eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir { پاسخ به سوالات 95 } { نکات طبی مهم و نایاب } 1⃣ : از شاه جمال چرمینه پوش نقل داریم که برای درمان تمامی بیماری ها اربعین سوره صافات فوق العاده موثر است . بدین گونه که 120 روز ( سه اربعین ) شخص سوره صافات را بدین شکل قرائت می نماید : 👇 روز اول ، 1 بار ، روز دوم 2بار و ...روز چهلم ، 40 بار و... روز صد و بیستم ، 120 بار . ترک حیوانی جمالی از شرایط این سه اربعین متوالی می باشد . نکته 1: زمان ختم ترجیحا از طلوع آفتاب الی غروب آفتاب است . در روزهای آخر اگر شخص مجبور شود. می تواند بخشی از دستور را پس از غروب آفتاب انجام دهد . نکته 2 : اربعین باید توسط شخص بیمار انجام شود . در صورتی که بیمار بدلیل ضعف جسمانی نتواند اربعین را انجام دهد ، شخصی به نیابت از وی و ترجیحا در محل بستری شدن بیمار اعم از منزل یا بیمارستان این دستور را انجام دهد . 2⃣ : یکی اساتید سلوکی فقیر یعنی حضرت آیت الله شیخ محمد صابر ... می فرمودند : در دورانی که در نجف طلبه بودم . یکی از دوستانم ، کتابی خطی در طب مغناطیسی ( آهنربا ) داشت که متعلق به حدود هزار سال پیش بود و در این کتاب درمان امراض را با کمک آهنربا شرح داده بود . مثلا در این کتاب نوشته شده بود که اگر شخصی ناراحتی قلبی دارد و آهنربا را به شکل لیمو شیرین درست نماید . که شبیه به قلب است . و این آهنربا را به مدت چهل روز ، هر روز ، پنج وعده بر روی قلب بگذراد و در این مدت هر روز لیمو شیرین میل نماید . بیماری قلبی وی درمان می شود . اگر آهن ربا را به مدت چهل روز ، روزی پنج وعده سمت روده گذاشته شود ، تمام عفونت ها و سمومات بدن به سمت خون کشیده می شود تا روده دفع نماید . اگر شخصی سرطان خون داشته باشد . آهن ربا را در استخوان های خون ساز بدن نظیر استخوان ساق پا قرار دهد روزی پنج وعده به مدت چهل روز ، موثر است . شیوه کلی استفاده از آهن ربا در درمان طبی اینگونه است که : 👈 به مدت یک اربعین تعدادی آهن ربا را در روی دو کف دست و دو کف پا و زیر دو زانو و دو طرف سر و زیر دو آرنج و همچنین پنج انگشت پایین قلب با نخ یا کاموا و یا مچ بند و زانو بند کشی به نقاط مربوطه می بندیم . ( با کش معمولی نباید بسته شود ) ده دقیقه قبل از ساعات اذان ( زمان اذان ها حتما به صورت پنج گانه محاسبه شود یعنی ظهر و عصر جدا و مغرب و عشا جدا ) آهن ربا را به نقاط مربوطه می بندیم . ( حتما ده دقیقه قبل از اذان آهن ربا بسته شده باشد چون فرایند بستن خود زمان بر است ) در این ده دقیقه آیه نور تلاوت شود . سپس نماز خوانده شود و ده دقیقه پس از اتمام نماز هم این روش را انجام دهیم . ( یعنی استفاده ار آهن ربا و تلاوت آیه نور ) در هنگام عمل باید به پشت دراز کشیده شود و بدن در حالت آرامش باشد . این روش برای درمان کلی بیماری ها بسیار مفید است . در طول اربعین از خوردن مکروهاتی چون سیر و پیاز و پنیر ، اجتناب شود . و همچنین ظرفی بزرگ تهیه شود و در آن آب ریخته شود و بر روی آب ، آیه نور ، 40 بار تلاوت شود . به طوری که دهان نزدیک آب باشد و با تلاوت آیه نور ، آب مرتعش شود . و سپس این آب ، درون شیشه های آب ریخته شود و در یخچال گذاشته شود و در طول روز میل شود . و شب به هنگام رفتن در بستر نیز سه بار آیه نور تلاوت شود . استفاده درست از این روش در درمان بسیاری از بیماری ها و همچنین تقویت و سلامتی بدن موثر است . و خود نوعی انرژی درمانی محسوب می شود . و شخص دیگر نیازی ندارد به نزد انرژی درمانگران برود . و از انرژی، انرژی درمانگران که معلوم نیست تا چه میزان با انرژی وجودی خود وی هم راستا است تغذیه شود . نکته 3 : این روش درمانی فشار خون را تا دو درجه بالا می برد . بنابراین بیماران قلبی و فشار خون ابتدا با پزشک خویش مشورت نمایند . و از وی پرسش نمایند که آیا می توانند دو درجه افزایش فشار خون را تحمل نمایند . در صورت اجازه پزشک معالج خویش از این روش استفاده نمایند . نکته 4 : عزیزان دقت نمایید که چه روش های بینظیری در عالم اسلام موجود بوده و هنوز موجود است که به دلیل خساست افرادی که تنها علم را انحصاری برای خود می خواهند . بخشی از این علوم در دل تاریخ از بین رفته و بخشی دیگر نیز هرگز بدست عموم خلق الله نمی رسد . زیرا عده ای باید همواره خود را با صفت علم از خلق الله که در نزد آنان عوام الناس هستند ممتاز بدانند . نکته 5 : روش درمان با آهنربا روشی منحصر به فرد است که باید بر روی آن تحقیق علمی و عملی انجام شود . چون اصل رساله در دست نیست . در نتیجه باید برای گسترش این روش نو آوری به خرج داد . امیدوارم بیماران و طبیبانی که از این روش برای درمان استفاده می نمایند . مجموعه سلطان نصیر را از دعای خیر فراموش ننمایند . @soltannasir 🖇📎
@soltannasir { پاسخ به سوالات 96 } { نکات طبی مهم و نایاب 2 } ادامه ...👇 نکته 6: از طب آهن ربایی بهتر است در فواصل 120 روز یک بار استفاده شود . یعنی در هر 120 روز ، یک اربعین توسط شخص انجام شود . اگر وضعیت بیماری شخص بغرنج است می تواند در صورت توان جسمانی به صورت متوالی از این روش استفاده نماید . نکته 7: ممکن است افراد سالم برای افزایش انرژی کالبد خویش ، تصمیم بگیرند که از این روش به طور مداوم استفاده نمایند . به این افراد نیز توصیه می شود که سالی دوبار تا حداکثر چهار بار (دو بار بهتر است ) بیشتر از این روش استفاده ننمایند . اصولا باید توجه داشت که تعادل همواره مهم است و افراط و تفریط دارای اشکال است . استفاده مفرط از چنین روش هایی ممکن است علاوه بر مشکلات جسمی احتمالی ، با وابستگی سالک به آهنربا باعث ضعف سالک در ذکر شود !! 3⃣ : آیه 11 سوره مبارکه فصلت در درمان بیماری سرطان ریه موثر است : 👇 { ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿۱۱﴾ سپس آهنگ [آفرينش] آسمان كرد و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمانپذير آمديم (۱۱) } می توان آیه را به عدد نام شخص و مادرش و کن ( 70) قرائت نمود . یا می توان به عدد آیه به حساب جمل کبیر قرائت نمود . همچنین می توان آیه را با زغال پس از غروب آفتاب بر روی کاغذ سفید نوشت و با آن غسل نمود . نکته : می توان برای درمان بیماری کشنده سرطان ریه این روش را با روش درمان آهنربایی تلفیق نمود . همچنین می توان برای درمان بیماری سرطان خون از سوره حدید نیز به عنوان درمان مکمل استفاده کرد . 4⃣ : نوع دیگری از آب نورانی برای شفای بیماری ها و سلامت بدن : 👇 یک دیگ بزرگ تهیه شود و درونش آب ریخته شود . هفتاد بار حمد و 11 بار آیه الکرسی و یک بار چهار قل و 4 بار آیه نور بر روی آب خوانده شود . قرائت توأم با طمأنینه باشد تا آب ارتعاش پیدا نماید و ارتعاش ذکر و قرائت را دریافت نماید یعنی لب نزدیک ظرف آب باشد . بعد انجام دستور آب با لیوان و قیف داخل ظروف ریخته شود و داخل یخچال گذاشته شود و میل شود . نکته : این دستور به تنهایی برای درمان کافی نمی باشد و می توان از آن به عنوان روشی مکمل استفاده نمود . 5⃣ : در ظرفی آب داغ را با نبات و کمی زعفران ریخته شود و یک بار سوره حمد و 4بار آیه نور و 10 بار سوره شمس بر روی آن قرائت شود و سپس نوشیده شود . موقتا در رفع ضعف قوای بدنی موثر است . 6⃣ : در اربعینات ترک حیوانی از قارچ و غذاهایی نظیر آن استفاده ننمایید ! یکی از مهم ترین دلایل ترک حیوانی هم راستا شدن با موجودات نورانی نظیر فرشتگان است . زیرا فرشتگان موجوداتی روحانی هستند که فاقد صفت شهوت می باشند و برای تطابق با آنان از اغذیه غیر حیوانی استفاده می شود . تا هم راستایی با آنان راحت تر انجام شود . بنابراین با ترک حیوانی خصوصیات حیوانی در وجود فرد کاهش می یابد .اما یکی دیگر از دلایل ترک حیوانی خوردن غذاهای نورانی است . می دانیم که فرشتگان موجوداتی هستند که خلقت آنان از نور است بنابراین برای ارتباط با آنان باید با عالم آنان تطابق پیدا نمود . در نتیجه باید نورانی شد . نورانی شدن از طریق اذکار و دستورات انجام می شود . اما با اینحال تغذیه نیز در این امر بسیار مهم است . یکی از مهم ترین فرق غذاهای غیر حیوانی نظیر میوه جات ، حبوبات ، سبزی جات ، غلات و ... با غذاهای حیوانی این است که 👈 مستقیما در معرض تابش نور خورشید بوده اند . غذاهایی نظیر میوه که مستقیما در معرض تابش نور خورشید بوده اند در بدن انسان بسیار سریع تر و راحت تر با ذکر و دستورات اربعین به نور تبدیل می شوند . تا غذایی نظیر گوشت ، زیرا من باب مثال گوسفند ، علف میخورد که در معرض نور خورشید بوده و ما گوشت وی را . در نتیجه گوشت وی با ذکر و دستورات دیر تر و سخت تر به نور تبدیل می شود . حال با توجه به مطلب یاد شده می دانیم که قارچ های موجود در بازار در محیط مرطوب و تاریک پرورش می یابند . بنابراین استفاده زیاد از آن در اربعینات ترک حیوانی توصیه نمی شود . زیرا با نور خورشید پرورش نیافته اند و به سختی به نور تبدیل می شوند . نکته : میوه های گلخانه ای نیز چون در معرض نور خورشید قرار نگرفته اند . از این جهت مفید نمی باشند و استفاده از آن توصیه نمی شود . نکته مهم : ماهی درون آب زندگی می نماید و بدن ماهی به واسطه زندگی در آب کمتر در معرض نور خورشید قرار می گیرد . غذاهایی که ماهی از آن استفاده می نماید نیز اینگونه است . و از نور خورشید تغذیه نمی شود . بنابراین گوشت ماهی قابلیت تبدیل به نور را کمتر دارد . ادامه دارد ... @soltannasir ☀️
