eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir (نکاتی در مورد تشابه انوار ) مسئله تشابه انوار دارای نتایج بسیاری است که ان شاالله به مرور در دروس به این نتایج اشاره خواهیم نمود . اما چند نکته مهم 👇👇👇👇👇👇 نکته 1: عزیزان حتما متوجه شده اند که راز نماز گزاردن وقرائت قرآن به زبان عربی چیست . و وحدت نوری و پیوست انوار چه تاثیر مهمی در افزایش انوار و قدرت ادیان دارد . و شاید اکنون خوانندگان محترم متوجه این نکته شوند که وقتی ما از قدرت ادیان در حیطه معنوی صحبت نمودیم یکی از ریشه های آن به داستان تشابه انوار و کثرت پیروان باز می گردد . نکته 2: گفته شد که وضوی شیعه صحیح (تر) است . در نتیجه نور وضوی شیعه بیشتر است و اعمال شیعه با نور ناشی از وضو از نظر نوری نسبت به اهل سنت تقویت می شود . نکته 3: ممکن است این گمان پیش بیاید که نتیجه سخن شما این است که نور شیعه بیش از اهل سنت است . پاسخ منفی است نور اهل سنت بیش از ما شیعیان است . 😔 زیرا 👈 اولا : کیفیت درست و میزان عمل در تولید نور مهم تر از وضوی صحیح (تر) می باشد . وقتی گفتیم که در جهان اهل سنت بیش از 250 میلیون صوفی از سلاسل مختلف وجود دارد . که این تعداد از عدد کل شیعیان جهان بیشتر می باشد . و این صوفیان ملتزم به اذکار و اوراد بسیاری می باشند . ضمن این که با آداب طریقت در ذکر گویی صحیح آشنایی خوبی دارند . (ان شاالله در آینده مقایسه کاملی بین طرق مختلف صوفیه اعم از سنی و شیعه خواهیم داشت در بعضی سایت های رسمی تعداد صوفیان اهل سنت را 400 میلیون نوشته اند که این درست نیست بله تعداد کسانی که آبشخور فکری آنان در جهان اهل سنت تصوف است. شاید حتی بیش از این تعداد باشد ولی صوفی رسمی کسی است که در طرق صوفیه بیعت نموده باشد و در حال سلوک باشد ) ثانیا : تعداد عموم جمعیت اهل سنت نیز در مقایسه با شیعه بیشتر است حدود 6 برابر در نتیجه انوار ناشی از عبادات آنان نیز بدلیل کثرت جمعیت بیشتر می باشد . ثالثا : اهل سنت سال هاست که 👈خانه کعبه👉 را در اختیار دارند . و این خود موضوع درس بعدی می باشد . نکته 4: از اولیای الله شیعه مذهب اعم از علمای حوزوی و صوفیه شیعه و اولیای مستقل نقل است که صورت ملکوتی (مثالی ) نماز شیعیان توسط حضرت صاحب الامر تصحیح می شود . توضیح : نماز صورت ملکوتی دارد که توسط فرشتگان به بالا برده می شود . و از آنجایی که کلیه اعمال از دریچه انسان کامل به بالا می رود . امام عصر(انسان کامل و اکمل و مکمل ) صورت ملکوتی نماز و حتی اعمال بعضی از شیعیانشان را که کم و کاستی دارد را هنگام بالا بردن تصحیح می نمایند . و در واقع وضوی شیعیان مهری است بر اعمال شیعه تا حضرت صاحب الامر صورت ملکوتی اعمال بعضی از شیعیانش را تصحیح نمایند . شاید عده ای این عمل را مغایر با عدالت بدانند . در حالی که اینگونه نیست . این امتیاز برای شیعه در نظر گرفته شده , زیرا به امامت امام عصر قایل می باشند . در ضمن همانگونه که پیشتر گفته شد . اهل سنت نیز خانه کعبه را در اختیار دارند . @soltannasir 🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕
@soltannasir { مسبحات و چاکراها ۱۲۱ } { تعلیقات ۳۱ } { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن۱۱ } ادامه ...👇 { آن دانشمند شامی گفت : ای ابا جعفر ! فرمایش خدای عز و جل : 《أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا》_آیا کسانی که کافر گشته اند ، نمی دانند که آسمان ها و زمین بسته بودند ، ما آن ها را گشودیم _، چگونه است ؟ امام باقر (ع) فرمود : شاید تو 👈 گمان کرده ای که آن ها به هم 👈چسبیده بودند و سپس از یکدیگر جدا شده اند ؟! گفت : بلی چنین است . حضرت فرمود : به 👈درگاه پروردگارت 👈استغفار و در خواست آمرزش کن ؛ زیرا بر اساس فرمایش خدای عز و جل ، هر دو بسته بودند ، چون می فرماید : 《كَانَتَا رَتْقًا 》یعنی آسمان بسته بود و باران نمی بارید و زمین بسته بود و دانه نمی رویانید ، پس چون خداوند تبارک تعالی خلق را آفرید و از هر جانداری در آن پراکنده نمود ، آسمان به بارش آمد و زمین به رویانیدن گیاه و دانه ، گشایش یافت . دانشمند شامی گفت : من شهادت و گواهی می دهم که تو از فرزندان پیامبران هستی و دانش تو از دانش آن ها می باشد . 7503/3) علی بن ابراهیم با سند خود از ابوبکر حضرمی روایت کرده است ، که گفت : هشام بن عبدالملک به همراه ابرش کلبی به حج رفته بود و هر دو، امام صادق (ع) را در مسجد الحرام ملاقات کردند ، هشام به ابرش گفت : این شخص را می شناسی ? ابرش پاسخ داد : نه اورا نمی شناسم . هشام گفت : این همان شخص است که شیعه به خاطر دانش بسیارش ، او را همچون پیامبر می پندارند ، ابرش گفت : البته از او مسأله ای را می پرسم که پاسخ آن را کسی نداند مگر آن که پیامبر و یا وصی پیامبر باشد . هشام به ابرش گفت : دوست دارم این کار را انجام دهی . پس ابرش نزد امام صادق (ع) آمد به حضرت گفت : ای ابا عبدالله ! برای من در رابطه با فرمایش خدای عزّ و جلّ بیان کن که مقصود از این فرمایش : « أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا » _ آیا کسانی که کافر شده اند نمی دانند که آسمانها و زمین بسته بودند ? و ما آن ها را گشودیم _ ، چیست ? و بسته بودن آن ها چگونه بوده ? و گشودن آن ها به چه شیوه ای انجام گرفته است ? امام صادق فرمود : ای ابرش ! این امر همچنانی است که خداوند خود را توصیف نموده و ستوده است : خداوند 👈عرش خود را بر 👈آب قرار داد و 👈آب بر 👈هوا بود و برای هوا محدوده ومرزی وجود نداشت و در آن زمان غیر از آن دو ( آب و هوا چیز دیگری ) موجود نبود و آب در آن زمان ، 👈شیرین و گوارا بود ، هنگامی که خداوند اراده نمود تا زمین را بیافریند ، بادها را فرمان داد و بر آب وزیدند و امواج ایجاد گشت و در اثر امواج ،کف ها به وجود آمد و کف ها به هم پیوستند و در نتیجه یکی شدند ، سپس آن را در 👈مکان خانه ( کعبه ) گرد آورد و 👈 کوهی از کف ایجاد نمود و بعد از آن زمین را از زیر آن گسترش داد ، و این همان فرمایش خداوند تبارک تعالی می باشد که فرمود : «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا » _ به راستی اول خانه ای که برای مردم نهاده شد ، همان خانه ای است که در مکه بنا گردید و با برکت می باشد _آیه 96 سوره مبارکه آل عمران . سپس پروردگار تبارک و تعالی مدتی را که می خواست آسمان را بیافریند ، به بادها فرمان داد تا بر دریا وزیدند و ( از امواج آن ها ) کف ایجاد گشت و از میان ( شدت ) آن امواج و کف ها ، دودی برخاست _ اما بدون وجود آتش _ که ( خداوند متعال ) از آن ، آسمان را آفرید و سپس در آن افلاک ، ستاره