد هرگونه وجاهتی و عاری از واقعیت هستند و لذا این عبارات، فریبنده بوده و موجب گمراهی مخاطبین و هواداران می‌گردند. و بعضی از علاقمندان هم از بنده حقیر، نظرخواهی می‌کنند! آنچه که به عقل ناقص بنده می‌رسد؛ این مسئله را باید از چند جهت مورد توجه قرار بدهیم. «اصولگرا و اصلاحطلب»، هر دو ضد «نهضت+نظام اسلامی» هستند و لذا هر دو باید تخریب شوند ولیکن «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی»، هر دو عین «نهضت+نظام اسلامی» هستند و لذا هر دو باید تکریم شوند. اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی، هر دو دارای دو خاستگاه حقیقی و واقعی انکارناپذیر هستند که هنگام عبور اجتناب‌ناپذیر از دو گردنه صعب‌العبور، تبدیل به کلاف‌های سر در گمی شده‌اند که اگر به صلابت و ظرافت، گره‌گشایی نشوند، بنیاد «نهضت+نظام اسلامی ایران» توسط خود اصولگراهای غریق حماقت و اصلاحطلبهای اسیر وقاحت، بر باد رفته و کوثران ایران و ایران، ابتر می‌شوند! یک) اصول‌گرایی و اصلاحطلبی؛ بعنوان دو مفهوم ذهنی در باره هر چیزی (و نه فقط امور نهضت+نظام اسلامی)، معتبر هستند. یعنی جنبه اعتباری دارند و اعتبار آن‌ها به این است که؛ هر پروسه‌ای، بدون پای‌بندی به خاصی که ویژه آن پروسه (فرآیند) است و همچنین بدون لازمی که خاص هر پروسه منحصربفرد (پروژه/فرآورده) است که مجریان آن، رأساً و شخصاً فاقد سوابق مجربی هستند، امری بدیهی و کاملاً عقلائی است و لزومی به تخطئه آن‌ها نیست‌. یعنی هم اصول‌طلبی و هم اصلاح‌گرایی، لازم و ملزوم پروسه‌های خلاقانه است. اقامه «نهضت+نظام اسلامی»، بزرگترین و پیچیده‌ترین «فرآیند+فرآورده» است که اساساً بدون اصول‌طلبی و اصلاح‌گرایی در آن، ره به جایی نبرده و هرگز به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. إقبال به هر کدام از این دو مطلب، توأم با إدبار به دیگری، نهایت حماقت و بدسگالی است. زیرا هر شخص انقلابی نهضت‌آفرین و هر فرد ناظم نظام‌سازی، محتاج هر دو گرایش مذکور است و هر منکر آن‌ها، منکر اساس و بنیاد نهضت+نظام است. بدون اندیشه اصلاح‌طلبانه و بدون تفکر اصول‌گرایان، نه نهضت است و نه نظام و بالتبع هیچ‌کدام هم نیستند. به همین دلیل است که امام خامنه‌ای، خود را «اصول‌گرای اصلاح‌طلب» نامیدند و صریحاً فرمودند: «من به اصول‌گرای اصلاح‌طلب معتقدم». نه از باب اینکه تأییدی از «دو باند مفسد مدعیان اصلاحطلبی و اصولگرایی»، بعمل آورده باشند بلکه بعنوان اینکه این دو مطلب، برای نهضت+نظام اسلامی، جنبه حیاتی دارند. علت اصلی گیج‌کنندگی قضیه هم در آنجاست که امر خطیر «نهضت+نظام اسلامی» ما هم بعنوان نهضت، یک پروسه (فرآیند) است و هم بعنوان نظام، یک مگاپروژه (أبَرفرآورده) و این دو مطلب، تفکیک‌ناپذیر هستند. پروژه؛ «اصول‌گرایی» را می‌طلبد و پروسه؛ «اصلاح‌طلبی» را و فراورده بدون اصول‌گرایی مضمحل می‌گردد و اصلاح‌طلبی در آن، سمّ مهلک است و عمر عاجلی برای آن رقم می‌زند و فرایند برعکس آن است! یعنی با اصول‌گرایی، متوقف و متعفن می‌گردد و اصلاح‌طلبی، لازمه حیات و بقای آن است. موجیم که