eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir (اربعین 21) (حکایاتی از پیران متقدم صوفیه ) { جنید (بغدادی) را پرسیدند که تصوف چیست ? 1: «گفت دل پاک کردن از موافقت خلق . » معنی این سخن آن است که دل در خلق نبندد و از مخالفت خلق باک ندارد در موافقت حق 2: «و گفت جدا گشتن از اخلاق طبیعت . » معنی این سخن آن است که طباع چهار است : خون , بلغم و صفرا و سودا . و هر چهار در آدمی مرکب است . بلغم سرد و تر (آب )است و خون گرم و تر (باد) است و سودا سرد و خشک (خاک) است و صفرا گرم و خشک(آتش) است . صفرا طبع آتش دارد که بر نمودن و سوختن و تطاول کردن و هیچ چیز را گردن نانهادن و هر چه به وی دهی نیست گردانیدن , طبع صفرا است . و این خلق جباران است و با جباری صحبت حق نتوان یافتن . و سودا سرد و خشک است . طبع زمین دارد . مرده روی و با هر پلیدی ساختن و همه چیزی را منقاد بودن طبع سودا است . و هر که با همه چیزی بسازد , و هر پلیدی را به خود راه دهد صحبت حق را نشاید . و بلغم سرد و تر است , طبع آب دارد . هر رنگی بدو دهی بگیرد و پلیدان را پاک کند . و چون به نفس خود پلید گشت , کس او را پاک نکند . عارف چنان باید که همه بدو پاک شوند , نه کسی باید که او را پاک کند . و خون گرم و تر است طبع هوا دارد , و هر ذره ای که در هوا راه یابد و هر دلی که ذره ای در او راه یابد صحبت حق را نشاید . و شوخ رویی فعل صفرا است , و بخیلی و سفلگی فعل سودا است , و خفته رویی و ماده مویی فعل خون است , و کند فهمی و فراموشکاری طبع بلغم است , تا از این چهار طبع جدا نگردد صحبت حق را نشاید . شوخی با یک سو نهد و ذل پیش آرد و بخل با یک سو نهد و جان بر میان بندد , و کندی به یک سوی نهد و خاطر خویش از همه کون خالی کند و گوش به حق آرد . چون این همه بکرد , بود که به حق راه یابد و بود که نیابد , لکن او را باری از بندگی کردن چاره نیست , و حق خود آن کند که او را باید . ......} (کتاب شرح التعرف لمذهب التصوف محمد مستعملی بخاری جلد یک صفحه 169) (حکایت 2) { و گفت اصل آدمیزاد از آب است و خاک . کس بود که آب بر او غالب تر بود او را به لطف ریاضت باید داد 😇 اگر به عنف کنند متغیر گردد و به مقصود نرسد و کس بود که خاک بر او غالب تر بود . ناچار او را به لگد باید کوفت 😰 و به سختی باید سرشت تا کاری را بشاید . } (تذکرة الاولیا ذکر ابوبکر وراق ) @soltannasir ⚽️🏀🏈⚾️🎾🏉🎱⛳️🏌🎿⛷🏂⛸🚣🏊🏄⛹🏋🚴🚵🏇🏆🎽🏅🎖
@soltannasir (اربعین 22) (ذکر اربعین عناصر فصول ) اساتید علم شریف جفر , از دایره ابجد بر اساس طرح عنصری (عناصر چهارگانه) یا طرح چهار چهار که جز طروح سته می باشد . دایره اهطم را بدست می آورند . بدین صورت که از حرف الف که 1 است چهار تا جلو می روند حرف پنجم ه است چهار تا بعد حرف 9 ط است . چهار حرف بعد 13 م است , چهار حرف بعد 17 ف است و چهار حرف بعد 21 ش و چهار حرف بعد 25 ذ می باشد. چهار حرف بعد 29 می باشد . چون ابجد 28 حرف است , برای حساب حرف 29 دوباره به نقطه اول باز می گردیم (علت دایره نامیدن ابجد و سایر دوایر حروف این است ) چون به نقطه اول باز گردیم الف بود که پیش تر آن را بر داشته بودیم . در نتیجه حرف دوم یعنی ب (2)را می نویسیم سپس چهار شماره می شماریم به حرف 6 یعنی واو می رسیم , بعدی 10 (ی) می باشد و همینطور تا پایان 28حرف حساب می نماییم بدین ترتیب دایره حروف اهطم اینگونه بدست می آید . دایره ابجد ا ب ج د ه و ز ح ط ی ک ل م ن س ع ف ص ق ر ش ت ث خ ذ ض ظ غ دایره اهطم ا ه ط م ف ش ذ ب و ی ن ص ت ض ج ز ک س ق ث ظ د ح ل ع ر خ غ هفت حرف اول اه ط م ف ش ذ حروف آتشی هفت حرف دوم ب وی ن ص ت ض حروف بادی هفت حرف سوم ج زک س ق ث ظ حروف آبی هفت حرف چهارم د ح ل ع ر خ غ حروف خاکی می باشد . به جدول زیر دقت نمایید این درجات عنصری حروف می باشد که , با توجه به این جدول اساتید فن عنصر یک ذکر را محاسبه می نمایند برای مثال محاسبه عنصر ذکر « الله» حرف الف عنصر آن آتش درجه آن 7 است و دو عدد لام وسط عنصر آن خاک درجه آن 5 است که 5+5=10 می شود میزان درجه خاکی ذکر الله 10 است حرف ه نیز آتشی است و درجه آتشی بودن آن 6 است که اگر 7 درجه (الف) را بدان بیفزاییم می شود 13 آتش نتیجه ذکر الله 13 آتش و 10 خاک را دارا می باشد بنابراین ذکر الله با توجه به غلبه عنصر آتش بر آن ذکری آتشی است و ذکر الله 13 درجه بر عنصر آتش انسان تاثیر و 10 درجه بر عنصر خاکی انسان تاثیر می گذارد. اما محاسبه دیگری نیز وجود دارد و آن این است که آتش گرم و خشک است 13 درجه گرمی و 13 درجه خشکی و خاک سرد و خشک است در نتیجه 10 درجه سردی و 10 درجه خشکی خواهیم داشت . گرمی و سردی مخالف یکدیگرند . 10 درجه سردی را از 13درجه گرمی کسر می نماییم 3درجه گرمی می ماند . و 13درجه خشکی (آتش) را به 10درجه خشکی (خاک) می افزاییم می شود 23درجه خشکی در نتیجه ذکر الله تولید 3 درجه گرمی و 23 درجه خشکی می نماید. 😊 اینحا سوال مهمی وجود دارد ? کدام روش درست است ??? هر چند اساتید فن اختلاف نظر دارند اما تقریبا هر دو روش یکی است . و در روش اول روش دوم مستتر است . اما به نظر فقیر نتیجه ذکر الله بر قالب جسمی مادی 3 درجه حرارت و 23 درجه خشکی است . اما بر قالب جامع افلاکی انسان 13 درجه آتش و 10درجه خاک می باشد . (توضیح این مسئله ان شا الله در آینده چون نیاز به مقدمات دارد ) علی ای حال نکته مهم این است که ذکر اربعین بادی باید عنصر آن بادی باشد نظیر «بصیر » ذکر اربعین آتشی باید عنصر آن آتشی باشد نظیر «خافض» و ذکر اربعین آبی باید عنصر آن آبی باشد نظیر «عزیز » و ذکر اربعین خاکی باید عنصر آن خاکی باشد نظیر «علی» @soltannasir 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