ها و منازل خورشید و ماه را ایجاد نمود و آن ها را بر چرخش افلاک جاری گردانید . آسمان ( در آن زمان ) به رنگ سبز ، سبز رنگ بود وهمچنین زمین هم به رنگ آب ، سبز بود و هر دو ( آسمان و زمین ) بسته بودند و برای هیچ کدام دری وجود نداشت ، بنابراین زمین بسته بود و دری که از آن گیاه بروید نداشت و آسمان هم بر آن نمی بارید تا گیاه بروید ، اما خداوند آسمان را به وسیله بارش باران و زمین را به وسیله روئیدن گیاه گشود ، و این است معنا و مقصود از فرمایش خداوند متعال که فرموده است : « أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا » _ آیا کسانی که کافر گشته اند نمی دانند که آسمان ها و زمین بسته بودند و ما آن ها را گشودیم _ آیه 30 سوره انبیا . ابرش گفت : به خداهیچ کس چنین حدیث و بیانی را برای من هرگز نگفته و مطرح نکرده است ، آن را دوباره برایم بازگو نما و حضرت برایش همانند اول بازگو نمود و ابرشی که ملحد و مشرک بود ، سه بار گفت : من گواهی می دهم که تو فرزند پیغمبر می باشی . } ادامه دارد ... @soltannasir 💦💧☔️🌊
@soltannasir {حنوکا عید گشایش معبد و نور یا افتتاح دروازه های عالم زیرین و افزایش ظلمت 16} { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 57} ادامه...👇 اما حال به ماجرای دحوالارض در روز 25 ذیقعده که تولد حضرت عیسی بن مریم (ع) نیز در همین روز است باز می گردیم و پیوند آن را با خورشید بررسی می نماییم . گفته شد که بنا بر حدیث هنگامی که دحوالارض انجام شده ، شمس و قمر وجود داشته اند و تنها مسیرشان در آسمان مشخص نشده بود . بنابراین هنگامی که انجام می شود و آبهای سطح زمین رفته رفته کنار می روند . اولین نقطه ای از زمین که بدان 👈خورشید عالمتاب می تابد. خاک کعبه است . و عجیب آنکه هزاران هزار سال بعد ، در سیزدهم ماه رجب ، شمس المشارق و المغارب اسدالله الغالب امام العوالم علی بن ابی طالب (ع) در همان نقطه ای که اولین بار خورشید بر آن می تابد یعنی خانه کعبه بدنیا می آید . نکته : اینکه شمس و قمر هنگام دحوالارض وجود داشته اند و تنها مسیرشان در افلاک مشخص شده با توجه به حدیث (ع) و خطبه نهج البلاغه بوده است . وگرنه همانگونه که پیشتر گفته شد . اینکه دحوالارض در حدیث (ع) در 25 ذیقعده اتفاق افتاده است . خود نشان دهنده این نکته است که قمر در منازل خود در حال گردش بوده است .و خورشید نیز در مسیر فلکی خویش حرکت می نموده است. در رساله رتق و فتق قائل به این هستند که زمین ادوار مختلف خلقت را گذرانده است . و در انتهای هر دور آبها سطح زمین را فرا گرفتند. و سپس با کنار رفتن آبها دور جدیدی از خلقت آغاز شده است . اگر بگوییم به هنگام آفرینش اولیه زمین از زیر کعبه گسترش یافت. و پس از گذشت چندین دوره از خلقت ، در دورهٔ جدیدی که ما هم اکنون در آن به سر می بریم. بار دیگر زمین از زیر گسترش یافت . شاید بتوان بین دو روایت جمع نمود. گفته شد که پس از کنار رفتن آبهای سطح زمین اولین نقطه ای که خورشید عالمتاب بر آن تابید؛ 👈کعبه بوده است . بنابراین دحوالارض را با 👈شمس ارتباطی معنادار است . زیرا آن روز پیوند بین و زمین است . و خاک سرد و خشک و منسوب به زحل است. و حضرت امیرالمومنین (ع) هم شمس الله است و هم کوکبش در روایات می باشد. و هم ابوتراب است . نگاهی به اعمال