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 108} { تعلیقات 18 } { تحقیق جایگاه ستاره تیشتر یا شعرای یمانی 2} در قرآن مجید ، در آیه 49 سوره مبارکه نجم به ستاره شعری یا شعرای یمانی اشاره شده است : 👇 { وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿۴۹﴾ و هم اوست پروردگار ستاره شعرى (۴۹) } علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می آورد : 👇 { گویا مراد از « شعری » ستاره شعرای یمانیه باشد که یکی از ستارگان ثابت و پر نوری است که در شرق آسمان به صورت جباری آسمانی می درخشد . می گویند : دو قبیله خزاعه و حمیر این ستاره را می پرستیدند ، و نیز یکی از کسانی که آن را می پرستیده ، ابو کبشه یکی از اجداد رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلّم ) بوده ، که البته جد مادری آن جناب بوده ، و مشرکین به این مناسبت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلّم ) راپسر ابوکبشه می نامیدند ، چون گفتیم ابوکبشه با پرستش شعری راه خود را از قوم خود جدا کرده بود . } ( ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 80) نکته : ظاهرا به این دلیل به رسول الله (ص) ابن ابوکبشه می گفتند که آن حضرت نیز راه خود را از اعراب جدا نموده بود و الله یکتا را می پرستید . حال عزیران یاد آوری چند مسئله : 👇 1: ستاره تیشتر یا شعرای یمانی با برج سرطان در ارتباط بود . 2: ستاره شعرای یمانی ، آبی است . 3: این ستاره و ایزد آن در اساطیر با بارندگی نیز در ارتباط است . 4: برج سرطان ، از👈 بروج آبی است و👈 کوکب آن قمر است . 5 : ستاره شعری با اندام اپی گلوت در بدن تطابق داشت . 6 : اپی گلوت ، اندامی است که با خوردن و نوشیدن آب ارتباط دارد . 7: برج سرطان در بدن محل لوله مری و نای است و با خوردن و نوشیدن و تنفس ارتباط دارد . نکته بسیار مهم : به ستاره شعرای یمانی در سوره نجم اشاره شده است . و گفته شد که این ستاره با برج سرطان در ارتباط است که از بروج آبی است و کوکب آن در نجوم احکامی قمر است . سوره نجم سوره 53 قرآن مجید می باشد . سوره بعدی یا سوره 54 در قرآن مجید سوره مبارکه👈 قمر می باشد . که (قمر ) کوکب برج سرطان است . یعنی همان برجی که ستاره شعری نیز با آن در ارتباط است . اما ماجرا بدین جا ختم نمی شود . به سایر ارتباطات معنا دار توجه نمایید😊 : 👇 حق تبارک تعالی پس از آنکه در پاسخ به اعرابی که ستاره شعرای یمانی را می پرستیدند می گوید «و انه هو رب الشعری = و هم اوست پروردگار ستاره شعری » و سپس در ادامه در آیات بعدی این سوره از نابودی تمدن های مختلف سخن می گوید : 👇 { وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى ﴿۵۰﴾وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿۵۱﴾ وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿۵۲﴾ وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى ﴿۵۳﴾فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿۵۴﴾فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكَ تَتَمَارَى ﴿۵۵﴾ = و هم اوست كه عاديان قديم را هلاك كرد (۵۰)و ثمود را [نيز هلاك كرد] و [كسى را] باقى نگذاشت (۵۱)و پيشتر [از همه آنها] قوم نوح را زيرا كه آنان ستمگرتر و سركشتر بودند (۵۲)و شهرها[ى س دوم و عاموره] را فرو افكند (۵۳)پوشاند بر آن [دو شهر از باران گوگردى] آنچه را پوشاند (۵۴)پس به كدام يك از نعمتهاى پروردگارت ترديد روا مى دارى (۵۵) } از ظاهر و سیاق مجموعه این آیات اینگونه بر می آید که حق تبارک تعالی برای پرستندگان ستاره شعرای یمانی در میان اعراب سرنوشت اقوام پیشین را مثال می آورد که مشرک بودند و چگونه توسط حق تبارک تعالی نابود شدند . و ظاهرا این نوعی تهدید است . اما این تنها یک شق قضیه است . نکته مهم : به نابودی تمدن های نامبرده شده در سوره قمر نیز اشاره شده است . که در ادامه بررسی خواهیم نمود . 😊 گفته شد که ستاره شعرای یمانی با برج سرطان در ارتباط است و عملکرد آن بر طبق متون زرتشتی و سایر اساطیر با بارندگی مرتبط است همچنین گفته شد که این ستاره با عضو اپی گلوت در بدن (عالم صغیر ) تطابق دارد . همچنین می دانیم که برج سرطان در بدن(عالم صغیر ) محل 👈 تنفس ( ریه ها و نای و ...) و محل 👈 خوردن غذا و 👈 نوشیدن مایعات ( مری ) است . همچنین می دانیم که اپی گلوت ( ستاره شعری ) بر سر راه ورودی نای و مری قرار دارد . حال به سراغ عالم کبیر می رویم . قوم عاد چگونه نابود شد ? ادامه دارد ... @soltannasir ⭐️💫✨🌙
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 109} { تعلیقات 19 } { تحقیق جایگاه ستاره تیشتر یا شعرای یمانی 3 } ادامه دارد ..👇 حال به سراغ عالم کبیر می رویم . قوم عاد چگونه نابود شد ? حق تعالی در آیات 18 الی 20 سوره قمر در باب نابودی قوم عاد می فرماید : 👇 { كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ﴿۱۸﴾ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ 👈رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ ﴿۱۹﴾تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ﴿20}﴾ = عاديان به تكذيب پرداختند پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (۱۸)ما بر [سر] آنان در روز شومى به طور مداوم تندبادى توفنده فرستاديم (19) [كه] مردم را از جا مى كند گويى تنه هاى نخلى بودند كه ريشه كن شده بودند (۲۰) } بنابراین قوم عاد با «ریحا صرصرا »( باد توفنده ) نابود شدند . حال در عالم صغیر( بدن انسان ) «ریحا صرصرا» چگونه ایجاد می شود ? باد با تنفس ( دم و بازدم ) ارتباط دارد . و تنفس با ریه ها که منسوب به برج سرطان است . و کوکب برج سرطان قمر است . و ستاره شعرای یمانی نیز با برج سرطان ارتباط دارد و جایگاهش در بدن اپی گلوت است که در برج سرطان قرار دارد . اما در ادامه در سوره نجم حق تعالی از نابودی قوم ثمود سخن می گوید : 👈 { وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿۵۱﴾ = و ثمود را [نيز هلاك كرد] و [كسى را] باقى نگذاشت (۵۱) } اما قوم ثمود چگونه نابود شدند ? حق تعالی در آیات 23 الی 31 سوره قمر در این باره می فرماید : 👇 { كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿۲۳﴾ فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿۲۴﴾أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿۲۵﴾ سَيَعْلَمُونَ غَدًا مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ﴿۲۶﴾ إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿۲۷﴾ وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ ﴿۲۸﴾ فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿۲۹﴾ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۳۰﴾ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ 👈صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿۳۱﴾ = قوم ثمود هشدار دهندگان را تكذيب كردند (۲۳) و گفتند آيا تنها بشرى از خودمان را پيروى كنيم در اين صورت ما واقعا در گمراهى و جنون خواهيم بود (۲۴) آيا از ميان ما [وحى] بر او القا شده است [نه] بلكه او دروغگويى گستاخ است (۲۵) به زودى فردا بدانند دروغگوى گستاخ كيست (۲۶)ما براى آزمايش آنان [آن] ماده شتر را فرستاديم و [به صالح گفتيم]مراقب آنان باش و شكيبايى كن (۲۷) و به آنان خبر ده كه آب ميانشان بخش شده است هر كدام را آب به نوبت خواهد بود (۲۸) پس رفيقشان را صدا كردند و [او] شمشير كشيد و [شتر را] پى كرد (۲۹) پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (۳۰) ما بر [سر]شان يك 👈 فرياد [مرگبار] فرستاديم و چون گياه خشكيده [كومه ها] ريزريز شدند (۳۱) } بنابراین قوم ثمود با یک صیحه( فریاد ) نابود شدند . حال در عالم صغیر ( بدن انسان ) صیحه (فریاد ) چگونه ایجاد میشود . در تولید صدا هوا و تارهای صوتی نقش دارند . که هر دو با برج سرطان ارتباط دارند . که از بروج آبی است . و منسوب به کوکب قمر و ستاره شعرای یمانی نیز در این برج قرار دارد . اما حق تعالی در آیه 52 سوره مبارکه نجم به نابودی قوم نوح اشاره می نماید : 👇 { وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ 👈قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿۵۲﴾ =و پيشتر [از همه آنها] قوم نوح را زيرا كه آنان ستمگرتر و سركشتر بودند (۵۲)} اما قوم نوح چگونه نابود شد ? حق تعالی در سوره مبارکه قمر در آیات 9 الی 14 این باره می فرماید : 👇 { كَذَّبَتْ 👈 قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿۹﴾ فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿۱۰﴾ فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ﴿۱۱﴾ وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿۱۲}وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿۱۳﴾ تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ كَانَ كُفِرَ﴿۱۴﴾ = پيش از آنان قوم نوح [نيز] به تكذيب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند ديوانه اى است و [بسى] آزار كشيد (۹) تا پروردگارش را خواند كه من مغلوب شدم به داد من برس (۱۰) پس درهاى آسمان را به آبى ريزان گشوديم (۱۱) و از زمين چشمه ها جوشانيديم تا آب [زمين و آسمان] براى امرى كه مقدر شده بود به هم پیوستند (12) و او را بر [كشتى] تخته دار و ميخ آجين سوار كرديم (13) [كشتى] زير نظر ما روان بود [اين] پاداش كسى بود كه مورد انكار واقع شده بود (14) } ادامه دارد .. @soltannasir 🌪💨
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 110} { تعلیقات 20} { تحقیق جایگاه ستاره تیشتر یا شعرای یمانی 4} ادامه ..👇 بنابراین قوم نوح با باز شدن درهای آسمان و ریخته شدن آب بر روی زمین نابود شدند . حال در عالم صغیر ( بدن انسان ) چگونه آب بر روی زمین که با روده ها مطابقت داشت . نازل می شود ? 👈 هنگامی که آب می نوشیم ! آب نوشیده شده از محل برج سرطان میگذرد . و برج سرطان برج آبی و منسوب به کوکب قمر می باشد. و از سوی دیگر ، اپی گلوت ( معادل ستاره شعری در عالم کبیر ) نیز با قرار گرفتن بر روی نای ، نقش مهمی در فرآیند نوشیدن آب ( ریخته شدن آب بر روی مردم ) دارد . نکته : در سوره نجم حق تعالی پس از آنکه نابودی قوم عاد و ثمود را مثال می آورد . اشاره به قوم نوح می نماید که پیش از اینها بودند و هلاک شدند . در سوره قمر نیز پس از انتقاد از مشرکین زمان رسول خدا (ص) اشاره می نماید که پیش از آنان قوم نوح نیز به تکذیب پرداختند . و این ارتباط معنا دار دیگری در باب سوره نجم و قمر می باشد . اما حق تعالی در ادامه سوره نجم اشاره به نابودی آبادیهایی می نماید : 👇 { وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى ﴿۵۳﴾فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿۵۴} = و شهرها[ى سدوم و عاموره ] را فرو افكند(۵۳) پوشاند بر آن [دو شهر از باران گوگردى] آنچه را پوشاند (۵۴) علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در باب تفسیر این آیه اینگونه می نویسد : 👇 { بعضی از مفسرین گفته اند : موتفکه عبارت است از قراء و آبادیهای قوم لوط که اهل خود را ائتفاک کرد ، یعنی زیر و رو کرد . و کلمه « اهواء » که مصدر فعل « اهوی » است به معنای اسقاط است . و معنای آیه این است که : قرای قوم لوط (موءتفکة ) را به این وسیله به زمین کوبید و ساقط کرد ، که سرزمینشان را زیر و رو نموده دستخوش خسف نمود ، « فغشیها ماغشی » در نتیجه عذاب خدا شاملش شد و احاطه اش کرد ، آن مقدار که شاملش شد و احاطه اش کرد . احتمال هم داده اند که مراد از « موتفکة» اعم از قرای قوم لوط و تمامی قریه هایی باشد که سکنه آنها در تاریخ بشریت دچار عذاب شده و منقرض شدند ، و خرابه های آن قریه ها و علامتهایی از آنها بجای مانده . } اما قوم لوط چگونه نابود شدند ? در سوره قمر در آیات 33 و 34 درباره نابودی قوم لوط اینگونه آمده : 👇 { كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿۳۳﴾إنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ ﴿۳۴﴾ = قوم لوط هشداردهندگان را تكذيب كردند (۳۳)ما بر [سر] آنان سنگبارانى [انفجارى] فروفرستاديم [و] فقط خانواده لوط بودند كه سحرگاهشان رهانيديم (۳۴) } بنابراین قوم لوط با سنگباران عذاب شدند . حال سنگباران در عالم صغیر ( بدن انسان ) به چه شبیه است و چگونه روده ها که به مثابه زمین هستند سنگباران می شوند ? می توان سنگباران را به بلعیدن غذا و سنگ را به لقمه های غذا شبیه دانست . که آن نیز از محل برج سرطان انجام می شود که کوکب آن قمر است . و از محل ستاره شعرای یمانی ( اپی گلوت ) می گذرد . نکته 2: هدف از بیان این تطابق ها نشان دادن ارتباط معنا دار سوره نجم و قمر با یکدیگر بود . خواننده گرامی توجه داشته باشد که چگونه از دل یک نظریه جدید ، مطالب متنوع و گوناگون استخراج می شود . امیدوارم که این دروس باعث شود که به آیات قرآن مجید و نجوم احکامی و جسم انسان و اسطوره از منظری دیگر نگاه نمایید . @soltannasir 💧💦
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 111} { تعلیقات 21} { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن } { خرمگس } « نقل است که خود را به تشبیه می نمود . او در دادگاه محاکمه خویش ، خطاب به آتنی ها می‌گوید: «شما مردم مانند اسب تنبلی هستید که احتیاج دارید برای این که راه بیفتید گاهی خرمگسی به شما نیش بزند و من همچون آن خرمگسی بوده‌ام که نیشکی می‌زده‌ام و شما را به اندیشیدن وامی‌داشته‌ام و اکنون اگر مرا بکشید، دیگری را مثل من نخواهید یافت.» یکی از مشکلاتی که ما در کشور در باب تحلیل متون مختلف ، نظیر اسطوره داریم . نگاه صفر یا صد درصدی نسبت به مطالب است . چنین نگاه مطلق گرایانه ای یک جوینده حقیقت را به سوی حقیقت رهنمون نخواهد نمود . اسطوره باید درست شناخته و تبیین و تحلیل شود . دلایل متعددی برای شناخت اسطوره ، برای ما دین باوران وجود دارد . فهم بسیاری از آیات قرآن مجید و احادیث معصومین در باب شناخت عالم و کیهان شناسی جز با مطالعه اساطیر کهن ، میسر نخواهد شد . وقتی به تفاسیری نظیر المیزان و نمونه و سایر تفاسیر نسبتا جدید قرآن ، مراجعه می کنیم و تفسیر بعضی از آیات کیهان شناسی آن را با احادیثی که در کتب تفسیری روایی نظیر تفسیر قمی و البرهان و نورالثقلین و صافی و .. آمده است . مقایسه می نماییم .دچار شگفتی می شویم . هر جا حدیثی ، با نظر این مفسرین بزرگوار ، و با علم روز و نظام کیهان شناسی جدید مطابقت نداشته باشد . بدون بررسی سندی ، جزء احادیث بنی اسرائیلی شمرده می شود . یا گاه نسبت به بعضی احادیث تعمدا چشم پوشی می شود . نکته : اصولا مسئله روایات بنی اسرائیلی هم به نظر فقیر جزء آن دسته از مسائلی است که بیشتر با نگاه های افراطی و تفریطی روبرو بوده است . از کتب تفسیری معاصرین که بگذریم . بعضا کتبی در باب تحلیل نجومی آیات قرآن به بازار کتاب آمده است . که فقیر نمی دانم بخندم یا بگریم . اسم این تفاسیر را حتی بعضا تفسیر به رأی نیز نمی توان گذاشت . بلکه بیشتر باید از آن با نام تحریف یاد نمود . یکی از عللی که فقیر به تطابق عالم صغیر و کبیر با توجه به آیات قرآن و استفاده از علم طب و اسطوره و نجوم احکامی پرداختم . این بود که پاسخ بعضی شبهاتی که در نسل امروز وجود دارد را با زبان بدن دهم . برای این منظور ابتدا به مبحث شباهت صور فلکی منطقه البروج با اعضای بدن پرداختم . تا به نوعی پاسخی باشد بر انکار و تمسخر طرفداران نجوم و کیهان شناسی جدید که بدون آنکه سالها وقت مبارک خویش را صرف علم نجوم احکامی نموده باشند . به انکار این علم کهن می پردازند . سپس دامنه شباهت را به مسائلی نظیر شجره طوبی ، جنة المأوی و لوح محفوظ و قرآن ، ن و قلم ، رساندم تا با زبان بدن به منکرین حقایق قرآنی که روایت معراج و آیات قرآن در باب شجره طوبی و لوح و قلم و ... را تمسخر مینمایند . پاسخ داده شود . تا به جایی که در بیرون خویش و یافته های تلسکوپ آلما بدنبال شجره طوبی و قاب قوسین بگردند . حقیقت را به سادگی در وجود خویش بیابند . اما اکنون قصد دارم تا بار دیگر اندکی به بعضی شباهت های اسطوره ای آیات قرآن و احادیث بپردازم . تا حداقل خوانندگانی که سالها با تفکر اشتباهی که در کشور در باب اسطوره و معارف دینی وجود دارد . در نگاه اشتباه خویش تجدید نظر نمایند . نگاه اشتباهی که در شکل گیری آن بعضی اساتید دشمن شناس کشور مقصرند . نگاهی که به شخص اینگونه القا می نماید که من باب مثال هر آنچه که از دنیای شرک آمیز اسطوره های سومری یا مصری آمده ، دارای اشکال است . تحلیل های سطحی ای که این اساتید از مسائل مختلفی نظیر اسطوره و علوم ماوراء دارند . شاید در سطح عامیانه برای جامعه مفید باشد و باعث در امان ماندن دین افراد جامعه از دستبرد رهزنان دین و ایمان باشد اما در سطح خاص ، برای کشف حقیقت چندان سودی ندارد . رویکرد فقیر در نقطه مقابل است و سعی بر این دارم تا تبیین درستی از اسطوره و نظام آن داشته باشم . و بخوبی از خطرناک بودن این مسیر آگاهم زیرا باید بر مسیر باریکی گام زنم که شراره های آتش از دو سوی آن زبانه می کشند . اسطوره وادی لغزنده و جذابی است که از دل شرک می گذرد . تا فکر از این مسیر خطرناک عبور ننماید . حقایق هستی هویدا نخواهند شد . نکته 2 : در ابتدای کانال مطالب با رویکردی عامیانه به مخاطب ارائه شد اما رفته رفته ، مطالب تحلیلی تر خواهند شد . من باب مثال در ابتدای کانال از پیوند اسماعیلیه و شوالیه های معبد سخن گفتیم . اما در آینده هنگامی که تخصصی تر به اسماعیله بپردازیم ممکن است در جاهایی به نقد اندیشه شان و در جاهایی از آنان دفاع نماییم . زیرا مورخینی که در باب اسماعیلیه قلم زده اند همواره از مخالفین شیعیان از جمله اسماعیلیه بوده اند ! در ادامه با اسطوره همراه باشید . 😊 @soltannasir 🌻
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 112 } { تعلیقات 22 } { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 2 } الله تبارک تعالی در سوره مبارکه یس آیات 37 الی 44 در باره حرکت خورشید و ماه می فرماید : 👇 { وَآيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿۳۷﴾ وَالشَّمْسُ 👈 تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۳۸﴾ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿۳۹﴾ لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۴۰﴾ وَآيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿۴۱﴾وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا يَرْكَبُون َ﴿۴۲﴾ وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ يُنْقَذُونَ ﴿۴۳﴾ إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ ﴿۴۴﴾ = و براى آنان شب پديده شگرفى است كه روز را از آن جدا می سازيم كه آنگاه در تاريكى فرو می روند (37) و خورشيد با قرار و قاعده[ى معينش] 👈 جريان دارد، اين اندازه آفرينى [خداوند] پيروزمند داناست (38) و ماه را نيز منزلگاههايى مقرر داشتهايم تا [در سير خويش] همچون شاخه خشكيده ديرينه باز می گردد(39) نه خورشيد را سزاوار است كه [در سير خود] به ماه برسد، و نه شب بر روز سبقت جويد، و همه در سپهرى 👈 شناورند(40) و نشانه اى [ديگر] براى آنان اينكه ما نياكانشان را در كشتى انباشته سوار كرديم(41) و مانند آن براى ايشان مركوبها[ى ديگرى] خلق كرديم(42) و اگر بخواهيم غرقشان مى كنيم و هيچ فريادرسى نمى يابند و روى نجات نمى بينند(43) مگر رحمتى از سوى ما [بينند] و برخوردارى تا زمانى معين(44) } پیش از آنکه به احادیث نقل شده در باب تفسیر این آیات بپردازیم ابتدا نگاهی به بخش هایی از این آیات می نماییم و ترجمه بعضی لغات آن را بررسی می نماییم : 👇 در کتاب مفردات راغب در باره واژه «فَلَكٍ » آمده : 👈  : [اصطلاحا به معنای ] و تسمیه آن به این خاطر است که همچون می باشد . فرمود : « وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ » [ یس /40] «فلکة المغزل» : شکاف ریز و دایره وار بالای دوک ریسندگی . و جمله ی « فَلَكٍ ثدی المرأة : سینه های زن برجسته شد . « فَلَكٍ  الجدی » : هنگامی که چیزی دایره وار در دهان بزغاله بگذاری که مانع از شیر خوردن او شود . همچنین معنی فَلَكٍ  را «چرخ» ، « گردون «حلقه و دایره هر چیز » ، « آب که باد آن را بجنباند » ، « موج خروشان و گرد دریا » ، « پاره های مدوّر و گرد زمین که از زمینهای پیرامونش بلندتر باشد » ، « هر چیز برجسته و گرد » آورده اند . همچنین در کتاب مفردات راغب در باب واژه «الْفُلْكِ » آمده : 👈  : کشتی که این واژه برای مفرد و جمع یکسان به کار می رود اما تقدیرشان متفاوت است . حال بار دیگر به این آیات دقت نمایید . حق تبارک تعالی در آیه 38 سوره مبارکه یس می فرماید : « والشمس تجری .. » خورشید جریان دارد ! اما در کجا ? بر طبق آیات و احادیث و روایات متعدد و همچنین اساطیر در 👈 . زیرا بالای آب است . نکته 1 : اینکه این آب است و در بعدی که ما در آن به سر می بریم قرار دارد یا در بعد دیگری ( بعد اسطوره ای عالم ) که هم اکنون قابلیت رویت ندارد اما در آینده که مرز عوالم باز شود . قابلیت رویت پیدا می نماید مسئله دیگری است که باید جداگانه بررسی شود . نکته 2: بخشی از این آیات و روایات را در این مجموعه دروس خواهیم آورد لطفا صبور باشید . الله تبارک تعالی در ادامه در آیه 40 سوره یس می فرماید : « لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ » یعنی خورشید و ماه هر کدام در فلکی شناورند ! اما فَلَكٍ  چیست? فَلَكٍ مسیری مدور و حلقه ای است که بنا به روایات در آن آب جاری است . پیشتر اشاره شد که واژه الْفُلْكِ به معنای کشتی می باشد . بنابراین می توان از آیه با توجه به مجموعه آیات و احادیث و روایت اینگونه برداشت نمود که فَلَكٍ به معنای مسیر مدور آبی است که خورشید به مانند کشتی الْفُلْكِ در آن حرکت مینماید . این تفسیر زمانی قوت می گیرد که ما آیات بعدی سوره یس یعنی آیات41 الی 44 را مشاهده نماییم . اگر آیه را به گونه ای امروزی تفسیر نماییم و من باب مثال بگوییم خورشید به دور مرکز کهکشان می چرخد و ماه به دور زمین بین آیات 37 الی 40 با آیات بعدی که ناگهان سخن از کشتی و طوفان می نماید . به نوعی ناهماهنگی به وجود می آید . جالب است بدانید که در بعضی اساطیر ملل ایزد خورشید سوار بر زورقی مسیر آبی را هر روز در آسمان می پیماید ادامه دارد ... @soltannasir 🌞🌛🚣