@soltannasir (اربعین 23) در باب عناصر اذکار نکته مهمی هست که باید دانسته شود . هر ذکری که عنصر آن آتشی است اگر در محیطی خوانده یا دعوت شود . جنیان که خلقتشان از آتش است اگر در نزدیکی محل ذکر یا دعوت تا یک شعاعی حضور داشته باشند به سوی صاحب آن ذکر و دعوت جلب می شوند . میزان شعاع بستگی به عوامل مختلفی نظیر قدرت ذکر و دعوت و مدت زمان آن ختم و یا دعوت دارد. شعاع نور ناشی از ذکر یک سالک بنا به رشد معنوی آن سالک متفاوت است . شعاع نور ذکر سالکی ممکن است 50متر باشد , و برای سالکی دیگر 500متر باشد. بدیهی است هر چقدر این شعاع بیشتر باشد احتمال جذب جنیان به سوی سالک دعوت کننده ذکر آتشی بیشتر است . این نکته در اربعین تسخیرات بسیار مهم است شخص اگر در محلی اربعین بنشینید که تا شعاع صد کیلومتری آن محل جنی وجود نداشته باشد , بدیهی است که اربعین به موفقیت منجر نخواهد شد . مدت زمان پرداختن به ختم آتشی نیز مهم است هر چقدر زمان بیشتری به اذکار آتشی پرداخته شود , احتمال جذب جنیان بیشتر است . نوع ذکر گفتن نیز از دیگر عوامل موثر می باشد. اگر ذکر جلی گفته شود بر محیط پیرامون تاثیر بیشتری دارد و احتمال جذب جنیان بیشتر است . اگر ذکر خفی باشد و به درون برده شود احتمال جذب جنیان کمتر است . زیرا تاثیر کمتری بر محیط پیرامون می گذارد . و بیشتر بر کالبد شخص تاثیر گذار خواهد بود . ( یکی از علل ترجیح ذکر خفی بر جلی توسط صوفیان همین نکته بوده است ) حال شاید عزیزان دربیابید چرا پای جنیان به زندگی بعضی سالکین طریق عرفان که فقط به سلوک می پردازند باز می شود . بعضی اساتید ....... بدون اینکه محل زندگی سالک را در نظر بگیرند . اذکار آتشی آن هم با اعداد سنگین (چند هزارتایی )به سالک می دهند . و اینگونه سالک تحت نظر خویش را دچار مشکلاتی می نمایند . اگر ذکر آبی باشد و در منطقه ساحلی مانند ساحل دریای کاسپین گفته شود می تواند باعث جذب پریان به سوی سالک شود . برای مثال شخصی که به دعوت اسم عزیز در کنار ساحل دریا بپردازد , ممکن است , پس از چندی حال خوشی احساس نماید , حالتی شبیه سکر(مستی) و یا خلسه عرفانی . ممکن است این شخص یک یا چند ساعت در کنار ساحل نشسته و اصلا متوجه نشود که کجاست و چه می کند . بعد از اینکه به حال خویش باز آید , توهم نماید که من به اول مقام فنا 😉 رسیده ام . در حالی که وی تحت تاثیر تصرف پریان قرار گرفته است . و این موجودات به سمت وی جلب شده اند . این مسئله در مورد بعضی افرادی که تورهای یوگا و مراقبه در سواحل دریای کاسپین می گذارند , نیز دیده شده است . اینان چون در کنار ساحل دریا کاسپین مراقبه نموده اند ,تاثیرات اینچنینی دیده اند و حالات خلسه را سریع تر و قوی تر تجربه نموده اند , و این تاثیر را ناشی از انرژی آب دریا و صدای موج و ..... دانسته اند 😊 در حالی که ریشه ماجرا به پریان برمی گردد . (توضیح بیشتر موکول به دروس این موجودات ) اذکار بادی نیز باعث جلب دیو ها می شود , البته مناطق زندگی دیوها بسیار محدود تر از جنیان است و تعداد دیوها بسیار کمتر از جنیان است . اذکار خاکی نیز می تواد باعث جلب وحوش و حشرات و پرندگان و موکلین طبیعت و زمینی شوند . مهمترین ذکر خاکی جلب ذکر «علی » است که یکی از القاب مبارک مولی علی (ع) نام ابوتراب (پدر خاک ) است . که این نام و لقب در وادی تسخیر و مسخرات , عجایب و اسرار دارد . @soltannasir 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@soltannasir (اربعین 24) (شرایط استاد کامل ) در کتاب فتوت نامه سلطانی برای استاد کامل در فن کشتی شرایطی آمده که در خور توجه است . 👇👇👇👇👇👇 {اگر پرسند که استاد کامل کدام است ? بگوی آن که از شش علم صاحب وقوف باشد : اول 👈از علم طب تا داند که شاگرد را چه زیان می دارد . دویم 👈 از علم نجوم تا وقت و ساعت کشتی گرفتن بر وجهی اختیار کند که موافق باشد . سیم 👈 از علم رمل تا غالب و مغلوب را بداند و بشناسد که کدام شاگرد غالب می آید . چهارم 👈 علم دعوات تا پیوسته دفع سحر (جادو) از شاگردان بکند پنجم 👈 علم فراست (ریخت شناسی ) تا از شکل و هیئت شاگرد معلوم کند که از او چه کار می آید ششم 👈 علم صنعت کشتی و آنچه از او مشهور است . سیصد بند و گره (منظور فنون کشتی می باشد ) است و هر یکی رویی ( بدلی ) دارد . و باز هر روی دفعی دارد که که مجموع هزار و هشتاد 😳 مسئله باشد . هر استاد که این علوم (شش علم ) و مسائل را نداند , کامل نباشد .} (فتوت نامه سلطانی صفحه 309) این شرایط استادی ورزش کشتی بسیار جالب است . دانستن علم سحر و نجوم و رمل نشان می دهد که از دیر باز از جادو و فنون آن برای دخالت در حیطه ورزش استفاده می شده است . اگر امروزه در ورزش کشور علی الخصوص فوتبال می شنویم اکثر مربیان دست به دامان دعانویسان می شوند و جادوگر شخصی دارند . بدانید که مسئله جدیدی نیست , این رشته سر دراز در تاریخ ورزش دارد . علاوه بر پیران فتوت در دوران باستان نیز کسی در آیین مهر به مقام پیر مغان می رسیده است که علاوه بر گذراندن منازل سلوکی که در آیین مهر مرسوم بوده , با علم نجوم و انواع علوم غریبه رایج در دوران باستان و همچنین علم طب و ریخت شناسی ,آشنایی کامل می داشته است . @soltannasir 🏅🏅🏅🏅🏅🏅🏅🏅🎖🎖🎖🎖🎖🎖