دحوالارض نیز نشان دهندهٔ پیوند خورشید با این روز است . در کتاب حاج شیخ عباس قمی روایت شده که در روز 25 ذیقعده (دحوالارض) در وقت چاشت دو رکعت نماز خوانده شود . و در هر رکعت پس از سوره حمد ، پنج مرتبه سوره 👈شمس خوانده شود . و عجیب آنکه در آیهٔ 6 سوره مبارکهٔ شمس نیز به حقیقت دحوالارض اشاره شده است. به بخشی از آیات این سوره توجه نمایید : 👇 { وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿۱﴾وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿۲}وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿۳﴾وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا ﴿۴﴾وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿۵}👈وَالْأَرْضِ وَمَا 👈طَحَاهَا ﴿۶﴾= سوگند به خورشيد و تابندگى اش (۱)سوگند به ماه چون پى [خورشيد] رود (۲)سوگند به روز چون [زمين را] روشن گرداند (۳)سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (۴)سوگند به آسمان و آن كس كه آن را برافراشت (۵)سوگند به 👈زمين و آن كس كه آن را 👈گسترد (۶) } همچنین زیارت (ع) نیز در این روز توصیه شده و جزء افضل اعمال مستحبه از آن یاد شده است . اگر همه ائمه ما شمس هستند و ولایتشان شمسی است . امام رضا(ع) 👈شمس الشموس است . و این خود ارتباط دیگری بین روز دحوالارض و شمس است . همان روزی که زمین از زیر کعبه گسترش یافت و خورشید بر آن نقطه تابید و حضرت ابراهیم (ع) و عیسی بن مریم (ع) در این روز متولد شدند . ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir { پیوند اسطوره و دین 60} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر مصری 3} ادامه...👇 برای ادعای مصریان در باب بیرون آمدن تپهٔ نخستین از دل اقیانوس اولیه (نون) چندین فرض را می توان در نظر گرفت. فرض اول این است که اولین نقطه ای که از دریای اولیه بیرون آمده بوده است. ولی این خدایان شیطانی شروع به تحریف حقیقت برای پیروانشان نمودند. و ادعا کردند که اولین نقطه تپهٔ اولیه در مصر بوده نه کعبه در مکه ! فرض دوم این است که بگوییم در دوری از خلقت که ما اکنون در آن به سر می بریم. کعبه از زیر دریای اولیه بیرون آمده است. و در دور پیشین خلقت تپه اولیه که شکلی هرمی داشته ! وجود چنین فرضی را بیشتر می توان در داستان قاره گمشده آتلانتیس جستجو نمود. که در آن سرزمین هرم مقدس بوده است. قاره ای که توسط حق تبارک تعالی منهدم شده است و افلاطون این نابودی را به خدای فرومایه زئوس نسبت می دهد. فرض سوم این است که اولین محلی که از اقیانوس اولیه بیرون آمد بنا به فرموده معصومین (ع) کعبه بوده است. اما در 👈 خاک اولین نقطه ای که از این اقیانوس اولیه بیرون آمد تپه ٔنخستین مورد اعتقاد مصریان بوده است. و ایزد فرومایه «اتوم_رع» تجلی تابش خورشید بر روی این تپه اولیه در مصر بوده است. نکته 1 : در قسمت قبل گفته شد که ستون نمادی از تابیدن خورشید به صورت مستقیم بر روی تپه نخستین است. همچنین گفتیم که این تابش مستقیم بر تپهٔ اولیه در مصر ایزد فرومایه اتوم رع است. بنابراین یک نظریه در باب احضار و فراخوانی ایزد فرومایهٔ خورشیدی نظیر «اتوم_رع» در نظر دشمنان ما (انجمن های مخفی) می تواند اینگونه باشد. که هنگامی که آفتاب به صورت مستقیم بر تپهٔ اولیه (در نظر