eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir (سرویس جاسوسی عربستان سعودی و ماورا5) مسئله حج سال هاست که مورد توجه نظام صهیونیست جهانی می باشد . از حدود سال 2000 میلادی هر ساله ما شاهد حضور تیم های محقق در حیطه متافیظیک و فرا روانشناسی و علوم روحی از کشورهای مختلف غربی در مکه بوده ایم . که عده ای از اعضای این تیم ها علاوه بر دانش , تبحر عملی نیز در این حیطه داشته اند . ( که مطمئنا این تیم ها با لژهای ماسونی و ایلومیناتی غربی مرتبطند ) بچه های وزارت اطلاعات در کشور ما نیز متوجه این حضور هر ساله غربی ها در ایام حج در خاک عربستان , شده اند . این تیم ها با همکاری سرویس جاسوسی عربستان سعودی , در تمام ابعاد حج اقدام به تحقیق وسیعی زده اند . ما از نتایج تحقیقات غربی ها و کم و کیف جلسات این تیم ها اطلاع دقیقی نداریم. اما می دانیم که آنان با ساختن ساختمان های بلند در شهر مکه اهداف پلیدی را دنبال می نمایند . که اجرای مراسم های آیینی در این ساختمان ها شاید , یکی از این اهداف باشد . (مراسم های شیطانی در ساختمان های بلند , به انرژی معنوی مکه لطمه می زند .) اما مهمترین اقدام عربستان سعودی , برداشتن نماد ابلیسک در سال 2004 به بعد در مراسم حج بوده که خود موضوع مبحث بعدی ما می باشد . همگان متوجه این نکته شده اند که این سمبل به علت خاصی برداشته شده است , اما کمتر کسی از راز پشت پرده برداشته شدن سمبل ابلیسک خبر دارد . همچنین اخبار غیر رسمی از مرئی شدن گروه کوچکی از جنیان در خاک عربستان حکایت دارد . و نتیجه این که اصلا نباید فکر کرد که عربستانی ها اقداماتی را که انجام داده و می دهند . ناآگاهانه است و صهیونیست ها دستور می دهند . عربستانی ها هم چشم بسته قبول می نمایند . بلکه عربستانی کاملا آگاهانه , دست به این اقدامات زده اند . و در واقع با چشمانی کاملا باز راه خویش را انتخاب نموده اند . @soltannasir 🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲
@soltannasir (رمی جمرات 3) { ابلیسک (ستون هرمی) یا بن بن } ابلیسک (obelisk) واژه ای یونانی به معنای سوزن نوک تیز می باشد . نامی است که بر ستون نوک تیز و معروفی که نوک آن شکل هرمی دارد اطلاق می شود . سمبل ابلیسک متعلق به خدای مصری رع می باشد . رع یا فرع خدای خورشید است عده ای واژه رع را به معنای خورشید ترجمه می نمایند . و عده ای دیگر آن را به معنای آفریننده می دانند . رع در آغاز به نام اتوم آفریننده هلیوپولیس , که مرکز اصلی کیش وی بود نامیده می شد . اگر چه در بعضی روایات اتوم را آفریننده رع می دانستند . بنا به نوشته کاهنان هلیوپولیوس , ایزد خورشید با نام آتوم در آغوش نون (اقیانوس ازلی ) نمودار گشت . در آنجا برای آنکه درخشندگی اش به خطر نیفتد . و به خاموشی نگراید ,مواظب بود که چشم هایش را بسته نگاه دارد . پس خود را در غنچه گل لوتوس (نیلوفر آبی ) پنهان می کرد تا هنگام روز که خسته از عدم تشخص خویش , به کمک اراده اش از مغاک بر می خواست . در این حالت رع نام داشت و با درخششی خیره کننده در برابر همگان ظاهر می گشت . در نوشته های هرمی اینگونه آمده که رع از آب های آغازین و از درون گلبرگ نیلوفری سر بر آورده و هر غروب که به زادگاه خویش باز می گردد . نیلوفر بسته می شود ; یا می پنداشتند که رع به هیأت یک قفتوس , بنوbennu. پر می کشد . و برفراز یک