@soltannasir (اربعین 25) (شرایط استاد کامل ) شرایطی که برای یک استاد طریق فتوت در کشتی و یا برای پیر مغان در آیین مهر , یاد شده برای یک استاد کامل مکمل در سیر و سلوک و عرفان نیز صدق می نماید . استادی که با علم جفر و حروف و علم طب و تا حدی علم نجوم آشنایی نداشته باشد , در طریق عرفان استاد کامل مکمل محسوب نمی شود حتی اگر مقامات عالیه عرفانی داشته باشد . یک استاد سلوکی باید علم طب بداند , تا مزاج سالک تحت نظر خویش را بشناسد . و با توجه به مزاج طبیعی وی , خوراک مناسب جسمی (غذا ) و معنوی (ذکر )را برای وی مشخص سازد . استاد کامل باید با علم حروف و جفر و بعضی علوم غریبه , آشنایی داشته باشد , تا بداند چه نوع ذکری (آتشی یا بادی و آبی و خاکی ) با مزاج سالک تحت نظر وی سازگار تر است . و در صورت غلبه یک عنصر بر مزاج سالک, آن عنصر را در وجود سالک متعادل نماید . ضمن اینکه در بعضی موارد برای سالک توسط بعضی اشخاص نزدیک اعم از دوست و آشنایان طلسماتی گرفته می شود . ویا 👈استادان منفی کار در حوزه علوم غریبه👉 طلسماتی برای بعضی سالکین بکار می برند . یک استاد باید تشخیص دهد که آیا شاگرد وی تحت تاثیر سحر قرار گرفته است یا خیر . در صورت تحت تاثیر قرار گرفتن سالک , استاد باید بتواند از سالک دفع سحر بنماید . تشخیص این مهم علاوه بر علم باطنی شهودی , نیاز به آشنایی با وادی علوم غریبه دارد . نکته : طلسماتی که معمولا توسط دوست و آشنایان برای سالک گرفته می شود . چندان دارای اهمیت نیست . (زیرا بیشتر دعا نویسان که عوام الناس به آنان رجوع می نمایند شیاد هستند ) اما ما در حیطه علوم غریبه تعداد زیادی استاد منفی کار داریم , که رهزنان طریق سالکین الی الله هستند , و اینان چون با سران شیاطین عمدتا از جنیان مرتبطند . در عوض کارهایی که این شیاطین برای آنان انجام می دهند , شیاطین نیز از آنان تقاضای نابود نمودن بعضی سالکین الی الله را در طریق عرفان می نمایند . این شیاطین نام سالک و حوزه محل زندگی وی را به آن استاد مربوطه معرفی می نمایند . استاد یکی از مریدان خویش را که جن مسخر دارد , به حوزه محل زندگی آن سالک میفرستد تا با شناسایی سالک وارد زندگی آن سالک شود . زیرا شیاطین برای استفاده از طلسمات قوی بر علیه سالک نیاز به عامل انسانی دارند . پس از شناسایی آنگاه شیاطین به استاد می گویند که چه طلسمی با چه شرایطی به کار ببرد . و استاد نیز پس از درست نمودن طلسم آن را به شاگرد خویش تحویل می دهد تا در منزل سالک کار بگذارد . عزیزان اینها که می گویم مسایلی است که در حال اتفاق افتادان است , خطی مشی فقیر بر این نیست که از این اساتید شیطان صفت که قطاع الطریق اهل عرفان هستند نام ببرم . متاسفانه ما شاهد این هستیم که روز به روز حیطه دخالت این فرومایگان (جنیان ) در عالم ما بیشتر می شود . تا جایی که بعضی از آنان در کشور مرئی شده اند . 😍 در ازمنه گذشته سلوک راه حق شرایط کنونی را نداشته است . و ما شاهد مشکلات اینچنینی آن هم در سطحی گسترده برای سالکین مستعد نبوده ایم . آشنایی با علم نجوم نیز برای یک استاد کامل تا حدی لازم است. برای این که بتواند , زایچه سالک را رسم نماید و اتفاقات خاص زندگی سالک که بر اثر تاثیر افلاک رخ خواهد داد را پیش بینی و در صورت لزوم در آن تصرف نماید . ضمن اینکه در گذشته ها که صوفیان اهل سفر بودند . علم نجوم برای تعیین قبله و هلال ماه و پیدا نمودن راه و مسیر حرکت در شب لازم بوده است . نکته : یک سالک بهتر است که علم نجوم را به شکل طبیعی و کاربردی یاد بگیرد . و تنها متکی به نرم افزار نباشد .تا در شرایط طبیعی نیز بتواند از علم خویش استفاده نماید @soltannasir 💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞
@soltannasir (اربعین 26) در باب نیاز به آشنایی استاد کامل با علم طب علاوه بر مزاج شناسی , دلایل دیگری نیز وجود دارد از جمله : گاه برای شاگرد مکاشفات سنگینی رخ می دهد , که در حین مکاشفه از دهان سالک کف بیرون می آید . یا اینکه بعضا واردات سنگینی بر سالک فرود می آید که سالک دچار درد خاصی در درون استخوان می شود . در بعضی موارد سالک پس از مکاشفات سنگین دچار سرمای درونی شدیدی می شود علی رغم اینکه بدن وی ظاهرا گرم است . و از سر و صورت وی عرق می ریزد . {در حالات رسول الله (ص)موارد اینچنینی نقل شده است که حضرتش گاه پس از وحی از شدت سرما خویشتن را با پتو می پوشاندند } گاه روح بخاری سالک در حین مکاشفه یا در شرایط عادی از نوک پا کشیده می شود و سالک ناخودآگاه سعی می نماید که روح خود را از دهان قی (استفراغ )کند . اصطلاح جان به لب شدم از اینجا نشأت گرفته است . در تمام موارد اشاره شده ممکن است تعادل مواد و مزاج بدن به شدت دچار ناهماهنگی شود . به طوریکه پس از یک مکاشفه سنگین , ممکن است سالک یک هفته یا حتی بیشتر , در بستر بیفتد و توان عبادات را جز به میزان اندک نداشته باشد . حتی ممکن است یک سالک در اثر به هم خوردن تعادل مواد بدن در اثر چنین مکاشفات سنگینی تا مدتها نتواند به ادامه سیر بپردازد . اینجا استاد کامل باید بتواند با کمک غذاها و ادویه و اذکار مناسب و تصرف باطنی تعادل مزاجی سالک را هر چه سریعتر به حالت عادی بر گرداند . تا سالک تحت نظر وی بتواند به ادامه سیر بپردازد . گاه سالکی که دارای مکاشفات است به یادگیری علوم عقلی و فلسفی در حوزه یا دانشگاه اشتغال دارد . به هنگام درک و هضم مطالب مهم حکمی و عقلی , تعادل قوای دماغی و مزاجی وی به هم می خورد . بعضا ممکن است دارای مکاشفات ناصحیح شود . اینجا نیز استاد کامل باید بتواند , سالک را از این ورطه خلاص دهد . ( بعضی بزرگان معاصر حوزه که از عرفان سر خوردند و به جان فلسفه افتادند از دید اساتید سلوکیشان دچار چنین مشکلاتی در سلوک خویش شدند . هر چند که مریدان این اعاظم منکر چنین مسائلی در حق اساتید خویش هستند ) علی ای حال عزیزان چنین مسائل و مشکلاتی در سلوک الی الله وجود دارد . این که اساتید فن برای معالجات امراض روحی و مزاجی ناشی از مکاشفات از چه روش هایی استفاده می نمایند . فقیر اطلاع دقیق ندارم و در کتب رایج طبی نیز یافت نمی شود . هدف از ارائه این مطالب این است که بدانید مسئله استادی مسئله بسیار حساسی است . و نباید به هر شخصی لقب استاد کامل مکمل داد . (عزیزان در نظر داشته باشید که ائمه هدی نیز , هم در علم طب استاد بودند . و هم صاحبان حقیقی علم جفر می باشند .) این که بعضی معاصرین ما نظیر آیت الله العظمی بهجت , با وجود مقام روحی برجسته , به ارشاد سالکین در سطح گسترده نپرداختند , بدین خاطر بود که از خطرات و مسئولیت های خطیر ارشاد اطلاع داشتند و حضرتش چون با علم طب و جفر و نجوم و .. آشنایی کامل نداشتند , زیر بار چنین مسئولیت خطیری نرفتند . در حالی که علامه