مصریان) می تابد. بهترین زمان برای ارتباط با این ایزد فرومایه است! و احتمالا معابد خورشیدی در مصر باستان در نقاطی بنا شده که دروازه ای برای ورود این خدایان فرومایه داشته است. نکته2: اینکه در بعضی روایات ستون اُبلیسک را آلت جنسی اوزیریس می دانند اشتباه است. به فرض اینکه ستون اُبلیسک به آلت نرینگی شباهت داشته باشد. در این فرض می تواند نمادی از استمناء ایزد «آتوم_رع» بر تپهٔ نخستین باشد. و علت اینکه در محل پرستشگاه های کیش اوزیریس ستون اُبلیسک گذاشته شده است این است که مصریان اعتقاد بر این داشتند که باید نام شخص بر روی این ستون نوشته شود تا شخص سهمی از دنیای مردگان داشته باشد و اوزیریس ایزدی است که شهریار دنیای مردگان است. نکته 3: گفته شد که در نظر مصریان روزی که تپهٔ نخستین از دل اقیانوس اولیه «نون» بیرون آمد آفتاب به صورت مستقیم و عمود بر تپهٔ نخستین تابید. اما حال در مکه مکرمه آفتاب در کدام روز مستقیم می تابد ? در دو روز از سال یکی در برج جوزا و دیگری در برج سرطان . در رساله 👈 «رتق و فتق» ، در نتیجه دهم از بحث میل کلی می آورد : 👇 { 10_ نتیجه دهم توجّه به تناقص میل کلی در تحصیل خط سمت قبله از طریق وصول به سمت رأس مکه است. بیانش این که درهر سال شمسی، خورشید در اولّ ظهر حقیقی مکه مکرمه، دوبار به سمت رأس مکّه می رسد که در آن دو وقت شاخص و اشخاص را در مکه سایه نیست. هر یک از آن دو وقت زمانی است که میل شمالی شمس از معدل النهار به قدر عرض مکه است. در این دو وقت هر کس روبروی آفتاب بایستد، مواجه قبله و به سمت آن خواهد بود؛ و یا اگر شاخصی در مستوی نصب کنند خط منتصف امتداد ظلّ شاخص، خط سمت قبله است . جناب در فصل دوازدهم باب سوم تذکره در هیئت، آن دو بار وصول شمس به سمت رأس مکه را یکی 👈هشتم جوزاء که هشتم خرداد است معرّفی فرمود، و دیگری را 👈 بیست و سوم سرطان که بیست و سوم تیر است. اکنون غرض ما از نتیجه این است که چون عرض بلد ثابت است و میل کلّی رو به انتقاص است_و علاوه این که نقطه اعتدال را اقبال و ادبار است_ مدار هشتم جوزاء و بیست و سه سرطان که از مدارات یومیه اند همیشه بر سر مکّه نمی گذرند، مثلاً روزی فرا رسد که مدار رأس السرطان به سمت رأس افق مکه گذرد و آن گاهی است که میل کلی مساوی با عرض مکه گردد. پس بنا بر انتقاص میل کلی ، هر سال جزئی از برج جوزا که بر سمت رأس افق مکه می گذرد بعد از جزء سال قبل آن خواهد بود. لاجرم محاسب باید انتقاص میل و حرکت اقبال و ادبار را در هر سال حساب کند تا زمان وصول شمس به سمت رأس مکه به درستی معلوم گردد. } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 63} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایت اسلامی با اساطیر ایرانی 3} ادامه...👇 ملاحظه نمودید که در روایت پهلوی که از کتاب بُندهش نقل شد. خلقت زمین در شانزدهمین روز () انجام شده بود . اگر این روایت را بپذیریم باید به این نکته اشاره نمود که تاریخ یادشده بسیار به تاریخ تابش عمودی خورشید بر خانه کعبه یعنی 23 تیرماه نزدیک است. همچنین با فرض درست بودن این روایت آنگاه دحوالارض با انقلاب تابستانی و برج سرطان در ارتباط خواهد بود. نه با انقلاب زمستانی ! نکته : گفته شد که بنا به حدیث امام علی بن موسی الرضا (ع) حضرت عیسی (ع) در شب و یا روز یعنی 25 ذیقعده بدنیا آمده است . و گفته شد که اگر روایت مغان ایران باستان را بپذیریم آنگاه دحوالارض بیشتر با انقلاب تابستانی بیشتر در ارتباط است تا انقلاب زمستانی ! اما با توجه به اینکه ماه های قمری در حال تغییر در فصول می باشند . ممکن است که تولد عیسی (ع) در زمان انقلاب زمستانی یا زمانی نزدیک بدان اتفاق افتاده باشد .