ابلیسک obeliskیا یک تک ستون هرمی یعنی سنگ بن بن benben که نماد پرتویی از خورشید است فرود می آید . سطح پرداخت شده سنگ بن بن در معبد رع در هلیویوس هر بامداد نور خورشید را منعکس و یکی از سنگ های نمادین و مقدس این معبد بود . در روایات هلیوپولیس معبد رع بر تپه آغازین بنا شده , و جایگاه سنگ بن بن (ستون ابلیسک) همانا مرکز معبد و تپه آغازین بود . در متون هرمی در مورد خلقت خدایان توسط رع آمده است 👇👇👇👇👇👇👇👇 آتوم (رع) در هلیوپلیس استمنا کرد : ( نرینگی خود را به دست گرفت و منی خود را دفع کرد تا دوقولوی «شو» و «تفنوت» متولد شوند ) این تصور فقط هنگامی مفهوم می شود که به یاد داشته باشیم که از نظر کاهنین مصری آتوم نمونه ازلی تمامی قدرت کیهانی و هستی آسمانی را در درون خود داشت. ترجمه اصل متن 👇👇👇👇👇👇👇 { همه تجلیات پس از آن که من کمال یافتم پا به عرصه هستی نهادند .... نه آسمانی وجود داشت نه زمینی ... من آفریدم با همه هستی خودم .. مشت من جفت من شد .. من با دستم همبستر شدم .. من «شو» را عطسه کردم ... من «تفنوت» را با تف اندازی آفریدم .. سپس «شو» و«تفنوت» , «گب» و « نوت» را در وجود آوردند . ...«گب» و «نوت» , «اوزیریس» و «سث» و «ایزیس» و «نفثیس» را به وجود آوردند . و آنها سرانجام مردم این سرزمین (مصر) را به وجود آوردند . .....} @soltannasir 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@soltannasir (رمی جمرات 4) (داستان چشم رع ) در برخی روایات رع را همسری است به نام رعت یا رت rat, یا ایوسس Uusas یا اورت هیکو Utt_Hikeu (جادوگر بزرگ) یا حتی حتحور Hathor در بسیاری از این روایات رع از خود تفنوت و شو را آفرید و هم از آنان بود که جب و نوت والدین ست , نفتیس , اوزیریس و ایزیس زاده شدند . در روایتی دیگر رع فرزند جب و نوت و به هیأت گوساله ئی است که هر بامداد از مادر خود متولد می شود , این گوساله در نیمروز نرگاوی می شود و در این هیأت کامفیس (نرگاو جفت مادر خویش) نام دارد . کامفیس مادر خویش را بارور و شامگاه می میرد تا بامدادی دیگر رع دیگر بار هیأت گوساله ئی از مادر زاده شود . در بسیاری از روایات رع را پدر خدایان یا سرور و شهریار آنان , پدر انسان ها و همه موجودات می دانند . بدین روایت انسان و دیگر موجودات از اشک و خوی رع زاده شده اند . در روایتی 👈چشم رع 👉 را جان خاص او می دانند . و هنگامی که چشم 👁 در سیر و گشتی در بازگشت به نزد رع تاخیر می کند . رع به جستجوی او بر می خیزد و شو و تفنوت را مامور بازگردانیدن چشم خویش می سازد . چشم رع که که تمایلی به بازگشت نزد وی ندارد می گرید و هم از این سرشک است که انسان ها هستی می یابند . در خط تصویری هیروگلیف مصری اشک و انسان تا حدی شبیه و شاید از همین جاست که این اسطوره شکل می گیرد . در اسطوره ای دیگر : شو و نوت در ظلمات آب های نون (اقیانوس کیهانی ) گم و رع چشم خود را به اتوم می دهد . و اتوم چشم رع 👁را در این راه در 👈وسط پیشانی 👉 خود قرار می دهد . (در بعضی روایات اهل بیت نقل شده که چشم دجال در وسط پیشانی اش می باشد) در روایتی دیگر از این اسطوره چشم رع در این جستجو گم می شود . و رع , تحوت یا ماه را به جستجوی چشم خویش می فرستد , تحوت چشمی دیگر را به جای چشم رع بدو باز می گرداند . (شاید چشم خود یعنی ماه را ) اما سرانجام رع چشم خویش را باز می یابد . و آن را به هیأت یوریس