طباطبایی با وجود اذعان به برتری روحی آیت الله بهجت نسبت به خود , شاگردان سلوکی بیشتری داشتند . زیرا با علوم نامبرده آشنایی خوبی داشتند . حتی مرحوم آیت الله انصاری همدانی با وجود آشنایی با علم طب و بعضی علوم غریبه , شاگردان خود را بیشتر به انجام واجبات و مستحبات و نوافل و اذکار رسیده از معصوم که در کتب ادعیه نقل شده امر می فرمودند . و ایشان در موارد معدود مبادرت به دادن اربعینات و دستورات سلوکی خاص به شاگردان می نمودند . حال آنکه عارف بزرگ آیت الله سید علی قاضی سالکین تحت نظر خویش را پس از گذراندن مراحل اولیه سلوکی (دستورات اولیه ) به اربعینات و دستورات خاص می نشاندند . ایشان با علوم مختلف آشنایی کامل داشتند . و در خود توان ارشاد را می دیدند . به همین دلیل در دادن دستورات برخلاف دیگران کمتر احتیاط می نمودند . @soltannasir 👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥👥
‌💕💕💕💕💕 💕💕💕💕 💕💕💕 💕💕 💕 ‌سلام ٌعلی آل طه ویاسین ☀️☀️☀️ سلام ٌ علی آل خیر النّبیّین ☀️☀️☀️ سلام ٌعلی روضهٍ حلَّ فیها ☀️☀️☀️ امامً یباهی بِهِ المُلک َوَالدّین ☀️☀️☀️ علیّ بن موسی الّرضاکز خدایش ☀️☀️☀️ رضا شد لقب چون رضا بودش آیین ☀️☀️☀️ زفضل وشرف بینی او را جهان ☀️☀️☀️ اگر نبوّدت تیره چشم جهان بین ☀️☀️☀️ پی عطر روبند حوران جنّت ☀️☀️☀️ غبار دیارش به گیسوی مشکین ☀️☀️☀️ اگر خواهی آری به کف دامن او ☀️☀️☀️ برو دامن از هر چه جزاوست برچین ☀️☀️☀️ چو جامی چشد لذّت تیغ مهرش ☀️☀️☀️ چه غم گر مخالف کشد خنجر کین ☀️☀️☀️ شعر مولانا نورالدین عبدالرحمن جامی شاعر و عارف اهل سنت و حنفی مذهب خراسان در وصف سلطان علی بن موسی الرضا(ع)💛☀️💛 میلاد شمش الشموس ،ثامن الائمه بر همه شما عزیزان مبارک باد . @Soltannasir
@soltannasir (اربعین 27) (چند اصطلاح در باب اربعین ) (اربعین کشی ,رشته , افسار ) اصطلاح چله کشی یا اربعین کشی : در بعضی اربعینات سنگین سلوکی یا اربعینات تسخیری سالک علاوه بر کسب اجازه از استاد کامل در ابتدای اربعین باید به استاد نیابت اربعین نیز بدهد . استادی که نیابت اربعین می گیرد باید توان معنوی و ملکوتی این نیابت را داشته باشد . در واقع با چنین کاری نه تنها مسئولیت اربعین رسما به استاد داده می شود . بلکه به واقع بار اربعین نیز به دوش استاد خواهد بود . یعنی چنانچه سالک در طول اربعین خطایی نماید . عمل سالک به استاد بر می گردد . و استاد کیفیت عمل سالک را به طریق باطنی دریافت می نماید . (یعنی یک استاد کامل ارتعاشات ظریف ناشی از دستورات اربعین را روزانه دریافت می نماید ) این همان علتی است که بسیاری از اساتید بزرگ , از دادن اربعینات سنگین به سالکین خود داری می نمایند . زیرا اربعینات سنگین نیاز به نیابت گرفتن از جانب استاد دارد , و اساتید معمولا از پذیرش چنین مسئولیت پر فشاری خود داری می نمایند . زیرا باید از خودشان مایه بگذارند . و اساتیدی که حاضر به پذیرش چنین امری می شوند مسئولیت افرادی را بر عهده می گیرند که لیاقتش را داشته باشند . نکته : بار اربعین به دوش گرفتن را در اصطلاح چله کشی یا اربعین کشی می نامند رشته اربعین : با نیابت دادن اربعین به استاد در عالم مثال رشته ای صادر می شود که پیوند بین سالک و استاد را برقرار می سازد . و این رشته همان مجرای ارتباط ظریف بین استاد و شاگرد است که تاثیر عمل سالک را به استاد باز می گرداند . در بعضی اربعینات سنگین تسخیری , که بعضی اساتید غیر کامل به سالکین داده اند چون بار اربعین زیاد بوده , و استاد ناتوان از کشیدن این بار , استاد رشته را در حین اربعین پاره نموده و سالک هم به طبع دچار مشکلات و آسیب هایی شده است . افسار کشی : در حین اربعین اگر سالک خطایی نماید . استاد چون رشته اربعین را در دستان خویش دارد . باید بتواند افسار سالک را بکشد . و با تادیب نمودن یا تصرف از طریق باطن سالک را از منحرف شدن از مسیر باز بدارد چون زمن خواهی دم عشق ای پسر بدهمت دم تا شوی آدم سیر پس چو شاهانت نهم افسر بسر ور شوی مغرور باز از یک نظر افسرت را گیرم , افسارت کنم (صفی علیشاه اصفهانی ) @soltannasir 🐴🐴🐴🐴🐴🐴🐴🐴
@soltannasir (اربعین 28) (تکمله و پایان دروس اربعین) جهت اربعین عناصر : در اربعین عناصر _از نوع تسخیری آن _اذکار را باید به سوی جهت عنصر مربوطه قرائت نمود . اربعین بادی : شمال اربعین آتشی : شرق اربعین آبی : غرب اربعین خاکی: جنوب نکته مهم : عزیران شرایطی که برای اربعین عناصر ذکر شد شکل کامل آن فقط مربوط به تسخیر موکل یا اله و الهه اصلی عناصر است . و سالکین مبتدی و حتی متوسط توان نشستن چنین اربعیناتی را ندارند , فرض نمایید شخصی در فصل تابستان و در زیر دمای 50 درجه خورشید , چهل روز زندگی نماید . حال اگر چهار آتش نیز در کنار خویش روشن نماید . چه اتفاقی برای وی می افتد , احتمالا به علت گرما زدگی راهی بیمارستان می شود . 😊 در نظر داشته باشید این شخص اگر به اذکار آتشی نیز مبادرت ورزد , که حرارت بدن را بالا می برد و ترک حیوانی جلالی نیز داشته باشد و از خوراک آتشی (گرم و خشک ) نیز تناول نماید . چقدر در بدن وی تولید حرارت می شود . اربعین عنصری بدین گونه فقط برای تسخیر و مسخرات نشسته می شود . و تا جایی که فقیر از اساتید فن شنیده ام در حال حاضر درجهان اسلام کسی موکلین اصلی عناصر را مسخر ندارد . یکی از پیران سلاسل درویشی با وجود مسخر داشتن ملک الموکلین یکی از سور قرآنی (سوره اعراف) و مسخر داشتن موکل مار و ملک المیزان و موکل جنگل های کردستان و دریاچه (گهر) لرستان و با در خدمت داشتن تعدادی زیادی از جنیان , دو بار مبادرت به نشستن اربعین تسخیر موکل بادها , یا ملک الموکل بادها( تردید از بنده است ) نمود . و هر دو بار شکست خورد . هدف وی از نشستن این اربعین به خدمت در آوردن تمامی دیوها بود . (هر کس بتواند رییس موکلین عناصر را مسخرنماید , تمام موجوداتی که خلقتشان از آن عنصر است را