آسودگی ما عدم ماست ما زنده به آنیم که آرام نگیریم دلبسته سازیم و اسیر می نابیم گه موج شرابیم و گهی تار ربابیم (البته این شعر، با پروسه، فرآیند و نهضت، تناسب دارد وگرنه ویرانگر نظام، پروژه و فرآورده است.) تعریفی در باره تفاوت پروسه و پروژه: «درک لیدو» (نویسنده و استاد)، پروژه‌ها و فرآیندها را به روشی آسان تعریف کرده است. لیدو در کتاب خود با عنوان Startup Leadership، می‌گوید؛ پروژه‌ها کارهایی هستند که قبلاً هرگز انجام نشده‌اند، در حالی که فرآیندها کارهایی هستند که مستمراً انجام می‌شوند و می‌توان در انجام آنها از سایر فرایندها الهام گرفت. فرآیند یک جریان کار مستمر و تکراری است، اما پروژه یک تلاش موقتی [محدود] محسوب می‌شود. خروجی فرآیند دارای تکرار شوندگی است، اما خروجی پروژه یکتا است. مفهوم «بهبود مستمر» در فرآیند معنا دارد اما پروژه با رسیدن به هدف پایان می‌یابد. ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۳ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۹): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش۰۲): 👌هر کسی که درک صحیحی از «نهضت+نظام اسلامی» و به تعبیر امام خامنه‌ای؛ ، نداشته باشد، قطعاً در فهم «اصول‌گرای اصلاح‌طلب»، گمراه خواهد شد. (امام خامنه‌ای در بیانیه : «انقلاب اسلامی پس از ، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان «جوشش انقلابی» و «نظم سیاسی و اجتماعی»، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه «نظام انقلابی» تا أبد دفاع می‌کند.» ۱۳۹۷) 👌 وقتی باشد، پارادوکسیکال و دارای تضاد نیست. هر کسی که میان و ، تضاد و ناسازگاری ببیند، قاعدتاً بین «اصول‌گرایی» و «اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری می‌بیند و بالعکس یعنی هر کسی که میان «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری ببیند، قطعاً بین «نهضت اسلامی» و «نظام اسلامی» هم، ناسازگاری و تضاد خواهد دید. بنابراین بی‌ارزش قلمداد کردن «اصول‌گرایی+اصلاح‌طلبی»، خط بطلان کشیدن بر «نهضت+نظام اسلامی» است که هم فرآیند را تباه می‌سازد و هم أبَرفرآورده را ضایع می‌کند. انقلاب اسلامی؛ امری ابدی یا موقت؟ 👌علت اینکه افرادی از قبیل؛ شیخ و شیخ ، «انقلاب و نهضت» را از «نظام و نهاد»، جدا کرده و به می‌چسبند و امر مستمر انقلاب را موقت می‌پندارند و در واقع شعار شعورمند «خدایا خدایا تا از محافظت بفرما» ایران را به سخره می‌گیرند و «انقلاب اسلامی آسمانی» را همانند سایر «انقلابات بشری زمینی» جهانیان، جلوه می‌دهند در اینست که را قرین صرفاً می‌پندارند که لابد هیچ و و اصولی در آن نیست!! 👌مقام معظم رهبری، «نهضت+نظام اسلامی» را تعبیر به فرمودند ولیکن در منویات معظم‌له این عبارت متصف به اسلامیت هم است فلذا عبارت کامل‌تر؛ «نظام انقلابی اسلامی» است. اما بنده ترجیح داده و می‌دهم که بجای این عبارت سه کلمه‌ای از عبارت دو کلمه‌ای استفاده بکنم و هر جا که در مقالات و محاورات خود این اصطلاح را به کار برده و می‌برم، دقیقاً منظورم؛ ترکیب مفاهیم ثلاثه؛ «انقلاب+نظام+اسلام» است. زیرا با حذف اسلامیت و ولایت، عبارت نظام انقلابی، اصالت خود را از دست می‌دهد و تبدیل به عبارت متضاد و مضحکی می‌شود. 