در این باره در ادامه بیشتر سخن خواهیم گفت . نکته 2: در روایت پهلوی سخن از خلقت آسمان پیش از کنار رفتن آبهای سطح زمین (دحوالارض)شده است ! پیشتر گفته شد که علامه حسن زاده آملی در رساله رتق و فتق قائل به این مسئله هستند که با توجه به انتقاص میل کلی «هرگاه دائره شمسیه در سطح دایره استوای سماوی قرار گرفته است و با او متّحد شده است آب همه جای کره را فرا می گیرد و روزگار این دوره آدمیان به سر می آید و پایان می یابد. و دوباره دایره شمسیه از دایره سماویه انفتاح می یابد . » و دور جدیدی از خلقت آغاز می شود. که این انفتاح دایره شمسیه از سماویه را می توان به خلقت آسمانها تعبیر نمود . بنابراین باید بین خلقت اولیه زمین و دحوالارض که در انتهای این دوره اتفاق افتاده تمایز قائل بود. همچنین خلقت آسمانها بدین معنی (دور خلقتی که در آن بسر می بریم ) می تواند در روز اول فروردین انجام شده باشد. از سویی دیگر وقوع دحوالارض در برج سرطان بسیار معنا دار جلوه می نماید . زیرا سرطان برجی است آبی که کوکب حاکم بر آن قمر است. و قمر خود کوکبی است آبی که جزر و مد آب را کنترل می نماید . همچنین سرطان یا خرچنگ موجودی است که با آب ارتباط دارد و بسیاری از انواع آن آبزی هستند و بعضی از انواع آن هم در آب و هم در خشکی زندگی می نمایند و با موج های دریا از آب بیرون می آیند . بنابراین همان گونه که خرچنگ از آب بیرون می آید. زمین نیز در برج سرطان از زیر آب بیرون می آید . همچنین این نکته را باید در نظر داشت که صورت فلکی سرطان همان صورتی است که شرف مشتری در آن اتفاق می افتد. و مشتری کوکبی بادی است . و پیشتر گفته شد که باد همان روح است . و مشتری با قلب در ارتباط است و قلب صفت مشتری دارد . و به این معنی کعبه همانگونه که پیشتر در دروس مسبحات گفته شد قلب عالم است . نکته3 : همانگونه که در دوران جنینی در حدود هفته ششم شروع به تپیدن می نماید و بر این عرش الرحمن جسم استیلا پیدا می نماید. و قلب با تپیدن خویش به خلقت اندام های مختلف مبادرت می ورزد. در زمین ما نیز به مثابه قلب است . و سایر سرزمین ها با 👈دخالت این نقطه خلق می شوند . در آینده از رساله « مسند داران و رشته داران طریق» نقل خواهیم نمود که چگونه بسیاری از عوالم اثیری روی زمین رشتهٔ اثیری و ارتباط آنها در نهایت به کعبه متصل می شود . همانگونه که در بدن همه رگ ها به رگ های اصلی متصل می شوند و این رگ ها به قلب متصل می باشند. در زمین نیز بسیاری از عوالم اینگونه اند و با محل کعبه و به طور کلی سرزمین حجاز در ارتباطند. همچنین پیشتر در دروس حج از این مسئله سخن گفتیم که چگونه انوار حج با چرخش به دور خانه کعبه ، در سرتاسر زمین پخش می شود . که این عمل نیز تا حدودی به عمل قلب شبیه است. بنابراین کعبه قلب زمین مادی ما است و ما در عالم جسمانی به سوی این قلب نماز می خوانیم و در مراسم حج آن را طواف می نماییم. @soltannasir 🌞