به نوعی در خدمت خویش خواهد داشت ) در واقع این پیر محترم خواستند پای در جای سلیمان (ع) بگذارند که باد مسخر وی بود ولی نتوانستند . (ایشان اکنون در قید حیات نیستند ) نکته دیگر : اساتید در دستورات اربعینی که برای متعادل نمودن عنصر وجودی سالکین مبتدی می دهند . فقط ذکر آن عنصر را به تعدادی خاص به سالک دستور می دهند . (تشخیص تعداد با استاد و نوع و اثر آن ذکر است که معمولا برای سالکین مبتدی این تعداد چندان زیاد نیست ) و سالک را توصیه به خوردن اغذیه که طبع آن عنصر را دارند می نمایند . عزیزان مبحث اربعین را اینجا به پایان می بریم در باب اربعین حسینی اندکی مطلب باقی مانده که ان شاالله در زمان اربعین حسینی بدان خواهیم پرداخت . در باب اربعین مطالب بسیاری در کتب مختلف وجود دارد . اما بنای فقیر بر این بود که مطالب ناگفته , گفته شود . در پایان با شعری از حاج میرزا حسن صفی علیشاه اصفهانی دروس را به پایان می بریم که از زبان حق خطاب به سالک می گوید : 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 من صراط مستقیمستم هله هر چه جز من , راه های باطله یک نگاهم به تو را از 👈صد چله👉 دل به من در اهدنا کن یکدله تا به راه راست پا دارات کنم @soltannasir 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷👥🌷🌷🌷🌷🌷
@soltannasir (پاسخ به یک شبهه) در بعضی کتب مربوط به علوم غریبه و بعضی کتب طب سنتی که اخیرا نوشته شده و بعضی سایت های اینترنتی , تقسیم بندی عناصر فصول را این گونه نوشته اند بهار : باد تابستان : آتش پاییز : خاک زمستان : آب اینان گمان برده اند چون فصل تابستان آتشی است پس بر طبق قاعده ای که معمولا در میان علوم غریبه کاران مرسوم است .که عناصر مخالف را یک در میان در بعضی تقسیم بندی ها بکار می گیرند . عنصر آب که عنصر مخالف آتش است فصل مربوط به آن باید زمستان باشد که فصل چهارم است زیرا فصل تابستان (آتش ) فصل دوم است . و چون فصل اول _فصل بهار _بادی است طبیعتا چون عنصر مخالف باد , عنصر خاک می باشد بنابراین عنصر فصل پاییز که فصل سوم است خاک می باشد . عزیران تقسیم بندی بالا اشتباه می باشد . به طبیعت عناصر دقت نمایید 👇👇👇👇👇 عنصر آتش گرم و خشک است , فصل تابستان نیز گرم و خشک است زیرا در تابستان هم هوا گرم است و هم بارندگی عموما اندک عنصر باد گرم و تر است در میان فصول تنها فصلی که هوای آن گرم است و بارندگی در آن از تابستان بیشتر است بهار می باشد بنابراین بهار گرم و تر است پس بادی است عنصر آب سرد و تر است . فصل پاییز نیز هم سرد است و هم بارندگی آن زیاد می باشد بنابراین فصل پاییز آبی است عنصر خاک نیز سرد و خشک است و فصل زمستان نیز هم سرد است و هم خشک زیرا به نسبت پاییز بارندگی کمتری دارد . بنابراین سرد و خشک است . نتیجه این که فصل زمستان خاکی می باشد . بنابراین تقسیم بندی فصول اینگونه است بهار : گرم و تر (باد) تابستان : گرم و خشک (آتش) پاییز: سرد و تر (آب) زمستان: سرد و خشک (خاک) {دقت نمایید قاعده تقسیم بندی اینگونه است دو فصل نخست سال گرم است و دو فصل پایانی سال سرد می باشد و فصل 1و3 تر و فصل 2و4 خشک می باشد .} @soltannasir 💦💧🔥🔥⛈🌩🌧🌦❄️🌨☔️🌥⛅️🌤☀️🌊⛄️☃🌪🌫🌳🌲🌵🐲☘🍀
@soltannasir ( پیران فصول) در تقسیم بندی اولیا الله (نه به طریق معروف آن در کتب معروف تصوف) از چهار ولی خدا یاد شده که پیران فصول می باشند . در هر زمان در جهان اسلام چهار نفر هستند که به این مقام نایل می شوند . و حق تعالی مدار فصول را بر آسیای وجود آنان می چرخاند اسامی این پیران به ترتیب : شیخ الربیع (بهار) شیخ الصیف (تابستان) شیخ الخریف (پاییز) شیخ الشتاء. (زمستان) می باشد . این پیران دارای قدرت تصرف و ولایت تکوینی می باشند . از سه پیر اول در جهان اسلام اطلاعی در دست نیست اما در مورد شیخ الشتاء از استاد مرحوم خویش شنیده ام که ایشان پیر باطنی کل چشتیان (سلسله چشتیه )جهان می باشند . و از اهالی زابل در سیستان هستند ولی محل سکونت ثابتی ندارند . زیرا در روز به کشورهای مختلفی که چشتیان در آن حضور دارند به طریق باطن سفر می نمایند . و با مشایخ بزرگ این سلسله دیدار می نمایند . مذهب ظاهری ایشان اهل سنت و حنفی می باشد از ایشان و حالاتشان فقیر چیزهایی شنیده ام که اکنون از نقل آن خودداری می نمایم . نکته : عده ای تصور می نمایند که جناب مرحوم حاج آقا علی مقدادی اصفهانی فرزند مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی قطب سلسله چشتیه بودند . و عده ای نیز آیت الله حجت هاشمی خراسانی نوه دختری مرحوم نخودکی را اکنون دارای این مقام می دانند . که اتفاقا هر دو این بزرگواران از دوستان استاد فقیر بوده اند . در حالی که طریق چشتیه از طرق صوفیه اهل سنت است , و این بزرگوران از علمای ربانی شیعی می باشند . و این بزرگواران در میان چشتیان جهان جایگاهی ندارند . حتی مرحوم نخودکی نیز دارای جایگاهی در میان چشتیان جهان نبودند . و حق همان است که ما هر سه این بزرگواران را از علمای ربانی شیعه بدانیم . چنانچه خود نیز در طریق چشتیه دعوی ارشاد نداشتند . و خود را از طایفه علما می دانستند . عده ای نیز جناب شیخ مودودی در پاکستان را قطب این سلسله می دانند . ولی آنگونه که فقیر شنیده ام اکثر پیران بزرگ چشتیه در هندوستان و افغانستان و پاکستان , برتری شیخ الشتاء را بر خویش پذیرفته اند . @soltannasir ☃☃☃☃☃☃☃☃👥☃☃☃☃☃☃
عالم ربانی جناب مرحوم آیت الله شیخ علی مقدادی اصفهانی نخودکی فرزند مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی
عالم ربانی ابومعین حمید الدین آیت الله حجت هاشمی خراسانی نوه مرحوم نخودکی استاد بزرگ علوم غریبه و خفیه ساکن مشهد (حفظه الله )
نمودار جامع اربعین فصول و عناصر