👌در مقدمه هم بر این مطلب، تصریح شده است که: «ویژگی بنیادی این انقلاب نسبت به دیگر نهضت‏های ایران در سده اخیر، مکتبی و اسلامی بودن آن است» و در ادامه این مقدمه، به بیان علت مکتبی و اسلامی نامیدن نهضت+نظام پرداخته است. همچنانکه در اصل دوم خود، این مطلب را توسعه می‌دهد: «جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:...» البته عدول و انحراف امثال هاشمی و خاتمی و روحانی از این مطلب بدیهی و قانونی، از همان زمانی شروع شد که افرادی و تمامیت‌خواهی مثل در مقابل و مقیدینی به اصول حکمرانی مثل و ، صف‌آرایی کردند و بودن عیار سنجش انقلابی و غیرانقلابی بود. نیروهای ارزشی و بر اساس نصّ صریح قانون اساسی، «مکتبی و اسلامی» بودن را اصول خود قرار داده بودند و انحصارطلب‌های فرافکن، از این جوهره نهضت و نظام، عدول کرده بودند که بعد‌ها خود را اصلاح‌طلب نامیدند! و حال آنکه «نهضت+نظام منهای مکتب و اسلام»، مطلبی نبود و نیست که بطلبد و اشخاصی همانند و (ثم الامثل فالامثل)، پای کار آن بیایند و تا آخر بایستند! 👈 فلذا «تقسیم‌بندی شش نامزد به اصولگرا و اصلاح‌طلب» از این منظری که توضیح داده شد، «یک غلط فاحش و فریبنده» نیست. دو) دومین خاستگاه منطقی و اصالت مطلب خطیر «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی»، به مسئله‌ای حاکمیتی در نهضت+نظام اسلامی برمی‌گردد. البته این ریشه، بعد از تشکیل جمهوری اسلامی و استقرار نهادهای حاکمیتی، ضرورت خود را عیان ساخت و متأسفانه تاکنون بخوبی بیان نشده است! و آنرا نمی‌توان یک ریشه عمیق تلقی کرد و بلکه یک پدیده تحمیلی است. این مسئله، طفیلی جواب غلط به مسئله اولیه بود وگرنه فی‌نفسه نباید به وجود می‌آمد و نباید عرض اندام می‌کرد. ولیکن چون انحرافی در تفکیک نظام از نهضت، توسط سران نظام (نه رهبری) رخ داد، این پدیده هم برای خود جا باز کرد و بر گرده ملت نشست! یعنی نظام بریده از نهضت اما حاکم بر ملت، گرفتار این چالش عجیب گشت ولیکن، مسئله‌ای است که جواب مکفی می‌خواهد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۳ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نفوذ یهود در ناف تهران! 👌 حضرت (عج) در چهارراه ولیعصر تهران که می‌توانست نمادی از «نهضت+نظام اسلامی» باشد، تبدیل شد به و هم اسم این چهارراه را گذاشت چهارراه ! تا هیچکسی هیچگونه نشانه‌ای از نمادهای و در جستجو نکند! و اساساً چنین توقعی نداشته باشد! تا آنجا که شهرداری‌چی‌های تهران حتی اسم مسجد را به تغییر دادند! و حال آنکه زمین این مسجد و نیز (محل تجمع مخنثین!) توسط اساساً شده بود. 👌 مقصرین این : ۱) ( + ) در جایگاه شهردار تهران ۲) اعضای وقت تهران ۳) حجة‌الاسلام (رئیس مرکز رسیدگی به ) ۳) سل‌بریدی‌های رسانه‌ای غوغاسالار (مخالفین جنجالی احداث مسجد در جنب ) ۴) (یهودی روس‌تبار) و همسرش رضا د. ۵) کسانی که «طرح زیبای استاد نقره‌کار» را از مدار خارج کردند! ۶) کسانی که مسجد را مضروب (منتهی به فوت) کردند! در حالیکه از ، حکم به دفاع از داشت! 