Uraeus (مار مقدس) بر پیشانی خود قرار می دهد . تا بر جهان نظارت کند و قرار گرفتن یوریس بر تارک تاج فراعنه که نماد قدرت و فرمانروایی است هم از این روایت متاثر است . (چشمی که بر پیشانی قرار دارد و چشم جهان بین است و در فراماسونری سمبل بسیار مهم می باشد و در رأس هرم قرار دارد که در اسکناس یک دلاری این تصویر را فراماسون ها از خود به یادگار گذاشته اند ) رع در زمان آغازین بر زمین و جهانی که خود آفریده بود فرمان می راند و عصر فرمانروایی او بر زمین عصر زرین و زمان همجواری انسان ها و خدایان بود . (یعنی خدایان مرئی بودند و بر روی زمین زندگی می نمودند ) رع به هنگام جوانی نیرومند , فرمانروایی او استوار و نظم خدایی و قدرت , ماعت بر همه جا حاکم بود . کار روزانه او تغییر ناپذیر و هر بامداد ستاره صبح چاشت او را فراهم و رع پس از پوشیدن لباس و شرکت در مراسم آیینی از مقام بن بن (ابلیسک) در هلیوپولیس عازم سفر روزانه و همراه شو از دوازده 12 قلمرو فرمانروایی خویش ( 12ساعت روز ) می گذشت . (کتاب اساطیر مصر نوشته ورونیکا ایونس صفحات 55 الی 57). @soltannasir 👁👁👁👁👁👁👁👁👁👁👁👁👁👁
@soltannasir (رمی جمرات 5) (ادامه داستان رع و ابلیسک) تا هنگامی که رع جوان و نیرومند بود , بر ایزدان و انسان ها با صلح و آرامش فرمان می راند ; اما در روزگاران بعد خشونت آغاز گردید و نوشته های بازمانده او را به شکل پیر مردی با دهان لرزان توصیف کرده اند . که آب دهانش بی وقفه جاری بود . حتی انسان ها نیز از فرتوت بودن رع آگاه شدند و بر ضد او دسیسه چیدند . تا آنکه رع آگاه شد و بی درنگ خشمناک گشت , شورای ایزدان را فراخواند و با تک تک ایزدان رای زد که چگونه با وی رفتار کنند و بر آن شد که چشم ایزدی خشم آگینش را به سوی شورشگران بچرخاند . این چشم ایزدی به شکل ایزدبانوی حتحور (همچنین به نام حائور یا سخمت که در بعضی منابع دختر رع می باشد ) علیه مجرمان یورش می برد و آنان را بی رحمانه می کشد تا آنکه رع تسکین می یابد و به کشتار پایان می دهد . زیرا نیک خواهی اش اجازه نمی دهد که همه نژاد انسانی نابود گردند . به هر حال ناسپاسی انسان ها به خدای خورشید گونه ای تلخی برای جهان آورد و میل به دوری و کناره گیری از جهان در او پدید آمد . بنابراین ایزد بانوی نوت به فرمان نون خود را به شکل ماده گاوی در آورد و رع را بر پشت خود گذاشت . از آسمان فراز رفت و به بهشت رسید و همزمان جهان کنونی آفریده شد . (جهان به شکل کنونی خویش در آمد و به نوعی می توان گفت مرز بین عوالم تا حدی بسته شد ) {کتاب جهان اسطوره ها نوشته رابرت گریوز ص 376} مصریان باستان عقیده داشتند که چون انسان نام خود را هنگام زندگی ثبت ننماید . در جهان دیگر سهمی نخواهد داشت و ناپدید خواهد شد . بنابراین مصریان نام خود را بر مکان های مختلفی ثبت می نمودند . و یکی از مهمترین این مکان ها ستون بن بن (ابلیسک) بود . زیرا نماد پرتوی خدای خورشید و رییس خدایان مصری رع بود . تا خدای رع کمک نماید و آنان در جهان دیگر سهمی داشته باشند (این تفکر عینا در بخش هایی از تلمود یهودیان وجود دارد که فقط یهودیان از جهان دیگر سهم خواهند داشت که ناشی از برخورد فرهنگ بنی اسراییل با فرهنگ مصر و سایر تمدن های شرک آلود خاورمیانه می باشد ) اما واژه رع در زبان عبری רע (ra)به معنای 👈بد 👉 است . این واژه در اصل خود یک کلمه عبری نیست . بلکه رع