@soltannasir تصمیم بر این داریم که وارد مسئله حج شویم , و آن را از منظر دشمن شناسی و ماورا بررسی نماییم . و ببینیم که چرا دشمنان به طور گسترده بر روی حج نرفتن ما مسلمین علی الخصوص شیعیان پافشاری می نمایند . این کار بدون مقدمه ممکن نبود , فقیر تعمدا دروس اربعین را به سمت و سویی که ملاحظه نمودید جهت دهی نمودم تا با توضیحاتی که در ادامه ملاحظه خواهید نمود , وارد مسئله مهم حج شویم . (روش سلاسل صوفیه در سیرو سلوک) در دروس پیشین گفته شد که علمای ربانی و اساتید سیر و سلوک در حوزه ها و حتی اولیا گمنام الله که نه حوزوی هستند و نه خانقاهی , در دستور دادن برای اربعین تا چه حد احتیاط می نمایند . در واقع این بزرگان به مثابه طبیبانی هستند که برای هر یک از امراض باطنی شاگردان خویش نسخه مناسب آن بیماری را می دهند . تا سالک را منزل به منزل ترقی دهند . در روش این اعاظم کیفیت بر کمیت ارجحیت دارد . به همین دلیل در هر دوره مسئولیت تعداد اندکی شاگرد مستعد را بر عهده می گیرند . هر چند اگر مراجعه کنندگان عادی تر نیز داشته باشند از دادن دستور 👈شاید👉 دریغ ننمایند. اما در سلاسل صوفیه کمیت بر کیفیت ارجحیت دارد . به طالبین ورود به سلاسل تصوف , یک تعداد اذکار و اوراد به شکل از پیش تعیین شده داده می شود . (در هر سلسله ای از سلاسل صوفیه از میان اذکار و اوراد معروف تعدادی ذکر توسط پیران آن سلسله انتخاب شده است که به عدد خاص عمدتا به مرید مشرف شده ورد می دهند . ) برای مشایخ سلاسل صوفیه فرقی ندارد. که شخص طالب چه میزان سنی و چه سابقه سلوکی و چه طبیعت عنصری و چه بیماری روحی دارد . در واقع پیران سلاسل (در اکثر موارد )یک نسخه را برای همه سالکین تجویز می نمایند . که گاه ممکن است این نسخه نه تنها باعث تقویت معنوی سالک نشود , بلکه به عکس باعث بیماری روحی و جسمی سالک نیز بشود . عزیران این عمل پیران سلاسل صوفیه علت دارد . پیران صوفیه به دلیل کثرت مریدان , (کمیت ) از روش تشابه انوار استفاده می نمایند . روش سلاسل صوفیه علی رغم ضعف هایی که دارد . با توجه به کثرت مریدان بهترین روش ممکن است . (صوفیان نمی توانند از روش علمای ربانی با توجه به کثرت مریدان استفاده نمایند ) @soltannasir ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
@soltannasir (روش تشابه انوار صوفیان ) گفتیم که صوفیه از روش تشابه انوار استفاده می نمایند . فرض نمایید شخصی که متولد برج آتشی است نظیر مرداد ماه , و مزاج طبیعی وی نیز آتشی است به طوری که دارای یبوست می باشد . و عنصر اسم این شخص نیز آتشی می باشد که با صدا نمودن توسط خویشان و دوستان ارتعاشات اسم بر کالبد شخص تاثیر می گذارد . حال چنین شخصی در مرداد ماه (که گرم و آتشی است ) به یکی از طرق صوفیه مشرف شود . و بیعت نماید . با بیعت نمودن مجموعه ای از اوراد و اذکار به سالک داده می شود که اوراد را باید پس از نماز به جای آورد . و ذکر را در هر زمان از شبانه روز که شرایطش موجود بود . در بعضی از سلاسل نظیر شاخه های مختلف سلسله قادریه ذکر تهلیل(لا اله الا الله) به عدد 100000 به سالک تازه وارد. داده می شود که ظرف حداکثر یک اربعین باید آن را به پایان برد .(یعنی حداقل روزی 2500 عدد) ذکر لا اله الا الله 47 در جه آتش و 25 درجه خاک است و تولید 22درجه حرارت و 72 درجه یبوست می نماید . وقتی سالکی با شرایط بالا که همه شرایط وی آتشی است به ذکر لا اله الا الله بپردازد . ممکن است یبوست وی تشدید شود (مخصوصا اگر ذکر را با طمانینه بگوید ) در کتاب سلسله های صوفیه ایران نوشته نورالدین مدرسی چهاردهی در فصل مربوط به قادریه صفحه 121 آمده : (چون روزه و ذکر خفی حرارت ایجاد کند یبوست آرد لذا سالک همه روزه هلیله سیاه بخورد تا بیمار نگردد) البته هلیله سیاه و غذاهایی مانند آن برای سالکی با مزاج طبیعی که به ذکر می پردازد. می تواند موثر باشد , نه سالکی که خود دارای طبیعت آتشی و یبوست طبیعی می باشد . علی ای حال چون کثرت مریدان در سلاسل مختلف صوفیه نظیر قادریه زیاد است (جمعیت قادریه در جهان اسلام بیش از 150 میلیون بر آورد شده است . ) مشایخ به جای ارشاد انفرادی از روش تشابه انوار استفاده می نمایند . (علت انتخاب قادریه برای مثال آن است که قادریه طریق ذکر را در سلوک انتخاب نمودند و اذکارشان از سلاسل دیگر بیشتر است و قادریه قوی ترین سلسله در جهان اسلام است بعضی شاخه های آن نظیر کسنزانیه سلوک را ارجح می دانند ولی بعضی شاخه های آن به وادی تسخیر و مسخرات و ریاضات غیر شرعی می پردازند . توضیح بیشتر موکول به آینده 😊 ) توضیح روش تشابه انوار : اذکار ایجاد نور می نماید . اذکار عبادی ادیان مختلف همگی در عالم مثال ایجاد نور معنوی می نماید . اذکار هر کدام از ادیان معمولا رنگ نور مخصوص به خود را دارد . مجموعه انوار پیروان یک دین , نور آن دین را در عالم مثال تشکیل می دهد . این انوار بر اساس قاعده تشابه انوار در عالم مثال به یکدیگر می پیوندند . بنابراین برای ایجاد تشابه بین انوار و پیوست انوار به یکدیگر لازم است که اذکار آن دین به یک زبان مشترک خوانده شود . زبانی که کتاب آسمانی آن دین به آن زبان وحی شده است . اسلام و یهودیت مهمترین ادیانی می باشند که ادعیه و اذکار و نمازهایشان همگی به زبان وحی خوانده می شود .(مسلمین به عربی , یهودیان به عبری ) اما مسیحیان جهان , انجیل را عمدتا به زبان ترجمه می خوانند .(بعضی دعا ها را به آرامی نیز می خوانند ) به همین دلیل علی رغم جمعیت بالا مسیحیت از نظر معنوی ضعیف می باشد . زیرا پیوند انوار ادعیه مسیحیان به یکدیگر دچار مشکل است . (زرتشتیان نیز سرود های اوستا را به زبان اوستایی می خوانند ) وجود قبله مشترک ما مسلمین و نماز و اذکار به زبان عربی باعث پیوست رشته های نوری حاصل از این نماز ها و اذکار در عالم مثال به یکدیگر می شود . نوری که با طیف های مختلف رنگ سبز به یکدیگر می پیوندد و مجموعه نور معنوی جهان اسلام را تشکیل می دهد . (ممکن است عده ای نور اذکار اسلامی را به صورت رنگ های مختلف نظیر زرد یا سرخ و .... ببینند این انوار , در مرتبه ابتدایی عالم مثال اینگونه به شهود سالک در می آید . ولی در مرحله بعدی در عالم مثال رنگ سبز به خود می گیرد ) علی رغم شباهت انوار مسلمین به یکدیگر نور معنوی جهان اسلام نیز در عالم مثال تمایزاتی با یکدیگر دارد . وقتی پیروان یک سلسله صوفیه نظیر قادریه یا نعمت اللهیه و .....به انجام روزانه یک سری اذکار و اوراد مشترک مشغول هستند . انوار. حاصل از این اذکار و اوراد مشترک _در صورت کثرت پیروان این سلاسل _ در عالم مثال به یکدیگر می پیوندد . و مجموع نور آن سلسله خاص را به وجود می آورد که جزء زیر مجموعه انوار جهان اسلام می باشد . مریدانی که در این سلاسل سلوک می نمایند. با انجام این دستورات تولید نور برای سلسله خویش می نمایند و به قدرت نوری سلسله خویش می افزایند . و خود نیز با پیوند نوری با نور آن سلسله خاص از نور آن سلسله که توسط سایر مریدان ایجاد می شود بر خوردار می شوند. (یکی برای همه , همه برای یکی 😍) @soltannasir 💫💫💫💫💫💫💫👥
@soltannasir (روش تشابه انوار 2) گفتیم که بین انوار مسلمین نیز در عالم مثال تمایز وجود دارد . یکی از این تمایزات , تمایز بین نور شیعیان و اهل سنت می باشد . اما این تمایز از کجا نشأت می گیرد ?? مهمترین علت این تمایز نوری , تفاوت وضو شیعیان و اهل سنت است . ما شیعیان , هنگام وضو پا را مسح می کشیم و اهل سنت پا را می شویند . (در مورد شستن دست ها نیز اختلاف اندکی وجود دارد ) منشأ این اختلاف در تفسیر آیه وضو می باشد . {يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ........ } آیه 6سوره مائده { ای کسانی که ایمان آورده اید چون به (عزم ) نماز برخیزید , صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید ; و سر و پاهای خودتان را تا بر آمدگی مسح نمایید ......} عزیزان علمای شیعه کلمه ارجلکم را عطف بر کلمه روسکم می نمایند . علامه طباطبایی در کتاب تفسیر گرانسنگ المیزان می گوید : {اگر هر خواننده ای با ذهنی خالی از هر شائبه و اینکه فلانی چه گفته و آن دیگری چه گفته این کلام را از گوینده ای بشنوی بدون درنگ حکم می کنی که (ارجلکم ) عطف است بر موضعی که (روسکم ) دارد . } اما علمای اهل سنت ارجلکم را عطف بر کلمه وجوهکم می نمایند 😳 . (این نظر برخلاف قوانین بلاغت است ) در کتب حدیثی اهل سنت , احادیثی وجود دارد که حضرت رسول (ص) هنگام وضو پا را مسح می نمود . و هم احادیثی وجود دارد که رسول الله (ص) پا را هنگام وضو می شست . و خلفای اهل سنت نیز به عمل شستن مبادرت می ورزیدند . و به این علت علمای اهل سنت حدیث شستن را ترجیح می دهند و حکم به شستن پا داده اند . و اقدام به اقامه دلیل برای حکم خویش نموده اند . در کتب حدیثی شیعه نیز چند حدیث در مورد شستن پا آمده و احادیث دیگر همگی در مورد مسح پا آمده است . از آنجایی که ما از معصوم حدیث داریم که هر گاه حدیثی از ما دیدید که موافق مذهب عامه (اهل سنت ) است . و حدیثی دیگر دیدید که مخالف مذهب آنان (مخالف نظر و استنباط فقهی اهل سنت ) است . حدیثی را که مخالف است را بپذیرید , زیرا حدیث موافق به علت تقیه از ما صادر شده است . و همین به عنوان یک قاعده اصولی در نزد فقهای شیعه می باشد . که احادیث مخالف را می پذیرند . علی ای حال در مورد آیه وضو حق با علامه طباطبایی است , حتی بدون حدیث می توان حکم به مسح کشیدن پا داد . (خوانندگانی که به دنبال بحث تکمیلی می باشند. به تفسیر گرانسنگ المیزان مراجعه نمایند ) حال نتیجه این بحث چیست ? آیا وضو اهل سنت باطل است ??? پاسخ بدین سوال آسان نیست اگر کسی حکم به باطل بودن وضو اهل سنت دهد , نتیجه چنین حکمی باطل بودن نماز اهل سنت می شود . حال آنکه ما می بینیم که جهان اهل سنت نیز دارای معنویت بسیار وسیع می باشند , و این همه اعاظم صوفیان و عرفای اهل سنت که علمای عارف معاصر شیعه از آنان به بزرگی یاد نموده اند. تماما مذهب فقهیشان اهل سنت بوده هر چند که شیعه مشرب بوده اند . امروزه نیز این معنویت در جهان اهل سنت , وجود دارد . بنابراین حکم به باطل بودن کامل وضو اهل سنت , کار آسانی نیست , که عده ای از معاصرین ما در حوزه که بر طبل اختلاف می کوبند . می گویند . بین فقها معروف است که مجتهدی که در حکم فقهی خطا نماید , یک(1 )پاداش می برد و مجتهدی که حکم صحیح دهد دو (2)پاداش می برد . بنابراین کسانی که از مجتهدی که حکم به خطا می نماید . پیروی می نمایند نیز پاداش می برند . در مورد وضو نیز همینگونه است , چون مسیر جانشینی پیامبر از اصل خویش منحرف شد . این همه اختلاف در جهان اسلام به وجود آمد . در نتیجه حق تعالی به عموم مسلمین این لطف را نموده که با اشتباه بعضی افراد و فقها , اعمال مسلمین تباه نشود . بنابراین وضو برادران اهل سنت نیز صحیح است . چنانچه اکثریت فقهای شیعه اجازه اقتدا به علمای اهل سنت را علی الخصوص در موسم حج داده اند . @soltannasir 💙💙💙💙💙💙💙💙👥💙💙💙💙💙
@soltannasir (روش تشابه انوار 3) گفتیم که بین نور شیعه و اهل سنت در زیر مجموعه انوار جهان اسلام تفاوت وجود دارد . و مهمترین علت این تفاوت وضو متفاوت فرقین می باشد . (این تنها علت نیست ) توجه داشته باشید که یک سالک شیعه که وضو به طریق شیعه می گیرد . با چنین وضویی به تمام اعمال عبادی (نماز , ذکر , قرائت قرآن , ادعیه) خود رنگ شیعی می بخشد . تمام اعمال عبادی نامبرده شده با وضو به طریق تشیع , انوار ناشی از آن طیفی از نور سبز را در عالم مثال ایجاد می نماید که رنگ شیعه نامیده می شود . و تمامی اعمال اهل سنت نیز (نماز , ذکر,قرائت قرآن و ادعیه )با وضو به طریق اهل سنت , انواری را در عالم مثال ایجاد می نماید که این انوار نیز طیفی متفاوت از نور سبز را ایجاد می نماید که نور اهل سنت نامیده می شود . در بعضی شاخه های طرق صوفیه اهل سنت نظیر نقشبندیه و قادریه , که شیعیان را نیز به مریدی می پذیرند . بعضا از مریدان شیعه درخواست می شود , که پای خود را هنگام وضو بشویند . یکی از علل چنین در خواستی مسئله تشابه انوار است . وقتی سالکی شیعی که به اذکار و اوراد چنین سلاسلی مداومت دارد . با وضو گرفتن به طریق شیعه , نور اذکاری که بر آن مداومت دارد , شکل شیعی به خود می گیرد . اگر چه این اذکار با اذکار سایر برادران طریقتی وی که عموما اهل سنت هستند . یکسان است , و از این جهت نور اذکار شبیه به هم است ; ولی بدلیل وضوی متفاوت , کمی تفاوت نوری به وجود می آید . و در روند پیوستن انوار مریدان شیعه این سلاسل به انوار سایر برادران طریق کمی اختلال بوجود می آید . در نتیجه سلسله مربوطه نمی تواند از نور این مرید , استفاده کامل را ببرد و این مرید نیز نمی تواند از نور آن سلسله مربوطه استفاده کامل را ببرد . فقیر بالشخصه موافق گسترش سلاسل صوفیه در جهان اهل سنت می باشم , زیرا تشابه بسیاری در عقاید با ما شیعیان دارند . و گسترش این سلاسل در جهان اهل سنت حرکتی است مقابل حرکت جریان سلفیت و وهابیت . طرق صوفیه اهل سنت علاوه بر اعتقاد داشتن به خلفا , به امامان شیعه نیز اعتقاد دارند و در خطبه ها و مراسم های خویش نام ائمه را نیز می برند . عده ای از معاصرین ما از این جریان صوفیه اهل سنت به تسنن دوازده امامی تعبیر می نمایند . به همین دلیل وهابیان علاوه بر تشیع , تصوف را نیز مورد حملات خویش قرار می دهند . اما در مورد جوانان شیعه : با توجه به اینکه بخش اعظم تقابلاتی که با دشمنان اسلام در حیطه جنگ های باطنی وجود دارد . بر عهده اولیای الله شیعه مذهب می باشد . حیف است که جوانان شیعه به جبهه شیعه که در حال تقابل است کمک ننمایند . و به نور سلاسل صوفیه اهل سنت بیفزایند . برادران اهل سنت به اندازه کافی نفر 👨👨👦👦👨👨👧👦 در اختیار دارند . {مجموعه تعداد صوفیان سلاسل مختلف صوفیه اهل سنت (قادریه , نقشبندیه , مولویه , چشتیه , سهروردیه , شاذلیه و ....)بیش از 250 میلیون نفر می باشد } حال آنکه جبهه مبارزه باطنی شیعه (اولیا الله و علماو علوم غریبه کاران ...) و سالکین طریقه های مختلف سلوکی شیعه (اعم از طریقه علما و دراویش ) نفرات کمي در اختیار دارند. 😔 در هر صورت هر انسانی در انتخاب عقیده و روش و ممشای سلوکی خویش آزاد است .😉 @soltannasir 👥
تصویری از نور سبز اسلام و شعله های آتش شیطان
این تصویر برای توضیحات داده شده در مورد مجموعه انوار جهان اسلام تصویر نسبتا مناسبی می باشد . طیف های مختلف نور سبز را در این تصویر مشاهده می نمایید
تصویری از فیلم (warcraft) و یکی از شخصیت های منفی فیلم که هم شبیه حضرت عیسی (ع) است و هم با نور سبز نشان داده شده است. آیا این انتخاب های هالیوود اتفاقی است ???
تصویر نیروهای خیر فیلم warcraft که با طیف نور آبی یخی نشان داده شده است . در این فیلم نور سبز اسلام متعلق به جبهه شر است و نور منفی آبی یخی متعلق به جبهه خیر .
@soltannasir (نکاتی در مورد تشابه انوار ) مسئله تشابه انوار دارای نتایج بسیاری است که ان شاالله به مرور در دروس به این نتایج اشاره خواهیم نمود . اما چند نکته مهم 👇👇👇👇👇👇 نکته 1: عزیزان حتما متوجه شده اند که راز نماز گزاردن وقرائت قرآن به زبان عربی چیست . و وحدت نوری و پیوست انوار چه تاثیر مهمی در افزایش انوار و قدرت ادیان دارد . و شاید اکنون خوانندگان محترم متوجه این نکته شوند که وقتی ما از قدرت ادیان در حیطه معنوی صحبت نمودیم یکی از ریشه های آن به داستان تشابه انوار و کثرت پیروان باز می گردد . نکته 2: گفته شد که وضوی شیعه صحیح (تر) است . در نتیجه نور وضوی شیعه بیشتر است و اعمال شیعه با نور ناشی از وضو از نظر نوری نسبت به اهل سنت تقویت می شود . نکته 3: ممکن است این گمان پیش بیاید که نتیجه سخن شما این است که نور شیعه بیش از اهل سنت است . پاسخ منفی است نور اهل سنت بیش از ما شیعیان است . 😔 زیرا 👈 اولا : کیفیت درست و میزان عمل در تولید نور مهم تر از وضوی صحیح (تر) می باشد . وقتی گفتیم که در جهان اهل سنت بیش از 250 میلیون صوفی از سلاسل مختلف وجود دارد . که این تعداد از عدد کل شیعیان جهان بیشتر می باشد . و این صوفیان ملتزم به اذکار و اوراد بسیاری می باشند . ضمن این که با آداب طریقت در ذکر گویی صحیح آشنایی خوبی دارند . (ان شاالله در آینده مقایسه کاملی بین طرق مختلف صوفیه اعم از سنی و شیعه خواهیم داشت در بعضی سایت های رسمی تعداد صوفیان اهل سنت را 400 میلیون نوشته اند که این درست نیست بله تعداد کسانی که آبشخور فکری آنان در جهان اهل سنت تصوف است. شاید حتی بیش از این تعداد باشد ولی صوفی رسمی کسی است که در طرق صوفیه بیعت نموده باشد و در حال سلوک باشد ) ثانیا : تعداد عموم جمعیت اهل سنت نیز در مقایسه با شیعه بیشتر است حدود 6 برابر در نتیجه انوار ناشی از عبادات آنان نیز بدلیل کثرت جمعیت بیشتر می باشد . ثالثا : اهل سنت سال هاست که 👈خانه کعبه👉 را در اختیار دارند . و این خود موضوع درس بعدی می باشد . نکته 4: از اولیای الله شیعه مذهب اعم از علمای حوزوی و صوفیه شیعه و اولیای مستقل نقل است که صورت ملکوتی (مثالی ) نماز شیعیان توسط حضرت صاحب الامر تصحیح می شود . توضیح : نماز صورت ملکوتی دارد که توسط فرشتگان به بالا برده می شود . و از آنجایی که کلیه اعمال از دریچه انسان کامل به بالا می رود . امام عصر(انسان کامل و اکمل و مکمل ) صورت ملکوتی نماز و حتی اعمال بعضی از شیعیانشان را که کم و کاستی دارد را هنگام بالا بردن تصحیح می نمایند . و در واقع وضوی شیعیان مهری است بر اعمال شیعه تا حضرت صاحب الامر صورت ملکوتی اعمال بعضی از شیعیانش را تصحیح نمایند . شاید عده ای این عمل را مغایر با عدالت بدانند . در حالی که اینگونه نیست . این امتیاز برای شیعه در نظر گرفته شده , زیرا به امامت امام عصر قایل می باشند . در ضمن همانگونه که پیشتر گفته شد . اهل سنت نیز خانه کعبه را در اختیار دارند . @soltannasir 🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