👌 کاترین بر این توجیه است که «نهنگ به گل‌نشسته»!، نماد در برابر و است! و مسجد مفهومی بجز کرنش و سجده ندارد! 👌جهت اطلاعات بیشتر به 👈اینجا👉 مراجعه کنید. ✅ این در مرکز باید تخریب شده و طرح استاد نقره‌کار، پیاده شود تا نیز نقره‌داغ شوند! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۹ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۲): 👈(بخش قبلی)👉 سازش و مدارا! مهم‌تر و چشم‌گيرتر از «تنوع آب و هوايي» اين سرزمين «تنوع ضرب‌المثل‌ها»، «تنوع مطايبات و لطيفه‌ها و جوكها»، «تنوع لهجه‌ها»، «تنوع گويشي»، «تنوع غذايي»، «تنوع لباسي» مردمان آن است كه مجموعاً اگر در سطح جهان بي‌نظير نباشد قطعا كم‌نظير است. مردمان مختلفي با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم و اخلاقيات متفاوتي از روي اين گذشته‌اند و هر كدام به نوبه خود تأثيراتي از خود بجاي گذاشته‌اند كه بعضاً بسيار عميق و ماندگار بوده است و بعضاً هم سطحي و گذرا و البته چه‌بسا مسافرين نيز از اين تأثيرپذير بوده‌اند. و آنچه كه از همه مهم‌تر است آن بوده كه مردمان اين سرزمين در راستاي تنازع براي بقاي خود در قبال و عكس‌العمل‌هاي متفاوتي داشته‌اند و از جمله آنكه در بسياري از مقاطع از راه تسليم و سازش و وارد شده‌اند. «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» از شعارهاي اصيل اين ملت بوده است. زيرا و به اين و بويژه اين ملت معمولاً تمناهاي خود را تحميل مي‌كرده‌اند و اگر از طرف ، مدارايي صورت نمي‌گرفت نابودي اين ملت چه بسا امر محتومي مي‌بود. فلذا با ضرس قاطع مي‌توان ادعا كرد كه «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» يك شعار برخاسته از جان و دل شخصيت و در عين‌حال ساده ايرانيان است و در واقع راز بقاي اين در طول آن بوده است. و چه بسا در بسياري از موارد مدارا و جمع بستن بين آداب و اخلاق و رسوم غربي‌ها با شرقي‌ها و آميزش آنها بسادگي ميسر نبوده است و التقاطي از آنها مضحكه‌هايي را پديد آورده است؛ تعارفات تكراري، رودربايستي‌هاي بيجا، ملاحظه‌كردن‌هاي عجيب، حساسيت‌هاي شگفت‌انگيز، عصبانيت‌هاي افراطي، مصلحت‌انديشي‌هاي تفريطي، و دورويي‌ها و بسياري از صفات و خصائل مشهود و ملموس در خُلق و خوي اين ملت حتي و ايشان عمدتاً از جمله محصولات اصلي اهتمام به سازش و كنار آمدن و با انواع تأثيرگذاران بوده است. بنابراين لازمه حفظ و بقاي و يا ، مدارا و و است كه البته امري اجتناب‌ناپذير مي‌باشد. و اين انعطاف و مدارا گاهي هم چيزي نيست جز نفاق و دورويي و بلكه چند رويي! همچنانكه بدان متهم هستند و ايرانيان بعد از معاصر بسيار سعي مي‌كنند كه خود را از اين مبرا سازند! اهل كوفه! علت اينكه اهل كوفه متهم به نفاق شده‌اند به همان معجون آن شهر بر مي‌گردد. كوفه در ابتداي تأسيس، و قرارگاهي نظامي بيش نبوده است كه براي تجميع و تمركز و براي فتح احداث شده بود كه سرانجام هم با ساقط كردن سلسله‌هاي بستر لازم و فضاي مناسبي براي