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 113 } { تعلیقات 23 } { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 3} حال با توجه به آنچه گفته شد نگاهی به اسطوره مصری ایزد فرومایه رع که از ایزدان خورشید در تمدن مصر است می نماییم ، که چگونه وی به همراه تعدادی دیگر از ایزدان (فرومایه) مصری سوار بر زورق می شده و درون فلک آسمانی حرکت می نموده : 👇 { از هنگامی که رع به آسمان رفت جهان دارای ساختاری دیگر و نظامی دیگر شد . به روایت از آموزه هرموپولیس زمین با 👈 کوه ها محصور و کوه ها👈 تکیه گاه آسمان شد و دامنه کوه ها قلمرو نونت زوجه نون(از ایزدان مصری و معادل اقیانوس کیهانی که آفرینش از وی انجام شد ) شد ، و هم از این کوه ها بود که خورشید هر روز بر می خاست . در روایتی خورشید در نقش پسر خدا بانوی آسمان هر روز از 👈ژرفای آب ها بر می خاست . در روایتی دیگر خورشید هر بامداد از پس کوه مانو maanu و از میان دو درخت توت انجیر سفر روزانه خود را در 👈 زورقی به نام منجت manjet یا « زورق میلیون ها سال » آغاز و در این سفر خدایانی چون «جب» (خدای زمین ) ، «تحوت» ( خدای ماه ) و جلوه قدرت های مختلف خورشید به ویژه «حو » hu « کلام توانا » یعنی فرمانده و آفریده خدا ،سیا sia ، هوش ، و حیک hike جادو ، ( به نام نرم افزار hike هندی دقت نمایید که چگونه در مصر معنای جادو می دهد و یکی از تجلیات رع ایزد مصری است .) خدمه زورق وی بودند . در این سفر حورس( از خدایان دیگر خورشید) سکان زورق را در دست داشت و تحوت در کنار وی دشمنان رع را نابود می کرد . رع در این زورق تاج دو طبقه مصر را که نماد وحدت مصر سفلی و علیا بود بر سرداشت و بر فراز این تاج نیز همانند تاج فراعنه « یوریوس » یا ماری دیده می شد که نماد فرمانروائی و قدرت و از کام وی آتش فرو می بارید . سر دشمنان رع ماری غول آسا بود که « اپیپ » یا « اپوفیس » Apophis نام داشت . اپیپ در ژرفای آب های نون یا که در نیل آسمانی می زیست و هر روز بر آن بود که راه زورق رع را سد کند . ستیز رع و اپیپ جاودان و در برخی از روایات قدمت اپیپ از رع بیشتر و به پیش از آفرینش جهان می رسید . کار اپیپ ایجاد مزاحمت در سفر روزانه رع و در این نبرد همیشه رع پیروز بود . به روایتی در این سفر «ست»( از ایزدان دیگر مصری برادر کوچکتر اوزیریس ) سکاندار زورق «رع» و هم اوست که دشمنان رع را به ورطه های هولناک می افکند . مصریان باستان هوای توفانی را جلوه ای از پیروزی موقتی «اپیپ » و هنگام گرفتن خورشید براین باوربودند که اپیپ زورق رع را بلعیده است. در بسیاری ازروایات رع هر بامداد چون کودکی زاده می شود ، نیمروز بلوغ می یابد و شامگاه پیرمردی خمیده و می میرد ، واین اسطوره با اسطوره ی فرمانروایی وی برزمین پیوند دارد . رع درسفر شبانه خویش «اوف_رع » (Auf_ra) یا که اوف به معنی لاشه ، نام داشت . زورقِ سفر شبانه ی رع ، زورقی دیگر و (مسِكتِت) (Mesektet) یا زورق شب نام داشت . در برخی روایات مِسِكتِت به هیأت ماری است وسفر شبانه ی رع نیز ، چون سفر روزانه ی وی دوازده ساعت به طول می انجامد . دراین سفر نیز خدایانی چون «حو» ، «سیا» ، و «حیک» و خدایانی دیگر رع را همراهی می کنند . شب ها خدا (اوپواوت) ، (Upuant) گشاینده ی راه ها بر دماغه ی زورق رع می ایستاد و زورق وی را ازگذرگاه های پرخطر عبورمی داد . به باوری دیگر ارواح فراعنه مرده (وبعدها ارواح مردم عادی) پس ازمرگ به هیأت ستارگان درمی آمدند ودر زورق رع وی راخدمت می کردند . بدین باور گروهی ازستارگان «آنان که هرگز غروب نمی کنند » خدمه ی زورق سفر روزانه رع و درپرتو خورشید ناپیدا و « آنان که خسته نمی شوند » ستارگانی هستند که در بخشی ازشب پدیدار و یکی پس از دیگری در پیوستن به زورق شبانه ی رع به جهان نامرئی ، «دوت» (Duat)می روند. خطرهایی که رع ، طی پیمودن دروازه قلمرو شب با آن روبرو می شد ، از خطرهای سفر روزانه وی بیش تر و در هر دو سفر اپیپ دشمن بزرگ وی بود . جهان زیرین و قلمرو های سفر شبانه رع ، جایگاه اهریمنان غول پیکر و موجوداتی بودکه مردگان رادر سفر خویش تهدید می کردند . شکل های گوناگون خورشیدخدا:اتوم ، رع و خپری باجهان زیرین پیوند داشت . بسیاری ازخدایان اوف( همان رع ) را در سفر شبانه وی در دوت و به هنگام عبور از رود دوزخ و قلمروهای سفر شبانه یاری می کردند . باد را در دوت راهی نبود و هم بدین دلیل خدایان زورق ، اوف را به جلوی می راندند وخدابانوی وقت باگفتن کلام عبور ، دوازده دروازه ی شب را یکی پس ازدیگری می گشود. ...} ادامه دارد ... @soltannasir 🚣🚣♀🌞🌝🌛
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 114 } { تعلیقات 24 } { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 4 } ادامه ...👇 { ...سرزمین زیرین را اهریمنان و ساکنان بسیار و از آن شمار بود مارهای دوسَر ، مارغول پیکر قلمرو چهارم که بر پشت او سر چهار مرد ریشو دیده می شد ، مار عظیم ششم به نام «درنده ی ارواح » که درچشم اوف نیز نامرئی بود و در برخی روایات پشت این غول مار جایگاه پسران حورس ، پاسدار کوزه ی شش «Canopic jar » جگر ، معده و روده های حنوط شدگان بود . پسران حورس ساکن پشت این غول مار ، دراین روایت «ایمست،Imest» ، « حاپی ، Hapy » «دواموتف ، Duamutef » ،و « قَبح سِنوف ، Qebeh senuf » نام داشتند . بدین روایت این غول مار ، دشمنان شکست یافته ی رع و اوزیریس را می درید ومی بلعید . پس از رواج آئین اوزیریس ، این مار هیأت متفاوتی یافت که عاموت «Ammut» نام داشت و درنده ی ارواح «بدپیمانان» بود. شرح مختصرساکنان دوازده قلمرو جهان زیرین ، نمودی ازخطرها و وحشت رازآمیزی است که بااسطوره های خورشید پیوند دارد . در کیشِ اوزیریس، جهان زیرین قلمرو زندگی جاودان است ، امادراین باورها نیز روح مرده برای عبورازاین قلمرو و رهایی ازچنگ اهریمنان به اوراد وادعیه بسیار نیاز داشت. یکی ازکارهای اوف( رع) درجهان زیرین ، روشن کردن راه ارواح مردگان باروشن کردن راه آنان بود . نور اوف برروح مرده می تابید و روح باگذر از مغاکی به مغاک دیگر ، تحسین و هیابانگِ 👈 ساکنان جهان زیرین راکه ناشکیبا در 👈انتظار پرتوی از 👈 نور بودند برمی انگیخت وپس ازعبور هر روح ، دیگر بار جهان زیرین درظلمتی وحشت بار فرو می رفت. باغالب شدن بر خطرات زیرین واز آن شمار به بند کشیدن اپیپ بود که عبور اوف از جهان زیرین میسّر می شد . دربرخی روایات «اوف_رع» ، خود ماری غول آسا و هر شب از کام ماری غول آسا زاده می شد ؛ همان گونه که روز از نوت( ایزد بانوی آسمان ) زاده می شد . با عبور از قلمرو شب خورشید خدا دیگر بار بر فراز زمین درخشیدن می گرفت:خدایان ملازم وی «مَنجِت،Manjet» با زورق رع را بالا می کشیدند و 👈خورشید خدا درجلوی خپری( خپری با معنای 👈سوسک ایزد دگرگونی حیات و با حالت طلوع خورشید ارتباط دارد ) از افق بالامی رفت. به روایتی دراین لحظه «شو» ( ایزد نگه دارنده آسمان ) با دستانی گشوده 👈 قرص خورشید رامی گرفت و رع در زورق روز می نشست ، وشامگاه خدابانوی شرق رع را به خدابانوی غرب ( برای غروب نمودن آفتاب )تحویل می داد. جز روایات کلّی تفسیر چرخه ی حرکت خورشید ، روایات دیگری نیز نزد مردم رایج بود. دراین روایات رع پسر نوت ، خدابانوی آسمان هر بامداد به هیأت گوساله ای از نوت متولد و شامگاه توسط وی بلعیده می شد. دربرخی روایات خورشید پسر نون بود ودرآموزه ی هرموپولیس ، خورشید هر بامداد درون گلبرگ های یک نیلوفرآبی برآب های نون پدیدار و شامگاه با بسته شدن گلبرگ های نیلوفر ناپدید می شد. گاهی رع چون خورشید ، دایره ساده ای بود که در زورقی حمل می شد و غالبا درتصاویر و نقش ها انسانی بود با سر شاهین ویگانه شده با حورس خدای بزرگ مصر که چشم راست او خورشید بود . درتصاویر دیگر تارک رع تاجدار و تاج وی خورشیدی بود در چنبره ی یوریس که از کام وی بر دشمنان رع آتش می بارید. خورشیدخدادراین هیأت «رع_حراختی» وغالبا عصای سلطنتی موسوم به عنج یا (یواس،Uas) رادر دست داشت. نقش ها و تصاویر اوف ، کما بیش همانند «رع_حراختی» اما دایره ی خورشید بین شاخ های یک قوچ ، که احتمالا از خنوم یا از قوچ مقدّسِ مِندِس به عاریت گرفته شده بود تصویرمی شد. تصاویر بنو (ققنوس) در حال پرکشیدن از سنگ بِن بِن(ابلیسک) به هنگام بامداد وندای او بشارت آفرینش بود . نقش های شاهین ، شیر یا گربه در پیوند با خورشید خدا ، گویای دشمنی با اپیپ و درهم دریدن وی بود. نرگاو (کمفیس) یا (ورزاو منفیس) ، پیرمردی که روبه غروب می رفت وبر سر او تاجی ازخورشید در چنبره ی یوریس قرارداشت ، همه وهمه تصاویری بود که خورشید خدا را بدان تصور و ترسیم می کردند و پیرمردی که تاج خورشید برسر داشت ، همانا اتوم و خورشید غروب بود. فراعنه خود را منسوب به رع و بدین سان رع ، خدایی حامی دودمان فرمانروایی بود ...}( کتاب اساطیر مصر ورونیکا ایونس صفحات 58 الی 63) نکته مهم : ایزد فرومایه رع که در نزد مصریان باستان حقیقت و تجلی و عین خورشید بود سوار بر قایق در آسمان روز حرکت می نمود و هنگام شب به حرکت خویش ادامه می داد اما دیگر در آسمان شب حضور نداشت بلکه به دنیای زیرین سفر می نمود که شرح آن در متن آمده است . در آیین مصری برای تحوت( ایزد ماه ) نیز سفری با زورق ترسیم شده است . ادامه دارد ... @soltannasir 🌝🌞🌛🚣🚣♀
تصویر سفر 24 ساعته ایزد رع ( خورشید ) با قایق در مسیر آبی . @soltannasir
تصویر سفر 24 ساعته ایزد تحوت (ماه ) با قایق در مسیر آبی بر طبق اساطیر مصری @soltannasir
@soltannasir { پاسخ به سوالات 98} { نکاتی از حضرت مولانا زین الدین } به مناسبت عید غدیر نکاتی را از حضرت مولانا زین الدین به اشتراک می گذرم . باشدکه مفید واقع شود . 1⃣ : روز عید غدیر ، روزی است که امام علی بن ابی طالب ( ع) بر تخت نشستند . بر اهل طریقت واجب است که در این روز به احترام حضرتش بر روی زمین بنشینند . 2⃣ : اگر شخص مومنی سه روز ترک هر نوع عمل حرام و مکروهی نماید . و نمازهای یومیه خویش را در زمان خویش به جای آورد . آنگاه در شب چهارم 12000 بار ذکر «یاعلی» بگوید . برای هر حاجت شرعی مناسب است . این عمل را برای حاجت شرعی تنها یک بار می توان به جای آورد . اما برای طی طریق طریق سلوک بارها قابل انجام است . نکته 1 : مقصود از ذکر «یا علی» الله تبارک تعالی می باشد . زیرا اسم «علی» از اسماالله است که ولایت کلیه الهیه بر موجودات از دریچه این اسم ساری است . و امام علی بن ابی طالب (ع) 👈کاملترین👉 مظهر این ولایت مطلقه الهیه می باشند . نکته 2: این دستور در کتب جفری و اذکار نیز آمده است . 3⃣ : نکته ای مهم از علم جفر که علمای این علم ، آن را از نا اهل می پوشانند . یکی از قوانین علم جفر قاعده ، ترقی و ترفع و تنزل و مساوات است . این قاعده در علم الاذکار نیز استفاده می شود . فرض نمایید می خواهیم غنی شویم و برای اینکار ذکر غنی می گوییم . می توانیم اسم خود را با اسم مادر و کلمه «کن » (70) و ذکر «غنی » (1060) جمع نماییم . و به مدت یک اربعین پس از هر نماز به این تعداد به ذکر غنی مبادرت ورزیم . یا می توانیم به مدت یک اربعین ، یک نوبت صبح و یک نوبت شب این ذکر را بگوییم . همچنین می توانیم ذکر غنی را به صورت «الغنی » با الف و لام یک اربعین به عدد 5555 بگوییم . یا به شکل «یا غنی » با «یا» به عدد 5355 بگوییم . همچنین می توانیم این ذکر را به مدت یک اربعین به صورت «غنی » بدون «الف و لام» و« یا » به عدد 3180 بگوییم . اما حال باید ببینیم که هدف ما از گفتن ذکر «غنی » چیست ? آیا می خواهیم از نظر مادی غنی شویم یا از نظر معنوی ? 1: قاعده ترقی : 👇 اگر بخواهیم از نظر مادی ترقی نماییم و غنی شویم این ذکر را به صورت « غنيً» با تنوین نصب مي گوییم . 2 : قاعده ترفع : 👇 اگر بخواهیم از نظر معنوی ترفع پیدا نماییم و غنی شویم . این ذکر را به صورت «غنيٌ» با تنوین رفع می گوییم . 3: قاعده تنزل : 👇 اگر بخواهیم غنی بودن را در خود و یا هر کس دیگر تنزل و کاهش دهیم . این ذکر را به صورت «غنيٍ » با تنوین جر می گوییم . نکته 3 : در این روش اگر می خواهیم غنی بودن را در کسی تنزل دهیم باید نام شخص به همراه نام مادر و کلمه کن (70) و ذکر مربوطه ( در اینجا غنی 1060) را به حساب جمل کبیر محاسبه نمود و یک اربعین پس از هر نماز بدان مبادرت ورزیم . همچنین می توانیم یک بار از نیمه شب شرعی تا پیش از طلوع آفتاب و بار دیگر از ظهر تا پیش از 👈 غروب آفتاب بدان مبادرت ورزیم . علت این امر این است که پس از نیمه شب شرعی تا طلوع آفتاب شب در حال کاهش یافتن است و از ظهر تا پیش از غروب آفتاب نیز روز در حال کاهش یافتن است . نکته 4: برای ترقی و ترفع قاعده زمان ذکر برعکس است . یعنی از غروب آفتاب تا نیمه شب شرعی و از طلوع آفتاب تا اذان ظهر از این روش استفاده می شود . زیرا شب و روز در حال افزایش هستند . و البته به طور خاص زمان ترقی (مادی) از طلوع آفتاب تا یک چهارم روز که حدودا نصف زمان ظهر است می باشد و زمان ترفع از انتهای زمان ترقی تا اذان ظهر می باشد . در شب نیز قاعده به همین منوال است . نکته 5 : اگر می خواهیم غنی بودن را در شخصی تنزل دهیم . باید ذکر را به بیرون دم بزنیم . اگر ذکر را به درون فرو بریم . عمل بر خود ما نیز تاثیر گذار خواهد بود . 4: قاعده مساوات : 👇 اگر بخواهیم با صفت غنی برابر شویم یا به اصطلاح مساوات یابیم . این اسم را به حالت جزم یا سکون به صورت «غني» می گوییم. در این حالت با توجه به استعدادهای مادی و معنوی وجود شخص ، شخص غنی می شود . یعنی اگر شخص در جنبه مادی و کسب درآمد بکوشد به ثروت مادی می رسد . و اگر در جنبه معنوی و علوم معنوی می کوشد . در این علوم غنی می شود. نکته مهم : اگر بخواهیم شخصی را هلاک نماییم . باید اسم «حی» را با قاعده ذکر شده به طریق تنزل به مدت یک اربعین قرائت نماییم . تا صفت حیات را در فرد کاهش دهیم . و سپس اسم ممیت را ابتدا با قاعده ترقی و سپس با ترفع هر کدام به مدت یک اربعین قرائت نماییم . تا شخص هلاک شود. @soltannasir 🌨🌨🌨
@soltannasir {مسبحات و چاکراها 115} { تعلیقات 25 } { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 5 } ادامه ...👇 حال تعدادی از احادیث معصومین را که مرتبط با موضوع مورد بحث بوده به عنوان شاهد می آوریم . البته فقیر این احادیث را که در ادامه خواهند آمد را بررسی سندی ننموده ام . به فرض احتمالی اشکال بر سند بعضی از این احادیث ، شاید بتوان بر بخش هایی از محتویات حدیث مناقشه نمود . اما با اینحال آنچه که از مجموع آیات و روایات در باب آسمان و جهان استنباط می شود . سنخیت چندانی با 👈 کیهان شناسی جدید ندارد . حتی با آنچه که ما بر زمین و آسمان می بینیم نیز سنخیت کامل ندارد و با عصر اسطوره سنخیت بیشتری دارد . عصری که جهان شکل دیگری بوده و با شروع آخرالزمان ، که مرز ها بار دیگر باز شود . جهان به سیمای حقیقی خویش بر جهانیان آشکار خواهد شد . حدیث : 👇 { «حَدِیثُ الْبَحْرِ مَعَ الشَّمْسِ» 41_ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیم َ، عَنْ أَبِیه ِ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ سِنَان ٍ ، عَنْ مَعْرُوفِ بْنِ خَرَّبُوذَ، عَنِ الْحَکَمِ بْنِ الْمُسْتَوْرِدِ ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام، قَالَ : «إِنَّ مِنَ الاْءَقْوَاتِ الَّتِی قَدَّرَهَا اللّهُ لِلنَّاسِ مِمَّا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ الْبَحْرَ الَّذِی خَلَقَهُ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالاْءَرْضِ » ، قَالَ: «وَإِنَّ اللّهَ قَدْ قَدَّرَ فِیهَا مَجَارِیَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ وَالنُّجُومِ وَالْکَوَاکِبِ، وَقَدَّرَ ذلِکَ کُلَّهُ عَلَی الْفَلَکِ، ثُمَّ وَکَّلَ بِالْفَلَکِ مَلَکاً وَمَعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ ، فَهُمْ یُدِیرُونَ الْفَلَک َ، فَإِذَا أَدَارُوهُ دَارَتِ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْکَوَاکِبُ مَعَهُ، فَنَزَلَتْ فِی مَنَازِلِهَا الَّتِی قَدَّرَهَا اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِیهَا لِیَوْمِهَا وَلَیْلَتِهَا ، فَإِذَا کَثُرَتْ ذُنُوبُ الْعِبَادِ وَأَرَادَ اللّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالی أَنْ یَسْتَعْتِبَهُمْ بِآیَةٍ مِنْ آیَاتِهِ، أَمَرَ الْمَلَکَ الْمُوَکَّلَ بِالْفَلَکِ أَنْ یُزِیلَ الْفَلَکَ الَّذِی عَلَیْهِ مَجَارِی الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ وَالنُّجُومِ وَالْکَوَاکِبِ، فَیَأْمُرُ الْمَلَکُ أُولئِکَ السَّبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ أَنْ یُزِیلُوهُ عَنْ مَجَارِیهِ». قَالَ: «فَیُزِیلُونَهُ فَتَصِیرُ الشَّمْسُ فِی ذلِکَ الْبَحْرِ الَّذِی یَجْرِی فِی الْفَلَکِ» قَال َ: «فَیَطْمِسُ ضَوْوءُهَا، وَیَتَغَیَّرُ لَوْنُهَا، فَإِذَا أَرَادَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ أَنْ یُعَظِّمَ الاْآیَةَ، طَمَسَتِ الشَّمْسُ فِی الْبَحْرِ عَلی مَا یُحِبُّ اللّهُ أَنْ یُخَوِّفَ خَلْقَهُ بِالاْآیَةِ» قَالَ: «وَذلِکَ عِنْدَ انْکِسَافِ الشَّمْسِ» قَالَ: «وَکَذلِکَ یَفْعَلُ بِالْقَمَرِ». قَالَ: «فَإِذَا أَرَادَ اللّهُ أَنْ یُجَلِّیَهَا أَوْ یَرُدَّهَا إِلی مَجْرَاهَا، أَمَرَ الْمَلَکَ الْمُوَکَّلَ بِالْفَلَکِ أَنْ یَرُدَّ الْفَلَکَ إِلی مَجْرَاهُ، فَیَرُدُّ الْفَلَکَ، فَتَرْجِعُ الشَّمْسُ إِلی مَجْرَاهَا» قَالَ: «فَتَخْرُجُ مِنَ الْمَاءِ وَهِیَ کَدِرَةٌ» قَالَ: «وَالْقَمَرُ مِثْلُ ذلِکَ». قَالَ: ثُمَّ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام: «أَمَا إِنَّهُ لاَ یَفْزَعُ لَهُمَا، وَلاَ یَرْهَبُ بِهَاتَیْنِ الاْآیَتَیْنِ إِلاَّ مَنْ کَانَ مِنْ شِیعَتِنَا، فَإِذَا کَانَ کَذلِکَ فَافْزَعُوا إِلَی اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ ثُمَّ ارْجِعُوا إِلَیْهِ». حكم بن مستورد از حضرت علی بن الحسین (ع) نقل نموده که فرمود : از چیزهایی که مردم به آن نیاز دارند و خدای عزّ و جلّ برای آنان مقدّر و خلق نموده ، 👈 دریایی است میان آسمان و زمین و خدا مسیر حرکت خورشید و ماه و ستاره ها را در آن قرار داده و همه آنها را بر یک مداری (فلک ) مقرّر فرموده و فرشته ای را بر فلک مأمور نموده که هفتاد هزار فرشته تحت فرمان او هستند و فلک را می چرخانند و وقتی که فلک را به چرخش در آوردند خورشید و ماه و ستارگان با أن می چرخند و هر یک در مدار مخصوص خود دور می زند که روز و شب از آن پدید می آید ، هنگامی که گناه بندگان زیاد شد و خداوند اراده نمود آنان را بترساند و نشانه ای از عذاب به ایشان نشان دهد به فرشته مأمور فلک دستور می دهد که فلک را از مدار خارج نماید . 😳 آن فرشته به آن هفتاد هزار فرشته زیر دست خود دستور می دهد آنان فلک را از مدار خارج می نمایند و خورشید در آن دریایی قرار می گیرد که در میان آسمان و زمین است و رنگ آن تغییر می کند و نور آن نابود می گردد ، و اندازه تغییر و کم نوری آن به اراده خداوند بستگی دارد که بخواهد بندگان را چه مقدار بترساند ، گرفتگی خورشید همین است . } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞🌝🌛🌚
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 116} { تعلیقات 26 } { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن6 } ادامه ...👇 { ... و درباره ماه نیز چنین است . فرمود : وقتی که خدا خواست نور خورشید را به آن برگرداند به آن فرشته دستور می دهد فلک را به مدار خود برگرداند و خورشید نیز در مدار خود قرار می گیرد و در وقت بیرون آمدن از آن دریا تیره است و ماه نیز چنین است. سپس امام زین العابدین (ع) فرمود : از دو آیه ( خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی ) جز کسی از شیعیان ما باشد نمی ترسد و عبرت نمی گیرد هر وقت یکی از این دو آیه رخ داد توبه کنید و به خدا پناه برید .} ( ترجمه روضه کافی صفحات 208و 209) در تفسیر روایی البرهان در باب تفسیر آیات 38 و 39 سوره مبارکه یس اینگونه آمده : 👇 { شیخ صدوق با سند خود از ابوذر غفاری روایت کرده است که گفت : دست رسول خدا (ص) را گرفته بودم و ما با هم قدم می زدیم و پیوسته به خورشید نظر می کردیم تا آن که ( غروب کرد و ) پنهان شد ، عرض کردم : ای رسول خدا ! خورشید در کجا پنهان می شود ? فرمود : در آسمان و بعد از آن از آسمانی به سوی آسمان دیگر بلند می شود تا آن که به سوی آسمان هفتم که از همه بالاتر است ، بالا می رود تا در زیر عرش قرار گیرد و بر رو به حالت سجده می افتد و نیز فرشته هایی که موکل آن بوده اند با آن سجده می کنند ، سپس خورشید عرضه می دارد : پروردگارا ! از کجا امر می فرمایی تا طلوع کنم : از مغرب طلوع کنم یا از محل طلوع قبلی خود ? و همان معنای فرمایش خدای عزّ و جلّ که فرموده : « وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ » _ و خورشید به سوی قرار گاه خویش در حرکت است ، این فرمان خدای عزیز و دانا می باشد _ که مقصود از آن صنعت پروردگار عزیز است در ملک و پادشاهی او نسبت به آفرینش او می باشد . و فرمود : سپس جبرئیل (ع) حله روشنی از نور عرش را که به مقدار ساعت های روز نسبت به درازای روزهای تابستان و کوتاهی روزهای زمستان و یا میان این و آن نسبت به پاییز و بهار ، نزد خورشید می آورد و سپس خورشید با آن حله در فضای آسمان حرکت می کند تا آن که از محل طلوعش ظاهر می شود . و رسول خدا (ص) فرمود : گویا من به سوی آن می نگرم که به مقدار سه شبانه روز محبوس شده ( و هیچ طلوع نمی کند ) و نور روشنی را از آن بر خود نپوشاند تا این که مأمور شود از مغرب طلوع کند ، و این همان معنای فرمایش خدای عزّ و جلّ است که فرموده : « إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ﴿۱﴾وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ ﴿۲﴾= چون خورشید در هم پیچیده شود و چون ستارگان تیره و تار شوند . = سوره تکویر » و ماه همچنان ( مانند خورشید ) خواهد بود که از محل طلوع و مجرای خود درکناره آن و مغرب آن و نیز بلند شدن آن به سوی آسمان هفتم و سپس زیر عرش به سجده می افتد و جبرئیل (ع) حله ای از نور کرسی را در نزد آن (ماه) می آورد ، و این نیز همان معنای فرمایش خدای عزّ و جلّ است که فرموده : « هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا » = او همان خداوندی که خورشید را بسیار روشن گردانید و ماه را روشنایی داد . = سوره یونس آیه 5 » ابوذر _ رحمت خدا بر او باد _ گفت بعد از آن با رسول خدا (ص) به گوشه ای رفتیم و نماز مغرب را بجا آوردیم . } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞🌝🌛
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 117 } { تعلیقات 27 } { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 7 } ادامه ...👇 عزیزان آیات و احادیث و اساطیری که در متن می آید را با دقت مطالعه نمایید و در خاطر بسپارید . زیرا در هنگام تحلیل متن بدان نیاز داریم از آنجایی که مطالب روزانه نوشته می شود . در نتیجه صبور باشید تا مطالب شکل و قوام لازم را پیدا نماید . و آنگاه ملاحظه نمایید که چگونه بین دین و اسطوره پیوند وجود دارد . و چگونه اسطوره هر چند که حاوی نوعی بینش شرک آمیز است می تواند به ما در فهم بهتر دین کمک نماید . الله تبارک تعالی در آیات 53 الی 55 سوره مبارکه فرقان می فرماید : 👇 { وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ 👈الْبَحْرَيْنِ هَذَا 👈عَذْبٌ 👈فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا ﴿۵۳﴾ وَهُوَ الَّذِي 👈خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا ﴿۵۴﴾ وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُهُمْ وَلَا يَضُرُّهُمْ وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِيرًا﴿۵۵﴾ = و اوست كسى كه دو دريا را موجزنان به سوى هم روان كرد اين يكى شيرين [و] گوارا و آن يكى شور [و] تلخ است و ميان آن دو مانع و حريمى استوار قرار داد (۵۳) و اوست كسى كه از آب بشرى آفريد و او را [داراى خويشاوندى] نسبى و دامادى قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست (۵۴) و غير از خدا چيزى را مى پرستند كه نه سودشان مى دهد و نه زيانشان مى رساند و كافر همواره در برابر پروردگار خود همپشت [دشمنان ] است (۵۵) } ابتدا احادیث مربوط به تفسیر این آیات به نقل از تفسیر روایی البرهان : 👇 { 8220/1) علی بن ابراهیم گفته است : (درباره) فرمایش خداوند متعال «وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ» از ابوالجارود روایت کرده است که امام باقر فرموده : خداوند دو دریا را ارسال نموده است ، «هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاج» منظور از «اجاجٌ» (آب شور همراه با) تلخی است ، «وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا» منظور مانع (از اختلاط و امتزاج با یکدیگر) است ، «وَحِجْرًا مَحْجُورًا» یعنی حرام قطعی ، که ممنوعیت کلی خواهد بود (و طعم هیچ کدام با دیگر ممزوج نخواهد شد). 8221/1) . کلینی با سند خود از برید عجلی روایت کرده است ، که گفت : از امام باقر (ع) درباره فرمایش خدای عزّ و جل «وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا » _ و او همان کسی است که آدمی را از آب بیافرید و او را دارای نسب و پیوند (داماد) قرار داد و پروردگار تو به این کارها توانمند است _ سوال کردم ? فرمود : خداوند متعال 👈آدم را از آب شیرین و گوارا آفرید و همسرش (حوا) را از سنخ و اصل او آفرید _ از پایین ترین و آخرین دنده هایش _ و به وسیله همان دنده (خویشاوندان) سببی و نسبی را قرار داد ، سپس حوا را به همسری آدم در آورد و به وسیله این برنامه ، در میان آنان داماد (خویشاوندان سببی) ایجاد نمود ، و این همان فرمایش خداوند است که فرمود : «نسباً و صهرًا» ،بنابراین ، ای برادر قبیله بنی عجل «نسب» ، آن خویشاوندانی هستند که از طرف مرد باشند و «صهر» از طرف زن می باشد . 8223/3).محمد بن عباس با سند خود از ابو مالک روایت کرده است ، که گفت : ابن عباس در مورد فرمایش خدای عزّ و جلّ : «وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا» گفته است : این آیه درباره پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) نازل شده است که حضرت ، دختر خود ( حضرت فاطمه س) را به ازدواج علی (ع) در آورد و او پسر عمویش بود ، پس او هم «نسب» می باشد و هم «صهر» خواهد بود . 8224/4). همچنین با سند خود از جابر جعفی ، به نقل از عکرمه ، از ابن عباس ، روایت کرده است که گفت : در مورد فرمایش خدای عز و جل : « وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا» ،گفته است : هنگامی که خداوند آدم (ع) را آفرید ، او را از نطفه آفرید که آن را به نور خود ممزوج نموده بود ، سپس آن را در وجود آدم (ع) ودیعه نهاد و بعد از او در شیث ، انوش ، قینان و همچنین یکی پس از دیگری تا آن که به ابراهیم (ع) و از او به اسماعیل رسید وهمچنان نسل اندر نسل از صلب (پشت) های پاک و رحم های مطهر منتقل گردید تا در عبدالمطلب ودیعه قرار گرفت و در آن جا نور به دو قطعه تقسیم شد : یک قطعه در وجود عبدالله قرار گرفت که حضرت محمد(ص) از آن تولد یافت و قطعه دیگر در وجود ابوطالب قرار گرفت که علی (ع) از آن تولد یافت . سپس خداوند نکاح را بین ایشان تألیف و مأنوس گردانید . و علی(ع) با فاطمه(س) ازدواج نمود و این همان معنای فرمایش خداوند متعال است که فرموده: ...} ادامه دارد . @soltannasir 💧
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 118 } { تعلیقات 28 } { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن8} ادامه ...👇 { ...و این همان معنی فرمایش خداوند متعال است که فرموده : و او همان کسی است که آدمی را از آب بیافرید و او را دارای نسب و پیوند (داماد ) قرار داد و پروردگار تو به این کارها توان مند است » . } همچنین در قرآن مجید در آیات سور دیگری نیز اشاره به دریای شور و شیرین شده است . یکی از این سور ، سوره مبارکه الرحمن است . که در آیات 19 الی 22 به این دو دریا اشاره شده است : 👇 { مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (19) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (20)  فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22)= دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.(۱۹) اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند.(۲۰)پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار می کنید؟(۲۱) از آن دو، مروارید و مرجان خارج می شود.(۲۲) } در تفسیر روایی البرهان در ذیل این آیه اینگونه آمده است :👇 {۱۰۸۶۲/۱) علی بن ابراهیم با سند خود از یحیی بن سعید قطان روایت کرده است که گفت : از امام صادق (ع) شنیدم که درباره فرمایش خدای عزّ و جلّ : «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ * بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ » می فرمود :👈 امام علی (ع) و👈 فاطمه (س) دو دریای عمیق هستند که یکی بر دیگری طغیان و ظلم نمی کند ،« یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجان»ُ ، امام حسن (ع)و حسین (ع)از آنان خارج (و متولد) گردیده اند . } نکته 1: عزیزان دقت نمایید الله تبارک تعالی در آیه 53 سوره فرقان سخن از دو دریای شیرین و شور نموده و سپس در آیه 54 سوره فرقان اشاره به خلقت بشر از آب نموده است . و سپس در ادامه به انتقاد از مشرکین می پردازد که غیر خدا را می پرستند . نکته 2: در حدیث دیدیم که دو دریای سوره الرحمن یکی به امیرالمومنین تأویل شده بود و دیگری به حضرت فاطمه (س) یعنی یکی مذکر است و دیگری مونث می باشد. نکته جالب اینجاست که در بعضی اساطیر ، نظیر اساطیر سومری ، خلقت اولیه آسمان و زمین و همه موجودات از اقیانوس بزرگ کیهانی صورت گرفته است . که یکی شیرین و دیگری شور می باشد . و یکی مونث و دیگری مذکر است . حتی خلقت ایزدان که با کواکب و قوای طبیعت نسبت دارند از درون این اقیانوس اولیه انجام می شود . لوح اول اسطوره و حماسه آفرینش بابلی اینگونه آغاز می شود : 👇 { هنگامی که نه آسمان بود ، نه زمین ، نه بلندا ، نه ژرفا ، نه نام ، هنگامی که آپسو آب شیرین و نخستین مولّد تنها بود ، و تیامت تلخ آب ( و شور ) و آن نیز به زهدان یا مومّوری خود باز همی گردد ، بدان هنگام که 👈 هیچ ایزدی نبود . هنگامی که شیرین و تلخ با هم آمیختند ، نیزاری به جنبش در نیامد و بوریایی آب را گل آلوده نساخت ، ایزدان بی نام ، بی سرشت و بی آینده بودند . آنگاه ایزدان از آپسو ( آب شیرین ) و تیامت ( آب تلخ و شور ) آفریده شدند . در آب ها ،گل و لای در آب ها رسوب کرد ، لحمو(لخمو) و لحامو (لخامو) نام یافتند ، (دو اژدرمار یا. خزنده غول پیکر و عظیم که مذکر و مونث بودند ) هنوز جوان بودند ، هنوز قد نیافراشته بودند . هنگامی که انشار ( ان = خدای آسمان ) و کیشار (کی =خدای زمین) از آن دو پیشی جستند . 👈 مرزهای آسمان و زمین گسترده گشت . ....}( کتاب جهان اسطوره ها صفحه 166) نکته : آپسو ( آب شیرین ) مذکر و تیامت ( آب تلخ ) مونث است . مومّوری ، آشوب امواج است که خود ایزدی دیگر است . باید توجه داشت که در نزد قدما همه قوای طبیعت دارای نفس می باشند که این نفس نوعی تشخص فردی و صورت مثالی دارد که قدما این صورت را خدای آن شیء طبیعی در نظر می گرفتند . ادامه دارد ... @soltannasir 🌊🌊
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 119 } { تعلیقات 29} { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 9 } ادامه ...👇 در اساطیر بین النهرین به خلقت انسان از گل های آب های ژرف توسط انکی ( ائا ) خدای آب ها اشاره شده است : 👇 { منظومه آفرینش انسان با توصیف مشکلات خدایان در فراهم ساختن نان خویش ، به ویژه پس از پیدایش خدایان زنان ، آغاز می شود . خدایان شکایت می کنند ، اما انکی ، خدای حکمت و👈 آبها، که انتظار می رفت به یاری آنها بیاید ، در آبهای ژرف خوابیده و صدای آنها را نمی شنود . از این روی ، مادرش ، دریای اولیه ، « مادری که همه خدایان را به دنیا آورد » ، اشک خدایان را برای انکی برده به او چنین می گوید: « ای فرزندم ، از رختخواب خویش برخیز ،از ... خویش آنچه را که معقول است عمل کن ، خدمتگزاران خدایان بسرشت ، باشد که آنها جفت خویش را تولید کنند » . انکی درباره موضوع اندیشیده ، سپس گروهی از قالب پردازان شایسته و خوب را نزد مادرش نمّو ، دریای اولیه ، هدایت می کند و به او می گوید : « ای مادرم ، مخلوقی که نامش را بر زبان راندی ، وجود دارد ، تصویر خدایان را بر آن نقش کن ، 👈 قلب گل را که از 👈آبهای ژرف است ،مخلوط کن ، قالب پردازان شایسته و خوب گل را ورز خواهند داد ، تو ، تو اعضای بدن را به وجود آر . نین مخ بالای سر تو کار خواهد کرد ، الهه های (تولد ) ...هنگام سرشتن آنها در کنار تو خواهند ایستاد . ای مادرم سرنوشت آن (نوزاد ) را رقم زن ، نین مخ تصویر خدایان را بر آن نقش خواهد کرد . آن (موجود ) انسان است ...» . ...} ( کتاب تاریخ تمدن بین النهرین جلد دوم صفحه 257) حال عزیزان بار دیگر به آیات 53 الی 55 سوره مبارکه فرقان دقت نمایید . در آیه 53 به دو دریای شیرین و تلخ اشاره شده که توسط 👈 الله تبارک تعالی موج زنان به سوی هم روان می شوند . در آیه 54 به خلقت انسان از 👈 آب اشاره شده است و این در حالی است که در سایر آیات به خلقت انسان از گل اشاره شده است . و در آیه 55 اشاره به پرستش غیر الله شده است که هیچ سود و زیانی برای مشرکین ندارد ! علی الظاهر این سه آیه هیج ارتباطی با یکدیگر ندارند . اما حال که بخشی از اسطوره آفرینش را مطالعه نمودید . این آیات در کنار هم معنا پیدا می نمایند . در اسطوره های بین النهرینی ، از به هم پیوستن آپسو ( آب شیرین ) و تیامت ( آب تلخ ) آفرینش انجام می شود . منتهی با این تفاوت که در این اسطوره ها سخن از این نیست که خالق اپسو و تیامت کیست ? اسطوره از آنجا شروع می شود که یک اقیانوس بزرگ کیهانی اولیه وجود دارد . در ادامه در اسطوره های بین النهرینی روایتی تحریف شده را از خلقت انسان توسط خدای انکی که خدای آب های شیرین است از گل های آب های ژرف می خوانیم . اینجا ارتباط بین آیه 53 و 54 تا حدودی مشخص می شود و در ادامه در آیه 55 الله تبارک تعالی ، مشرکین را نکوهش می نماید که غیر الله را می پرستند که هیچ سود و زیانی برایشان ندارد . موجوداتی که خود بنا به اسطوره مخلوق اقیانوس اولیه می باشند . و انسان به جای پرستش خالق این موجودات و خالق اقیانوس اولیه و خالق کل جهان مادی و معنوی ، مخلوقات الله را می پرستد . موجوداتی که از شنیدن دعاها و خواسته های همنوعان خویش ناتوان هستند . موجوداتی که زاده شده اند و می زایند . موجوداتی که بی نیاز نیستند و نیاز به خدمتگزار دارند . موجودات فرومایه ای که قس علی هذا دارای اشکالات هستند . و بشر در ادوار گذشته به جای پرستش خداوند یکتا ، آنان را می پرستیده . در جای جای قرآن تقابل بین خداوند و این موجودات اسطوره ای وجود دارد . ادامه دارد ... . @soltannasir 🌊🌊🌊
قسمت هایی از فیلم نارنیا 👆👆👆 که در آن اله رودخانه را نشان می دهد . @soltannasir
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 120} { تعلیقات 30} { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن 10} ادامه ...👇 الله تبارک تعالی در آیات ۳۰ الی ۳۳ سوره مبارکه انبیا می فرماید : 👇 { أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ﴿۳۰﴾وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿۳۱﴾ وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ  ﴿۳۲﴾ وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۳۳﴾ = آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختيم و هر چيز زنده اى را از آب پديد آورديم آيا [باز هم] ايمان نمى آورند (۳۰) در زمين كوههايى استوار نهاديم تا مبادا [زمين] آنان [=مردم] را بجنباند و در آن راههايى فراخ پديد آورديم باشد كه راه يابند (۳۱) و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم و[لى] آنان از [مطالعه در] نشانه هاى آن اعراض مى كنند (۳۲)و اوست آن كسى كه شب و روز و خورشيد و ماه را پديد آورده است هر كدام از اين دو در مدارى [معين] شناورند (۳۳) } در تفسیر روایی البرهان در ذیل تفسیر این آیه اینگونه آمده :👇 {7501/1) . کلینی با سند خود از محمد بن عطیّه روایت کرده است ، که گفت : مردی از دانشمندان شام نزد امام باقر (ع) آمد و عرض کرد : ای ابا جعفر ! محضر شما آمده ام تا از مسأله ای پرسش کنم که در آن مانده ام و کسی را نیافتم که بتوانم آن را برایم روشن کند ، چون درباره آن از سه دسته از مردم سوال کرده ام و هر دسته سخنی مخالف با دسته دیگر گفت . امام باقر(ع) به او فرمود : آن مسأله چه رابطه ای است ? عرضه داشت : سوال من پیرامون نخستین چیزی است که خدا در میان آفرینش های خود آفریده است ، زیرا برخی گفته اند : قدر (و قضا ) است و برخی گفته اند : قلم و برخی هم گفته اند : روح می باشد . امام باقر (ع)فرمود : آن ها چیز درستی نگفته اند ، ولی من به اطلاع تو می رسانم که خداوند تبارک تعالی بود و چیزی به غیر از او نبود ، او عزیز بود و کسی پیش از عزّت او وجود نداشت ، این است مفهوم این فرمایش خداوند : « سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ » _پروردگار تو از آن چه توصیف می کنند ، پاک و منزّه است _(سوره صافات آیه 180) ، آفریننده بود پیش از آفریده ها و اگر نخستین چیزی را که آفریده چیزی باشد که از چیز دیگری وجود یافته ، پس هرگز انقطاع و خلاصی نمی داشت ( و دچار تسلسل می شد ) و در این صورت به طور پیوسته باید چیزی با او باشد ، با این که چیزی بر وجود خداوند پیشی نگرفته است ، او خودش تنها بوده و با او چیزی نبوده است ، او چیزی را👈 آفریده که همه چیزهای دیگر را از آن آفرید و آن👈 آب بود ، که همه چیزها را از آن ( و به واسطه آن ) آفرید ، بر این اساس اصل هر چیزی از آب گرفته شده است ، ولی برای 👈آب ، اصلی که متصل به چیزی باشد وجود نداشته است . و 👈 باد را از آب آفرید و پس از آن باد را بر آب چیره و مسلّط ساخت و باد ، بطن و درون آب را شکافت تا از ( امواج ) آن کفی هایی ایجاد گشت _ به اندازه ای که خواسته بود _ و از آن کف ، زمینی سفید و پاک را آفرید که در آن ، شکستگی و ترک ، بلندی و پستی و درختی وجود نداشت ، سپس آن را فراهم و مهیا نمود و روی آب قرار داد . بعد از آن خداوند👈 آتش را از 👈آب آفرید ، پس آتش ، بطن و درون آب را شکافت و از آن 👈دودی -به مقداری که خداوند می خواست به آسمان برخیزد -برخاست و از آن دود ، آسمانی روشن و پاک را آفرید که شکستگی و ترکی در آن وجود نداشت و نه سوراخی در آن بود ؛ و این است مقصود فرمایش خداوند متعال : «أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا *رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا * وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا »-آیا آفرینش شما سخت تر می باشد و یا آسمانی که آن را بنا کرده ایم *سقف آن را بر افراشت و آن را منظم نمود * و شب آن را تاریک و روشنایی را آشکار گردانید -(سوره نازعات آیات ۲۷ الی ۲۹) (امام باقر ع در ادامه ) فرمود : (در آن وقت ) نه 👈خورشیدی بود و👈 نه ماه ، 👈نه ستاره ای بود و👈 نه ابری ، سپس آسمان را در هم پیچید و بالای زمین قرارش داد ، بعد از آن این دو آفریده را به هم 👈پیوند داد و آسمان را پیش از زمین بر افراشت ؛ و این معنا و مفهوم فرمایش خداوند است که فرموده : 《وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا》-و زمین را بعد از آن گسترش داد . ( سوره نازعات آیه ۳۰ ) ... } @soltannasir 🌨🌦💨🌬🌫🌪🌊
@soltannasir { مسبحات و چاکراها ۱۲۱ } { تعلیقات ۳۱ } { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن۱۱ } ادامه ...👇 { آن دانشمند شامی گفت : ای ابا جعفر ! فرمایش خدای عز و جل : 《أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا》_آیا کسانی که کافر گشته اند ، نمی دانند که آسمان ها و زمین بسته بودند ، ما آن ها را گشودیم _، چگونه است ؟ امام باقر (ع) فرمود : شاید تو 👈 گمان کرده ای که آن ها به هم 👈چسبیده بودند و سپس از یکدیگر جدا شده اند ؟! گفت : بلی چنین است . حضرت فرمود : به 👈درگاه پروردگارت 👈استغفار و در خواست آمرزش کن ؛ زیرا بر اساس فرمایش خدای عز و جل ، هر دو بسته بودند ، چون می فرماید : 《كَانَتَا رَتْقًا 》یعنی آسمان بسته بود و باران نمی بارید و زمین بسته بود و دانه نمی رویانید ، پس چون خداوند تبارک تعالی خلق را آفرید و از هر جانداری در آن پراکنده نمود ، آسمان به بارش آمد و زمین به رویانیدن گیاه و دانه ، گشایش یافت . دانشمند شامی گفت : من شهادت و گواهی می دهم که تو از فرزندان پیامبران هستی و دانش تو از دانش آن ها می باشد . 7503/3) علی بن ابراهیم با سند خود از ابوبکر حضرمی روایت کرده است ، که گفت : هشام بن عبدالملک به همراه ابرش کلبی به حج رفته بود و هر دو، امام صادق (ع) را در مسجد الحرام ملاقات کردند ، هشام به ابرش گفت : این شخص را می شناسی ? ابرش پاسخ داد : نه اورا نمی شناسم . هشام گفت : این همان شخص است که شیعه به خاطر دانش بسیارش ، او را همچون پیامبر می پندارند ، ابرش گفت : البته از او مسأله ای را می پرسم که پاسخ آن را کسی نداند مگر آن که پیامبر و یا وصی پیامبر باشد . هشام به ابرش گفت : دوست دارم این کار را انجام دهی . پس ابرش نزد امام صادق (ع) آمد به حضرت گفت : ای ابا عبدالله ! برای من در رابطه با فرمایش خدای عزّ و جلّ بیان کن که مقصود از این فرمایش : « أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا » _ آیا کسانی که کافر شده اند نمی دانند که آسمانها و زمین بسته بودند ? و ما آن ها را گشودیم _ ، چیست ? و بسته بودن آن ها چگونه بوده ? و گشودن آن ها به چه شیوه ای انجام گرفته است ? امام صادق فرمود : ای ابرش ! این امر همچنانی است که خداوند خود را توصیف نموده و ستوده است : خداوند 👈عرش خود را بر 👈آب قرار داد و 👈آب بر 👈هوا بود و برای هوا محدوده ومرزی وجود نداشت و در آن زمان غیر از آن دو ( آب و هوا چیز دیگری ) موجود نبود و آب در آن زمان ، 👈شیرین و گوارا بود ، هنگامی که خداوند اراده نمود تا زمین را بیافریند ، بادها را فرمان داد و بر آب وزیدند و امواج ایجاد گشت و در اثر امواج ،کف ها به وجود آمد و کف ها به هم پیوستند و در نتیجه یکی شدند ، سپس آن را در 👈مکان خانه ( کعبه ) گرد آورد و 👈 کوهی از کف ایجاد نمود و بعد از آن زمین را از زیر آن گسترش داد ، و این همان فرمایش خداوند تبارک تعالی می باشد که فرمود : «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا » _ به راستی اول خانه ای که برای مردم نهاده شد ، همان خانه ای است که در مکه بنا گردید و با برکت می باشد _آیه 96 سوره مبارکه آل عمران . سپس پروردگار تبارک و تعالی مدتی را که می خواست آسمان را بیافریند ، به بادها فرمان داد تا بر دریا وزیدند و ( از امواج آن ها ) کف ایجاد گشت و از میان ( شدت ) آن امواج و کف ها ، دودی برخاست _ اما بدون وجود آتش _ که ( خداوند متعال ) از آن ، آسمان را آفرید و سپس در آن افلاک ، ستاره ها و منازل خورشید و ماه را ایجاد نمود و آن ها را بر چرخش افلاک جاری گردانید . آسمان ( در آن زمان ) به رنگ سبز ، سبز رنگ بود وهمچنین زمین هم به رنگ آب ، سبز بود و هر دو ( آسمان و زمین ) بسته بودند و برای هیچ کدام دری وجود نداشت ، بنابراین زمین بسته بود و دری که از آن گیاه بروید نداشت و آسمان هم بر آن نمی بارید تا گیاه بروید ، اما خداوند آسمان را به وسیله بارش باران و زمین را به وسیله روئیدن گیاه گشود ، و این است معنا و مقصود از فرمایش خداوند متعال که فرموده است : « أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا » _ آیا کسانی که کافر گشته اند نمی دانند که آسمان ها و زمین بسته بودند و ما آن ها را گشودیم _ آیه 30 سوره انبیا . ابرش گفت : به خداهیچ کس چنین حدیث و بیانی را برای من هرگز نگفته و مطرح نکرده است ، آن را دوباره برایم بازگو نما و حضرت برایش همانند اول بازگو نمود و ابرشی که ملحد و مشرک بود ، سه بار گفت : من گواهی می دهم که تو فرزند پیغمبر می باشی . } ادامه دارد ... @soltannasir 💦💧☔️🌊
‌ ‌ ‌ 🌺☀️🌺☀️🌺 🌺☀️🌺 🌺 ✅ ما تبلیغ نداریم ، ✅ تبادل هم نداریم . ✅🔴 عزیزان خودتان کانال خود را تبلیغ نمایید 🔵 🌀مجموعه کانال های سلطان نصیر 🌀 در راستای اهداف آخرالزمان 👇 ✅ دشمن شناسی ، ✅ایلومیناتی ها ، ✅انجمن های مخفی ، ✅ فراماسون ها ، ✅ آوانجلیس ها ، ✅عرفان و خودشناسی ، ✅شناخت علوم غریبه (انواع دنیاهای ماورایی و جادو اسلامی تا غربی ) ، ✅فرازمینی ها ، ✅اساطیر باستانی ، ✅انرژی ها، ✅اسرار دنیای باستان ، ✅ماهیت چشم سوم ، ✅بررسی و شناخت ماهین انواع عرفان ها سرخپوستی ، اکیسم ، بودیسم ، هندوئیسم ، لامائیسم ، پاگانیسم ، شمنیسم تا عرفان های جعلی مدرن امروزی تا تصوف و عرفان اصیل اسلامی و ارتباط چاکراها با سوره های مسبحات و نقش سوره های مسبحات در سلامت جسم و روح و سطح انرژی انسان ✅🔴آموزش زبان باستانی عبری همه و همه در سلطان نصیر با ما همراه باشید . کانال اصلی 👇 @Soltannasir کانال آموزش زبان باستانی عبری👇 @learnhebrew313 عرفان و خودشناسی ، عشق و شور و گنجینه ختوم و اذکار در 👇 @Soltan313nasir ⭕️ کانال کتابخانه ما گلچین بهترین کتب و مقالات به شکل منظم و طبقه بندی و توضیح هر کتب در 👇 @DAYERATOL_MAAREF 🔴⚫️🔴⚫️🔴⚫️🔴⚫️🔴
@soltannasir { پاسخ به سوالات 99 } { بخش هایی از تفسیر سوره واقعه از دروس حضرت مولانا زین الدین } بسیاری از خوانندگان گرامی در این شش ماهه اخیر از مولانا زین الدین پرسیدند که ایشان کیست ? ( بیش از 10 سوال به فقیر در باب ایشان ارسال شده است ) حضرت مولانا زین الدین استاد علی الاطلاق فقیر در بعضی علوم می باشند . ایشان 👈علی الظاهر 👉در قید حیات نیستند . از ایشان اثری مکتوب تا آنجا که فقیر اطلاع دارم بر جای نمانده است . بخش هایی از دروس ابتدایی کانال ، نظیر قسمت اربعین فصول و عناصر ، و اربعین هرمی و مثلثی و مخروطی متعلق به ایشان بود . در بعضی مواقع از ایشان با نام استاد مرحومم یاد نمودم . اما معرفی کامل ایشان ، در هنگام بستن مجموعه کانال های سلطان نصیر ، انجام خواهد شد . مطمئنا در آینده نیز مطالب ارزشمندی از ایشان در دروس خواهد آمد . روزگاری که گروه هایی تحت نام سلطان نصیر ، وجود داشت . و فقیر ابتدا در پشت پرده و سپس مستقیما به تدریس در گروه ها پرداختم . و این گروه ها به کار خویش پایان داد . تجربه تلخ گروه ها و عدم خروجی لازم ، باعث شد که فقیر از باز نمودن کانال ، هر چند که قول آن را پیشتر داده بودم خودداری نمایم . اگر امر ایشان ( مولانا زین الدین )نبود که فرمودند به فلانی بگو که پرورش دهنده باشد . و همچنین توصیه استاد دیگر فقیر که تدریس هم عبادت است . هرگز زیر بار مسئولیت تدریس نمی رفتم . و به سلوک آرام خویش ادامه می دادم . اما پاسخ به این سوال که برای افزایش نور و کمک به جبهه مبارزه در تقابل نور و ظلمت چه نماییم ? خداوند رحمت کند حضرت آیت الله العظمی بهجت فومنی را که هر گاه از ایشان سوال می نمودند . چه ذکری بگوییم و چه عملی نماییم ? ایشان پاسخ می دادند ترک گناه . ترک گناه مثل چشمه ای است که همه چیز را خود به دنبال دارد.  شما گناه را ترک کنید ، دستورات بعدی و عبادات دیگر خود به خود به سمت شما می آید. حال بخش هایی از تفسیر سوره واقعه از مولانا زین الدین :👇 { برای چشم ، وقایعی پیش می آید و آن را از فیض نور محروم می سازد . مثل گناه که چشم را کم بین می نماید ؛ یعنی چشم را از درک کامل اشیاء محروم می سازد . واقعه برای گوش پیش می آید : گناه شنیدن غنا ، غیبت ، ناسزا ، فحش شنیدن . آن گوش دیگر حکمت نشنود و در گوشش پیری و بیماری گوش پدید آید ؛ خصوصاً زوال عقل . واقعه برای لسان : غیبت کردن ، خبر بردن و آوردن ، تهمت زدن ، حرف ناسزا و توهین به هر بنده ای خواه گناهکار یا بی گناه ، کافر یا مومن فرقی نمی کند . و ... حکمت در آن زبان جاری نشود و در آخر از دستگاه تنفس و ریه و حلق و کام و زبان بیماری جسمانی پدیدش آید . هر کدام از اعضاء و جوارح آدمی که واقعه یا وقایع منفی و گناه برایش پدید آید . نور معنوی و مادی در آن عضو به تدریج خاموش خواهد شد . در هر نقطه از زمین . بدانید که نسبت این 👈وقایع است که در 👈آخر الزمان برای زمین پیش می آید و آن را از فیض 👈نور محروم می سازد . ...} نکته : ان شاءالله هفته آینده شرحی بر این تفسیر از احادیث معصومین و نوشته های عرفای شامخ امت خواهیم نوشت . آری ترک گناه بسیار مهم است و آسان هم نیست . در پاسخ به آن عزیزانی که به دنبال دستور گرفتن از فقیر هستند . باید بگویم همانطور که فقیر گفته ام . فقیر استاد نیستم و در ضمن محیط مجاز برای دادن دستور چندان مناسب نیست . فقیر بخلی ندارم و ممکن است بعضی دستورات را در کانال نقل نمایم . اما به کسی دستور خاص ترجیجاً نمی دهم . بعضی دستورات خاص را در کانال می گذارم و هر کس خواست خود استفاده نماید . از حضرت آیت الله العظمی بهجت فومنی نقل است که ایشان می فرمودند : 👇 { خداوند توفيق بدهد به اينكه هر چه می دانيم عمل نماييم ؛ اگر عمل كرديم به آنچه كه مي دانيم و زير پا نگذاشتيم و چشممان را نپوشانديم [كار درست می شود] ؛ ولی اگر چشم را پوشانديم و [مثلاً] دست روی چشم بگذاريم ، قسم می خوريم كه الآن روز را نمي بينيم !! راست هم هست ، دروغ نيست . تا كسی دستش را جلوی چشمش گذاشته روز و شب را نمی بيند ، هيچ چيز ديگر را هم نمی بيند . عمل نكردن به معلومات هم همينطور است.  تبديل مجهولات به معلومات « من عمل بما علم أورثه الله علم ما لا يعلم » هر كسي به معلوماتش عمل كند ، خداوند مجهولاتش را معلومات می کند . ...} ادامه دارد ... @soltannasir 🌞🌝✨⚡️💫
@soltannasir { پاسخ به سوالات 100 } ادامه ...👇 { ... به همان دليلی كه همين معلوماتی را كه فعلاً دارد ، در زمان صباوت و طفوليت نداشت .  همين معلومات را خداوند به تدريج به او ياد داد ؛ پس به طور حتم اگر كسی معلوماتش را زير پای خودش نگذاشت ، بگو برو راحت باش ، ديگر خاطرت جمع باشد . سر وقتش به آنچه كه محتاجی ، عالم مي شوی . بلكه از اين هم بالاتر در روايت هست:« من عمل بما علم كفي ما لم يعلم » ديگر به او می گويد موقوف ؛ ای كسی كه عمل می كنی به معلومات ، در فكر چيز ديگر نشو ، بقيه امور با آنهاست . همانهائی كه همين مقدار را به شما اعلام كرده اند ، زيادی بر اين مقدار را هم ، آنها اعلام مي كنند . تو ديگر در فكر نباش ، يعنی غصه اش را نخور .  تا به حال كسی هست كه بگويد من تا به حال پای وعظ هيچ واعظي ننشسته ام ، از هيچ ناصحی چيزی نشنيده ام، دروغ مي گويد ، بلی دروغ است اين مطلب. خوب شنيدی ، آيا عمل كردی يا نكردی ؛ اگر عمل كرده بودی ، حالا روشن بودی ، چرا ؟ به جهت اينكه خودشان با همان عمل كردن شما ، مجهولات را بر شما اعلام مي كنند ، خاطرتان جمع باشد .  اما اگر عمل نكردی و مي خواهی همه اش بشنوی و بشنوی ، بشنوی ، كی عمل مي كنی ؟ بعد از اينكه پرده برداشته شد آن وقت می خواهی عمل بكنی ، پس بايد بدانيم اگر نصايح را زير پا گذاشتيم ، نصيحت حالا و موعظه حالا را هم زير پا مي گذاريم ، و اگر زير پا گذاشتيم ، خاطر جمع باشيم خبری نيست چرا ؟ چون براي بازی كه ياد نمی دهند !! برای اينكه بنويسی و بگذاری كنار ، ياد نمي دهند ؛ مثل اينكه نسخه از طبيب گرفتيم ، گذاشتيم توی جيب بغل؛ ديگر كار نداريم برای اينكه توی جيب بغل ما باشد . نسخه از طبيب گرفتيم چقدر خرج كرديم پول داديم و تا نسخه گرفتيم ، نه بايد عمل كنی .  اگر عمل كرديم ديگر روشنيم- اين نصايح و مواعظ كه شده اگر عمل شده بود ، الآن روشن بوديم - آن سؤالها و آن درسها با كارمان هيچ منافاتي ندارد ، مثل اينكه بخواهيم دوای اين مرض را با ورق زدن كتاب پيدا بكنيم . ترک معصيت ، همان عبوديت است . پس قهراً بايد بدانيم كه خودمان استاد خودمانيم ، معلوماتمان را بياييم نگاه كنيم ، مبادا زير پا مانده باشد. } آری ترک گناه و انجام مستحبات روایت شده از معصوم ، در هنگامی که شخص به استاد کامل دسترسی ندارد . بهترین دستور است . بسیاری از بزرگان که استاد نداشتند . با انجام ورزش شریعت ( دستورات مأثور ) به مقامات و کمالات رسیدند . من باب مثال می شنویم که بزرگان معاصر از علمای ربانی شیعه بر خواندن زیارت عاشورا مداومت و تاکید داشتند . آیا بر این دستور ، مداومت داریم ? یا امام معصوم خواندن 34 رکعت نماز نافله را جزء ویژگی های شیعه دانسته است . آیا بر آن مداومت داریم ? یا خواندن روزی یک جزء قرآن سنت است . شروع از اول ماه قمری و اتمام پایان ماه قمری . یا اذکار 100 تایی بسیاری به عنوان اذکار هفته یا اذکار روزانه از معصوم روایت شده است . آیا بر انجام آن مداومت داریم ? روزه ماه رجب و شعبان مستحب و سنت است آیا بر انجام آن مداومت داریم ? روزه روز اول هر ماه قمری و روز آخر هر ماه و روزهای 13 و 14 و 15 هر ماه قمری و دوشنبه و پنج شنبه ها در هفته مستحب است . آیا بر انجام آن مداومت داریم ? و قس علی هذا اعمال مستحبی که در شریعت از معصوم نقل شده و انجام آن عمل توصیه شده است . آیا به تمامی آن عمل نموده ایم ? هر گاه شخص با خلوص نیت و با 👈 کیفیت 👉 و ایمان و دوری از گناه در اعتقادات و عمل ، این اعمال را انجام دهد . و بر آن مداومت نماید . بعضی منازل سلوکی را پشت سر خواهد گذاشت . آنگاه اگر نیاز بود . استاد نیز به وی معرفی می نمایند . ادامه دارد ... @soltannasir