واژه ای مصری است که در دورانی که بنی اسراییل در مصر بودند وارد ادبیات عبرانی شده است . و این که رع در عبری از خورشید به _بد _ (مقابل خوب) تغییر معنایی داده , نشان از تقابل فرهنگ سامی بنی اسراییل و فرهنگ مصری است . ظاهرا بنی اسراییل برخی از مصائبی که در مصر از فرعون و مصریان داشتند , را از چشم رئیس خدایان مصری یعنی خدای رع می دیدند. و این خدا در نزد بنی اسراییل خدایی بد و منفی بوده است . که مقابل یهوه خدای بنی اسراییل قرار می گیرد . @soltannasir 🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍
@soltannasir (رمی جمرات 8) (علت ساختن ابلیسک های متعدد) پیشتر گفته شد که رع به دلیل پیری مورد دسیسه انسان ها قرار گرفت و پس از عذاب انسان ها تصمیم گرفت که به آسمان برود . آری رع به آسمان رفت و مرز بین عوالم(عالم خدایان اساطیری و عالم انسان ها) تا حدی بسته شد . و جهان به شکل کنونی خویش در آمد . یکی از دلایل ساختن ابلیسک بخصوص ساختمان های بلند که شکل ابلیسک دارند . در سرتاسر جهان توسط فراماسونر ها و ایلومیناتی ها که پرستندگان خدایان باستانی هستند . (علاوه بر مسئله انرژی ها ) فرستادن پیغام ابراز پشیمانی برای خدای رع است . آنان با پرستش خدای رع , و ساختن ابلیسک های متعدد در سرتاسر جهان به نوعی از گناهی که به عقیده خویش بشریت نسبت به رع نمود و او را نپرستیده ابراز پشیمانی می نمایند . و سعی می نمایند توجه این خدای فرومایه را به سمت زمین جلب نمایند تا بار دیگر به زمین باز گردد. برای بازگشت این خدای فرومایه لازم بود علاوه بر مراسم های عبادی و پرستش آیینی و دادن پیشکشی به وی از قربانی های انسانی و غیرانسانی (حیوانی) و ساختن ابلیسک در سرتاسر جهان , از سنگ اندازی به سمبل وی در مراسم حج جلوگیری شود . بنابراین ابلیسک ها در مراسم حج توسط دولت عربستان به پیشنهاد دوستان و سروران ماسونی خاندان آل سعود (آل جحود) حذف گردید (دور آن دیوار کشیده شد ) تا از توهین به سمبل این خدای فرومایه جلوگیری شود . و برای راضی شدن این خدای فرومایه در محلی که سالها به سمبل وی توهین می شد . عربستانی ها باز به پیشنهاد همان سروران و دوستان خویش بزرگترین ساختمان ابلیسک شکل جهان را ساختند . (یعنی هتل ابراج البیت در مکه با حدود 600 متر ارتفاع ) ساختن چنین بنایی در مکه علاوه بر مسئله انرژی های ساختمان های بلند و هرمی شکل در واقع فرستادن این پیغام برای خدای فرو مایه رع از سوی ماسون ها بوده : 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 { سال 2012 بنگر ای رع بزرگ و شکست ناپذیر از فراز آسمان بنگر در محلی که سالها به بن بن (ابلیسک) پرتویی از پرتوهای خورشید وجودت توهین و سنگ اندازی شده ما پرستندگانت , با شکوه ترین پرتوی وجودی ات را بنا نهادیم . حال وقت فرود آمدنت می باشد ای سرور ما . ..... سال 2013 خوشحالیم که به زمین بازگشتی ای آقای ما .....} @soltannasir ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
@soltannasir (رمی جمرات 12) یکی از سوالات مهم در باب ستون ابلیسک در مراسم رمی جمرات , تاریخ حضور این ستون در مراسم رمی می باشد. یعنی ستون ابلیسک از چه تاریخی به شکل کنونی در مراسم رمی جمرات وجود داشته است ? پاسخ به این سوال مشکل است و مستلزم تحقیقی جامع می باشد . اما اکثر محققین اعتقاد دارند که ستون رمی به شکل کنونی آن در عصر رسول الله و ائمه وجود نداشته و شکل کنونی مربوط به دوران متاخر است . این محققین می گویند بر طبق نظر برخی فقها در رمی جمرات باید به محل جمره سنگ زد , نه ستون رمی , و ستون رمی تنها برای جلوگیری از اشتباه نکردن حجاج ساخته شده تا مسلمین محل جمره را درست تشخیص دهند و به آن سنگ بزنند . امام محمد غزالی در کتاب احیاالعلوم می نویسد: { .....تا به منا و مواضع جمرات رسد (و آن سه است ) و از اول و دوم بگذرد چه روز نحر وی را با آن دو جمره کاری نباشد , تا آنگاه که به جمره عقبه رسد و آن در راه بر دست راست مستقبل قبله است و جای انداختن سنگ 👈اندک بلندیی👉 دارد و در دامن کوه است ...} (ترجمه احیاالعلوم جلد1 صفحه 561) مشخص نیست که منظور غزالی از اندک بلندی چیست . آیا زمین محل جمره عقبی کمی بلندی دارد ? یا اینکه سازه ای غیر مرتفع در محل انداختن سنگ وجود داشته ? اگر سازه ای غیر مرتفع وجود داشته این سازه چه شکلی داشته است ? آیا شکل یک ابلیسک کوچک داشته ? برای این سوالات پاسخی در نزد فقیر موجود نمی باشد , اما نکته مهم این است که مطمئنا در عصر غزالی یعنی قرن پنجم ستون ابلیسک به شکل متاخر آن وجود نداشته است . بنابراین پاسخ سوال ابتدایی ما همچنان بی جواب می ماند . زیرا مشخص نیست که در چه تاریخی در محل جمرات ستون ابلیسک بنا شده است ? همچنین مشخص نیست که به چه منظور این سازه بنا شده است ? چرا یک ستون معمولی بنا نشده ? آیا شخصی که پیشنهاد ساخت ستون سمبل خدای رع را داده از ماهیت آن با خبر بوده ? اینها تماما سوالات بی پاسخی است که تنها ممکن است در نزد راسخین در علم که اولیای حقیقی الله هستند پاسخش یافت شود . یک نکته مسلم است که ستون ابلیسک همان گونه که گفته شد صرفا یک ستون سمبلیک و بی اهمیت نیست . اگر اینچنین بود . دشمنان تا این حد بر ساخت ابلیسک های متعدد در جهان تاکید نداشتند . و سعی به دیوار کردن ستون های ابلیسک جمرات نمی نمودند . حتی در فاصله اندک با خانه کعبه , بلندترین برج ابلیسک شکل جهان (ابراج البیت )را نمی ساختند . اما هنگام یافتن پاسخ برای این سوال که چرا ستون سمبل رع خدای مصری در جمرات گذاشته شده است ? هرچند که فقیر به پاسخ نرسیدم اما به نکته ای جالب برخورد نمودم که موضوع درس بعدی ما می باشد . @soltannasir 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵
@soltannasir { پیوند اسطوره و دین 60} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر مصری 3} ادامه...👇 برای ادعای مصریان در باب بیرون آمدن تپهٔ نخستین از دل اقیانوس اولیه (نون) چندین فرض را می توان در نظر گرفت. فرض اول این است که اولین نقطه ای که از دریای اولیه بیرون آمده بوده است. ولی این خدایان شیطانی شروع به تحریف حقیقت برای پیروانشان نمودند. و ادعا کردند که اولین نقطه تپهٔ اولیه در مصر بوده نه کعبه در مکه ! فرض دوم این است که بگوییم در دوری از خلقت که ما اکنون در آن به سر می بریم. کعبه از زیر دریای اولیه بیرون آمده است. و در دور پیشین خلقت تپه اولیه که شکلی هرمی داشته ! وجود چنین فرضی را بیشتر می توان در داستان قاره گمشده آتلانتیس جستجو نمود. که در آن سرزمین هرم مقدس بوده است. قاره ای که توسط حق تبارک تعالی منهدم شده است و افلاطون این نابودی را به خدای فرومایه زئوس نسبت می دهد. فرض سوم این است که اولین محلی که از اقیانوس اولیه بیرون آمد بنا به فرموده معصومین (ع) کعبه بوده است. اما در 👈 خاک اولین نقطه ای که از این اقیانوس اولیه بیرون آمد تپه ٔنخستین مورد اعتقاد مصریان بوده است. و ایزد فرومایه «اتوم_رع» تجلی تابش خورشید بر روی این تپه اولیه در مصر بوده است. نکته 1 : در قسمت قبل گفته شد که ستون نمادی از تابیدن خورشید به صورت مستقیم بر روی تپه نخستین است. همچنین گفتیم که این تابش مستقیم بر تپهٔ اولیه در مصر ایزد فرومایه اتوم رع است. بنابراین یک نظریه در باب احضار و فراخوانی ایزد فرومایهٔ خورشیدی نظیر «اتوم_رع» در نظر دشمنان ما (انجمن های مخفی) می تواند اینگونه باشد. که هنگامی که آفتاب به صورت مستقیم بر تپهٔ اولیه (در نظر مصریان) می تابد. بهترین زمان برای ارتباط با این ایزد فرومایه است! و احتمالا معابد خورشیدی در مصر باستان در نقاطی بنا شده که دروازه ای برای ورود این خدایان فرومایه داشته است. نکته2: اینکه در بعضی روایات ستون اُبلیسک را آلت جنسی اوزیریس می دانند اشتباه است. به فرض اینکه ستون اُبلیسک به آلت نرینگی شباهت داشته باشد. در این فرض می تواند نمادی از استمناء ایزد «آتوم_رع» بر تپهٔ نخستین باشد. و علت اینکه در محل پرستشگاه های کیش اوزیریس ستون اُبلیسک گذاشته شده است این است که مصریان اعتقاد بر این داشتند که باید نام شخص بر روی این ستون نوشته شود تا شخص سهمی از دنیای مردگان داشته باشد و اوزیریس ایزدی است که شهریار دنیای مردگان است. نکته 3: گفته شد که در نظر مصریان روزی که تپهٔ نخستین از دل اقیانوس اولیه «نون» بیرون آمد آفتاب به صورت مستقیم و عمود بر تپهٔ نخستین تابید. اما حال در مکه مکرمه آفتاب در کدام روز مستقیم می تابد ? در دو روز از سال یکی در برج جوزا و دیگری در برج سرطان . در رساله 👈 «رتق و فتق» ، در نتیجه دهم از بحث میل کلی می آورد : 👇 { 10_ نتیجه دهم توجّه به تناقص میل کلی در تحصیل خط سمت قبله از طریق وصول به سمت رأس مکه است. بیانش این که درهر سال شمسی، خورشید در اولّ ظهر حقیقی مکه مکرمه، دوبار به سمت رأس مکّه می رسد که در آن دو وقت شاخص و اشخاص را در مکه سایه نیست. هر یک از آن دو وقت زمانی است که میل شمالی شمس از معدل النهار به قدر عرض مکه است. در این دو وقت هر کس روبروی آفتاب بایستد، مواجه قبله و به سمت آن خواهد بود؛ و یا اگر شاخصی در مستوی نصب کنند خط منتصف امتداد ظلّ شاخص، خط سمت قبله است . جناب در فصل دوازدهم باب سوم تذکره در هیئت، آن دو بار وصول شمس به سمت رأس مکه را یکی 👈هشتم جوزاء که هشتم خرداد است معرّفی فرمود، و دیگری را 👈 بیست و سوم سرطان که بیست و سوم تیر است. اکنون غرض ما از نتیجه این است که چون عرض بلد ثابت است و میل کلّی رو به انتقاص است_و علاوه این که نقطه اعتدال را اقبال و ادبار است_ مدار هشتم جوزاء و بیست و سه سرطان که از مدارات یومیه اند همیشه بر سر مکّه نمی گذرند، مثلاً روزی فرا رسد که مدار رأس السرطان به سمت رأس افق مکه گذرد و آن گاهی است که میل کلی مساوی با عرض مکه گردد. پس بنا بر انتقاص میل کلی ، هر سال جزئی از برج جوزا که بر سمت رأس افق مکه می گذرد بعد از جزء سال قبل آن خواهد بود. لاجرم محاسب باید انتقاص میل و حرکت اقبال و ادبار را در هر سال حساب کند تا زمان وصول شمس به سمت رأس مکه به درستی معلوم گردد. } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