انتخاب فراهم ساختند تا ايشان را پذيرا گردند. وليكن مستقر در مردماني بودند كه از اقصي نقاط شهرها و باديه‌ها و سرزمينهاي بدانجا گسيل شده بودند. فلذا بر كوفه معجوني بوده است از فرهنگ‌هاي گوناگون شمال و جنوب و مركز و شرق و غرب شبه جزيره كه بالتبع بلحاظ هدف مشترك ناچار بوده‌اند با يكديگر مدارا داشته و منعطف باشند. و همين انعطاف‌پذيري موجب نهادينه شدن نفاق در شخصيت آنها گرديد و تا بدانجا پيش رفت كه از سويي (عليه‌السلام) را به و دعوت نمودند و از طرفي شمشيرهايشان را در خدمت قرار دادند و فرزندان (صلي‌الله عليه وآله و سلم) را فجيعانه و رذيلانه سر بريدند و در انجام آن بزرگترين ظلم از يكديگر سبقت گرفتند. البته امام حسين(ع) همچون پدر و برادر بزرگوارش (عليهما السلام) بخوبي بر واقف و آگاه بود وليكن گويي افشاي ، آنچنان مهم بوده است كه لازم بوده صحنه‌اي چون و براي آن تدارك ديده شود! و چه نيكو فرمود كه: «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا»! آري در عصرها و مصرهاي ديگري نيز صحنه‌هايي مشابه صحنه كربلا و عاشورا تكرار خواهد شد و شده است. و نيز كوفه ديگري است وليكن بسيار بزرگتر از آن كوفه مدفون در و سده اول اسلامي. همچنانكه نحوه دعوت و استقبال و سپس شهادت عليه‌السلام نيز نمونه ديگري از همين رفتار است كه ايرانيان مرتكب گرديدند و پاي در جاي پاي اهل كوفه نهادند! ادعاي ميزباني و دعوت و استقبال و حتي سپردن مقام بديشان و آنگاه و و ! آيا آتش هم همين‌گونه نيست؟! ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از زندان‌هایی که امپراطوری دروغ رسانه برای حکومت بشار اسد ساخته بود گفتند، اما چشم بر جنایت‌های داعشی‌های تحریرالشام بسته‌اند. 🆔 @monshaat75 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌جنایت مرکب جنایاتی را که ، مرتکب می‌شوند، باید در دو نوع صغیره و کبیره تلقی کرد: الف) آن‌ها همین کشتار فجیعی است که در ابعاد سخت، به اشکال سبعانه انجام می‌دهند و موجب نفرت جهانیان از این وحوش می‌گردد که جدیداً ایران به تبعیت از نفوذی‌ها آن‌ها را مسلح می‌نامد! ب) آن‌ها جنبه نرم دارد و آن اظهار و فریاد شعارهای است که موجب نفرت جهانیان از می‌گردد. آنچنان که هر بیننده‌ای گمان می‌کند که اسلام؛ دینی سراسر خشونت و مملو از توحش است. تا آن‌جا که عده‌ای هم بمنظور انکار توحش در اسلام، در صدد طرح و توسعه دین مطلوب شیاطین برآمده و دم از می‌زنند! تا آن‌جا که گویا در این دین، اساساً جایی برای جهاد و شهادت‌طلبی و آیاتی از قبیل «أشدّآء علی الکفار» و «اغلظ علیهم» و «فضرب الرقاب» و «فشدوا الوثاق» و امثال‌هم در قرآن وجود ندارد! و بدین ترتیب، فاتحه جهاد و مبارزه با دشمنان، خوانده شده و زمینه برای هجوم کفار و غارتگران به ، آسان و روان می‌گردد و آن‌ها را به اهداف شوم‌شان می‌رساند. بنابراین تکفیری‌های جهنمی، با یک تیر دو نشان را هدف گرفته‌اند! الا لعنة الله علی القوم الظالمینسیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۹ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