eitaa logo
صبح حسینی
462 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
پیک مجروح تو شرمنده ات آقا شده است یار آواره ات ای یار چه تنها شده است عرق شرم منو اشک دو چشمان من است اگر این شهر شبیه شب دریا شده است تا که خاکی نشده معجر زینب برگرد که برای حرمت کوفه محیا شده است کوچه هایش چقدر مثل مدینه تنگ است وای هر کوچه پر از روضه ی زهرا شده است خبرت امده و دست به کارند همه شهر ازین شده بازار چه غوغا شده است سنگ ها دست به دست از همه جا جمع شده پای خاکستر و اتش همه جا وا شده است شیرخواران پس از این خواب ندارند که با تیر چون نیزه خود حرمله پیدا شده است از همان روز که دیدند چه دارد با خود حرف شش ماهه زدن بر نوک نی ها شده است من از آن کعب نی و هلهله ها فهمیدم که از امروز سر طفل تو دعوا شده است گوشواره ،گل سر، چار قد و گهواره رسم سوغاتی نامردم اینجا شده است گرمی مجلس نامحرم بی پرواش خنده بر بی کسی دختر نو پا شده است هیزم آورده بریزد به تنورش خولی در تنوری که به امید تو برپا شده است آه برگرد که در بین حرامی هایش سند سوختن دخترت امضا شده است  حسن لطفی https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
سایه ات تا روز محشر بر سر من مستدام بهجة قلبی علیک دائما منی السلام قرص قرص است از کنارت بودنم دیگر دلم تکیه گاه شانه های خسته ام در هر مقام پابه پایت آمدم یک عمر همدل همنفس پابه پایت آمدم هرجاکه رفتی گام گام باتو این پنجاه سال احساس عزت داشتم با تو در محمل نشستم در کمال احترام با تو تا اینجا رسیدم بی غم و بی دردسر با تو میگویند از امنیتِ من خاص و عام اسم اینجا را که گفتی سینه ام آتش گرفت شعله ور شد خاطرم از غصه های ناتمام نخل می بینم؟!و یا اینکه سپاه آورده اند سرنوشت ما چه خواهد شد اخا ماذا الختام؟ با تو دارم سایۀ سر با ابالفضلت رکاب بی تو وای از ناقۀ بی محمل و اشک مدام با تو دور خیمۀ اهل حرم آرامش است بی تو وای از آتش افتاده بر جان خیام با تو هرصبح آفتاب اول سلامم میکند بی تو زینب میرود بی پوشیه بازار شام با علی اکبر عصای دست پیری داشتم بی علی اکبر من و باران سنگ از روی بام با تو دست هیچکس حتی به سمت من نرفت بی تو ما را می برند اشرار تا بزم حرام سید پوریا هاشمی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
از نيمه شب گذشته و خوابش نبرده بود طفل سه ساله اي كه، دگر سالخورده بود در گوشه ي خرابه ،به جاي ستاره ها تا صبح ،زخم هاي تنش را ،شمرده بود از ضعف،ناي پاشدن از جاي خود نداشت آخر سه روز بود، كه چيزي نخورده بود بادست هاي كوچكش، آرام و بي صدا از فرط درد، بازوي خود را فشرده بود اين نيمه جان مانده هم از، لطف زينب است ورنه هزار مرتبه در راه مرده بود پیش از طلوع، بانوی گوهر شناس شهر آن گنج را به دست خرابه سپرده بود محسن عرب خالقي سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
 آخر خودت بگو چقدر ربنا کنم؟ باچشمهای خیس خدا یاخدا کنم؟ وقتی که بی کسی به سراغ تو آمده در خیمه ام نشینم و دائم دعا کنم درد غریبی تو به جانم شرر زده این درد را بگو که چگونه دوا کنم؟ پنجاه سال از تو خجالت کشیده ام وقتش رسیده دین خودم را ادا کنم خواهر بلاکش غم و درد برادر است باید برای تو در سپر دست و پا کنم امروز اگر برای تو از این دو نگذرم فردا چگونه رو به سوی مصطفی کنم؟! شاگرد مادرم که برای امام سوخت وقتش رسیده است به او اقتدا کنم.. روح و روان من جگرم را قبول کن لطفی نما دو تاج سرم را قبول کن.. سربازهای خواهرت آماده اند اخا بنگر چگونه پای تو افتاده اند اخا هرچند کوچکند ولی مرد جنگی اند هرچند کوچک اند علی زاده اند اخا در اضطراب رد شدن از جانب تواند از دیشب است که سر سجاده اند اخا.. از من اسیر عشق شدن ارث برده اند هستند چون اسیر تو آزاده اند اخا.. وسع کم مرا به بزرگی خود ببخش این دو برای پیشکشی مانده اند اخا دیگر نگو دو خوشه انگور زینب اند دیگر رسیده اند دگر باده اند اخا ایراد سن و سال نگیر از دو غنچه ام وقتی قسم به فاطمه ات داده اند اخا رحمی نما به سوز دل و گریه هایشان دارو ندار من پدری کن برایشان.. دارند میروند تو حسرت نکش فقط جانم فدات بار مصیبت نکش فقط نذر من است پای تو ارباترین شوند از نیزه دار و حرمله منت نکش فقط حلا که دین من به تو قدری ادا شده.. حرفی وسط ز عمق جنایت نکش فقط آرام باش بر سر بالینشان حسین تو پای از رکاب به سرعت نکش فقط من راضیم در شاخه گلم را نیاوری باکام تشنه اینهمه زحمت نکش فقط درخیمه مانده ام که نبینی غم مرا آقای خوب من تو خجالت نکش فقط مردی نمانده غصه نخور زینبت که هست جانم فدات ناله غربت نکش فقط مویم سفید شد به تماشای عشق تو من مادر شهید شدم پای عشق تو.. سید پوریا هاشمی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
سر می نهد تمام فلک زیر پای او دل می برد ز اهل حرم جلوه های او عبدالله است و ایل و تباری کریم داشت با این حساب عالم و آدم گدای او انگار قاب کوچکی از عکس مجتبی هر لحظه می تپد دل زینب برای او او حس نمی کند که یتیم است و خون جگر تا با حسین می گذرد لحظه های او بالاتر از تمامی افلاک می نشست وقتی که بود شانۀ عباس جای او نیمش حسن و نیمه دیگر حسین بود بوی مدینه می رسد از کربلای او مثل رقیه روح و روان حسین بود او همچو عمه دل نگران حسین بود مسعود اصلانی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست مست مدام شیشه می در بغل شکست یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست فرزند آن بزرگ که پشت جمل شکست پروانهء رها شده از پیرهن شده است او بی قرار لحظهء فردا شدن شده است بر لب گلایه داشت که افتادم از نفس بی تاب و بی قرار، سراسیمه چون جرس سهم من از بهار فقط دیدن است و بس؟ بگذار تا رها شوم از بند این قفس جز دست خط یار به دستم بهانه نیست خطی که کوفی است ولی کوفیانه نیست گویی سپرده اند به یعقوب، جامه را پر کرد از آن معطر یکریز، شامه را می خواند از نگاه ترش آن چکامه را هفت آسمان قریب به مضمون نامه را این چند سطر را ننوشتم، گریستم باشد برای آن لحظاتی که نیستم آورده است نامه برایت، کبوترم اینک کبوترم به فدایت، برادرم دلواپسم برای تو ای نیم دیگرم جز پاره های دل چه دلیلی بیاورم آهنگ واژه ها دل از او برد ناگهان برگشت چند صفحه به ماقبل داستان یادش به خیر، دست کریمانه ای که داشت سر می گذاشتیم به آن شانه ای که داشت یک شهر بود در صف پیمانه ای که داشت همواره باز بود درِ خانه ای که داشت هرچند خانه بود برایش صف مصاف جز او کدام امام زره بسته در طواف اینک دلم به یاد برادر گرفته است شاعر از او بخوان که دلم پر گرفته است آن شعر را که قیمتِ دیگر گرفته است شعری که چشم حضرت مادر گرفته است " از تاب رفت و تشت طلب کرد و ناله کرد وآن تشت را ز خون جگر باغ لاله کرد” اینک برو که در دل تنگت قرار نیست خورشید هم چنان که تویی آشکار نیست راهی برای لشکر شب جز فرار نیست پس چیست ابروانت اگر ذوالفقار نیست؟ مبهوت گام هاش، مقدس ترین ذوات می رفت و رفتنش متشابه به محکمات بغض عمو درون گلو بی صدا شکست باران سنگ بود و سبو بی صدا شکست او سنگ خورد سنگ، عمو بی صدا شکست در ازدحام هلهله او… بی صدا شکست سید حمید رضا برقعی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini