eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.4هزار دنبال‌کننده
957 عکس
267 ویدیو
114 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اندیشکده قصد
بسم الله 🗝به عقب برنمی‌گردیم! [بخش چهارم] دکتر 🔅پیش از این اشاره کردم که راه‌حل‌های متعارف نمی‌تواند گرهی از باز کند. همچنین توضیح دادم که چگونه علی‌رغم این همه رانت نفت و حمایت‌های دولتی، نتوانسته است برای ما جهش ایجاد کند. در بخش قبلی، را به‌عنوان نمونه‌ای از شیوۀ تولید مردمی مثال زدم. در این بخش،‌ مثال دیگری دارم که شاید در ابتدا روترشی بیاورد اما اگر تا انتها بخوانید خواهید دید که چه ظرفیت بزرگ و دردسترسی است! 🔹 وقتی حرف از به میان می‌آید، اولین تصویر ذهنی ما ایرانی‌ها، پرایدهای تصادفی کنار جاده است که پلیس با افتخار و برای ترساندن ما، لاشۀ آن را در مکانی مرتفع بارگذاری کرده است! اما خوب است بدانیم که از سال ۴۸ که برادران خیامی خط تولید ارو (پیکان) را از شرکت ورشکستۀ انگلیسی خریدند، استراتژی صنعت خودروی ما «هر ایرانی یک پیکان» بوده است. این استراتژی یعنی «مونتاژ» خودرو برای «مصرف داخلی»! 🔹 با این استراتژی صنعت خودرو، نمی‌توان انتظار داشت که خودروهای ملی باکیفیت و قابل رقابت با نمونه‌های خارجی تولید شود و بتواند در بازارهای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد، چرا که هدف «مونتاژ» خودرو برای «مصرف داخل» است! 🔹 برای تحقق این استراتژی هم شرکت‌های رانتی ایران‌خودرو و سایپا به زور حمایت‌های دولتی و انحصار صنعت خودرو، با کلی بدهی و تعهد، شده‌اند نماد خودروسازی ملی! 🔹 اگرچه گام‌هایی برای اصلاح این استراتژی در اواخر دهه هشتاد برداشته شد اما به دلیل وابستگی این راهکارها به تولید انبوه، باز هم به نتیجه نرسید. 🔸 راهکار جهش تولید در صنعت خودروسازی، راسته‌های خودروسازی است! یعنی همین راسته‌های تعمیرگاهی که در حاشیه شهرها وجود دارند باید همگی به جای تعمیرات خودرو، به «خودروسازی» روی بیاورند. 🔸 مطمئنا خودوریی که اینها درست خواهند کردند از پرایدی که ساپیا می‌سازد و از سمند و پژوی ایران خودرو بی‌کیفیت‌تر و ناامن‌تر نیست! 🔸و بلکه نوآوری و خلاقیت و بهینه‌سازی در آنها بسیار سریعتر و چالاکتر از خودروسازهای فعلی خواهد بود. 🔹 راه‌اندازی این راسته‌های خودروسازی فقط با یک مشکل مواجه است و آن اینکه نیروی انتظامی این خودروها را پلاک نمی‌کند! و احتمالاً انحصارگران صنعت خودروسازی، به قطعه‌سازان اجازۀ تأمین قطعات لازم را برای این راسته‌های خودروسازی نخواهند داد. پس نقطۀ کانونی، از صنعت خودروست. 🔸 این همه دانشکدۀ خودرو در کشور وجود دارد که نمونۀ واقعی ماشین هیبریدی و های‌تک خود را هم ساخته‌اند! اگر اجازۀ پلاک‌شدن این خودروها داده شود همۀ این دانشکده‌ها به مراکز تولید خودروهای های‌تک و مرکز تحقیق و توسعۀ خودرو تبدیل خواهند شد. 🔸 در زمینۀ بازار مصرف هم علاوه بر بازار کشورهای همسایه، حتی بازار کشورهای اروپایی و آمریکایی هم به‌شدت نیازمند خودروهای ارزان‌قیمت است و چین و کره دارند روی همین ظرفیت کار می کنند. 🔸این را هم اضافه کنم که صنعت خودرو در هر کشوری، ویترین صنعت آن کشور است. اگر صنعت خودورسازی متحول شود، زنجیره‌ای از واحدهای تولیدی را فعال می کند که هم رشد اقتصادی و هم اشتغال زیادی ایجاد می‌کند. [ادامه دارد] 🆔 @QasdWay
-2069094654_-211859.opus
1.94M
1⃣ پاسخ حجه الاسلام پیروزمند از اعضای علت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم به محتوای جلسه رهبری در سال ۸۹ درباره فرهنگستان @teghtesadi
-2106843389_-211857.opus
872K
2⃣ نقد طلبه ای به نام اقای روح الله رجبی به بیان اقای پیروزمند @teghtesadi
1618157315_-211858.opus
3.1M
3⃣ پاسخ مجدد اقای پیروزمند @teghtesadi
📕شهید صدر چه کتابهایی میخواند؟! 🏠 از فرصت در خانه ماندن استفاده کنیم و... 🔻لینک زیر را کلیک نمایید https://www.instagram.com/p/B-MxqOIpP8N/?igshid=1mznz8l9d81c 🆔 @shahidsadr
🔳⭕️من نقی معمولی‌ام تو چطور؟ دکتر مجتبی لشکربلوکی سریال پایتخت در حال پخش شدن از تلویزیون است و من به «نقی» فکر می‌کنم. چقدر این نقی آشناست و چقدر فامیلی هوشمندانه‌ای دارد: «معمولی». او یک کاراکتر خاص نیست. معدل و میانگین جامعه ماست. نقی معمولی یعنی من و یعنی تو. چرا چنین چیزی می‌گویم؟ به نقاط شباهت نقی معمولی به میانگین جامعه ایرانی دقت کنید: نقی معمولی راجع به همه چیز اظهار نظر می‌کند. تا حالا چنین دیالوگی از او نشنیده‌‌ایم: من نمی‌دانم باید فکر کنم. نقی معمولی جهان کوچکی دارد یعنی وقتی راننده نماینده مجلس می‌شود طوری رفتار می‌کند که نماینده مازندران در پارلمان است و نماینده پارلمان در مازندران! روی ماشینش پرچم ایران می‌گذارد مانند ماشین روسای جمهور و کلت و هفت تیر به کمر می‌بنندد. نقی معمولی اعتماد بنفس دارد در سطح لالیگا. نقی پارتی بازی می‌کند؛ از همسرش می‌خواهد که خبر بازگشت وی را از حج در اخبار استانی بگوید! حالا اگر نمی‌تواند در مشروح اخبار دست کم در خلاصه اخبار! نقی معمولی می‌خواهد همیشه بالا باشد: از اصرار بر هِد فامیل بودن تا سرگروه شدن در تمرین قبل از رفتن به حج. نقی معمولی راحت دروغ می‌گوید! حتی برای رفتن به خانه خدا هم دروغ می‌گوید آن هم دقیقا شب قبل از رفتن! نقی معمولی کتاب نمی‌خواند! همین! خیلی ساده! و از همه مهم‌تر؛ نقی معمولی خود تعمیم یافته ندارد. راجع به این بیشتر صحبت می‌کنم. البته نقی معمولی ويژگی‌های مثبت نیز دارد: 🔹 خانواده دوست است. 🔹 به بزرگ‌ترها احترام می‌گذارد. 🔹 گاهی اوقات رفتار اخلاقی و جوانمردانه دارد. 🔹 زحمت‌کش و جنگنده است برای خانواده‌اش می‌جنگد. 🔹 روی خانواده اش تعصب خاصی دارد. دیدید؟ نقی معمولی نماد جامعه ایرانی است. معدل و میانگین جامعه ماست. بسیار شبیه به من و تو. ☑️تجویز راهبردی: از میان همه مختصات نقی معمولی، یا به عبارت بهتر از میان همه مختصات خودم و شما می‌خواهم به مساله عدم شکل‌گیری «خود تعمیم یافته» اشاره کنم. مقصود فراستخواه، جامعه پژوه معاصر ما معتقد است: توسعه یافتگی محصول نوعی آگاهی میان فردی و فرافردی است. یا به تعبیر من توسعه حاصل وجود «خودِ تعمیم یافته» است. بگذارید مثالی بزنم: وقتی درک می‌کنم علاوه بر من و خانواده من، افراد دیگری نیز در این مجتمع آپارتمانی زندگی می‌کنند. از آن لحظه به بعد همانطور که حواسم به خودم و خانواده‌ام است، ملاحظه همه ساکنان آپارتمان را می‌کنم. اینجاست که به خود تعمیم یافته رسیده‌ام. نحوه رفت‌و‌آمد و صدا و استفاده از فضای مجتمع مسکونی، به نحوی خواهد بود که دیگران را هر لحظه در کنار خودم می‌بینیم. در خود محدود، من به عنوان پدر فقط فرزندم را به خاطر نسبت خونی، مورد توجه قرار می‌دهم ولی در خود تعمیم یافته، همسایه و همشهری را صاحب حق وحقوق می‌دانم و دستیابی به خود تعمیم یافته حاصل تامل، تمرین و تجربه است. پس سه پیشنهاد دارم: ✅ برای تامل: کتاب خودمداری ایرانیان را بخوانیم. ✅ برای تمرین: یک ماه تمرین کنیم که خانواده دیگران را خانواده خود بپنداریم. آنگاه آیا همان رفتاری را می‌کنیم که با وی می‌کنیم؟ ✅ برای تجربه: به گونه‌ای رفتار کنیم که برای نسل بعدی یک الگوی متفاوت رفتاری باشیم. آدم‌ها بر اساس تجربه زیسته‌شان می‌آموزند که چه کاری خوب است و چه کاری بد. بحران کرونا زمان بسیار مناسبی است برای تجربه خود تعمیم یافته. یعنی درک کنم که هر رفتار ساده می‌تواند باعث مرگ دیگری شود. فقط همین را بگویم که این خود تعمیم یافته بسیار مهم است: ما همیشه از خویشاوندگرایی و پارتی‌بازی می‌نالیم. همیشه می‌شنویم که در کشور امکان اجماع نظر وجود ندارد. از قبیله سالاری و قوم‌گرایی گله می‌کنیم. از اینکه دموکراسی در ایران شکل نمی‌گیرد ناراحتیم. یکی از مهم‌ترین بلوک‌های سازنده فرآیند توسعه یافتگی (اجماع نظر، دموکراسی، شایسته سالاری) دستیابی به این خود تعمیم یافته است. تا من تو را درک نکنم و تا تو من را نفهمی و تا به من تعمیم یافته نرسیم توسعه دشوار خواهد بود. البته توسعه یافتگی شروط دیگری نیز دارد و من منکر نقش نظام کشورداری و ... نیستم. در سریال پایتخت همای سعادت همنشین نقی معمولی است اما در دنیای واقعی همای سعادت (توسعه یافتگی) روی دوش نقی معمولی (من و تو) نخواهد نشست. باید از خودمداری به دیگرفهمی و دگرپذیری مهاجرت کنیم. همه ما یک خانواده بزرگ داریم به نام ایران و خانواده‌ای بزرگ‌تر به گستردگی جهان‌.
‎⁨جهان، پس از کرونا. یوول نوح هراری⁩.pdf
209K
یادداشتی خواندنی از نوح هراری درباره کرونا و تبعات بعدی آن در جهان! مطلب کمی طولانی است اما ارزش وقت گذاشتن دارد. انتشار آن به معنای قبول تمام محتوای آن نیست‌، بلکه نکات قابل تاملی دارد که می‌شود درباره آن نکات فکر و گفتگو کرد!
طب سنتی.pdf
11.49M
«کرونایسم» در هندسه معرفتی عالمان مذهب یادداشت تفصیلی حجت الاسلام علی امیری، مدیر موسسه فقه الطب، طبنا، با موضوع واکاوی مبانی معرفتی اندیشوران دینی در مواجهه با موضوعات نوپدید پزشکی و پاندمی ویروس «کرونا»، از منظر تاریخ پزشکی، فلسفه علم، مدرنیسم و طب قدیم.
حجه الاسلام علی محمدی موسسه معنا واقعا این نحوه از بریده دیدن «بخش توصیفی» از «غیر توصیفی علوم اجتماعی» برای من عجیب است! لااقل در سه گام می توان نسبت بخش توصیفی علوم اجتماعی با بخش غیر توصیفی را بررسی کرد: ▪️گام اول: رابطه بخش توصیفی با بخش تجویزی و حکمی ولو اینکه بپذیریم که علوم اجتماعی فقط توصیف می کنند و تجویز وظیفه آنها نیست، ولی این دیگر قابل انکار نیست که اگر توصیفات علوم اجتماعی از پدیده های انسانی از قبیل طلاق و خودکشی و مبادله و سود و دین و اسطوره و ...، هیچ دلالتی و اقتضائی نسبت به ساحت تصمیم و تجویز و توصیه نداشته باشد، لازمه اش به حاصلی و مهمل بودن مطلق علوم اجتماعی در تکون وضع کنونی جهان است. بلکه عمده جریان علوم اجتماعی مدعی آن هستند که فقط توصیفگر اند و نه توصیه کننده، ولی در کنار این «الاحقری» که می گویند، «الاکبری» خوابیده که اگر می خواهید دچار اعوجاج نشوید، به آنچه من علوم اجتماعی برایتان «به عنوان قواعد رفتاری انسان و جامعه» برایتان صورت بندی کرده ام و «وصف» کرده ام، «باید» تن در بدهید و ملتزم شوید. این عبارت، خود بزرگترین، «باید» علوم اجتماعی مدرن است. در ذیل این «باید کلان و اساسی» است که سیاست و قدرت، می بایست به «علوم اجتماعی» قید بخورد و مهار شود، تا به اصطلاح «کارشناسی و معقول» باشند و سلیقه ای و وهله ای و قبیله ای نباشد... ▪️گام دوم: در مندمج بودن بخش توصیفی با بخش اخلاقی و ارزشی علاوه بر این، تفطنی در پنجاه شصت سال گذشته حتی در میان، متفکرین اسلامی شکل گرفته که آنچه امروز به عنوان علوم انسانی ارائه می شود، ملغمه ای از «نظام ارزشها» و «نظام توصیفات» است که به صورت مندمج و در هم تنیده ارائه شده است. در فضای فکری ما این حساسیت نسبت به «علوم مارکسیستی» بیشتر بوده است و نقدهای بسیار خوبی در رد ادعای «علمی بودن مارکسیسم» توسط متفکرین اسلامی نگاشته شده است. شهید صدر در کتاب ارزشمند اقتصادنا، بحثهای مفصلی انجام داده که نشان دهد که آنچه امروز به اسم «نظام اقتصاد مارکسیتی» و «نظام اقتصاد سرمایه داری» مطرح است، مجموعه ای در هم تنیده از «مذهب اقتصاد» و «علم اقتصاد» است و نباید ما گول ظاهرا ادعاها را بخوریم. ایشان تلاش کرده که در هریک از این نظامهای اقتصادی، بخش توصیه ای و ارزشی آنها را از بخش توصیفی آنها تفکیک کند. ▪️گام سوم، گرانبار بودن توصیفات از نظام ارزشی و اخلاقی گام سوم، توجه به نخ نما شدن افسانه «خنثی بودن توصیفات علمی»؛ لااقل در علوم انسانی است. نقدها و تبین های خوبی در این سالها چه در غرب و چه در جهان اسلام و چه در کشورما، نسبت به «منسلخ نبودن بخش توصیفی علوم انسانی» از نظام ارزشی و اخلاقی دانشمندان صورت گرفته است. چگونگی حضور «تصویر از مطلوب»، در افراز و تجزیه واقعیت، شاخص های تعادل و عدم تعادل، شناسایی معادله های حرکت بر اساس متغیرهای موجود، شناسایی متغیر اصلی و ...، همه و همه مجاری حضور تصویر ارزشی و مطلوب دانشمندان در توصیفاتشان در عرصه علوم انسانی است. 🔹غرض این تفکیک این بود که بعد از توجه به گامهای فوق باید بررسی کنیم که جمله ای که از جناب استاد جوادی آملی دام ظله نقل شد، به چه معناست؟ جمله ایشان این بود: «کسی نباید توقع داشته باشد که با و ، و با ، سیاست را پیدا کند؛ چون باید و نباید جایش در است، منتها مبانی فطری و ادله اولی را حکمت نظری تأمین می‌کند.» اگر ایشان بگوید که بخش توصیفی و تجویزی هیچ ارتباطی با هم ندارند و بخش اول را در حکمت نظری باید جست و دومی را در حکمت عملی، به نظر حقیر از منظر هر سه گامی که عرض کردم یا لااقل از منظر گام اول و سوم، می توان به این فرمایش ایشان اشکال کرد. این اشکال زمانی تقویت می شود که بدانیم در نگاه ایشان (بر خلاف بزرگانی مانند استاد مصباح)، حکمت علمی به حکمت نظری بر نمی گردد و هر یک بداهتها و قضایای فطری خاص به خود را دارند.🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از بحث های مهم در حوزه فلسفه مساله وحدت و کثرت است. یکی از زیرشاخه های این موضوع، پاسخ به این سوال است که چطور اجزاء یک کل واحد، می تواند دارای ارزش مثبت باشند، اما کل نهایی که منتجه است، ارزش منفی داشته باشد. مثال معروف آن هم «رقص» است. در حالی که حرکت های دست و پا و کمر و سر و... اگر جداجدا بررسی شوند، ممکن است بی ارزش و یا حتی دارای ارزش اخلاقی مثبت باشند(مثل ورزش) اما کلیت آن از نظر دین ممکن است گناه باشد و یا در هنرهای نمایش، یک رقص بد و ناهنجار و یا بی مناسبت و... باشد یعنی وقتی این حرکات با هم جمع می شوند بار ارزشی متفاوتی از تک تک آنها بصورت مجزا دارند. پاسخی که هر مکتب فلسفی به این سوال میدهد، که چطور ارزش کلیت را از ارزش اجزاء جدا می کند، بعدا توسط دانش های بهره بردار از آن مکتب فلسفی در علوم کاربردی مورد استفاده قرار می گیرد و در نهایت هم متخصصان خطابه های عمومی، آن روش تحلیل را در گفتگو با مردم، به زبان ساده در می آورند و موضوعات را به زبان عمومی بیان میکنند. اما متاسفانه در بسیاری از اوقات، کنشگران اجتماعی، برای فرار و انکار بار ارزشی حاصل از کلیت کار خود، متفاوت بودن ارزش کلیت یک اثر و فعل از اجزائیش را انکار می کنند و این در اصل تلاشی غیر اخلاقی است برای تحمیق مردم و سوء استفاده از کم سوادی مردم در بازی های منطقی و زبانی. البته این سو رفتار، مذهبی و غیرمذهبی نمی شناسد، اما کلیپ بالا یک نمونه گل درشت از این رفتار غیر اخلاقی نخبگان جامعه است. @teghjtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیزر هنری و نگاه جالب شیعیان حزب الله به دعوت دیشب سید حسن نصرالله برای دعا در شب نیمه شعبان @teghtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعوت سید حسن نصرالله به کمپین برای شب نیمه شعبان ساعت ۸:۳۰ شب به وقت مکه @teghtesadi
آشنایی با نظام سلامت در اسلام - 07 شهریور 1394 دانشکده طب سنتی دانشگاه تهران.mp3
22.66M
🔹موضوع: آشنایی با نظام سلامت در اسلام «آشنایی با روش‌شناسی برداشت از قرآن و حدیث درعلوم سلامت» 🔹جلسه اول 🔹 سخنران: دکتر احمد پاکتچی 🔹 تاریخ: 7 شهریور ماه 1394 🔹 مکان: تهران، دانشگاه تهران، دانشکده طب سنتی، ساختمان هروی. 🆔 @ostadpakatchi
هدایت شده از عصر حیرت
¤ عصر حيرت 《مهدى نصيری》 .pdf
2.85M
🍀 متن کتاب "عصر حیرت" به قلم مهدی نصیری 🔺رویدادهای پیرامون کتاب را در كانال زیر در تلگرام دنبال کتید: @asrehairat
صف خرید! ✍️احمد اولیایی این روز‌ها در سراسر کشور در بعضی خیابان‌ها صف‌هایی دیده می‌شود. صف‌هایی برای ثبت‌نام در سامانه سجام و دریافت کد بورسی. رشد ۱۸۷ درصدی شاخص بورس در سال گذشته و ادامه رشد آن در سال جاری نشان از روز‌های پررونق بورس دارد. بورسی که ظاهرا بخاطر سیاست‌های اقتصادی اخیر، به تنها بازار زنده کشور برای مردم تبدیل شده است. بورس اساسا یک ماهیت اقتصادی دارد، اما من می‌خواهم از زاویه فرهنگ به آن نگاه کنم. به خصوص این روز‌ها که در محافل خانوادگی، دوستانه و فضای مجازی خیلی‌ها در این مورد مشغول صحبت هستند. بعبارتی بورس به تدریج در حال ورود به بخشی از سبک زندگی مردم است و احتمالا سهم بسزایی از آن را به خود اختصاص خواهد داد. فارغ از تحلیل‌های اقتصادی مانند نقش دولت در این رونق، سیاست‌های پشت صحنه، نقش بازیگردانان بورس، و علل استقبال مردم از بورس، بررسی پیامد‌های فرهنگی آن امری ضروری است. زمانی نه چندان دور، شاید همین شش ماه گذشته اگر در کف خیابان از مردم در مورد بورس سوال می‌کردیم، فقط اسم آن را شنیده بودند. اما اکنون بسیاری از همان افراد برای خود و خانواده‌شان کد بورسی گرفته و مشغول رصد بازار هستند. این وضعیت ممکن است چه محصولی برای فرهنگ ما به ارمغان بیاورد؟! - «ترویج فرهنگ درآمدزایی بدون کار» یکی از مهم‌ترین پیامد‌های عمومی سازی این چنینی بورس است. «کار» یک مفهوم متعالی است که انسان و جامعه‌اش را به سمت پیشرفت هدایت می‌کند و اساسا در مفهوم سنتی‌اش با «عرق ریختن» رابطه تنگاتنگی دارد. درست است که شرکت‌های تولیدی بسیاری در بورس مشغول به کار هستند، اما درآمد آن‌ها برای مردم بی خبری که در بورس سرمایه‌گذاری کرده و دائما با رصد سامانه بورسی خود به درصد‌های اندک سود آن دلخوش کرده اند، به نوعی درآمدزایی بدون کار شبیه‌تر است تا «کار». - بناکردن فعالیت اقتصادی بر فضای مجازی منجر به «وابستگی شدید فعالیت و کار به یکجانشینی» می‌شود. اساسا عدم تحرک، یکجانشینی و قرار دادن فضای مجازی به عنوان زیربنای سبک زندگی یکی از مهم‌ترین آفت‌های فرهنگ مدرنیته و احتمالا روز‌های بورسی عمومی ایران است. - «اصالت سود» مفهوم اقتصادی-فرهنگی دیگری است که نباید از آن غافل شد. آن‌چه که تولید می‌شود و آن کسی که کار می‌کند و اتفاقاتی که در بازار می‌افتد هیچ اهمیتی برای سرمایه گذار ندارد. آنچه مهم است ۵+ و درصد‌هایی است که بر روی پولش می‌آید. این، یعنی «اصالت سود». این فرهنگ، اساسا یک فرهنگ غیردینی و نامطلوب است. شاید بازیگردانان بورس و سهام داران اصلی شرکت‌ها بدانند چه چیزی تولید می‌شود، ولی عموم مردم فقط به سود خواهند اندیشید چرا که اصلا به معنای بورس نه اشراف و نه اجازه ورودی خواهند داشت. - «فداشدن وقت طلایی» مسأله دیگر فرهنگی این روز‌های بورس است. ساعت ۹ تا ۱۲ که گُل وقت تحصیل، تأمل و تلاش است، در حال تبدیل شدن به پشت سیستم نشستن و گوشی دست گرفتن و رصد سامانه بورسی می‌باشد؛ و این حقیقت، تلخ‌تر خواهد بود زمانی که مشاهده می‌کنیم قشر فرهیخته ما اعم از طلاب و دانشجویان برای ورود به بورس از یکدیگر پیشی می‌گیرند. در سازمان‌ها، نهاد‌ها و جلسات، در کلاس‌ها و نشست‌های علمی و ... رصد گاه به گاه سامانه از روزمره‌های افراد شده است. در نهایت باید گفت: البته که کسی نمی‌تواند منکر اهمیت بورس و لزوم توجه به آن در کلان موضوع اقتصاد شود، اما سوال اصلی در عمومی سازی بورس آن هم در این قالب‌های بدون ضابطه است که ممکن است فرهنگ را با خطرات جدی مواجه کند. این، دیگر فضای مجازی نیست که بگوییم از بیرون وارد شده و ما را غافلگیر کرده است. بستری داخلی است که عامدانه و شاید بدون توجه به پیوست فرهنگ آن در حال شیوع است! https://fararu.com/fa/news/437650/صف-خرید
💠 نظریه‌ای برای تأسیس پلتفرم‌های مجازی برای جامعه هیأت 🔰در نشست هسته احیاء امر با حجت‌الاسلام والمسلمین مهدیزاده، طلبه سطح چهار و مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم، که به صورت مجازی برگزار شد، ایشان در چهار مرحله به تبیین نظریه خود برای تأسیس پلتفرم‌های مجازی برای جامعه هیأت‌های مذهبی پرداخت. 🔸ایشان ابتدا به تبیین نقطه تمایز خدمات اجتماعی برآمده از پلتفرم‌های مجازی با کنش‌های سنتی دولت‌ها و نهادهای اجتماعی پرداخت. 🔹در بخش دوم، ایشان مدعی شد که مطالعه ماهیت تعاملات در بازار، مأموریت بخشی از علوم اجتماعی به نام «نظریه اجتماعی» است. 🔸در بخش سوم مهدیزاده مدعی شد که نظریات اجتماعی، از طریق باز معنا کردن تعاملات تک تک روابط جامعه، فضای اجتماعی را جهت‌دار می‌کنند. 🔹در بخش چهارم ایشان تلاش کرد تا به صورت استقرائی اجزاء یک پلتفروم خدمات مجازی را برای هیأت ترسیم کند. 🌐 برای مطالعه متن کامل این گزارش به آدرس زیر مراجعه کنید: https://rushd.ir/?p=6916 🌿 🌿 ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu @teghtesadi
حالا که پارکها و مراکز تفریحی روباز در آغاز ماه مبارک رمضان باز شدند، پیشنهاد می شود که این اماکن با همت هیئت ها و مساجد محله ها -که سازه های آنها سرپوشیده است و نمی توان از آنها در ایام کرونا استفاده کرد- در این یک ماه با همدلی و برادری، میزبان فعالیتهای مذهبی مردم باشند @teghtesadi
دانلود متن کامل و رایگان کتاب آزمون کرونا: دیدگاه‌ها و راهبردها انتشارات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام https://b2n.ir/291210 @teghtesadi
769793795_-211281.pdf
10.49M
کتاب آزمون کرونا دانشگاه امام صادق(ع) @teghtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احمد هوبر روزنامه نگار سوئیسی عضو حزب سوسیال دموکرات سوئیس بوده ۱۹۶۲ گویا به اسلام گرویده اند حمایتش از فتوای امام درباره سلمان رشدی باعث شد محدودش کنن سال ۸۷ هم فوت کرده
هدایت شده از منور
به تازگی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد، تعریف جدیدی از باسوادی ارائه داده است شاید برای تان جالب باشد که بدانید مفهوم سواد در قرن گذشته، تغییرات بسیاری کرده است و این چهارمین تعریف سواد است که توسط یونسکو به صورت رسمی اعلام می شود به طور خلاصه و طبق این تعریف، باسواد کسی است که بتواند از خوانده ها و دانسته های خود تغییری در زندگی خود ایجاد کند ب‏ا تعریف جدیدی که یونسکو ارایه داده باسوادی توانایی «تغییر» (Change) است و باسواد کسی است که بتواند با آموخته‌هایش، تغییری در زندگی خود ایجاد کند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در ادامه و بعد از مروری کوتاه بر تعاریف سواد از ابتدا تا امروز، نکاتی درباره ایجاد تغییر در زندگی بر اساس دانسته ها و راهکارهای دست یابی به این مهم، مطرح خواهیم کرد اولین تعریف توانایی خواندن و نوشتن، اولین تعریفی که از سواد در اوایل قرن بیستم ارائه شد، صرفا به توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری معطوف بود، طبق این تعریف، فردی با سواد محسوب می شد که توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری خود را داشته باشد دومین تعریف اضافه شدن یاد گرفتن رایانه و یک زبان خارجی در اواخر قرن بیستم، سازمان ملل تعریف دومی از سواد را ارائه کرد در این تعریف جدید، علاوه بر توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری، توانایی استفاده از رایانه و یاد داشتن یک زبان خارجی هم اضافه شد بدین ترتیب به افرادی که توان خواندن و نوشتن، استفاده از رایانه و صحبت و درک مطلب به یک زبان خارجی را داشتند، باسواد گفته شد قاعدتا طبق این تعریف بسیاری از دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاهی کشور ما بیسواد محسوب می شوند چون دانش زبان خارجی بیشتر افراد کم است سومین تعریف اضافه شدن ۱۲ نوع سواد: سازمان ملل در دهه دوم قرن ۲۱، باز هم در مفهوم سواد تغییر ایجاد کرد در این تعریف سوم کلا ماهیت سواد تغییر یافت، مهارت هایی اعلام شد که داشتن این توانایی ها و مهارت ها مصداق باسواد بودن قرار گرفت بدین ترتیب شخصی که در یک رشته دانشگاهی موفق به دریافت مدرک دکترا می شود، حدود ۵ درصد با سواد است این مهارت ها عبارت اند از : ۱- سواد عاطفی: توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده و دوستان ۲- سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستن آداب اجتماعی ۳- سواد مالی: توانایی مدیریت مالی خانواده، دانستن روش های پس انداز و توازن دخل و خرج ۴- سواد رسانه ای: این که فرد بداند کدام رسانه معتبر و کدام نامعتبر است ۵- سواد تربیتی: توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته ۶- سواد رایانه ای: دانستن مهارت های راهبری رایانه ۷- سواد سلامتی: دانستن اطلاعات مهم درباره تغذیه سالم و کنترل بیماری ها ۸- سواد نژادی و قومی: شناخت نژادها و قومیت ها بر اساس احترام و تبعیض نگذاشتن ۹- سواد بوم شناختی: دانستن راه های حفاظت از محیط زیست ۱۱- سواد تحلیلی: توانایی شناخت، ارزیابی و تحلیل نظریه های مختلف و ایجاد استدلال های منطقی بدون تعصب و پیش فرض ۱۱- سواد انرژی: توانایی مدیریت مصرف انرژی ۱۲- سواد علمی: علاوه بر سواد دانشگاهی، توانایی بحث یا حل و فصل مسائل با راهکارهای علمی و عقلانی مناسب از آن جا که با سواد بودن به یادگیری این مهارت ها وابسته شد، قاعدتا سیستم آموزشی کشورها هم باید متناسب با این مهارت ها تغییر رویه می داد که متاسفانه فعلا سیستم آموزشی کشور ما، هنوز هیچ تغییری در زمینه آموزش مهارت های فوق نکرده است جدید ترین تعریف علم با عمل معنا می شود با این حال و به تازگی «یونسکو» یک بار دیگر در تعریف سواد تغییر ایجاد کرد در این تعریف جدید، توانایی ایجاد تغییر، ملاک با سوادی قرار گرفته است یعنی شخصی با سواد تلقی می شود که بتواند با استفاده از خوانده ها و آموخته های خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند در واقع این تعریف مکمل تعریف قبلی است زیرا صرفا دانستن یک موضوع به معنای عمل به آن نیست در صورتی که مهارت ها و دانش آموخته شده باعث ایجاد تغییر معنادار در زندگی شود، آن گاه می توان گفت این فرد انسانی با سواد است چرا سوادمان باعث تغییر در زندگی مان نمی شود؟ جالب است بدانید که یادگیری در متون روان شناسی، به صورت ایجاد تغییر پایدار در رفتار تعریف می شود پس ایجاد تغییر در رفتار، مهم ترین مولفه با سواد بودن است
هدایت شده از مدرسه اقتصاد
990206-coronavirus-ordeal-isu-homayoun-baniasad-free.pdf
10.49M
📚/ دومین کتاب (ع) درباره و نگاه راهبردی و فلسفی و اندیشه‌ای به 📔آزمون کرونا دیدگاه ها و راهبردها 🗞فایل کتاب منتشرشده در دانشگاه امام صادق پیرامون کرونا... @coronaai @SchoolofEconomics
بسمه‌تعالی تغییر مفهوم واژهٔ قرآنی «ملت» در دوران معاصر 🔹 مفهوم ملت در معنای تاریخی آن، در مقابل نحل، بر مجموعه‌ای از انسان‌ها اطلاق می‌شود که بر مدار املای الهی و وحی خداوند، وحدت و انسجام پیدا می‌کنند. 🔹 فارابی در رسالهٔ الملة، «ملت» را همان «مدینهٔ فاضله‌» می‌داند. از دیدگاه او، عقل و وحی مراتب ظهور حقیقت واحده‌ای هستند. وحی الهامی است که صاحب عقل مستفاد به‌عنوان رئیس اول و یا رئیس مماثل از آن بهره می‌برد. عقل مفهومی در مراتب تجریدی و تجربی خود، در تعامل با عقل مستفاد و وحی، خصوصاً در شرایط غیبت رئیس مماثل، کنش‌های مدینهٔ فاضله را که همان ملت است سازمان می‌دهد. 🔹 از منظر فارابی، «مدینهٔ فاسقه» با عدول عملی و «مدینهٔ ضاله» با تحریف نظری و «مدینهٔ جاهله» با حذف معرفت عقلی و وحیانی پدید می‌آید. 🔹 در دوران معاصر، به‌دلایل اجتماعی و تاریخی قابل‌بررسی، در فارسی کلمهٔ ملت معادل nation و ملی‌گرایی معادل ناسیونالیسم قرار گرفته است. این در حالی است که در زبان عربی برای ترجمهٔ آن از شعب و قوم و مانند آن استفاده کرده‌اند. 🔹 کلمهٔ nation ریشه در کلمهٔ ناسیو دارد و ناسیو از تبار و خون مشترک حکایت می‌کند؛ اما معنای مدرن آن محصول بازخوانی و بازسازی صورت تاریخی کلمه است. بُعد اجتماعی این کلمه در گذشتهٔ تاریخ، بیشتر از یک تفسیر اسطوره‌ای بهره برده است. این کلمه در جهان مدرن با چشم‌پوشی از ابعاد قدسی هستی، هویتی سکولار و دنیوی پیدا کرده است. ترجمهٔ فارسی آن به ملت، با آن که خود محصول برخی از عوامل اجتماعی و تاریخی است، چالش‌های فرهنگی و معرفتی و هویتی مهمی را در تاریخ معاصر ایران به دنبال آورده است. شهید مطهری بحث انتقادی خود را نسبت به ناسیونالیسم برای تبیین و حل همین چالش‌ها سازمان داده است. @hparsania